سایر منابع:
سایر خبرها
همسر مجری سرشناس تلویزیون: دست بزن داشت!
. در همان روزها مشاجره ای سخت میان ما درگرفت که همسرم همچون گذشته دست به روی من بلند کرد و در این درگیری بشدت مجروح شدم. شکایتم از آقای مجری باعث شد که رابطه مان برای همیشه قطع شود و بعد از سال ها دوباره پا در دادگاه های مختلف گذاشتم. حالا همسر مجری سرشناس در میانسالی راهی دادگاه شده تا شاید بتواند حق و حقوق از دست رفته اش را از همسرش پس بگیرد. وقتی وارد شعبه 276 شد، قاضی او را ...
شهادت او اکسیر عشقی بود که خدا به ما عطا کرد
فامیل نظرشان این بود که دختر باید زود ازدواج کند و تحصیل به درد دختر نمی خورد ولی پدر ما نظرش فراتر از این حرف ها بود حتی به خاطر ادامه تحصیل ما بود که از روستای چشمیدر به مریوان آمدیم. وقتی دانشگاه قبول می شدیم خیلی خوشحال می شد و می گفت: به شما افتخار می کنم. این برای ما خیلی باارزش بود. از همان بچگی ما را به فرایض دینی تشویق می کرد. پدرم عزت نفس بالایی داشت. زندگی در کنار پدرم همیشه ...
این مردان همسرشان را کتک می زنند!
نظرشان نادرست یا حتی ظالمانه است، ایستادگی کنند. می ترسند ترس از آینده باعث می شود قربانیان در رابطه ای ناسالم بمانند. ازدواج به دلیل ترس از ماندن در خانه پدر، ترس از تنها ماندن، ترس از مسخره شدن به خاطر تجرد در سن بالا و. . . قطعا تبعات خوشایندی نخواهد داشت. به خاطر ترس به خانه بخت رفته اند افرادی که از سر ترس ازدواج می کنند، حتی اگر خودشان هم ندانند ...
اظهارات مردمشهدی که پسر9ساله اش را از ارتفاع 30متری پل عابر به خیابان پرت کرد - حرفهای مادرمقتول
یکدیگر زندگی کردیم از آن به بعد و در طول حدود هفت سال که از ازدواجمان گذشت، مدام یا حکم جلب مرا می گرفتند یا به خاطر مهریه شکایت می کردند! حضانت فرزند بعد از طلاق با تو بود؟ بله! وقتی بعد از یک سال از زندان آزاد شدم از طریق دادگاه حضانت فرزندم را گرفتم ولی در هفته دو روز علی را به آن ها تحویل می دادم. چرا او را کشتی؟ وقتی از زندان آمدم معتاد شدم، بیکار هم بودم! از سویی بچه از نظر ...
قاتل اهورا را ببینیم او را می کشیم
تعدادی از زندانیان در زندان لاکان رشت اعلام کرده اند در صورت مواجه شدن با قاتل شیطان صفت اهورا قاسمی ، او را خواهند کشت. اوایل هفته گذشته خبر تجاوز و قتل کودک 2/5ساله رشتی در رسانه ها بازتاب گسترده ای پیدا کرد. ماجرا از این قرار بود که زن جوان که حدود یکسال است از همسرش جدا شده و حضانت فرزندش را بر عهده دارد با مردی به نام مجتبی که شرایطی مشابه زن جوان دارد در فضای مجازی آشنا می شود ...
متهم: به خاطر فرزندانم مرا آزاد کنید
مردی که 14 سال قبل در جریان یک نزاع در پارک جمشیدیه مرتکب قتل شده بود، بعد از جلب رضایت اولیای دم موفق به رهایی از حبس شد. او که بعد از آزادی از زندان ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده بود روز گذشته از جنبه عمومی جرم به میز محاکمه بازگشت. به گزارش خبرنگار ما، اواخر پاییز سال 82، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک پسر 20 ساله ای به نام محسن در یکی از بیمارستان های شهر باخبر و راهی محل شدند ...
اعترافات مردی که پدر و نامادری اش را کشت و به آتش کشید
پدرم ازدواج کرد و از همسر جدیدش صاحب فرزند شد و من کنار مادرم ماندم. بعد از چند سال خودم ازدواج کردم ولی زندگی خوبی نداشتم و اعتیاد پیدا کردم و همین باعث شد از همسرم جدا شوم و دوباره پیش مادرم برگشتم اما بعد از مدتی با مادر و خواهرانم به مشکل برخوردم و پیش پدرم رفتم. در خانه پدری بودن هم خیلی خوب نبود و با او هم دچار اختلاف شدم. متهم گفت: پدرم مرتب به من می گفت باید سر کار بروی و نباید ...
اخبار حوادث
باعث آشنایی مان شد و بعداز چند ماه با هم ازدواج کردیم. من و همسرم هردو بیکار بودیم. گاهی مواقع خانواده ام هزینه زندگی مان را تامین می کردند اما بعد از مدتی کمک هایشان قطع شد. تصمیم گرفتیم با برداشتن ساکی در سطح شهر پرسه بزنیم و با رفتن نزد مردم وانمود کنیم مسافر هستیم و سارقان کیف پولمان را زده اند. به همین خاطر پولی برای بازگشت به شهرمان نداریم. با این ترفند از مردم پول می گرفتیم و هزینه مواد می ...
با پدرم و در زمان چرای گوسفندان تمرین می کردم/عشایری را به خانه شهری ترجیح می دهم
از حضور در باشگاه سبب علاقه به این رشته ورزشی شد. با پدرم که به چرای گوسفندان می رفتیم تمرین می کردم و پدرم تصور می کرد من دیوانه شده ام و مدام به من می خندید. از پدرم خواهش می کردم کف دست خود را نگه دارد که من به آن ضربه بزنم و او هم با خنده قبول می کرد. بعد از ازدواج مشکلی برای ادامه فعالیت های ورزشی نداشتید؟ پدر من هنوز عشایر است ولی مدتی است در شهر زندگی می ...
تصاویر: اولین زن لژیونر دوچرخه سواری ایران
با کلی ترس و لرز تمرین می کنیم. البته همسر من هر روز با ماشین پشت سر من حرکت می کند و مرا اسکورت می کند که اتفاقی برایم نیفتد. همه پیشرفت های من بعد از ازدواج بود برخلاف مشکلاتی که برای بسیاری از ورزشکاران خانم کشور افتاده است و به سبب آن مشکلات و اختلافات شخصی با همسرشان به رسانه ها هم باز شده است ماندانا و همسرش آقای حمید خمسه که مربی او هم هست همه جا همپا و هم قدم هم ...
اظهارات مردی که پسرش را به کام مرگ فرستاد
از سوی دیگر هم من مرتضی را دوست نداشتم و نمی خواستم با او ازدواج کنم ولی آن زن که دوست یکی از آشنایان مادرم بود با رفت و آمدهای زیاد اصرار به این ازدواج داشت. هر چه گریه کردم و گفتم قصد ازدواج ندارم فایده ای نداشت چرا که آخرین فرزند خانواده بودم و مادرم فکر می کرد آن جوان مرا خوشبخت می کند. مادر داغدار آه سردی کشید و ادامه داد، یک سال قبل از ازدواج من، پدرم به دلیل بیماری ریوی فوت کرد و من برخلاف ...
بررسی شرایط زمینه ساز طلاق
خانواده و ازدواج بسیار مهم است. اسلام و اهل بیت به رعایت حریم زناشویی ما را سفارش کرده اند. من به خاطر این اعتقادات بیشتر از 20 سال صبر کردم، کاش همسرم هم مانند من به این چیزها عقیده داشت، آن وقت هیچ گاه ما به طلاق نمی رسیدیم. یکی دیگر از مصاحبه شونده ها می گوید: اگر زن و مردی اصول اخلاقی را که دین سفارش می کند، رعایت کنند، هیچ گاه زندگی آنها به جدایی نمی انجامد . 8. بستر تغییرات اجتماعی و ...
جنون پشت شیشه/بررسی تجاوزهای روزهای اخیر به کودکان
اخبار کودک آزاری ها، مردم را نگران و جری کرده است. نگاه مردم به نگاهی مراقب تبدیل شده و از خود می پرسند به راستی به چه کسی می توان اعتماد داشت؟ مادر اهورا می گوید که باور نمی کردم شوهرم متجاوز و قاتل فرزندم باشد. اهورا او را دوست داشت و حتی وقتی مجتبی قصد بیرون رفتن داشت، اهورا گریه می کرد که مرا هم با خودت ببر! این زن جوان که ابتدا همسر خود را به عنوان متجاوز کودکش نمی پذیرفت و از او ...
7 روز اغما در سردخانه!
و فرزند شهیدان غریبی: زینب غریبی خواهر سه شهید مهدی، لیلا و طیبه غریبی هستم. تنها فرزندی هستم که از پدر شهیدم باقی مانده و سعادت نداشته ام که با پدرم شهید غلامعلی غریبی به شهادت برسم. خانواده ما در 12 فروردین سال 64 به شهادت رسیده اند. به اینکه خواهر سه شهید و فرزند شهید هستم افتخار می کنم همیشه به همه بچه هایم که آن موقع نبودند می گویم این آزادی و امنیتی که در کشور برقرار است؛ مدیون شهدا هستید ...
همسرکشی تازه عروس
کردند و بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند. صبح دیروز زن و مرد جوان از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار -واعظی و حسینی- تشکیل جلسه داده بود انتقال یافتند و پای میز محاکمه ایستادند. در آغاز جلسه بازماندگان حسین- 30 ساله- و مادربزرگ 70 ساله اش به نام جمیله خواستار قصاص هر دو متهم شدندسپس سعیده (عروس جوان) در برابر ...
علی نصیریان: برای استقبال از مصدق تا مهرآباد دویدم
شده است. خودشان هیچ وقت دوست نداشتند که بازی کنند؟ نه. آن اوایل ازدواجمان یک نقش کوتاهی بازی کرد ولی بعد گفت دوست ندارم ادامه بدهم. در سال های میانی زندگی که همه جا مورد توجه بودید برای همسرتان دشواری نداشت؟ همسرم خیلی درک خوبی از کار من دارد و خیلی خوب با من مدارا کرده است و در تمام این سال ها مواقعی بود که بیشتر از خانواده در کنار گروه بودم همسرم تحمل ...
اهورا خوابید؛ بدون لالایی و قصه/ محاکمه یک مادر در سینه ی قبرستان/ تصاویر
درآورده بوده و بیست وچند سال با مستخدمی در مدرسه روستا تلاش کرده پسری خوب تربیت کند و حدود دو سال وقتی عروسش در کنار پسرش کار می کرد از اهورا مراقبت می کرد و بعد از طلاق هم حاضر به نگهداری از او بوده. او هم مانند بسیاری از حاضران می گوید که المیرا زندگی ما را تباه کرد و اهورا را از خودش و ما گرفت. دختری آرام می گوید؛اهورا زنده هم می ماند زندگی خوبی نداشت چون یا پدر نداشت یا مادر. ...
داستان گرم و دلنشین هستی+عکس
فرزند دارم، یکی همین دخترم است که اسمش هستی است و شش سال دارد و امسال پیش دبستانی می رود. یکی پسر دارم که اسمش آرتین است و یک سال و چهار ماه سن دارد. خودم مبتلا به بیماری دیابت هستم و در شهرداری دهدشت مشغول رفتگری ام. همسرم هم خانه دار است. 9 سال است که ازدواج کرده ایم. با وجود اینکه فقط 30 سال دارد اما غبار روزگار روی چهره اش نشسته. از زندگی این سال هایش می گوید و رنجی که بر او گذشته ...
ادعای عجیب قاتل بی رحم در دادگاه تهران+ عکس
رفته بود بازداشت شد. وی به قتل Murder اعتراف کرد و گفت: 12سال قبل مادرم و پدرم از هم جدا شند. من و سه خواهرم با مادرمان زندگی می کردیم تا اینکه پدرمان با اکرم ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. من هیچ وقت دل خوشی از پدرم نداشتم. دوسال قبل ازدواج کردم اما زندگی ام دوامی نداشت و مجبور شدم 114 سکه به عنوان مهریه به همسرم بپردازم و از او جدا شوم. به خانه پدرم رفته بودم که متوجه بد رفتاری های پدرم ...
زنم دخترمان را خونه مادرش می گذاشت و دنبال یللی تللی می رفت!
بودیم و برای همدیگر می مردیم. از عهدۀ بزرگ کردن دخترکوچولویم برنمی آمدم اگرچه دخترم برای مادرش دل تنگی نمی کرد چون حس مادر و فرزندی به هم نداشتند. مدتی گذشت. به توصیۀ مادرم، تصمیم گرفتم زن بگیرم. به خواستگاری دختر یکی از اقوام دوست پدرم رفتیم. این خانواده در روستایی نزدیک مشهد زندگی می کنند. این بار خانواده ام اجازه ندادند هیچ نظری بدهم. با عجله و بدون هیچ شناختی تن به این ازدواج دادم ...
عروس 14 ساله بود / مرتضی چشم نداشت پس از جدایی ازدواج کنم و!!!
... از تعجب چشمانم گرد شد چرا که من 14 سال بیشتر نداشتم و اصلا از ازدواج و خانه داری چیزی نمی فهمیدم از سوی دیگر هم من مرتضی را دوست نداشتم و نمی خواستم با او ازدواج کنم ولی آن زن که دوست یکی از آشنایان مادرم بود با رفت و آمدهای زیاد اصرار به این ازدواج داشت. هر چه گریه کردم و گفتم قصد ازدواج ندارم فایده ای نداشت چرا که آخرین فرزند خانواده بودم و مادرم فکر می کرد آن جوان مرا خوشبخت ...
محاکمه نوعروس در پرونده جنایت محله جماران +عکس
درخواست قصاص در ملأعام در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد. ناهید 29 ساله، مشاور ازدواج، با قبول اتهام مشارکت در قتل اکرم و ایراد جرح عمدی به شوهرش، گفت: یک سال پس از عروسی مان متوجه شدم شوهرم با زنان دیگر ارتباط دارد. قهر کردم و به خانه پدرم رفتم. قصد طلاق داشتم اما وحید راضی نبود. ساعت 8 صبح روز حادثه برای برداشتن وسایلم به خانه ام رفتم. شوهرم ...
سنت شکنی در شهر بیوه های هند
کیلومتری دهلی نو شرکت کرده بود، گفت که وقتی شوهرم مرد، مرا از خانه بیرون انداختند. وی افزود: اعضای خانواده فکر می کردند که باعث این بدبختی من هستم و تقدیر مرا به این شهر مقدس آورد تا در این شهر به زندگی ام پایان دهم. انو باردواج یکی دیگر از زنان بیوه که در مراسم ازدواج این زوج در معبد گوبینات شرکت کرده بود، گفت که پس از مرگ همسرم زندگی بسیار دشواری را سپری کردم و بیشتر روزها برای زنده ماندن ...
شهید مدافع حرمی که رفت تا انتقام سیلی مادر را بگیرد/ حسین هریری نام جهادی سید عمار را در تاریخ ثبت ...
چهارماهه نامزدی اش می گوید که برای او یک عمر گذشته است. فصل مشترک زندگی شما و شهید هریری به چه شکلی رقم خورد و چطور با هم آشنا شدید؟ شهید کارمند پدرم در بخش بازرسی قطار شهری و بازرسی قطار متروی مشهد بود. از طرفی پدر من و ایشان هشت سال با یکدیگر رفیق بودند و همدیگر را می شناختند. همین طور در هیئات مذهبی حسین آقا با برادرم دوست شده بودند. مادر آقا حسین در مراسم روضه ای که در ...
زنان کولبرند؛ اما برای آب
بعد از ازدواج زیر یک سقف نگه می دارد. رستم می گوید: روستای ما صد نفر جمعیت دارد اما اگر نگاه کنید چندتا خانه بیشتر نیست. همه با هم زندگی می کنند. و نصرت ا... دوباره تکرار می کند: این از ضعیفی ماست...نداریم...در خانه های ما حیوان وحشی هم زندگی نمی کند بس که خراب است. ما هم از مجبوری اینجا زندگی می کنیم. فقط خدا خودش کمک می کند که زنده ایم. یک بار داخل همین خانه، یک مار، زن من را نیش زد؛ فقط خدا کمک ...
بعضی افراد از دست دادن با آنها ابا دارند
باشیم در نظم عمومی شهر شیراز خلل بزرگی وارد خواهد شد؛ ولی هنوز بعضی از مردم از ما فرار می کنند؛ هر چند که عده زیادی نیز شغل ما را درک می کنند. او به یکی از خاطراتش اشاره و می گوید یکی از همسایگان ما که بعد از فوت پدرش به واسطه غسل دادن جنازه شغل من را فهمیده بود، برخورد و رفتار او و خانواده اش با خانواده من و همسرم به طور کامل تغییر کرد و نهایتا با خانواده من قطع رابطه کرد. این غسال ...
ثبت لحظاتی که شور عشق را در دل ها جاری می سازد/ دردهای دل خانواده های شهدا تأمل برانگیز است
... در این لحظه آخرین فرزند شهید شیرعلی سلطانی به پشت تریبون آمد و گفت: پدر من در سن 17 سالگی ازدواج کرد و در سن 32 سالگی به شهادت رسید و حاصل ازدواج او 5 فرزند بود که من آخرین فرزند این خانواده هستم؛ من 40 روز بعد از شهادت پدرم به دنیا آمدم یعنی هیچگاه نه پدرم مرا دید و نه من او را دیدم و مادرم27 ساله بود که 5 فرزند را به بهترین وجه تربیت کرد اما می خواهم بگویم تا همه دنیا بدانند که خانواده ...
برنامه ساواک، خرد کردن خانواده زندانیان سیاسی بود
بهبهانی رفته بودند. مجلسی که علمای بزرگ در آن شرکت می کردند. ظاهراً پدرم یکی از کسانی بود که بعد از جلسه آن روز در منزل آقای بهبهانی مخفی می شود و حتی خود ایشان نیز از پدر مراقبت می کند. آن شب پدر را از خانه آقای بهبهانی به منزل دیگر علمائی که در آن مجلس حضور داشتند، خانه به خانه می برند تا دست مأموران رژیم به ایشان نرسد. به طوری که یک شب و یک روز اصلاً به محله امامزاده یحیی -که محل زد ...
سلاخی داماد توسط عروس و پسرعمو
بود به خانه برگشته و در را قفل کرده است. پسرم می خواست در را با پیچ گوشتی باز کند و وارد خانه شود که به او گفتم چند دقیقه ای صبر کند تا خودم را به خانه او برسانم. اما وقتی به خانه آمدم با در باز روبه رو شدم. جنازه خونین پسرم و مادر همسرم در خانه افتاده بود. به دنبال اظهارات این مرد فرضیه جنایت از سوی عروس خانواده قوت گرفت. تلاش برای ردیابی شیرین آغاز شده بود که پلیس دریافت این زن همراه ...
یک عاشقانه آسمانی
مهم است، اینها چه جوری عمل می کرده اند. از این رو روایت این بخش از زندگی شهدا در ادبیات دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت و در سال های اخیر، کتاب هایی در این زمینه از زبان همسران شهدا به رشته تحریر درآمد که در این گزارش به برخی از این کتاب ها اشاره می شود. دخترشینا دختر شینا روایت زندگی دختری است که پدر و مادرش به خاطر حفظ اعتقاداتشان او را به کلاس های مختلط مدارس قبل از انقلاب ...