سایر منابع:
سایر خبرها
مشکلات اقتصادی و آسیب های اجتماعی از توپ های صدام بدتر است
به گزارش افکارخبر ، محمد باقر قالیباف سیاستمدار و شهردار کنونی تهران است. وی پیش از این در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی سمت فرماندهی داشته است. قالیباف در سال 1361 فرمانده تیپ امام رضا(ع) شد و سپس به فرماندهی لشکر پنج نصر خراسان در سال های جنگ تحمیلی ارتقاء یافت. او در شهریور 1384 با اجماع شورای شهر به سمت شهردار تهران انتخاب شد. قالیباف ...
یوسف زاده:ما میراث دار مقاومت مردان کوچک اما بزرگی هستیم/شکارسری: کتاب آن بیست و سه نفر سند تاریخی است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی گیلان، نشست نقد ملی کتاب آن بیست و سه نفر با حضور احمد یوسف زاده، نویسنده اثر و حمیدرضا شکارسری، منتقد ادبی در مجتمع فرهنگی و هنری خاتم الانبیاء(ص) رشت برگزار شد. همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس جلسه نقد و بررسی کتاب آن بیست و سه نفر روز گذشته4 مهرماه با حضور مدیران کل کتابخانه های عمومی، حفظ ...
خاطره گویی صاحب عکس معروف بانوی جهادگر
امام(ره) را شنیدم همراه با جمعی از خواهران برای استقبال از امام برای اولین بار به تهران رفتم اما وقتی در بهشت زهرا بودم بعد از آن که همه رفتند من گم شدم و بعد با یکی از خانم هایی که آن جا حضور داشت به شوش رفتم. منیره خانم اضافه کرد: در شوش وقتی فهمیدم برای برگشتن باید به گمرک بروم بخاطر حرف های پدرم که گفته بود گمرک محیط بدی دارد و جای دخترها نیست شروع به گریه کردم که در همین حال برادران ...
زندگی و زمانه سید حسن خمینی
تاسوعا و عاشورا من و حسن که هفت سال بیشتر نداشت و یاسر که 40 روزگی اش را سپری می کرد به صفوف مردم پیوستیم . فاطمه طباطبایی بعد از مدتی به همراه حسن و یاسر در آخرین پرواز فرودگاه مهرآباد (به خاطر اعتصاب کارکنان فرودگاه) به خواست سیداحمد، تهران را به مقصد فرانسه ترک می کنند و بعد در نوفل لوشاتو به امام می پیوندند. از حضور نوه های امام که از جمله آنها نوه های آیت الله اشراقی (داماد امام) هم بودند، در ...
تنها خبرنگار جنگی بودم که افتخار همراهی با رهبری را پیدا کردم
یادآور شد: البته جنگ سختی های زیادی هم داشت و در این سختی ها خاطرات تلخی را به چشم دیدم و مخابره کردم که هرگز فراموش نمی کنم، یکی از این خاطرات مربوط به بمباران یک دبستان در محله رشیدی کرمانشاه بود که در آن حدود 50 دانش آموز ابتدایی مظلومانه به خاک و خون غلطیدند و شهید شدند. وی افزود: خاطره تلخ دیگری که به چشم دیدم و مجبور به مخابره آن شدم مربوط به بمباران پناهگاه مردم در پارک شیرین ...
جنگ به ما کمک کرد تا بتوانیم خود را بیشتر بشناسیم
. فارس: دلیل شما برای رفتن به جبهه چه بود؟ از چه سنی و چگونه به جبهه رفتید؟ با فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر این که ما باید دشمن را بیرون از خاک ایران دفن کنیم ، در کلاس پنجم دبستان و در سن 13 سالگی با فرار از پنجره مدرسه و با پنج کلاس سواد بدون ثبت هیچ گونه اسمی به عنوان نیروی کمکی و تدارکات راهی جبهه شدم. فارس: هم رزمان شما چه کسانی بودند؟ با دوستانم که ...
شرطه های امنیتی مسلح، جمع قرآنی ما را احاطه کرده بودند
آن مسابقه برگزیده شدم، مسابقات در دیگر استان ها نیز همزمان با تهران برگزار و نفرات انتخابی شان مشخص شد. دیدار با امام(ره) پیش از موعد حج این قاری قرآن کریم در رابطه با نحوه دیدار خود با امام(ره) که پیش از موعد حج برای آنان تدارک دیده بودند، عنوان کرد: آن زمان که موسم حج فرا رسید، حدود سه روز به پرواز مانده بود، تمامی افراد از استان های مختلف به تهران دعوت شدند؛ گروه اعزامی در ...
مهرانه مهین ترابی: عاشق اصفهان ام
...> چقدر اهل خاطره بازی و نوستالژی هستید؟ ابدا، به هیچ عنوان. من برای همین از عکس بدم می آید و کاری به گذشته ندارم، اصلا نمی فهمم چرا بعضی ها مدام از خودشان و دور و برشان عکس می گیرند. برای چه آدم باید به گذشته برگردد. آدم باید وجود خودش را آنقدر غنی کند که در آن لحظه آنقدر کامل باشد که احتیاج نداشته باشد به گذشته برگردد. خاطره ها نه از اینکه از یاد آدم برود، هرازگاهی ممکن است با مراجعه به آنها ...
برابر بزرگ جانباز انقلاب تنها با زبان اشک و چشم دل سخن گفتیم
رهبری در حال اتفاق است؛ من در گذشته پیشنهاد داده بودم دیداری برای جانبازان نابینا تدارک دیده شود اما گفتند یک کنگره است که 5 نفر از استان انتخاب شدند و تماس ها پشت سر هم ادامه پیدا کرد و گفتند 2 نفر مَحرم با خودتان می توانید همراه داشته باشید و من با همسر و دامادم به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم. روز شنبه 28 شهریور ساعت 10 صبح عازم تهران شدیم، هر چه به تهران نزدیک تر می شدیم هیجان ها بیشتر می ...
جوان ترین جانباز دفاع مقدس را بشناسید / روایت شهید جاویدالاثری که همیشه بوی گل یاس می داد
شده بود. * روز اعزام همان طور که گفتم با کلی دنگ و فنگ بچه های ستاد با اعزامم موافقت کردند، صبح روز 13 آبان 66 که می خواستم به مدرسه بروم، بدون اینکه به پدر و مادرم اطلاع دهم، رفتم به روستای مری کلا، بین جاده قائم شهر به سیمرغ که قرار بود همه رزمنده های قائم شهر با میزبانی و پذیرایی اهالی این روستا عازم مرکز آموزشی گهرباران ساری و بعد به جبهه شوند. ترس و لرز و استرس ...
قاتل: زنم دیر به خانه آمد، او را کشتم!
مغزی فوت شده است. یک ماهی در شهر های مختلف متواری بودم تا این که قصد خروج از کشور را داشتم توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدم. پشیمانی؟ مشخص است. من از دوست داشتن و عشق تنها به زیبایی ظاهری اکتفا کرده و حاضر شده بودم به خاطر رسیدن به این عشق ظاهری هر حقیقتی را نادیده بگیرم. اگر به نصیحت های مادرم گوش می دادم و با او لجبازی نمی کردم مهر قاتل بودن بر پیشانی ام نمی خورد. ...
خلبانی که گرگ آسمان لقب گرفت +تصاویر
بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم می کند. او نیز یکی از هزاران دلاور گمنام این مرزوبوم است که در شهر اصفهان در گوشه ای از خانه اش با دستگاه های تنفسی و حرکتی به سختی نفس می کشد و روزگار می گذراند. بهرامی پناه در سال 1333 در کرمانشاه متولد شده است.پدرش فردی نظامی بوده و از همان دوران کودکی با شرایط زندگی نظامی گری آشنا شده و شغل خود را با آگاهی کامل انتخاب کرده است. خودش می گوید که حتی پدرم ...
برادرم به جرم تضییع بیت المال مرا به داخل هور انداخت
مدرسه لنده، روستای ایدنش درس می خواند. برای همین با بچه ها درباره انقلاب، امام خمینی (ره ) و تبعید ایشان حرف می زد و سعی می کرد آنها را با انقلاب و آرمان های امام آشنا کند. از خانواده تان فرد دیگری هم همرزم برادرتان بود؟ من 32 ماه در دفاع مقدس حضور داشتم. پدرم سن شان زیاد بود و برادر دیگرم تنها هشت سال داشت. مدت 20 ماه از این حضور را در کنار برادرم جانمحمد به کسب تجربه گذراندم ...
به بچه ها می گفتم از ادبشان خجالت می کشم/ هنوز با یاد آن ها زندگی می کنم
...، 10 تومن به پسرم می دادم. او هم هر روز 5 تومان را خرید می کرد و 5 تومان بقیه را پس انداز می کرد و آخر ماه به من پس می داد. من نمی دانم با 5 تومان او می توانست در مدرسه چه چیزی بخرد! من به خاطر این بچه ها، آران و بیدگل را بیش از کاشان دوست دارم. آن زمان هم بیشترین وقت خودم را در این شهر برای شاگردان می گذراندم. من به یاد تمام این بچه ها هستم، با یاد آن ها زندگی می کنم. ...
"شیرآباد"روستایی که در آن خبری از اختراع ادیسون و گراهام بل نیست
برای اهالی ایجاد کرده است. کودکانی که تنها تا دبستان حق تحصیل دارند کدخدا با اشاره به اینکه این روستا تنها یک دبستان دارد، افزود: دانش آموزان این روستا تنها تا مقطع دبستان می توانند تحصیل کنند چون امکاناتی برای رفت و آمد به راسک برای ادامه تحصیل آنها مهیا نیست و در این گرمای سوزان امکان اینکه کودکان را با پای پیاده به مدرسه فرستاد وجود ندارد. وی خاطرنشان کرد: چه کسی می ...
ایران، پایدارترین و امن ترین کشور منطقه است
خودباوری در رزمندگان ارتش اسلام بود. زیباترین خاطره ای که از سال های دفاع مقدس دارید چیست؟ اگر بخواهیم در مورد خاطرات سال های دفاع مقدس صحبت کنیم در این مجال نمی گنجد و به طور مشخص نمی توان یکی از خاطرات را به عنوان زیباترین انتخاب کرد چرا که لحظه لحظه و ثانیه به ثانیه آن روزها خاطراتی است فراموش نشدنی. اگر از هر رزمنده ای از آن روزها و خاطرات سئوال کنید با تبسمی بر لب و ...
زنگ مدرسه با صدای خمپاره
قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش می کرد. در فاصله ی کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه ها و خیابان ها پیچید و صدای ضجه ی مادران داغدیده و کودکان وحشت زده همراه با صدای پی در پی خمپاره ها گوش شهر را پر کرد. تن مردم بی دفاع، سپر گلوله ها شده بود تا شهر نمیرد و آرام بماند. پیام افتتاح مدرسه، کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده می شد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پرورش همراه بود ...
آخرین نفری که حاج همت را بوسید+عکس
رشادت نیز قصد سبقت از یکدیگر را داشتند و امروز هر دو به درجه رفیع جانبازی رسیده اند. در ادامه گفت و گوی صمیمی با جانباز تقی احمدی خمپاره چی تیپ 10 سیدالشهدا(ع) را از نظر می گذرانید. *** برادرانم در جبهه حضور داشتند و من نیز شوق زیادی برای رفتن داشتم. 16 ساله بودم که برای اعزام اقدام کردم. شناسنامه ام را دستکاری و امضای پدرم را نیز جعل کردم. در ابتدا به دلیل جثه ی ریزم ...
از جبهه تا قطعنامه و ارتحال امام
سیدحسن در نوجوانی عازم جبهه می شود و احتمالا خاطرات زیادی از از آن دوران دارد که ناگفته مانده است. با این حال در بیست وهفتم تیر سال 75، روزنامه رسالت یک خاطره از روز پذیرش قطع نامه 598 را به نقل از سیدحسن، منتشر می کند. در این مطلب یا به عبارت درست تر یادداشت، با عنوان خاطرات رزمنده رشید اسلام حجت الاسلام والمسلمین، سیدحسن خمینی از روزهای پذیرش قطع نامه 598 چنین آمده است: روز غریبی بود. برای همه ...
ناگفته هایی از جنگ به روایت یک فرمانده
عراقی از هوا و زمین شهر مهران و پاسگاه های مرزی آن را مورد حمله قرار داده بودند. به گروهان تحت فرمان من که در آن زمان به درجه سرگردی نائل شده بودم، مأموریت جواب گویی داده شد. صبح روز 9 خرداد 1359 با نیروهایی کمتر از 3 دسته با تفنگ 106 پاسگاه های نعان، مغان و زالوب عراق را منهدم و به پاسگاه های شقلا و دوراجی عراق نیز صدمات زیادی وارد کردیم. در آن زمان استاندار ایلام و فرماندهی نظامی کتبا برایم ...
گفتند بازی موتوری را هک کردیم؛ حلال کنید!
های موتور سواران الگو گرفتیم اما اینکه حالا چرا موتورسواری کردن برای این بازی انتخاب شد هم داستان جالبی دارد. مسجدیان می گوید: به این فکر رسیدم که برخی موتورسواران داخلی با اینکه سعی می کنند حرکات نمایشی انجام دهند، اما این حرکاتشان خیلی خنده دار و ضایع است (خنده) به همین خاطر نشستیم و یک عالمه ویدئوهای اینترنتی از حرکات نمایشی موتورسواران ایرانی توی اینترنت دیدیم و آنها را الگوی کارمان ...
تا ابد به آن مردان بی ادعا بدهکاریم
عراق بشهادت رسید وقتی که جنازه نورانی اورا در شب مهتابی در زیر باران بهاری مشاهده کردم به یقین او غبطه خوردم وقتی که دیدم همانگونه که خواسته بود به آرزویش رسید. تا ابد آن برادربسیجی از یاد نمیبرم وقتی که دوره ماموریتش به اتمام رسیده بود ودر آخرین مرحله تسویه حساب خبر ماموریت جدید را شنید با نیروهای عازم به ماموریت همراه شد و در آخرین لحظه به آرزوی دیرینه اش رسید و او را شهید دروقت اضافه ...
خلبانی که گرگ آسمان لقب گرفت!
تصویر زبان انگلیسی را آن هم در سطح پیشرفته و مسلط به این زبان همزمان با دوران تحصیلات متوسطه فراگرفت و با مدرک دیپلم وارد دانشکده افسری نیروی زمینی در تهران شد. به گفته خودش، در آن زمان که افراد معدودی به دنبال آموزش زبان انگلیسی بودند، پدرش او را به موسسه (آکادمی) زبان فرستاده و به او گفته که اگر می خواهی با سواد باشی، باید انگلیسی بدانی. انتقال از رسته توپخانه به دانشکده خلبانی ...
فرج پوری: آهنگسازان دنبال پُز روشنفکری اند/مشکاتیان برای عامه مردم آهنگ می ساخت
حسن کامکار آموزش دیدم و بعد از سه سال وارد ارکستر فرهنگ و هنر شهر سنندج شدم و در این گروه ویولن می زدم. همچنین در فرهنگ و هنر سنندج فعالیت حرفه ای داشتم .زمانی که به تهران آمدم 19 سالم بود با ساز کمانچه آشنا شدم؛ البته قبل از آن با ساز کمانچه آشنا بودم . فعالیت حرفه ای و همچنین آموزش ردیف برای ساز کمانچه را زمانی که به تهران آمدم و فعالیتم در کانون فرهنگی چاووش و گروه شیدا زیر نظر محمدرضا لطفی ...
آکادمی خنده رامبد جوان!
داریم اجرا می کنیم مثل شب اول اجرای نمایش است، در لحظه اتفاق می افتد و قطعا تا پخته شدن زمان می برد. بنابراین اینکه می گویند فلانی استرس دارد، خیلی طبیعی است. از ابتدا هدف تان برای حضور در مسابقه استندآپ کمدی چه بود؟ ما تصمیم مان یک تصمیم گروهی است برای شاد کردن مردم تا در قالب مسابقه، هیجانی ایجاد شود. اینکه ما می گوییم به ما رای بدهید، شوخی است تا مردم به این اتفاق توجه کنند. قرار نیست ...
روایتِ عکس هایی که قصه دارند و عکس هایی که ساختگی اند
خروج از میدان مین است. این همان شهید است؛ آن لحظه ای که در میدان مین عبور می کردند شعار می داده و بعد از شهادت همان تسبیح در دستانش خشک شده و با مشتی گره کرده و معلق در هوا شهید شده است. صحنه عجیبی بود. فردای آن روز که رسیدیم آن جا جزو اولین نفرات بودیم. من با بچه های تعاون رسیدم. قبل از جمع آوری میدان مین. بگذارید قصه را از اول بگویم. (روی عکس توضیح می دهد) عملیات رمضان در 26 ...
سریال های به یادماندنی حوزه دفاع مقدس کدامند
) ناخواسته با دکتر یاوری همراه می شود. ورود آن دو به اهواز مصادف با بمباران شهر توسط دشمن است. ملیحه در پی یافتن وحید، بیمارستان ها را یک به یک می گردد. دکتر یاوری، وحید مولایی را می یابد اما برای خبر دادن به ملیحه مردد است و.... . رقص پرواز که با مضمون جنگی و نگاه مستقیم به حضور پزشکان در جنگ توسط احمد مرادپور ساخته شد، پخش اش به سال 86 موکول می شود؛ آن هم در دهه فجر آن سال، با این حال ...
وقتی سرخپوست ها به یگان دریایی حمله کردند!
شهرهای ایران است، برایم تازگی داشت که یکی از شهرداران هم بدون آن که کسی را از سمت خود مطلع خود در جبهه ها حضور فعالی دارد، کنجکاو شدم، خودم را به او رساندم و پرسیدم: شما شهردار کدام شهر هستید؟ همین که این سوال را پرسیدم سنگر از صدای خنده رزمنده ها منفجر شد، ناراحت شدم و پرسیدم: سوال بدی پرسیدم؟ خندید و گفت: نه و برایم توضیح داد که شهردار در فرهنگ جبهه به کسی می گویند که مسئولیت تمام امور یک ...
روایت تلخ زندگی یک خانواده زندانی/ مهدیه و محمدرضا هیچ وقت نمی خندند
دیگر همین 150 تومان هم نداریم. مشکلات مالی این همسرزندانی موجب شده فقط سالی 2 بار برای ملاقات با همسرش از تهران به زندان اراک برود. این بانوی خودسرپرست 35 ساله تنها خواسته ای که داشت کار و خانه بود. می گفت: حتی یک زیر زمین هم باشد راضی هستیم چرا که حضور ما در خانه کوچک پدر موجب اذیت همسر پدرم می شود و بچه ها با هم درگیر هستند. از مهدیه خواستیم با ما بیشتر صحبت کند. گفتیم چه ...
شهدا پیرو مقتدا و امامشان بودند و این چنین از جان خود گذشتند
تاثیر نبود. من از کلاس پنجم ابتدایی اصرار داشتم که مرا به حوزه بفرستند ولی پدرم معتقد بود بعد از اتمام دوره دبیرستان به تحصیلات حوزوی بپردازم و همین طور هم شد. اولین بار درچه سالی به جبهه اعزام شدید ؟ نخستین بار که به صورت رزمنده عادی به جبهه اعزام شدم 21 سالم بود و به مدت 45 روز در جبهه های قصر شیرین خدمت کرده وخاطرات بسیار زیادی از آن دوران دارم ونخستین عملیاتی که درآن حضور ...