سایر منابع:
سایر خبرها
بازگشت تیم ملی وزنه برداری به ایران
هم خدا را شکر می کنم زمان زیاد است و هر کسی که تلاش کند به آنچه می خواهد می رسد.آسیب دیدگی برنامه های من را به هم ریخت شاید این موضوع برای هر وزنه بردار دیگری رخ می داد مسابقه نمی داد اما چون دوست نداشتم دست خالی برگردم و مردم ناراحت نشوند خودم را زیر سنگین تر وزنه ها قرار دادم. رییس فدراسیون وزنه برداری هم با اشاره به ناداوری درباره سلیمی گفت: ما بعد ازالمپیک رایزنی هایی را انجام دادیم تا ...
شکست زیباترین بخش زندگی است
کیانوش رستمی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما افزود: برای حضور در مسابقات قهرمانی جهان همه توانم را بکار گرفتم اما آسیب دیدگی باعث شد نتوانم آنطور که انتظار داشتم در این مسابقات حاضر شوم. دوست نداشتم در این دوره از رقابتهای جهانی قهرمانی معمولی باشم. دوست داشتم به یک قهرمانی ارزشمند دست می یافتم. زیرا لیاقت مردم کشورم را بسیار زیاد می دانم. به همین علت همه توانم را بکار گرفتم و با بدترین ...
راضی نیستم! 3 طلا می خواستم
می کند: می خواستم در مجموع رکورد بزنم و هر 3 مدال طلای این دسته را از آن خود کنم. از عملکردم در دوضرب راضی نیستم و می توانستم وزنه بهتری بزنم اما به هر حال این گونه شد و تلاش خواهم کرد در مسابقات پیش رو عملکرد بهتری داشته باشم. وزنه بردار دسته 105 کیلوگرم کشورمان می گوید: من هم همانند سایر بچه های تیم 6 ماه در اردو و دور از خانواده بودم و برای رسیدن به این مدال خیلی تلاش کردم. عملکرد کل ...
هاشمی: قبل از اعزام می دانستم با مدال طلا به کشور باز می گردم
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان علی هاشمی قهرمان دسته 105 کیلوگرم درباره قهرمانی اش در رقابت های جهانی وزنه برداری اظهار داشت:من یک هفته پیش ازاعزام باور داشتم که می توانم مدال طلا را در رقابت های جهانی بدست بیاورم.اما متاسفانه دچار کسالت شدم و نزدیک به چهار کیلو هم از وزن بدنم کم شد و نتیجه اش این شد مقداری اذیت شدم ولی با این وجود باز هم شک نداشتم که می توانم رتبه نخست را بدست ...
سلیمی: جلود همه را در آغوش گرفت جز من / با نگاه کردن به میله قصد کری خوانی نداشتم
، تاکید کرد: اصلا بحث کری خوانی نبود. هر کسی شادی خود را به یک شکل نشان می دهد و من هم شادی ام را به آن شکل نشان دادم و اصلا قصد کل کل و بی احترامی نداشتم. فقط چون از زدن آن وزنه ذوق زده شدم شادی ام را آنطور نشان دادم و حتی گاهی در تمرینات هم همینطور شادی می کنم. حسین رضازاده هم وقتی وزنه زد سرش را تکان می داد. آیا او هم قصد بی احترامی به کسی داشت؟ او هم فقط شادی کرد. واقعا کاری که من انجام دادم ...
نمی دانم چه هیزم تَری به آقایان فروخته ام/ قصد کُری خوانی نداشتم
دانم چرا هیات ژوری دوباره آنرا را نپذیرفت. سلیمی در پاسخ به این سوال که آیا نگاه کردن او به میله نوعی کری خوانی برای داوران بود یا خیر، گفت: باور کنید هیچ کری خوانی در کار نبود و این فقط نحوه شادی من از مهار وزنه بود. ذوق زده شده بودم و خواستم شادی خودم را نشان دهم. هر کسی هنگام شادی حرکت خاصی را انجام می دهد، رضا زاده هم زمان وزنه زدن سرش را تکان می داد و شادی خود را هنگام مهار وزنه نشان ...
سلیمی: می خواهیم حق ورزشکاران خورده نشود، باید پول خرج کنیم/ نمی دانم چه هیزم تَری به جلود فروختم
جلود عراقی به محل گرم کردن ورزشکاران آمد و همه را در آغوش گرفت و حتی سمت من هم نیامد. نمی دانم چرا این طور شده است و چه هیزم تری به او فروخته ام! بعد از مسابقات هم با خیلی از کارشناسان و رقبای خودم صحبت کردم. همه آنها اذعان کردند که وزنه 252 کیلویی من کاملاً درست مهار شده است. سلیمی که با برنامه تهران ورزشی رادیو تهران افزود: از بین کارشناسان داخلی هم کسانی که خودشان صاحب سبک بودند همه ...
علی حسینی: از ناراحتی بهداد، خوشحالی مدال خودم یادم رفت
.... او ناراحت بود و من نمی خواستم بیشتر از این ناراحت شود. درباره خداحافظی اش اصلا صحبتی نکردم، اگرچه رییس فدراسیون و کادرفنی با او صحبت کردند. امیدوارم که سلیمی از تصمیمش منصرف شود، چون حرفه ای است و می تواند بازهم موفقیت هایی به دست آورد. هدف بزرگم مدال المپیک است به امید خدا می خواهم تا المپیک 2020 به وزنه برداری حرفه ای ادامه دهم. اگر مشکلی پیش نیاید و بتوانم آمادگی ام را حفظ ...
واکنش سایت کمیته بین المللی پارالمپیک به قهرمانی سیامند/ رحمان چرا رکورد شکنی نکرد؟
." در ادامه این گزارش آمده است: با وجود این که رحمان برای شکستن رکورد جهانی تلاش نکرد،با این وجود نمایش قابل توجه از سوی این قهرمان بود. او به راحتی از دور کار خود را شروع کرد، ابتدا وزنه 265 کیلوگرم را بالا برد، سپس وزنه 275 کیلوگرم و در نهایت وزنه 285 کیلوگرم را بلند کرد تا با اختلاف 41 کیلوگرم مدال طلا را به دست آورد. نفر اول و دوم این وزن ایرانیان بودند، زیرا منصور پورمیرزایی دیگر وزنه بردار ایران در این وزن، با بالا بردن وزنه 241 کیلوگرم به مدال نقره دست یافت، در حالی که جمیل الشبلی (235 کیلوگرم) ازاردن مدال برنز گرفت ...
علی حسینی: هم دوره های من الان مربی شده اند!
...: جدا از این که علاقه مندان به وزنه برداری مثل همیشه کار قهرمان هایی مثل کیانوش رستمی، سهراب مرادی و بهداد سلیمی را در مسابقات جهانی دنبال می کردند، عملکرد یک ملی پوش بشدت در کانون توجهات ایرانی ها قرار داشت. سعید علی حسینی که آخرین بار 8 سال قبل در مسابقات بین المللی وزنه برداری شرکت کرده بود، با چند ماه تمرین می خواست در آستانه 30سالگی اولین افتخار جهانی اش را در رده بزرگسالان به دست ...
هاشمی: آن خانم از دست ندادن من ناراحت نشد
پشتکار توانست به خوشرنگ ترین مدال زندگی ورزشی خود برسد. در ادامه مشروح صحبت های علی هاشمی را در گفت و گو با خبرنگار "ورزش سه" می خوانید. خودم هم فکر نمی کردم طلا بگیرم در اردوهای ماه های اخیر تیم ملی وزنه برداری آمادگی بالایی را به دست آوردم و از وضعیت حریفانم اطلاع داشتم. برای کسب خوشرنگ ترین مدال خودم را آماده می کردم که متاسفانه 10 روز قبل از مسابقه دچار سرماخوردگی ...
غیرممکن را در آمریکا ممکن کردم/ خودم را در حد و اندازه تاخادزه می دانم
انتظار داشتیم پیش نرفت. *مثل اینکه استرس باعث شد در یک ضرب وزنه ها از دستت بیفتد. - نه استرس نداشتم، اتفاقا خیلی راحت بر روی تخته رفتم اما متاسفانه سه هفته قبل از شروع مسابقات زانوی پایم دچار التهاب شد و از همین رو مجبور شدم که به زانویم فشار وارد نکنم و تمرینات سبک داشته باشم. در صورتی که همه وزنه برداران تا روز قبل مسابقات تمرینات فشرده داشتند اما من نه؛ چرا که ممکن بود ...
مرادی: جایگاه جهانی نداشته باشیم ناداوری ها طبیعی است
المپیک بلافاصله تمریناتم را شروع کردم. الان هم برنامه ام همین است. خوشحالم که دل رهبر و مردم را شاد کردم. هدفم این است که دوباره پرچم کشورم را به اهتزاز درآورم. جنگیدم تا به طلا رسیدم علی هاشمی را باید مرد فراموش نشدنی رقابت های وزنه برداری امریکا عنوان کرد، مردی که اولین طلای دسته 105 کیلوگرم تاریخ وزنه برداری را برای ایران به دست آورد. هاشمی می گوید: برای کسب مدال طلا جنگیدم، به خصوص اینکه بیماری قبل از مسابقات باعث شد تا اعتماد به نفسم کم شود. با یاری خدا در مسابقات بعدی با قدرت بیشتری ظاهر می شوم و می خواهم در رقابت های سال 2018، 10 کیلو بیشتر وزنه بزنم. ...
بعد از ازدواج هم افسارم دست دختر همسایه بود تا اینکه!
بعد از دیپلم قرار بود دانشگاه بروم و برایم خواستگاری آمد. ذوق و شوق ازدواج داشتم و با نظر موافق خانواده ام رخت سفید عروسی به تن کردم. شوهرم آدم خوب و بی آزاری بود. خانواده اش هم خیلی خوب بودند. اما روحیه سرکشی و غرور در من در کنار نصیحت های غلط دوست دوران نوجوانی ام باعث شد نتوانم خودم را با قانون Law زندگی مشترک وفق بدهم. من و دختر همسایه هر روز بعد از ظهر این طرف و آن طرف می رفتیم ...
ضعف فدراسیون وزنه برداری در تعامل با نهاد بین المللی از زبان سرمربی سابق
شروع حرکت با وزنه 212 کیلوگرم با توجه به مصدومیتش درست نبود. وی با تبریک قهرمانی تیم ملی وزنه برداری ایران گفت: ملی پوشان پیش از مسابقات جهانی حدود دو ماه را به دلیل تغییر کادر فنی و همچنین مشکلات مالی که مسئولان از آن گلایه داشتند را از دست دادند و به همین دلیل فدراسیون در کاهش کیفیت کار آنها مقصر است که اردوها را با تاخیر آغاز کرد در حالی که بعد از بازی های المپیک اردوهای تیم ملی به صورت ...
درسی که از فرمانده نصراللهی آموختم
محور طول کشید، یادم رفته که به روستاها سر بزنم تا ببینم تخلیه شده است یا نه؟ راه افتادم وسط راه روستایی بود به نام بوالحسن نرسیده به آن روستا قهوه خانه ای در کنار جاده قرار داشت. دیدم ماشین تویوتا استیشنی که معمولا آن موقع فرماندهان با آن رفت وآمد می کردند با سرعت به طرف من در حرکت است ماشین شهید نصراللهی بود ایستادم و از ماشین پیاده شد سلام کردم اما فرمانده پاسخ سلام مرا نداد شروع کرد با صدای ...
مردی که گرازها هم برایش گریه کردند!
داشتم که پایم رفت روی مین و اینجا ماندگار شدم. نمی خواستم اگر قرار بر اسارت باشد، هردو با هم اسیر شویم. قصه تنها شدن و بی پناهی اکبر کاظمی حالا از اینجا شروع می شود، از نقطه ای که با گوینده خداحافظی می کند و خودش را در مسیری می اندازد که از آخر و عاقبت آن بی اطلاع است. خودم را با هزار زحمت و چهاردست وپا روی زمین می کشاندم تا از مرتضی دور شوم آن هم با پای مجروحی که پوست و گوشتش آویزان بود. سر ...
رسم امانت
.... از بهروز بدم آمد. اصلاً فکرش را نمی کردم بهروز اینطوری باشد. تصمیم گرفتم فردا فلشش را که دادم دیگر با او قطع رابطه کنم. صبح احساس خوبی نسبت به بهروز نداشتم. دلم نمی خواست با او روبه رو شوم. از آن طرف هم امانتی اش پیشم بود و مجبور بودم در چهره یک آدم دو رو نگاه کنم. فکری به ذهنم رسید. تصمیم گرفتم فلش را به دوست صمیمی اش سعید بدهم که او به بهروز بدهد. زنگ تفریح که زده شد قبل از بیرون رفتن ...
کسب و کار خانوادگی یک بانوی کارآفرین ایرانی
...، عادت نداشتم چیزی که خودم می توانستم درست کنم، بخرم. از همان ابتدای ازدواج هم تمام وسایلم را خودم دوختم یا ساختم؛ از سوزن دوزی ها گرفته تا لحاف و رختخواب ها را. کم کم به فکر کار برای تولیدی ها افتادم و از تولیدی ها سفارش گرفتم. البته بیشتر در حوزه لوازم خواب کودکان فعالیت می کردم؛ چند سالی اینگونه گذشت تا اینکه به دلیل رکود در بازار این کار را رها کردم. حدود چند سال گذشته به صورت اتفاقی خانه ...
راهنمایی غلط و محرومیت چندساله از نعمت حفظ قرآن/ زنان نمی توانند حافظ شوند
خرمشهر نبود، بیان می کند: کلاسی را پیدا کردم که هفته ای یک صفحه حفظ می کردند و من یک سال بیشتر این کلاس را رفتم اما دیدم که نمی شود و از استاد خواستم که برای من وقت جداگانه ای برای مرور و تثبیتم بگذارند که قبول نکردند و من این کلاس را رها کردم چون دیدم که محفوظاتم از بین می رود و خودم به تنهایی شروع به تثبیت و مرور کرد. وی که هزینه 100 هزار تومانی به آشنایانش برای تماس تلفنی و تحویل مرور ...
موفقیتِ 10 برابری، به شیوه گرنت کاردون
مواد مخدر مواجه بود. ولی در سن 25 سالگی، او به آخر خط رسید و تصمیم گرفت که پاک شود و مسیر خود را عوض کند. در آن زمان بود که وقتی از کلینیک درمانی به خانه بازگشت، متوجه عاملی کلیدی در شخصیت خود شد: من وحشت زده بودم چون که از بیکاری می ترسیدم. من متوجه شدم که بیکاری دلیل اصلی تمام مشکلاتم بود. وقتی که حوصله ام سر می رفت، وقتی که مشغول نبودم، وقتی که کاری برای انجام دادن نداشتم، به دردسر می افتادم ...
با 50 هزارتومان شروع کردم
تکیه بر آموخته های کوتاه مدتم مسیر را ادامه دادم تا جایی که الگوهایی نیز از خودم ابداع می کردم و براساس آنها کارهای دستی ای را ارایه می دادم. فوت وفن کار را یاد گرفته بودم، اما به نظرم کافی نبود. در همان برهه و حس وحال بود که به فکر کارگاهی برای خودم افتادم، البته در آن دوره تنها 50 هزار تومان نقدینگی داشتم، اما نترسیدم و آستین ها را بالا زدم برای داشتن کارگاه؛ کارگاهی به اندازه یک اتاق در مجتمع ...
برهانی: روی سکوها بغض کردم، دوست داشتم دوباره بازی کنم/ شاید طی روزهای آینده کار جدیدی را شروع کنم/ شفر ...
انتخابم به شکلی باشد که بتواند به ادامه کار مربی گری ام کمک کند. این احتمال وجود دارد که جایی بروم که از تجربه مربیان قبلی ام استفاده کنم. البته قرار است کاری را شروع کنم که خودش می تواند یک کلاس خوب مربی گری باشد. برای من در بهمن ماه یک کلاس خوب فراهم شد که باید به کشور آلمان سفر می کردم اما یکی از الزامات این کلاس ها داشتن مدرک B آسیا بود که متأسفانه من آن را ندارم و برای گرفتن این مدرک هم 4-5 ...
باز گشت از آخر دنیا
مواد گرفتن و اعدام کردن. یکی از خواهرام هم توی همون پارک دروازه غار کارتن خواب شد. من هم که راه به جایی نداشتم تصمیم گرفتم پیش خواهرم برم و حداقل اونجا کنار هم باشیم. 23سال کارتن خوابی از همون دهه70 شروع شد؛ با خواهری که 9سال از من کوچیک تر بود و 2سال پیش توی سرمای زمستون یخ زد و مرد. من برای خودم توی دروازه غار بروبیایی داشتم. بعد از زندان قسم خورده بودم که سمت قاچاق نرم اما چون از قدیمیای دروازه ...
روزبهانی: برای تمرین به آلمان رفته بودم
برنامه ریزی کنم. مبارزه کردن در وزن 91کیلوگرم یعنی شروع کردن از صفر این را قبول دارید؟ واقعاً تغییر وزن سخت است، چرا که من هیچ جایگاهی در رنکینگ 91 کیلوگرم ندارم و این برای من بسیار دشوار است. در وزن 81 کیلوگرم جا افتاده بودم و در واقع از حریفانم شناخت داشتم اما حالا به وزن 91 کیلوگرم آمده ام که این کار را برایم دشوار می کند. در وزن 81 کیلوگرم اگر می خواستم مبارزه کنم باید وزن کم ...
خواستم و روی پایم ایستادم
دو ماه که در آینه خودم را دیدم گفتم خدا چرا این اتفاق رخ داد. دکترم به من گفت صورتت را به هر زحمتی بود جمع کردیم. * در این چهار سال چقدر خرج کرده ای؟ یک خرج برای اوایل است که شامل خرج بیمارستان و پلاتین است. یکسری خرج ها پس از ترخیص شروع می شود، مثل فیزیوتراپی و هزینه پزشک که برای زخم های بسترم به خانه می آمد و وسایلی که همواره لازم می شود. تقریبا 200 میلیون تومان تا به امروز ...
گلایه های ملی پوش قایقرانی: ورزشکار جدیدی معرفی نشده و همه شاگرد "شفر" هستند / فقط افت کرده ایم
این حال احساس کردم که نمی خواهند در تیم باشم. دوست نداشتم با افرادی که دستشان در یک کاسه است مبارزه کنم و در نهایت حذف شوم. من اسپانسر داشتم و خودم تمرین می کردم و شرایطم عالی بود. آقای انوش عباسی مربی تیم ملی کاملا زمان های من را می داند و اطلاع دارد چقدر عالی بودم. با این حال شرایطی برای من ایجاد کردند که رفتن بهتر از ماندن بود و من هم نتوانستم تحمل کنم. از اردو خارج شدم و آنها را به خدا واگذار ...
سفرنامه شهر یزد | شهر بادگیرها و ثبت ملی
کرده بود منم برای اینکه نور رو کامل از دست ندم پیشنهاد دادم به باغ دولت آباد هم بریم. دلم می خواست دوباره اون باغ و با اون بادپیر رو ببینم. به اتفاق رویا به سمت باغ دولت آباد حرکت کردیم. واقعا که این باغ از زیباترین و دیدنی ترین باغ هایی که در زندگیم دیدم. منم دوباره از هر زاویه ای که میشد شروع به عکاسی کردم. دیگه گشنم شد و گفتم تو کافه ی باغ پیتزا بخوریم که موافقت نشد. البته چون شنیده ...
پسر خسرو شکیبایی:همیشه دوست داشتم از سینما فاصله بگیرم
آرزو را دارند که حامی و نام قدرتمندی پشت سرشان باشد اما من از حرف های تان این طور برداشت کردم که شما عکس سایرین هستید. هنوز هم می خواهید توانایی های تان را با استقلال کامل محک بزنید؟ – دوست دارم این طور باشد اما در این شکی نیست که برایم بستری فراهم بوده و از صفر آغاز نکرده ام. خیلی از بازیگران سینما و تئاتر بسیار تلاش کرده اند تا به جایی برسند که من بدون هیچ تلاشی در آن قرار داشتم ...
نگاهی عمیق به فرهنگ تیونینگ خودرو در ژاپن
دریافت گواهینامه ی رانندگی با جمعی از دوستانم آن را شخصی سازی کردم؛ این خودروهای قدیمی و کلاسیک، همیشه عشق اول من خواهند بود. واتارو به مزدا RX-3 تا دندان تیونینگ شده ی خود اشاره می کند: من دوست دارم همیشه شروع کننده ی یک رویکرد باشم تا اینکه از روش دیگران پیروی کنم. البته هیچوقت واقعا به دنبال این عمل نبوده ام و معمولا خودبه خود به وجود آمده است. هدف من این است که مردم بیشتری ...