سایر منابع:
سایر خبرها
حزب اللّابی ها باید از انقلاب ویروس زدایی شوند
را برگزار میکنید ، حواستان باشد که اگر درک درست و دقیقی از آسیب شناسی امروز جامعه و نسبتش با مبانی انقلاب اسلامی نداشته باشیم شاید آن چیزی که که امروز می خوانید و مطالعه می کنید و بحث می کنید و در موردش به جمع بندی می رسید درست نتوانید در میدان عمل اجتماعی به کار بگیرید. شاید بخشی از انرژی شما هرز برود .بنابراین "مسئله شناسی" مهم است. خدا رحمت کند مرحوم اقای علی صفایی(ع-ص) را ...
شهیدی که یک روستا را به نام خود زد + عکس
زیاد است و اینکه سوالات کاری از من نپرسید. اینکه کجا هستم و چه ساعتی می آیم. باور کنید اگر کمتر بدانید به نفع خودتان است. بعدها گفت روز خواستگاری تربت کربلا همراهم بود که اگر امام حسین(ع) خواست، شما را نصیب من کند. خودم هم خواب دیدم که پدر و مادرم با آقا جلال ساک سفر بستند. گفتم مامان کجا می ری؟ این آقا که هنوز دامادت نشده. گفت امام حسین(ع) آقا جلال را طلبیده، تو را هنوز نطلبیده. از خواب که بیدار ...
ایرج شمسی زاده: شاعری و عاشقی هر دو مایه دردسر است
دو بدن و نمی شود گفت همذات پنداری شاید معنی دیگری دارد. ولی نزدیکی ما به اندازه ای است که همان که گفتم من کیم لیلی و فرج کیست من هر دو یک روحیم اندر دو بدن از شاعران ملی خسرو گل سرخی را دوست دارم. کسی که از مرحله طراز فکری پیشین ما یک گام به جلو نهاد. در جایی که کسی نبود حرفی بزند و شهامتی داشته باشد. اولین باری بود که حرف از دهان خسرو گل سرخی شنیدم. سال 53 بود که محاکمه اش می کردند. با وجود اینکه ...
بازخوانی مصاحبه کمیک با آلفرد هیچکاک/ با ترساندن دیگران از کاتولیک ها انتقام می گیرم
ولی برای خودتان خواب و خیال نبافید. یک تکه گوشت کباب شده برای من خیلی بیشتر از یک دماغ خوشگل کوچولو ارزش دارد. از زن ها در درجه اول انتظار دارم که از آشپزی سر در بیاورند. شما خوب غذا می پزید؟ زن من یک آشپز عالی است من هم یک شکموی وحشتناک هستم. چیزی که در این دنیا خوشبختم می کند خوردن، نوشیدن و خوابیدن است. من مثل یک بچه شیرخواره می خوابم، خیلی زیاد می نوشم (صورت قرمزم را که دیده اید ...
اخوانیه ای مشفقانه
نیازمندان بود. چنان که اگر از تنگدستی دوست شاعری باخبر می شد - بی هیچ چشمداشتی - برای حل مشکل او با تمام اعتبار و توان خود به میدان می آمد. در بیش تر موارد نیز این کمک ها را دور از چشم دیگران و به صورت پنهانی انجام می داد. چنان که یک بار قصد داشت به واسطه من حقوق معوقه شش ماه خود را به یکی از پیشکسوتان شاعر اهدا کند که سخت در تنگنای مالی قرار گرفته بود، با این توصیه که هرگز نامی از او در پیش کمک ...
می ترسم در انتخابات 1400 یک حراف پیروز رقابت شود/ کسی که سریع لوله کند!
.... مثلا یک زمانی در دانشگاه تبریز به من گفتند که شما برای سخنرانی آمدید، دو سوم سالن پر نشده است. گفتم اگر آقای خاتمی بود چقدر پر می شد؟ گفتند خیلی پر می شد. من گفتم اگر آقای احمدی نژاد بود چقدر پر می شد؟ گفتند برای آن هم خیلی پر می شد. بعد من به شوخی سئوال سوم را مطرح کردم که حالا اگر یکی از بازیگران معروف سینما بود، چه می شد؟ بازهم گفتند آره خیلی شلوغ می شد!می خواهم بگویم که وضعیت مناظره های ما ...
گفت وگو با مادری که سر بریده پسرش را در تلگرام دید +تصاویر
...، دوست دارم حضرت آقا نوه ام رادرآغوش بگیرد، چون این بچه هیچوقت گرمای آغوش پدر را حس نکرده... حتی یکبار شنیدم ایشان قرار است به خانه ما بیاید، هنوز هم چشم انتظار ایشان هستم. پسر من به حضرت آقا خیلی ارادت داشت، حتی وقتی می خواست برود سوریه، یکی از عکس های آقا را هم با خودش برده بود، وقتی هم که پیکرش برگشت، این عکس توی جیب لباسش بود، الان هم من این عکس را توی کیف پولم همه جا می برم... این عکس ...
ما اینجا به خدا نزدیک تریم
، آن هم دور از خانواده، با آنها گفت وگو کردیم. من مهدی یار، 14سال دارم! سروصدای بچه ها از داخل کوچه به گوش می رسد و کم کم سکوت حسینیه شکسته می شود. بعضی ها جلوتر از بقیه حرکت می کنند، بعضی ها هنوز در حال و هوای مسجد و نماز جماعت هستند و درحالی که زیر لب ذکر می گویند، آرام قدم برمی دارند. چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد که همه دور سفره جمع می شوند و با خواندن دعا شروع می کنند به غذا ...
ماجرای آخرین بوسه
کار نداریم با شهدا کارداریم؛ خدا خودش کارها را درست می کند . آن ها هر جا که فکر می کردند امکان اعزام شان وجود دارد می رفتند تا اینکه به آن ها می گویند که امکان دارد از طریق قم بتوانید اعزام شوید. قرار شد بروند قم. چند روز بعد مجتبی زنگ زد و گفت: مامان ساکم را آماده کن، می خواهیم برویم قم . گفتم: قطعی شد؟ گفت: نه شما حاضر کن برویم ببینیم چه خبر است؟ گفت: با مصطفی در ترمینال قرار گذاشتیم . ...
باهنر: می ترسم در انتخابات 1400 یک حراف رأی بیاورد
را می فرستد جلو و بعد آنها با هم مبارزه می کنند. ما در ایران که حزبی نداریم. مثلا یک زمانی در دانشگاه تبریز به من گفتند که شما برای سخنرانی آمدید، دو سوم سالن پر نشده است. گفتم اگر آقای خاتمی بود چقدر پر می شد؟ گفتند خیلی پر می شد. من گفتم اگر آقای احمدی نژاد بود چقدر پر می شد؟ گفتند برای آن هم خیلی پر می شد. بعد من به شوخی سئوال سوم را مطرح کردم که حالا اگر یکی از بازیگران معروف سینما بود، چه می ...
تازه فهمیدم کریمی چه انسان بزرگی است/ باشگاه نفت تهران دیگر وجود ندارد
چند روز گذشته دروغ های زیادی گفتند و وعده های بیخودی به بازیکنان و کادر فنی دادند. هم قسم شدیم طی 5 سال به همراه نفت تهران به خانه خدا برویم در باشگاه نفت تهران آقای علیپور نامی وجود داشت که برنامه ریزی مناسبی برای باشگاه تدارک دیده بود. زمانی که تیم به لیگ برتر صعود کرد علیپور گفت باید در عرض 5 سال تیم یک نماز را در خانه خدا بخواند. سال اول خوب بودیم و سال دوم هم با فرکی ...
نکاتی طلایی در رابطه با نگهداری از فرزندان دوقلو
در مورد دوقلوها یکی از بچه ها آرام تر و حرف گوش کن تر است و دیگری شلوغ تر و سرکش تر، پس ابتدا سراغ کودک آرام تر خود بروید، چرا که برای فرزند پر سروصداترتان باید وقت بیشتری صرف کنید. صبور و آرام باشید. ممکن است زمان زیادی را صرف آموزش فرزندتان کنید و البته باید در نظر بگیرید که حجم کار شما به خاطر دوقلو بودن آنها بیشتر شده است، ولی خونسردی خود را حفظ کنید و صبور باشید، پس وقتی که عصبانی ...
تلویزیون دیدن کودکان، بهترین رفیق تنهایی شان
تمرینات ورزشی برای بچه تان بگذارید تا او برای ورزش و تحرک انگیزه پیدا کند. نکته مهم این است که خودتان هم با او ورزش کنید چرا که کودکان این سن تنها سراغ کارهایی می روند که والدین شان هم آن ها را انجام دهند. الگوی درستی برای کودکتان باشید: اگر دوست ندارید که فرزندتان زیاد تلویزیون ببیند خودتان هم باید این عادت را ترک کنید. تلویزیون را از اتاق های خوابتان خارج کنید و جزء آن دسته از آدم ها نباشید که به محض ورود به خانه سراغ تلویزیون می روند. موقع خوردن غذا هم حتما تلویزیون را خاموش کنید چرا که صدای آن مانع آرامش بچه ها می شود و در آینده به این قضیه عادت خواهند کرد. ...
لیلا شکل کاملی از من است
بازیگر می گوید فیلمنامه هایی که می آیند بد است. چیزی که من می خواهم پیدا نمی شود. کار بود ولی نقش من نبود. نه، من این را همچنان یک جور انفعال می بینم. این که شما را یک کسی انتخاب می کند و به کار می گیرد به جای این که خودتان یک کاری را به دست بگیرید. بله، نهایتا به زور که شما را نمی برند ولی تفاوتش مثل تفاوت این است که شما باید بلند شوید یک غذایی درست کنید یا این که می گویند این و این و ...
روز نخست، تأیید کردم که پولدار هستم،نگفتم که ندارم
هیچ چیز. همه همکاران و جامعه پزشکی می دانند. منطق من هم این بود که ما یک بچه شهرستانی بودیم و خدا لطف کرده در این لباس آمدیم. این کشور برای ما هزینه کرده و یک دقیقه آن هم مهم است. نباید وقت مان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزش دیدن و آموزش دادن، صرف چیز دیگر کنیم. درباره شما می گویند وزیر پورشه سوار، آیا شما پورشه دارید؟ این هم سؤال خیلی خوبی است. من فکر کنم 8، 9 سال پیش ...
نقاشی کشیدن کودکان، تصویر ذهنی از خودشان
سایت سلامت ایران:مهم ترین رکن در نقاشی کودک، خوشحالی است و بایداجازه بدهیم بچه ها بدون محدودیت نقاشی بکشند. تصویری که کودکان از خودشان می کشند با تصویری که آنها از خودشان در ذهن دارند، ارتباط مستقیم دارد. دختر بچه هایی که همیشه در خانواده از آنها تعریف و تمجید می شود، معمولا تصویر خودشان را زیبا و با لباس های پف دار می کشند و این خیلی خوب است که بچه ها خودشان را دوست داشته باشند. در ...
بازیگری، تنها شغلی است که امنیت کافی ندارد
کرد اما منتقد کار نبود؟ دلم می خواهد آن قدر خوب بازی کنم که مخاطب از تماشای کارم لذت ببرد و راضی باشد. معتقدم با وجود همه تلاش هایی که برای کارهایم می کنم باز هم جای کار دارم. ضعف های خودم را می پذیرم و باید سعی کنم در کارهای بعدی ام موفق تر عمل کنم. * حضور شما در سینما کمرنگ است. آیا فیلمنامه های خوبی پیشنهاد نمی شود یا خودتان کارها را قبول ندارید؟ - پیشنهاد های سینمایی زیاد ...
آقاحبیب و حاشیه میانه خوبی با هم نداشتند/ هنوز رفتن را باور نداریم
زن باشند یا یک مرد، دیگر فرقی ندارد. شهدا مردانی از این جنس بودند که اخلاق را رعایت می کردند. برخی می گویند اینها مردان جنگند و مردان خدا، اما من می گویم اینها مردان خدایند نه جنگ، آنها که سَرِ جنگ نداشتند اما تا دلت بخواهد جان برای دفاع داشتند، تا دلت بخواهد چشمی برای خوب دیدن، گوشی برای درست شنیدن و قلبی برای عاشق شدن و ماندن داشتند و اینگونه بود که مردان خدا اخلاق را رعایت می کردند ...
هیچ وقت همسرم را روی ویلچر ندیدم!
روز همراه مادرم برای خواستگاری به آسایشگاه رفتیم! نشستم با همان جانبازی که در حیاط دیده بودم و مشخصات داده بود، صحبت کردم. ایشان گفت من پا ندارم. گفتم پای من، پای شما. گفت دست هم ندارم، گفتم دست من، دست شما. گفت خیلی سخت است. گفتم هر چه شما بگویید من قبول می کنم. گفت من هرگز بچه دار نمی شوم. با اینکه علاقه و عشق زیادی به بچه داشتم گفتم اشکال ندارد. من بچه نمی خواهم. گفت الان احساسی تصمیم می گیرید ...
روایت وزیر بهداشت از پورشه شخصی اش
رفتار کند که قبل از دوران مسئولیتش هست. و از آن طرف باوجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم؛ از ابتدا هم راضی نبود و می گفت همین ماشینی که هست خوب است. من می گفتم ما به جاده می رویم و بالاخره باید ماشین امن باشد. من که پول دارم، دلم هم که می خواهد. وقتی نخرم یعنی نفاق دارم، آن هم به خاطر حرف دیگران. این چیزی که متأسفانه در کشور شایع است. به هرحال باوجود اینکه ایشان اصرار می کرد، من تا ...
چرا خدا دعای من را مستجاب نمی کند؟
درست نیست. زیرا لازمه مهربانی خدا این است که هر کاری که به صلاح ما باشد را انجام دهد، و لو این که به مذاق ما خوش نیاید، یعنی ممکن است کاری به نفع ما باشد و ما خود اطلاع نداشته باشیم و فکر کنیم این کار به صلاح ما نیست، و در آینده متوجه شویم به صلاح نبوده است. درست مثل بچه ای که از شما چاقو را می خواهد، شما می دانید که با چاقو دست خود را می برد، به همین خاطر هر چه او اصرار و گریه کند، به او چاقو را نمی ...
روایت یک کارآفرین؛ از فقر و اعتیاد تا کار و زندگی
.... خرج موادم را از فامیل می گرفتم. به بهانه های مختلف همانند اینکه فرزندم بیمار است به آشنایان زنگ می زدم و پول می گرفتم. گاهی دخترم را کتک می زدم تا گریه کند و به آشنایانم بگویم مریض است تا پول بگیرم. پول ها را هزینه اعتیاد و خورد و خوارکمان می کردم. فریبا بیان می کند: برادرم نیز اعتیاد داشت اما 11 سال بود که ترک کرده بود. دوست نداشت مرا ببیند، به من می گفت؛ خجالت می کشم که ...
پورشه کاین دارم ولی در دوران وزارتم ثانیه ای پشت آن ننشستم/ علاقه ندارم در دولت دوازدهم باشم/ نه اصلاح ...
.... نباید وقت مان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزش دیدن و آموزش دادن، صرف چیز دیگر کنیم. درباره شما می گویند وزیر پورشه سوار، آیا شما پورشه دارید؟ این هم سؤال خیلی خوبی است. من فکر کنم 8، 9 سال پیش، نمی دانستم که وزیر می شوم. آن موقع دنبال ماشین می گشتم. ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ می کرد. دنبال همین ماشین های شاسی بلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه ...
طنز، آدم خودش را می خواهد
را می بینند فکر می کند که انگار دارد در فیلم زندگی می کند. شما سابقه بازی در چهار فیلم مجید مجیدی را در کارنامه کاری خود دارید. به نظر شما چرا در سینما و تلویزیون ما وقتی بازیگری به سمت کارهای طنز می آید و در آن خوب دیده می شود، سیل پیشنهادهایی شبیه آن نقش به سمتش سرازیر می شود و توانایی های دیگرش را بعضا نادیده می گیرند؟ نمی دانم، شاید بعد از حضور مداوم در چند کار طنز دیگر من ...
سرزمین هراس های بی پایان
باید سخت تر بوده باشد. دقیقا همین طور است. سیستم نظارتی در تمام بخش ها و طبقات اجتماعی وجود دارد، فقط شدت و حدت آن تفاوت دارد. برای شهروندان خارج از دایره نخبگان، همان نظارت و سرکوبگری وجود دارد، ولی به همراه کار سخت و جان فرسای فیزیکی که شرایط را بدتر هم می کند. دانشجویان چه جور کتاب هایی می خواندند و چه جور فیلم هایی تماشا می کردند؟ دانشجویانم بچه های دوست داشتنی و باهوشی بودند ...
وزیر بهداشت: پرادو زود چپ می کرد پورشه خریدم!
و خریدوفروش و ... نداشتید؟ نه هیچ چیز. همه همکاران و جامعه پزشکی می دانند. منطق من هم این بود که ما یک بچه شهرستانی بودیم و خدا لطف کرده در این لباس آمدیم. این کشور برای ما هزینه کرده و یک دقیقه آن هم مهم است. نباید وقت مان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزش دیدن و آموزش دادن، صرف چیز دیگر کنیم. درباره شما می گویند وزیر پورشه سوار، آیا شما پورشه دارید؟ این هم سؤال ...
زندانی به وسعت ایران
است ولی احتمال چاقو خوردن پیش چشم زن و بچه ات که این روزها هم فانتزی بعضی ها شده تو را از هرگونه حرکت متهورانه باز می دارد. در حقیقت دریا رفتن و تجربه برخورد نسیم دریا به صورتت یک رویاست. آن جایش که خیلی به ما مربوط است سوالاتی است که دختر و پسرت -که این صحنه ها برایشان تازگی دارد از شما می پرسند: بابا این دخترها کی هستند که سوار ماشین های پسرها می شوند؟ اینها با ...
سیدنظام و تتلو
...> من از کودکی می شناسمت. برادر من حرف مرد دوتاست. امام خمینی گفت حرف مرد دوتاست. من دشمن تو نیستم. برادر کودکی هایت هستم. کمی فکر کن و توسل. هنوز هم مثل بچگی نگران آن بچه مؤمن هستم. من طرفدار موسوی ها هستم، هم ایمان میرحسین، هم تقوای سید نظام. به خودت بیا. من حواسم هست. خدا من و تو را هدایت کند. باور قلبی کن که همه تو را بزنند، من خودم را روی تو می اندازم که سیلی شان به من بخورد ...
رنج های یک بیمار مبتلا به اختلال هویت جنسی
نباشد که چراغی روشن و کسی در اتاق است. به همه می گفتند که او خانه نیست. به من هم می گفتند از اتاقت بیرون نیا. واقعا سخت است پدر و مادری که باید پناهت باشند، در مقابلت قرار بگیرند. واقعا از پدر و مادرم انتظار نداشتم. پدر و مادری که باید تکیه گاهم باشند، مرا شکستند. از شرایط این روزهای زندگی و رابطه اش با خواهر و برادرش می پرسم، می گوید: بعد از عمل پدربزرگ و مادربزرگم طوری با من برخورد کردند ...
خسروی سینمای ایران، شکیبا بود!
خودم خوشایند نیست. من می گویم نگاه شما به عنوان کسانی که مباحث انتقادی و راهگشا دارید باید به سمت فضاهای جدید باشد و از خود بپرسیم چرا بازیگران ما به اینجا رسیدند؟...در حال حاضر صدای تمام تهیه کنندگان بلند شده است. من به عنوان کارگردان نمی توانم این بازیگران را در اختیار داشته باشم و اگر در اختیار داشته باشم، ثانیه ای نگاه می کنند که باید بروند و همه این ها برای پول است. چرا جای خسرو را نگیرند ...