خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
منصوریان و افتخاری سر من در استقلال معامله کردند!
فوتبال هستم. وقتی با آقای شفر و پسرش صحبت کردم، می گفتند بازیکن جریمه می شود. باشگاه می تواند این کار را بکند ولی حق طبیعی بازیکن است که بازی کند و نمی توانند او را از بازی کردن، محروم کنند. باشگاه ولی بدون دلیل این کار را کرده و پیش برده است. باعث حواشی زیادی هم شده و در نهایت باشگاه استقلال است که ضرر می کند. *بند خاصی در قرارداد شما گنجانده بودند؟ درباره اش شفاف حرف می زنید؟ ...
تاریخ قضاوت می کند
خود را نشان دهد. در سال 56 نهضت تجدید سازمان کرد، آقای مهندس سحابی هم از زندان آزاد شد. بعد از پیروزی انقلاب هم جمعی از دوستان ما از خارج به کشور بازگشتند. آقای خمینی بعد از تشکیل دولت موقت گفتند که مهندس بازرگان باید مستقل از نهضت آزادی قبول مسئولیت کند؛ نهضتی ها هم اخلاقا به این حرف عمل کردند. مثلا بنده که شهردار تهران بودم، در آن مدت در هیچ کار تشکیلاتی نهضت مشارکت نکردم و تمام تمرکزم بر خدمات ...
پایان تلخ برای اسطوره ها
...> آرش برهانی و رضا عنایتی این دو گل زن برتر تاریخ باشگاه استقلال علاقه داشتند با پیراهن تیم محبوبشان از فوتبال خداحافظی کنند اما نتوانستند. عنایتی با سقوط به همراه صبا کفش هایش را آویخت، برهانی هم با نیمکت نشینی در پیکان. مازیار زارع هافبک قدیمی انزلی چی ها هم پس از جدایی از ملوان و بازی برای تیم خونه به خونه از فوتبال خداحافظی کرد. سایر ستاره ها پیش از این بازیکنان ...
سوارز: آن گاز را تکذیب کردم، حتی پیش همسرم!
گرونینخن بود و نمی توانستم با زیر20 ساله های اروگوئه به رقابت های آمریکای جنوبی بروم. به هر حال چندتا گل در گرونینخن زدم و من را برای بازی در یک دیدار دوستانه دعوت کردند ؛ آن هم به تیم ملی اصلی. قبل از بازی به من گفتند تنها پیراهنی که باقی مانده شماره 10 است. وقتی به من این را گفتند، اووف خب... لوکو ابرئو که الگوی من در آن زمان بود گفت شماره 10 را برندار چون بدشانسی می آورد، هاهاهاها! در پایان بازی ...
دوچرخه از یک خواب آمد
خیلی فرهیخته بودم و خیلی کتاب می خواندم، اما واقعاً خیلی کتاب می خواندم. نمی توانم بگویم سینما اول بوده یا فوتبال، با این که عاشقشان بودم. آن قدر به سینما عشق داشتم که تابستان ها، بخشی از پولی را که از شغل های تابستانی ام کسب می کردم، خرج سینما می کردم. یادم است روزهای پنج شنبه و جمعه می رفتم فیلم های سینمای کوچک شهرمان را ببینم. فوتبال هم که عشق تمام نشدنی من بود. یعنی در تمام ...
اگر رحمتی را بازی بدهند اشتباه است
حفظ و مراقبت کنند. حرف هایی که این دروازه بان درباره گذشته اش می زد نشان می داد که گذشته تلخی دارد. باید افرادی باشند که با او حرف بزنند و شرایط روحی و روانی مناسبی برایش ایجاد کنند. حسینی نیاز به مشاوران قوی دارد. دروازه بان استقلال صحبت هایی هم درباره اردوگاه کرد که هنوز درباره آن بحث می شود. شما هم در فوتبال سختی های زیادی کشیده اید و قطعا راحت به دروازه بان اول استقلال بدل نشدید. به اعتقاد ...
به خاطرخدا و من پدرم را ببخشید/ گریه های دختر7ساله پدر را از چوبه دار نجات داد
با چشمان اشکبار از بالای چوبه دار پایین آمده بود درحالی که از اولیای دم قدردانی می کرد، دخترکوچولویش را درآغوش کشید و او را غرق بوسه کرد. اوگفت: من و سعید دوستان صمیمی بودیم. آن روز شوم سعید با دوستاش در پارک بود که به طرفش رفتم تا خبری به او بدهم که ناگهان بی دلیل درگیر شدیم و ... آن موقع من 27 سال داشتم و سعید 23سال. این مدت در زندان چطور گذشت؟ خیلی سخت، ولی قرآن، نماز ...
سکوت طارمی با صحبت های جنجالی شکست
فقط دوست داشتم وقتی هواداران می خواهند برگردم به آنها پاسخ بدهم. همه می گفتند امسال تیم خوبی داریم و برگرد و قهرمان شویم و من هم می خواستم همین اتفاق بیفتد. من اگر گفتم بالاتر از سیاهی رنگی نیست برای تهدید محرومیت خودم گفته بودم و آن روز مرگ من است که بخواهم از طرف من آسیبی به باشگاه پرسپولیس و هوادارانش زده شود. من به خاطر هواداران و عشقم به تیم پرسپولیس برگشتم و خدا را شکر که قهرمان هم شدیم. فصل ...
محمدرضا عروجی از روزهای سخت اما پربار اسارت می گوید
در ادامه می خوانیم . از چه زمانی به عنوان رزمنده راهی جنگ شدید؟ چون ما ساکن اهواز بودیم از همان ابتدای جنگ به نوعی درگیر جنگ شدیم. آن زمان 16 سال بیشتر نداشتم و پس از شروع رسمی جنگ همراه خانواده به طرف ملایر و بروجرد رفتیم. سال 1361 به صورت داوطلب عازم جبهه شدم و در جهاد و سپاه و بسیج بودم تا سال 15/6/62 که به خدمت سربازی رفتم. سه ماه در تهران آموزشی دیدم و بعد از آن یک ماه و ...
روی خط آفتاب
موقع لزوم دغدغه پول هزینه درمان نداشته باشد. حال اگر وقت و بی وقت نیاز به درمان داشته باشد باید تمام و کمال هزینه درمان را بپردازد پس از مرخص شدن کفش آهنی بپوشد دنبال گرفتن هزینه درمان باشد. (20/10) 1519- درددلی با مسئولان وزارت آموزش و پرورش؛ حدود 20 نفر از فامیل های ما معلم هستند و من در جریانم که همش با پارتی بازی معلم جذب می کنند خیلی دوست داشتم معلم شوم ولی نشد.به گفته برخی ها ...
مهمونی شبانه با شلیک گلوله لو رفت+عکس
آنجا بود بترسانم تا پولم را پس بدهد اما چون هیچ وقت با کلت شلیک نکرده بودم ناخواسته دستم روی ماشه رفت و چند تیر به مسعود شلیک شد. من خصومتی با مسعود نداشتم و نمی خواستم با او شلیک کنم. بهزاد همچنین درباره اقامت یک ماه اش در هتل با شناسنامه جعلی گفت: بعد از شلیک خونین ترسیده بودم. چون می دانستم دستگیر می شوم یک شناسنامه دزدی theft را از یکی از دوستانم گرفتم و عکسم را روی آن چسباندم. من با ...
دختری که جان پدرش را خرید
. او در حالی که دست دخترش را گرفته بود، گفت: باورکنید انگار من و دخترم تازه متولد شده ایم. اما خدا کند این پایان سختی هایم باشد. چرا که وقتی شوهرم بازداشت شد در به در و بی پناه شدیم. یک سال به خانه پدرم رفتیم و 3 سال در خانه مادرشوهرم ماندیم. یک هفته قبل هم به کرج آمدیم وتلاش کردیم تا روزنه امیدی برای نجات شوهرم به دست بیاوریم. امروز همگی با لباس مشکی دور زندان جمع شدیم و امیدی به زنده ماندن شوهرم ...
روایتی خواندنی از ماجرای آشنایی هاشمی با رهبری
فعالیت داشتند که انصافاً خیلی خوب امور را اداره می کردند. زمانی که من در قوه قضائیه وارد شدم آیت الله موسوی اردبیلی چند ماه قبل از اینکه دوره ایشان تمام شود و هنوز امام فوت نکرده بودند، فرمودند من می خواهم بروم . دفعه دوم من غافلگیر شدم. اگر قبلاً متوجه بودم از امام تقاضا می کردم که من را برای این سمت نگمارد و بعد از اندکی به مشکلات قوه قضائیه اشاره کردند و من به امام گفتم که شما من را به بد کاری ...
اخبار و حواشی لحظه به لحظه از نقل و انتقالات زمستانی لیگ برتر ایران
قرارداد امضا کنند. پنجشنبه 30 آذر: * (رسمی) کمیته نقل و انتقالات اعلام کرد باشگاه نفت تهران تا زمان مشخص شدن وضعیت مالکیتش اجازه ثبت هیچ گونه قراردادی را ندارد. * (رسمی) محمدامین حاج محمدی، بازیکن پیشین تیم استقلال با عقد قراردادی به تیم خونه به خونه بابل پیوست. چهارشنبه 29 آذر: * (غیر رسمی) ابراهیم عالمه، دروازه بان تیم ملی سوریه امروز راهی ...
روایت دختر شیخ زکزاکی از ابعاد جنایات حکومت نیجریه/ برخی از اعضای خانواده ام را زنده سوزاندند / نجات ...
آیا اتهامات یکی بود؟ ایا اتهامات جدیدی علیه ایشان ( شیخ زکزاکی ) وجود دارد؟ سهیلا زکزاکی: در طور این سال ها اتهامات مختلفی علیه پدرم مطرح شده است. به یاد می آورم که آن در دهه هشتاد قرن گذشته بود. سال آن را دقیقا به یاد نمی آورم زیرا هنوز بدنیا نیامده بودم.شنیده ام که پدر در آن زمان به مخالفت و ناسازگاری و چیزهایی از این قبیل متهم شده است. همچنین به یاد دارم وقتی کوچک بودم پدرم یک بار به ...
فروتن: مرگ فیتیله از لحظه ای اتفاق افتاد که از حالت زنده بودن خارج شد
شروع کنیم؛ ولی فقط ما را می برند و می آورند. به من می گویند برو پول بیاور و برنامه بساز! مگر پدر من بساز و بفروش است که آقدر پول داشته باشم؟ اصلاً اگر من پول داشتم دیگر با آنها کار نمی کردم، خودم برنامه می ساختم. اگر پول داشته باشم چرا برای جایی کار کنم که هم ممنوعم می کنند هم دعوایم می کنند و هم ساعت پخشی که دوست دارند به من می دهند؟ روزی به یکی از دوستانم در سازمان گفتم که شما این ...
رعد7 403 تبهکار را زمینگیر کرد
) می رفتم و در آنجا افراد خارجی را شناسایی می کردم. چطور نقشه سرقت را اجرا می کردی؟ لباس پلیس به تن داشتم و می گفتم مأمور هستم. دست و پا شکسته با آنها انگلیسی صحبت می کردم و بعد به بهانه اینکه پلیس هستم شروع می کردم به بازرسی آنها. پس از آن از فرصت استفاده کرده و پول هایی را که همراهشان بود برمی داشتم. اما خودشان در آن لحظه متوجه نمی شدند. چند نفر را با این شگرد به ...
استناد به مصاحبه ی خوشکوشک درباره ی قتل های زنجیره ای
و باهنر خانواده ای نسبتاً متمول داشت، تاجرزاده بود و پدرش از باغداران پسته بهرمان محسوب می شد. او با پیوستن به زمره یاران امام، به سرعت رشد می کند و در بین انقلابی ها و مردم تبدیل به یک شخصیت معروف و تأثیرگذار در نهضت انقلاب اسلامی می شود. فقدان هم رزم و همگامی که سابقه همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به 59 سال تمام می رسد، سخت و جانکاه است این برشی از پیام تسلیت رهبر ...
چگونه یک ایرانی فرمانده لشکر عراقی ها شد+عکس
تعطیل کنند و به جبهه بروند که امام(ره) مانع شده بودند. من هم که با قرار و مداری که با دوستان خودم در جبهه از جمله شهید بقایی که آن موقع فرمانده قرارگاه کربلا بود, گذاشته بودم از تهران عازم جنوب شدم ولی سر راه گفتم بروم قم سری به اسماعیل بزنم. نزد اسماعیل بودم که گفتند روزنامه اسامی قبول شدگان دانشگاه تربیت مدرس را زده است و قرار است دانشگاه به زودی کار خود را شروع کند. من که با توجه ...
رویش ها و ریزش های ادبیات کودک همراه با بازنشر 5 اثر کودکانه
به کرمان رفته بودیم و در آنجا زندگی می کردیم و من دو فرزند کوچک داشتم. یک روز که قرار بود مانوری در استان برگزار شود، حاجی صبح آن روز با عجله داشت به سمت محل اجرای مانور می رفت که من به ایشان گفتم که حاجی لطفاً برای ما دو نان بگیرید، من بچه ها را نمی توانم تنها بگذارم، اما شهید الله دادی در جواب به من گفت: من نمی توانم بروم خودتان بروید نان بگیرید. من گفتم: به سربازی که تحت امر شماست بگویید برای من ...
اعتراف جوینده گنج به قتل دو مجموعه دار
به گزارش خبرنگار ما، سی ام آبان ماه سال قبل مردی وارد شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 تهران شد و به قاضی سهرابی گفت که پدر 55 ساله اش یحیی گم شده است. او گفت: پدرم چهار روز قبل از خانه اش در خیابان 17 شهریور خارج شده و از آن زمان دیگر خبری از او نداریم. احتمال دادیم که به سفر رفته باشد، اما گوشی تلفن همراهش خاموش است و کسی هم از او خبری ندارد. بعد از مطرح شدن شکایت، پرونده با موضوع افراد ...
منصوریان فقط فکر خودش بود!
تمام علاقه مندان به فوتبال و مردم متوجه شدند که چه اتفاقاتی در باشگاه استقلال افتاده است. حتی آقایان گفتند که با من تماس گرفته شده تا به تمرینات برگردم و من نخواستم به تمرینات استقلال اضافه شوم. حتی وثوق احمدی هم به باشگاه استقلال گفتند که با صحبت این مشکل حل شود اما در پایان نقل و انتقالات متاسفانه باشگاه استقلال یک طرفه فسخ کرد و با این کار نشان دادند که چه افرادی هستند که در حال حاضر باشگاه ...
هنوز مرا به عنوان گزارشگر حادثه پلاسکو می شناسند
گزارش از بازدید گروهی از پزشکان تحت عنوان خیرین سلامت به میدان خراسان و میدان شوش پایتخت برویم. در حال هماهنگی برای ضبط این گزارش بودم که خبر رسید پلاسکو دچار آتش سوزی شده است. بلافاصله با جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی شهرداری تهران تماس گرفتم که چند لحظه ای با من حرف زد و گفت که آتش سوزی پلاسکو صحت دارد و خواست برای گزارش آنجا برویم و بعد تلفن را قطع کرد. به مدیر گروه خبری مان گفتم همراه ...
پدر پرسپولیسی گلر استقلال : به خاطر حسین خیلی از اقوام ما که پرسپولیسی سفت و سخت بودند حالا طرفدار ...
میگردیم پرسپولیس اما حسین اصرار داشت که به استقلال برود و معتقد بود تیم بهتری است و با اینکه پرسپولیس شرایط بهتری برای او فراهم کرده بود به استقلال برگشتیم . این ماجرای ناراحتی و پاره کردن قرارداد باعث شد به پرسپولیس برگردید؟ وقتی سوال کردم که دروازه بان چندم است و ناراحتی پیش آمد بلند شدیم برویم که امیرخان گفت در استقلال خیلی بزرگترها روی نیمکت نشسته اند و من گفتم دوست دارم ...
هاشمی گفت برای رهبری همه رد شدند جز آقای جوادی آملی
در تمام جلساتی که درباره رهبری پیش می آمد، با استدلال و محکم می گفتند برای رهبری آقای خامنه ای بدیل ندارد. یک روز همین بحث ها را با ایشان می کردیم که گفت: یک روز پیش آقا رفتم و گفتم اجازه بدهید از ریاست مجمع خبرگان کناره گیری کنم. من دیگر پیر شده ام و بروم قم زندگی کنم. آقا هم فرموده بود که آن وقت تکلیف من با کیست؟ . روز دیگر تعریف کرد: با آقا نشسته بودیم و فهرست کسانی را که ظرفیت رهبری دارند، نوشتیم و شروع کردیم به آنها نمره دادیم. همه رد شدند به جز آقای جوادی آملی. ناگهان هر دو با هم گفتیم ایشان هم که زمان امام در قوه قضائیه بود و بعد رفت. گفتم آقا غیر از خودت کسی نیست. ...
هاشمی اعتدال را در برابر تندروی اصلاح طلبان مطرح کرد/ در ماجرای قتل های زنجیره ای وزیر اطلاعات را هم دور ...
باغداران پسته بهرمان محسوب می شد. او با پیوستن به زمره یاران امام، به سرعت رشد می کند و در بین انقلابی ها و مردم تبدیل به یک شخصیت معروف و تأثیرگذار در نهضت انقلاب اسلامی می شود. فقدان هم رزم و همگامی که سابقه همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به 59 سال تمام می رسد، سخت و جانکاه است این برشی از پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب پیرامون رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی است، مَرد پُرفرازونشیب ...
دوست دارم در پرسپولیس بازنشسته شوم
به ثمر رساند و کم زحمت نکشید. برای تمدید قرارداد با پرسپولیس تصمیم گرفته ای؟ اگر قرار باشد در ایران بمانم قطعاً در تیمی غیر از پرسپولیس بازی نخواهم کرد. باید دید در آینده چه پیش می آید اما آنچه مسلم است دوست دارم در پرسپولیس بازنشسته شوم. اگر هم شرایط مهیا شد به فوتبال اروپا بروم هم بدم نمی آید چنین تجربه ای داشته باشم اگرچه در این سن و سال رفتن به اروپا برای من خیلی سخت شده است. ...
مصلح: پیشنهاد داشتم اما برانکو گفت بمان
پایانی به میدان آمدی و پرسپولیس هم در همین دقایق به گل رسید. در دقایق پایانی که تیم بیشتر برای حفظ نتیجه تلاش می کرد وارد زمین شدم و خدا را شکر توانستیم بازی را ببریم. بازی یک طرفه و 70 درصد مالکیت توپ در اختیار پرسپولیس بود. موقعیت های زیادی داشتیم که تبدیل به گل نشد اما در نهایت مزد زحمات خود را در دقایق پایانی گرفتیم و گل برتری را وارد دروازه حریف کردیم. از این نوع بردها در لیگ ...
جواد و 3 خواهر شهیدش در بهشت منتظر مادر هستند
خیلی به هم ریخت و تصمیم گرفت برود. شما چه کردید؟ من مدام مخالفت می کردم. جواد را خیلی دوست داشتم. واقعاً نمی توانستم دوری اش را تحمل کنم. من حتی نمی گذاشتم بیرون از قم سرکار برود. گذشت تا سال 93 شد. جواد دو سال پشت سر هم اربعین پیاده به مشهد می رفت. مرتبه اول نیتش بچه بود که خدا محمدسینا را به ما داد. مرتبه دوم که رفت به من گفت زهرا نیت کردم ان شاءالله که خدا و امام رضا(ع) حاجتم ...
جابر انصاری: هواداران هوای قربانی را داشته باشند
دارم دوباره موفق به انجام این کار شوم. این اتفاق دور نخواهد بود و دوباره برای استقلال گلزنی خواهم کرد. در نیم فصل دوم استقبال هواداران چطور بوده است؟ نسبت به نیم فصل اول استقبال هواداران از بازی های ما بهتر شده است. آنها هم می بینند که ما در تمرینات و بازی ها زحمت می کشیم تا رضایت آنها را به دست بیاوریم. ما یک جام به هواداران بدهکاریم و می خواهیم بعد از چند سال آن را به آنها اهدا کنیم. ...
