سایر خبرها
سیل زدگان باغملک اردوگاه اسکان اضطراری ندارند/سیل گوسفندان را برد
خبرگزاری مهر ، گروه استان ها - کوثر کریمی: مردم بخش صیدون از سه شنبه شب شاهد وقوع سیلاب بودند و زندگی خانوارهای بسیاری در یک لحظه از دست رفت. مردمی ضعیف از نظر معیشتی که شاید فقر دیگر این اجازه را به آنها ندهد تا دوباره زندگی خود را روبراه کنند. از تنگ مرغزار تا آخرین نقطه نزدیک به پنج ساعت باید پیاده روی می کردیم، برخی از مردم تقاضای دریافت پتو داشتند و جوانان هم از اینکه سیلاب موتور ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
خاطر جنبه تبلیغاتی و اینکه عراق چهره خودش را خوب نشان دهد با ما بدرفتاری نمی کردند. شکنجه روحی بود ولی جسمانی نه. دو سه روز بعد ما را به اطلاعات عراق بردند و در نهایت اتوبوس به موصل رفت. زمانی که وارد موصل شدیم شکنجه های جسمانی هم شروع شد. – گرچه یادآوری خاطرات تلخ خوشایند نیست ولی برای ما از شروع شکنجه ها بگویید که به چه صورت بود؟ اصلا هدف دشمن از شکنجه اسرای ایرانی چه بود؟ ...
از پخت کیکی در روز 22 بهمن در اسارت تا کتکی به یادماندنی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از خبرنگار آوای سیدجمال؛ جنگ تمام شد؛ خیلی ها برگشتند، بعضی بدون دست بعضی بدون پا؛ بعضی با چشم هایی که دیگر نمی دید؛ هرکدام به اندازه یک کوله بار پر از خاطره های تلخ و شیرین برگشتند با صحنه هایی که هنوز هم خواب را از چشمان شان می گیرد و آرامش شان را شکار می کند. خیلی ها هم اسیر شدن؛ اسیر سلول های سرد و بی احساس دشمن، اردوگاه هایی که نه احساس ...
گفت و گو با - داریوش فرضیایی - ، عموی پر جنب و جوش تلویزیون (1)
، اشتباهاتش را به راحتی می پذیرد و... همه تیم برنامه هم این ویژگی ها را به راحتی دارند و این اتفاقات را تجربه کرده ایم مثلا دچار اشتباه شده ایم اما همان سر صحنه سعی کرده ایم درستش کنیم. به عنوان یک مجری فکر می کنم چندان زیر بار چارچوب های معمول نمی روید. - صادقانه بگویم من نمی توانم در چارچوب برنامه های کودک در یک قالب غیرقابل انعطاف باشم ولی اگر هم در برنامه کودک آزاد بوده ام باز ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
اینکه عراق چهره خودش را خوب نشان دهد با ما بدرفتاری نمی کردند. شکنجه روحی بود ولی جسمانی نه. دو سه روز بعد ما را به اطلاعات عراق بردند و در نهایت اتوبوس به موصل رفت. زمانی که وارد موصل شدیم شکنجه های جسمانی هم شروع شد. – گرچه یادآوری خاطرات تلخ خوشایند نیست ولی برای ما از شروع شکنجه ها بگویید که به چه صورت بود؟ اصلا هدف دشمن از شکنجه اسرای ایرانی چه بود؟ – عراقی ها در ورود ...
گپ و گفتی دوستانه با آزاده کرجی/ اسارت، سند افتخار و پایان نامه دانشجو آزاده ایرانی در آلمان شد
خوشحال و هم غمگین شده بودیم و درد جدیدی را برای مادرم همچون دیگر مادران اسرا حادث شد. سال 64 با تبادل مجروحین برادرم با وضعیتی دردآور و آثار ترکش، خرد شدن استخوان ها و عفونت و عدم مداوا در عراق آزاد شد و امروز نیز با کمک عصا می تواند راه برود از اسارت برای ما گفت اما مفهوم آن را زمان اسارت خودم متوجه شدم چرا من صرفا به لحاظ شنیداری غنی شده بودم و جالب آنکه برادر سوم ما نیز پس از اسارت به ...
خاطره اسیر 11 ساله و مقاومتش در برابر بعثی ها /تصاویر
قرار داشت و پس از بازگشت از اسارت هم دکترها نتوانستند آن را خارج کنند. این مهمان ناخوانده بیشتر از 30 سال است که با من است. بیسیم چی بودم و وقتی ما را به استخبارات بردند، فرمانده عراقی از من پرسید که در جبهه چکاره بودی؟ گفتم هیچ کاره؛ من فقط یک تدارک چی ساده بودم. فرمانده عراقی من را کذاب خطاب کرد و افسری که در کنارش بود با اشاره او با یک تیرچه چوبی ضربه ای محکم به زانویم وارد ...
مشکلات فراموش شده معلولان در شهرستان ها
، لا اقل در طول ماه برنامه ویژه معلولان تولید و پخش کنند. وقتی از زنجان قصد بازگشت به تهران کردم، در طول راه، با هر تکانی که قطار ایجاد می کرد، تک تک صحنه هایی که مشاهده کرده بودم و نکاتی که از سوی معلولان زنجان مطرح شده بود را در ذهنم مرور می کردم؛ نکاتی که بخشی از آنها نوشته شد و عمده آنها فقط در ذهن من باقی ماند. اینکه در شهری سنتی مثل زنجان، با وجود غلبه نگاه و بینش سنتی، می توان نمونه ...
روایت 78 ماه اسارت رزمنده اردبیلی/ 15سالم بود که اسیر شدم+تصاویر
آبان ماه سال 1369 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک پسر و دو دختر است . لحظه های دردناک اسیر شدن ظهر روز پنجم اسفند ماه 1362 شمسی بود، به پشت روی زمین افتاده بودم و به خاطر شدت جراحات وارده، توان بلند شدن نداشتم، ولی باید بلند می شدم، در غیر این صورت عراقی ها تیر خلاص را می زدند؛ نمی دانستم چه کار باید بکنم؟ هر گونه تأخیر به مرگم منتهی می شد، از خداوند متعال کمک خواستم، دست ...
بوسه سرباز عراقی بر عکس امام خمینی (ره)/آزادی از چنگال رژیم بعث شبیه یک رویا بود
آزادگان ایرانی پس از سال ها اسارت در زندان های رژیم بعث عراق به میهن اسلامی است. محسن زارع زاده مهریزی که چهره گشاده و تبسم بر لب بارزترین ویژگی اوست متولد سال 1346 در شهرستان خرمشهر است. زارع زاده که به واسطه مهاجرت پدر در ایام جوانی به خرمشهر و ازدواج در این شهر به دنیا آمده و دوران کودکی و نوجوانی را گذرانده در خصوص وضعیت خرمشهر در دوران قبل از انقلاب می گوید: فضای شهر ...
ربیعی در دوران مسئولیتش سی دستور العمل مبارزه با فساد داشت/ ربیعی برای برقراری امنیت اجتماعی شب ها در ...
شهدای انقلاب اسلامی، شهدای کارگر و بهزیستی که هیچ پدر و مادری چشم انتظار آن ها نبود، اظهار داشت: این وزارتخانه تعاملات گسترده ای با بدنه اجتماعی در کل کشور دارد و افراد پیش از تولد تا بعد از مرگ خانواده ه ای آن ها با این وزارتخانه ارتباط دارند و وزارت تعاون لبه تماس نظام سیاسی و تعامل دولت با مردم است. وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیان کرد: رابطه دولت و ملت بیش از همه وزارتخانه ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
ما بدرفتاری نمی کردند. شکنجه روحی بود ولی جسمانی نه. دو سه روز بعد ما را به اطلاعات عراق بردند و در نهایت اتوبوس به موصل رفت. زمانی که وارد موصل شدیم شکنجه های جسمانی هم شروع شد. – گرچه یادآوری خاطرات تلخ خوشایند نیست ولی برای ما از شروع شکنجه ها بگویید که به چه صورت بود؟ اصلا هدف دشمن از شکنجه اسرای ایرانی چه بود؟ – عراقی ها در ورود به اردوگاه تونلی درست کرده بودند که ...
هرتا مولر: من گرسنه کلمات نیستم
می کرد. آنها زبان مجاری را بی نقص حرف می زدند. در زمان کودکی آنها، روستا بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان بود و در این منطقه مجارها برای یکسان کردن مردم آنها را تحت فشار قرار می دادند. در نتیجه، پدربزرگم به مدرسه مجارها رفت. بنابراین همه چیز را می باید طوطی وار یاد می گرفتند، مثلا علم حساب را فقط به زبان مجاری بلد بودند. اما به محض اینکه سوسیالیست ها منطقه را در دست گرفتند، پدربزرگ و مادربزرگم شصت ...
پسری که تشنه در اسارت به شهادت رسید+تصاویر
، حرف هایش تسکین دهنده دل این خانواده داغدار بود، دست بر قضا آن روز هم به قول اهالی دعا و قدم حاج آقا ابوترابی خیر بود و در حدود 60 سانتیمتری برف می بارد و اتفاقی هم نمی افتد، چرا که برف نعمت است. حرف هایی بین آنان گفته می شود که پدر و مادر شهید سوری آرام می شوند، تا آنکه سال ها می گذرد و 20 سال چشم انتظاری این خانواده شهید برای ملاقات فرزنداشان به پایان می رسد و پیکر مطهر شهید سوری را با ...
سهم آزادگان از سینمای ایران و فرهنگ گفتاری اسرای ایرانی
خاطرات مقدس جبهه، بوی خوش انتظار. کوچه ها آذین بسته و زیبا بر دست ها قرآن و بر لب ها صلوات، پدران تسبیح بر دست، مادران پیر، ولی رشید، همه چیز شبیه همان روزهایی بود که بدرقه شان کرده بودیم. آن روز می رفتند تا ایمان و ناموس ایرانی به دست دژخیمان نیفتد و امروز بازمی گشتند تا از کوله بار عشق و صبوری و آزادگی، سوغات همت و امید را به وطن تقدیم کنند. 5. به مصاف کدامین اژدهای سهمگین و کدام دشمن ...
سیبیل داره یه عالمه ؛ هر چی بگم بازم کمه
اعلام کرد که دوستی چندین ساله ما در آستانه فروپاشی است و اگر مطالب را به موقع نرسانم قطع رابطه خواهد کرد. به همین دلیل و به خاطر اینکه همه گزینه ها روی میز ایشان است، در این نیمه شب، با وجود خستگی بسیار پرونده این شماره را می نویسم تا دل دوست را به دست آورده باشم. همان طور که حافظ می فرماید: عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند و اما سوژه که همانا به پیشنهاد ...
زندگی 125 اسیر در یک اتاق 5.5 متری/ ماجرای شهیدی که بوی عطرش در اردوگاه پیچید/ تحول یک مأمور عراقی و ...
کشور بی تفاوت باشند. بارها از خودم می پرسم دنیای ما رو به کجا می رود؟ ادعای فرهنگ و تکامل داریم ولی هر روز به عقب بازمی گردیم یک روز دنیا به صلح جهانی فکر می کرد ولی حالا به جنگ جهانی فکر می کند! در حال حاضر همه برای هم شاخ و شانه می کشند و عرض اندام می کنند و قدرت خود را به رخ یکدیگر می کشند ولی در آن دوره ما فقط به این فکر می کردیم که واقعه تلخی که در بستان برای دختران اتفاق افتاد ...
برانکو پس از توقف پرسپولیس: برخی صحنه های داوری از هواپیما هم معلوم بود
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از پایگاه 598 به نقل از مهر، برانکو ایوانکوویچ پس از تساوی یک به یک شامگاه چهارشنبه پرسپولیس برابر سیاه جامگان به خبرنگاران حاضر در سالن کنفرانس ورزشگاه آزادی گفت: می دانستم بازی سختی پیش رو داشتیم و باید بگویم یکی از بازی های سخت مان را پشت سر گذاشتیم. سرمربی سرخپوشان ادامه داد: شاهد قانون قدیمی فوتبال بودم. تیمی که نتواند از شانس خود استفاده کند، مجازات ...
گمشدگان زیر پوست شهر
اندازد که امروز برخی از آنها موزه شده اند. بهرام ابراهیمی و کوروش تهامی در آن اتاق مشغول صحبت هستند و در حیاطی که گوشه ای از آن یک استخر خالی قرار دارد و در بخش هایی از آن درختهای گردو کاشته شده، مهتاش نجومی که ضبط پلان مربوط به او تمام شده است مشغول قدم زدن است. روشنک گرامی نیز در داخل خانه، خودش را برای ضبط سکانسی که پیش رو دارد، آماده می کند. در این میان نجومی مثل همیشه از حرف زدن ...
حکایت اسارت در گفتگو با آزاده”قربان فرنگی” / صدای ضجه شکنجه های اسرا را از یاد نمی برم
خانواده خود، صبورانه زیر شکنجه های دردناک تاریکخانه های دشمن بعثیان ایستادگی نمودند و افتخاری دیگر در تاریخ بلندقامتان ثبت کردند. آری این روز، سالروز تاریخی بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیزمان ایران است. به همین مناسبت با قربان فرنگی آزاده و جانباز 8 سال دفاع مقدس گفتگوئی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید. از دوروز قبل قرار ملاقات با این جانباز سرافراز وآزاده 8سال دوران ...
همسرم قبل از ازدواجمان خیلی چیزها را از من پنهان کرد و.....
به گزارش گروه جنایی رکنا، ظهر سیزدهم دی ماه سال 94 جدال خانوادگی در ساختمانی در خیابان ولیعصر تهران بالاتر از میدان منیریه به خون کشیده شد و پسر 26ساله ای به نام صابر با ضربه چاقو شوهر خواهرش به نام احمد جان سپرد. ماموران وقتی به ساختمان مورد نظر رسیدند با احمد روبه رو شدند که شوکه در گوشه ای از حیاط نشسته بود. این مرد گفت: وقتی دعوا بین من و برادر زنم بالا گرفت او به رویم چاقو کشید و من با ...
قریبانه هایی که غریب ماند
آمبولانس با تعدادی از مجروحان و بدون من حرکت کرد و رفت و حدود 40 متری آمبولانس از من فاصله رفت که آمبولانس مورد حمله تانک های بعثی قرار گرفت و حتی زخمی های داخل آمبولانس نیز شهید شدند و همه فکر می کردند من نیز شهید شدم. به گفته وی، عملیات بیت المقدس هم پیروزی داشت و هم افت و خیز داشت و ما دست نیروهای عراقی افتادیم من زیر آفتاب داغ قرار گرفته بودم در خواب و بیداری شاهد یک سری صحنه ها بودم با وجود ...
بسته شعری درباره شهادت امام رضا (ع)
...> آمده لب ترکند از جام اوگریه کند بر غم فرجام او غسل کرامت به دستان اوستدفن بلّیات به دستان اوست سر به سر از درد چه حالی شده؟جان پدر نعل سوالی شده بر سر دامن سر بابا گرفتباز گریزی به فغان پا گرفت روز حسین از همه جا سخت تراکبر لیلا شده خوش بخت تر دامن خورشید به بر ماه داشت بنده به بالین خود الله داشت غلامرضا سازگار سنگ زیر پای تو لعل بدخشان ...
ماجرای خواندنی خواستگاری تا اسارتِ آزاده شهید”محمد خمامی”/همسرم، یک نظامی مهربان و یک مظلوم مقتدر بود
خواهر و چهار برادر بودیم. در خانه ما خریدها و کارهای بیرون منزل با پدر و مادر بود. من فقط برای خرید کفش بازار یا مغازه می رفتم. چادری بودم و در دوران پهلوی آن زمان که بسیار به چادری ها سخت می گرفتند با چادر به مدرسه رفت و آمد می کردم. تحصیلاتم را تا دیپلم در منزل پدری ادامه دادم. سال 51 از طریق یکی از آشنایان که با خواهر آقای خمامی دوست بودند، برای ازدواج با "آقا محمد" در نظر گرفته شدم ...
14 اعتراف شوکه کننده در مورد زندگی آنجلینا جولی
انجام داده است. وی در این باره می گوید:" وقتی که بزرگ شده بودم خیلی نگران مادرم بودم ،خیلی. دوست ندارم که بچه هایم همان نگرانی را در مورد من داشته باشند. به نظر من بسیار مهم است که به جای گریه کردن جلوی آن ها زیر دوش حمام گریه کنید. آن ها باید بدانند که همه چیز خوب پیش خواهد رفت حتی اگر اطمینان ندارید که اوضاع بر وفق مراد است". 12- او هنوز با جانی لی میلر رابطه ی خوبی دارد اولین ...
به سبک سیاق
: بلدم. گفت: بارنومه می تونی بنویسی؟ چون یه روز شد که میرزا جعفر مریض شد، نیومد. فیروزخان اومد بهم گفت: خسرو، مرد باش! میرزا جعفر نیست. ببینم چی کار می کنی. بعدا هم که کم کم دید همه کارهارو دست گرفتم، میرزا جعفررو جوابش کرد. من نمی خواستم واقعا پیرمرد بره. ولی خب خود فیروزخان گفت دیگه نیاد. بارنومه رو هم فکر کنم باید توضیح بدم و توضیح داد. قبل از آن گفت: اون زمان اسمم رو گذاشته بودن میرزا کوچیک خان ...
برخی صحنه های داوری از هواپیما هم معلوم بود/ مجازات شدیم
به گزارش خبرنگار مهر ، برانکو ایوانکوویچ پس از تساوی یک به یک شامگاه چهارشنبه پرسپولیس برابر سیاه جامگان به خبرنگاران حاضر در سالن کنفرانس ورزشگاه آزادی گفت: می دانستم بازی سختی پیش رو داشتیم و باید بگویم یکی از بازی های سخت مان را پشت سر گذاشتیم. سرمربی سرخپوشان ادامه داد: شاهد قانون قدیمی فوتبال بودم. تیمی که نتواند از شانس خود استفاده کند، مجازات می شود. معمولا اینجور بازی ها را هم ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (511)
رو رفته بودند که در پایان بهنوش این عکس یادگاری را در کنارشان گرفت. محمود دینی بازیگر سال های دور سینما و تلویزیون و یکی از عزیزان لیست آلترناتیو ما در کنار دخترش نگار خانم. ماندگارترین هنرنمایی محمود دینی مربوط به سریال "آینه عبرت" ساخته محسن شاه محمدی است که در دهه هفتاد پخش میشد. بلبل آواز کشورمان همچنان جوان است و روی صحنه غوغا میکند. استاد ایرج خواجه امیری در کنسرت اخیر ...
ادای دین یک کارگردان غیربومی به زبان گیلکی
بچه ها خیلی مقاومت و مخالفت داشتند. دلیل آن ها هم دقیقاً همین دلایلی بود که شما اشاره کردید؛ بین این زبان با نمایش و مقوله ای فاخر فاصله افتاده است توسط یک سری از کارهایی که جُنگ است. البته من تلویزیون نگاه نمی کنم اما می دانم که همان ظرفیتی که می دانیم که به نوعی می تواند طنز ایجاد کند به نفع خودشان مصادره کرده اند؛ یعنی روی مفاهیمی فوق العاده سطحی و سبک. از این رو این مقاومت از روز اول وجود داشت و ...
در آرزوی شهادت...
: الان به شهید زرهرن سلام می فرستیم. من واقعا سراپاشوق بودم و حال و هوامون گفتنی نیست یعنی از خوشحالی شاید مثلا گریه میکردیم. برامون مثل یک هدیه بزرگ بود، یک چیز دست نیافتنی بود که برسیم خدمتشون و از محضر ایشان استفاده کنیم. بچه ها خیلی خوشحال بودند. فاطمه از وقتی که خدمت آقا رسید که تا الان شاید یک سال هم گذشته هرجا که عکس آقا رو میبینه میگه: این هم بابای منه منو بغل کرده منو بوسیده؛ علی ...