خانه
ناپدری شیطان صفت مواد کشید و به سراغ دختر 15 ساله مشهدی رفت
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
1
سایر خبرها
زنان ناآگاه غرق در سراب اعتیاد/ دود سفیدی که روسیاهی ارمغانش بود
حتی با وجود هماهنگی های صورت گرفته نیاز به طی روندی کسل کننده و سخت از سوی بهزیستی داشت هرچند این امر موجب تکدر خاطر ما خبرنگاران بود اما شاید هدف از همین فیلترهای به ظاهر آزاردهنده برای ورود به حریم ساکنان ساحل امن، تامین امنیت خاطر بیشتر رهجویان این مکان باشد. در نهایت پس از ساعتی انتظار و گفتگو با مسئولان مربوطه مجوز ورود صادر شد. آنچه در نگاه اول به نظر می آمد فضایی ساده و بی آلایش ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات/ استقبال از یلدا با بنجامین باتن و خواهران غریب
:30 از شبکه پنج سیما پخش می شود. در این فیلم با بازی کوئنتین شرام، فرنچ دی گروت، جوردی مال و سرجی پرایس خواهیم دید: سرقتی از خانه ژوزف انجام می شود و او دوباره تقصیر را به گردن پیتر می اندازد و پیتر به زندان می افتد؛ اما از زندان فرار می کند. پل پلینگاه خبرنگار نامزد مارتا خواهر پیتر، مطلع می شود که اگر به کانادا سفر نکند روزنامه به زودی ورشکست خواهد شد و تصمیم می گیرد پس از مراسم نامزدی ...
زنان اسیر پنج گانه خشونت
این نوع تجاوز و خشونت جنسی شده اند میزان ختنه زنان در میناب حدود 70 درصد است. بخش اعظم خانواده را زنانی تشکیل می دهند که چیزی از حق و خود بودگی و رویاها و خواسته های شان نمی دانند. سالیان متمادی است که رسانه ها از خشونت علیه زنان می نویسند و به درازی تاریخ هم فعالان حقوق زنان رعایت حقوق زنان در مقابل جامعه مرد سالار را فریاد می زنند؛ اما این پدیده همچنان زیر پوست کبود و روان از هم ...
مواجهه پیامبر(ص) با احکام عصر بعثت/ محمدتقی فاضل میبدی
کشور است. مشکل ما قانون فرار از مالیات است و... کدام فقیهی می تواند با احکام فقهی در مقام حل این مشکلات بر آید؟ بلی، عدل خداوندی با همه اینها مخالف است، اما روش حل اینها را به عهده عقل بشر گذاشته است. فقهای ما در گذشته برای حقوق زنان یک نوع استباط داشتند و در این روزگار استنباطی دیگر. قانون الطلاق بید من اخذ بالساق ؛ طلاق دست زوج است یا قانون مشروعیت تعدد زوجات یا جواز ازدواج دختر با مصلحت ...
قتل مرد کرجی به دست پسر 18 ساله ای که از کودکی از او کینه داشت
آنجایی که جنایت در کرج رخ داده بود، پرونده این جنایت با قرار عدم صلاحیت به استان البرز ارسال شد. گفت و گو با متهم چرا پدرت را کشتی؟ از او کینه به دل داشتم. از زمانی که به یاد دارم پدرم من و خواهر و برادرهایم را کتک می زد. 11 سال قبل زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم مادرم به خاطر رفتارهای بد پدرم از او طلاق گرفت، اما او دست از کارهایش برنداشت. چه کارهایی می کرد ...
متهمان به تصور اینکه دختر جوان پولدار است او را گروگان گرفتند
: ترانه وقتی متوجه شد که من قصد ازدواج دارم گفت که برادرشوهرش مهندس و مجرد است. او پیشنهاد داد تا ما را برای ازدواج به هم معرفی کند اما نمی دانستم همه اینها نقشه است. چند روز بعد ترانه به من زنگ زد و قرار گذاشت تا من برای نخستین بار برادر شوهرش را ببینم. من هم سر قرار رفتم و پسرجوانی را دیدم که پشت فرمان خودروی 206نشسته بود. ترانه هم همراهش بود و من سوار ماشین شدم. چرخی در خیابان ها زدیم و من درباره ...
نرگس صدایم می کردند اما پسر بودم
به دکتر زنان و زایمان در کرمان مراجعه کرد. آنجا دکتر پس از معاینه به من و مادرم گفت، با جراحی پلاستیک می تواند اندام مردانه را بردارد و با اندام زنانه ام به زندگی ادامه بدهم. اما من علاقه ای به این کار نداشتم. دلم می خواست پسر باشم. از حس دختر بودن بدم می آمد و گرایشی به رفتارهای دخترانه نداشتم اما نمی دانستم این موضوع را چطور به دیگران بفهمانم . آن روز احمد سرخورده و درمانده به خانه برگشت ...
باتلاقی که این مرد مشهدی برای خود و فرزندانش درست کرده بود تبدیل به دریا شد
. به خاطر هزینه زیاد اعتیادم کم کم کرایه خانه ام عقب افتاد و علاوه بر آن خرج خانه را هم نمی توانستم به درستی بدهم و مادرم با گرفتن مستمری پدرم به ما کمک می کرد. با ادامه این روند مجبور شدم دست به سرقت بزنم تا خرج موادم را جور کنم. چون از نوجوانی به کبوتر بازی علاقه مند بودم و در این زمینه دوستان زیادی داشتم با کمک گزارش و آمار دادن آن ها به خانه های مورد نظر دستبرد می زدم. یکی از دوستانم ...
دختر 15 ساله زیر آزار های مکرر ناپدری
پرشیا دایجست - دختر15ساله با مراجعه به مددکار و مشاور کلانتری مشهد داستان زندگی تلخ خود را بازگو کرد. به گزارش خراسان، وی گفت: فقط پنج سال داشتم که مادرم در حالی که برادر کوچکترم را در آغوش می فشرد با چشمانی اشکبار به دنبال سرنوشت خودش رفت. من که تا آن روز معنی طلاق را نمی دانستم دستان پدرم را محکم گرفتم تا او مرا رها نکند همان دستانی که بارها برای سیلی زدن به صورتم بلند شده ...
قتل پدر معتاد به دست پسر 18 ساله
و گفت پدرم را کشته ام. به این ترتیب با هماهنگی بازپرس کشیک قتل بازداشت شد. صبح دیروز این پسر در دادسرای جنایی تهران حضور یافت تا از سوی بازپرس جنایی مورد تحقیق قرار گیرد. این نوجوان ابتدا به شرح زندگی خود پرداخت و گفت: من پسر بزرگ خانواده هستم و از وقتی یادم می آید، پدرم اعتیاد داشت. هشت سالم بود که مادرم به خاطر اعتیاد از پدرم جدا شد و ما پنج بچه ماندیم و یک پدر معتاد. بعد از طلاق مادرم، ما ...
زنی را درنبودهمسرم به خانه می بردم
لاله کوتاه بود و او با اغفال و فریب، تمام اموالم را بالا کشید و بعد از اینکه فرزندمان به دنیا آمد، برای همیشه از من جدا شد و مرا با یک بچه شیرخواره رها کرد و رفت. هر چقدر التماسش کردم فایده ای نداشت، او بی رحم تر از این حرفها بود که حتی به فرزند خود نیز رحم کند. بعد از آن حالم خیلی خراب بود و نمی دانستم با بچه چه کنم. حالا روزی هزار بار خودم را لعنت می کنم که چرا فریب این زن هفت خط را ...
فرار به پایتخت پس از قتل پدر شیشه ای
...> مادرت با شما زندگی می کند؟ نه، پدرم معتاد به شیشه بود و من هفت ساله بودم که مادرم سرانجام طلاق گرفت و من و چهار برادر و خواهرم را تنها گذاشت. از آن روز به بعد خانه تاریک ما، سیاه شد و ما در دام پدر معتادم گرفتار شدیم و از کودکی ام و نوجوانی ام هیچ نفهمیدم. پدرت شما را کتک می زد؟ بله کتک می زد. من فرزند بزرگ خانه بودم. او همه ما را مجبور می کرد کار کنیم و حتی برادر و خواهران کوچکم ...
پدرِ بیکار با ضربات چاقو از پا درآمد
به بازپرس گفت: 10 سال قبل، مادرم از پدرم طلاق گرفت؛ پدرم از آن زمان به بعد من و بردار و خواهرهایم را مجبور می کرد کار کنیم؛ یکی از برادرانم سال ها قبل تصادف کرد و به کما رفت، اما پدرم او را با وضعیت جسمانی اش مجبور می کرد کار کند که برادرم در نهایت فوت کرد. وی افزود: از زمان مرگ برادرم، از پدرم کینه به دل داشتم و پدرم معتاد و بیکار بود تا اینکه شب گذشته پس از ورود به خانه متوجه شدم ...
هنگامی که عمویم در دادگاه فریاد زد دختر پدرم نیستم ، دنیا روی سرم خراب شد
جاری ام دادند. دیگر نمی توانستم این صحنه های وحشتناک را تحمل کنم. سپس وقتی با تلاش زیاد پدر و مادر واقعی ام را پیدا کردم که هرکدام از آن ها در شرایط اسفباری زندگی می کردند ضربه روحی دیگری خوردم. با این که مادرم معلم بود ولی بعد از طلاق و سپردن فرزندش به خانواده ای دیگر مانند پدرم دچار اعتیاد به مواد افیونی شده بود و روزگار سختی را می گذراند. پدرم نیز شرایطی بهتر از ...
