سایر منابع:
سایر خبرها
قتل عروس به خاطر فحاشی به خانواده شوهر
و حتی مساله طلاق هم بینمان پیش آمده بود. روز حادثه در خانه درگیر شدیم و او به پدر و مادرم فحاشی کرد. پارچه ای کنار پنجره افتاده بود. آن را برداشتم و همسرم را به مرگ تهدید کردم. او گفت تو نه آنقدر مردی که مرا بکشی و نه آنقدر جرات داری که طلاقم بدهی. از این حرفش عصبانی شدم و با پارچه خفه اش کردم. متهم افزود: من از جرمی که مرتکب شدم، پشیمانم. از قضات می خواهم تکلیفم را مشخص کنند و اگر باید قصاص شوم، قصاصم کنید. رای دادگاه بزودی صادر می شود. ...
می خواستم همسر یک جانباز شوم!
خانه نمی توانستیم کتاب نگه داریم، به همین نسبت بی بند و باری هم در جامعه زیاد بود و ما که خانواده های سنتی و مذهبی بودیم، ناخودآگاه طرد می شدیم و در خانه می ماندیم. اما بعد از انقلاب فضا تغییر کرد و حضور خانواده های مذهبی در جامعه باعث شد که خانواده ها هم از فعالیت بچه های خودشان حمایت کنند و از طرفی اوضاع مانند امروز نبود که بعضی چیزها رعایت نمی شود، برای مثال آقایی که به ما آموزش می داد، همسر و ...
بوسه پر برکت عالمی که با امام زمان (عج) دیدار داشت بر پای پدرش
می شد. خم شدم، لب هایم را کف پای پدر گذاشتم و چند بوسه زدم تا اینکه به آرامی بیدار شده و فرمودند: شهاب الدین! تو هستی؟ گفتم بله آقا. پدرم وقتی این علاقه و احترام من را دید، دستش را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم، خدا عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد. مرحوم آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند: هرچه دارم از برکت آن دعای پدر است. ...
این قاتل یک روز با جسد زنش خوابید
با جسد همسرم در خانه تنها بودم و شب را در کنار او خوابیدم تا اینکه تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر دهم. بعد از آن بود که مأموران به خانه آن مرد رفتند و با جسد زن جوان در حالی که پرده توری دور گردنش پیچیده شده بود، روبه رو شدند. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران پلیس شوهر 38 ساله وی را که محمدرضا نام داشت ، بازداشت کردند. او در بازجویی ها گفت: چندسالی از زندگی مان گذشته بود و ...
جهیزیه سنگینی که عروس را بر تخت و والدین را بر فرش می نشاند
خودم خانواده ام را با پرداخت هزینه های کلان برای جهیزه ام بدبخت نکنم، اما مادرم به اصرار از خانواده شوهرم فرصت گرفته تا چند قلم که در جهیزیه ام ناقص است را تهیه کرده و سپس مرا به خانه شوهر بفرستد. علی همسر حلیمه خانم در حالیکه مشت اش را گره کرده، خاطرنشان می کند: اگر من مرد بودم، اکنون دختر بخت برگشته ام دخترش را به خانه بخت می فرستاد و در جوانی عروس قبرستان نمی شد. اکثر ...
خرید و فروش هایی به نام ازدواج
بود یا پنج سال. اما از همان موقع در خیابان کار می کردم. پدر و مادرم معتاد بودند و خانه مان دروازه غار بود. من و برادر بزرگ ترم (که فقط دو سه سال بزرگ تر بود) خرج خانه را در می آوردیم. پدرم می رفت از خیابان آذری فال می گرفت و ما هم می فروختیم. آن موقع ها برادرم خیلی مراقبم بود و هر کسی که می خواست اذیتم کند، نمی گذاشت. کوچک بود اما قلدری بود برای خودش. خیلی با هم خوب بودیم. گاهی اوقات به بچه هایش ...
مادر شهیدی که پیکر فرزندش را با دستان خود داخل قبر گذاشت
حاجت روا کرده و حاجت دل مادران شهدای مفقودالاثر که پیدا شدن نام و نشانی از فرزندانشان است را بدهد. آهو تخویجی مادر شهیدانی که خنده و تبسم از لبهایش جدا نمی شد خود را اینگونه معرفی می کند: آهو تخویجی متولد روستای تشتبند(بیرجند) و پدرم کشاورز و مادرم خانه دار بود. در آن زمان پدرم در روستا به مهمان داری معروف بود و دست و دلباز با اینکه سواد نداشتند امابه نماز و روزه، خمس و زکات پای بند ...
مرگ مشکوک مربی بدنسازی زنان بررسی می شود
هستم و احتمال می دهم او برای تصاحب خانه مادری ام بهاره را با خوراندن ماده سمی به قتل رسانده است. همزمان با ادامه تحقیقات پزشکی قانونی علت مرگ بهاره را خوردن سیانور اعلام کرد. صبح دیروز شبنم که برای تحقیقات درباره این حادثه به دادسرا احضار شده بود، گفت: من و بهاره همسایه بودیم. ما دو نفر دوست صمیمی بودیم و من از شاگردان باشگاه او بودم. پس از فوت مادرش او به شدت افسرده شده بود و همیشه احساس تنهایی می ...
بلای وحشتناکی که بر سر داماد در شب عروسی آمد/ببینید
بعد ماموران متوجه شدند این خانواده برای نجات فرزندشان، سند آپارتمانی را به نام آدم رباها کرده اند. با گذشت یک هفته از وقوع آدم ربایی روز یکشنبه ماموران دو نفر از متهمان را بازداشت کردند. ماموران به محل نگهداری گروگان در ملارد رفتند، اما در آن خانه جز چند قلاده سگ چیزی نبود. در ادامه معلوم شد همدستان دو متهم دستگیر شده، گروگان را در خیابان رها کرده اند. با تحقیق از گروگان نجات یافته معلوم شد دو ...
مادر شهیدی که فرزندش را با دستان خودش به خاک سپرد +عکس
سیدالشهدا علیه السلام به خانه اش مراجعه می کنند. همه این قصه از فرزند نوجوان او شروع می شود؛ شهید محمد معماریان که در 12 سالگی به بسیج پیوست، در 13 سالگی به جبهه های نبرد اعزام شد، در 16 سالگی به شهادت رسید و سه سال بعد، مادرش را شفا داد و ماجرایی عجیب آفرید. گریه سحرگاه مادر شهید محمد معماریان می گوید: محمد، 8 سال داشت. یک روز صبح از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. تعجب ...
پیکر مطهر 3 شهید فضای شهر قزوین را عاشورایی کرد
جوان کاشانه و خانه را رها کرد و به سراغ جهاد فی سبیل الله رفت، آیت الله علی اسلامی ادامه داد: خونی که برای خدا به زمین ریخته شد به قداست و طهارت مبدل می شود، هم رزم شهید آقاجانی در دوران دفاع مقدس افزود: این شهید بزرگوار در حوزه علمیه صالحیه درس می خواند و دوستانش جهاد، اخلاق و مبارزات شهید را به نیکی یاد می کنند. وی ابراز داشت: وقتی خدمت خانواده شهید آقاجانی رسیدم، مادر شهید کلماتی از توحید ...
محاکمه زنی که به خاطر رها شدن از دست شوهر معتادش به صورت او اسید پاشید - می ترسیدم فرزندانم را بکشد
از آنکه ازدواج کند اعتیاد داشت اما ترک کرد و بعد از آن به قلیان رو آورد. چهار سال مدام در قهوه خانه ها بود که این بار به سراغ شیشه و کراک رفت. او خیلی من و بچه هایم را اذیت می کرد و برای رهایی از دست رفتارهایش چنین کاری انجام دادم. چند روز قبل در تلگرام خواندم که مرد شیشه ای سر بچه اش را بریده است. می ترسم که این بلا را سر دختر و پسرم بیاورد. پس ازپایان بازجویی ها، متهم روانه بازداشتگاه شد و قرار است پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی، درباره این پرونده تصمیم گرفته شود. ...
15 بُرش از زندگی ابراهیم یزدی؛ مرد رنجور سیاست ایران
دینی و چالشهای جدید و خدا در ناخوداگاه اشاره کرد. 15- او کتاب خاطرات سه جلدی اش با عنوان شصت سال صبوری و شکوری را به پدر و مادرش تقدیم کرد و نوشت: تقدیم به پدرم و مادرم که به نام و صفت صادق و معصومه بودند. و بیتی از پروین اعتصامی را ذکر کرد: من این ودیعه به دست زمانه می سپرم زمانه زرگر و نقاد هوشیاری بود عصر ایران ...
نگاهی به زندگانی معدن علم، پیشوای پنجم شیعیان(ع)
] کشته می شود. من از این سخنان در شگفت شدم و با خویش گفتم: چه کسی جرئت دارد، خانه هشام را ویران کند. ایام سپری شد و مرگ هشام فرا رسید و ولید به کرسی خلافت نشست و فرمان داد که آن خانه را ویران کنند و خاکهایش را بیرون برند تا با زمین یکسان شود. من این ماجرا را خود شاهد بودم. (دلائل الامامه، 110؛ کشف الغمه، ج 2، ص 346؛ اثبات الهداه، ج 5، ص 306؛ بحارالانوار، ج 44، ص 268٫) همچنین ...
دایی اسحاق محبوب رزمندگان فاطمی بود
اعضای خانواده نیز در جهاد بودند؟ بله، دقیقاً همین طور است. جهاد در خانواده نادری ها از زمان های گذشته وجود داشت و ان شاءالله ادامه خواهد داشت. پدربزرگ من پنج پسر داشت. بزرگ ترین آنها محمد فریدون بود که در جنگ تحمیلی حضور داشت و جانباز شد. همان جانبازی بهانه ای شد برای شهادتش. بعد از ایشان پدرم بود که در جنگ سوریه شهید شد. بعد از پدرم محمد عارف نادری است که در جنگ سوریه جانباز شد و همچنان در ...
دیگر نمی توانم روی پاهایم بایستم
فاطمه هر روز با آن می جنگد؛ دردی که توصیفش در توان کلمات نیست؛ دردی توأم با ترس؛ ترس از دست دادن مادر؛ مادری که رنجور و بیمار گوشه اتاقی کوچک از این دنیای پهناور به او رسیده است، می گوید: مادرم سرطان معده دارد، 2 سال گفت دارم می سوزم اما هربار به حساب گرمی و سردی شدن مزاجش می گذاشت. پشتش درد می کرد و نسخه آنها را خوابیدن چندساعته می دانست، خیلی کار می کرد؛ از کارهای خانه خودمان تا کار خانه مردم. فکر ...
شرط پسران مقتول برای حمید صفت/ انتقال حمید صفت به زندان رجایی شهر
اظهاراتم نخستین مصاحبه با رسانه ها است، ما منتظریم تا جواب و نظریه پزشکی قانونی درباره علت مرگ همسرمادرم اعلام شود و در پی آن هستیم تا احترام هر دو خانواده حفظ شود. حمیدصفت خواننده ای است که 28 مرداد ماه سال جاری به اتهام قتل همسر مادرش بازداشت شد. وی در اظهارات اولیه با قبول درگیری و رد هرگونه ضربه به سر متوفی به بازپرس گفت: من به هیچ وجه ضربه به سر هوشنگ نزدم و اصلاً قصد کشتن وی ...
دختران امام باقر علیه السلام
در اختیار او گذاشته بود و او فعالیت و کار کشاورزی انجام می داد (7). طبق نقل شیخ طوسی، محمدبن یعقوب کلینی، مجلسی و طبرسی، ام سلمه از برادر خود امام جعفرصادق علیه السلام درباره دعا و نماز حاجت روایت کرده: اسماعیل می گوید: "من در ماه رمضانی به بیماری سختی مبتلا شدم، در بستر مرگ قرار گرفتم، به گونه ای که همگان از زندگی من قطع امید کردند. در همان حال، امام صادق علیه السلام به خانه ما وارد ...
نقل و انتقالات ؛ ایمان موسوی در آستانه پیوستن به ذوب آهن
رفت و آمد خانوادگی داشتند، چطور اعتماد نمی کردم؟ ولی مادرم قبل از اینکه پول را بدهم گفت وقتی پای پول وسط می آید، پدر و مادر هم وفا ندارند چه رسد به این آدم ها. واقعا نمی توانم خیلی از مسایل را باز کنم ولی تمام حرف های آقا جواد حقیقت داشت. من به خاطر این داستان ها تا پای مرگ پیش رفتم. خیلی ها را شناختم... تا پای مرگ پیش رفتی؟ مرگ واقعی؟! (سکوت) بگذارید یکسری مسایل را باز نکنم. ولی شما ...
وعده آوردن هوو به خانه ام مرا آواره کرد
هایم را برداشتم و از خانه ای که درو دیوارش برایم جهنم است بیرون زدم. قبل از آن که به خانه پدرم بروم به کلانتری آمدم. می خواهم به خاطر کتک کاری هایش شکایت کنم. دیگر نمی توانم به این زندگی ادامه بدهم. خسته شده ام. حالا مادرش طلبکار شده و شاید اگر محبت های بیش از اندازه او و برادر و خواهر شوهرم نبود او این طوری نمی شد. البته ازدواج ما بدون توجه به وضعیت روحی و اخلاقی شوهرم بود ...
نیلوفر از شوهر وحشی اش گفت ! + عکس
پایین انداخت و جان سپرد.پدرم هم که خودش را مقصر مرگ مادرم می دانست م دو ماه بعد به خاطر عذاب وجدان خودکشی کرد. در شرایطی که این پرونده با ضد و نقیض گویی زن و شوهر جوان ، پیچیده تر شده بود بازجویی از نیلوفر از سر گرفته شد. این زن گفت: یک سال از ازدواجم با مجید گذشته بود که او با من درد دل کرد و از راز ترسناکی پرده برداشت.شوهرم می گفت چون مادرش به خاطر بدرفتاری پدرش خودکشی کرده بود ...
این جا همه با هم برابرند
زهرا جعفری معتقد است؛ خیلی حس خوبی دارد که بخواهی جان یک انسان را نجات بدهی و ادامه می دهد: من در این سال ها که در جمعیت هستم، دیگر عادت کردم به این که کاور و وسایل امدادی را در سفرها همراه داشته باشم. با خانواده ام از بیرجند داشتیم به سمت مشهد می رفتیم، شب هم بود. یک سانحه تصادف رخ داده بود به پدرم گفتم کنار بزند. وقتی بالای سر مجروح رسیدم، انگار که دنیا را به او دادند. من را التماس می کرد ...
پای مادر حمید صفت هم به پرونده قتل هوشنگ باز شد! + عکس
درگیری پرداختند. خواننده رپ که چند روز قبل به اتهام قتل Murder پدرخوانده اش بازداشت شده است، دیروز برای دومین بار به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد. حمید صفت در حضور بازپرس منافی آذر، پسران مقتول و دوست صمیمی او و مادرش به تشریح جزئیات روز حادثه پرداخت. قتل ناخواسته هوشنگ، پدرخوانده حمید ظهر 28 مرداد در بیمارستان فیروزگر تسلیم مرگ شد. در تحقیقات مقدماتی تیم جنایی مشخص شد ...
آخرین جزئیات پرونده خواننده معروف
جانب خانواده ام در رسانه ها و فضای مجازی تکذیب می شود، این اظهاراتم نخستین مصاحبه با رسانه ها است، ما منتظریم تا جواب و نظریه پزشکی قانونی درباره علت مرگ همسر مادرم اعلام شود و در پی آن هستیم تا احترام هر دو خانواده حفظ شود. حمید صفت خواننده ای است که 28 مرداد ماه سال جاری به اتهام قتل همسر مادرش بازداشت شد. وی در اظهارات اولیه با قبول درگیری و رد هرگونه ضربه به سر متوفی به ...
همه تست ها جواب داد و الان زمان حمایت مسئولان است
...، دارو را به چه کسی تقدیم میکنید؟ به مقام معظم رهبری، مردم عزیز، شهید حججی که فکر کنم سن مان نزدیک به هم باشد، پدر و مادرم که واقعاً زحمات زیادی کشیده اند. پدرم در 70 سالگی هنوز هزینه های مرا متقبل میشود . و این هم اضافه کنم که پدر من کشاورز است و هیچکدام از اعضای خانواده ما حقوق بگیر جایی نیستند . برنامه ای برای بحث توزیع انبوه دارو دارید ؟ برای این اتفاق چه چیزی نیاز ...
حمید صفت: برای نجاتم شایعه سازی نکنید
.... من وقتی خبر مرگ پدرم را شنیدم، شوکه شدم؛ بیشتر از همه از درگیری که حمید و مادرش با پدرم ایجاد کردند، ناراحت شدم. پدرم برای حمید و مادرش هر کاری که می توانست انجام داد. آنها نباید با او این رفتار را می کردند. او چندین سال در کنار آنها زندگی کرد و رفتار بدی هم نداشت. او حمید را بزرگ کرده بود. در ادامه جلسه هم دوست قدیمی هوشنگ چند کلامی درباره اختلافات هوشنگ با همسرش به بازپرس این پرونده گفت ...
محکوم به قصاصی که 27 سال در بند است!
دخالتی نداشته و من قتل را انجام داده ام اما پس از برگزاری پنج جلسه دادگاه در سال 70 با توجه به شواهدی که در پرونده وجود داشت، قاضی هر دو نفرمان را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد. در این همه سال ،هیچ اتفاقی در پرونده ات رخ نداد؟ خانواده ات برای گرفتن رضایت از اولیای دم کاری انجام ندادند؟ پدر و مادرم چند سال پیش از دنیا رفتند ولی ...
انسان تک ساحتی نیستم
روان شناسی به آن می پردازند که انسان حس هایی را می بیند که خیلی هم واقعی نیست؛ اما می تواند آینده را پیش بینی کند. به هر طریق دیدم بعد از مرگ همسرم تکه ای از من کنده شده است و حس هایی داشتم و باورم نمی شد که این اتفاق رخ داده است. هفت، هشت روز پس از مرگ همسرم شروع کردم به اسکیس زدن و بر سر مزارش قول دادم که این پتانسیل عظیم، حالت نامتعارف، این حس عاطفی را که با خاطرات، یادآوری ها و نیازهای ...
بوسه پر برکت بر پای پدر
. پدرم وقتی این علاقه و احترام من را دید، دستش را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم، خدا عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد. مرحوم آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند: هرچه دارم از برکت آن دعای پدر است. قرآن را با توجه نمی خوانی و گله داری؟ آقای انتظام کاشمری نقل می کرد که : به خدمت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی عرض کردم ...
ادعای بی گناهی خواننده معروف در برابر فرزندان مقتول
اینکه مرا آرام کند با لحن تندی به من گفت زدم که زدم. شاید اگر آرام با من صحبت می کرد، من هم آرام می شدم. شایعه نسازید حمید در ادامه گفت: من از مردم تقاضا دارم در فضای مجازی و تلگرام شایعه پراکنی نکنند؛ چرا که ممکن است حمایت های بیش از حد یا مطرح کردن شایعه باعث جریحه دارشدن خانواده قربانی شود. در آخرین شایعه، مطرح شده که یکی از فوتبالیست های مشهور برای من سند گذاشته و آزادم ...