سایر منابع:
سایر خبرها
تاج: اعلام کرده ایم سرخابی ها خصوصی هستند
را هم باید اضافه کنم که اداره این دو باشگاه توسط فدراسیون فوتبال انجام نمی شود و نظارت بر دو باشگاه وظیفه مجمع و هیئت مدیره است. * در مجلس سوالی هم درباره بازی بانوان در اهواز پرسیده شد؟ بله، یکی از نمایندگان شهر تهران پرسیدند چرا بازی بانوان در گرد و غبار اهواز برگزار شد، ولی بازی فولاد و پیکان برگزار نشد. من توضیحاتی دادم که نمایندگان محترم را قانع کرد. بازی بانوان در ...
علل کم رونق شدن نمازهای جمعه از نگاه فیاض و زیباکلام
. یک شب در مسجد حضرت ابوالفضل شهرک غرب نشسته بودم، کسی بحثی کرد که فردا نمازجمعه برویم، یک دفعه یک آقایی گفت اگر راست می گویید سیدحسن خمینی را بیاورید، ببنید چقدر مردم نمازجمعه می روند . البته این به نظر من ساده اندیشی است، بله اولش ممکن است مردم بروند ولی بعد عادی می شود. روزی در کلاس گفتم مارکس با دین مخالف نیست با دین ایدئولوژیک مخالف است . یکی از دانشجوها که مارکسیست بود گفت خیر با دین مخالف است ...
بازار میوه های لوکس و خارجی در تهران
های قاچاق را به بازار رساند: خودم می روم جنس می آورم. هر جنسی که پیش بیاید می آورم. قاطی بار این میوه ها را هم می گذارم. همه سودش هم برای خودم می ماند. بعضی وقت ها که بار زیاد باشد، میوه بیشتری می آورم، به بقیه بچه های بازار زیر قیمت واردکننده های دیگر می فروشم، کار نیست، باید هر طور شده کار کنیم که خرج مان دربیاید. سه بسته فیسالیس و یک انبه مصری را می دهد دست مشتری و دوباره روی ...
برپایی جشن تولد برای بازیگر پیشکسوت/ رایگان: کارهای زیادی است که هنوز انجام نداده ام
گپ می زنیم و افتخار دوستی داشتم. همیشه صادقانه و دوستانه درباره مسائل مختلف گفت وگو می کنیم. ایشان از منطقه زاگرس و با طینت و پاکی وجود هستند. البته پیش از آشنایی با مسعود رایگان با پدر او آشنا شدم. چون مسعود رایگان سال ها ایران نبود و در سوئد زندگی می کرد. تا اینکه این اتفاق خوب افتاد و این افتخار نصیبمان شد و مسعود رایگان برگشت. هر آدمی متعلق به سرزمینش است. خوشبختانه رایگان حضور موثر و بسیار ...
سامان ارسطو: "آوای دیوانگان" جایش در تئاتر ملی و دولتی کجاست؟!
تئاتر برای داوری نمی آید. به من می گویند خب تو که داورها را نمی شناسی و اسم هایشان مخفی است. من تئاتری ها را می شناسم، من سه دوره بازرس انجمن خانه تئاتر بودم. سامان ارسطو حضور فرهاد مهندس پور را به عنوان دبیر این دوره از جشنواره اتفاقی می داند که می توانست موفق باشد؛ اما بنا به دلایلی ناکام ماند: وقتی شنیدیم که مهندس پور بعد از سال ها برگشته و دبیر جشنواره شده است خوشحال شدیم که این آدم ...
نوید دختر جوان را پشت در بسته گاوداری آزار شیطانی داد! | فریاد شیدا در بیابان تاریک گم شد!
آن روز به بعد وارد شبکه های اجتماعی شدم به طوری که احساس می کردم از تنهایی نجات یافته ام. در این میان نوید که در یک شرکت بازاریابی کار می کرد توانست اعتماد مرا جلب کند به همین خاطر من هم همه مشکلات ریز و درشت خانوادگی ام را برایش بازگو می کردم این اعتماد به آن جا رسید که تعدادی از عکس های بسیار خصوصی ام را برایش ارسال کردم. در همین روزها بود که از نوید خواستم کاری برایم دست و پا کند. او ...
شهید مدافع حرمی که نحوه شهادتش را نقاشی کرده بود + عکس
شوی تا بزرگ شوی . برای رفتن به سوریه در پوست خود نمی گنجید حاج جعفر جوانی در خصوص خوشحالی فرزند خود برای اعزام به سوریه نیز تصریح کرد: در یکی از روز های پاییز 93، حامد خوشحال و خندان به خانه آمد و با ذوق و شوق خاصی گفت: یک خبر خوب دارم . همه سرا پا گوش شدیم تا حامد دلیل آن همه خوشحالیش را بگوید. حامد گفت: یادتان هست که من همیشه می گفتم که ای کاش 1400 سال پیش به دنیا آمده بودم ...
کُری خوانی پژمان جمشیدی برای علی دایی!
دارم و البته همان گل ملی من از گل های آقای دایی معروف تر و به یادماندنی تر شده است ! واقعیت این است که من کلاً در گل زنی بدشانس بودم. یک بار هم در بازی پرسپولیس و سپاهان که خیلی جنجالی شد گل زدم، گل برد تیم را. اما برق شبکه سه رفت و هیچ کس آن گل را ندید! بازیگر مجموعه تلویزیونی پژمان ضمن تعریف خاطرات دوران فعالیتش در فوتبال بیان کرد: فوتبال و آن دوران همه اش خاطره است. من عاشق علی پروین ...
رویانیان ؛ از لجبازی احمدی نژاد با علی دایی تا کل کل ادامه دار با حاجی فتح الله !
واردات ماشین؛ من هیچ چیزی ندادم. مشکلاتی که الان هست که در آن زمان نبود. افتخار من این است که پیش خدای خودم روسفید هستم. من اهل رشوه و هیچ چیزی نبوده و نیستم. من و خانواده ام به حقوق سربازی عادت کردیم چون که تمام این سال ها همین شکل بوده است .و من سرباز این کشور بودم. الان هم به برکت باشگاه پرسپولیس من سه سال است که مستاجرم، این هم اشکالی ندارد. می خواهم بگویم گاهی انسان در زمان خودش افکارش شناخته نمی شود. شک نکنید به این شکل نمی ماند. *بالاخره این همه بازیکنی که بحث گرفتن ماشین های شان مطرح بود... دروغ است . والله دروغ است. 4141 ...
نمی دانم چرا هر اتفاقی برای من می افتد/حق ما مقابل نفت برد بود
ادامه داد: بعد از بازی خیلی به خاطر اینکه نتوانسته بودیم بازی با نفت را که حق مان برد بود ببریم، عصبانی بودم و با عصبانیت زیاد سوار ماشین شدم که به خانه بروم. در راه یک دفعه حالم بد شد و تمام بدنم شروع به درد گرفت و خدا رحم کرد که دوستم همراه من بود. همانجا دوستم به اورژانس زنگ زد و به بیمارستان منتقل شدم و در CCU مرا بستری کردند. مدافع گسترش فولاد درخصوص تشخیص صورت گرفته و اینکه چه موقع ...
گریز و فرار پروانه ها مردمان مسئول را آیا باد برده است
آسمان تهران تن پوش جسم و جانش شده این ادعا را قبول ندارد. می گوید باور کنید، هیچ کس به اندازه خودم مرا دوست ندارد، حتی مادرم، چون او هم راضی شد به عقد کسی دربیایم که مثل پدربزرگم بود. پروانه، اهل یکی از شهرهای مرکزی است و در خانواده ای پرجمعیت که حال همه ویران است، زندگی می کند. پدر در حبس و مادری که یکی از دردهایش اعتیاد است. پروانه می گوید تا دوم راهنمایی درس خوانده و علاقه مند به نقاشی است. همان جا ...
بازاریابی حلقه مفقوده سینمای ایران
...> این کارشناس اقتصاد و فرهنگ تصریح کرد: ترجمه این کتاب یک شروع خوب برای دانشگاهیان و دست اندرکاران حرفه ای سینما است تا به این حلقه حیاتی در زنجیره صنعت فیلم و سینما و مطالعات توجه کنند. وی یادآور شد: نسخه 2010 این کتاب را مطالعه کرده بودم و زمانی که در اقتصاد سینما تحقیقاتی انجام می دادم یکی از منابع اصلی من کتاب بازاریابی فیلم بود و نسخه 2017 را نیز مطالعه کرده ام که متعجب شدم. با توجه ...
بعد از آماده شدن پیکرها، به خاطر شباهت یکی از رزمنده های حشدالشعبی به علی، پیکر برادرم به عراق می رود. ...
.... سیداعجاز می گفت من حشمت را مانند پسرم بزرگ کرده بودم برای همین من را بابا صدا می کرد. گفت وگوی ما با برادر شهید علی شاه را پیش رو دارید. او در صحبت هایش برادرش را گاهی حشمت و گاهی علی یا حشمت علی می نامد. شما فارسی را خوب صحبت می کنید؛ خیلی وقت است که در ایران هستید؟ من متولد 1364 هستم. از 19 سالگی یعنی از سال 1383 به قم آمدم و در جامعه المصطفی پذیرش شدم. مدتی بعد با ...
یکی از گسل های جامعه شناختی، گسل های نسلی است
گسل های اجتماعی زندگی می کند. حدود 10 سال پیش در انجمن جامعه شناسی درباره گسل های اجتماعی صحبت کرده بودم. همانطور که ما روی گسل های زمین شناختی زندگی قرار داریم، روی گسل های جامعه شناختی هم زندگی می کنیم. ما در اعتراضات اخیر، بسامد و فراوانی سنی متولدین دهه 70 را مشاهده کردیم. یکی از گسل های جامعه شناختی، گسل های نسلی است. وقتی گفت و گو، همکاری و مشارکت بین نسلی وجود نداشته باشد، گسل ...
فرشید حتی پس از شلاق خوردن هم دست از زنم برنداشت! | از ساغر در صحنه وحشتناک فیلم گرفته بود! + گفتگو
...> من عراقی الاصل هستم و شناسنامه نداشتم. به همین خاطر نتوانستم ازدواجم را با ساغر ثبت کنم. من او را به عقد دائم در آوردم. خانواده اش هم می دانستند، چون شناسنامه ندارم نمی توانم ازدواجم را ثبت کنم. دو سال زندگی مشترکتان چطور گذشت؟ ما یک سال و نیم زندگی خوبی داشتیم. من همسرم را دوست داشتم و برای زندگی ام از صبح تا شب کار می کردم، اما بعد از یک سال و نیم متوجه شدم فرشید و زنم با ...
رفاقت؛ درونمایه نمایش هنر / روشنفکرنمایی را نمی پسندم/ سن بازیگرانم 200 سال است
بعد ادامه نمایش را می بینیم. این مثال را از این جهت زدم که بگویم یاسمینا رضا به شدت تحت تأثیر شکسپیر است. در واقع صحبت شخصیت ها با خودشان خیلی مشخص نیست که به چه صورت انجام می شود و اینکه انتخاب با کارگردان است، به دلیل فضای صمیمی و رفاقت آمیزی است که مدنظر داشتیم و تصمیم گرفتیم یک فاصله گذاری در کارگردانی وجود داشته باشد که موجب صمیمیت مخاطب با اثر شود. در واقع علاقه مند بودم که مردم فکر کنند ...
کتاب مطبوعات سینمایی ایران رونمایی شد
...، پلیس آنها را می گیرد، یکی به آن یکی می گوید برو از نامزدم مراقبت کن تا من بیایم. بعد می رود می بیند با نامزدش دوست شده. در نهایت تصمیم می گیرند این زن را بکشند که دوستی شان از بین نرود. تمام آن شب را دراز کشیده بودم و به ستاره ها نگاه می کردم و با خودم می گفتم سینما چیست. آن موقع 14 سالم بود. در 15 سالگی از شهرستان برای مجله ستاره سینما مطلب می فرستادم و چاپ نمی کردند. سی و پنجمین مطلبم چاپ ...
راز کشته شدن سلطانِ سیمان
جسد احمدعلی ابتهاج فرزند ابتهاج الملک و دو نوه خواهرش پیدا نشد! گردنبند مخصوص مرداد سال 1357 در حالی که دوران سربازی را می گذراندم و در عین حال که افسر نیروی هوایی بودم مأمور خدمت در سازمان ورزش شدم. برای این سازمان نشریه تخصصی منتشر می کردم. در یکی از روزهای مرداد سال 57 دکتر مصباح زاده، مدیر روزنامه کیهان را ملاقات کردم، هنوز احوالپرسی نکرده بودیم که در گوشم گفت: ضعیف فکر ...
روایت زوج جهانگرد؛ از آمازون تا ماچوپیچو
تنهایی آسیا را رکاب می زدم حال عجیبی داشتم. حس می کردم تمام ساختارهایم شکسته. انگار پیش از آن توی یک تخم مرغ زندگی کرده بودم و همه چیزهایی که تا آن روز به نظرم خوب یا بد بود معنایش تغییر کرد. وقتی رکاب می زنی زمان داری که به خودت فکر کنی و هر از گاهی دریافتی تازه از زندگی بیابی. چیزی که شاید سال ها با نشستن در خانه پیدایش نکنی. در سفر وقتی دیگر تمرکزت از نیازهای اولیه برداشته می شود کم کم فکرهای ...
خاطره ای جالب از شهید نجفی رستگار +عکس
جالبی از این شهید بزرگوار که برگرفته از صفحه 70 کتاب " انتظار " است را می خوانید. "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه های نان رو از روی زمین برمی داره، تمیز می کنه و می خوره. اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی هاست این نان ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم." انتهای پیام/ نان جمع کردن شهید نجفی از روی زمین ...
زوج پزشکی که خدمت در منطقه های محروم را به زندگی در کانادا ترجیح دادند
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از پارس نیوز، ، ، اشخاص بسیاری می باشند که بعد از تحصیل در خارج از کشور، زندگی در همان جا را به بازگشتن ترجیح می دهند اما این زوج پزشک، کمک به هم وطنان خودشان را در اولویت قرار دادند. سارا محمد قاسم پزشک عمومی و همسرش سامان نورمحمدیان که پزشک خانواده و فارغ التحصیل از امریکاست، بعد از ازدواج تصمیم گرفتند به جای زندگی در کانادا در روستاها به هم وطنانشان ...
روایت پژمان از مخالفت ها برای بازیگری اش
درصد آدم هایی که من را می شناختند، با بازی ام آن هم در نقش پژمان مخالف بودند؛ به جز پیمان و مهراب قاسم خانی. این بازیگر سینما و تلویزیون در مورد بازی در تئاتر هم گفت: یک روز منزل پیمان و خانم رهنما بودم. بهاره رهنما برحسب این که می دانست من تئاتر را دوست دارم، یک نقش پیشنهاد کرد و بعد از تمرین روی صحنه رفتیم. من نمی دانستم تئاتر تا این اندازه برای تئاتر دوستان مقدس است. خیلی ها پس از بازی ...
بچه ها گیر کرده اند؛ باید برای کمک برویم
پلاسکو به یاد می آورد؛ لحظاتی سخت و نفس گیر که او را تا یک هفته از انجام ماموریت در پلاسکو دور کرد و وقتی برای بار دوم به محل حادثه رفت، لحظه بیرون آوردن جنازه ها را در ذهنش ثبت کرد. تا لحظه ای که بچه های عکاس و خبرنگار را پیدا کنم، در بهت و حیرت بودم. وقتی پلاسکو ریخت چنان تاثیر روحی سنگینی روی من گذاشت که تا یک هفته به پلاسکو برنگشتم، اما روز هشتم به پلاسکو رفتم؛ درست روزی که پیکرها ...
سلامی دوباره به جناب استاندار/محمد شریفی
به عدد 29 می رسید را جمع آوری و لای دستمال یزدی مادر بزرگم پیچاندم، سپس سراغ قلکم (که یک شاخ بز بود) رفتم، در آن قلک کذایی تمام دار و ندار و عیدی هایی که متعلقان و فامیل طی سال های متمادی به من هبه فرمودند و من هم دست نخورده آنها را در قلک مذکور محبوس نموده بودم علی رغم میل باطن قید آنها را زدم تا تاوان دست گلی که به آب دادم را مطابق حکم دادگاه وجدان پرداخت کرده باشم. فلذا به جای شکستن ...
حماسه 6 بهمن؛ الگوی امروز شجاعت های دلیرانه مدافعان حرم/ حماسه ای مردمی که با اهدای 40 شهید معادلات دشمن ...
اظهار کرد: سال 59 وارد سپاه شده بودم در آن زمان بخاطر آزادی های که بنی صدر داده بود گروهک های چون کمونیست، فرقان و دیگر توده ها جان تازه گرفته بودند در آمل نیز وضع همین منوال بود. وی به فعالیت های سازمان منافقان در آمل اشاره کرد و گفت: در محله اسپه کلا کتابخانه سید محسن مقر اعضای اصلی منافقین بود، قادی محله مرکز گروهک ها بود و در مناطق دیگر هم فعالیت های انجام می دادند، دادستان وقت حجت ...
افشاگری بازیگر معروف مرد از زندگی خصوصی اش با خانم بازیگر+ عکس
.... تو دختر زیبایم، اگر نیاز فوری به رسیدگی و آموزش نداشتی، اگر در آستانه بلوغ زود رس حاصل از اوتیسم Autism نبودی، من همچنان سکوت می کردم. ***اما حالا سعید تهرانی پس از سال ها سکوت خود را شکسته و از مسائلی که با لادن طباطبایی در زمان ازدواجشان داشته از نگاه خود صحبت کرده است. جریان واقعی زندگی شما با لادن طباطبایی چه بود؟ در اوایل تربیت فرزندم متوجه شدم که ...
اشکال فنی رهبر انقلاب به شعر شاعر طنزپرداز
زمان سرودن آن متوجه این ایراد شدم، ولی چون شعر روزانه ای بود که در یک روزنامه ای چاپ می شد، با خودم گفتم کسی متوجه این ظرایف نمی شود. آن نکته این بود که ی نکره را نمی توان با ی نسبت یا ی مصدری هم قافیه کرد. این نکته را خیلی از دوستان شاعر هم نمی دانند. شاید حدود نود درصد این قاعده را ندانند. حالا من تازه با افتخار می گویم که این نکته را می دانم، ولی در آن مورد خاص چون کار روزانه بود و فرصت زیاد ...
از دفتر رهبری زنگ زدند و گفتند حفظ حرمت هاشمی، خط قرمز است/ خاتمی گفت می خواهند از بیت به کیهان نفوذ کنند
از بچه های دیپلم آمده بودند از جمله دوستمان آقای پرویز رئوف منش که بعد ها همکار ما در کیهان شد و سال ها در جهاد کردستان بود. محفل سیاسی و تبادل خبر و از این قصه ها درست کرده بودیم. خیلی با واکنش مثبتی مواجه نبود. فضا این جوری بود. یادم است که کلاسمان ساعت بعداز ظهر شروع می شد. من 5 دقیقه با تاخیر آمدم و مرحوم آقای حسینی مدیر مدرسه بود. 5 دقیقه دیر شده بود. من با یک آقای دیگری بودم. به ...
سفره های خونین در جبهه ها و سفره های رنگین ذخایر نظام در این روزها+تصاویر
پیدا کردم و سرم را به جای متکا داخل کلاه آهنی گذاشتم و پتو را تا سینه ام بالا کشیدم و خرناسم بلند شد. غافل از اینکه عراقی ها جلو آمده اند و نارنجک داخل کانال پرتاب می کنند. صبح بیدار شدم. نماز صبح هم، قضا شده بود. کسی کنارم تکان خورد و ترسید: مگر تو زنده ای؟ پسرخاله ام، حمید صلواتی، بود. - مگر قرار بود زنده نباشم. قیافه ام را دوباره برانداز کرد. سرپا بودم، اما کلاه ...
معرفی بانو قدس ایران در دومین نشست دو قدم تا سیمرغ
به گزارش سینماپرس ؛ مصطفی رزاق کریمی کارگردان مستند بانو قدس ایران درباره چگونگی آغاز این پروژه توضیح داد: سال 94 در جشنواره سینما حقیقت بودم که با من از موسسه عروج فیلم تماس گرفتند و پیشنهاد تولید مستندی درباره زندگی همسر امام خمینی (ره) را مطرح کردند. گویا پیش از من با چند کارگردان صحبت کرده بودند و از میان آنها، من انتخاب شدم. وی افزود: اگرچه این موضوع فیلم جذاب بود اما پذیرش این ...