سایر خبرها
خودکشی عروس بخاطر دخالت های پدرومادر همسر
محبوبه باز هم آن را روایت کند؛ دخترم خیلی مظلوم بود. یک شب ساعت 3 زنگ زد و گفت با بابک دعوا کرده اند. قرار بود برای جشن نامزدی دخترخاله بابک بروند، اما مادر شوهرش گفته بود بابک باید تنها بیاید. داماد من هم قبول کرده بود تنها به میهمانی برود. چون از مادرش حساب می برد. کاش محبوبه هم از من حرف شنوی داشت. همان جا از پشت تلفن به دخترم گفتم: شما وصله تن هم نیستید. بلند شو بیا خانه خودمان. بعد هم برو ...
مجاهدان افغانی به امام و رهبری اقتدا می کنند
به گزارش گروه رسانه های بی باک، شهدای لشکر فاطمیون در غربت به شهادت می رسند و از جهت گمنامی توسل به حضرت زهرا(س) دارند. مجاهدانی که بیشترین شباهت را به شهدای دفاع مقدس دارند و بسیاری شان در سنین کم پای در میادین نبرد می گذارند. شهید سیدمصطفی شاه حسینی متولد سال 1375 بود و در زمان شهادتش 21 سال داشت. او و شهدای دیگری از لشکر فاطمیون از جوان ترین شهدای جبهه مقاومت اسلامی به شمار می روند. گفت وگوی ...
ناگفته های زندگی قاتل ملیکا +عکس
. بعد از چند ساعت، پدر ملیکا دمپایی دخترش را پیدا کرد. بعد همراه ماموران وارد انباری خانه ای متروکه شدند و پس از دقایقی، جسد ملیکا را بیرون آوردند. آن موقع رضا هیچ واکنشی نداشت. ساعت 12 شب هم خوابید و صبح مسیر 20 دقیقه ای تا مدرسه را پیاده رفت. معلمش هم گفته رفتارش عادی بود. بعد برگشت و درس هایش را خواند. ماموران یک روز پس از حادثه به رضا مشکوک شدند و او را دستگیر کردند. مادر متهم می ...
ناگفته های پدر مأموری که از قصاص قاتل گذشت
تعریف کردند که هر روز با دزدها و قاچاقچی ها و آدم های خلافکار سروکار داشت و چون او فعالیت بیشتری داشت او را به عملیات می فرستادند. آیا هیچ وقت فکر می کردید چنین اتفاقی بیفتد؟ نه فکر نمی کردم، البته پدرها و مادرها همیشه نگران بچه هایشان هستند. پسر شما چه مدت بود در پلیس خدمت می کرد؟ پسرم از سال 83 یا 84 وارد پلیس شد، دو سالش را در منطقه مهران سربازی کرد و بعد از آن بود که وارد پلیس شد و این اتفاق ...
روایت هایی از زندگی و مرگ سهراب سپهری
با ذهنی به شدت تصویرساز و البته یک عاشق طبیعت که هر جا می رفت و به هر نقطه ای که سفر می کرد، راضی اش نمی کرد و همیشه ناآرام بود. زمانی از نیویورک برایم نامه نوشت که آدم اینجا وقتی پنجره ها را باز می کند، جز صدای هوهوی اتومبیل ها را نمی شنود. قبل از آن در شعرش از سقف بی کفتر صدها اتوبوس می گوید و این تفکر تا سال ها بعد در او ادامه داشت. آنجا که می گوید: من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت ...
دانشجویان خارجی در ایران چه مشکلاتی دارند؟
اروپا بروم، اما پدرم تشویقم می کرد به ایران بیایم. علاقه شدیدی به ایران دارد. گفته می شود از میان 120 دانشگاه کشور تنها 25 دانشگاه قابلیت پذیرش دانشجوی خارجی را دارند و این طورکه به نظر می رسد دانشجویان عراقی و افغانی بیشترین سهم را دارند. در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی میزان بودجه برای پذیرش دانشجویان غیر ایرانی از 3 میلیارد و 200 میلیون تومان به 19 میلیارد تومان افزایش ...
گفت و گو با محسن شاه محمدی ، کارگردان باسابقه ی سریال های پلیسی
...، ناجا حمایتتان می کرد؟ از شما خواسته نمی شد برای معرفی امکانات و توانایی های آن ها بزرگنمایی کنید؟ زیاد به خاطر نمی آورم چنین درخواستی از من شده باشد. همان طور که پیش تر هم گفتم، آن سال ها دغدغه مدیران سازمان و مسئولان ناجا در درجه اول رضایت مخاطب بود و کاهش جرم و جنایت. از طرفی هیچ کس به تبلیغات سازمان خودش فکر نمی کرد و اگر هم گاهی پیشنهادی می شد، قطعا وظیفه من برنامه ساز بود که بتوانم ...
هویت و فرهنگمان در معرض نابودی است/جوان های امروز حوصله کار کردن ندارند
روستای حسن رباط است و ظاهرش به گونه ای است که کسی فکر نمی کند که او استاد است، کچل هم هست، من به او گفتم ذوالفقار کلاهتو بردار و برو پیش اوس علی. من به تو پول بیشتری می دم اما باید هرکاری که اوس علی انجام داد همون روز بیای به من بگی ، استاد ذوالفقار حدود 2 ماه و نیم پیش اوس علی رفت و هر کاری اوس علی انجام می داد به من می گفت. 12 روز از آمدن اوس علی گذشته بود که یک روز آمد و گفت باید به نهاوند بروم، من ...
ایفای نقش امام حسین(ع) در اولین تئاتر مذهبی بعد از انقلاب
هم به آن جا رفت و آمد می کردند. یواش یواش در آن جا هم درس می خواندم و هم درس می دادم و درس آقای مهدوی کنی را برای بچه های پایین تر تکرار می کردم. مثلا قرآن و بخشی از فقه را به ما درس می دادند و من هم هفته بعد آن را به بچه های پایین تر می گفتم. در اعیاد هم مراسم دکلمه و تئاتر داشتیم و برنامه های بسیار جذاب و خوبی بود.خاطره شریفی نیا از اولین دیدار شهید بهشتی شریفی نیا که با احساسی نیکو از مکتب ...
چگونه انسان به درجه ای بالاتر از جبرئیل(ع) می رسد/ 2معلم قرآن انسان
گویند گوشی قلب باید باشد، همه می گویند ام آر آی باید باشد؛ اما وقتی به بُعد معنوی انسان، معتقدات، اخلاق و اعمال می رسیم، اینها ترازوی سنجش دارد یا ندارد؟ اگر بگوییم ترازوی سنجش ندارد، یعنی خدا بسیار خدای ظالمی است؛ چون برای یک کیلو نخود و لوبیا ترازو قرار داده اند، برای راست رفتن دیوار سه متری شاقول قرار داده اند، اما برای تشخیص معتقدات صحیح از باطل، اخلاق درست از باطل، عمل درست از باطل، خود بشر ...
تجاوز به نوجوان معلول در جنوب تهران!
می شد. در نهایت پویا به او رسید و با تهدید چاقو او را با خودش به مکان خلوتی برد و نقشه شومش را عملی کرد و او را در همان حال رها کرد. شهروز قربانی آزار جنسی این جوان قداره کش شد که بعد از این حادثه هولناک به خانه رفت و ماجرا را برای خانواده اش بازگو کرد. دو روز بعد از این حادثه، خانواده شهروز با مراجعه به دادسرای جنایی تهران، اعلام شکایت کردند. رسیدگی به پرونده این تجاوز به ...
همه چیز از شبی شروع شد که دیگر ستارگان را درآسمان ندیدم
. در همان زمان دانشسرای مقدماتی قبول شدم. به این صورت بود که در مقطع سوم راهنمایی، بدون گذراندن دوره دبیرستان به دانشکده می رفتیم و بعد از اخذ دیپلم، وارد آموزش و پرورش می شدیم و بعد از آن هم به عنوان معلم ابتدایی مشغول به کار. همین راه را انتخاب کردم و به دانشسرایی در اصفهان رفتم. تمام تابستان را هم در مدرسه غیرانتفاعی کاشان ریاضی و تجربی خواندم چون یکی از این رشته ها علاقه خودم و دیگری علاقه پدرم ...
من همیشه می گویم ازدواجمان از دو توسل شروع شد. ماجرای این توسل کردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهید نوری ...
دایی هایم خبر آورد که علیرضا مجروح شده و به حرم امام حسین(ع) پناه برده و آنجا پیدایش کرده اند. دقیقاً همین خواب به نوعی برایم تعبیر شد. چون هنگام شهادت من شش روز از ایشان خبر نداشتم و دایی هایم به من خبر دادند که شهید شده است. بعد طوری رفتار می کرد که مطمئن بودم شهید می شود. حتی زمانی که داشت وسایلش را جمع می کرد و گفت می خواهم به سوریه بروم، من گریه می کردم و می گفتم تو اگر بروی شهید می شوی. ...
می خواست چیزی از پیکرش بازنگردد
گفته بود: مجتبی، کجایی؟ ، گفته بود: من خیلی وقته آمده ام . یک بار دیگر هم خواب او را دیدم که کنار پدرش کار می کند به او گفتم: مجتبی، کجایی؟ کی آمدی؟ و او را بوسیدم. مجتبی گفت که به بابام کمک می کنم و دیگر خوابی از او ندیدیم. برادر و خواهرهای شهید هم خوشحال هستند. خواهر شهید ویژگی های برادرش را چنین توصیف می کند: مجتبی همیشه با اتوبوس این طرف و آن طرف می رفت و من آن موقع کلاس قرآن می رفتم و ...
رامین پرچمی: جلوی حضورم در خندوانه را گرفتند / ارشاد اجازه بازی در نقش پلیس خوب را نداد
که یکی از مسئولان ارشاد به من گفت ما از شما گله داریم که نیامدی برای حل مشکل ات! گفتم مگر کسی به من اعلام کرده بود که ممنوع الکاری؟ یا کسی حکمی داده بود و چیزی گفته بود؟ از کجا باید بدانم مشکلم چیست و باید کجا بروم دنبالش؟ گفتند نه؛ شما باید می آمدی و تقاضا می کردی . گفتم من اصلا با این روال آشنا نیستم ولی از این به بعد چشم! اما راستش هنوز هم که می دانم باید پیگیری کنم اما چون خیلی آدم پیگیری نیستم ...
تفسیر آیات 183 تا 185 سوره بقره
صورتی قضیه شبیه مثل معروف می شود که می گویند وصله از خود جامة بیشتر است . زیرا اولا این افسانه که وی از پیش خود درباره بعثت درست کرده و یا اینکه گفته اولین بخش نازل شده چیست (اقرء باسم ربک ) وقتی نازل شد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در راه بود، و بعد از آن سوره حمد نازل شد، و آنگاه نماز را به آن جناب تعلیم داده و آن حضرت داخل خانه شد و از خستگی به خواب رفت ، و صبح آن شب سوره ...
با لاک ناخن نقش مذهبی می کشم!
! بعد از آن رفت سراغ علاقه کودکی اش تا نقاشی را به صورت حرفه ای یاد بگیرد. اینطور شد که کم کم برای خودش سفارش گرفت و کار به اینجا رسید. زهرا درباره کارهایش می گوید: در زمان دانشگاه، سرکلاس مدام جلوی دستم کاغذ بود و نقاشی می کشیدم. حتی اگر کاغذ نداشتم روی دست دوستانم نقاشی می کردم. کار به جایی رسیده بود که دوست داشتند سرکلاس کنار من بنشینند. با این حال درست است که آموزش نقاشی دیده ام اما اینطور ...
بچه های جنگ در گیر و دار بازی های سیاسی گم شدند
پسرها را می داد و بعد از آن (ششم ابتدایی) می گفت بروید روی پای خودتان بایستید. به تهران که آمدم، مغازه ای که در آن مشغول به کار شدم، در کنار یک مسجد قرار داشت و من بعضی روزها برای نماز به آنجا می رفتم. یک روز آقای معتمدی از من پرسید، پسرجان تو که در مسجد نماز می خوانی، از چه کسی تقلید می کنی؟ گفتم تقلید چیست؟ گفت تو باید یک رساله بگیری و مقلد شوی. پرسیدم حالا چه رساله ای بگیرم و از چه کسی ...
ماجرای تیراندازی اشتباهی به سمت نماینده مجلس + عکس
به جبهه برگشت. هرچه گفتم نرو گوش نکرد گفت بچه ها منتظرم هستند. قرار شد دو روز در تهران بماند و چند روزی هم به دیدن مادربزرگش در شمال برود. یک روز که گذشت پشیمان شد، گفت شمال نمی روم شاید مادربزرگ فکر کند که از او پول می خواهم. مادر درباره آخرین وداعش با مهرداد می گوید: آخرین باری که قرار بود به جبهه برود می گفت نمی دانم چرا پاهایم توان رفتن ندارد. رفت و دیگر برنگشت. بعد از شهادتش علی ...
امید حجت: نگاه من جهانی است؛ مثل اصغر فرهادی
صحنه می رفتم. از آن به بعد تصمیم گرفتم فعلاً به کارهای خودم بپردازم. برای همین تصمیم گرفتم دیگر سراغ تولید آلبوم شخصی خودم بروم که سال ها است در فکر آن هستم. دو کنسرت هم در سِمَت خواننده برگزار کردم ولی ادامه دار نبود. * بعد از آن هم تصمیم گرفتید یک آلبوم انگلیسی زبان منتشر کنید. حالا چرا با کلام غیر ایرانی؟ کم کم به ذات خودم برگشتم؛ گفتم که در کودکی انگلیسی می خواندم و به من می گفتند آنها ...
مورد عجیب یک مسجد در پایتخت!
تا به اقامه نماز جماعت برسم. برای رسیدن به وضوخانه باید از پله ها به قسمت زیرین حیاط مسجد رفت. نمونه وضوخانه این مسجد را شاید در کمتر نقطه ای از تهران یا دیگر شهرستان ها بتوان پیدا کرد حتی در جایی چون سالن کنفرانس اسلامی. شیرها و حتی مخازن مایع دستشویی آن هم برقی هستند. گفتم که انگار تقریبا برای ساخت این بنا سنگ تمام گذاشته اند. در همین حال و هوا، دوباره داخل شبستان آقایان می ...
زندگی نامه شهید آهندوست
گرفت و برد گفتم پسرم ماشین هست چرا بدوش گفت: مادر افسوس می خورم مادر شهید هستی نباید انتظار داشته باشی با ماشین سپاه بروم. فرازی بر وصیتنامه سردار برادر جواد آهندوست بسم ا... الرحمن الرحیم وصیتنامه بنده گنه کار خدا (جواد) خدایا احتمالاً سومین باری است که وصیتنامه می نویسم( چون شاید بعد فرصتی نکنم سریع باید بنویسم تو خود میدانی که چند سال است شهادت در راه تو جزو دعاهایم بوده ...
برنده نوبل ادبیات به روایت دوستی قدیمی
جهان در راه خانه او در گلدرز گرین در شمال لندن هستند. او در حالی که رخدادهای یک روز عجیب و غریب را مرور می کند، با سردرگمی می پرسد: آخر چطور همه این ها می دانند من کجا زندگی می کنم؟ همان طور که خودش گفته، تا زمانی که بی بی سی خبر را تأیید نکرد، افتخار نوبلیست شدن از سوی سوئدی ها را به خود نگرفت. پنج شنبه هفته گذشته کازوئو ایشی گورو - نویسنده ای که من 40 سال است از نزدیک می شناسم - برنده ...
مسی در بهترین زمان آرژانتین را نجات داد
وقتی آرژانتین یک بر صفر عقب افتاد و این طور به نظر می رسید که جام جهانی در حال از دست رفتن است، آن هم برای اولین بار بعد از سال 1970، مسی هت تریک کرد. برونکا کلمه مورد علاقه مارادونا بود. یک تیم از لونفاردو، لغت عامیانه از خیابان های بوینس آیرس که جا به جا شده یک کلمه دیگر است. کابرون ، به معنی حرامزاده تبدیل به کلمه ای شده که انگیزه می دهد. اگر از مارادونا بشنوید، هر کاری که در زمین ...
3 سال دیگر در فینال لیگ برتر بسکتبال خواهیم بود/ برای دربی گرگان با یک سورپرایز مواجه خواهیم شد
.... هاشمی تاکید کرد: جدای از عشق و علاقه ای که به بسکتبال دارم باید به این نکته نیز توجه کنید که من یک فرد اقتصادی هستم و بدون هیچ حمایتی وارد عرصه تیم داری در بسکتبال شدم. وی اضافه کرد: با توجه به اقلیم استان گلستان و ارجع بودن کشاورزی نسبت به صنایع دیگر، کار اقتصادی برای ما بسیار سخت است اما یاد گرفتم که با برنامه ریزی پیش بروم اما به طور قطع نیاز به حمایت هم داریم و این ...
پشت پرده پوزخند شیطان
مردی که به زنی اعتماد کرده بود نمی دانست در دام دسیسه ای شیطانی افتاده است. او به دایره اجتماعی کلانتری16 تهران رفت و به کارشناس مشاوره گفت: هنوز ازدواج نکرده ام. مادرم با افتخار از اخلاق و رفتارم جلوِ دیگران حرف می زند و همیشه به پاکی و نجابتم قسم می خورد اما من اشتباهی کرده ام که جوابی برای آن ندارم. حدود هفت ماه قبل، در فضای مجازی، با دخترخانمی دوست شدم. در کمتر از چند روز، احساس ...
شهادت شهید حججی نمایانگر تراز انقلابی گری در ایران است
و آگاه شدن است، شهدا زمانی که بسیاری از مردم در خواب هستند بیدارند و به خداوند وصل هستند زمانی که مردم به دنبال توجیه گناهان خود هستند شهدا اثبات کردند می شود گناه نکرد. وی با تاکید بر اینکه عکسی که توسط داعش از شهید حججی منتشر شد ثابت کرد عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، گفت: شهید حججی دست خدا در آستین بود که اکنون نمایان شد و سال های سال دوستان نادان و دشمنان ضد شهدای مدافع حرم تبلیغ و ...
پاسخی به حاشیه های انتخاب رهبر مهمان ارکستر ملی/ جوانگرایی کردیم
از انتخاب یک جوان به همان دلایل پیش گفته ناراضی نبود که شاهد کلام هم راهنمایی های استادانه ایشان است. به نظر من اگر به ایشان می گفتید شما کسی را انتخاب کن که به عنوان یک هنرمند جوان روی صحنه برود ، ایشان قطعا پاسخ مثبتی می دانند. این آهنگساز پیشکسوت با تاکید بر اینکه شهبازیان به طور حتم با موضوع جوان گرایی مخالفتی ندارد، عنوان کرد: چون فرد دیگری برای حضور در ارکستر اعلام آمادگی نکرده ...
اعتراف قاتلی که جنازه پدرش را در کمد پنهان کرد
بعد هم با چاقو چند ضربه زدم تا مطمئن شوم پدرم کشته شده است. این پسر همچنین در اظهارات اولیه خود گفت: خواهرم از ماجرای قتل بی خبر است، چون او ازدواج کرده و در خانه ما زندگی نمی کند. من بعد از اینکه پدرم را به قتل رساندم و جسدش را در کمد دفن کردم با او تماس گرفتم و گفتم بابا از خانه خارج شده و برنگشته و او هم صبح شنبه برای پیگیری به اداره پلیس رفت. صبح دیروز سرهنگ حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم ...
ماجرای ارتقای شغلی مدیری که سرمایه گذار خارجی را هوا کرد/ نظام اداری باید شخم بخورد
سرمایه گذاری بنشینید، چه کاری انجام می دهید. فکر می کنید چه چیزی می لنگد که باید آن را اصلاح کرد؟ علیشیری: اول اینکه من برنمی گردم. دوم، همان طور که در این بحث ها به شما گفتم، اصلا شرایط اقتصادی، نظام بروکراسی، نظام اداری و راهبردهای توسعه برای فعالیت بخش خصوصی داخلی فراهم نیست. وقتی شما بعد از 3 سال کار بر پایه یک گرایش و علاقه شخصی خودتان روی قانون مشارکت عمومی و خصوصی کار می کنید و ...