سایر منابع:
سایر خبرها
مارکوپولوی فوتبال ایران که 45 روز در پارک خوابید
بعد مارادونا یا رومانیو می گفتند. هر سال که ستاره ای به فوتبال معرفی می شد نام او را بر من می گذاشتند. حتی در کلاس چهارم یا پنجم ابتدایی که بودم در مسابقات رسمی بزرگسالان بازی می کردم. از این طرف درسم هم خیلی خوب بود از لحاظ خانوادگی مشکل مالی نداشتیم اما پدرم هم دست و دل باز نبود و چون قدیمی بود بیشتر سعی می کرد پول جمع کند تا اینکه خرج کند. خیلی ها می گویند هنوز چقدر مو داری! به خاطر ...
مثله کردن جسد آزارگر همسر پس از نبش قبر
با دست خفه اش کردم. ابتدا جسدش را همان جا رها کردم و متواری شدم اما روز بعد برگشتم و در باغ دفنش کردم. چهل روز بعد، راحله دستگیر شد و من به باغ برگشتم و جسد را از دل خاک بیرون آوردم، مثله کردم و در چند جا انداختم. او در آخرین دفاع خود با بیان این که مهران در مراسم عروسی او نیز شرکت کرده بود، درخواست بخشش کرد و گفت: من حاضرم دیه درخواستی را پرداخت کنم تا از زندان آزاد شوم. از اولیای دم و قضات تقاضای بخشش دارم. حکم دادگاه بزودی صادر می شود. گردآوری: گروه خبر سیمرغ seemorgh.com/news منبع: جام جم آنلاین ...
جوان 60 کیلویی هزار کیلو جگر داشت/ ماجرای تحریم یک رزمنده برای رفتن به جبهه، از سوی امام
اینجا هستند برادرانم هستند اما این مجروح برادر خونی من است. وضعیتش آنقدر وخیم بود که سریع به اتاق عمل بردند. چند دقیقه بعد دکتر اطلاع داد محمد فوت شده است. احمد به همراه برادر دیگرم به مادر خبر دادند که به بیمارستان بیاید. فاصله زیادی از خانه تا بیمارستان نبود. مادر که رسید گفتیم فقط یک مجروحیت کوچک است. به محض اینکه خواست محمد را ببیند یک افسر با قنداقه تفنگ به سرش کوبید. مادر می گوید: با ...
ناگفته های مرد شماره 2 جنایت کهریزک
دلایلی انصراف دادم. چرا انصراف دادید؟ تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم. در کنکور سال 1377 جزء رتبه های اول شدم و رشته حقوق دانشگاه تهران را انتخاب کردم. پس از شش ماه در دو نهاد بورسیه شدم، اول دانشکده وزارت اطلاعات (امام باقر) در رشته ضدجاسوسی و دوم هم دانشکده علوم قضایی. از تحصیل در دانشکده وزارت اطلاعات منصرف شدم. این بار چرا انصراف دادید؟ چون هم زمان شد ...
12 خاطره از نبرد شهید کاوه
تنظیم شده است: 1- یک دسته مسلح از اراذل و اوباش کومله و دموکرات بی هوا و به نامردی به یکی از دهات حوالی مهاباد ریخته و قتل و غارتگری کردند و چند دختر جوان رو هم ربودند. خبر خیلی سریع به محمود کاوه در مقر رادیویی لشکر ویژه شهدا رسید به محض شنیدن این خبر، رگ گردن محمود برآمد و سریع رفت توی محوطه و بخشی از نیروهایش رو سازماندهی کرد از اونهایی که مرد راهپیمایی جنگی در شب بودند و راه چند روزه تو ...
قاتل: مقتول به همسرم تجاوز کرده بود/ فکر می کردم در ایران برای این قتل مجازات نمی شوم
قصاص متهم را کردند و قضات از آنها خواستند به دلیل اینکه هویتشان برای دادگاه به صورت دقیق احراز نشده است، در نزدیک ترین زمان برای دادگاه مدرکی ارئه دهند. سپس نوبت به رضا رسید؛ او با قرارگرفتن در جایگاه گفت: قبول دارم که اکبر را به باغ کشاندم و با او درگیر شدم اما او را به قتل نرساندم. فردای آن روز هنگامی که به باغ رفتم، متوجه شدم اکبر فوت کرده؛ برای اینکه دچار مشکل نشوم جسدش را مثله کردم. ...
خروج غیرقانونی اسناد ساواک توسط "ابراهیم یزدی"
اندازه در این کار فعال بودند و آقای ابراهیم یزدی نیز فعال بود و بالاخره آنها کاری کردند که محاکمه هویدا به تاریخ بعد از برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین به تأخیر افتد... متوجه توطئه شدم و دریافتم آنها با محاکمات قلابی و سرهم بندی شده میخواهند مثلاً دو سال آقای هویدا را در حلقوم ملت ایران با خیمه شب بازی نگه دارند و مدت محاکمات را به عناوین عدم تکمیل پرونده و عدم شهود معین و عدم صحت ...
ادامه زنجیره "رسوایی های جنسی" در هالیوود
13 ساله به نام سامانتا گایمر در خانه جک نیکلسون هنرپیشه آمریکایی، اعتراف کرد. او پس از 42 روز حبس به طور موقت از زندان آزاد شد. او برای فرار از مجازات 50 سال زندان که دادستان تقاضا کرده بود، پیش از اعلام حکم دادگاه به فرانسه گریخت و از آن پس در فرانسه به فعالیت های خود ادامه داد. در سال های بعد، سه زن دیگر پولانسکی را متهم به تجاوز جنسی کردند. بعد از ...
هق هق مظلومانۀ یک مادر
را که ریشه در اختلافاتی قدیمی داشت برعهده گرفت و بدین شکل بود که این جنایت رنگ و بوی خانوادگی به خود گرفت. حالا 20روز از این جنایت می گذرد و سعید به اتهام قتل خواهر و دامادشان در زندان به سر می برد و مادر این خانواده که سال ها پیش از همسرش جدا شده و با دو جگرگوشه اش زندگی می کرده است 20 روز است که به تنهایی زندگی جدیدش که خالی از عناصر حیاتی شده را مزه مزه می کند و دو دختر دیگرش هم پس از ...
نوجوانان خشن تر شده اند
سلامت نیوز :از روزی که سمیه و شاهرخ 16 ساله با انگیزه ازدواج خواهر و برادر کوچک تر سمیه را کشتند تا مهر امسال که پسری 13 ساله، ملیکای هشت ساله را به خاطر سرقت گوشواره هایش به قتل رساند، دو دهه می گذرد. به گزارش سلامت نیوز، جام جم نوشت: در این مدت، قتل ستایش، دختر شش ساله افغان توسط امیرحسین 16 ساله با انگیزه آزار و اذیت نیز رخ داد و اکنون امیرحسین فقط چند روز تا طناب دار فاصله دارد ...
روایت هایی از تلاش برای نجات نوجوانان محکوم به اعدام
؟ مگر نه اینکه ما با امضای کنوانسیون حقوق کودک متعهد شده ایم مفاد آن را اجرا کنیم؟ کودکی را که در پانزده سالگی مرتکب قتل شده تا هجده سالگی در زندان نگه می داریم و بعد چوبه دار برایش مهیا می کنیم. هیچ فکر کرده ایم در این سال های انتظار برای چوبه دار پشت میله های زندان بر این کودک چه می گذرد؟ لیلا ارشد، فعال مدنی، اینها را می گوید اما علاوه بر اینها می خواهد از عشق، از بخشش، از عطوفت و ...
سرنوشت نخبه ریاضی با پزشکی قانونی گره خورد!
.... علی که دانش آموز نخبه ریاضی است، افزود: شب حادثه از تولد پدرم برگشته بودم که وحید زنگ زد و علاوه بر فحاشی، یک میلیون تومان پول خواست. قبول نکردم. او هم پس از تهدید گفت بیا دم در مشکل را حل کنیم و اگر نیایی غیرت نداری. می دانستم چاقو دارد. برای ترساندنش، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و پایین رفتم. صد متر دورتر از خانه، وحید به سمتم آمد و شروع به فحاشی کرد. سپس چند پاره آجر به سمتم ...
6 روز زندگی با جسد همسر تا برادرکشی به دلیل اختلافات مالی+فیلم
از شش روز زندگی با جسد همسرش، ماجرا را به پدرش گفت و همراه او به کلانتری رفت تا تسلیم شود. بررسی های اولیه نشان می داد زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده و به نظر می رسید چند روزی از مرگش می گذرد. با هماهنگی قضایی جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد. تحقیقات اولیه قضایی نشان می داد مقتول در آپارتمان دیگری در همان طبقه همراه شوهرش که معتاد شیشه ای است زندگی می کرده و ساعاتی پیش شوهر او با ...
جنایت مرموز درمسیر مشهد - تهران
نکردی؟ جرأت نداشتم. سابقه داری؟ چندین سال قبل مادرم از من به خاطر سرقت وسایل خانه اش شکایت کرد و 13 روز به زندان افتادم. چرا مادرت با تو مشکل داشت؟ من با مادرم مشکل داشتم. پدرم فشار خون بالا داشت و مادرم با اینکه موضوع را می دانست یک کیلو کیک جلویش گذاشت که او خورد و فوت کرد. او عامل قتل پدرم است. شغلت چیست؟ دستفروشم و در ...
متهم: مقتول مهدورالدم بود
زمین افتاد. پس از آن هر دو به خانه برگشتیم، اما بعد متوجه شدم فردای آن روز شوهرم همراه دوستش جسد غلام را در همان باغ دفن کرده اند. بعد از این اظهارات، مأموران به آدرس باغ محل جنایت رفتند، اما با گودالی روبه رو شدند که جسدی در آن نبود. به این ترتیب فؤاد 32 ساله بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او به مأموران گفت: غلام را کشتم چون مزاحم همسرم می شد و به او تجاوز کرده بود. متهم در توضیح ماجرا ...
در سر دونالد ترامپ چه می گذرد؟
. فکر می کنم که عبارت متقابل، عبارت بسیار خوبی است. اگر کسی ما را 50 درصد شارژ کند، ما هم باید او را 50 درصد شارژ کنیم . تقریبا یک سال پس از حیرت آورترین انتخابات آمریکا در چند دهه گذشته، ناظران اعتراف می کنند که هنوز از شوک رسیدن ترامپ به دفتر ریاست جمهوری آمریکا بیرون نیامده اند، اما واقعیت این است که نباید شوکه شوند، چراکه اقدامات او کاملا با جهان بینی اش سازگاری دارد. به اعتقاد ...
وقتی وارد خانه دوستم شدم برادرش مرا آزار داد و فیلم گرفت / حبیب را باید می کشتم
خانه نبود و برادرش حبیب مرا به خانه دعوت کرد.وقتی وارد خانه دوستم شدم برادرش مرا آزار داد و از جنایت سیاه فیلمبرداری کرد. از آن روز به بعد حبیب تهدیدم می کرد اگر به شوهرم حرفی بزنم فیلم را درشهریار پخش میکند و آبرویم را می برد. تا اینکه بعد از مدتی ماجرا را با شوهرم فاروق در میان گذاشتم. فاروق مجبورم کرد با حبیب تماس بگیرم و او را به خانه مان دعوت کنم. این زن ادامه داد: وقتی حبیب به خانه ...
رفتاری صادقانه یا حرکتی جاه طلبانه
تاریخ جهان پر از فراز و نشیب است و ایران نیز از این سیر مستثنی نیست و کسانی که تاریخ را می سازند و البته بعد آن را بازگو نموده یا می نگارند عمدتا کنشگران سیاسی، فرهنگی و یا اجتماعی و... هستند که با افکار و اعمال خود نبض جامعه را دست گرفته و پویشی مردی و جوشش اجتماعی را رقم می زنند که البته این خود کارکردی از کارکردهای اشخاص برجسته اجتماع است اما در این رهگذر آنچه نباید فدا شود حقیقت است حقیقتی که ...
علی نصیریان: برای استقبال از مصدق تا فرودگاه مهرآباد دویدیم/ به دکتر شریعتی گفتم سخنرانی تان از نمایشی ...
خیابان ایستادیم و مرحوم مصدق را دیدیم. بعد از 28 مرداد از اواسط دهه 30 جامعه کمی به سمت هنر رفت و شروع به نقد جامعه از زبان هنر کردند. در همین سال ها من وارد تئاتر شدم. تئاتر جدید ما از اواسط دهه 30 یعنی از سال 35 به بعد شروع شد و من و کسانی که کلاس های تئاتر رفته بودیم و در هنرستان هنرپیشگی درس خوانده بودیم، جمع شدیم و شروع بکار کردیم یک فرد ارمنی به نام آقای سرکیسیان ما را جمع کرد و به صورت یک ورک ...
نخبه ریاضی خواستگار مادرش را کشت
به گزارش شهروند، ماجرا به روز 15مرداد سال 95 برمی گردد. آن روز مرد 32ساله ای به نام حسین، با ضربه چاقو به قتل رسید. بلافاصله موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و آنها برای بررسی موضوع راهی محل حادثه در یکی از خیابان های رباط کریم شدند. با حضور ماموران و تحقیق از شاهدان مشخص شد که حسین پس از درگیری با یک پسر نوجوان به نام امیر، کشته شده است. بنابراین تحقیقات در این رابطه آغاز و ...
چند روایت از تلاش مجاهدین خلق برای فریب امام خمینی (ره)
...، اطلاع یافته بود. امام خمینی(ره): او [نماینده مجاهدین خلق] آمده بود تا مرا گول بزند! امام پس از پیروزی انقلاب و در چهارم تیرماه سال 1359 طی یک سخنرانی با اشاره به ماجرای ملاقات نماینده سازمان مجاهدین خلق با ایشان در نجف، از عبارت آنها آمده بودند مرا فریب دهند استفاده کردند و فرمودند: من در نجف بودم؛ اینها آمده بودند که مرا گول بزنند. بیست و چند روز [...] آمد در یک جایی ...
مصاحبه خواندنی و قابل تأمل با قاضی کهریزک
...> درباره قتل زهرا کاظمی چطور؟ درباره این پرونده بی اطلاع هستم. تابستان سال 88 شاهد برگزاری دادگاه علنی چهره های شاخص اصلاح طلب بودیم که پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده بودند. برگزاری آن دادگاه ها به آن شکل به پیشنهاد چه کسی بود؟ تصمیم دادسرای تهران بود. هدف این بود که چون تحرکات ضدامنیتی سال 88 به صورت زنجیره ای از اقدامات غیرقانونی اشخاص مؤثر سیاسی، رسانه ها ...
دختر معتاد با گریه هایش راهی برای این معضل گشود
روزنامه به وجود آورده بود و من در دفتر یادداشت هایم اشک های سرشار از پشیمانی آن دختر دانشجو را به عنوان مبنای تاریخی و عاطفی آغاز درمان معتادان تعیین کردم. دختری که روز قبل از اعلام قانونی درمان معتادان خبر خودکشی اش را در میان گزارش های حوادث دیدم و این بار من بودم که به خاطرمرگش اشک در چشم هایم جوشید. جنازه اش را در گوشه اتاق یک خانه متروک پیدا کرده بودند. اما اکنون با گذشت 20 سال از آغاز ...
کودکانی که از مهر جاماندند
کار شدم اما الان با گذشت دو سال بازهم دوست دارم به مدرسه بروم. کار از مدرسه دورم کرد جلال احمدی دانش آموز پایه هفتم دبیرستان خوشی نیز به ایسنا، گفت: مشکلات مادی و فقر سبب شده بود تا مادرم در خانه های مردم مشغول به کار شود، بنابراین دیگر طاقت نیاورده و خودم هم مدرسه نرفته و در سبزی فروشی مشغول به کار شدم. وی ادامه داد: پدرم بر اثر بیماری جان خود را از دست داده و من ...
جدال یک زن با سرما در بی خانمانی/ امرار معاش با جمع کردن ضایعات سطح شهر
سخت است. اوایل شب بود در پارک دانشجو متوجه چادر مسافرتی می شوم که زنی تنها در آن می باشد ابتدا فکر کردم مسافر است ولی بعد از چند لحظه متوجه شدم که او تنها می باشد و در این شبها و روزهای سرد در این چادرمسافرتی گذران زندگی می کند، علتش را می پرسم می گوید همسرم ام اس دارد در خانه پدریش زندگی می کردیم از ما شکایت کردند منزل ما را از طرف دادگاه به دستور قاضی پلمپ کردند همسرم با آن حال خراب ...
اولین و آخرین شکارم آهو بود
پا می زند؛ آن قدر که خودش و دو بره آهوی درون شکمش جان می دهند. این نخستین باری است که دل شکارچی می لرزد: تا به آن روز شکاری نزده بودم که بالای سرش شاخ نباشد. قبلا آهو زنده گیری کرده بودم؛ ولی وقتی که دیده بودم ماده است، رهایش کرده بودم. آن روز از دور که دیدمش، به نظرم بره آهو آمد؛ چون خیلی ریز اندام بود؛ اما وقتی رفتم بالای سر لاشه اش، فهمیدم ماده بوده و دوقلو حامله. واقعا متاثر شدم. ...
ماه عسل
فعالیت سیاسی به زندان رفته است، اما این دفعه به خاطر من او را دستگیر می کنند. روز خواستگاری به او گفتم من در مدرسه کار می کنم و در فعالیت های سیاسی با دوستانم همکاری دارم. او هم گفت من تصمیم دارم بعد از این که ماه عسل رفتیم مادر شوم. در سیزده رجب، روز تولد حضرت علی (ع) عقد کردیم و همان روز با برگزاری یک مهمانی ساده به طبقه سوم نیمه ساخته شده خانه پدرم ر فتیم. در انتظار اذان صبح، نماز می ...
از 6 سالگی کار کردم
زمان سید حسین نصرخریداری شده بود، فعالیت های گروه های سیاسی در دانشگاه، ترورهای سیاسی سال 60 یاد کرده و ماجرای دو موتور سوار که برای ترور رییس دانشگاه صنعتی شریف آمده بودند را چنین شرح داده است: سرکوچه پیاده شدم و به سمت منزل که کوچه ای سربالایی است، حرکت کردم. هوا هنوز روشن بود. زنگ خانه را زدم، ناگهان دو جوان موتور سوار با شتاب به من نزدیک شدند. یکی از آنها از روی موتور ...
به هاشمی گفتم تند می روید، خبرگان را از شما می گیرند/ احمدی نژاد یکباره عوض شد
طوفان شدیدتر اوت می شود. * همان رها کردن. چرا رسیدگی نشد؟ بطور مثال من در دفتر شما تخلفی می کنم و کارمند شما هستم، دو حالت دارد یک وقت است با تذکر درست می شود، یک وقت است نمی شود، می سپارید به کسانی که به تخلف ما رسیدگی کنند. دادستان کل کشور چندبار مصاحبه کردند و گفتند که ایشان پرونده دارد. اما بعد از 4 سال اصول گرایانی از ایشان حمایت کردند چرا بعد از همان 9 روز خانه نشینی، اصولگرایان صریح ...
علی نصیریان: بازیگری را با همه درد و رنج هایش خیلی دوست دارم
مهرآباد می دویدیم تا به استقبال آقای مصدق برویم که نرسیدیم و در کنار خیابان ایستادیم و مرحوم مصدق را دیدیم. بعد از 28مرداد از اواسط دهه 30 جامعه کمی به سمت هنر رفت و شروع کردند به نقد جامعه از زبان هنر. در همین سال ها من وارد تئاتر شدم. تئاتر جدید ما از اواسط دهه 30 یعنی از سال 35 به بعد شروع شد و من و کسانی که کلاس های تئاتر رفته بودیم و در هنرستان هنرپیشگی درس خوانده بودیم، جمع شدیم و شروع بکار ...