سایر خبرها
موذنی روشندل که با چشم دل راهی مسجد می شود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از، نهبندان خبر ،همه او را می شناسند.بزرگ و کوچک،مرد و زن،پیر و جوان،همه با صدای دلنشین او آشنایند. او که ندای"اشهد ان علی ولی ا.." را طنین کوی و برزن و مژده فرا رسیدن وقت ستایش الهی را گوشزد می کند. موذن روشندل ،غلام کوهگرد اهل روستای چهارفرسخ شور و شعفی که هنگام اذان گفتن در چهارفرسخ با صدا و نوای این موذن برپا می شود ...
پس لرزه های فیلم خبرساز وحید حقانیان
خیز بودن ایران در هر استان ستاد بحران مجهز و قوی وجود داشته باشد و آسیب شناسی دقیقی در خصوص ساختمان ها و بناها صورت گیرد تا اشکالات و ضعف ها برطرف شود. کرمانشاه بحرانی ترین روزها را سپری می کند. روزهایی نزدیک به سرمای زمستان با خانه هایی که بر سر مردمانش آوار شده است. تمام ارگان ها و نهادهای دولتی، غیر دولتی، نظامی، سمن ها و... برای بازگشت آرامش و کاهش اندوه بازماندگان این حادثه در تلاش ...
قصه یک معجزه دیگر
اما کسی آن جا نبود. بعد اتاق جلویی را جست و جو کردم؛ اما از آنها خبری نبود. نمی خواستم ناامید شوم، با خودم فکر کردم که شاید کژال به آشپزخانه رفته باشد، به سرعت خودم را به آن جا رساندم. بلند پرهام و کژال را صدا می زدم؛ اما هیچ پاسخی نمی شنیدم. درست یادم نیست اما هنوز ساعت 11 نشده بود که همسرم را در وضع بدی پیدا کردم. بخشی از سقف روی او ریخته بود، اسمش را که صدا زدم، خودش را تکان داد؛ فهمیدم که زنده ...
ماجرای دختر بی حجابی که به لطف امام رضا نماز شب خوان شد
سالم هدیه کرد ساره مادر جوانی است که فرزندش را مدیون لطف حضرت می داند: در آزمایش های جنینی و زمانی که باردار بودم، دکترها ناهنجاری های شدیدی را پیش بینی کرده بودند و آب پاکی را روی دستمان ریخته بودند که بعید است پسرمان سالم باشد. من و همسرم برای داشتن پسرمان دعا کردیم و برای سلامتی اش نذر کردیم. بعد از تولد پسرم ما مدام در حال آزمایش دادن بودیم. همه دکترها به اتفاق یک حرف را می گفتند ...
12 فرد ثروتمند که ارثی برای فرزندانشان نمی گذارند+تصاویر
کردن را از دست خواهند داد. او ترجیح می دهد دارایی هایش پس از مرگش صرف موسیقی شود. وبر در مورد موضوع ارث می گوید: احتمال اینکه من زودتر از همسرم کادلین بمیرم بالا است؛ بنابراین من این مسئله را به او واگذار خواهم کرد. 7. جورج لوکاس با ارزش خالص 5.3 میلیارد دلاری جورج لوکاس که به خاطر آثاری چون جنگ ستارگان و سری های ایندیانا جونز معروف شده، تهیه کننده ی ...
حالا من تنها مانده ام!
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: روی بلوک سیمانی نشسته و چند جوان دورش ایستاده اند. 3 ساعت پیش از زیر آوار نجاتش دادند. ایوب 13سال دارد، نوجوانی لاغراندام با موهای قهوه ای روشن و چشمانی سبز با سر و صورتی خاکی. دست ها و سر و صورت و همه جای بدنش، پر است از خراش و زخم و خون مردگی . ایوب اهل روستای امام عباس علیا از توابع شهرستان سرپل ذهاب است؛ روستایی نزدیک مرز شیخ صالح در همسایگی ...
راهکارهای صیانت از آسیب های فضای مجازی
به ترور سران جنگ های صلیبی می کنند؛ 2. انگیزه نام گذاری بازی به اساسین، به شایعه ای که بنی عباس در مورد حسن صباح و یارانش ایجاد کردند، باز می گردد. آنان که از ترورهای افرادشان توسط حسن صباح و افراد تحت فرمانش مستأصل شده بودند، بین مردم شایعه کردند که حسن صباح به افراد خود حشیش می دهد و آنان بر اثر استفاده از این مادة افیونی، بهشت موهومی را مشاهده می کند که برای رسیدن به آن بهشت، دست به ...
مردم زلزله زده ای که نگران بارش باران هستند
به سلامتی دلبر است و می گوید دوباره همه چیز را از نو خواهد ساخت. به گزارش سلامت نیوز، همشهری نوشت: می گوید بعد از زلزله بی اعتنا به همه خرابی ها و بدبختی ها، فقط موتور را برداشته و به روستای دخترک رفته تا از سالم بودنش مطمئن شود و نفس راحتی بکشد. همین نفس راحت را ولی صالح یک هفته است که نمی تواند بکشد. پسرک کم سن وسالی که کنارِ علی نشسته و به سختی لب از لب باز می کند. زلزله هفت نفر از ...
امیدواری در وقت اضافه
. خب الان سن تان هم بالاتر رفته و دیدن این همه شور و امید برایمان تعجب آور است! تعجب ندارد. خدا نکند اتفاق بدی برای کسی بیفتد اما شما هم اگر روزی دچار مشکل شدید سعی کنید به سرعت به حال قبل برگردید. خیلی هم اهل کتاب و مطالعه هستید، هم از کتابخانه تان معلوم است و هم از این آرشیو مجلاتی که کنار دست تان است. (کنار تلویزیون کمدی دارد که تمام بخش های آن با مجلات پشت سر هم ...
نصرت الهی، دستاورد ولایت پذیری و از جان گذشتگی امیرالمؤمنین(علیه السلام)
از خونخواهی بنی هاشم و ایجاد مشکلات دیگر، قتل به نحوی باشد که همه قبایل شریک و دخیل باشند که در این صورت توانی برای قبیله پیامبر جهت مبارزه و خونخواهی نیست و مجبورند به گرفتن دیه روی آورند. بنابراین قرار شد از حدود چهل قبیله طرف مشورت، از هر کدام یک جوان دلیر انتخاب شود و در یک لحظه واحد به صورت شبانه به پیامبر حمله ور شوند و به خیال خام خود کار را تمام کنند. * گفتید جلسه سرّی بود، پس ...
شاهرخ پسر همسایه با زنم ارتباط داشت / خواهر 18 ساله او را دزدیدم و انتقام شیطانی گرفتم!
را در اتاقی حبس کردیم. نرجس دختر ریزنقشی بود به همین دلیل به تنهایی او را گرفتم و سوار ماشین کردم. ابتدا به مشهد رفتیم و بعد به تهران، اما وقتی متوجه شدم پلیس ما را شناسایی کرده نرجس را به خانه خواهرم در کرج بردم. بعد از توضیحات مرد جوان، نرجس نیز تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: آن شب در خانه دور هم نشسته بودیم که ناگهان منصور و همراهانش وارد خانه شدند و با بستن دست و پای پدر و مادرم مرا با ...
قتل همسر؛ پس از درخواست طلاق
... مرد جوان در تحقیقات به قتل همسرش اقرار کرد و درخصوص انگیزه اش گفت:16سال از زندگی من و همسرم می گذرد و یک پسرنوجوان داریم. با وجود این مدتی است که دچار اختلاف شده ایم تا اینکه 6 ماه پیش همسرم خانه را ترک کرد و درخواست طلاق داد. من اما حاضر نمی شدم به دادگاه بروم و همسرم را طلاق بدهم. روز حادثه همسرم به مقابل خانه آمد و از من خواست تکلیفش را روشن کنم. وقتی دید من راضی به طلاق نیستم ...
فشار شبکه های اجتماعی علیه سردار وحید حقانیان
فرو ریخته اما سازه مسکن مهر سالم است. وی خاطرنشان کرد: مردم مشکلات و آلام زیادی دارند که ما باید آنها را کم کنیم نه اینکه طوری صحبت کنیم که 12 میلیون نفر از ساکنان مسکن مهر هم با مشکل مواجه شوند. سادگی در عبور! اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در جلسه ستاد مدیریت بحران کشور از همه دستگاه ها و نهادهایی که برای امدادرسانی و کمک به زلزله زدگان در استان کرمانشاه با تمام توان ...
مادری که برای نجات جان فرزندش از زلزله کرمانشاه جان داد
مادرش زیرآور جان داده و حالا او مانده و بهانه هایی که تمامی ندارد. با گریه مادرش را می خواهد، اما افسوس که مادر برای همیشه رفته. همه چیز از یکشنبه شب گذشته شروع شد. همان شبی که زلزله آمد و خانه های هزاران نفر را ویران کرد. زلزله خواهرم و همسرش را از من گرفت و جز تلی از آوار و کودکی 3 ساله که دائم سراغ مادرش را می گیرد، چیزی برایم باقی نماند. روزنامه ایران نوشت: ساعت از 9 شب گذشته بود و ...
اخلاق شخصی و حکومتی پیامبر اعظم(ص) به روایت رهبر انقلاب
هرگز سه روز پشت سر هم از نان گندم - نه غذا های رنگارنگ - شکم خود را سیر نکرد . امّ المؤمنین عایشه می گوید که گاهی یک ماه از مطبخ خانه ما دود بلند نمی شد. سوار مرکب بی زین و برگ می شد. آن روزی که اسب های قیمتی را با زین و برگ های مجهّز سوار می شدند و تفاخر می کردند، آن بزرگوار در بسیاری از جا ها سوار بر درازگوش می شد. حالت تواضع به خود می گرفت. با دست خود، کفش خود را وصله می زد (4). این همان کاری ...
این خرابه ها همه زندگی ماست
...> چند کیلومتر بالاتر بعد از چند پیچ جایی که دیگر جاده در میان کوه ها گم می شود، روستای دیگری به نام الیاس احمدی در دامنه کوه جا خوش کرده است. از جاده اصلی تا ابتدای این روستا حدود 800متر جاده خاکی است که با یک پل باریک فلزی وارد روستا می شود. روستایی با 600نفر جمیعت که 3نفر از اهالی آن در زلزله کشته شدند. وقتی زلزله آمد، من و همسرم و سه تا از بچه هایم در خانه بودیم. وقتی زلزله آمد، من زنم را صدا ...
پنجشنبه های بی مزار
پزشکی کرمان رفتم، فرم های اهدای جسد را گرفتم و همسرم آنها را امضا کرد. همسرتان چه روزی فوت کرد؟ 22 مرداد فوت کرد، صبح روز بیست و سوم بعد از مراحل شست وشو، ساعت یک بعدازظهر پیکرش را تحویل دانشگاه دادم. واکنش فامیل و اقوام بویژه خانواده شوهرتان چه بود و با قضیه کنار آمدند؟ شوهرم یک برادر و خواهربزرگ ترازخودش داشت. او همیشه در حضور آنها صحبت هایی راجع به مرگ می ...
زلزله زدگان چه می خواهند؟
آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار این که همه احساس وظیفه کردند و به کمک ما شتافتند، معنی زنده این شعر است. کمک ها البته که از سر خیرخواهی است؛ اما حالا یک هفته پس از زلزله مردم بیش از هر چیزی نیاز به اسکان دارند؛ به خصوص در مناطقی مثل روستاهای دشت ذهاب که خسارات مالی و جانی بیشتر بود. آن جا ساختمان های گلی با سقف چوبی شان کاملا از هم پاشیده و مردم بی خانمان شده اند ...
8 روز پس از زلزله ویرانگر
همه به این بچه و این منطقه جلب شد. من یکی از زلزله زدگان روستای تپانی بودم که شما عکس و فیلم من را در رسانه ها پخش کردید و بعد از آن برایمان امکانات آوردند. از شما و دیگر دوستانی که در رسانه ها درباره ما صحبت کردید و صدای ما را به گوش مسئولان رساندید تشکر می کنم. درباره وضعیت آرین صحبت کنید. حالا با گذشت چند روز از زلزله او چه شرایطی دارد؟ خدا را شکر اوضاع از قبل بهتر شده است ...
روزهای پایانی ماه صفر در یاسوج / روایت و تصاویری از تاجگردون / احیای کارخانه سیمان سپوی دهدشت / 2 انتصاب ...
به تصویر کشاند، ادامه این ماجرا را از زبان این خبرنگار می شنویم؛ بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به شهر که کاروان بزرگی از کمک های مردمی در حال نزدیک شدن به شهر است، تمام سعیم را کردم که بعنوان اولین خبرنگار در محل حاضر شوم. با دیدن گستره عظیم این کاروان که شاید عدد کامیون ها از صد هم می گذشت بسیار خوشحال بودم که سریعتر خبر را مخابره کنم، چون این کاروان جزو اولین کاروانهای بزرگ ...
نام ایوب به من کمک کرد
هنر بروم شروع کردند به نصیحت و توصیه. کار به بقیه ی فامیل هم کشید. یعنی کسانی از فامیل ظاهراً برای دید و بازدید به خانه ی ما می آمدند، اما در واقع می خواستند مرا به راه راست هدایت کنند. ولی خودم می دانستم که یا یک هنرمند کامل می شوم یا یک مهندس نصفه و نیمه. آخر کار به این جا رسید که پدرم از من یک سؤال کرد. دقیقاً یادم هست، آخر شب توی حیاط خانه ایستاده بودیم که گفت مهم ترین آدم توی این ...
بهترین فیلم های جاسوسی که باید ببینید
.... بیب می گریزد، تپانچه پدرش را به دست می آورد، و افراد سِل را می کشد. سِل نیز بالاخره الماس ها را به دست می آورد، با این همه در رویاروئی پایانی با بیب کشته می شود و الماس ها در اعماق فاضلاب ناپدید می شوند. همه مردان رییس جمهور: آلن ج. پاکولا 1976 پس از رسوایی واترگیت که دو روزنامه نگار جوان واشنگتن پست به نام باب وودوارد و کارل برنشتاین در افشای تخلفات انتخاباتی ریاست ...
پاسخ مرگبار به درخواست طلاق همسر
، اما من هر روز بهانه ای می گرفتم و برای طلاق به دادگاه نمی رفتم. من دوست نداشتم او را طلاق بدهم، اما او همچنان اصرار به جدایی می کرد. وی ادامه داد: امروز ساعت 7:30 صبح شهناز به در خانه آمد و شروع به داد و فریاد کرد و مدعی بود چرا تکلیفش را روشن نمی کنم. متهم در ادعایی گفت: وقتی به او گفتم که قصد ندارم طلاقش بدهم با چاقویی که همراه داشت به من حمله کرد. با دیدن این صحنه خیلی عصبانی شدم و ...
افشاگری های تند مدافع اسبق استقلال در یک مصاحبه جنجالی
صبح حرف نمی زنم که قرار بود چه کسی بازی کند و جا زد. آقای قلعه نویی با من صحبت کرد که وضعیت بازی کردنت چطور است؟ گفتم آقای قلعه نویی من 178 بخیه زدم و اصلا نمی توانم تکان بخورم. اما گفت ما الان نیاز داریم... پذیرفتم که بازی کنم . به دکتر نوروزی گفتم و هرچه آمپول بی حسی بود به من زدند. اول بازی در حلقه اتحاد بازیکنان را جمع کردم و گفتم بچه ها من را اصلا تست نکنید چون اصلا نمی توانم حرکت کنم.یک کم ...
شهادت را آخرین بار در چشمانش دیدم
...، همه چیز جبهه است. مادر روزی را به خاطر آورد که خبر شهادت مجید را به او دادند و اینطور روایت کرد: ظهر هنگام بود که حاج آقا کلید در را توی قفل خانه انداخت ، دلم هری ریخت، به دخترم گفتم نکند مجید است؟! گفت نه باباست. پشت سرش خواهرم آمد و دختر خواهرم هم وارد شد. حدس زدم اتفاقی افتاده. دیگر چیزی متوجه نشدم فقط شنیدم که حاج آقا می گوید مجیدت به آرزویش رسید. بعد از مجید خدا به ما یک پسر دیگر ...
روایت عینی و واقعی از مردم زلزله زده در کرمانشاه
پناه می آوردند و کودکانشان را محکم در آغوش گرفته بودند. تراکتور را رها کردم و سمت خانه دویدم که دیدم به تلی از خاک تبدیل شده است. کرمی افزود: خاک ها را با دست و پا کنار می زدم تا گوشه ای از بدن همسر و سه فرزندم را ببینم و آنها را بیرون بکشم اما تلاش بی فایده بود. تمام شب را با اهالی روستا تلاش کردیم و وقتی که نیروهای امداد چند ساعت بعد به ما رسیدند و خاک ها را کنار زدند دیدم که همه آنها با ...
غلام رضا صنعتگر: من غلام رضا هستم
. من دو قطعه برای کیش خواندم. فکر نمی کردم این قطعه ها مورد تایید قرار بگیرد. آن موقع مجید اخشابی در شورای صدا و سیما بود. به من زنگ زد و گفت رضا کارهایت تأیید شده است. خدا یارش باشد عبدالحسین مختاباد را که هر جا هست من مدیونش هستم. خیلی مرد بزرگی است و ای کاش باز هم به این عرصه وارد شود. واقعاً دستی برای خیلی ها بود و فکر می کنم هر کس که بی کس بود، یکی از افرادی که دست شان را گرفت و ...
حضور امام خامنه ای در مناطق زلزله زده/ توزیع بیش از 200000 پتو میان زلزله زدگان/ تمام واحد های مسکن مهر ...
دستمان رسیده است، اما نمی دانیم که از طرف مسئولان بوده یا مردم، خدا را شکر امکانات خوراکی و غذا خوب است، اما چادر کم داریم و مردم از سرما خودشان دست به کار شده اند و با نی و پوشال سرپناهی برای خود می سازند. به روستای دیگری می رویم که چند کیلومتر با روستای قبلی فاصله دارد، همه خانه های این روستا خراب شده است و از این روستا چیزی جز یک مخروبه باقی نمانده است. در کناری چند چادر دیده ...
افشاگری های جنجالی امیرحسین صادقی/ از بازوبند تا صغرسن در استقلال
اتفاقی بیفتد کمیته اخلاق بازیکن را محروم می کند. باشگاه چه گناهی مرتکب شده که باید سرمایه خود را به دلیل محرومیت در اختیار نداشته باشد. شرایط طوری شده که من به همسرم می گویم در خانه هم دعوا نکنیم یا صدای مان بلند نشود که همسایه ها با شکایت به کمیته اخلاق باعث محرومیتم می شوند. صادقی ادامه داده است: الان شما سوار تاکسی شوید با تمام احترامی که برای تان قائل شوند بعد می گویند 1000 تومان می شود ...
روایتی از بانوی مازندرانی که شهید حججی روزگارش را تغییر داد
در امان بمانند، این هنر است. همسرم راضی به این پوشش نبود و واقعاً ناراحت بود، این من بودم که به او تحمیل می کردم که بدحجاب باشم، شوهرم بی غیرت نبود اما از درون می شکست. * باحجاب ها را به سُخره می گرفتم 32سال سن دارم و خدا را شکر می کنم که امروز می توانم بگویم که یک محجبه هستم؛ حالا هم وقتی بد حجابی ها را می بینم به خودم جرأت نمی دهم کسی را نصیحت کنم یا عقایدم را به ...