سایر منابع:
سایر خبرها
از شکایت مرفاوی از "استقلال" تا بررسی جنجال های بازی "پرسپولیس": در برنامه نود دوشنبه شب چه گذشت؟
می دانم وزیر ورزش هیچ وقت در این مسائل وارد نمی شود، گفت: به آقای افتخاری همین موضوع را گفتم که ایشان هم همین حرف را زد که نهایتا 70 درصد می دهیم؛ اما بدانید من هفت سال پیش می توانستم با 130 میلیون یک خانه بخرم اما حالا نمی توانم منزلی اجاره کنم. مرفاوی ابراز کرد: در این مدت باز هم هیچ خبری از باشگاه استقلال نشد؛ دو حکمی که داشتم را ترجمه کردم و به AFC بردم که پس از دو هفته از باشگاه ...
قصاص؛ انتهاء زندگی معتادی که پدرش را کشت
دیوانه ها مشی می کرد به اتاق دوید و چماقی را برداشت و با آن چند ضربه به شوهرم زد و بعد بسرعت از خانه گریخت. او تا صبح در خانه بود اما حالش نه تنها خوب تر نشد، لکن رو به وخامت رفت به همین سبب وی را به بیمارستان رساندم و سر انجام او جانش را از دست داد . مأموران پس از شنیدن سخنان زن میان سال جسد مقتول را به پزشکی قانونی جابه جا کردند. بدین ترتیب تحقیقات برای بازداشت جوان معتاد شروع گردید و او که در ...
دفاع قاطع حجت الاسلام ناطق نوری از اعدام های 67
رفتم پیش آقای مشکینی و بعد هم منزل آقای منتظری و به ایشان خبر دادم که یک چنین چیزی هست و یک مجموعه اعلامیه است. من هم زرنگی کردم به آن آقایی که آورده بود گفتم همه این دسته اعلامیه را به من بده و من می دهم پخش کنند. خبر دادم و اعلامیه ها را بردم حجره. در آن جلسه هم ایشان شروع کرد به صحبت کردن و در نهایت آقای مشکینی و آقای منتظری آن طرح را خنثی کردند. از آنجا با ایشان ارتباط داشتیم. آقای ...
زن شیشه ای اعتراف قبلی خود به قتل یک ساقی را انکار کرد/ از شدت توهم،گاهی در خیابان عریان می شوم
ایران نوشت:ساعت 12:30 دقیقه بامداد دوشنبه-دیروز- زن جوانی به کلانتری 139 نبرد در تهران رفت و گفت که 6 سال قبل مردی را کشته است. زن 34 ساله با حالتی آشفته و در حالی که شرایط جسمی اش حکایت از اعتیاد شدید او به مواد مخدر داشت، در جریان تحقیقات گفت: یادم نمی آید سال 90 بود یا 91، ناخواسته و برای دفاع از خودم مجبور شدم مردی را بکشم. آن روز برای خرید مواد به خانه مرد جوانی به نام بهرام که ...
ماشین پلیس نمی خواهم...! / مادرم مرا رها کرد و وقتی در خانه زن جوان بودم او مرا مجبور کرد تا..!
خرید تا این که چند روز قبل وقتی اسباب و اثاثیه منزل را از وانت پیاده کردند مادرم مرا به بازار برد تا برایم ماشین پلیس بخرد. او گفت: همین جا در کنار خیابان منتظر باش و خودش رفت تا برایم اسباب بازی بخرد. من هم همان جا نشستم و از جایم تکان نخوردم هوا سرد شده بود و من می لرزیدم اما نمی توانستم جای دیگری بروم! گریه ام گرفته بود که زن جوانی نزد من آمد و خودش را دوست مادرم معرفی کرد او گفت آمده ...
عجیب ترین خواستگاری و ازدواج ها به سبک بازیگران زن و مرد ایرانی
به سمت مانیتور نقل پاشیدند. علی مصفا، لیلا حاتمی را از داوود رشیدی خواستگاری کرد داوود رشیدی درباره این ماجرا گفت :صمیمیت من و علی حاتمی به سال های قبل برمی گردد. ما با هم دوست بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم . لیلی و لیلا با هم بزرگ شدند . من و علی حاتمی واقعا مثل دو برادر بودیم و رفت و آمد ما و خانواده او هنوز هم ادامه دارد تا جایی که آقای مصفا برای خواستگاری از لیلا ...
تصادف وحشتناک اتوبان ارتش؛ جزئیات | نقاط مبهم مرگ 5 دختر و پسر در بازگشت از دورهمی شبانه
...> چند وقت است که با ناتا آشنا شدی؟ حدود 6 سال پیش با او در یک میهمانی آشنا شدم. به واسطه یکی از دوستانم به یک میهمانی دورهمی دعوت شدیم، آن جا بود که برای نخستین بار ناتا را دیدم. بعد از آن شب بود که رفاقت ما بیشتر شد، چند روز بعد ناتا، من و چند تا از دوستانم را به خانه اش دعوت کرد. همین جوری دوستی ما بیشتر و صمیمی تر شد. دیگر طوری شده بود که همه جا با هم بودیم. میهمانی، گردش و دورهمی، هر جا ...
حفاظت از بیت امام(ره) چه ساز و کاری داشت؟
خاطر دارم، یک روز دختران دانشجوی تربیت معلم از تهران پیاده آمده بودند و عصر به بیت رسیدند. حاج احمدآقا و آقای توسلی را پیدا نکردم. خودم وارد عمل شدم. نزد حضرت امام رفتم و عرض کردم عده ای دختر دانشجو پیاده آمده اند و الان پشت در هستند. امام گفتند: همین حالا آن ها را می بینم. آمدم بیرون، به دخترها گفتم: امام می خواهند شما را ببینند. تا این حرف را زدم، گریه کردند. در خانه امام ...
رنگین کمان مستندهای نوگرا در عمار
هشتمین جشنواره مردمی فیلم عمار با دبیری نادر طالب زاده، فرصت خوبی برای طرح مسائل و دلمشغولی های اقشار مختلف ملت در قالب هنر و بویژه سینماست. به همین بهانه خوب، تصمیم گرفتیم در یکی از همین روزهای کمی ناآرام، در دیدار با بچه های عمار و مردمی از جنس عمار کمی آرام شویم و به دور از هیاهو، با زبان هنر به درددل مردم گوش دهیم. مستندهای عمار حرف ندارد حاج خانمی از کنارم می گذرد و به سمت میزی می رود که نش ...
گزارش برنامه نود؛ بررسی قرارداد با آدیداس
مقابل یک تیم غیر تهرانی. * سیاه جامگان 2 سپیدرود 0 - نکات بازی سیاه جامگان پس از 6 مسابقه موفق به گلزنی شد. برد سیاه جامگان بعد از 14 بازی. سپیدرود همچنان بدون پیروزی در مسابقات خارج از خانه. سیاه جامگان در رفت و برگشت سپیدرود را شکست داد. اعتراض تراکتور به عدم برخورد با متخلفان دیدار با پرسپولیس محمدجواد پاینده ...
این بی انصافی است
طور النگوها را گم کرده ام و از لج بابا که گفت دیگر از دیوار مرگ خبری نیست، دست بردم توی قلکم. پیش خودم گفتم آدمی این قدر سفید با موهای طلایی براق، حتماً باید چیزهایی از غیب بداند که صدای زنگ مدرسه آمد. خانم جهانگیری دفترهای املا را توی کمدش چپاند. دیگر حال و حوصله نداشتم با قمقمه ام بکوبم توی سر بچه ها؛ بیش تر دوست داشتم پرتش کنم پشت سر خانم جهانگیری تا منفجر بشود. خیلی بی ...
مجموعه پیام تسلیت رسمی به دوست و همکار
مادر بزرگوارتان به رحمت خدا رفت. آرزو میکنیم که وسعت صبر خانواده این دوستان عزیز به اندازه دریای غمشان باشد. با هم دعا کنیم تا خداوند بزرگ روح عزیز از دست رفته را قرین رحمت کند و خوب از این میهمان جدید پذیرایی کند. ✦✦✦✦✦✦✦ ضایعه درگذشت مادر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم. خداوند متعال روح پاکش را با سرورش فاطمه زهراء محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت ...
بانوی روشندلی که توانستن را معنا بخشید
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، بارها این جمله را به کار برده ایم که معلولیت، محدودیت نیست و از زندگی کسانی سخن گفته ایم که با وجود معلولیت اما مانند انسان های عادی زندگی می کنند و به موفقیت های چشم گیری نیز دست می یابند. چند روزی داخل کتابخانه مرکزی رفت و آمد داشتم و دنبال کتاب های مورد نظر می گشتم که رفتار خانم نابینایی برایم سئوال برانگیز شد، گاهی به کتابخانه می آمد و به بخش ...
زنم به خاطر مهریه مرا به زندان انداخت و خودش صیغه یک مرد شد! + عکس
و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه پدر و مادر قربانی برای داماد سابقشان حکم قصاص خواستند.پدر قربانی که نابیناست به قضات دادگاه گفت: این مرد در 20 سال زندگی مشترک با دخترم همیشه او را اذیت می کرد. به همین خاطر حاضرم تنها خانه ام را بفروشم تا تفاضل دیه را بدهم و این مرد اعدام execution شود. سپس پسر 17 ساله مقتول رو به روی قضات ایستاد. وی که دست هایش به ...
مرد گل فروش یاسمین 12 ساله را از پارک ربود و به خانه اش برد / فریادهای دخترک در خانه شیطان!
به محل اعزام شدند و با ورود به خانه مرد گل فروش دختر هراسان را نجات دادند. دختر نجات یافته به کارآگاهان گفت: من درپارک سرگرم بازی با زنی به نام نسرین بودم که ناگهان به بهانه ای از من خواست با او تا جایی بروم. بعد هم مرا به طرف ماشینی برد که مرد غریبه ای داخلش نشسته بود. آنها به زور مرا سوار کرده و به راه افتادند.چند دقیقه بعد هم مقابل خانه ای نگه داشتند و مرا به زور پیاده کردند. همان موقع ...
ماشین لباسشویی چگونه به ایران آمد/ از رختشویی در تگزاس تا کوچه رختشور قزوین
نیز بازتاب یافت زن هم زن های قدیم []مادر بیچاره خودم با هفت تا بچه قدونیم قد هفته ای یک روز تشت رخت ها را روی سرش می گذاشت و می رفت دم فشاری محل از صبح دستش توی آب بود و لباس چنگ می زد تا دم ظهر می آمد خانه، آخ هم نمی گفت، اما زن های امروزی [..]. این بخشی از روایت صادق کرم یار در قصه دلواپسی است که آدم هایش درباره خرید ماشین لباسشویی با هم درگیرند؛ این رویارویی می تواند گوشه هایی از تاریخ اجتماعی و ...
طبیعت نقاشم کرد
در ذهن شما زده شد؟ زمانی که در لاهیجان زندگی می کردم و کلاس اول و دوم را پشت سر می گذاشتم، یک روز در کلاسی شلوغ نشسته بودم. در زمان بیکاری، کتابی را برداشتم و شروع به نقاشی کردم. خانم معلمی به نام حکیمی داشتیم که خداوند او را رحمت کند. مبصر کلاس به خانم معلم گفت محجوبی درحال نقاشی است. خانم معلم، مرا که در آن زمان هشت سال سن داشتم به جلوی تخته برد. گفتنی است خواهرم در هفت سالگی به مدرسه رفت ...
تا شب را در کلانتری بخوابم!
مردم نیوز : ساعت 30 دقیقه بامداد دیروز زن جوانی به کلانتری 132 نبرد رفت و گفت شش سال قبل مردی مواد فروش را به قتل رسانده است. وی در توضیح ماجرا گفت: من خانه ام در شهرستان شهریار است و چندین سال است معتاد به مواد مخدر شیشه هستم. گاهی اوقات آنقدر مصرف می کنم که تا صبح بیدارم و داخل خیابان ها و جاده ها پیاده روی می کنم. امشب مقدار زیادی شیشه در خانه ام مصرف کردم. بی خوابی عجیبی به سراغم آمد به همین ...
دختر ریشوی پرسپولیسی: در استادیوم از من فندک خواستند!
هم از من فندک خواست که از او معذرت خواهی کردم. موقع ورود به ورزشگاه چطور؟ دچار مشکل نشدی؟ هنگام عبور از گیت ها خیلی شلوغ بود و من مراقب بودم که صحبتی نکنم چرا که صدای من با تصویرم هم خوانی نداشت و ممکن بود لو بروم. البته تمرین کرده بودم که صدایم را تغییر دهم ولی باز هم سعی کردم با سر جواب دهم و خیلی سریع رد شدم و به ورزشگاه رفتم. حالا با این همه استرس و کارهایی که برای ...
گزارش برنامه نود؛ بررسی قرارداد با آدیداس
مقابل یک تیم غیر تهرانی. * سیاه جامگان 2 سپیدرود 0 - نکات بازی سیاه جامگان پس از 6 مسابقه موفق به گلزنی شد. برد سیاه جامگان بعد از 14 بازی. سپیدرود همچنان بدون پیروزی در مسابقات خارج از خانه. سیاه جامگان در رفت و برگشت سپیدرود را شکست داد. اعتراض تراکتور به عدم برخورد با متخلفان دیدار با پرسپولیس محمدجواد پاینده ...
آفتاب یزد :رقیب خردمند و منصف یک موهبت است
پیشینه اش از روندی شبیه بسیاری از دولتمردان جمهوری اسلامی برخوردار است. او 58 سال پیش در محله گمرک تهران در خانواده ای به قول خودش به لحاظ درآمدی با سطح زندگی پایین، ولی آبرومندانه و فرهنگی به دنیا آمد. ضرغامی می گوید: در کودکی در خانه تلویزیون نداشتند. در میان 9 خواهر و برادر همه به جز دو نفر تحصیلات عالیه علمی را طی کردند و عزت الله ضرغامی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه پلی تکنیک به سپاه پاسداران ...
تفسیر آیات2-4 سوره نساء
مردم حجاز، دخترهای یتیم را بعنوان تکفل و سرپرستی به خانه خود می بردند، و بعد با آنها ازدواج کرده و اموال آنها را هم تملک می کردند، و چون همه کار دست آنها بود حتی مهریه آنها را کمتر از مرسوم قرار می دادند، و هنگامی که کمترین ناراحتی از آنها پیدا می کردند به آسانی آنها را رها می ساختند و در حقیقت حاضر نبودند حتی به شکل یک همسر معمولی با آنها مشی نمایند. در این موقع آیه فوق نازل گردید و به ...
بعد از 5 سال زن به قتل برادرش اعتراف کرد
.... برای رازگشایی از مرگ او، مادر سالخورده و خواهر میانسالش که زمان حادثه در خانه بودند، تحت بازجویی قرار گرفتند. مادر سالخورده به افسر تحقیق گفت: پسرم معتاد بود و بیماری اعصاب و روان داشت. آن روز از من پول می خواست. گفتم پول ندارم، منتظر باش تا خواهرت بیاید. پسرم داد و فریاد می کرد، خواهرش که آمد، باز پول خواست. دخترم سعی می کرد او را آرام کند که نشد. وی افزود: پسرم با ...
شب نشینی شیطانی 4 جوان در پایان شب عروسی / به خاله ام زنگ زدم تا به خانه مادربزرگ بیاید و ..!
آشپزخانه رفتم و چاقویی بزرگ پیدا کردم، در آن لحظه فقط می خواستم قدرتم را به رضا نشان دهم و قصد کشتن او را نداشتم. رضا همین که چاقو را در دست من دید از جایش بلند شد و به طرف من حمله کرد و من نفهمیدم کی و چطور چاقو را در گردنش فرو کردم.با دیدن فوران خون وحشت زده از رضا فاصله گرفتم و چاقو را به سمتی پرت کردم. رضا هنوز گرم بود و درد را احساس نمی کرد اما بعد از چند لحظه به زمین افتاد و صدای ...
استعدادی که 7 ماه خانه نشین است/ هیچ مسئولی پیگیر درمان نیست
پای چپ دچار پارگی شد و با پیگیری های خانواده اش و هزینه های شخصی در گرگان عمل کرد که این عمل ناموفق بود. اکنون با گذشت هفت ماه از عمل ناموفق روژان در گرگان و با وجود پیگیری های مداوم خودش و خانواده اش، هنوز موفق به عمل جراحی در تهران نشده تا این تکواندوکار با استعداد و 16 ساله خانه نشین شود. اجازه دیدار با مدیرکل ورزش و جوانان را به من ندادند مادر روژان عرب عامری در ...
مرحوم آیت الله طالقانی و پاسخ به چند سؤال همیشگی
نستوه مرحوم آیت الله طالقانی داریم. ایشان از شخصیت هایی است که بعد از گذشت 36 سال از درگذشتش هنوز به درستی او را نشناخته ایم. در همه این سال ها عادت کرده ایم که او را فقط در سالروز برگزاری اولین نماز جمعه تهران یا در 19 شهریور سالروز وفاتش به یاد آوریم. آن هم در حد نام بردن و عکسی و خاطره ای. این سکوت و این نادیده گرفتن و این فراموشی، باعث شده است آدم هایی که احیانا هیچ شباهت کرداری و ...
اعتیاد زندگی ام را به آتش کشید
... تا چند روز حسابی دعوایم کرد و گوشمالی ام داد و بعد وقتی دلش خنک نشد، پرونده ام را زیر بغلم زد و مرا فرستاد خانه. کلی التماس کردم. مادرم، خواهرم، پدرم، زن دایی ام، همه و همه را برای وساطت به مدرسه فرستادم اما حرف مدیرمان یک کلام بود، نادر به درد مدرسه نمی خورد! افتادم پی کفتر بازی! درس و مشق را که کنار گذاشتم، چند تا کفتر خریدم و خواب و خوراکم شد پشت بام و کفترهایی ...
میه تخم شترمرغه؟ آخرت بشه...
...... - خو بِرِی چه؟ - حالم داره از بو مرغا به هم می خوره بی بی. واقعاً نمی تونم وایسم، همش حالت تهوع دارم. بی بی که انگار خیلی جا خورده بود و اصلاً انتظار چنین رفتاری از طرف مرا نداشت، تنها گفت: - به درک! بیری که ورنگردی!!! و من رفتم... ******* راستش را بخواهید در این چند روزی که خانه خودمان بودم، دلم حسابی برای بی بی تنگ شده ...
آدم های ماشینی
به گزارش آی سبک ، در کارخانه های بیرون از شهر، برنامه ریزی برای روز معنایی ندارد. مرخصی ساعتی، وقت دکتر گرفتن، کار اداری در طول روز، هیچ کدام اینها جایی در برنامه کار در نقاط دور از شهر ندارند. باید ساعت های کار را سر کرد، دوباره سوار سرویس ها شد و به خانه برگشت، بعد از یکی دو ساعت ماندن در جاده و ترافیک و شلوغی. در تمام آن مدتی که در کارخانه کار می کردم، حتی یک وقت دکتر هم نتوانستم بگیرم و بروم ...
گفتگو با یک روحانی آرایشگر: انسان نباید اسیر لباس باشد/ یک طلبه باید ابتدا خود را از نظر معنویت بسازد
معنوی بسازد و درست کند، امام خمینی(ره) 50 سال خودسازی کرد و بعد انقلاب کرد، همه مطیع و فدایی امام بودند چون می دانستند امام از روی هوای نفس چیزی نمی گوید. ما اگر در خودسازی بتوانیم پیشرفت کنیم بقیه را خدا درست می کند. *با بچه های کوچک ارتباط خوبی دارید؟ بله بچه ها دنبال محبت هستند، کسی که پدر و مادر خیلی به او توجه نکند بچه پای اینترنت و فضای مجازی و این طور چیزها وقت خود را ...