سایر منابع:
سایر خبرها
پایان بیست و پنجمین جشنواره سراسری تئاتر سوره
پاک هوش و حواس را به کسی باخته ای. که اگر جز این نیست، چرا در چهره ات ترس نیست؟ چرا؟ می بینی. چهره تو است. که دست از سر ما بر نمی دارد. بیچاره مان کرده ای آقا محسن. حسن جان! زیاد وقتت را نمی گیرم. حالا دیگر با شهدا و اولیا هم صحبتی و کلام چون منی جز ملاک برایت نیست. اما بگذار بگویم که چهره ات، آن چشم ها مرا یاد روضه حضرت عباس انداخته است. روضه وفای برادر حسین. آنگاه که روضه خوان ها می گویند برایش ...
شهید محسن حججی و تحقیر داعش درسکانس آخر
خیمه ها می برد. چقدر خنجر این تکفیری بر روی بازوی راستت و آن دستار سرخ و آن چهره کریه اش مرا به یاد شمر می اندازد. شنیده ام داعشی ها پس از دو روز اسارت سر از تنت جدا کردند و با سر بریده ات سلفی گرفتند. راستش را بخواهی حالا که گفتم 'سربریده ' بگذار اعتراف کنم هیچ چیزی در آخرین عکست به اندازه رگ های ورم کرده گلویت دلم را آتش نزد. آخر خوش انصاف چرا همه چیز تو شبیه روضه است، محسن ...
واکنش چهره های شاخص هنری، ورزشی و سیاسی به شهادت محسن حججی
آرامش نگاه تو، مرز روشن حق و باطل است. پریناز ایزدیار هم نوشت: نه تنها فرزند دو ساله ات، بلکه تمام ایران به شما افتخار خواهند کرد و یادتان همیشه زنده ست و دلمان کباب... صابر ابر نیز نوشت: جایت خالیست در خانه آقا محسن... اما سرت بلند است و نامت تا ابد جاودان. علی لاریجانی در صفحه رسمی خود نوشت: شهادت رزمنده سرافراز، مدافع حرم محسن حججی به دست نیروهای تکفیری داعش بار ...
گزارش تصویری؛ عکسی که رهایمان نمی کند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ؛ نگاهی پر صلابت در چهره ای معصوم، چشمانی آرام و مصمم که همه را به هم ریخته است، غروبی غم انگیز، اسیر و حسی از شمر زمان. کاربری در فضای مجازی نوشت: عجیب این صحنه آشناست جماعت! خیمه و خولی و خنجر خونین... و دوباره علی اکبری اربا اربا شد. این عکس واقعی لحظاتی پیش از شهادت از محسن حُججی است، شیرمرد ایرانی مدافع حرم در سوریه، کسی که دو روز ...
چهره + خوان
من سحر نمی دانم مصطفی مستور، روی ماه خدا را ببوس: من سحر نمی دانم. من فقط روحم را که بزرگ بود و سنگین بود گستراندم. من سحر نمی دانم. گفتی زمستان شده ای و من دل ام به حالت سوخت، پس روح ام را که بزرگ بود و سنگین بود مثل چادری روی تو کشیدم و ذکر عشق خواندم تا تو سوختی. من سحر نمی دانم. نفس هات به شماره افتاده بود و روح من با تنفس تو می تپید. گفتم: دوستت دارم و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از ...
او که حرف می زند پرنده ها سکوت می کنند + صوت
مصاحبه آمده ام، گفت بله دیدم ولی چیزی از نقاشی می فهمی جوان؟ گفتم چرا نمی فهم. شروع به بحث کردن کردیم و ایشان دیدند که نقاشی را می شناسم و از آن به بعد بود که دوستانی شدیم. دوستانی عجیب و غریب و خانوادگی. او گفت تو با چهره ات کاری بکن که بزرگ تر شوی، ریش بگذار بزرگتر دیده شوی. اصلا ریش نداشتم اما این ریش برای من نشانه شد و بعد من کامل تر شدم. این از خاطرات دوران مصاحبه بود. خاطره از ...
جشنواره تئاتر سوره برگزیدگانش را شناخت/ اشک های هنرمندان برای شهید حججی
اخیر همه ما را متاثر کرده است. وی در ادامه مطلبی از نوشته دکتر بهداروند البته با اجازه او درباره شهید محسن حججی خواند که بخش کوچکی از آن بدین قرار است: نمی شناختمت اما تا آخر عمر عبارت سرت را بالا بگیر را شناختم . بعد از تو همه سلفی ها سلفی حقارت خود خواهند بود. وی ادامه داد: روضه خان ها چندسالی است یک عبارت را تکرار می کنند در اوج حرارت روضه قتلگاه می گویند غریب گیرت آوردند. ...
واکنش هنرمندان به شهادت محسن حججی
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ چندی پیش گروه تکفیری تروریستی داعش یک رزمنده ایرانی را در مرز سوریه و عراق به اسارت گرفت و روز بعد خبر شهادت مدافع حرم محسن حججی با انتشار تصویری اعلام شد. شهادت این بزرگ مرد؛ تمامی مردم ایران را متاثر کرد اما نگاه پر صلابتش هنگام اسارت بار این غم را کمتر میکرد چرا که در عین حال دریایی از غرور و افتخار نصیب هموطنانش کرد. بسیاری از ...
شهید حججی جان خود را فدای امنیت و آرامش مسلمانان کرد
تصویری از شهید مدافع حرم محسن حججی نوشت: ازچشمانت شرم کنند، آنها که از رفتنت میپرسند. سرت را مثل اربابت حسین ع بریدند؛ پس خون تو نیز گریبان همه حیوانهای داعشی و حامیانشان را خواهد گرفت. *جمعی از هنرمندان کشورمان از جمله بازیگران سینما و تلویزیون مانند بهنوش بختیاری و خوانندگان از جمله رضا صادقی در شبکه اجتماعی اینستاگرام شان شهادت محسن حججی به دست داعشی های تکفیری را تسلیت گفتند و از او ...
بیست و پنجمین جشنواره سراسری تئاتر سوره به کار خود پایان داد
را و یا پاک هوش و حواس را به کسی باخته ای. که اگر جز این نیست، چرا در چهره ات ترس نیست؟ چرا؟ می بینی. چهره تو است. که دست از سر ما بر نمی دارد. بیچاره مان کرده ای آقا محسن. حسن جان! زیاد وقتت را نمی گیرم. حالا دیگر با شهدا و اولیا هم صحبتی و کلام چون منی جز ملاک برایت نیست. اما بگذار بگویم که چهره ات، آن چشم ها مرا یاد روضه حضرت عباس انداخته است. روضه وفای برادر حسین. آنگاه که روضه خوان ها می گویند ...
واکنش های کم سابقه هنرمندان به شهادت محسن حججی
قرار است معرف قد و قامت یک ملت و تاریخ باشد در مبارزه و جهاد با جهل و شیطان خدانما. آقا محسن جان! خوش به حال تو که حضور مردانه و دست بسته ات در برابر کراهت جلاد هراسان اسلحه به دست، با آن دودهای داغ پر از غم و آن خیمه و بیابان و آن لب های خشک، یادآور تصویرهای ذهنی مان از روضه های کودکی و اکنون مان شده است. هرگز چنین سری را تیغ اجل نبرد. کاین سر ز سربلندی بر ساق عرش ساید . سیدمحمود رضوی ...
محسن جان؛ تو کجا آنها کجا
...؛ شهرام مهدوی مطلق در رسای شهید مدافع حرم محسن حججی. محسن جان تو را چه بنامم، ثنایت نتوانم؟ محسن شهید، در رسایت نمی دانم چه بگویم، در ثنایت نیز مانده ایم، فرا تر از کلمه اید ودر واژه ها نمی گنجید و بیرون از محدوده ی ستایشید. اما مگر می توان قداست حیات تو را، تقدیس نکنیم و مگر می شود عظمت روح را در وجود تو ببینیم، ولی درمقابلش تعظیم نکنیم؟ جلالت شما تجلیل می طلبد ...
از سلفی بگیران تا سلفی ستیزان
ایرانی نباشی چون مشقت هایت را در آن ساعت هایی که زنده می مانی در دست حرامیان دیگر نمی توان در شمار آورد. ساعت های پر هول و اضطراب گذشت تا بدانیم تو ایرانی هستی یا خیر و ادعای حرامیان صحیح است یا نه؟ وقتی خبر آمد که ایرانی هستی این بار دلهره بیشتر شد و این بیت را زیر لب زمزمه می کردیم که : یک نفر ... یک خبر ... از عشق ندارد بدهد ؟ دل ما خیلی از این بی خبری سوخته است ...
واکنش شخصیت ها به شهادت محسن حججی
به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و در وجود همه جاودان شد ولی داعشیان بدانند قطعا پویندگان این راه بیشتر خواهند شد تا انتقام خون پاک این عزیزان گرفته شود. *مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان با انتشار پیامی در اینستاگرام خود در واکنش به شهادت شهید محسن حججی نوشت: امنیت و آرامش ما مرهون جان فشانی جوانان غیرتمند و بی ادعایی همچون این شهید بزرگوار است. در راه تو سر دادن ...
یه دهه هفتادی با ژن خوب!
چشم های باز داشت. این تصویر را تا ابد از یاد نبرید برای شهیدی که بیچاره مان کرده است! یکم؛ لنز دوربین نمی شناختمت؛ اما به خیالم تا آخر عمر، هر بار که این عبارت سرت را بالا بگیر را بشنوم؛ یاد تو بیفتم. شاید هم حالا حالاها، هیچ جا و در هیچ جمعی، روی آن را نداشته باشم که سرم را بالا بگیرم. اصلا آن طور که تو در لنز دوربین نگاه می کردی، یعنی هنوز هم نگاه می کنی ...
نیم نگاهی به غروب خورشید میکنی و زیر لب سلام می دهی به ارباب بی کفن، همین حرامی وَلَدالشِمری که در پلان ...
منحوسش به یادگار بماند و تا روز سَقَط شدنش که زیاد دور نیست، هربار که خود را در آینه دید یادش بیاید کدام شیربچه حیدر کرار بود که خط خطی اش کرد! بعد همین بدمنِ کریه المنظر قصه، همانجا به ربَّ اول و آخرش ابلیس، قسم می خورد که داغِ سیاه قلمِ چشم و ابروی مشکی ات که شبیه تمثال های آویز بر پیشانی موکب های اربعین است را به دل مادرت بگذارد.. راستی مادرت.. راستی مادرت.. همسرت.. فرزندت.. بعد از این هر بار با شنیدن روضه های عاشورا چه حالی می شوند.. غریب گیر آوردنت! غریب گیر آوردنت.. *محمدباقر مفیدی کیا* ...
صادق خلخالی به روایت دخترش
توی گوش من است. می خواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود. - اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف می کنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه می خواستند چهره ای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من این طور می بینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفش های اضافه ما را ...
روزی، روزگاری، خبرنگاری
نگاه دارد چیز دیگری را حس نمی کنی و غرق در افکارت می شوی. یاد روزی می افتی که پای تخته، انشای "می خواهید در آینده چکاره شوید؟" را خواندی و نخواستی که مهندس و پزشک و خلبان باشی. دست می بری شیشه را پایین بکشی اما مثل همیشه دستگیره ای به دستت نمی آید و مجبوری اوضاع را تحمل کنی و به کارهای روتین روزانه ات فکر کنی. خسته می شوی! از اینکه قرار است در این جامعه تنها تو ببینی و کسی تو را ...