هوتن شکیبا: پدرم گفت برو و در رشته ای که دوست داری بیکار باش
سایر منابع:
سایر خبرها
لیسانسه ها نمی گرفت دیگر سریال نمی ساختم/ روایتی از ماجرای انتخاب هوتن شکیبا/ مدیری را عجیب و غریب دوست ...
قبل به ادبیات علاقه مند بودم ولی خانواده ام خیلی دلشان می خواست که من پزشک شوم. به همین دلیل می گفتند که پزشکی بخوان ولی اگر خواستی برو ادبیات کار کن! ولی چون درسم خیلی خوب نبود پزشکی قبول نشدم و در ابتدا فوق دیپلم رادیولوژی قبول شدم و بعد از آن که دوباره کنکور دادم، شیمی قبول شدم ولی به شیمی خیلی علاقه مند شدم و بعد از آن متداول بود که همه به تحصیلات تکمیلی روی می آوردند و من فکر کردم که ...
دوران پرستاری در جبهه بهترین دوران خدمت ام بود/صبر زینب(س)، بهترین الگوی پرستاران
، اول اسفند سال 1332 در بن بست فرهنگ( چهارراه فرهنگ فعلی) خرم آباد در خانواده ای مذهبی و سنتی به دنیا آمدم. پدرم شغل اش آزاد بود و مادرم خانه دار و من در جمع صمیمی پنج خواهر و یک برادری به دنیا آمده بودم که دو خواهر پیشین من به خانه بخت رفته بودند. روزهای کودکی بیشتر با بازی با خواهرانم گذشت تا اینکه راهی مدرسه شدم، روزهای دوست داشتنی من و کتاب مثل برق و باد گذشت تا اینکه سیکل ...
اولین خواننده زنی بودم که اسم خودم را داشتم
از جهانبخش پازوکی. بار اول در رادیو اصفهان اجرا و ضبط شد؛ با همان ارکستری که نام بردم. منتها آن موقع اجازه نداشتیم به صورت رسمی آن را پخش کنیم. فقط ضبط کردیم که یادگار بماند. چون خانواده ام مخالف آوازخواندن من بودند که آن هم داستان خود را دارد، پدرم خیلی دوست داشت من آواز بخوانم. منوچهر سلطانی، پسرخاله مادرم بودند و رفیق صمیمی پدر، این دو اغلب با هم وقت می گذراندند. یکی از مشوقان من بودند برای ...
لقمه صدای همه مردم است
...> من هم یادم هست، یک بار به او گفتم که اگر به من بگویند مدرک پروفسوری حاضر و آماده داریم، قبول نمی کنم و دلم می خواهد هنر بخوانم، پدرم هم گفت هرکاری دلت می خواهد، انجام بده! من هم سال اول فقط در کنکور هنر شرکت کردم که قبول نشدم، اما سال دوم در دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا قبول شدم. سال 82 که وارد دانشکده تئاتر شدم، 60 نفر ورودی ما بود، اما من بعدها فهمیدم که تنها 10 نفر از ما تئاتری ...
نخبه ای که آرزویش مدارای مامور سدمعبر است
...، ناچار شد دستفروشی کند؛ زیرا پدر ناتوان و از کارافتاده شده است و او باید چرخ زندگی خانواده را بچرخاند. همسرش با هزار امید سال قبل به خانه او آمده است و نباید او را ناامید کند و این ها مثل یک کوه روی دوش او سنگینی می کند و به همین دلیل باید تلاش کند. پویا محمودی نخبه کردستانی می گوید: دانشجوی دانشگاه دولتی بهشهر بودم و بعد از کارشناسی ارشد در مقطع دکترا دراهواز قبول شدم. برای درس ...
از اقامه نماز در اتاق عمل تا بخیه زدن با نوای آیت الکرسی
ناخودآگاه بوی خدا را می گیریم همان گونه که وقتی وارد عطرفروشی می شویم بوی عطرها را می گیریم. وی ادامه داد: مدتی به خاطر بچه دار شدنم از پرستاری فاصله گرفتم و مشغول آموزش در حوزه سلامت بودم که در این موقعیت زمان فراغت بیشتری داشتم به همین دلیل در مسابقات حفظ شرکت می کردم و با هر دوره اندوخته هایم را ارتقاء می دادم؛ همچنین به خاطر موضوعی بودن مسابقات در حوزه مفاهیم هم وارد شدم که این امر به ...
مصاحبه خواندنی مریم حیدرزاده درباره پرسپولیس و...
به خودت باشد، اما او همه چیزش را وقف بچه هایش کرده و دوست دارد تمام چیزهایی که در مورد بچه ها مد نظر هادی بود، اجرا کند. تنها کاری که برای خودش انجام می دهد رفتن به دانشگاه اریکه پرسپولیس است. من هم امیدوارم ثمره اینهمه فداکاری و مهربانی اش را با موفقیت بچه هایش ببیند. - با این شرایط فکر کنم برای دیدار با هانی و خانواده اش زیاد به شمال می روید؟ بله خیلی زیاد. ارتباط ما اصلا ...
خدمت خانوادگی در امامزاده سید احمد مرند
شرایط هم جواری خانواده ام در امامزاده سید احمد (ع)، وی مثل یک رفیق برای من می باشند. وی می گوید: بعضی دوستانم که مرا ‘امامزادا علی’ (علی امامزاده) صدا می کنند حسرت می خورند به اینکه من هر آن در کنار امامزاده هستم. علی که تصمیم گرفته در حوزه علمیه تحصیل کند، تبیین می کند: درس هایم را در کنار ضریح مطالعه می کنم چون که در یادگیری تاثیر بسیاری دارد، به سبب حضورم در امامزاده و کمک به پدرم ...
ماجرای نخبه کردستانی که دستفروش شد!
خانه او آمده است و نباید او را ناامید کند و این ها مثل یک کوه روی دوش او سنگینی می کند و به همین دلیل باید تلاش کند. پویا محمودی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو می گوید: دانشجوی دانشگاه دولتی بهشهر بودم و بعد از کارشناسی ارشد در مقطع دکترا دراهواز قبول شدم. برای درس خواندن به آنجا رفتم، اما شرایط خانواده ام به گونه ای بود که مجبور شدم درسم را نیمه کاره رها کنم و به شهرم برگردم، چون ...
مخالف شاملو نبودم؛ شعر پیشرو را دوست داشتم
شاعران با چه شاعری بیشتر رفاقت داشتید؟ بعد از اینکه من از پیش شاملو آمدم با همین جمعی که نام بردم بودم. بعدها نیز سفری به هند داشتم و بعد از آن به عنوان معلم استخدام شدم و به شهرکرد رفتم. به اعتقاد من شاعران برای پیشرفت و بالندگی باید کنار هم باشند و راه درست همین جمع ها و مجالس هاست. ما قائل به شعر تشخص فردی بودیم. به همین دلیل گروه شده و با هم بودیم. به زبان ساده تر بگویم همانطور که چهار ...
پسرم 2 بار شهید گردید! + تصویر
شان شهید حاج حسین بصیر بیان کرد تو با این وضع به جبهه آمدی؟ باید برگردی. اما بعدها منحصرا نزدیک عملیات به مهدی زنگ می زدند و او به جبهه می رفت. مهدی و عسگری در چه عملیاتی شهید شدند؟ آنجا دو برادرم مهدی و عسگری شهید شدند. مهدی چون زخمی بود نمی توانست داخل آب برود. دشمن بمب خوشه ای اطراف کانال می اندازد که ترکش به قسمت سالم صورت مهدی اصابت می کند و شهید می گردد. عسگری منحصرا یک بار زخمی ...
نور قرآن در قلب زهرای نابینا سوسو می زند
.... این حافظ روشندل ادامه داد: قصه و اشعار قرآنی خیلی دوست دارم و مامان و بابا همیشه برام قصه های تازه می خرند، از این داستان ها چیزهای زیادی یاد می گیرم، سعی می کنم همیشه به بزرگترها مخصوصاً پدر و مادر گلم احترام بگذارم. چند باری هم به رادیو دعوت شدم و برای بچه های هم سن و سال خودم قصه قرآنی گفتم. وقتی از او در مورد شغل آینده اش پرسیدم جواب داد: دوست دارم دکتر یا معلم شوم. پارک رفتن ...
اعتراضات مردمی اخیر برای چه بود؟/ بانک دولتی تماس گرفته که سود 27 درصد می دهیم!/ مسکن مهر، یارانه و سهام ...
سردار محسن رفیق دوست راننده همان بلیزر حضرت امام خمینی(ره) بود که 12بهمن 57 از فرودگاه مهرآباد به سمت بهشت زهرا رانندگی کرد. پیش از انقلاب عضو سازمان مجاهدین خلق تا سال 54 بود و در زندان به جمعیت های موتلفه اسلامی پیوست و پس از انقلاب هم سال ها به عنوان وزیر سپاه مشغول فعالیت بود. رفیقدوست همچنان با درجه سرتیپی عضو سپاه پاسداران است و هنوز عضو هیأت امنای بنیاد مستضعفان است. او که اکنون یکی از شخصیت های سیاسی اصولگرا محس ...
پدرسالار ایرانی
بزرگ که بیشتر، مردان و زنانی دانش آموخته بودند، اعتبار پدر و جد خود پاس داشتند. هریک از فرزندان و نوادگان، در رشته و علاقه خود آوازه یافته، حقوقدان، معمار، مددکار و سیاستمدار شدند و پس از مرگ پدر، نه در سیاست که در اجتماع نامش را زنده نگه داشتند. منوچهر فرمانفرماییان در کتاب خون و نفت درباره این خاندان می نویسد از آن پس خانواده من، در داخل و خارج از قدرت، پیوسته مایه نگرانی حکومت بود. ما خاندانی اصیل ...
در هنر نمی توان یک شبه ره صد ساله پیمود
آرمان - بهنام موحدان(پندار): هوشنگ ظریف هنرمندی است از نسل آزاده مردان و زنان رنسانس موسیقی ایرانی، دوره ای که اخلاق و هنر، دست به دست هم داده بودند، تا فرهنگ ملتی را در کتاب تاریخ، به نیکی نقش زنند؛ اسطوره هایی که امروز گرچه به افسانه بدل شده اند، اما میراثشان تا زندگی جاری است، در بطن زمان و مکان باقی و ساری است؛ بزرگمردی از جنس هنر اصیل، نماد نجابت و سمبل عشق و وفاداری، طلیعه فرهنگی که برایش ...
حرف های خواندنی مادربزرگ و پدربزرگ برتر قصه گوی ایران
ایشالا بیشتر شوند. من بچه ها را خیلی دوست دارم، از بچگی علاقه داشتم و بچه ها را در کوچه دور و بر خودم جمع می کردم، داستان هایی که از پدر و مادرم می شنیدم را برایشان بازگو می کردم، بیشتر داستان های فولکلکور و محلی می گویم. به زبان آذری؟ بله. چه شد که به قصه گویی علاقه مند شدید، یعنی برای اولین بار یادتان هست چه کسی این علاقه را در شما به وجود آورد؟ پیرزنی در محله مان ...
محمود صادقی: شورای نظارت بر صداوسیما به جای نظارت، نظاره می کند
ترجمه شده را سوزانده اند؟ و یا هنوز هم در دانشگاه های قدرتمندی چون سوربن مورد تعلیم در کنار سایر آثار بزرگان فلسفه جهان قرار می گیرد. البته کارهایی هم در دهه 60 انجام شد که متاثر از همکاری مثبت حوزه و دانشگاه بود. به طور مثال درخصوص اقتصاد اسلامی، آن زمان سوال رایج این بود آیا می شود اقتصاد را اسلامی کرد. نفس عمل خوب بود و ما روی کاغذ دستاوردهای بزرگی هم داشتیم ولی در عرصه عمل نهایتأ ...
ابراهیم رها واقعی کیست؟
...> اتفاقا به تازگی هم که در برنامه کتاب باز مهمان سروش صحت بودم اولین سوالش این بود که چرا این قدر بداخلاقی. خب شما می دانید که حجم کوچکی از برنامه های تلویزیونی و نوشته های من طنز است. بیشترش غیرطنز است. اما واقعیت این است که ته جانم به طنز تلخ علاقه مند بودم. مثلا بین نویسندگان خارجی که کارشان ترجمه شده ونه گات را به همین دلیل دوست دارم. در سال 77 در روزنامه اخبار ستون ثابت طنز روزانه داشتم. خودم به اسم ...
هرگز نمی خواستم بازیگر شوم
خودم بنا داشتم فقط همان یک فیلم آقای کیمیایی را بازی کنم و دوباره به سمت کار خودم برگردم.تصمیم گرفتم در زندگی دیگر فیلم بازی نکنم و نکردم. محمد صالح علاء؛ بازیگر، مجری برنامه های تلویزیونی، فیلمساز و ترانه سرای ایرانی است که در ابتدا فعالیت هنری خود را از نمایشنامه نویسی، طراحی و کارگردانی تئاتر شروع کرده و در حوزه های مختلفی مثل جشن هنر، کارگاه نمایش و... برنامه ساخته است؛ به مرور ...
جریمه دیرکرد در بانکداری اسلامی معنا ندارد
؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید بدانیم که تصویب این قانون در چه مقطع زمانی و شرایطی اتفاق افتاد. به هر حال من از افرادی بودم که از روز اول تا زمانی که به مجلس رفت در کمیسیون نظام بانکی حضور داشتم. من هم به عنوان معاون وزیر وقت اقتصاد و مدافع این طرح در آن جلسات حضور داشتم و از این قانون دفاع کردم. به هر حال آن زمان امام در قید حیات بودند و خود ایشان به نحوی گفته بودند که دوست دارم ...
پرستار هم استانی:حق پرستاران باید ادا شود/ شغل پرستاری جهاد است
، متولد شهرستان تنگستان، فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی، رشته پرستاری ، 2 سال است که وارد این درمانگاه شدم . چرا این رشته و شغل را انتخاب کردید ؟ رشته پرستاری را دوره راهنمایی دوست داشتم و از همان زمان علاقه داشتم که پرستار بشوم. دوسال هم پشت کنکور ماندم بلکه سراسری قبول بشم ولی نشد و این شد که در دانشگاه آزاد رشته پرستاری خواندم. چهار سال در دانشگاه درس خواندم و سال آخر که ...
نغمه های مادرانه یک ایل
بودند و من در این فضا حل شدم. از دبستان و دبیرستان در گروه های موسیقی و تئاتر فعال بودم . موسیقی، تمام زندگی ام شده بود. مهمان که به ایل می آمد، خوشامدگویی به عهده من بود. پدرم همیشه تشویقم می کرد و با افتخار از من می خواست که بخوانم. هر بار از تهران و شهرهای دیگر، نویسنده ها و هنرمندانی به ایل ما می آمدند. 12سالم بود که نورعلی خان برومند، مهمان ایل ما شد و از صدای من خوش اش آمد. او ساز می ...
بازیگری که دوست داشت در ابد و یک روز بازی کند
بود و مردم بیشتر می رفتند، فیلم گودزیلا را یادم است که خیلی جذاب بود. از طرف دیگر رقصنده با گرگها را در خانه فرهنگ دیدم. او افزود: فیلم ایرانی هم اجاره نشین ها را خیلی دوست داشتم که تلویزیون هم زیاد پخشش می کرد. هامون را دوست داشتم اما وقتی بزرگتر شدم علاقه ام بعدها بیشتر شد. این بازیگر درباره تحصیلاتش در حوزه سینما توضیح داد: اولین کلاس هایم را در دانشگاه سوره رفتم. جالب بود ...
شیرین کاری 20 دقیقه ای و دلار 4650 تومانی / دست دولت در جیب مردم / بنزین خانوار به جای بنزین خودرو/ ...
فاطمه صدایی بسیار گیرا و آرام دارد، بغض که می کند، صدایش بی جان می شود، خش غمناکی بر تار موسیقی کلامش نمایان می شود، از پشت برقع سیاهی که بر چهره دارد، مستقیم به چشمانم نگاه می کند و به آرامی می گوید نمی دانم چرا قربانی شدم، همه زندگی من تباه شد. ترم آخر دانشگاه بودم، قرار بود لباس عروس بپوشم،صاحب خانه و کاشانه ای بشم، مادر بشم و هزاران آرزوی دیگر اما در سیاه چاله ای افتاده ام و درمانی برای ...
واقعه ی تصویری که موضوع رسانه های بیگانه گردید/ روایت جدال آقا معلم با فوت برای تهیه مایحتاج محصلین
گردیدم که دختر دانش آموز کلاس اول در روستای کلکان از توابع شهرستان دِهگلان در اثر عدم دقت پرستار مرکز درمانی و تزریق بدون آزمایش آمپول پنی سیلین نابینا شده هست. آن روز به عیادت خانواده این دختر رفتیم و کارت هدیه ای را که از شهردار سنندج گرفته بودم، برای کمک به معالجه، به این دانش آموز دادم؛ البته با پیگیری های فراوان، وزیر بهداشت این دختر دانش آموزان را جراحی و معالجه کرد. *درمان ...
آن دم که پرده برافتد...
شمار می رود. این مجموعه داستان با عنوان دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد، پس از فروش چشمگیر در فرانسه، به زبان های زیادی ترجمه شد و شهرت جهانی را برای این نویسنده جوان به ارمغان آورد. رمان کوتاه من او را دوست داشتم، با الهام از زندگی شخصی او و شکست در زندگی مشترکش نوشته شده است. این کتاب نیز همانند اثر قبلی به فروش قابل توجهی دست پیدا کرد، به زبان های مختلفی ترجمه شد و زنان بسیار زیادی در سراسر دنیا ...
گفت وگوی دو افشاگر بزرگ به مناسبت اکران پست | آیا افشاگری ارزش تبعید و زندان دارد؟
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از گاردین، السبرگ که با افشاگری های خود از نقش آمریکا در جنگ ویتنام پرده برداشت، از سوی دولت ریچارد نیکسن خطرناک ترین مرد آمریکا توصیف شد. 40 سال بعد، مردی که السبرگ را سرمشق خود قرار داده بود، از سوی دونالد ترامپ خائن وحشتناک لقب گرفت و رئیس جمهوری آمریکا خواستار اعدام او شد. به ابتکار گاردین، مشهورترین افشاگران قرن بیستم (و البته قرن 21 تا امروز) همزمان با اکران پست اسپیلبرگ (با بازی تام هنکس و مریل استریپ) از کالیفرنیا و مسکو به مدت دو ساعت در لندن کنار هم قر ...
عوامل کمال انسان در عالم برزخ/ یادی که راحت جان می شود!
بنیه . بعد از این که بقّال گفته بود: چشم، حلالش کردم. به منزل رفته بود، شب مجدّد خواب دیده بود که به او گفته بود: خدا از تو راضی باشد، از همان صبح که شیشه را بردی، به من گفتند دیگر راحتی، چون همه چیزم درست بود و گیر آن شیشه شیر بود. چون من را دوست داشتند، اجازه دادند که در خواب تو بیایم و مشکلم را بگویم. گاهی بعضی ها تا دو، سه سال در خواب کسی هم نمی آیند، چون گرفتار هستند. لذا عالم برزخ ...
مقام علمی و شیوه های تبلیغی حضرت زینب (س)
پدر و برادر و... به فعل و عمل زینب علیها السلام در جریان کربلا استناد می کند (6) . و از این سخن امام سجاد علیه السلام که در خطاب به عقیله ی بنی هاشم می فرماید: یا عمه انت بحمد الله عالمه غیر معلمه وفهمه غیر مفهمه (7) . عمه جان تو بحمد الله عالمه ای هستی بدون این که معلم داشته باشی و تو فهمیده ای هستی بی آن که کسی مطالب را به تو یاد داده باشد . پی می بریم که زینب ...
یادگاری: مستندسازی دینی و انقلابی طی دوره ای ده ساله توانست جریان ساز شود
گفتگوی سایت سوره را با این فیلمساز جوان و با انگیزه می خوانید. آقای یادگاری مستند سازی را از چه سالی آغاز کردید؟ از سال 91 به صورت جدی وارد عرصه مستند سازی شدم. البته قبل از آن هم به شکل آماتوری و غیر حرفه ای کارهایی در این زمنیه داشتم. سال 92 مستند داوطلبین عزیر درباره مصرف گرایی در ایران ساختم و بعد از آن مستند به وقت مادری ، کلیپ به ایران خوش آمدید (در مورد نامه مقام معظم رهبری به جوانان ...