سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از بندهای مالی زندان اوین با اتاق های لاکچری
. ببینید من تا صبح چه کشیدم. یک جا آزمایشی از فرزند من گرفتند که به اشتباه گفتند هپاتیت دارد. این قضیه ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. با منزل که تماس گرفتم همسرم در حال گریه کردن بود. ساعت 10 شب دکتر دیگری گفته بود این جواب اشتباه است و شبانه آزمایش گرفتند و من تا صبح فکر می کردم فرزندم هپاتیت دارد و حداکثر تا 20سالگی بیشتر زنده نمی ماند. این مسائل خیلی بد است. شما باید روزی دو نوبت منتظر شمارش باشید ...
بلایی که 3مهاجر افغان بر سر مربی کشتی تیم ملی آوردند
بیهوش شدم تا این که نزدیک اذان صبح بود که به هوش آمدم و نوری را از یک اتاقک نگهبانی دیدم. من نزدیک 1700 متر به صورت سینه خیز خودم را روی زمین کشیدم تا به نزدیکی اتاقک نگهبانی رسیدم. آن جا سگی شروع به سر و صدا کرد و مرد نگهبان بیدار شد و اورژانس را خبر کرد. وی گفت: آن زمان همسرم دوقلو باردار بود ما صاحب یک پسر 16 ساله هم بودیم .بعد از این ماجرا دوقلوهایم به دنیا آمدند اما قلب یکی از آن ها ...
راز جسد تکه تکه شده توسط سارقان نوجوان البرزی برملا شد
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، چندی قبل مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از یک سرقت مسلحانه خبر داد و گفت: همسرم به خرید رفته بود، اما وقتی به خانه برگشت ناگهان 3 مرد نقابدار در حیاط ساختمان با وارد کردن ضربه ای او را از ناحیه دست و پا مجروح و در موتورخانه محبوس کردند. همچنین سارقان طلا وجواهرات، ساعت و لوازم خانگی مان به ارزش پنج میلیارد ریال را دزدیدند. وقتی من به خانه برگشتم آن ...
دردسر های عشق تلگرامی برای یک زن
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، این مرد که به شدت ناراحت بود، گفت: مدتی بود به رابطه پنهانی همسرم با یک مرد غریبه پی برده بودم .دیشب فهمیدم آن ها با هم قرار گذاشته اند. به همین خاطر صبح وقتی به بهانه رفتن به محل کارم از خانه بیرون ر فتم، مقابل در خانه ماندم و کشیک دادم. من به محض این که پسر غریبه وارد خانه شد با دوربین فیلم برداری به خانه رفتم . من پسرغریبه را که در حمام خانه ...
عاملان سربریدن قاری قرآن همچنان متواری هستند
برنامه ها به عنوان قاری قرآن و مجری دعوت می شدم و خودش برایم منبع درآمد بود. این حادثه مرا از این توانمندی ها ساقط کرد و همین امروز تیم ملی کشتی نوجوانان به کشور قزاقستان رفت، اما از آنجائیکه به خاطر صدایم توانایی اداره تیم را نداشتم از این مأموریت جا ماندم. شاکی در آخر گفت: همزمان با این حادثه متوجه شدیم همسرم باردار است. او همان روز حادثه خواب دیده بود که دو بره سفید در خانه هست، اما یکی ...
افشای جزئیاتی عجیب از VIP در زندان اوین؛ از فرش 1400شانه تا یخچال خارجی و توالت اشرافی!
تلفن قطع می شود و من تا صبح ساعت هشت از فرزندانم اطلاع نداشتم. همسر و فرزندان من به تنهایی به مسافرت رفته بودند و همیشه سعی می کردند جوری به خانه برسند که تلفن وصل باشد. یک بار وقتی در جاده بودند، تلفن های ما قطع شد. ببینید من تا صبح چه کشیدم. یک جا آزمایشی از فرزند من گرفتند که به اشتباه گفتند هپاتیت دارد. این قضیه ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. با منزل که تماس گرفتم همسرم در حال گریه کردن بود ...
جاسوس بزرگ سریال گاندو را بهتر بشناسید
آشنایی به ازدواج این دو نفر در سال 1392 منجر شد. پس ازاین ازدواج، یگانه صالحی ابتدا به استخدام خبرگزاری بلومبرگ و سپس روزنامه نشنال امارات درمی آید. جیسون که سال ها در مورد روابط ایران و آمریکا نوشته بود، حالا خود بخشی از این سناریو می شود. *رابطه بدون واسطه جیسون رضائیان و سخنگوی فارسی زبان وزارتخارجه آمریکا بررسی تماس های جیسون رضائیان نشان می دهد، در حالی که بنا بر ...
جنگ تمام شد و سیدعلی جبهه را رها نکرد
خبر شهادتش را به ما دادند. خبر های غیرمنتظره شنیدن خبر شهادت سیدعلی غیرمنتظره بود، چون در شرایط جنگی نبودیم. وقتی برادرش سیدعلی محمد شهید شد، من خودم در منطقه حضور داشتم و به حالت آماده باش بودیم. باید تعداد زیادی بادگیر می دوختیم. دیدم بچه های بسیجی آمدند و چرخ های صنعتی را جمع کردند. گفتم: چه شده؟ چرا چرخ ها را جمع کردید؟ گفتند: کمی استراحت کنید. آن زمان همسرم، سید علی و سیدعلی ...
راز سیاهی که زندگی دختر جوان را به تباهی کشاند
عکس آرشیوی اگرچه همسرم انحرافات اخلاقی شدیدی دارد که مرا نیز درگیر این ماجرا می کند، اما قصد ندارم از او طلاق بگیرم چرا که اگر همسرم برای انتقام از من راز دوران کودکی ام را فاش کند، آبروریزی به راه می افتد که زندگی خیلی از اطرافیانم را به نابودی می کشاند و ... به گزارش خراسان، زن 24 ساله با بیان این که در شرایط روحی و روانی وحشتناکی به سر می برم، اما طلاق نیز چاره مشکلاتم ...
جاسوس آمریکایی و عیالش با چادر مشکی در ایران + عکس
خبری از همسرم و تنهایی در یک سلول سخت ترین شکنجه ای بود که من در طول آن 18 ماه تحمل کردم. نکته جالب دیگری که در سخنان جیسون به گوش می رسد این است که در طول بازجویی از او به زبان انگلیسی بازجویی می شده و در طول این 543 روز 4 جلسه دادگاه برای وی تشکیل شده است. جیسون در سخنان خود به انتقادات جدی از محمد جواد ظریف می پردازد و مدعی می شود او در عمل و در مصاحبه هایی که در خارج از ...
ساعتی با یک راننده زن تاکسی های اینترنتی و تجربه های متفاوت اش
؟ من و شوهرم از سال ها قبل یک کارگاه تولیدی داشتیم و وضع درآمدی مان هم خیلی خوب بود تا این که چند سال پیش همسرم تصمیم گرفت یک کسب وکار دیگری راه بیندازد و چون در آن سررشته ای نداشت، خیلی زود ورشکست شدیم. طلبکارها سراغمان آمدند و هرچه داشتیم را فروختیم تا فقط همسرم به زندان نیفتد ولی باز هم نشد و به خاطر یک سری بدهی به زندان افتاد. آن موقع من هنوز دانشجوی کارشناسی ارشد بودم ولی حتی پول نداشتم ...
شهلا و رحمت طلاق گرفتند اما با هم بودند ! / بچه باید از بین می رفت ! + جزییات عجیب
با آن ها ارتباط برقرار کردم که متاسفانه به خاطر ناآگاهی و کمبود عاطفه در دام هوسرانی های شوهر آن زن جوان افتادم و زندگی خودم از هم پاشید. روزی که مُهر طلاق بر شناسنامه ام جا خوش کرد، همسرم با نگاه عاشقانه ای از من خواست با وجود صدور حکم طلاق توافقی، رابطه مخفیانه ای با یکدیگر داشته باشیم. این حرف او چند روز افکارم را به هم ریخته بود و از طرفی نمی توانستم دوری رحمت را تحمل کنم .در واقع هنوز ...
تداوم جهاد در دنیای کودکان
حتی وقتی بچه ام به دنیا آمد نتوانستم بروم و حالا پسرم سه ماهه است. یک دختر هم دارم که پنج ساله است و واقعا برایم دلتنگی می کند، اما احساس می کنم حضورم در اینجا ضرورت بیشتری دارد و خوشبختانه همسرم هم در این زمینه با من همراه است. اتفاقا وقتی پارک این روستا آماده شد من فیلم بازی بچه ها را برایش فرستادم و گفتم ببین ما اینجا چقدر دختر و پسر داریم. منبع: روزنامه جام جم انتهای پیام/ ...
قتل خانم معلم بازنشسته به خاطر طلا
...: وقتی متوجه شدم این زن طلا های زیادی دارد و تنها زندگی می کند، برای سرقت طلا ها وارد خانه اش شدم، اما برای اینکه شناسایی نشوم نقابی به صورتم زدم. در حالی که طلا ها را سرقت کرده بودم می خواستم فرار کنم که زن میانسال متوجه من شد و نقاب از چهره ام برداشت. بلافاصله مرا شناخت و من هم از ترس مجبور شدم او را خفه کنم. به دنبال اعتراف های این پسر 19 ساله او به اتهام قتل عمد و سرقت در دادگاه ...
بازنده جنگ محاسبات/ شلیک آمریکا و انگلیس به پای خود/ شرایط عوض شده
نیست می گوید اگر من بودم می زدم کلامی که از امام خمینی (ره) نقل می کنند، آن هنگام که خبر ورود متبخترانه ناو آمریکایی را در تنگه هرمز به این بزرگ مرد تاریخ دادند. بشار می ماند، جنگ نمی شود، اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید و ... هم از لسان خلف صالح آن امام صادر شده است و هر آنچه گفتند شد تا یاد بگیریم درست حساب کنیم. در اندیشه اسلامی، قرآنی و الهی پیروزی و نصرت مخصوص کسانی است که برای خدا گام ...
شلیک آمریکا و انگلیس به پای خود/ گریس بهانه هدف کشتی ارواح
معنا عاجز است؛ او وقتی ناو آمریکایی را می بیند، دست و پایش را گم می کند، زرادخانه های دشمن را که می بیند گمان می کند با یک دکمه کار ما تمام است اما کسی که محاسباتش منهای خدا نیست می گوید اگر من بودم می زدم کلامی که از امام خمینی (ره) نقل می کنند، آن هنگام که خبر ورود متبخترانه ناو آمریکایی را در تنگه هرمز به این بزرگ مرد تاریخ دادند. بشار می ماند، جنگ نمی شود، اسرائیل 25 سال آینده را ...
شعر، دلنوشته و متن کوتاه در مورد امام رضا (ع)
دولت تسلیم و رضا می طلبیم راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم اندر دو جهان، عزت و اقبال و نجات از فیض ولایت رضا می طلبیم ✰~✰~✰~✰~✰ حتما قرار شاه و گدا هست یادتان. همان شب که زدم دل به نامتان. مشهد، حرم، ورودی باب الجواد. آقا، عجیب دلم گرفته برایتان. حرف آخر افراد بسیار زیادی در مناسبت های مختلف محبت و عشق خود را به حضرت علی بن ...
بهزاد فراهانی از دلدار ، گلشیفته و حال این روز های مردم می گوید
.... حتما هنرنمایی او در سریال های امام علی (ع) و کت جادویی را به یاد دارید. حسن دیگر هم صحبتی با بهزاد فراهانی شنیدن اشعار زیبایی است که به گفته خودش چاشنی حرف هایش است. بیجا نگفته ایم اگر بگوییم که 50 سال در هنر های نمایشی ایران خاک صحنه خورده است و در تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران از معدود پدران هنرمندی است که همه اعضای خانواده اش از همسر گرفته تا 3 فرزند و یک نوه، هنرمند هستند ...
از زابل تا نیمروز؛ روزنامه نگاری که مرزبان شد
...، با چند نیرو و تعدادی اسلحه سبک و سنگین و مهمات به مقدار کافی که تا رسیدن اولین نیروی پشتیبانی، جان نفرات را نجات می داد. حرف هایم فایده نداشت و فرمانده، با این وعده که وقتی منشی هایم به مرخصی بروند، تو را به پاسگاه می آورم و منشی خواهی شد ، مرا به برجک فرستاد. برجکی که تا چشم کار می کرد، دور تا دورش، خاک بود و خاک. چند ظرف، قابلمه و قاشق و بشقاب و لیوان، زیر تخت هایش بود، برای هر وعده ...