سایر منابع:
سایر خبرها
برای فیلم سینمایی نه، اما با علی کریمی می شود یک فیلم مستند ساخت
برای تماشای بازی تیم نفت به استادیوم رفتی؟ این اولین بازی نفت با مربیگری علی کریمی بود و با توجه به مشکلات اقتصادی ای که برای تیم نفت به وجود آمده بود، به تماشای بازی نفت رفتم. حسابش را بکنید کشوری روی نفت خوابیده و فقط یک تیم به اسم نفت داریم که بازیکنانش به خاطر نبودن پول می روند... این خیلی تراژیک است. من قبلا هم برای دیدن بازی های پرسپولیس به استادیوم آزادی رفته بودم اما این بار ...
گفت وگو با مجید انتظامی، آهنگ ساز
کند و زال برای خودش یلی می شود. کارگردان چه کسی بود؟ علی اکبر صادقی، بسیار مرد محترمی بود و واقعا لذت بردم. تمام مدتی که در استودیو بودم، پابه پای من در استودیو بود و برایم غذا می خرید و از من مواظبت می کرد. ما خانوادگی موسیقی ضبط می کردیم. آذر و گلنوش و سروش می آمدند و همه به استودیو می رفتیم تا کارم تمام شود، به خصوص زمانی که موشک باران بود همه با هم بودیم. مدتی گذشت. گلنوش بچه های ...
امن ترین راه برای قفل کردن تلفن هوشمند چیست؟
روش های امنیتی زیستی بدون اشکال هستند؟ بگذارید این طور بگوییم که رمزهای عبور در واقع در سطح پایینی از امنیت قرار می گیرند چراکه همواره ترکیب از حروف الفبا و اعداد محدود هستند. بنابراین یک هکر سخت کوش (و پیگیر!) با صرف زمان و آزمون و خطا ممکن است بتواند رمز عبور شما را حدس بزند. علاوه بر این ممکن است کسی در هنگام وارد کردن رمز عبور یا الگوهای نقطه ای، نحوه حرکات دست شما را دیده باشد و در ...
تجربه آقای دکتر وخانم مهندس از زندگی با 1 میلیون تومان در تهران
از کسی پول قرض بگیریم. واقعا لزومی ندارد، برای خرج هایی که صرف چشم و هم چشمی است از کسی پول قرض کنیم یا به عبارتی بهتر: شب شراب نیرزد به بامداد خمار بچه روزی اش را با خودش می آورد خانم قهرمانی درباره آینده بچه ای که در راه است، می گوید: من به زودی دفاع می کنم و همسرم هم یک سال و نیم دیگر دکترایش را می گیرد. از آن به بعد همسرم می تواند تمام وقت کار کند و حقوقش افزایش پیدا می ...
گفت و گوی تب آلود با امیر غفور ، آقای متفاوت والیبال
کنم را با بقیه به اشتراک بگذارم. کار من والیبال بازی کردن است و انرژی خودم را آن جا می گذارم و بقیه وقتم را هم ترجیح می دهم استراحت کنم و به کارهای شخصی ام بپردازم. اما هوادارانت دوست دارند تو را دنبال کرده و در جریان کارهایت قرار بگیرند. مردم واقعا همیشه به من لطف داشتند و من هم دوست شان دارم و همیشه سعی می کنم در کنار آن ها باشم، عکس بیندازم و برای شان وقت می گذارم، ولی ...
چرا بعضی افراد همیشه تاخیر دارند؟
گروه گوناگون تیتریک ، همه ما چنین افرادی را می شناسیم: مثل آن پرستار بچه که همیشه دیر سر قرار می آید، یا همکاری که همیشه کارهایش را دیر تحویل می دهد، حتی شده چند ساعت، یا آن دوستی که تنها در صورتی بموقع سر قرار رستوران حاضر می شود که نیم ساعت زودتر با او قرار گذاشته باشید. کمتر چیزی پیدا می شود که به اندازه کاشته شدن سر قرار آدم را عصبانی کند. اما بعید است که دوستتان صرفا از روی خودخواهی ...
از مهر جامانده ها
این خانواده ها در برابر چنین مقاومت هایی نیز به جایی بند نیست. ناگفته نماند که دستور دو سال پیش مقام معظم رهبری در این باره، توانست زمینه درخوری برای نام نویسی بچه های افغانستانی و ورود آنان به فرآیند آموزش فراهم کند اما همچنان دست اندازهای آشکار و نهانِ رسمی و فرهنگی در برابر ورود نوآموزان افغان به چرخه آموزش، باقی و نام نویسی بدون دردسر آنان نیازمند تلاش های گسترده تری است. اگر از دشواری های ...
چیزهایی درباره ی استقلال، مجتبی جباری و دشمنان شان
به گزارش پیک نکا ، این نویسنده و روزنامه نگار مشهور که رفاقتی قدیمی با شماره 8 آبی ها دارد، آشنا به اوضاع استقلال است و این مطلب پرحس و حال را به امید روزهای خوب تیم محبوبش در اختیار ما قرار داده است: من عصبانی ام... نفسِ باشگاهِ آبی استقلال را به شماره انداخته اند، نفس تیمی را که سال هاست به عشق اش نفس می کشم و تکه ای از زندگی ام است... تیم با انبوه ستارگان اش نمی درخشد و ...
زمینه و زمانه زندگی امام خمینی(ره) بررسی شد
جمله دیگر آثار جنگ و مشروطه در این دوران است. وی در ادامه به ویژگی های خمین در دوران زندگی ایشان پرداخت و گفت: در خمین هم حاکمیت بلامنازعه یکی از شاهزادگان قاجار به نام حشمت الدوله وجود دارد و تمام تحولات و اتفاقات آن منطقه به او و فرزندانش ختم می شود. وی شخص ظالمی است و همه خان های منطقه از دست وی به سطوح آمده اند. وی افزود: ویژگی دیگر خمین وجود خان های متعددی هستند که در ...
علت هیدروسفالی جنین، پیشگیری سریع موثره؟
سلام و ارادت. من یک خانم مجرد 34 ساله هستم؛6ماهه به دنیا آمدم و 2 ماه در دستگاه بودم؛ از کودکی افت شنوایی داشتم؛ سال 72 اوریون سختی گرفتم که با تب، استفراغ زیاد و سردرد شدید همراه بود که با گذشت 12 روز از بیماری متوجه کاهش بیشتر شنوایی ام شدم به طوریکه شنوایی گوش راستم را از دست دادم. به همین خاطر 2سال پی درپی مردود شدم چون حافظه ام خوب نبود؛ توی راه رفتن تا چند ماه بعد بیماری مشکل داشتم، الان ...
حس تلخ ناامنی روانی!
در همان ساعت و همان جا دیدم. خیلی ترسیده بودم و نمی دانستم چه کار باید بکنم، فکر کردم به مسئولان مربوطه بگویم اما حدس می زدم که کسی توجهی نمی کند چون چندوقت پیش خودم توی اتوبوس دچار مشکل شده بودم و کسی به حرفم گوش نکرد. شاید باورتان نشود اما روز سوم هم همان مرد را دیدم و از آن موقع به بعد دیگر تا مدت ها جرأت نکردم سوار اتوبوس بشوم. پیش خودم گفتم من اگر یک مرد بودم و چنین ماجرایی را می دیدم، حتما ...
دام فضای مجازی برای کاربران
...> کلاه گشادی سرم رفت وی اظهار داشت: 2 روز بعد خریدهای انجام شده به در خانه ارسال شد و من وقتی کارتن را باز کردم با لوازم و اشیای دست دوم و زنگ زده و بی کیفیت مواجه شدم که کارایی خاصی نداشت. این مال باخته افزود: اینجا بود که متوجه قضیه شده و هر چقدر با آن شماره تماس گرفتم خاموش بود و تازه فهمیدم که چه کلاه گشادی سرم رفته است. خانم رقیه – س، یکی دیگر از مالباختگان ...
مهر دیگری در راه است اما بی مهری به فرهنگیان بازنشسته همچنان ادامه دارد
. این معلم بازنشسته از خاطرات دوستان خود در قرار دوشنبه ها چنین می گوید: یک بار یکی از معلمان بازنشسته خانم جلوی جمع دستش را نشان داد؛ دستانش شبیه به دست کارگر بود؛ بعد گفت مدتی است مجبور است در منازل کار خدماتی بکند. امیدوار هستیم که وزیر جدید نگاه جدیدی هم به فرهنگیان بازنشسته داشته باشد احمد صافی، رییس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش در گفت وگو با رسانه ها با بیان اینکه ...
مرا نشناس، اما من تو را خوب می شناسم!
سیاسی هدف این بیماری قرار گرفته اند. بر همین اساس است که مراقب ها با دیدن زوال هر روزه قهرمان زندگی شان، مانند شمعی ذره ذره آب می شوند. در حقیقت این مراقب ها هر روز با فقدان عزیزی که عمری می شناخته اند، دست و پنجه نرم می کنند، انگار تنها شبحی از او را در کنار خود دارند اما خود او را در مه گم کرده اند. سونامی در راه بدون شک که این همه همراهی جز ایثار و فداکاری نیست، اما این همه ...
گزارشی از رونمایی از سایت نقد داستان
...> همچنین آناهیتا آروان، نویسنده و منتقدی که خود را از شمال کشور به مراسم رونمایی از سایت تخصصی نقد داستان رسانده بود، با اشاره به مکاتباتش با بخش داستان کیهان بچه ها و خسرو باباخانی، مسئول این بخش در سال 1379 گفت: سال 79، 25 سالم بود و همین امروز شمع 42 سالگی ام را فوت کرده ام، اما پس از 17 سال شیرینی و شکوه یاد همه انسان های شریف و بزرگواری که دانش و تجربه سالیانشان را از من دریغ نکردند دست و دلم را ...
قتلگاهی به نام میانمار/جایزه نوبلی که به یک جنایتکار رسید
دولت میانمار چشم دوخته اند. سیاست آمریکا در مورد میانمار (و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا) این است که خود کنترل اقتصادی و سیاسی این کشور را در دست بگیرد و میانمار را در مقابل چین قرار دهد. این سرمایه گذاری ها قطعاً نوعی گشایش در اقتصاد درحال رکود آمریکا محسوب می شود و البته اعتراض به کشتار مسلمانان، ممکن است این فرصت تازه را از آمریکایی ها بگیرد. ضمن اینکه پاکسازی و سرکوب مسلمانان به نفع آمریکا هم ...
یادی از شاعر بسیجی ابوالفضل سپهر
خوردم بغضی کرد و دستای لرزونو کرد تو کیفش دستای پینه بستش اون دستای ضعیفش دست هایی که جا داره آدم براش جون بده اون دستای ضعیفش که عرشو تکون میده اون دستای ضعیفی که پرشده ز پینه اون دستای ضعیفی که مرد آفرینه دست گذاشت رو زانوش همون کوه عشق و صبر با یاعلی بلند شد بلند شد از روی قبر گفت دیگه باید برم که قرص هامو نخوردم ...
روایت طلبه جانبازی که به سبب مطالعه زیاد زبانش زخم شد
.... بنده محمدجواد مکی هستم. خدا را بسیار شاکرم که از سن 15 سالگی توفیق حضور در دفاع مقدس پیدا کردم. من سال 60 وارد جنگ شدم و تا سال 66 در جبهه بودم. در این مدت بارها زخمی شدم؛ بار اول در عملیات رمضان شکمم تیر خورد، نوبت بعد در عملیات والفجر یک چشم راستم نابینا شد. در عملیات خیبر و در منطقه طلائیه پای چپم قطع شد، در عملیات والفجر 8 سال 64، شیمیایی شدم و در عملیات کربلای 5 ...
صوفی بی باک یا راوی غروب غرب
نویسندگان ایرانی را به طرح این پرسش واداشته است که راز این استقبال یا شیفتگی نسبت به نیچه در چیست؟ پاسخی که شاید به ما بگوید نیچه، دست کم در آغاز، برای روشنفکران مسلمان و از دیدگاه اسلامی همان کسی نبوده است که نخستین بار در چشم غربیان مسیحی یا مردمان دیگر کشورها بوده است. اما فلسفه نیچه برای ایرانیان تفاوتی با دیگر مسلمانان کشورهای مسلمان نیز دارد. فلسفه نیچه برای ایرانیان همان چیزی نیست که ...
جانبار ویلچری آچار به دست!
همیشه کمکمان می کرد و من امداد خداوندی را همیشه در زندگی ام دیده ام، رانندگی من طوری شده بود که پدرم وقتی کنارم می نشست به من گفت: من باور نمی کردم راننده شوی. آفرین به این پشتکارت. من حتی قبل از رفتن به آسایشگاه قید ازدواج را هم زده بودم و با آن کنار آمده بودم اما زمانی که به آسایشگاه آمدم، دیدم خیلی از بچه ها ازدواج کرده اند. این برایم جالب بود و می دیدم که خانم ها خودشان برای ازدواج ...
قصه یاسمن؛ دختر انار فروش
به گزارش ستاره ها به نقل از خبرگزاری ایسنا؛ یاسمن حالا خیلی وقت است که در فروش انار به پدرش کمک می کند. نزدیکش که می شوی، نگاهت را با نگاهی معذب پاسخ می دهد. لب جاده نشسته کنار جعبه های انار. زانویش را بغل کرده و همین طور منتظر. یاسمن هنوز 9 سالش هم نشده و اگر تمام آفتاب سوختگی ها و محرومیتش را کنار بزنی و نادیده بگیری، خیلی زیباست. با چشم های درشت و روشن. یاسمن دیگر عادت کرده است هر روز ...
35 روز خون و حماسه
مقاومت آماده می کردند. آنها که جوان تر و کم سن و سال تر بودند مشغول ساخت کوکتل مولوتوف بودند و بسیاری در حال رنده کردن صابون برای آن بودند. ما هم به شکلی خودجوش، مردم حاضر در داخل مسجد جامع را همراهی می کردیم. چادر را به کمرمان بستیم و وارد جوش وخروش مردمی شدیم که برای دفاع از شهر خود کمر همت بسته بودند. در آن لحظات هرکسی هرکاری که از دستش برمی آمد انجام می داد. ما هم همراه با همه مردم ...
نوجوان دوستدار محیط زیست قهرمان ماست؛ عضو شورای سیاستگذاری داروگ مطرح کرد
های داستان، طنز و... بحران آب را به نوجوانان گوشزد کنیم ولی نه به صورت پرونده ویژه. ما نمی خواهیم بحران های محیط زیستی را پرونده کنیم به جای آن در قالب اینفوگرافیک بحران هایی مثل کم آبی را برای بچه ها جا می اندازیم. منظورم از پرونده این است موضوع خاصی را در شماره های مختلف پیگیری و مطرح کرده باشید... بله، مواردی بوده که موضوع خاصی را در شماره های مختلف دنبال کنیم و از تمام ...
گفت و گو با مریم یکتایی؛ ملی پوش فوتبال و والیبال
آخرین تمرینات از حضور در ترکیب اصلی جا ماند. اینکه چطور می شود یک بازیکن توانایی حضور در دو تیم ملی را داشته باشد را در گفت وگوی مریم یکتایی با "ورزش سه" خواهید خواند: * 23 ساله تا 33 ساله برای مربی فرقی نداشت من در اردوی تیم ملی والیبال بودم و با اینکه پست اصلی ام اسپکر قدرتی است؛ اما به عنوان پاسور دعوت شده بودم در هر حال بازی من مورد سلیقه سرمربی تیم نبود و خانم ...
روایت تلخ مرگ قربانیان هاری در سیستان وبلوچستان
انگشت دست چپ را معاینه می کند. غلام با ناراحتی و شکایت از درد شدید از پزشک می خواهد انگشتش را بخیه کند. من یک کارگرم. نگذار چنگولم خراب شود. من با این چنگول نان درمی آورم. بچه کوچک دارم. پزشک بلافاصله به او واکسن مخصوص تزریق می کند و می گوید نمی شود دلارامی. این زخم اصلا نباید بخیه بخورد. غلام می گوید می دانم دهان سگ ممکن است کثیف بوده باشد ولی من دستم را قبل از آمدن به این جا شسته ام. اما پزشک ...
جایگاه دولت در اقتصاد از دیدگاه اسلام
... خداوند، منابع طبیعی را برای رفاه تمام انسان ها آفریده است؛ بنابراین، منافع پولی حاصل از این منابع نیز باید به تمام مردم برسد و در هیچ وضعی نباید اجازه داد فقط در دست افراد یا گروه های خاصی قرار گیرد. بر این اساس، تصمیم گیری کلی و مدیریت کلان ثروت ها و منابع طبیعی در اختیار دولت است؛ البته پذیرش این اصل به ضرورت به معنای انحصار تصد ی دولت نیست، و برای تعیین تصد ی دولت یا بخش خصوصی باید به ...
سوچی؛ دلقکی در سیرک صلح
Related Posts تکرار حادثه پلاسکو در گرینفل لندن/ عبور چراغ خاموش لاشخورهای رسانه ای از کنار حادثه “گرینفل” تکرار چندباره ماجرای عدم پایبندی توتال به قرارداد با ایران/ بررسی پرونده قراردادهای نفتی در
درد و دل بانوی گلستانی : دغدغه هزینه درمان سرطان بیشتر از غم بیماری است
بچه هایم نگران بودم، البته امیدم را هیچ وقت از دست ندادم و به خدا توکل کردم. *اوضاع مالی خانوادتان چگونه بود؟ همسرم با کارگری زندگی را می چرخاند، من نیز هنگامی که در روستا بودیم در مزرعه و هنگامی که به شهر آمدیم کارگری می کردم تا کمک خرج وی باشم امّا هنگامی که او مریض شد اوضاع نیز تغییر کرد. *در ابتدا هزینه های درمان همسرتان را چگونه تأمین می کردید؟ آیا شخص یا ...
مراسم پایانی سومین جشنواره شعر نیاوران برگزار شد
...> در پایان جا دارد که از دست اندرکاران این سعی سترگ ، جناب آقای سید عباس سجادی و جناب آقای محمد سلمانی و دیگر یاوران قلم در استمرار این جشنواره سپاسگزاری کرده و فردایی بهتر برای چنین کوشش هایی چشم بداریم ، که آن که می نویسد ، نگاهبان اندیشه است و باغبان دانایی . بعد از قرائت بیانیه هیات داوران از کتاب پایتخت شعر که گزیده ای از شعرهای ارسالی به سومین جشنواره شعر نیاوران است رونمایی شد. ...
سوچی؛ دلقکی در سیرک صلح
العاده طناز، عمق بلاهت و فاجعه را در این سازمان پرطمطراق به تصویر می کشد. اوج این داستان زیبا را می توان در صفحاتی خواند که کبوتر قصه در ساختمان سازمان ملل به پرواز در می آید؛ پرنده به کمیسیون خلع سلاح سر زد و ورودش به آنجا باعث نوعی حس نزدیک به وحشت شد. کبوتر با خیال راحت روی میزها راه می رفت و اینجا و آنجا فضله می انداخت... به سالن نمایندگان وارد شد... نمایندگان با اتحادی که به ندرت در سازمان ملل ...