سایر منابع:
سایر خبرها
آفتاب در حجاب ؛ ارمغانی در حوزه ادبیات عاشورایی برای تمام نسل ها
بنی هاشم ببینی و به تسلایشان برخیزی. باید زبانه های عطش را در چشم های کودکان نظاره کنی و زبان به کام بگیری و دم برنیاوری، باید خون را از لب های ترک خورده ات بروبی و به گونه هایت بمالی تا زردی رخسار تو بچه ها را دچار ضعف و سستی نکند، باید تصویر کوثر را در آینه نگاهت بخشکانی تا بچه ها با دیدن چشمهای تو به یاد آب نیفتند. باید آوندهای خشکیده این همه نهال را به اشک چشم آبیاری کنی تا تصویر ...
ناب ترین مجموعه تک بیتی معاصر
خرمهره بازار ازو پر شدی ★★★ همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع قصّه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز (عماد خراسانی) ★★★ صبح است و هوای دلِ من مثل بهار است پلکی بزن و صبح بخیرِ غزلم باش ... ★★★ تازه از عطر نفس های تو فهمیدم چرا کارشان رو به کسادی می رود عطار ها (سورنا جوکار) ★★★ زندگی آیا درون سایه هامان ...
این ماتم بزرگ نگنجد در این جهان
و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین... او وفای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین ... آب را با دشمنان تشنه قسمت می کند عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین ... دست آخر کز همه خارجی شد، دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین ...
اشعار شهادت امام سجاد(ع)
...> رضا اسماعیلی نیز شعری را به امام سجاد(ع)، کسی که خطبه به خطبه کربلا را روایت کرد، تقدیم کرده است. باید که عاشقانه به دنیا بگویمت ای زخم عشق، داغ شکوفا! بگویمت روح نماز، سید سجاده های نور! یک سجده کاش، قبله تقوا ! بگویمت پهلوی داغ سرخ و رشیدت نشسته ام تا دلشکسته، ای غم زیبا ! بگویمت روحم نی است و بوی نوا، نینوای تو در من بدم، نوای خدا، تا بگویمت ...
روضه شب یازدهم محرم (شام غریبان) مصائب ام المصائب
...> آیا از علی اکبر بگوییم که صورت پیامبرگونش را بر نیزه برافراشته اند؟ ... یا از علی اصغر شش ماهه که اینک در گهواره خاکی خویش به خواب ابدی رفته؟... آیا از یاران حسین (ع) بگوییم که غریبانه در گوشه گوشه میدان جان باختند؟ ... یا از کودکان حسین(ع) که غم یتیمی و اسیری و آوارگی، یکجا بر آنان وارد شده است؟... از غریبی بگوییم یا از مظلومیت؟ از وفا بگوییم یا از پیمان شکنی؟ از عطش بگوییم ...
معین البکای ایران کیست؟
منت و با عشق به اهل بیت تربیت کرده تا وارثان هنر تعزیه خوانی در ایران شوند. اولین گروه تعزیه بانوان را تعلیم داد، خسرو شمر بانی راه اندازی تنها کارناوال تعزیه در تهران است. چرا خسرو شمر؟ اما چرا خسرو شمر؟ همه چیز از 5 سالگی خسروفرخ رو شروع شد. وقتی برای اولین بار مراسم تعزیه در قلعه دولت آباد شهرری برگزار شده بود. رقیه خوان نداشتند. آقا ماشالله فرخ رو ؛ پدر خسرو که ...
کربلا، نقطه ای برای پایان دلتنگی ها
آقا جان، سال های سال از شهادتت می گذرد، گذر زمان و روز روز تقویم بر روی بسیاری از حوادث تاریخ سرپوش گذاشته اما هر سال که محرم از راه می رسد گویی همین لحظه سرت بر بالای نیزه می رود و خون سرخ تو و یارانت کربلا را رنگین می کند. همه جا کربلا می شود و همه دل ها حزن انگیز و نالان غم بزرگ آلام تو و اهل بیتت را تاب نمی آورند و برای رسیدن به آرامش بر سر و سینه می زنند، یکی نوحه می خواند و یکی ...
متن زیارت ناحیه مقدسه + ترجمه
پارسایان ، و حسن بن علی وارثِ جانشینان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان ، اینکه درود فرستی بر محمّد و آلِ او، آن راستگویانِ نیکوکار ، همان آلِ طه و یس ، وَ أَنْ تَجْعَلَنی فِی الْقِیامَةِ مِنَ الاْمِنینَ الْمُطْمَئِنّینَ، الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، و اینکه مرا در قیامت از کسانی قرار دهی که (از عذابِ تو) ایمن و با آرامشِ خاطر و رستگار و مسرور و بشارت یافته اند ...
عاشورا در آیینه شعر کهن فارسی
وفا بود امروز چرا همه جفا شد ؟ بر لشگر حسن پادشاهی چونین شود آنک پادشا شد تا تو بشدی , بشد قرارم معلوم نمی شود کجا شد هجران تو دشت کربلا بود رو حصه من همه بلا شد وز خون دو دیده رویم چون حلق شهید کربلا شد دیوان ادیب صابر ترمذی , تصحیح محمد علی ناصح , تهران , بی تا امیر قوامی ...
محرم ده قان گلر جوشه/دوشر یاده قبرشش گوشه
پیچیده است و خورشید را ابر پوشیده است چه شد روز را کآفتاب اینچنین به بام شب نیزه تابیده است به یاد تو ای از عطش سوخته دلی داشتم آب گردیده است در آن مذبح عشق خواهر ترا چگونه سر از تن جدا دیده است خدا را که تقدیر سرو این نبود لب جوی خون تشنه خوابیده است ترا ای شفق چهره گردیده سرخ که این رنگ را بر تو پاشیده است ...
پیامک های تسلیت ویژه روز عاشورا 98
حسینی را برایتان گردآوری کرده ایم که در ادامه می توانید مشاهده کنید: پیامک های تسلیت ویژه روز عاشورا آن روز ز دشت کربلا خون بارید از ابر سیاه نینوا خون بارید آن لحظه که شد شهید فرزند رسول از زخم دل ستاره ها خون بارید ای آن که غمت مسئله آموز من است شور غم تو در دل پرسوز من است روزی که حسین! بر تو من گریه کنم ...
کی مثل تو هم تشنه هم سقّاست؟عباس
که از فغان جمعیت به فغان آمده است می گوید: نه من شمرم، نه اینجا کربلا و نه این لشکر اشقیاء! قرار است تعزیه عباس خوانده شود و شمرخوان تعزیه شروع به روایت می کند، از کربلا و علقمه و عباس و دیگر هیچ حرفی نیاز نیست تا بغض جمعیت بترکد، همه چیز تام و تمام است برای یک دل سیر گریه! عباس خوان تعزیه با دست های بریده و تن خونین صدا می زند: ای زاده زهرا به کجایی تو حسین جان؛ خود را برسان زود به ...
شاعرانی که از امام حسین(ع) جایزه گرفتند + تصاویر
.... کافی بود بشنود یا ببیند کسی عزم سفر کربلا کرده تا دوباره آسمان چشم هایش بارانی شود و روزی اش، اشک حسرت. عشق و عطش و آرزومندی، همه را داشت، اما تنگدستی، حسرت زیارت را بر دلش گذاشته بود. اما بالاخره نوبت به مقبل هم رسید و خدا وسیله زیارت را برایش جور کرد. یکی از دوستان که هزینه سفرش به کربلا را تقبل کرد، از کاشان به طرف کربلا حرکت که نه، پرواز کرد. قدیمی ترین عکس از مرقد امام حسین (ع ...
اشعار شب یازدهم محرم - شام غریبان
...> غروب شام غریبان و کوچه تاریک است خدا به خیر کند مرد! صبح فردا تو، چگونه می گذری از گناه این مردم، گناه مردم بی رحم کوفه آیا تو؟... صدای شیونی از زینبیه می آید به داغ بی کسی انداختی جهان را تو تویی که زمزمه ات کوه را پراکنده ست کنار آمده ای با تمام غم ها، تو! چه راحت از همۀ قوم و خویش دل کندی چه دیده بودی آن لحظه های زیبا ...
روضه شب دهم محرم (شب عاشورا) ذکر مصائب امام حسین (ع)
. اکبر ، قاسم ، عون ، جعفر و بقیه جوانان بنی هاشم و حتی اصغر شش ماهه نیز جان خود را فدای اسلام کرده بودند؛ و عباس ، بی دست و با فرق شکافته، دور از خیمه ها به دیدار خدای خویش رفته بود. حسین(ع) به این سو و آن سو نظر افکند... در تمامی آن دشت پهناور، حتی یک نفر نبود تا از او و حریم رسول خدا(ص) دفاع کند... پس به خیمه گاه آمد تا با بانوان اهل بیت وداع کند... صحنه ای دلخراش و جانسوز ...
شهادت نامه حضرت عباس علیه السلام
، هنگامی که تنهایی برادر و کشته شدن یاران و اهل بیتش را دید- آنان که جانهایشان را برای خدا فروختند- نزد حضرت حسین علیه السّلام رفت و از او اجازه خواست تا با سرنوشت درخشانش دیدار نماید. امام به وی اجازه نداد و با صدایی آهسته و آرام به وی فرمود: تو پرچمدار من هستی . مادام که حضرت ابو الفضل علیه السّلام زنده بود، امام احساس قدرت و قوّت می نمود؛ زیرا وی همچون لشکری در کنارش بود که او ...
تبدیل شورا مسلمین به پادشاهی و سلطنت از طریق واردکردن روابط سیاسیِ امپراطوری ایران و روم در جامعه اسلامی ...
همان چیزی شو که مردم وارد آن شدند؛ یعنی مردم یزید را پذیرفتند و تو هم بپذیر. امروز نیز می گویند: بشریت ساماندهی سیاسی کشورها را با تحزب و رسانه انجام می دهد و چون فرهنگ تحزب در ایران شکل نگرفته و رسانه آزاد و خصوصی ندارید، دچار چالش های سیاسی هستید و لذا باید وارد همان روندی شوید که دنیا پذیرفته و از تجارب بشریت در این عرصه استفاده کنید . اما اینها همان ساختارهای مادی در امر سیاست هست که رفتار ...
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی
تماشای نبرد تو خداوند آمد با همان حکم که قرآن خدا جان من است آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست آه آیینه در آیینه عجب تصویری داری از دست خودت جام بلا می گیری زخم ها با تو چه کردند؟ جوان تر شده ای به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای پدرت آمده در سینه تلاطم ...
شهادتی که کمر حسین(ع) را شکست
سلمان می شود می کند فرزندت ای بانو مگر پیغمبری ارمنی هم روز تاسوعا مسلمان می شود خانه عباس تو دارالشفای دردهاست درد بی درمان هم اینجا زود درمان می شود پیرهن ها خونی اند و یوسفانت رفته اند این گلستانی که دیدم بیت الاحزان می شود زمینه /سهراب افشاری / آرش براری بند اول داره از عطش، می سوزه حرم چیا اومده، به روز حرم ...
زندگی نامه حضرت ابوالفضل العبّاس (علیه السلام)
علی (ع) در روز عاشورا و در صحرای سوزان کربلا، با دیدن ناله از فَرط عطش، لب های خشکیده و چشمان اشکبار فرزندان امام حسین (ع)، مشک آب را بر دوش گرفت و برای بزرگترین امتحان زندگی خود، عازم شریعه فرات و نهر علقمه شد. ساقی تشنگان حریم خدا، با شجاعت رجزی خواند و صف لشکریان دشمن را شکست، خود را به آب زلال فرات رساند، با لب هایی تشنه مشک را پر کرد، اما جرعه ای ننوشید. زیرا اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندان ...
اشعار روز عاشورا
...> چقدر نیزه برای تن تو ساخته اند چقدر مرکب شان بیقرار تاختن است چقدر چشم جسارت به خیمه می افتد هراس من همه از سایه سر نداشتن است مرا رها مکن اینجا که خصم بی پرواست مرا رها مکن اینجا که شمر بددهن است محمد مهدی سیار: ای کاش تو را به دشت غربت نکُشند لب تشنه، پس از دعوت و بیعت نکشند لب تشنه اگر کُشند و تنها و ...
سروده هایی در رثای حضرت عباس: تو کیستی لب تشنه جام بلایی/ فرمانده کل قوای کربلایی
والله ان قطعتوا یمینی از توست وعن امام الصادق الیقینی از توست بی دستی تو عالمی را دستگیر است کی مثل تو اینسان به نفس خود امیر است کی مثل تو در آب دست از آب شسته جام عطش را در درون بحر جسته کی مثل تو فانی به راه دوست گشته یک لحظه از دست و سر و چشمش گذشته کی مثل تو گردیده عالم پای بستش کی مثل تو حیدر زده بوسه به ...
ابالفضل یعنی که مولا علی // صد و سی و سه مرتبه یاعلی
حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام) محسن عرب خالقی عطش از خشکی لب های تو سیراب شده آب از هُرم ترک های لبت آب شده بعد از آنی که تو لب تشنه عطش را کشتی تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده بعد افتادن عکس تو در آیینۀ آب برکه از شوق رخت خانۀ مهتاب شده این فرات است که از درد غمت ای دریا بس که پیچیده ...
اشعار شب عاشورا
... آب مالِ خودشان چشم همه دلواپس خیمه ها تشنهٔ سقاست اگر بگذارند قامتش اوج قیام است، قیامت کرده ست قد سقای تو رعناست اگر بگذارند سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند تشنه ای، آه... وَ دارد لب تو می سوزد آب مهریهٔ زهراست اگر بگذارند بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو یک نگاه تو تسلاست اگر بگذارند آمد از سمت حرم گریه کنان عبدالله مجتبای تو همین جاست اگر بگذارند رفتی و دختر تو زمزمه دارد که کفن کهنه پیراهن باباست اگر بگذارند ...