سایر منابع:
سایر خبرها
نفی خشونت و تکفیر در اسلام
بزرگان دین را تکفیر کردند. بعد از مدتی آتش فتنه فروکش کرد و آن دیده و فکر متلاشی شد، اما به خاطر آگاهی کم برخی از مسلمانان از رهنمودهای واقعی اسلام، بار دیگر آن اندیشه سر از آستین برآورد و گروهی از جوانان مسلمان به این گونه افکار و اعتقادات گرایش پیدا کردند و پا را فراتر از هم کیشان گذشته خود گذاشته و نه تنها معتقد به کافر بودن مرتکبان گناه هستند، بلکه بر اساس اصول و مبانی برخی از خوارج، معتقد هستند ...
سهیل در پایان جشن تولد با تهدید مرا به محل خلوتی برد و ..! / در پارک انتقام گرفتم! + عکس
... در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل The Murderer پسرشان حکم قصاص خواستند.آنها گفتند به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستند. سپس مهردادکه از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود به دفاع پرداخت و گفت: قتل Murder را قبول دارم اما من قصد کشتن Killing سهیل را نداشتم. او در تشریح جزییات ماجرا گفت: سال 90 وقتی که 14 ساله بودم به ...
اولین قربانی ایدز در ایران که بود؟
.... هیچ خاطره خوبی هم ازشون ندارم. وقتی فلاسک رو با دستمال کاغذی از دست من می گرفتن، چه خاطره ای برای من می موند؟ بیژن صدری زاده؛ تنها فردی است که فاطمه طیبی؛ مادر مسعود نعیمی از او خاطره خوش دارد. پزشکی که در نیمه دهه 60، مشاور وزارت بهداشت بود و تلاش کرد اتاق ایزوله ای در مرکز طبی کودکان برای مسعود فراهم شود. اتاقی که از اسفند 1365 تا 4 بعد از ظهر 6 اردیبهشت 1366 خانه آخر مسعود شد ...
سه روایت از زندان زنان اصفهان
: شوهرم مشکل اخلاقی داشت. بهم می گفت برو فلان زن را برایم بیاور تا بهت پول بدهم. زیر بار نمی رفتم و او کتکم می زد. اجازه بیرون رفتن هم بهم نمی داد؛ حتی زمانی که فرزندانم بزرگ شده بودند و پا به سن گذاشته بودیم.7سال توی خانه مادر شوهرم زندگی می کردم و آنها همیشه از شوهرم حمایت می کردند. بعد خودمان خانه ساختیم و از آنجا رفتیم. خانه مان البته هنوز نزدیک خانواده شوهرم بود. نطفه یک اتفاق شوم زمانی گذاشته ...
پایان پرونده پیچیده قتل خواهرزاده
کیفری استان تهران، متهم گفت: مادرم قبل از فوت از من خواسته بود، وسایلش را وقف کنم. روز حادثه برای انجام همین کار به خانه خواهرم رفتم، اما او مانع شد و گفت فرش ها را نمی دهد. کمی با هم درگیر شدیم، اما اتفاق خاصی نیفتاد و من به خانه ام برگشتم. چند ساعت بعد، خواهرم همراه پسرش کامران و چند نفر دیگر به سمت خانه من آمدند و سنگ پرانی کردند. من هم بیرون رفتم و سنگی پرتاب کردم، اما آن سنگ به سر کامران نخورد و من قاتل نیستم. تحقیق از دو شاهد ماجرا نیز راه به جایی نبرد تا سرانجام قضات وارد شور شدند و حادثه را قتل شبه عمد دانسته و متهم را به پرداخت دیه محکوم کردند. جام جم ...
یهودی ستیزی در تاریخ
اوربان دوم در سال 1096 مسیحیان را به آزادی اورشلیم فراخواند. در این زمان بود که رگ غیرت مبلغانه مسیحیان اروپایی بیرون زد و بسیاری از جنگجویان صلیبی عزم کردند پیش از آنکه برای جنگ با قوم بی ایمان به سرزمین مقدس بشتابند، ابتدا بی ایمان های موطنشان را از دم تیغ بگذرانند یا به تغییر کیش وادارند. در شهرهایی چون وورمس [در آلمان کنونی] صدها یهودی قربانی این غیرت مبلغانه صلیبیان شدند... مابقی نیز به زور غسل ...
از رجزخوانی در بند امنیتی ها تا گرفتن رضایت برای عامل شهادت سه سرباز (بخش دوم)
بند بزرگسالان متفاوت بود؛ بیشتر حالت مدرسه داشت. یا بهتر بگم خوابگاه های مدارس شبانه روزی. جای باحالی بود. آدم هوس می کرد برای یکی دو ماه استراحت هم که شده مهمونش بشه. برای اینکه یه خرده فضای کانون تو ذهنتون مجسم بشه بگم که وقتی وارد شدیم و از درب ورودی رفتیم داخل، دیگه مثل زندان مرکزی خبری از درب های آکاردئونی و قفل های کتابی نبود. دیوارها رنگی بود. چند تا اتاق حدوداً 40 50 متری بود اینطوری که مشخص ...
شهلا جاهد و ماجرای یک قتل پرابهام
به شمار می آمد. از سویی یک پرونده جنایی ایده آل نیز بود. قتل و ابهام همان فاکتورهایی است که می تواند برای پلیس ها یا وکلا و قضات جوان بسیار جالب توجه باشد. ماجرا از آنجایی آغاز شد که خبر آمد همسر ناصر محمدخانی به قتل رسیده است و بعد از مدتی نام شهلا جاهد ، همسر صیغه ای محمدخانی به میان آمد. در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علی رغم این ...
6 محکوم به مرگ پای چوبه دار مهلت گرفتند
برای این شش محکوم به قصاص مهلت بگیرند. بدین ترتیب متهمان به زندان بازگشتند و به زندگی امیدوار شدند. سه قاتل و یک قتل سه اعدامی از شش محکوم به قصاص جز نخستین مجرمانی بودند که با تلاش هیئت صلح و سازش از اولیای دم مهلت گرفتند. این سه متهم که دو ایرانی و یک افغانی هستند سال 89 مردی را به خاطر داشتن اختلاف به خانه مخروبه ای در جنوب تهران کشاندند و آنجا به قتل رساندند. ...
مهلت در آخرین قدم های سحرگاهی
... این سه محکوم به قصاص سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفتند که با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران، اولیای دم به هر سه متهم مهلت دادند و آنها دوباره به زندان بازگشتند. چهارمین مهلت یافته از اعدام، عامل جنایت محله نظام آباد تهران بود. این جوان هم سال 86 یکی از دوستانش را با ضربات چاقو به قتل رساند. او در دادگاه به قصاص محکوم شد و دیوانعالی کشور هم حکم را تأیید کرد، اما این ...
فرصتی دوباره برای 6 محکوم به مرگ
سازش دادسرای امور جنایی تهران موفق به گرفتن مهلت از خانواده مقتول شد. او سال 89 دست به قتل زد و به خاطر آن به قصاص محکوم شد. در شرح ماجرای قتل که در پرونده ثبت شده، نوشته شده است محکوم کاسکویی را به مبلغ یک میلیارد تومان به مقتول فروخت. اما چند روز بعد، مقتول از معامله پشیمان شد و خواست کاسکو را برگرداند اما متهم قبول نکرد و سر همین موضوع بینشان درگیری اتفاق افتاد،. در پایان درگیری سروش با چاقویی ...
100 ساعت شکنجه زن جوان در برابر دوربین - پلیس تهران کشف کرد
جنگل های عباس آباد شمال که همسرم عاشق آنجا بود بردم و آنجا رها کردم. وقتی فرزندانت از سفر برگشتند درباره غیبت مادرشان به آنها چه گفتی؟ گفتم مادرشان از خانه فرار و آنها را برای همیشه ترک کرده است. چند روز بعد دستگیر شدی؟ سه ماه از این ماجرا گذشته بود که یک روز وقتی به محل کارم رفته بودم دخترم که در آن موقع 21 ساله بود زنجیرهای پایش را باز کرده و به پلیس ...
ناپدری اهورا: نه قاتلم نه متجاوز/پدر اهورا: قصاص و اعدام می خواهم
به گزارش ایسکانیوز درجلسه دادگاه در حالی که قاتل ماجرای آن روز سیاه را تشریح می کرد، پدر اهورا عصبانی شد و سعی کرد با او درگیر شود. روز تلخ مرگ عقربه ها ساعت 3 ظهر شنبه، 22مهر ماه امسال را نشان می داد که صدای فریادهای پسربچه ای سکوت را در خیابان لاکانی رشت شکست. اهالی محل خیلی زود خود را پشت درِ خانه ای که صدا از آن جا شنیده می شد، رساندند اما کسی در را باز نکرد و پس از لحظاتی صدای ...
ادعاهای عجیب قاتل اهورا
: چطور طی دو هفته این بچه را تا این حد کتک زده ام. او درباره روز حادثه گفت: آن روز مادر اهورا از خانه بیرون رفت. بارها به اهورا گفته بودم که وقتی مادرش نیست، در پوشکش کثیف کاری نکند. آن روز بعد از رفتن مادرش آمد و به من گفت که پوشکش کثیف شده است. من هم از قبل عصبانی بودم، با شنیدن این حرف بیشتر عصبانی شدم و خواستم او را تنبیه کنم. برای همین یک بار آرام سرش را به دیوار زدم؛ پایش لیز خورد ...
6 قاتل از پای چوبه دار بازگشتند
به گزارش همشهری، 3 نفر از آنها سال89 فردی را به دلیل اختلاف به خانه مخروبه ای در جنوب تهران کشانده و با طناب خفه اش کرده بودند. حکم قصاص آنها در شعبه79 دادگاه کیفری صادر و در دیوان عالی کشور قطعی شد.آنها سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفتند اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران، اولیای دم به هر 3متهم مهلت دادند و آنها به زندان بازگشتند. چهارمین فردی که پای چوبه دار رفت و قصاص ...
مهلت مجدد به 6 قاتلی که تا پای چوبه دار رفتند
به گزارش دولت بهار، 6 قاتل در پای چوبه دار با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران موفق به گرفتن مهلت از اولیای دم مقتولان شدند. این 6 قاتل در پرونده های جداگانه مرتکب قتل چهار نفر شده بودند و قرار بود حکم قصاص آنها در زندان رجایی شهر به اجرا دربیاید اما موفق شدند از اولیای دم مقتولان مهلت بگیرند و حکم قصاص متوقف شود. یکی از این قاتلان سربازی بود که در سال 90 در یکی از پادگانهای تهران با اسلحه گرم مرتکب قبل شده بود. منبع: تسنیم ...
پرداخت دیه، مجازات قتل خواهرزاده
رفتم و دیدم همسایه ها جمع هستند و برادرم با علی درگیر است و تعداد زیادی به سمت یکدیگر سنگ پرتاب می کنند. هرچه تلاش کردم آنها را آرام کنم نشد به همین دلیل وارد درگیری شد. باور کنید در آن هیاهو نمی دانم چه کسی به سر علی سنگ پرتاب کرد و او را کشت. من قاتل خواهرزاده ام نیستم. بعد از این توضیحات، با توجه به شواهد و قرائن موجود متهم روانه زندان شد، اما مدتی بعد با قرار وثیقه آزاد شد. پرونده پس ...
قصاص دایی منتفی شد!
سپرد و لحظه ای صحنه مرگ پسرم از مقابل چشمانم کنار نمی رود. من به هیچ قیمتی از خون پسرم که نان آور خانه ام بود گذشت نمی کنم. سپس محمد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزییات درگیری گفت: مادرم زندگی فقیرانه ای داشت. او در زمان حیاتش وصیت کرده بود بعد از مرگش اسباب و اثاثیه خانه اش را وقف کنیم. بعد از فوت مادرم به خانه او رفتم تا به وصیتش عمل کنم اما خواهرم مانع شد. او می گفت فرش های کهنه ...
کسی در آسانسور دچار خفه گی نمی شود!!
.... دوستی این دو دیری نمی پاید که کوهیار به خواستگاری رها آمده و علیرغم مخالفت نامادری رها، این دو با هم ازدواج می کنند. پس از ازدواج اندک اندک رها به رفتارهای روانی کوهیار و مادرش مشکوک می شود تا این که می فهمد هر دوی آن ها مبتلا به بیماری روانی حاد هستند. ادامه فیلم، روایت زجر رها به دست کوهیار و مادر اوست. پدر رها که به اصل ماجرا پی می برد، به خانه کوهیار می رود تا دخترش را نجات دهد، ولی با ...
گفت و گو جنجالی با یک اعدامی قبل از اعدام که از مادرش گفت
نوآوران آنلاین - پسر کینه دوز که 10سال پیش و درجریان درگیری ومشاجره، دوستش را با چاقو کشته وپس از محاکمه به قصاص محکوم شده بود صبح دیروز با وجود تلاش های فراوان خانواده اش ومسئولان قضایی برای دریافت رضایت از اولیای دم، به دارمجازات آویخته شد. رسیدگی به این پرونده از 10 سال پیش بدنبال درگیری خونین در مهرشهر کرج شروع شد. در این درگیری که بین دو رفیق 19ساله رخ داد یکی ازآنها به خاطرموضوع ...
قاتل: مراقب مادرم باشید
نوآوران آنلاین - پسر کینه دوز که 10سال پیش و درجریان درگیری ومشاجره، دوستش را با چاقو کشته وپس از محاکمه به قصاص محکوم شده بود صبح دیروز با وجود تلاش های فراوان خانواده اش ومسئولان قضایی برای دریافت رضایت از اولیای دم، به دارمجازات آویخته شد. به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، رسیدگی به این پرونده از 10 سال پیش بدنبال درگیری خونین در مهرشهر کرج شروع شد. در این درگیری که بین ...
مصاحبه با جنایتکار گلابدره لحظاتی قبل از اعدام:از جهنم می ترسم - بعد از مرگم خانواده ام را اذیت نکنی
... از اینکه بعد از مرگ خانواده ام چطور زندگی می کنند من آبروی خانواده وفامیل را بردم.نگران سرنوشت همسرجوانم وفرزند خردسالم هستم و... آخرین خواسته ات چیست؟ من مجرم بودم ودراین هم شکی نیست.اما امیدوارم بعد ازاعدام من با خانواده ام کاری نداشته باشند. حرفی نزنند، کنایه نزنند و در نهایت من را حلال کنند.شرمنده خانواده و فرزندم هم هستم که فرزند، پدر و همسرخوبی برایشان نبودم. ...
اولین اعترافات قاتل اهورای 3 ساله در دادگاه + عکس
، پدر اهورا عصبانی شد و اهتمام کرد با او درگیر شود. روز تلخ مرگ آن چند نفر از همسایه ها هنگامی وارد منزل شدند، به طرف حمام رفتند و با اهورای سه ساله درحالی که لباسی به تن نداشت و خون فراوانی از او رفته بود، روبه رو شدند. مرد جوان که مجتبی اسم دارد در صحنه مرموز این سانحه پیش روی مأموران مدعی شد که من پدر اهورا هستم و هنگامی نگاه کردم پسرم داخل حمام روی زمین افتاده، شوکه شدم و ...
بازخوانی حرف های ناصر محمدخانی در مورد شهلا / او روز حادثه تنها نبود!
دست به این کار زد. زمانی که به اتهام قتل در زندان بود به او گفتم که حرف هایت را بزن و با خودت حرف ها را نبر و خودت را راحت کن. آنجا عذابش خیلی سخت است و عذاب آخرت با عذاب دنیا خیلی متفاوت است. گفتم خودت را سبک کن و برو! اما او حرفی نزد. او گفت که اگر بتوانی برایم رضایت بگیری حرف خواهم زد. من به او گفتم که کاره ای نیستم. من تنها ولی قهری فرزندانم هستم و در مورد همسرم کاره ای نبودم، تنها در ...
امیر مرا به خانه اش برد و چهره شیطانی اش را نشان داد!
من خوب بود اما زمانی که خمار می شد به زمین و زمان گیر می داد و من و برادرانم را به باد کتک می گرفت. خواهرانم به خاطر همین فشارهای او تن به ازدواج دادند. من از دو برادرم بزرگ تر بودم، همیشه فکر می کردم که اگر در خانه بمانند ممکن است پدرم آن ها را معتاد کند بنابراین با موافقت مادر از طریق یکی از دوستان خانوادگی و بعد از تعریف آن چه بر ما می گذشت برایشان کاری دم دستی فراهم کردیم تا به ...
جزئیات محاکمه ناپدری اهورا در دادگاه
شد مادر کودک در زمان حادثه خانه نبوده و پدر کودک نیز مدعی شد به دلیل ممانعت همسر سابقش، به مدت دو ماه کودک را ندیده است. متهم پس از دستگیری، اعتراف کرده است روز حادثه، اهورا در حال بازی بود که شیطان در من نفوذ کرد و او را اذیت کردم. اهورا گریه کرد و من سرش را به دیوار کوبیدم. وقتی دیدم از حال رفته به او آب دادم اما خون بالا آورد. نماینده دادستان افزود: آثار صدمه در سر، گوش، صورت، چانه و... اهورا ...
وقتی به خانه هوویم رفتم با صحنه بدی روبرو شدم! + عکس
اما بی فایده بود و چند ساعت بعد روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داد. آغاز تحقیقات مرگ این زن در حالی بود که هیچ کس از شوهرش خبر نداشت و اطلاعات اولیه نشان می داد او عامل این جنایت است. مأموران در جریان تحقیقات پی بردند شوهر متوفی 2همسر داشت. متوفی همسر اول و دائمی اش بود و یک همسر صیغه ای هم داشت. همسر صیغه ای که این ماجرا را به پلیس گزارش کرده بود به مأموران گفت: حدود ...
سخنرانی حجت الاسلام عالی پیرامون جوان موفق از دیدگاه امام علی(ع)+صوت
مرتبه بلند شد. اسب ها و قاطرها هم یک مرتبه در تاریکی کسی از زمین بیرون بیاید ترسیدند و رم کردند، به هم ریختند، آن هایی که سوار بودند بعضی افتادند، غوغا شد. پایین آمدند کتک مفصّلی به ملّا زدند، او هم با لباس پاره فرار کرد به خانه رفت. به خانه رفت خانم او دید که با این وضعیّت آمده، گفت: باز چه کرده ای؟ هر بار می آیی با یک وضعیّتی می آیی. گفت: به قبرستان رفته بودم، یک مقدار شلوغ شد. خانم او خندید گفت ...
محاکمه مجدد مردی که برادر زن خود را بدلیل تجاوز به همسرش کشت - دیوان عالی، حکم قصاص را نقض کرد
انجام شد که اولیای دم مقتول - به غیر از همسر قاتل - حضور نداشتند. به همین دلیل نماینده دادستان درخواست مجازات شایسته را از قضات کرد. سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت وگفت: موکل بنده باتوجه به اظهارات همسرش که اعلام کرده بود برادرش به او تجاوز کرده است مرتکب قتل شده وتمام اظهارات همسر موکلم نیزدر پرونده موجود است. بنابراین موکلم برادر زنش را مهدورالدم دانسته واو را کشته است.پس با توجه به این شرایط خواستارآزادی اش هستیم. پس از پایان اظهارات وکیل متهم، قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند تا حکم شان را صادرکنند. ...
زنی که با برادر خود ارتباط داشت در حالی که شوهر داشت
قرار گرفت. او گفت: چند روز قبل همسرم مرا از ماجرایی با خبر کرد که احساس کردم دنیا روی سرم خراب شده است. همسرم گفت که برادرش عبدالله به او تجاوز کرده است، به همین خاطر خونم به جوش آمد و نقشه قتل برادرزنم را کشیدم. پس از این اعتراف ها و تکمیل تحقیقات، غلام محاکمه و با حکم قضات به قصاص - اعدام - محکوم شد. اما این حکم از سوی قضات شعبه بیستم دیوانعالی کشور نقض شد. چراکه قضات عالی رتبه اعلام ...