سایر منابع:
سایر خبرها
تصاویر: گردشگری به سبک هالووین
...> تعدادی از این عکس های با کیفیت، ایالتی که در آن واقع شده اند و توضیح کوتاهی درباره هرکدام از آن ها، در ادامه آورده شده است. تا به حال هرچه خانه ارواح در فیلم ها دیده اید فراموش کنید. این خانه ها واقعی هستند. میشیگان در سال 1941، عمارت هیوت واقع در پارک براش در میشیگان ، به عنوان فاحشه خانه ای برای افراد رده بالای جامعه مورد استفاده قرار می گرفته است. سال ها بعد، چندین جسد در ...
تصاویر:زهرا یزدانی؛ دختری متفاوت از نسل دهه هفتادی ها
مدال طلا و یک مدال برنز به دست بیاورد، دختر باغیرتی که وقتی با ناداوری نایب قهرمان شد، روی سکو اشک ریخت... زهرا! چه شد سر از کشتی درآوردی؟ تو سال ها تکواندوکار بودی... بله، من حدود 10سال تکواندو کار می کردم، اما به آن چیزی که در ذهنم بود نرسیدم؛ بعد از آن به تشویق خانواده و دوستانم به کشتی پرداختم. تکواندو را در چه سطحی بازی می کردی؟ طلای کشور را داشتم و ...
از مقام امنیتی ابروکمانی رژیم پهلوی تا اوج شکنجه ساواک با چلوکباب با دوغ !+تصاویر
گذراندن تحصیلات متوسطه به تهران آمدم و مدت سه سال در منزل شوهر خواهرم آقای محمدحسین رحمانیان سکونت داشته ام و از مهر 1331 خانواده ام نیز به تهران آمدند و در همان منزل آقای رحمانیان سکونت گردیدند تا اسفندماه 1334 و از اوایل 1335 پدرم بعد از تهیه منزل ما نیز به آنجا عزیمت نمودیم. در مدرسه صابر در آسیاب دولاب تهران به شغل آموزگاری از سال 26 مشغول شده ام و در ایام فراغت و دوران تحصیل با پدرم در امور حشمداری ...
مصادره خانه موزیسین 75 ساله ترکمنی
.... حدود دوازده ساله بودم که نوازنده ای به اسم "دینو گرکزی" برخورد کردم که بسیار خوب دوتار ترکمنی می زد و من شیفته کار او شدم و از همان زمان نزد او شروع به تمرین کردم. وی در ادامه افزود: استادم یک روز به من گفت باید یک دوتار ترکمنی بخری. گاو شیر ده مادرم را دادم و یک دوتار ترکمنی خریدم. این گاو را مادرم از خانه پدرش آورده بود. پدرم هم یک اسب داشت و گفت از بین این اسب و آن گاو شیرده ...
مثل چمران عاقلانه اندیشید عاشقانه رفتار کرد
سراغ می گیرم؛شهدایی که از سه نسل مختلفند. شهید براتعلی حمیدی و شهید محمد حمیدی پدربزرگ و دایی مصطفی هستند که تصویرشان در کنار تصویر خود او زینت بخش یکی از دیوارهای خانه شده اند. بیداری اسلامی سکینه حمیدی مادر شهید مصطفی کریمی می گوید: پدرم براتعلی حمیدی و برادرم محمد حمیدی هم شهید شده اند. قبلاً دختر و خواهر شهید بودم و امروز هم افتخارمادر شهیدبودن نصیبم شد. پدرم سال ها قبل از پیروزی ...
روایت شاهدان از حریق مرگبار پالایشگاه
بودند اما زندگی یکی از آنها دردناک تر از بقیه است. محسن دارابی، تازه داماد 26ساله ای بود که همین چند ماه قبل پای سفره عقد نشسته و قرار بود تا 2 ماه دیگر زندگی تازه ای را آغاز کند اما مرگ او عروسش را سیاه بخت کرد. علی دارابی یکی از اقوامش می گوید: تخصص محسن مکانیک بود. او تازه 12روز بود که از روستایمان به تهران آمده بود. او جوانی دوست داشتنی بود. چند ماه قبل عقد کرده و قرار بود بعد از ماه صفر عروسی کند ...
لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هنوز خاک می خورد/ اراده مقابله با کودک آزاری وجود ندارد؟
دوباره ماجرای ستایش قریشی را زنده کرد، همان دخترک افغانی که بیست و دوم فروردین 95 گم شد و پدر و مادرش همه جا را به دنبال او زیر و رو کردند تا اینکه پلیس جسدش را در وان حمام در خانه ای کمی آن سوتر از خانه ستایش یافت. قاتلش پسر 17 ساله همسایه بود که ستایش را بعد از تجاوز با چاقو به قتل رسانده و پیکرش را در وان حمام انداخته و رویش اسید ریخته بود اما چون در از بین بردن جنازه موفق نبود، از دوستش کمک گرفت و ...
حال و هوای خانواده زنی که پارسال درسیلاب گم شد
سلامت نیوز :سرانجام با گذشت حدود یکسال از ناپدید شدن معماگونه زنی در سیلاب پایتخت، بار دیگر دستور جست و جوی نهایی برای یافتن ردی از زن 47 ساله از سوی بازپرس جنایی تهران صادر شد. به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: 17 آبان سال گذشته و در یک شب بارانی، زنی هنگام انتقال فرزندان خردسالش از آموزشگاه زبان به داخل خودرو، ناگهان داخل کانال آب خیابان پاسداران افتاد و در چند ثانیه ناپدید شد. ...
زندگی پردغدغه سه نوجوان کولبر
کشاورزی کار می کند، اما هم خانواده پدری و هم خانواده مادری ام کولبری می کنند. از وقتی برادر بزرگترم به کار کولبری مشغول شد، من هم دوست داشتم این کار پرحادثه را به جان بخرم تا کمک خرج پدرم باشم. دو سال پیش نخستین بار به همراه برادر و دایی ام به مرز رفتم. خوب یادم هست بعد از ظهر چهارشنبه سوری بودکه راهی مرز شدیم. بعد از حدود یک ساعت رسیدیم لب مرز و سهم من باری به وزن 13 کیلوگرم شد. تجربه سخت و متفاوتی بود ...
می دانیم چه دردی کشیده اید...
عذابی کشیدند که تصورش را هم نمی توانید بکنید. همه همبندی هایم در زندان رجایی شهر متهم به قتل بودند. بعضی ها اعدام شدند، برخی بخشیده... نمی توانم صد درصد بگویم اما بعید می دانم خانواده ای با قصاص خوشحال شود و بعد از آن به آرامش برسد توی زندان آدم هایی را دیدم که چند بار تا پای چوبه رفتند، اما این کینه خود آدم را عذاب می دهد. از روزهای زندانش می گوید، اینکه زندان فقط شر است، شر می آموزد و باید با ...
زینبی که منافقین با چادر خفه اش کردند + عکس
و خوردن و بازی باشد دنبال نماز و روزه و قرآن بود. از کودکی کنار مادربزرگش می نشست و قصه های قرآنی و اهل بیت(ع) را با دقت گوش می کرد و لذت می برد. مادرم خیلی قصه و داستان و حکایت بلد بود. هر وقت مادرم به خانه ما می آمد، زینب دور و برش می چرخید تا حرف های او را خوب گوش کند. حجاب و بندگی خدا در همسایگی مان در آبادان، خانواده مؤمنی زندگی می کردند. دختر بزرگ این خانواده برای دخترهای ...
حالا درک می کنم مادران شهدای گمنام چه کشیده اند
افتاد من آنجا باشم. چطور شد علی آقا پاسداری را انتخاب کرد؟ علی از اول دوست داشت در این کارها باشد. واقعا علاقه مند بود. پدرش قبلا در کمیته کار می کرد و بعد وارد مجلس شد. عموی علی آقا در نیروی انتظامی بود. در کل علی از بچگی این شغل را دوست داشت. وقتی فیلم های دوران دفاع مقدس را می دید یا خاطرات پدرش را گوش می کرد، می گفت خوش به حال تان، شما آن موقع بودید و همه چیز را دیدید، ما ...
سالروز شهادت حسین فهمیده،رهبر 13 ساله و ققنوس کوچک+مداحی
زندگی نامه وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی د ریکی از روزهای بهاری اردیبهشت 1346 ( مصادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام درخانه ای محقر و کوچک در محله پامنار قم چشم به جهان گشود. دوران کودکی را همراه سایر فرزندان خانواده و درکنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فوز شهادت نایل آمد، با صفا وصمیمیت ودر زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان ، سپری کرد ...
شهیدی که دست در شناسنامه اش برد + عکس
. یکبار بهش گفتم چرا ناراحتی؟ الان که شرایطت بهتره، بیشتر میتوانی کنار خانواده و بچه هایت باشی. گفت: ناراحتی من از این بابت است که چندین سال این ماموریت ها را رفتم و آمدم ولی هیچ اتفاقی برای من نیفتاد در صورتی که خیلی دوست داشتم در این مسیر به شهادت برسم. او همیشه آرزوی شهادت را در این مناطق به زبان می آورد مخصوصا در منطقه خوزستان. یکی از حرف های همیشگی حسین این بود که آدم نباید بمیرد، باید شهید شود ...
خواننده رپ زیرزمینی که دختر 16 ساله را فریب داد
...، خیلی برایش بد می شود و هر وقت پول جور کردم برایم خانه می گیرد. من نمی دانستم باید چه کار کنم برای همین به سمت خانه مان حرکت کردم، اما در مسیر با یک آرایشگر آشنا شدم. او گفت زنی تنها را می شناسد و می تواند مرا به او معرفی کند. دو سه روز نزد آن زن ماندم، اما عذرم را خواست. دیگر هیچ راهی نداشتم. به خانه دوستم رفتم و با صحبت های او مجاب شدم به پدر و مادرم زنگ بزنم و از ماجرا باخبرشان کنم. ...
تأیید قصاص مردی که عمه اش را کشت
نزد مادرشان زندگی می کردند. پدر سامان مدتی بعد از طلاق به خارج از کشور رفت اما دوباره به ایران بازگشت و در خانه پدری اش همراه خواهران خود زندگی می کرد. در این میان فرزندان او نیز گاهی به این مرد سر می زدند تا اینکه مرد میان سال بر اثر بیماری دچار معلولیت شد. این مرد در حالی همچنان با خواهرانش زندگی می کرد که با آنها اختلافات شدیدی داشت و روز حادثه نیز او با یکی از خواهران خود بر سر این ...
جنایت مرد جوان برابر چشمان برادر ناتنی
درمان قرارگرفت. او پس از بهبود نسبی و در نخستین اظهاراتش به بازپرس وکارآگاهان گفت: ازهمسرم طلاق گرفته بودم و پدرم تحویلم نمی گرفت. به همین خاطر با همه مشکل داشتم. تا اینکه ازشدت ناراحتی و عصبانیت با اسلحه ساچمه ای سراغ پدرم رفتم و درحالی که او کتاب می خواند تیری به چشم اش شلیک کردم. بعد هم با چند شلیک پیاپی او را کشتم. وقتی نامادری ام متوجه ماجرا شد ضربه ای با قنداق اسلحه به سرش زدم و او را هم با ...
جایگاه مسجد از منظر امام علی(ع)/ تأثیر لقمه حرام بر دست و زبان و عقل انسان
، روزه ای، دست به جیبی، محبتی به یتیمی، یک چهار قلم جنس برای دختر آبروداری که پدرش یک آفتابهٔ معمولی نمی تواند برای جهیزیه اش بگیرد! یک عده ای بی حرکتِ بی حرکت هستند و خدا هم در قرآن راجع به اینها می گوید: قتل الانسان ما اکفر ، لعنت بر این گونه انسان ها که چقدر ناسپاس هستند؛ اینان از رحمت من دور باشند. حرام، گویاییِ درست زبانت را می گیرد و چراغ عقلت را خاموش می کند خیلی از لقمه ...
روزگار روزنامه نگار
باور نمی کرد خودم نوشته باشم. می گفت پدرت نوشته یا برادر بزرگت. من گریه می کردم که من نوشته ام، اما باور نمی کرد و می گفت دروغ میگی. شغل پدرتان چه بود؟ افسر بود. پدرتان افسر بودند و این همه به کتاب علاقه داشتند. چرا؟ آن زمان خیلی ها به کتاب و مطالعه علاقه داشتند. علاقه به کتاب بعدها بود که کم کم در جامعه زایل شد. من می دیدم دوست های پدرم هم کتاب می خوانند. کتاب در آن زمان ...
قساوتی که به کودکان روهینگیا روا می شود
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از شبکه دویچه وله، آسیب پذیرترین افراد در میانمار کودکانی هستند که شاهد قتل خانواده خود بوده و اکنون تنها شده اند. محمد بلال پسر10 ساله که توانسته از روستا فرار کند، می گوید: روزی که ارتشی ها آمدند، روستا را به آتش کشیدند و مادرم که سعی می کرد فرار کند را با تیر زدند. پدرم نمی توانست راه برود و آنها او را کتک زدند. من همه اینها را با چشمان خودم دیدم. ...
دردسر ارتباط پنهانی با یک مرد غریبه برای نظافتچی زن یک مسافرخانه در مشهد
خانه نشستم تا این که چند سال بعد یکی از بستگان پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. آن روز برادرم از من درباره آمادگی ام برای ازدواج سوال کرد، من هم در پاسخ او فقط خندیدم. طولی نکشید که مراسم عقدکنان ما در سال 1384 برگزار شد. دوران نامزدی ما حدود دو سال طول کشید و در این مدت رفت و آمد فامیل با یکدیگر به دلیل ازدواج ما بیشتر شده بود. اگرچه در دوران نامزدی اختلافاتی با یکدیگر داشتیم اما خیلی زود ...
خداترس بود
کاظم تبریزی نخستین پسر خانواده ی آیت الله میرزا جواد تبریزی بعد از پنج فرزند دختر است؛ فرزندی که اکنون ریاست درمانگاه خیریه ی بقیه الله الاعظم قم را که پدرش راه اندازی کرده برعهده دارد. با او درباره ی ویژگی های شخصیتی پدر بزرگوارش گفت و گو کردیم. آنچه در این گفت وگو می خوانید بخش هایی از خاطرات پسر میرزا جواد تبریزی است که پدرش یکی از مفاخر و فقهای نامدار شیعه، اکابر و متبحرین در علوم ...
رهبری 13 ساله
. زمان درگیری کردستان او یک هفته به خانه نیامده بود و روزی نیروهای کمیته کردستان او را به منزل آوردند و خواستند از مادرم تعهد بگیرند که دیگر اجازه ندهد محمدحسین با این سن کم به کردستان برود ولی او در جوابشان گفت: مادرم سواد ندارد برگه تعهد امضا کند من خودم برگه را امضاء می کنم با این شرط که هر کجا که امام دستور بدهند من می روم. سال 1359 نیز امام فرمودند: همه آحاد ملت ایران بسیج شوند. ...
شهادت هر کدام از برادران بهانه جهاد دیگری شد
. امروز نیز با طاهره اخلاقی خواهر شهیدان محمد، مهدی و رضا اخلاقی به گفت وگو پرداختیم تا مرور مختصری نیز به زندگی این شهیدان داشته باشیم. خانواده تان چه ویژگی داشت که سه شهید تقدیم کرد؟ روحیه انقلابی در خانواده ما از سال های پیروزی انقلاب اسلامی دیده می شد. پدر و مادرم در افغانستان ازدواج کردند و شروع زندگی شان در ایران رقم خورد. ما خانواده پرجمعیتی داشتیم. چهار خواهر و چهاربرادر بودیم که ...
مسئولان، خانواده های شهدای مدافع حرم را تنها نگذارند / به خاطر مادرم، از سفر به سوریه جا ماندم
والفجر 8 زمانی که دشمن پاتک می زند او شهید می شود و آن زمان، او 21 سال بیشتر نداشت. شهید حیدر حشمتی، فرزند پنجم خانواده بود. پدرش 9 فرزند داشت، شش پسر و سه دختر، دایی اش محبوب شهبازی هم سال 62 در مریوان شهید شده بود. بعد از شهادت دایی اش بود که حیدر هم تصمیم گرفت که به جبهه برود. زنده یاد اباذر، پدر شهید حشمتی، سالهاست که از دنیا رفته است و اما مادر شهید در قید حیات است اما چون اعضای ...
وقتی شاگرد آیت الله مجتهدی(ره) میاندار لشگرمحمدرسول الله(ص) شد
یکی دو روز سعی کرد رضایت مادرش را جلب کند و سپس راهی جبهه شد. مادرم در فراغ علی، گریه نکرد/سینه پدرم می درخشید خواهر شهید یزدیان: یکی از شاخصه های ایشان صبوری و منضبط بودنش بود. در یکی از عملیات ها ترکش خورده بود، وقتی به خانه بازگشت برای اینکه پدر و مادرم ناراحت نشوند، لبخند می زد بعد از شهادتش تازه او را شناختم و به اخلاقیات او پی بردم. خانواده ما با این حال که ...
پایان قاتلان خونسرد
به ما نزدیک شدند مرد قد کوتاه که مسلح بود لوله اسلحه را به طرف راننده گرفت و گفت ماشین را نگه دار و پیاده شو. آن ها قصد داشتند خودرو را سرقت کنند اما راننده ی جوان، بعد از پیاده شدن از ماشین به طرف مرد مسلح حمله کرد که او را خلع سلاح کند و در همین هنگام بود که صدای شلیک دو گلوله را شنیدم. وحشت کرده بودم و فریاد می زدم و چند لحظه بعد راننده ی پراید درحالی که از درد فریاد می ...
تماس های شیطانی دوست عروس خانم با تازه داماد
تر شدیم احساس می کردم همه پسران فامیل دوست دارند با او ازدواج کنند. تهمینه خواستگاران زیادی داشت ولی با مشورت پدرش به همه آن ها پاسخ منفی می داد. این در حالی بود که من هیچ خواستگاری نداشتم و مادرم همواره تهمینه را به رخ من می کشید. حسادت وجودم را تخریب می کرد به طوری که به بهانه های مختلف از تهمینه قهر می کردم. در واقع او به الگویی در بین دختران فامیل تبدیل شده بود تا این که روزی سروش ...
زندگینامه سیاسی و مبارزاتی آیت الله عباسعلی عمید زنجانی
میان بعد از فوت پدرش به بهانه شرکت در مجلس ترحیم به ایران مسافرت کرد و با مراجع عظام از جمله آیت الله گلپایگانی و مرعشی دیدار کرد و اخبار نجف و وضعیت امام و نهضت را به آنان رساند. بازگشت به ایران در سال 1348 حجت الاسلام عمید زنجانی به خاطر ازدواج با صبیه آیت الله مرعشی نجفی و تشکیل خانواده عای رغم تمایل زیاد به اقامت در نجف و تحصیل و همراهی با امام در آن شهر به ایران بازگشت و ...
محمد حسین به معنی واقعی مرید و مطیع امام انقلاب بود
، گفت: در مهر ماه نخستین سالی که شیپور جنگ به صدا در آمد برادرم به بهانه فوتبال از خانه خارج شد و به جنگ رفت که پس از 24 روز بعد از رفتن به جنگ به شهادت رسید. فرشته فهمیده در رابطه روزی که شهادت برادرش را شنیدند، گفت: آن روز ها خبری از حسین نداشتیم همه ناراحت بودیم، دور هم نشسته بودیم، در حال شام خوردن بودیم، و رادیو در حال گفتن خبر بود که گوینده رادیو گفت؛” نوجوان جوان 13 ساله ای زیر تانک ...