سایر منابع:
سایر خبرها
نمی دانستم شوهردارد او هر شب مرا به خانه اش می برد تا اینکه با شوهرش تلفنی حرف زدم و ...
، عذاب وجدانم بیشتر شد. آشفته حال شده بودم. هر روز با کابوس بازداشت و زندان رفتن از خواب بیدار می شدم. می دانستم دیر یا زود بازداشت می شوم. آخر هم بازداشت شدم. زمانی که اعتراف کردم، کمی آرام شدم. پشیمانی؟ خیلی اشتباه کردم. با یک غفلت و برقراری یک ارتباط نامناسب جان فردی را گرفتم و آتش به زندگی خودم زدم. خانواده ام را بدبخت کردم. من با این جنایت و کار اشتباهی که کردم، تیشه به ریشه زندگی ام زدم. معصومه ملکی اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
خواهران قهرمان منصوریان در ماه عسل
به یک ازدواج ناخواسته تن دادم و البته دو سال بعد با یک بچه 6 ماهه مجبور به بازگشت به خانه پدر و مادرم شدم. در ادامه برنامه دختر اول خانواده منصوریان اظهار کرد: وقتی من برگشتم در آن دوران هیچ خبری از پدرم نداشتیم تا این که متوجه شدیم وقتی برای کار به شیراز رفته در همان جا ازدواج کرده است. در ادامه ماه عسل از شهربانو منصوریان یکی از دختران قهرمان تیم ملی برای حضور مقابل دوربین ...
روایت دختر10 ساله ازقتل مادر
دختر 10 ساله که تنها شاهد قتل هولناک مادرش بود، با حضور دردادسرای جنایی تهران به تشریح جزئیات شب جنایت پرداخت. به گزارش ایران، تحقیقات پلیسی دراین باره از صبح 28 آذر سال گذشته و به دنبال تماس مسئولان بیمارستانی درغرب تهران با مأموران کلانتری 142 کن آغازشد.پس ازحضورمأموران دربیمارستان مشخص شد زن جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده است. بنابراین موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت ...
مصاحبه با یک ترانس سکشوال
یک ترانس هستم. می خواهم بگویم ما ترانس سکشوال ها باید اول خودمان را خوب بشناسیم. معتقدم ما زن یا مرد به دنیا نمی آییم. بچه که به دنیا می آید به خاطر آناتومی و فیزیکش نام او را دختر یا پسر می گذارند؛ در صورتی که این نام گذاری فقط بر مبنای ظاهر است و نه برمبنای هویت. به نظر من وقتی پنج سالگی را رد می کنیم، تازه به این مفهوم زن یا مرد پی می بریم. من در ابتدا باید به عنوان یک انسان روی خودم کار کنم ...
سیگار کشیدن برای دختران هم عادی شد!
.... در سفره خانه ها و دورهمی های خانوادگی قلیان می کشیدم و حال خوبی داشتم. به مرور زمان دوستانم در جمع سیگار آوردند و به قلیان راضی نمی شدند. دورهم بودیم، می گفتیم و می خندیدیم و سیگار هم می کشیدیم. او ادامه می دهد: اولش تفننی بود، اما بعدش معتاد شدم. قرار بود هر وقت دورهم جمع می شویم برای تفریح سیگار بکشیم. اما نمی شود، دیگر در خلوت خودم هم سیگار می کشم. این دختر 34 ساله می ...
همه چیز در مورد رحم اجاره ای
باروری قرار داشته و یک سال قصد بچه دار شدن دارند به روش های معمول اقدام به بارداری کرده اند. ولی بارداری اتفاق نیفتاده نابارور محسوب می شوند که این ناباروری به زن و مرد بر می گردد، نه تنها به یکی از آنها، یعنی می گویند زوج نابارورند. حال اگر زن و شوهری قبلا صاحب فرزند شده اند ولی در حال حاضر نابارور هستند به این مشکل ناباروری ثانویه گفته می شود و در صورتی که از ابتدا بارداری رخ ندهد ...
آخرین وضعیت حصر و پرونده های جرائم انتخاباتی ، احمدی نژاد ، مدیران کانال های تلگرامی و ...
قوه قضائیه در رابطه با پرونده بابک زنجانی و اعترافات همدست او که جدیداً مورد پیگری قرار گرفته است گفت: کیفرخواست به دادگاه فرستاده شده و در پرونده بابک زنجانی قوه قضائیه بسیار وقت گذاشت اما به دلیل حجم کار و عدم همکاری برخی متهمین در طول پرونده و مسائلی که در خارج از کشور وجود دارد و بانک مرکزی، وزارت خارجه، دستگاه امنیتی نیز باید کمک کنند لذا خود قوه قضائیه نمی تواند کار زیادی در خارج از کشور ...
دوئل مرگبار بر سر دختر جوان در تلگرام /عکس
بود بعد از دعوای تلگرامی و ادامه درگیری برسر دختری جوان دست به جنایت زده است. او پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. در ادامه برای دوست مقتول که در این دعوا شرکت کرده بود نیز قرار قانونی صادر شد. دیروز عامل جنایت و دوست مقتول برای آخرین دفاع به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. ابتدا والدین مقتول به قاضی پرونده گفتند برای قاتل پسر 20 ساله شان فقط قصاص می خواهند. ...
زن آمریکایی چگونه با یک تماس تلفنی اشتباهی به تله مرگ 2 جوان تهرانی رفت
پای من را به این ماجرا باز کرد. می خواستم شماره دوستم را بگیرم که دو رقم آن را جابه جا زدم و با ماری آشنا شدم. او با من قرار گذاشت. هنگامی که سر قرار رفتم، اصرار کرد با هم رابطه برقرار کنیم، من هم موضوع را با دوستم، آرش، در میان گذاشتم. فکر می کردم او زنی ثروتمند است، برای همین نقشه کشیدیم که او را به قتل برسانیم. مأموران در ادامه تحقیقات با راهنمایی این دو جوان جسد ماری را در جایی که ...
قرار غیرمعمول با ساقی ماری جوآنا
بخواند نیازی نیست از این مواد استفاده کند. مگر نمره چقدر مهم است! آن ها نمی دانند! قرار با ساقی ماری جوآنا در پارک، یک قرار معمولی نیست. ساعت از22 گذشته است. سکوت، تاریکی و انتظار همچنان ادامه دارد. بالاخره بعد از بارها رد تماس از آن سو و شنیدن بوق مشغولی از این سو، ارتباط برقرار می شود. صدایی جوان با ته لهجه غلیظی از آن طرف خط می گوید که فهمیده خریدار نیستم! اصرارم باعث می شود گوشی ...
نسل جدید پزشکی را با آرمان های نسل های قبلی مقایسه نکنیم
لذت بخش است. من اگر در بخش خصوصی کار می کردم، خیلی وضع مالی ام بهتر بود. اما هرچه آموخته بودم تنها در کار خودم مصرف می شد. آموزش این امتیاز را در اختیار من قرار داده است که تبادل علم داشته باشم. در اسلام هم آمده که زکات علم پخش آن است. علم پزشکی واقعاً جنبه انسانی دارد. مغازه خواروبارفروشی نیست که اگر پول داری این جنس را بخر و اگر نداری نخر. پای جان و سلامت انسان در میان است من خودم را به پزشکی و ...
داستان های عجیب 2 طلاق/شوهرم زیاد شوخی می کند/می خواهم در امریکا زندگی کنم
علاقه اش مادرش بود و به خاطر او زندگیمان را نابود کرد. برای همین من هم تصمیم گرفتم به این زندگی بی ارزش برای همیشه پایان دهم. دیگر نمی خواهم در کنار نیلوفر زندگی کنم. در ادامه همسر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی از چند سال پیش که پدرم فوت کرد، من و مادرم همیشه در کنار هم بودیم. از آنجا که خواهر و برادر دیگری ندارم، من و مادرم جز همدیگر کس دیگری را نداشتیم. برای همین وابستگی مان به هم ...
سبقت سفره های رمضان در اتوبان اسراف!
برای اطعام مؤمنان و روزه داران مرا مورد بازخواست قرار دهید؛ چون از مال خودم این سفره را پهن کرده ام و دوست دارم به روزه داران در همین یک شبی که میهمان من هستند، خوش بگذرد و نمی توان این نوع پذیرایی را مصداق اسراف دانست؛ زیرا همه چیز مورد استفاده قرار می گیرد. ** میهمانی افطار بزرگترهای فامیل حاج محمود سالاری یکی از شهروندان ریش سفید است که در مورد آداب و رسوم مردم این شهر در ماه ...
دختر 11 ساله:من از لای در اتاقم دیدم چه بلایی بر سر مادرم آمد
، اما از مرگ نجات یافته است. همچنین مشخص شد این حادثه مرگبار در خانه زوج جوان و مقابل چشمان دختر 11 ساله شان رخ داده است. متهم پس از بهبودی به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من با همسرم اختلاف داشتم و چند بار هم قصد داشتم از او جدا شوم، اما به خاطر مهریه 1360 سکه اش بی خیال شدم. روز حادثه وقتی با هم درگیر شدیم، دو چاقو از برداشتم و به همسرم ضربه زدم و بعد هم دست به خودکشی زدم. متهم در ادامه ...
حاج آقا، در تقدیم فرزندش به اسلام، هیچ تردیدی نداشت
چون 20 روز 20 روز از حاج آقا خبر نداشتیم. من خودم را برای هر شرایطی آماده کرده بودم. از زمان انقلاب تاکنون همیشه نگرانی در زندگی من به خاطر مسئولیت های حاج آقا بوده است. نصف شب از ساواک می آمدند و در منزل ما را می زدند و حاج آقا را می بردند و من نمی دانستم که برمی گردد یا نه؟ و بر این اساس من همیشه آماده هر اتفاقی بودم. همیشه زندگی ما با فراز و نشیب روبرو بود. بعد از انقلاب شرایط سخت تر و مسئولیت ...
یک روز با ریش و جبه در بیرمنگام: نتایج تکان دهنده ی یک پژهش میدانی
آن زمان نوشته بودم و نگه داشته ام: اولین گشت و گذارم در مرکز شهر در بیرمنگام بود، یعنی همان جایی که اغلب می روم و به خاطر اینکه ظاهر آشکارا مسلمان ندارم به هیچ مشکلی هم بر نمی خورم. قبل از خروج از خانه، قدری عطر اسلامی روی جبه ام پاشیدم، کلاه اسلامی ام را بر سر گذاشتم و سوار بر اتوبوس راهی مرکز شهر شدم. روی صندلی نشستم و مشغول خواندن روزنامه شدم. پس از مدتی، گروهی از دختران ...
کلاهبرداری میلیونی خواستگار قلابی
.... من هم کاملا به او اعتماد کردم تا اینکه مدتی بعد از من خواستگاری کرد و من که بیصبرانه منتظر شنیدن این جمله بودم، به او جواب مثبت دادم. وی گفت: یک هفته پس از آن با اصرار من، به همراه پیرزنی که میگفت مادرش است به خواستگاریام آمد. او مدعی بود، وقتی کودک بوده پدرش فوت شده و از آن روز به بعد همراه مادرش زندگی میکرده است. من هم حرفهایش را باور کردم و قرار شد سال بعد مراسم ...
شلنگ عشق!
یاسر نوروزی طنزنویس اوج عاشقی من برمی گردد به یک شب داغ خرداد. پدرم در این شب زیبای عشق سهیم بود و این طور آن را تباه کرد که با دست های خیس از دستشویی آمد بیرون و همان طور که آنها را می مالید به زیرشلواری راه راهش مرا برد کنج اتاق. بعد منو نشاند روبه روی خودش و گفت: مادرت گفته تو یه چیزی ت هست این روزها! بریز بیرون بابا! بریز بیرون! نشسته بودم جلوی او و سرم پایین بود. ادامه داد: ببین ...
بازگشت امید از آن سوی استوا
.... من باورم نمی شد. مادر و خواهرانم برای پیدا شدن او نذر و نیاز کردند، چندبار ختم قرآن و صلوات، اما از حبیب خبری نبود. نمی توانستم داغ یک برادر دیگر را تحمل کنم. چند سال پیش یکی از برادرانم را از دست داده بودم، پدرم هم سال ها پیش از این از دنیا رفته بود، به همین دلیل من به حبیب خیلی علاقه دارم. کل خانواده او را خیلی دوست دارند. او درباره خبر زنده ماندن حبیب هم گفت: من همراه مادر و خواهرم برای ...
بولتن سینما و تلویزیون:ویلایی ها قربانی حسادت و جهالت/ فیلمهای مطرح امسال سینمای ایران کدامند؟
انتخاب می کند؟ به این علت که به آنها گفته می شود برای این کار سه هزار یورو می گیرند، ولی یک سال طول می کشد که طرف تابعیت بلژیکی پیدا کند. همچنین به آنها گفته می شود که در هنگام طلاق نیز پنج هزار یورو به آنها پرداخت می شود، ولی در واقعیت آنها هیچ وقت طلاق نمی گیرند چون مافیا طرف را با یک اوردوز به قتل می رساند. دختر که به عنوان مددکار اجتماعی قبلا با چنین مواردی مواجه شده، به برادرش می گوید این ...
ازدواج اجباری کودکان در آمریکا/نجات از اعدام با پا درمیانی خواننده ای مشهور/محلی که زمان روزه داری سه ...
. پرسیدم: کجا می روی؟ پاسخ داد: خط مقدم می روم. ما خوب پیشروی کردیم باید خودم را به دوستانم برسانم. آن مجروح تن ها ساعاتی به بیمارستان آمد و رفت. رشادت این دلیرمردان بود که نگذاشتیم یک وجب از خاک کشورمان به دست دشمن بیافتد. هتل های اهواز در اختیار مجروحین قرار گرفت پیش از آزادسازی خرمشهر در بیمارستان و صدا و سیما حضور داشتم و از سوی دیگر درسم را هم ادامه می دادم. به خاطر دارم ...
بسته شعر/ باز رهان خلق را از سر و از سر کشی
، صوم العذارا را شروع آن روز دوشنبه بعد از عید تجلی است و سه روز طول می کشد و عبادیان و مسیحیان عرب آن را به یاد دوشیزگان نصاری می گیرند که روزه، آنها را از اسارت پادشاه حیره المنذر رهایی بخشید منذر از امسا چهار صد دختر برد و به عنوان قربانی به عزه از اصنام جاهلی تقدیم کرد. در شرح شیخ آذری صوم العذارا به معنی روزه دختران بکر آمده که به متابعت مریم در هیکل نشینند تا روز وفات. به خمسین و ...
شهیدی که دائم الروزه بود
دوستانش در فرح آباد قرار گذاشته بودند و جدای از ما رفت. شب قبل، محبوبه پاهایش را به مادرم نشان می دهد که به خاطر راه پیمایی طولانی قیطریه تا میدان آزادی، تاول زده بود. بعد به اتاقش می رود. ساعت یازده شب بوده که مادرم به اتاق او می روند و می بینند که دارد قرآن و نهج البلاغه می خواند. فردا صبح زود، محبوبه از مادر خداحافظی می کند. مادرم می گویند چیزی بخور می گوید، میل ندارم. و به مادرم می گوید، اگر ...
90 دقیقه در گلستان همراه با راز افزایش کم نظیر پروازها و چالشی به نام ترمینال مسافری(1)
و خاطرات خوبی از آن فرودگاه دارم. بعد از آن به فرودگاه تبریز منتقل شدم و مدت نسبتا طولانی را در فرودگاه تبریز بودم. کارشناس مخابرات هواپیمایی، سرکشیک مخابرات، مسئول فناوری اطلاعات و ارتباطات فرودگاه تبریز و مشاور مدیرکل فرودگاه های استان آذربایجان شرقی بودم. سپس به فرودگاه مهرآباد منتقل شدم. ابتدا به عنوان مشاور اجرایی مدیرکل و پس از مدتی به عنوان معاون تسهیلات و تجهیزات فرودگاهی منصوب و مشغول به ...
ذبیح ا... کوشا؛ زندگی با مثنوی
.... یادم هست چند شب قبل از فوت ایشان که بنده چهارده-پانزده ساله بودم گفتند یکی از این دو شغل را انتخاب کن یا معلمی و یا پزشکی. این دو شغل از لحاظ درآمد قابل قیاس نیستند و چیز مشترکی بین آنها نیست، آن چه که مشترک است خدمت به مردم است. پدرم از این دید می دید. مادرم هم بسیار ساده بود، حساب و کتاب نمی شناخت، ولی تاریخ ها را به میلادی و شمسی و قمری می دانست که امروز چه تاریخی است اما فرق بین هشت تومان و ...
حسین رفیعی: معلم بداخلاقی هستم!
نمی دانستم باید اول لانه را درست کنم و بعد جوجه را داخل آن بگذارم، بلکه خانه را روی سر جوجه درست می کردم که این طور می شد جوجه ام از بین می رفت و دوباره می خریدم! اما از سن 8-7 سالگی در مغازه پدرم که ترمیم عتیقه انجام می داد، کار می کردم و در 10 سالگی در این زمینه استاد شده بودم و برای خودم شاگرد داشتم، این جریان تا سال 70 که وارد دانشگاه شدم، ادامه داشت و بعد از آن هم همان مغازه پدر را آتلیه نقاشی ...
درگیری مرگبار به خاطر سرقت موتورسیکلت
.... او بازداشت شد و به افسر تحقیق گفت: برادرم کیوان با مردی به نام محمد درگیری داشت. من در تماس دوستم متوجه شدم برادرم زخمی شده، وقتی به بیمارستان آمدم پی بردم او زنده است و محمد به قتل رسیده است. برادر وی به نام کیوان 33 ساله ساعاتی بعد در حالی که خواب بود در خانه اش بازداشت شد. او برای ادامه تحقیقات به کلانتری منتقل و مدعی شد با محمد درگیر شده اما نمی داند چه کسی او را به قتل رسانده ...
بی شناسنامه ها را برای تلنگر مسئولین ساختم/ برنامه 3 تا 5 ساله گروههای جهادی برای رفع محرومیت از سیستان ...
را آغاز کردم. ورهرام درباره پژوهش این مجموعه گفت: تحقیقات و پژوهش مستندها روا من مایلم خودم انجام دهم. تجربه ای که از گذشته در دانشکده علوم اجتماعی و موسسه پژوهشهای دهقانی داشتم. در کنار محققین و پژوهشگران بودم و کار را یادگرفتم. علوم اجتماعی و تحقیق نخواندم اما چیزهایی یادگرفتم و بر اساس آنها پژوهش کار را خودم انجام دادم. من مناطق را از قبل می شناختم و به جهت ارتباط با آدمها، معمولا ...
مسجد از کودکی برایم آرامش بخش بوده است/ ذکر و یاد ائمه به من آرامش می دهد
کودکی وقتی در محیطی مذهبی مثل مسجد یا حسینیه بزرگ می شود یا نماز خواندن پدر یا مادر را می بیند تا یک سن خاص، مثلا 5 سالگی تقلید می کند اما وقتی بزرگتر می شود خودش شخصا پیگیر این ماجرا می شود. درباره خود من هم همینطور بوده است. من در یک خانواده مذهبی و سنتی بزرگ شدم. همیشه همراه پدرم به مسجد می رفتم و در ایام عزاداری هم در دستجات و تکایا حضور داشتیم. خاطرات خوبی از ایام ماه مبارک رمضان دارم. وقتی که ...
راه حل مسئله حصر در شورای امنیت ملی است
رابطه با پرونده بابک زنجانی و اعترافات همدست او که جدیداً مورد پیگری قرار گرفته است گفت: کیفرخواست به دادگاه فرستاده شده و در پرونده بابک زنجانی قوه قضائیه بسیار وقت گذاشت اما به دلیل حجم کار و عدم همکاری برخی متهمین در طول پرونده و مسائلی که در خارج از کشور وجود دارد و بانک مرکزی، وزارت خارجه، دستگاه امنیتی نیز باید کمک کنند لذا خود قوه قضائیه نمی تواند کار زیادی در خارج از کشور انجام دهد ...