سایر منابع:
سایر خبرها
جزییات زندگی قاتل آتنا
...، ما خودمان اعدامش می کردیم. اسماعیل هر روز ساعت 9 صبح از خانه بیرون می رفت و شب دیروقت به خانه برمی گشت . اسماعیل قصد ازدواج مجدد داشت شش ماه پیش خانمی جوانی که تقریبا 30 ساله بود، به این محل آمد و درباره اسماعیل تحقیق می کرد. آن روز من در حال رفتن به محل کارم بودم که آن زن جوان را دیدم. درباره اسماعیل از من پرسید و گفت مدتی پیش اسماعیل به خواستگاری یکی از زنان فامیل شان ...
آخرین خواسته مادر قاتل آتنا | مادر اسماعیل رنگرز: از مردم شهر خجالت می کشم
کوچه های این شهر که حالا به شهر آتنا معروف شده پشت تمام نگاه های سنگین این مردم پدر و مادر پیری زندگی می کنند که بیش از اینکه قاتل بودن فرزند شان آنها را داغدار کرده باشد سیاه پوش مرگ آتنا اصلانی هستند. مادر اسماعیل (قاتل) می گوید: الان نزدیک 15 روز است که از خانه خارج نشدم از مردم این شهر خجالت می کشم، نمی توانم حتی برای خرید یک نان از خانه خارج شوم. او صاحب هشت پسر و یک دختر است که به ...
طلاق نو عروس پس از جشن رؤیایی
و گفت: انشاالله در جلسه آینده به حرف های هر دو طرف گوش خواهم داد. تا آن روز بهتر است به دلایل اختلاف ها و مشکلات میان خودتان فکر کنید. به نظر من حیف است که زندگی یک زوج جوان قبل از جشن سالگرد ازدواج شان به جدایی منجر شود. آرین پس ازشنیدن اظهارات قاضی از دادگاه خانواده بیرون رفت و جلوی آسانسور که ایستاد به یاد گذشته اش افتاد. با خودش فکر می کرد؛ کاش به حرف برادر بزرگترش عمل می کرد و تمام حساب هایش را برای یک جشن عروسی خالی نمی کرد، آن هم جشنی که برای همه میهمانان خاطره خوبی به جا گذاشته بود اما برای خودش و شکیلا خاطره ای تلخ! منبع: روزنامه ایران ...
داستان غم انگیز مازیار؛ از شاگرد اولی در مدرسه تا زندگی در میان زباله ها
گنجشک ها می گشت و آنقدر منتظر می ماند تا یکی از آنها را شکار کند. خاطرات مازیار یکی یکی و با سرعت از جلوی چشمانم حرکت می کردند. اصلا مگر می شد این پسر بازیگوش را از خاطر ببرم. وقتی با توپ، شیشه خانه آقا اسماعیل را شکاند و آنقدر به سرعت فرار کرد که من حتی متوجه نشدم چه شد و در نهایت مجبور شدم تنبیه پدر را به جان بخرم و تقصیر شیشه نشکسته را به گردن بگیرم. او هم همانطور به من ...
امام رضا (ع) راهگشای تمام سختی هایم بوده
مدیون زحمات پدرم هستم و دوست دارم دخترم حافظ قرآن و پسرم نیز حافظ و قاری قرآن شود و در این زمینه از هیچ تلاشی دریغ نمی کنم چون اگر می خواهیم در خانه ای فرزند به سمت و سوی قرآن برود باید پدر روزی چند آیه قرآن بخواند حتی به فرزند 2 ساله خود آموخته ام وقتی قرآن را می بینی باید آن را بوسیده و بر چشمانت بکشی تا از همین کودکی بداند قرآن چقدر عظمت دارد. از خاطره دیدار خود با مقام معظم رهبری ...
قهر همسر با قتل برادر گره خورد
جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: می خواستم برادرزنم را بترسانم، نمی خواستم او به قتل برسد و از کاری که انجام دادم پشیمانم. سال هاست تریاک مصرف می کنم و به دلیل اعتیادم همسرم با من درگیری داشت. چهار ماه پیش که دوباره با هم دعوا کردیم او و بچه ها خانه را ترک کردند و به خانه مادرزنم رفتند. وی افزود: شب قبل از جنایت سراغ همسرم رفتم تا با هم حرف بزنیم. هر چه در زدم کسی توجهی نکرد ...
بازگشت به کودکی/خوشبختی برای رقیه صرف شد
کرده است. بعد از اینکه فهمیدیم پدر رقیه او را رها کرده دنبالش رفتیم و خبردار شدیم که تحت سرپرستی بهزیستی می باشد گرچه سخت بود اما دیدم ماندنش در بهزیستی بهتر است چرا که وضعیت من به گونه ای نبود که بتوانم او را پیش خودم نگه دارم و اینکه همسرم هم اجازه نمی داد و به ناچار به این دوری تن دادم . مادر باور داشته که روزی روزگاری صبوری اش تعبیر می شود و دخترکش را می یابد و می بیند، به همین خاطر ...
کابوس اعدام و شلاق در حکمرانی سه ساله داعش
چشمانی روشن از ما می خواهد از او عکس بگیریم، پسربچه شلوغ و پرانرژی است نسبت به همسن و سال هایش. به زبان عربی از داعش می گوید و برای اینکه بهتر متوجه حرف هایش شویم دستش را شبیه به چاقو می کند و می کشد زیر گلویش و سرش را به سمت دیگر می اندازد؛ یعنی داعشی ها سر خیلی ها را از تن شان جدا کرده اند. بلدمان ترجمه می کند که عبید می گوید پدرش را داعشی ها کشته اند و او همراه مادر و 2 خواهر بزرگترش ...
قاتل چگونه خود را لو داد؟
از دلش می گذرد، کم از داغ مادر آتنا ندارد. او مادر اسماعیل، قاتل آتناست. مادر اسماعیل (قاتل) می گوید: الان نزدیک 15 روز است که از خانه خارج نشده ام. از مردم این شهر خجالت می کشم، نمی توانم حتی برای خرید یک نان از خانه خارج شوم. او صاحب هشت پسر و یک دختر است که به گفته خودش پس از وقوع این حادثه و انتشار اخبار در شهر، پسرانش هریک به شهری سفر کرده و پارس آباد را ترک کرده اند؛ به طوری که ...
منافقین تلاش میکنند با جدا کردن مردم از اهل بیت (ع) آن ها را در جهل نگه دارند
القربی است. خاندان من را دوست بدارید و با آن ها ستیز و دشمنی نکنید. اما دشمنان بشریت و انسانیت و منکرین خدا از رئوس منافقین بیست و پنج سال اجازه ندادند که مردم به سمت آن بزرگواری که علوم اولین و آخرین را باذن الله در اختیار داشت بروند. تا مردم فرمایشات مقام رسالت را در مورد ایشان فراموش کنند. وقتی که اطلاع پیدا می کردند که فردی چند روایت نبوی در خانه دارد، بعضی را می کشتند و بعضی را زندان می ...
رائول گونزالس؛ پسر خوبِ سانتیاگو برنابئو
پیشنهادهای بسیار هیچ گاه به لالیگا باز نخواهدگشت، چون توان بازی مقابل رئال مادرید را نخواهدداشت. داستان برای رائول هم این گونه پیش رفت و با آمدن مورینیو فهمید جایی در مادرید ندارد و باید برود. رائول، هفت مقدس، پسر نیک و ستاره دوست داشتنی مادریدی ها به همین راحتی بعد از 17 سال فرزندخواندگی به شالکه رفت. محبوبیت رائول میان آلمانی ها هم ادامه پیدا کرد. محبوبیت در سرزمین ژرمن ها چیزی نیست ...
8 دلیل برای مهمانی گرفتن با دست خالی
. دوست داشتن و احترام به مهمان چنان ارزشی دارد که در لحظه خروج از قبر اهل محشر را به تعجب وا می دارد. در زمینه احترام و گرم گرفتن با میهمان از نکات ریز غفلت نکنیم و حتی در نگاه محبت آمیز به مهمان. در میزبانی کسر شان نداریم در میهمانی های خانه مادرم وظیفه داشتیم مهمان را خیلی تحویل بگیریم، انقدری که گاهی حس می کردیم فلان کار در شان ما نیست. بزرگتر که شدیم در میان احادیث خواندیم ...
روایت غواص 15ساله ای که در شلمچه قطع نخاع شد
... اندازه یک کتاب می توانم درمورد پاییز و زمستان 65 از زبان ایوب(همسرم) حرف بزنم.... تاریخ نامه65/9/18 است. درست یک ماه بعد در نخستین ساعات 19 دی ماه. در شب اول کربلای 5 ، او قطع نخاع شد. آن هم در شلمچه و در لباس غواصی. در این نامه هنوز از بابت اینکه بدون اجازه از والدینش به جبهه رفته در عذاب است و توضیح می دهد... حالا دارم فکر می کنم پسرمان دارد 15 ساله می شود. ایوب در این سن به فکر جبهه رفتن بود به هر ...
شیطان پارس آباد اعتراف کرد
شهر پارس آباد خلوت شده بود پدر و مادر آتنا با پریشان حالی در کوچه، پس کوچه ها به دنبال دختر 7 ساله شان می گشتند و به هر در و همسایه ای که می رسیدند نشانی از آتنای گمشده می گرفتند اما هیچ کس خبری از او نداشت. جز قاتل رنگرز که زودتر از روزهای دیگر، در کارگاهش را بسته بود و با یک ساک برزنتی به خانه می رفت. از ساعت ها پیش این مرد جنایتکار در کنج پستوی تاریک کارگاهش پیکر بیجان دخترک را زیر انبوه اشیاء ...
ظرف عاطفی خانواده ها خالی است
کرده بود؟ خانواده های گذشته با خانواده های امروزی فرق زیادی داشت.خانواده ها بزرگ بودند، مادر و پدر بزرگ، عمو و دایی و... کنار هم زندگی می کردند. بچه ها اگر از کسی رانده می شدند به دیگری پناه می بردند و خود را از محبت سیراب می کردند. من از مادر مرحومم خاطرات زیادی دارم که به من قوت و قدرت می دهد. مادرم چند شعر مثنوی را از حفظ بود که معمولا زمان کار آنها را زمزمه می کرد. من عاشق آن زمزمه ...
وقتی سهیلا به خانه ام آمد حال طبیعی نداشت و ... + عکس
یکی از بستگان سهیلا تماس بگیرم.ولی قصد از آنجا را نداشتم. وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: بعد از این ماجرا تهران را ترک کردم. چهار ماه بود با یک زن جوان ازدواج کرده بودم که دستگیر شدم. حالا آبرویم رفته و همسرم درخواست طلاق داده است.می دانم اشتباه کرده ام اما از قضات دادگاه تقاضای بخشش دارم. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
نجات داروساز قلابی از مجازات قتل زن آرایشگر
.... من اصلا نمی دانستم متاهل است و ارتباطمان هم در حد تلفن بود. شوهرش او را با چاقو زده است. کامران در آخرین دفاعش نیز گفت: پدر و مادرم به خاطر جرمی که مرتکب شده ام سرشان پایین است. همسرم هم درخواست طلاق داده و من توبه کرده ام و از مادر مقتول می خواهم حلالم کند. در پایان دادگاه، قضات برای صدور رای وارد شور شدند. ...
مهم ترین چالش های فین تک ایران در سال 96
بانکداری را به دو قسمت پرداخت، دادوستدها و افتتاح حساب و اخذ و پرداخت تسهیلات تقسیم کنیم؛ ما در نظام پرداخت به نقطه قابل قبولی در سطح کشور خودمان رسیده ایم ولی استانداردهای ما با استانداردهای بین المللی متفاوت شده است؛ اما ضریب نفوذپذیری ما خوب شده است و خوب هم عمل کرده ایم. سال 96 ما تعاملی با خارج از کشور خواهیم داشت و زمانی که می خواهیم به چرخه جهانی متصل شویم، مجبور به رعایت استانداردهای بین المللی ...
قتل زن آرایشگر از سوی دکتر قلابی
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ شامگاه 17آبان ماه سال 91 مادری برای دیدن دخترش که پس از طلاق به تنهایی زندگی می کرد، راهی خانه او شد. سهیلا و مادرش پس از خوردن شام سرگرم صحبت با هم بودند که ناگهان گوشی موبایل سهیلا به صدا درآمد و دختر جوان پس از شنیدن حرف های مرد جوان سراسیمه از خانه بیرون رفت. زن میانسال که با دیدن این صحنه شوکه شده بود در آخرین لحظه از دخترش پرسید که کجا می رود ...
گفت وگویی با طعم سیاست و هنر / همه مبصر سینما هستند
! فیلم هنوز اکران نشده بود. پس برای زمین زدن فیلم از قبل برنامه ریزی شده بود. این به نظرم به این معناست که دو نفر پشت این قضیه با هم مشکل دارند و فیلم من متضرر شد. شاید فیلم من ایراد داشته باشد اما در یک فضای مسموم نمی توانم بفهمم که فیلم چه ایرادی دارد. این روزها کارگردان سالاری نیست کفش هایم کو را دوست داشتی؟ بله. مادر من آلزایمر داشت و سال ها همه ی خانواده ...
مادر قاتل آتنا:همه مرگ پسرم را جشن می گیرند
تازگی فارغ شده، او مستاجر اسماعیل بود که بعد از حادثه از ترس نگاه های مردم شبانه اسباب کشی می کند و به منزل من می آید من هم شرایط مالی خوبی ندارم و حالا با عروسم در یک خانه زندگی می کنم. پدرش هنوز خبر ندارد مادر اسماعیل ادامه می دهد: دلم می خواهد به منزل آتنا بروم و برایش گریه کنم، اما نمی دانم آنها با من چه برخوردی می کنند. همسرم هم گوش هایش سنگین است و حال خوشی ندارد. از این ...
با سامان نیک اقبالیان نخستین جراح پیوند پانکراس پیچیدگی های پیوند، عطش درونی من را سیراب می کند
را از من می گرفت. تازه فلو گرفته بودم. فلوهای فوق تخصصی مان دوره اول بودند. در تمام این سال ها بیشتر همراهی و درک همسرم بوده و این به رشد هر دو در رشته خودمان کمک کرد. سپید: متولد کدام شهر هستید؟ من متولد سی سخت هستم. شهری در کوهپایه کوه دنا در ارتفاعات دامنه های زاگرس. سی سخت یک دهستان بزرگ بود که مرکز بخش عمده ای از مناطق بویر احمد است. سپید: پدرتان چه شغلی داشتند؟ پدرم ...
مادر دیگری را داغدار نکنید
ندیده بودمش که جوانم را از بین بردند. حالا 8 ماه است که زندگی مان را بار کرده ایم و از روستا به این خانه کوچک آمده ایم. اینجا مستأجریم. این هم زندگی مان است، می بینید که هیچی نداریم. همه خانواده جمع شده ایم توی این 2 اتاق و با یارانه زندگی می گذرانیم. هر لحظه می ترسم دوباره درگیری شود، کسی کشته شود. یکی از پسرهایم توی اهواز زندگی می کند، هر 2 – 3 هفته یکبار که می آید رامهرمز دلشوره مرا می کشد. مدام ...
کُشتی زنانه برای بقای موسیقی اقوام
خورد و برمی گردند و سعی می کنند فرهنگ خود را حفظ کنند. هیچ چیز را نمی توان به زور به کسی یاد داد. بسیاری از کارهای من در طول 30 سال فعالیتم، تأثیر مثبت داشته است. من شنیده بودم، دختری لباس های قشقایی مادرش را جلوی خانه گذاشته تا کارگران شهرداری آن را ببرند، اما حالا در بازار وکیل شیراز، این لباس ها را می دوزند و می فروشند. سال اولی که دنبال کلاه قشقایی برای اعضای گروه موسیقی می گشتیم، بعد از کلی ...
مردی که پدر ژنتیکی 200 کودک است! +تصاویر
...> به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، هر دوی این تصمیم ها که او بسیار مصمم به انجام آن ها بود، در 25 سال پیش گرفته شدند. ابتدا، تصمیم گرفت که با وجود اینکه مجرد بود و به تازگی به رابطه عاطفی 12 ساله اش پایان داده بود، به وسیله لقاح مصنوعی با اسپرم اهدایی، مادر شود. سپس در خواست کرد که مطمئن شود که فرزندانش هر زمان که خواستن قادر به رهگیری پدر ژنتیکی شان باشند. او گفت: "در آن زمان، خرد ...
سرگردان میان هزار توی دریافت حقوق
فرم پر نمی کند، منتظر اعلام اسم شان هستند. مرد مسنی با موهای جوگندمی از صندلی بلند می شود و در اتاق ها سرک می کشد. 11 سال است در یک کلینیک چشم پزشکی کار کرده و 3-2 ماه قبل از عید استعفا داده: کاری کردند محترمانه خودم استعفا بدهم. مدیرعامل که عوض شد یک نفر را گذاشتند کنار دستم که کار یاد بگیرد، من مدیر بودم. قراردادم تا آخر سال بود که دیگر تمدید نمی کردند. من هم خودم استعفا دادم. حالا به دنبال سنوات ...
حسینی بای: روز کنکور می ترسیدم خواب بمانم!
ریخته بود. حالا جوری شیر شده بود که جایمان عوض شده بود من باید او را می کشیدم که جلو نرود. پس واقعا این نترس بودن شما به بقیه هم سرایت کرده است. باوجود این همه حادثه در منطقه چطور کار می کردید؟ یک جلیقه ضدگلوله داشتیم که سه ماه تنم بود. وقتی می خواستم به تهران بیایم باید جلیقه را تحویل می دادم. متوجه شدم دیدم آهنی که باید در جلیقه باشد تا گلوله را بگیرد اصلا داخل جلیقه نبوده و ...
برادر قاتل آتنا:نمی دانم پس از اعدام برادرم مردم این شهر اجازه خواهند داد که اینجا بمانیم یا خیر
مادرم بردم. از همسر برادرم هم خبری ندارم. او نیز شبانه با فرزندانش فرار کرده است. حجت که فاجعه برادرش را ننگ بزرگی برای جامعه می داند، می گوید: نمی دانم چرا برادرم به آبروی پدر و مادر پیر و مریضم فکر نکرد. پدرم بیمار است و هنوز متوجه این قضایا نشده اما مادرم هر روز در مقابل چشمانم آب می شود. او فقط برای آتنا گریه می کند. همه برادرانم شهر را ترک کرده اند، اما من نمی توانم پدر و مادرم و ...
3 پسر شوم همدست شدند تا دختری را بیچاره کنند/این دختر خودکشی کرد
...> داماد تلگرامی دوستان زیادی داشت که هیچ کدام را تا به حال ندیده بود. حتی قدمت آشنایی بعضی از دوستان صمیمی مجازی اش به سال ها قبل بر می گشت بدون این که همدیگر را دیده باشند. درد دل می کردند و از مسائل مختلف برای هم حرف می زدند و نظر می پرسیدند. بار ها سعی کرد کار پیدا کند و خود را در جامعه جای دهد، اما کسی به یک دختر که در دبیرستان ترک تحصیل کرده و هنر یا حرفه خاصی بلد نیست، کار ...
ناگفته های 2 خواهر از جنایت 30 ساله
کردم اما می دانستم یک روز ماجرا فاش می شود و شرمنده خانواده همسایه ام هستم. این در حالی بود که خواهر کوچک تر متهم به قاضی پرونده گفت: من زمانی که جنایت رخ داد، کلاس اول مدرسه بودم. آن موقع خوابیده بودم که با شنیدن صدای مادر و برادرم بیدار شدم. آن موقع برادرم به خانه آمده بود و داشت درباره قتل پیرزن همسایه خواهر بزرگ ترم با او حرف می زد. مادرم می گفت توآبرویمان را برده ای. برادرم می گفت ...