سایر منابع:
سایر خبرها
افشاگری جدید مسول ستاد امتداد مهر احمدی نژاد از کارهای تیم دولت نهم و دهم
گفت با افتخار همه بگویید. شعر این بود: ما اهل جنون و بی قراری هستیم؛ اهل دل و مهر و عشق و یاری هستیم؛ دلبسته نام مکتب ایرانیم؛ صدشکر خدا را که انحرافی هستیم . -همیشه وقتی نام ایشان می آمد، حامیانش برایش صلوات می فرستادند. چون من گفتم گفتمان شما را قبول ندارم، از سال 90 خودم را کنار کشیدم. من می گفتم مگر ایشان کیست که صلوات بفرستیم؟ می گفتند ایشان عارف و اسلام شناس است. کتابی به نام معمای ...
گزارشی تکان دهنده از رشوه گیری برخی پزشکان جراح و معروف!
ها را داخل زونکن مرتب می کند و می گوید همه کسانی که در این زمینه فعالیت دارند، این موضوع را می دانند. خاطرم هست یک روز به ملاقات رئیس یکی از این بیمارستان ها که برادر یکی از نامزد های ریاست جمهوری در سال های گذشته بود، رفتم و از وضع موجود شکایت کردم. ایشان در پاسخ به من گفتند اگر دوست ندارید، می توانید با پزشکان این بیمارستان کار نکنید. این موضوع را حتی با وزیر بهداشت نیز مطرح کردم که ایشان ادعا ...
کتابخوان کردن کودکان کار جهادی می خواهد
کودکی که مثلا 40 سال قبل نوشته شده، نیاز داشته باشد، نمی تواند به هیچ وجه آن را پیدا کند.هدف از راه اندازی کتابخانه ملی کودک و نوجوان این بود که همه کتاب های این گروه سنی در همه کشور را جمع آوری و محافظت کند. یعنی این آثار به صورت دیجیتال آرشیو شود؟ بله ! چون یکی از وظایف کتابخانه ملی است.اما در کنار آرشیو کردن، این کار دو فایده جانبی هم داشت که خیلی مهم است.اول این که همه ...
مشایی کارگردان مناظره های انتخابات 88 بود
.... هدف ما بیشتر کارهای رسانه ای بود. مثلا چه کاری در سال 88 انجام می دادید؟ نکته ای که می خواستم همین جا اشاره کنم، این است که زمان مناظره احمدی نژاد و کروبی طراح سؤال ها خود آقای مشایی بود. در ستادها هم این بحث ها مطرح بود؟ و اینکه چرا باید مناظرات به سمت تقابل با هاشمی و ناطق نوری برده شود؟ سؤال من این است که پشت این تقابل چه استراتژی ای بود؟ در ...
یوسف هزار چهره با پیام صلح و دوستی
زاده درباره شروع مجموعه مرد هزار چهره بیان کرد: شروع مجموعه مرد هزار چهره به سال 87 با شخصیت پزشک هندی بر می گردد. این را باید بگویم که شخصیت ها و چگونگی پرداختن به آنها از قبل در ذهنم بود که نخستین شخصیت به دلیل اینکه نزدیک به محل کارم بود و برخورد زیادی با آن داشتم ساخته و پرتره آن گرفته شد. وی در ادامه با اشاره به اینکه شخصیت های طراحی شده تنها نشان دهنده گوشه ای از فرهنگ ...
هادی ساعی :من با قبول مسئولیت مدیرفنی زیر مجموعه فرهادیان حساب خواهم شد
.... من که زیاد علاقمند نیستم که بازگردم و اگر به تیم ملی بازگردم باید از آبرو و وقت خودم و زن و بچه ها بگذارم تا در کنار تیم ملی باشم. دوره گذشته 3 ، 4 سال در کنار تیم ملی بودم و همه می دانند چگونه وقت می گذاشتم و کار می کردم و خدا را شکر نتایج خوبی نیز در آن مقطع کسب کردیم. هادی ساعی تاکید کرد: نمی خواهم این بار حرف و حدیث و کدورتی پیش بیاید و هر موضوعی که هست باید در ابتدا ...
حکم قصاص برای مردی که مادرش را اشتباهی کشت
مادرم را قبول کنم و همچنان فکر می کردم اشتباهی شده است. متهم در پاسخ به این سوال که آیا اعتیاد یا سابقه کیفری دارد، گفت: من نه اعتیاد داشتم و نه سابقه کیفری. چون بی کار بودم و اختلافاتی هم از مدت ها قبل به خاطر بعضی مسائل با همسرم داشتم، او من را ترک کرد. من از دوران نوجوانی تشنج می کردم و چون داروی تشنجم تمام شده و چند روز بود که نخورده بودم، به شدت عصبی و مضطرب بودم؛ به همین خاطر هم ...
مشایی: احمدی نژاد را جرئت ندارند بزنند، من را می زنند
کسی نداد. آنها ناامید شدند. گفتند این احمدی نژاد به ما میدان نداده. سهم ما را نداده. حتما به زودی شکست می خورد. مگر یک نفری می تواند مملکت اداره کند؟ کمی گذشت دیدند دولت هی گل می کند. از نظر داخلی و بین المللی درخشیده و در همه جهان اسم احمدی نژاد پخش شده. گفتند این نشد که. آقایان نشستند گفتند لابد این چند نفرند که دولت را اداره می کنند. یک دوره ای شروع کردند به زدن حلقه های اول که داستانش مفصل ...
آتش زنندگان برجام در صحن مجلس پشیمانند؟
...> بنابراین ما آتش زدن پرچم را که خودم به تنهایی این کار را انجام دادم و از آن هم دفاع می کنم و تا زمانی که در مجلس هستم باز هم آتش می زنم ان را نشانه اوج نفرت خودم از آمریکا می دانم. همین یک جمله کافی بود تا بپرسیم شما با همه این بازتاب ها باز هم به آن روز برگردید پرچم را اتش می زنید که گفت: من منطقم برایم مهم است و هر کسی می خواهد هر تفسیری بکند اما امروز اعلام می کنم به همه دنیا هم می ...
ناگفته های تکان دهنده قاتلی که جسد دختر مورد علاقه اش را مثله کرد!
احمقانه من در روز حادثه بود. چند تا خواهر و برادرید؟ سه تا برادر هستیم و من فرزند کوچک خانواده ام. بقیه ازدواج کردند، آزاده 36 سالش بود و من او را دقیقا 18 سال پیش بالاتر از میدان ونک دیدم. آن زمان من در حال تردد با خودروام در ونک بودم که آزاده با دوستش سوار خودروی من شدند. شما که مسافرکش نبودید، چی باعث شد این دو خانم را سوار کنید؟ شاید شور و شوق جوانی بود ...
مهرانگیز لباس شیک می پوشید و با چرب زبانی طعمه هایش را شکار می کرد
آرایشگاه های شمال تهران می روند. برای اینکه شناسایی نشوم، هفته ای یک سرقت انجام می دادم و تا حالا 15سرقت انجام داده ام . بنابراین گزارش، زن شیک پوش تحت شناسایی 20نفر از طعمه های خود قرار گرفته است و تلاش پلیس برای شناسایی سرقت های احتمالی وی همچنان ادامه دارد. گفت و گو با زن شیاد کبری مقابل طعمه هایش که به او متلک می انداختند و می گفتند خانم نکنه با پول های دزدی شرکت ...
اصفهان| روایتگری که شهدا زندگی اش را دگرگون کردند
. همیشه از خدا می پرسیدم چرا این گلستان پر از جوانان است؟ به گلستان شهدا اصفهان که پا می گذاری عکس جوانان را می بینیم، چرا یک جوان حاضر است پا روی همه چیز جوانی بگذارد، سپس از خودم می پرسیدم آیا اگر کسی بیاید و از من بخواهد که از زندگی و از بچه ات و از همسرت بگذر این کار را می کردم؟ این دغدغه اول من بود، به دنبال این سئوال بودم، همیشه شنیده بودم که شهدا به چیزی بالاتر از این چیزهایی که برای ما مهم ...
پیجی با نام و عکس من در اینستاگرام ایجاد کرده بود و عکس های ...
که فقط برای خودش منطقی بود از رفتن نزد مشاور شانه خالی می کرد. از رفتارهای جواد خسته شده بودم، هرچه با او صحبت می کردم، تاثیری نداشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم برای همیشه از او جدا شوم. هیچ کس جدایی ما را باور نمی کرد. روزهای اول بارها خواستم که برگردم و خودم را سرزنش می کردم که چرا از او جدا شدم اما کم کم خودم را متقاعد کردم که بدون جواد هم می توانم زندگی کنم. بعد از فارغ التحصیلی در موسسه ای ...
گفت وگوی همشهری با نیکخواه مستند ساز مریوانی
مخاطبان درز گروه های سنی مختلف قرار گرفته است.در ادامه گفتگوی همشهری را با این فیلمساز 41ساله مریوانی می خوانید. فرید نیکخواه متولدسال 1353مریوان - آغاز فعالیت هنری از سال 1363در دوران جنگ وآوارگی بابازیگری تاتروادامه ی فعالیت درزمینه ی کارگردانی وبازیگری چندین نمایش ازجمله بچه تابستان- یدی- ضیافت-پی په تی –سرگذشت اصنام و....عضوهیئت موسس انجمن نمایش مریوان واز بنیانگزاران جشنواره تئاتر ...
ماجرای عجیب نجات یافتن جوانی از اعدام پس از 8 سال
زندان چکار کردی؟ می خواستم درس بخوانم اما چون اواسط سال بود، نمی شد ثبت نام کنم. برای همین منتظرم که سال جدید آغاز شود و درسم را ادامه بدهم. الان هم دنبال شغل می گردم؛ می خواهم زندگی مستقلی داشته باشم. 8 سال زندان چقدر سخت گذشت؟ وحشتناک بود؛ به خصوص این که مرتب با کابوس اعدام زندگی کرده و هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شدم. آن زمان که در کانون بودم، درس می خواندم و به ...
ابراهیم پرید بالای تانک و در برجک تانک را باز کرد و به عربی چیزی اظهار کرد
فروردین سال 1361 عملیات فتح المبین با راز یا زهرا (س) شروع گردید. عصر همان روز از طرف سپاه، مسئولان و معاونین گردان ها را به منطقه عملیاتی بردند. از فاصله ای دور منطقه و نحوه کار را توضیح دادند. یکی از سخت ترین قسمت های عملیات به گردان های تیپ المهدی (عج) واگذار گردید. با نزدیک شدن غروب روز اول فروردین، جنب وجوش نیروها زیادتر گردید. بعد از نماز، حرکت نیروها شروع گردید. من لحظه ای از ابراهیم جدا نمی ...
حسن رحیمی: سال ها زحمت کشیدم، توقع داشتم
.... من این مدعا را دارم تنها کشتی گیری بودم که همیشه در انتخابی کشتی گرفتم و به تیم ملی آمدم. در حالتی که X و Y هیچگاه انتخابی نداشتند. رحیمی در جواب به این سؤال که آیا می تواند دو سال دیگر و با توجه به افزایش سن هنوز خود را در سطح اول تیم ملی نگه دارد یا خیر؟ بیان کرد: آمادگی جسمانی مبحث مهمی برای من نیست که نتوانم خودم را به سطح مطلوبی برسانم. با اهمیت وضع ذهنی و تمرکزم هست که ...
بیش از محیط زیست، جامعه نیاز به کمک دارد
، چون در طول سفر با شگفتی های بیشتری روبه رو هستید که شاید تا آن زمان از آنها غفلت کرده اید. شگفتی هایی که در فرهنگ ها و رفتارهای مردم می بینید یا در طبیعت ها و اقلیم های مختلف با آن روبه رو می شوید. شرایط اقتصادی متفاوتی که هر منطقه برای خود رقم زده اند و... شگفتی هایی هستند که می توان از نزدیک آنها را لمس کرد. چرا سفر با دوچرخه؟ شروع سفر با دوچرخه از میزبانی یک جهانگرد اسپانیایی بود ...
به رفتار بی قرار پسرش فکر کرد؛ درست مثل پرنده ای توی قفس که خود را به میله های آهنی می کوبید یا کبوتری ...
با نگاهی خیس رو کرد به مادر: تا حالا روی تل زینبیه ایستادی و به حرم نگاه کردی؟ با شنیدن این سؤال انگار زن واقعاً آنجا بود، روی تل زینبیه ایستاده بود و به حرم نگاه می کرد. حسن دوباره گفت: تا حالا فکر کردی حضرت زینب س از اون بالا توی گودی قتلگاه چه ها دیده؟ دلم می تپه ... کاش بودم و آقا حسینم رو یاری می کردم ... و شروع کردن به نوحه خوانی و اشک ریختن: امان از دل زینب؛ چه خون شد دل زینب ...
سالن های نمایشی دچار هرج و مرج شده اند
دیگر چیزها برایم مهم نیستند. همه چیز با هم هستند. بیشتر اجراهایی را که روی صحنه می برم به نویسندگی خودم هستند. بنابراین نور، طراحی صحنه، صدا، لباس و اشیاء روی صحنه مانند چرخ دنده هایی هستند که کار من را پیش می برند. با این وجود، شخصیت برایم از موقعیت مهم تر است. شخصیت ها را در موقعیت های گوناگون قرار می دهم. در نمایش دَدِه خانم زنی را داریم که مرده شور است. با توجه به باورهای ذهنی و مذهبی که داریم ...
با شهادت دنبال اسم و رسم نمی گشت
کرد و با امام حسین جاودانه شد. از سقیفه شروع شد و امتداد یافت. تا هماره تاریخ قصه شهدا وجود دارد و این قصه همان قصه عاشوراست که در واقع ادامه دهنده راه هیهات من الذله است. پسرم برای دفاع از عمه سادات کیلومترها راه را طی کرد تا اجازه ندهد قصه عاشورا و اسارت بانوی مقاومت تکرار شود. به نظرم شهدا را خود حضرت زینب(س) انتخاب می کند. مرگ حق است اما چگونه مردن و شهادت هنری است که نصیب هر کس نمی شود و ...
اعتراف معتضد به اشتباه تاریخی اش درباره مومیایی منتسب به رضاشاه
کمپرسور قوی آوردند و آنجا را تخریب کردند و می خواستند مدرسه ای در آن بنا بسازند. او ادامه داد: اما قبر آنجا ماند و این تصور پیش نمی آمد که زمانی این قبر را تخریب کنند. من گفته بودم در این باره شک دارم و حالا باید بگویم این جنازه در آن محل ماند چون 16 تن یعنی 16 خودرو پیکان و امکان برداشتن سنگ نبوده است. سرانجام هم که اخیرا که با بیل مکانیکی کارهایی در آن محل انجام و جنازه پیدا شده است ...
الف لام خمینی نسبت به امام شناخت ایجاد می کند/ دلایلی داشتم که کتاب 22 بهمن 57 به پایان نرسد
اسناد شهربانی و 22 جلد مربوط به ساواک منتشر شده بود اما من از موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی خواستم که اصل اسناد امام در ساواک را در اختیار من قرار بدهند تا برخی اسنادی را که به هر دلیلی در این کتاب ها نیامده است در استنباط ها و استنتاج های خودم دخالت بدهم. ما اخیراً به یکی، دو نسخه خطی رسیدیم -که البته اطلاعات بسیار کمی درباره امام داشت- و از اطلاعات آن استفاده کردیم. برخی مصاحبه ها هم ناگفته هایی ...
رضاشاه نگهبان در خانه پدربزرگ من بود
،تنها شمه ای از خاطرات واطلاعات خانوادگی است که البته در جای خویش،ارجمند وشنیدنی است. امید می برم که برای علاقمندان به تاریخ معاصر ایران،مفید ومقبول آید. به عنوان سؤال نخست،شاید بهتر باشد از این نکته آغاز کنیم که آیا شما از نصرت الدوله فیروز خاطراتی به یاد دارید؟ خیر،هیچ! به دلیل سن؟ بله، چون وقتی که او را کشتند،من سه چهار سال بیشتر نداشتم! اما قطعاً ...
ما موتورسواریم شو که نشوید!
ورزشکاران این رشته معروف نیستید. چون اوایل شروع این ورزش، تمرینات برای من خیلی منسجم نبود؛ یعنی زمانی که به این رشته آمدم در فصل تابستان بود. من در زمان بین درس ها شروع کردم ولی حدود 14 سال است که مداوم در این رشته فعالیت می کنم. الان مدت سه سال هست که رییس کمیته موتورکراس استان تهران هستم و سعی کردم به نوبه خودم تا جایی که در توانم بوده، کمک کنم تا این رشته پیشرفت کند و بیشتر دیده شود و ...
2 مرد همسرکش درخواست آزادی کردند
و صاحب بچه هم شده بودیم اما همسرم خیلی بداخلاق بود و مرتب بچه را کتک می زد. از اینکه فرزندم را اذیت می کرد، خیلی ناراحت بودم. من آدم بزرگی بودم و در برابر بد رفتاری های همسرم می توانستم از خودم دفاع کنم اما فرزندم نمی توانست کاری بکند. به همسرم گفتم اگر به این کارهایش ادامه دهد، او را طلاق می دهم اما باز هم دست بردار نبود و بچه را کتک می زد تا اینکه تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما با وساطت فامیل ...
بلاتکلیفی 2 مرد همسرکش در زندان
به زبان آورد که کنترل اعصابم را از دست دادم. مریم همیشه به خاطر شرایط مالی به من زخم زبان می زد و می گفت مرد بی عرضه ای هستم. او آخرین بار از من خواست طلاقش دهم. اما چون مخالفت کردم گفت از این زندگی خسته شده و بهتر است او را بکشم. من هم با پارچه توری که در خانه بود او را خفه کردم. وی ادامه داد: من قبول دارم اشتباه کردم و در این مدت در زندان به اندازه کافی تنبیه شده ام. حالا از قضات دادگاه تقاضای کمک دارم. می خواهم از زندان آزاد شوم و با فرزندم زندگی تازه ای را شروع کنم. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. ...
عده ای در غرب از ترس بی حجاب می شوند اما من از مرگ نمی ترسم!
چادر اسلامی نمی ترسید؟ همه جا با چادر تردد دارم. اصلاً برایم مهم نیست چه کسی مخالف است. من از مرگ نمی ترسم. همیشه به خودم گفتم حق نداری وقت خطر، چادر از سر برداری. فعلاً این شهر آرام است کسی هم مانع نشده است. با احترام از کنارم رد شده اند اگر هم کنایه ای زده یا مسخره کرده اند به زبان ایتالیایی بوده که چون ایتالیایی زیاد نمی دانم متوجه نشده ام. تاکنون هم برخورد بدی نشده است. وضعیت شیعیان ...
از سلطانی فر و افتخاری گله مندم
. سرمربی ذوب آهن درباره اینکه فصل آینده قرار است در این تیم ماندنی شود یا خیر عنوان کرد: شما می دانید که من حرفم را با صراحت می گویم. 2،3 پیشنهاد دارم که البته با هیچ کدامشان صحبتی نکرده ام چون فعلاً احساس و تمرکزم روی ذوب آهن است، البته اگر مذاکره هم می شد کار حرفه ای است و خیلی ها این کار را انجام می دهند، گفتم که بازی ها تمام شود و بعد ارزیابی کنم. من به ذوب آهن برنامه داده ام که اگر برنامه ...
واکنش مهاجم گسترش به "پیشنهاد استقلال"
تماسی با من نداشته اند. او در پاسخ به این سوال که با این اوصاف دوست داری در گسترش بمانی یا نه می گوید: من سه، چهار پیشنهاد دارم اما باید صبر کنیم و بازی های جام جهانی به پایان برسد و نقل و انتقالات آغاز شود آن وقت باید گفت که می مانم یا نه. بابایی در مورد پیشنهاد استقلال و اینکه آیا دوست دارد به این تیم برود یا خیر می گوید: بازی در تیم های بزرگ برای هر جوانی هم روحیه بخش است و ...