سایر منابع:
سایر خبرها
سرگذشت زنی که قربانی خون بس شد
به خاطر مردانگی و مهربانی زیادی که عبدالله داشت دوستش داشتم. تازه 14 سالم شده بود یک شب که آمده بودند خانه ما عمه ام عروسش را از پدرم طلب کرد و قرار شد سال بعدش که من 15 ساله می شوم، بروم خانه بخت. آرام گوشه ای نشسته و شوکه شده بودم، به حرفهایشان گوش می کردم. بی اختیار برای یک لحظه نگاهم به او افتاد. عبدالله هم داشت نگاهم می کرد. شاید در نگاهم قولی که داد بود را خواند و همانطور که در چشمانم خیره ...
بچه مایه داری که دنبال جهاد علیه صهیونیست ها بود
.... [قضیه از این قرار بود که] پدرش به او می گوید یک محموله بار آرد را به شهر رام الله برساند. صبح زود، بعد از نماز صبح بار را می رساند و بعد از خالی کردن آردها و رساندنش به تجار برمی گردد. [در مسیر برگشت] در منطقه ی الُبَّن شهرک[صهیونیست نشینی] هست که به عبری به آن إلی می گویند. دم دروازه ی ورودی چند شهرک نشین و دو نظامی [صهیونیست] ایستاده بودند. او هم سوار یک کامیون بنز باری بوده. ما به آنها می ...
اعدام؛ فرجام عشق مجازی
مجروح کرد که پس از انتقال به بیمارستان مداوا شد. امیر به غرب کشور گریخت، اما یک ماه بعد به دام پلیس افتاد. او در گفت وگو با برنامه رادیویی یک پرونده، یک روایت رادیو جوان، جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرده است. انتهای عاشقی کجاست؟ این که هر کاری را به خاطر عشقت انجام دهی. غیر از این؟ منظور از عشق می تواند هر چیزی باشد. چیزی که آدم برای به دست ...
قاتل: مست بودم
دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربان زاده قرار گرفت. ابتدای جلسه بعد از قرائت کیفرخواست و درخواست قصاص از سوی اولیای دم متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: شب حادثه مست بودم و حال طبیعی نداشتم. به کوچه رفتم تا هوا بخورم که مرد همسایه به کوچه آمد و با اعتراض او با هم درگیر شدیم. حین درگیری بود که پیام رسید. او قصد میانجیگری داشت، اما از عصبانیت درحالی که چاقو در دستم بود، او را هل دادم. باور کنید ...
نجات طلبکار از طناب دار با دیه 520 میلیونی
به گزارش خبرنگار ما، یکم اردیبهشت ماه سال 89 مأموران پلیس تهران از کشف جسد مردی در حاشیه میدان کاج، مقابل بیمارستان مدرس باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می داد این مرد در جای دیگری به قتل رسیده و جنازه اش به حاشیه خیابان منتقل شده است. همچنین در بررسی ها مشخص شد جسد متعلق به مرد 44 ساله ای به نام حجت است که روز قبل از حادثه دو مرد که خودشان را از دوستان او معرفی کرده بودند، وی را از بیمارستان ...
اخاذی از مردان در خانه زن صیغه ای
به گزارش خبرنگار ما، 25 فروردین ماه مرد طلافروشی وارد اداره پلیس شد و گفت چند روز قبل زنی به نام پریس همراه دخترش وارد مغازه ام شد و سفارش ساخت یک دستبند داد. او شماره تماسش را به من داد و قرار شد که نمونه ساخته شده دستبند را برایش تلگرام کنم. پردیس چندبار دیگر به مغازه ام آمد و گفت که زنی مطلقه است که به تنهایی زندگی می کند. او گفت که چند ازدواج ناموفق داشته است و از من دعوت کرد تا برای آشنایی ...
یک لحظه وسوسه، تا رفتن به پای چوبه دار/ پیچیدگی اثبات تجاوز، عامل رهایی از اعدام
زن جوان تهرانی می خواست سوار تاکسی شود و به خانه برود. سوار تاکسی شد اما راننده وحشیانه او را مورد تجاوز قرار داد. وقتی توانست از دست مرد متجاوز رها شود، از خودروهای عبوری درخواست کمک کرد؛ اما این بار هم اسیر دو متجاوز شیطان صفت دیگر شد. این خلاصه خبری است که از روز گذشته واکنش های فراوانی را به دنبال داشته است. این در حالی است که قوانین در ایران برای متجاوزان به عنف بسیار سخت گیرانه ...
گام کوچک برای تغییر بزرگ در شلنگ آباد اهواز
گفت دو راه داری یا می روی دانشگاه یا همین حالا، یک راست می روی خانه پسرعمویت. پیرمرد شوخی نداشت. لیلا پنام تمام یک سال نخست دانشگاه را گریه کرد. بین اهواز و کرمانشاه در سفر بود و می گریست. او می خواست پزشکی قبول شود، ولی کارشناسی اتاق عمل قبول شده بود. شاخه مغز و اعصاب. با بهترین نمرات. پدر همان پایان سال نخست می میرد و پسرعمو هم زن دیگری می گیرد. اما پنام ادامه می دهد. هنوز هیچ کس نمی ...
اتفاقی تکان دهنده برای یک زن جوان در پایتخت
به من رحم کنند اما آن ناجوانمردان هم بدون توجه به التماس هایم مرا به دامداری کشاندند و بی رحمانه آزار و اذیتم کردند. حتی یکی از آنها که سیامک نام داشت وقتی مقاومت مرا دید خواست خفه ام کند که همدستش مرا از دست او نجات داد. بعد از آن مرا در بیابان و در تاریکی شب رها کردند و متواری شدند تا اینکه بالاخره با کمک یک راننده جوانمرد به کلانتری رسیدم. با شکایت زن جوان، پرونده ای در شعبه چهارم ...
خواستم رویش را کم کنم اورا به خانه ام بردم و آزار دادم
به گزارش جام نیوز ، چندی پیش پسری 14 ساله همراه پدرش به یکی از کلانتری های پایتخت مراجعه کرد و گفت: امروز یکی از بچه های محل با موتور مقابل مدرسه ام آمد و به بهانه حل اختلافات مرا سوار کرد. ما مدتی قبل در تلگرامبا هم درگیر شده و کار به فحاشی کشیده بود. قرار بود مسائلمان را حل کنیم، اما او ناگهان تغییر مسیر داد و مرا به خانه اش کشاند. آنجا به زور با پارچه چشمانم را بست و پس از ضرب و شتم، مورد آزار ...
سؤالی که خدا از بندگانش می پرسد
به گزارش جهان نیوز ، استاد حسین انصاریان از اساتید اخلاق شهر تهران شب های ماه مبارک رمضان در حسینیه همدانی ها جلسات سخنرانی و موعظه دارد که از این پس هر یک از این جلسات تقدیم علاقه مندان می شود: ما یک محبتی به خدا داریم خدا هم یک محبتی به ما دارد این یقینی است، اما آیا محبت دل کوچک ما محدود ما، با این ظرفیت معین قابل مقایسه با محبت او به ما هست، مگر ما چقدر می توانیم دوستش داشته باشیم ...
پایان 2 ماه فرار قاتل مرد دلارفروش
و فروش دلار بود. 5گلوله به دست، کتف، شکم و سینه وی اصابت کرده بود و در بیمارستان در حالی که به سختی حرف می زد، به ماموران گفت: آن مرد پرایدسوار بی سیم و اسلحه به دست داشت و مدعی شد که مامور است. او به سمت من آمد و گفت که روز قبل شخصی دوستش را فریب داده و 30 هزاردلار از او سرقت کرده است. او از من خواست تا سوار ماشینش شوم و در خصوص کسانی که دلار می فروشند اطلاعاتی در اختیارش قرار دهم. من ...
کشتار فجیع یک خانواده به دست گروهک ضد انقلاب
شیر خونین اردوگاه ما در نقطه مرتفع از شهر سنندج قرار داشت، که از آن نقطه تحرکات ضد انقلاب را زیر نظر داشتیم و پس از شناسایی کانون های تحرک آنها به پاک سازی آن مبادرت کردیم. روزی یکی از برادران که با دوربین شهر را نگاه می کرد، ناگهان مرا صدا زد و دوربین را به دستم داد و با دست جهتی را نشان داد و گفت که نگاه کنم. در حوالی میدانی در شهر که امروز به نام امام خمینی شناخته می شود، زن کردی ...
مرد طلافروش و پزشک در دام سیاه زن باجگیر
کردند که با خانواده ام تماس بگیرم و بخواهم 40میلیون تومان برای آزادی من جور کنند. بعد هم از من عکس و فیلم تهیه کردند و گفتند اگر این پول ها را جور نکنم آن را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را می برند. آنها در نهایت با دریافت یک میلیون تومان مرا رها کردند. پس از این شکایت، زن جوان دستگیر و مشخص شد که با دستور پدرخوانده اش این نقشه را اجرا کرده است. کارآگاهان در ادامه پدرخوانده وی را دستگیر کردند و ...
بولتن سینما و تلویزیون:نمی دانیم از سینما چه می خواهیم/ انیمیشنی که مهجور ماند و جهانی شد!
حوصله اش را هم ندارم اما بدم نمی آید گاهی فرهاد باشم و همین مساله هم سینما و تصویر را برایم جذاب کرده است. مثلا بدم نمی آید نقش یک زن را بازی کنم. در مورد جهانی شدن هم همین گونه است، بدم نمی آید جهانی شوم و شاید برای مقطعی بتوانم چنین نقشی را بازی کنم، اما حوصله ندارم مدام به این مساله فکر کنم. قرار نیست ما دوباره متولد شویم که بخواهیم اساس خیلی چیزها را از ابتدا بچینیم. منظورم این است حوصله آرزو ...
آسایش: هیچ نقشی جای قطام را برایم نمی گیرد
کسانی که قرار بود در این سریال ایفای نقش کنند. بعد هم رفتم به مشهد. خوب برای من که تاریخ خوانده ام و شاگرد دکتر شریعتی بودم و امام علی(ع) را از زبان او شنیدم و عظمت امام علی(ع) را از زبان او در دوران دانشجویی درک کرده ام، خیلی وحشت داشتم که این نقش را بازی کنم. چون آن موقع حداقل 50 دبیرستان در ایران وجود داشت که نام آن ها مالک اشتر بود، گروه هنری به نام مالک اشتر داشتیم، تیپ و لشکر در جبهه به اسم ...
رئیسی نمیتواند لیدر اصولگرایان باشد
های تهران... *جواب این سوال مرا بدهید که آقای قالیباف را با یک رای خوب در نظرسنجی ها وارد انتخابات کردیم. بعد می بینیم که هیچکدام از نیروهای تشکیلاتی جناح راست پشت آقای قالیباف نمی روند و همه پشت آقای رئیسی می روند. چرا؟ جریان اصلاح طلب کاری کرد که کسی اصلا جرات نکند پشت آقای قالیباف قرار بگیرد. *یعنی جریان اصلاح طلب باعث شد که پشت آقای قالیباف قرار نگیرند؟! ...
اهانت ، کلید واژه ادبیات هنرمند نماها
.... رعایت اخلاق از طرف همه در جامعه لازم است، اما همه رعایت نمی کنند و شخصیت های سیاسی، ورزشی و هنری به راحتی به یکدیگر توهین می کنند و اخلاق را زیر پا می گذارند و برای هم پرونده درست می کنند. وقتی فضا این طور باشد، نمی شود توقعی داشت و یک بازیگر هم ممکن است در شرایطی حرفی بگوید که بعد هم خودش پشیمان شود و چندان نباید به آن دامن زد. علیرضا زرین دست: ظرفیت نقد خبرنگاران و ...
پایان خونین عشق پسر 23 ساله به زن شوهردار
نیز بشدت مجروح کرد که پس از انتقال به بیمارستان مداوا شد. امیر به غرب کشور گریخت، اما یک ماه بعد به دام پلیس افتاد. او در گفت وگویی، جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرده است. آخر عشق تو به کجا رسید؟ دارم اعدام می شوم. چند سال داری؟ از کی به تهران آمدی؟ 23 ساله هستم. هفت سال پیش به تهران آمدم و در یک رستوران مشغول کار شدم. پسر عمویم رحیم مرا به ...
مجری برنامه سمت خدا : مجری نباید زیاد حرف بزند
این حوزه و این جنس از کارها در تلویزیون شوم. با برنامه نیمرخ شروع کردم و بعد مجری چند کار در شبکه سه بودم. ولی مهمترین کار ما که روتین و دائمی اجرا می شد، برنامه زلال احکام بود که آقای فلاح زاده در آن احکام می گفتند و بعد از تقریباً 3-4 سال آقای رکنی طرح برنامه سمت خدا را دادند. آقای رکنی از تهیه کنندگان خوب شبکه 3 بودند و من از قبل ایشان را می شناختم و تا امروز ما تقریباً بیشتر از 8سال است ...
الکساندر نوری سرمربی تیم وردربرمن: شاید در آینده سرمربی تیم ملی شوم
. باید به حرف چنین افرادی گوش بدهید. یکی از اصول فکری من این است که به همه چیز با دید باز نگاه کنم و اگر بتوانم از آنها الهام بگیرم. همانطور که گفتم انتظارم این است که روز به روز پیشرفت کنم، ولی نمی خواهم خیلی به دوردست نگاه کنم و یک برنامه طولانی مدت برای خودم در نظر بگیرم. *شاید برای مربیگری از آلمان بروم به مربیگری در خارج از آلمان فکر کرده ام. هر لیگی در دنیا جذابیت خودش را ...
نمی دانیم از سینما چه می خواهیم
...، از قانونی پیروی کردم که به نظرم درست بود. آن قانون این بود که آدم نباید فیلمنامه خوب و کار کردن با کارگردان خوب را از دست بدهد و در این صورت است که مهم نیست نقش چه چیزی است. اما در ادامه این چالش به وجود آمد که کاراکتری به اسم شهرزاد در چالش میان این دو شخصیت کجا قرار می گیرد؟! از آنجایی که ترانه علیدوستی و شهاب حسینی زوج سینمایی هم هستند، به چشم و مغز خیلی ها کنار هم قرار گرفتن ...
مرد طلافروش وقتی با فرزانه آشنا شد به خانه خواهر این زن رفت تا....+ عکس
زمانیکه متوجه شدم شاهین نیت بدی دارد فقط چند ضربه به صورت او زدم و اصلاً بحث اسیدپاشی و آدم ربایی در کار نبود. سرانجام سجاد منافی آذر؛ بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران متهمان را برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره آگاهی قرار داد و بررسی ها در رابطه با این پرونده ادامه دارد. این اخبار از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
روی خط آفتاب
شهر باید به زنانی که از شال سفید استفاده می کنند توهین کند؟ زن من هم شال سفید استفاده می کند پس این حرفها توهین به زن من هم هست. (20/3) 1241- حادثه تروریستی تهران هر چند باعث به درد آمدن دل مردم عزیز ایران شد، اما کوردلان تروریست بدانند ملت ایران در این زمینه امتحان پس داده اند. تروریسم در این کشور جایی ندارد و خود مردم با تمام قدرت در مقابل این پدیده شوم مبارزه خواهند کرد. تروریست ها نباید ...
چهره واقعی خادمین دهه 60 را باید بشناسانیم تا جای جلاد و شهید را عوض نشود
برای زمان حاضر نیز کاملاً به جا و هوشیارانه است.با توجه به این بحث به سراغ دکتر اسدالله بادامچیان، نایب رییس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی رفته و از شرایط آن دوران پرسیدیم.در ادامه می توانید مشروح این گفتگو را بخوانید: آیا شروع جدی و سازمان یافته ترور و تروریست در ایران با تشکیل سازمان مجاهدین خلق بود؟ منافقین آغازکننده ترور در ایران نبودند، بلکه امریکا با دست نشاندگی شاه و ...
از بهارستان تا بهشت
های ما گردن ایشان بود. اداره کردن خانه با ایشان بود. ایشان برای پدرو مادر خیلی احترام قائل می شد. اگر می شنید جوان همسن و سال خودش با پدر و مادرش برخورد نادرستی داشته می رفت دم در خانه اش با او صحبت می کرد، آیه 23 سوره اسرا را که در مورد احترام به والدین است برایشان می خواند. روی قرآن خیلی حساس بود در قرآن تدبر می کرد، کانال تلگرامی هم داشت که آیاتی را که جنبه اخلاقی و عملی شان در زندگی پررنگتر ...
بسته خبری شنبه 27 خرداد ماه 1396
ویژه حساب کرده است. اگر دولت آقای روحانی خیرخواهی های سابق را می پذیرفت و نقشه راهی برای پاسخ به نقض برجام از سوی امریکا تدوین و اعلام می کرد، امروز در موقعیت بهتری برای واکنش قرار داشت. اینکه دولت اجازه بدهد امریکا به صراحت خود را از برجام کنار بکشد و برجام را به توافقی میان ایران و اروپا بدل کند –که اتفاقا این را هم پیش تر گفته بودند- مقدمه ای است برای اینکه چند سال دیگر، در آستانه منقضی شدن زمان ...
عشق مجازی، قتل زن شوهردار و اعدام +مصاحبه
برنامه رادیویی یک پرونده، یک روایت رادیو جوان، جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرده است. انتهای عاشقی کجاست؟ این که هر کاری را به خاطر عشقت انجام دهی. غیر از این؟ منظور از عشق می تواند هر چیزی باشد. چیزی که آدم برای به دست آوردنش هر کاری انجام دهد، طوری که دیگران به خاطر داشتن آن به آدم حسادت کنند. آخر عشق تو به کجا رسید؟ دارم اعدام می شوم. چند سال داری؟ از ...
زندگی دوباره با ترانه تازه فریدون
کانادا به ایران اشاره کرد و از یک شب بارانی گفت: تازه به ایران آمده بودم، باران می آمد و مشغول رانندگی بودم که متوجه دو جوان سرباز در حاشیه خیابان شدم. توقف کردم و گفتم سوار شوند تا آنها را به مسیر مناسب تری برسانم. از آن شب چند سال گذشت تا اینکه در یک باشگاه فوتبال به همراه دوستانم تمرین می کردم که جوانی به سمتم آمد و گفت می دانم مرا نمی شناسید اما من شما را از همان شب بارانی که من و دستم را سوار ...
مسأله دینداری نسل نو و توصیه های آیت الله العظمی سیستانی
مرد چند فرزند یتیم برایم به جا مانده است و پولی هم ندارم. برای همین مجبور شدم برای مردم کار کنم. امیرالمؤمنین(ع) از آن زن دور شد؛ ولی آن شب تا صبح مضطرب بود. صبح هنگام زنبیلی را پر از غذا کرد و بر دوش کشید. یکی از یاران حضرت گفت اجازه دهید به جای شما، من این زنبیل را بیاورم. امام پاسخ داد: اگر چنین کنی آن وقت در روزی قیامت چه کسی بار مرا خواهد کشید؟! حضرت زنبیل را تا درب خانه آن زن آورد و در زد. زن ...