بزرگترین اشتباه من کتک کاری با قلعه نویی بود!
سایر منابع:
سایر خبرها
تجربه ناخوشایند کمند امیرسلیمانی از زندگی در خارج/ خانواده ما مردمی است
دوستانم به من می گویند چقدر با گوشی کار می کنی. می گویم من اینجا چون وقت دارم با گوشی کار می کنم. در خانه اینطور نیست. احساس می کنم لازم نیست همه چیز را بدانیم و درباره اش اظهار نظر هم کنیم. من نهایتا در سه چهار شاخه می توانم خودم را قبول داشته باشم و صحبت کنم. او درباره روزهای شیوع کرونا گفت: زمانی که کرونا شروع شد من تا 2 اسفند سرکار بودم و تعهد داشتم به سریالی. دوباره می خواستند 30 قسمت ...
افشاگری جنجالی بهروز رهبری فرد درباره علی پروین و گرفتن 3 میلیارد از هدایتی
...، می خواهم بدانم شما خبر داری محرمی کجا سکونت دارد؟ یکی از دوستان ما که با سعید شیرینی هم رفاقت دارد و البته به محرمی علاقه مند است، خانه اش را در اختیار او قرار داده تا دو سال آنجا زندگی کند. پروین تا به حال به هیچ کس کمکی نکرده و کسی نمی تواند بگوید او این کار مثبت را برایش انجام داده.علی آقا، من و امثال من شما را خوب می شناسیم. فقط شاید به خاطر احترام حرفی نمی زنیم وگرنه ماه پشت ابر نمی ماند و ...
همین که بر زمان قسم می خوری...
.... از خودم می پرسم سرگرم چیستی؟ به خودم می گویم فقط حواست باشد که تا چشم برهم بگذاری فرصت ها می روند و تمام می شوند. راستش در این ماه بیش تر از قبل به زمان فکر می کنم. اصلاً در این ماه بیش تر از همیشه به خودم و زندگی ام فکر می کنم. انگار خاصیت این ماه است که آدم را یاد خودش می آورد. این روزها زندگی ام را خوب زیر و رو می کنم و دنبال ضعف ها و خلاء هایش می گردم تا آن ها را برطرف کنم. می دانم هیچ وقت زندگی کامل و بی نقص نخواهد بود اما دوست دارم در مسیر بهترشدن آن تلاش کنم. ...
بیرانوند: اتفاقات استراماچونی برای برانکو هم افتاد
. صادقانه میگویم ما بازیکنان پرسپولیس از موفقیت و قهرمانی سیر نمی شویم و این موضوع را هیچ کسی نمی تواند انکار کند. یحیی گل محمدی حرف خوبی زد و به ما گفت دورد بر شرف شما که هیچ وقت سیر نمی شوید. خود من به بازیکنان تیم در محل تمرین می گفتم نکند امسال قهرمان نشویم. ما در سه سال 7 قهرمانی کسب کردیم ولی مدام می ترسیم که نکند قهرمان نشویم. پس این نشان می دهد خود بازیکنان به دنبال قهرمانی و موفقیت پی در ...
هواداران هاشمی نسب را تشویق کردند، پروین با او چپ شد!
سکونت دارد؟ یکی از دوستان ما که با سعید شیرینی هم رفاقت دارد و البته به محرمی علاقه مند است، خانه اش را در اختیار او قرار داده تا دو سال آن جا زندگی کند. پروین تا به حال به هیچ کس کمکی نکرده و کسی نمی تواند بگوید او این کار مثبت را برایش انجام داده. تا به حال جز این که همه می گویند شاگردش هستیم، چیزی درباره کمک پروین به پیشکسوتان شنیده اید؟ علی آقا، من و امثال من شما را خوب می شناسیم. فقط شاید به خاطر ...
بازیکنی که به رئال مادرید نه گفت تا پرسپولیسی شود!
، اما گفتم اگر فوتبال را کنار بگذارم استقلالی نمی شوم. بعد 2 سال فوتبال بازی نکردید؟ دوست ندارم درباره اتفاقات تلخ گذشته حرف بزنم، خیلی اذیت شدم، من را به ورزشگاه هم راه نمی دادند. چرا؟ این پرسشی است که همیشه به دنبال آن بودم، اما هیچ وقت پاسخی برای آن پیدا نکردم، به ورزشگاه می رفتیم، اما می گفتند حق ورود ندارید. شاید جالب باشد بدانید طرح 27 ساله ها را برای ...
افشاگری سمیر نصری درباره وعده های عجیب سامپائولی به او برای بردنش به سویا
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، سمیر نصری فاش کرد که چگونه خورخه سامپائولی، سرمربی آرژنتینی سابق تیم فوتبال سویا با پیشنهاد آزادی بی حد وحصر به او، این بازیکن فرانسوی را برای بازی در رامون سانچس پیسخوان متقاعد کرده است. نصری تابستان سال 2016 از منچسترسیتی جدا شد و به عنوان بازیکن قرضی به سویا پیوست. او در این تیم 30 بازی انجام داد و سه گل زد. با این حال نحوه جذب شدن او به سمت این تیم از ...
نوراللهی: مهندسی یعنی مختومه کردن لیگ بدون تعیین قهرمان!
را با توجه به اختلاف 10 امتیازی مثل لیگ فرانسه و پاری سن ژرمن قهرمان معرفی کنند. بعد چند سؤال برای من به وجود آمده است. چه سؤالی؟ به فرض هم که لیگ امسال مختومه شود. تکلیف برگزاری لیگ بیستم چه می شود؟ چه تضمینی وجود دارد تا شروع لیگ آینده ویروس کرونا ریشه کن شود؟! این جوری که فوتبال می میرد! به هر حال خطر کرونا جدی است و اگر خدای ناکرده یک فوتبالیست به این ویروس مبتلا ...
پژمان جمشیدی: شهرت و موفقیت امروزم را مدیون پروین و فوتبالی ها هستم
حاصل زحمات یک گروه همدل و همراه بوده است. از نویسنده و کارگردان زیرخاکی آقای جلیل سامان و تهیه کننده آقای رضا نصیری نیا و سیمافیلم بگیرید تا خانم ها گوهرخیراندیش و ژاله صامتی، آقایان هادی حجازی فر، نادر فلاح، امید روحانی و حمیدرضا رضایی فیلمبردار، گروه فنی و تدارکات و... همه و همه زحمت کشیدند. خوشحالم مردم و مخاطبان این سریال و بازی من را دوست داشتند. پژمان جمشیدی پس از چند سال حضور در ...
کرمانی مقدم: من و محرمی یاغیان فوتبال هستیم
منفی دادم و چند وقت بعد با محمد پنجعلی به تمرین پرسپولیس رفتم. پنجعلی زمینه حضور شما را در پرسپولیس فراهم کرد؟ بله، او قبل از پیشنهاد استقلال با من صحبت کرده بود، روز اول هم که به تمرین پرسپولیس رفتم اتفاق جالبی افتاد. چه اتفاقی؟ علی پروین به پنجعلی گفت این پسره کیه آوردیش سر تمرین؟ او نیز مرا معرفی کرد و بعد علی آقا گفت حالا ازش تست می گیرم تا ببینم ...
رهبری فرد: پروین زمانی برای کسی سینه سپر می کند که منفعتش وسط باشد/ حیدری و خلیلی پیشکسوت پرسپولیس نیستند
این تیم بازی می کردم. باید به تیم های دیگر هم می رفتم و پولم را جمع می کردم. این اشتباه من بود و اگر الان به گذشته برگردم حداقل برای چند فصل به تیم های متمول می روم تا به زندگی ام سر و سامان بدهم. یکی 8 سال برای سایپا بازی کرده و دیگری همین مدت در ذوب آهن، آن وقت با نیم فصل حضور در پرسپولیس دنبال پست و مقام هستند و البته در نهایت هم به هدف خود می رسند. محسن خلیلی روی هم شش ماه برای پرسپولیس بازی ...
پیروانی: کی روش از من خواست علیه برانکو صحبت کنم
ایران زحمت کشید و پولی هم که گرفته نوش جان اش، ولی من اگر اختلافی پیدا کردم، بخاطر انجام ندادن آن مصاحبه بود، وگرنه هیچ مشکلی دیگری با او نداشتم. مدیر تیم فوتبال پرسپولیس با اشاره به زمان پیوستن برانکو به این تیم عنوان کرد: زمانی که آقای نژادفلاح مدیرعامل وقت پرسپولیس بود، در یک مقطع که ایام 22 بهمن و در یک مراسم حضور داشتیم، از من پرسید از بین برانکو، دنیزلی و افشین قطبی کدام یک را بیاوریم. امیر خادم هم معاون وزیر وقت شاهد ما بود که من گفتم برانکو را بیاورید. گفتم برانکو با تیم ملی به جام جهانی رفته، بچه ها او را دوست دارند و می تواند به تیم ملی کمک کند. ...
شهید عصمت نمادی از 414 شهید زن است که هیچ وقت معرفی نشدند
آنها بگویم که بعد از شهادت پسرم روی تشک و در جای گرم نخوابیدم. خجالت کشیدم بگویم چه دردی کشیدم وقتی پیکر پسرم را روی زمین می کشیدند و ... مادر شهیده عصمت می گوید: قبل از شما چند نویسنده آمده اند که کار نوشتن از شهیده عصمت را انجام دهند من خاطره می گفتم می رفتند؛ ولی تو که آمدی زبانم باز شد، چون از جنس خودم هستی و می توانم درد و دلم را به شما انتقال دهم. می توانم بگویم وقتی مادری دختر ...
سوشا مکانی: دینی به هواداران پرسپولیس ندارم، آن ها نمک نشناس هستند
... در قلبم بلاکتان کردم سوشا مکانی گفت: شما موقعی در قلب من بلاک شدید که هر وقت به شما و حمایت تان نیاز داشتم، کنارم نبودید. مثل بسیاری از شما به کسی بی احترامی نمی کنم. تا الان هم به خاطر عشق به پسربچه و دختربچه هایی که بعد از 5 سال هنوز از من قدردانی می کنند که زیر بار مشکلات کمر خم نکردم و تا پای جان برایتان جنگیدم. فقط به یادتان می آورم که نمک نشناس کیست. این بچه ها نمی ...
مناجاتی: بازیکنانم را محروم کردند تا به جام جهانی نرویم
...> چند سال است از فوتبال دور هستید؟ خیلی وقت است. چند سال است ؟ حسابش از دستم خارج شده است، وقتی جدیدها می آیند فراموش می کنند ما قدیمی ترها هستیم و قبل از آنها بودیم، آنها یادشان می روند که در گذشته شاگرد چه کسانی بوده اند، من و امثال من مدام به بازیکنان می گفتیم شاگردان چه بزرگانی بودیم.با جرات می گویم یه تار موی مربیان قدیم به مربیان امروز شرف دارد. من وقتی مربیان ...
همخوانی جنجالی شیلا خداداد با خواننده زن ترکیه ای + فیلم و عکس
یک پروژه سینمایی بودم، همین موضوع باعث شده بود فشار زیادی را متحمل شوم و نتوانم زندگی شخصی ام را با زندگی کاری ام متعادل کنم. در آن مقطع من تازه ازدواج کرده بودم و دوست داشتم وقت بیشتری را با همسرم بگذرانم. به همین خاطر کار کردن برایم مقداری دشوار بود، آن هم کار بازیگری که زمان مشخصی ندارد و شما نمی توانید برنامه ریزی دقیقی برای آن داشته باشید. از طرفی من از قبل هم، همیشه می گفتم که ...
محمدخانی: دوست نداشتم به استقلال بروم
جالبی بر زبان آورد، متن گفت و گوی با محمدخانی در زیر از حضورتان خواهد گذشت. ناصر محمدخانی 20 سال دیر تر باید به دنیا می آمد، این جمله ای است که بار ها از زبان بزرگان فوتبال ایران شنیده ایم. خیلی ها این جمله را به من گفته اند، همه به من می گویند ای کاش تو 2 نسل دیرتر به دنیا می آمدی آن وقت می توانستی در بهترین تیم های اروپایی بازی کنی. چقدر این جمله را قبول دارید؟ آن روز ها که ...
اورا: بعد از توهین نژادپرستانه سوارس، زندانی ها مرا تهدید به مرگ کردند
بازی مدام با خودم حرف می زدم. به خودم می گفتم اگر الان او را بزنی، مردم تو را به عنوان آدم بد داستان به یاد خواهند سپرد و همه آنها فراموش خواهند کرد که او به تو چه چیزی گفته است. نه این کار را نکن . دیگر روی بازی تمرکز نداشتم. بعد از آن ماجرا سوارس از اورا عذرخواهی کرد که یک بار آن پیش از مصاف بارسلونا و یوونتوس در فینال لیگ قهرمانان سال 2015 بود. سال های بعد باشگاه لیورپول هم بابت این ...
جهادگر کرونایی از قاچاق مشروب تا نجات جان بیماران +عکس
هم می دانستند من که بودم و چه بودم. چون به خاک کوفتم به صد خاری... تو زخاکم به لطف برداری بعد از این همه تلخی به روایت روزهای شیرین زندگی اش می رسد؛ خدا کمکم کرد. به من عزت و آبرو داد. شبانه روز تلاش کردم. شغل و کسب و کارم رونق گرفت. درآمدم برکت داشت. برایم می ماند برخلاف قبل که پول برایم ماندنی نبود و نیامده می رفت. بعد از یکی دو سال وارد کار ساخت و ساز شدم. یک خانه تبدیل شد ...
کتاب ما یک عمر قلعه نشین بوده ایم – نوشته شرلی جکسون
.... این مسیر چرخی دایره وار دور املاک وسیع بلک وود میزند و قدم به قدم بلک وودرد را پدرمان حصار سیمی کشیده است. کمی بعد از تالار اجتماعات تخته سنگ بزرگ سیاهی قرار دارد. تخته سنگ علامت ورود به مسیری است که در آغازش قفل دروازه را باز می کنم و پشت سرم دوباره میبندم، وارد درخت زار می شوم و دیگر در خانه هستم. مردم دهکده همیشه از ما متنفر بوده اند. وقت هایی که به خرید می رفتم، با ...
خاطرات جالب خبرنگاران لرستان از معلمان خود در دوران تحصیل اینبار خاطره ابراهیم شریفی
به زبان آورد نزدیک بود قلبم از جا کنده شود خشکم زده بود. واقعاً ترسیده بودم بعد از چند ثانیه با صدای بلند گفت ابراهیم شریفی پای تخته. من پای تخته نرفتم خیلی ترسیده بودم دوباره صدا کرد شریفی پای تخته. ترسان و لرزان بلند شدم و پای تخته رفتم. بچه های کلاس نیز همانند من ترسیده بودند. آقای کاظمی نگاهی به من کرد و گفت آخه بچه تو که نیم وجب هیکلته چطور می تونی شلوغ کاری کنی آخه بهت نمیاد. چه ...
چهل سال قابله بودم و بیش از 300 نوزاد به دنیا آوردم/ فقط زایمان طبیعی را قبول دارم
همسری ترک داشت. مرحوم خاتون استادزاده (مادر بزرگ رسول استاد زاده) که خواهر شوهرم است. تیه(قابله) بود به خانه پاپری ها برای به دنیا آوردن بچه ای رفته بود. همسایه مان در پای گپر زاییده بود. هر چه همسایه فریاد می زد یکی بیاید این بچه را بردارد همه می گفتند ما می ترسیم. من که 22 ساله بودم رفتم جلو که گفت تو کازرونی هستی و زن گل محمدی ترا بخدا تو بیا. من به جلو رفتم و گفتم چه کنم که گفت این بچه را بردار ...
مهر مادر
...> پرستاری از اتاقش بیرون آمد. رو به من کرد و گفت:"پس تویی که هر روز زنگ می زنی و سراغ خانم دکتر گل مارو می گیری! بدون توجه به حرف های پرستار، نگاهم را برگرداندم. سرم را به شیشه ای که چهره مادرم در آن نمایان بود؛ تکیه دادم و زیر لب این چنین گفتم: تو نیستی! وتمام خاطرات چون آینه در نگاهم جا خوش کرده است تو نیستی! وتمام حرف هایت چون باران در سکوتم مرا به ...
محمدخانی : به خاطر علی دایی فوتبال را کنار گذاشتم و شماره ام را به او دادم
، شاهرخ بیانی در استقلال بود، به من گفت جکیچ مرا فرستاده تا با تو مذاکره کنم. وی ادامه داد : از بچگی پرسپولیس را دوست داشتم، ب ه شاهرخ بیانی گفتم با راه آهن قرارداد دارم و آنها تحت هیچ شرایط رضایت نامه به من نمی دهند. با علی پروین کار کرده ام، از برانکو شناخت زیادی ندارم اما اگر بخواهیم نظر شخصی ام را بدهم باید بگویم علی پروین از نظر فنی بهتر بود، علی آقا روانشناس بود؛ می دانست با ...
به خاطر لحن بد مدیر استقلال به پرسپولیس رفتم!
تیم را انتخاب کنم. مصلح برخورد بسیار بد پندار توفیقی یکی از مدیران وقت باشگاه استقلال را دلیل عدم حضورش در این باشگاه دانست و گفت: ایشان با لحن بسیار بدی به من گفتند که تو می خواهی با پول استقلال تمام مشکلات زندگیت را حل کنی و من گفتم اگر 10 میلیارد هم بدهی دیگر قرارداد نمی بندم و با رقمی بسیار پایین تر به پرسپولیس پیوستم. وی با متفاوت خواندن شرایط فوتبال امروز با گذشته ابراز ...
آرفی: به جز دروغ چیزی از انصاری فر نشنیدم
کم کم به زندگی برگردیم. هر چه از کرونا بترسیم بدتر می شود و من نگران مردم هستم که افسرده نشوند. شرایط خیلی سختی است و مردم واقعا تحت فشار هستند. من تنها زندگی می کنم اما خیلی ها زن و بچه دارند و خیلی سخت است که چند ماه در خانه باشند. با برگزاری ادامه بازیهای لیگ برتر موافق هستی؟ لیگ را با یک برنامه ریزی خوب می توانند تمام کنند. خیلی وقت تلف کردند و باید از کل تیم ها تست کرونا ...
وقتی ماهی ها قهر می کنند
کردم چی شد! با چه رویی برمی گشتم عسلویه، چشم توی چشم حسام می انداختم و می گفتم:"حق با تو بود." فاز سیزده شده بود همه چیزمان. چشممان را عادت داده بودیم به تماشای زیبایی خیره کننده اش. دریایی-خاکی بودن این فاز را، جذاب تر از بقیه فازها می دانستیم. سه چهار سالی می شد که با هزار دوز وکلک، تو فاز سیزده پالایشگاه عسلویه، کاری دست و پا کرده بودیم، کله ی سحر، باحسام می زدیم بیرون، اذان غروب ...
من لباسم را از سطل آشغال پیدا می کنم!
پرخاشگری می کرد و نسبت به استفاده از وسایل کاهش آسیب و بهداشت و سلامتی اش مقاوم بود. هر بار که با افرادی مثل سپیده مواجه می شوم بیشتر از اینکه آزرده خاطر بشوم صبورتر می شوم و مصمم تر به اینکه تمام تلاشم را برای کمک به آنها بکنم. آن شب نمی دانم چه اتفاقی افتاد که در حال تمیزکردن تخت ژنیکو بودم که سپیده یهو آمده بود و می خواست با من حرف بزند. خوشحال شدم از اینکه کسی که بارها من می رفتم سمتش تا بیاد ...
میگوی سوخاری
:"خب بزار تو جدول.حلّه دیگه!" حالا پدر متوجه حرف من شد.لبخندی زد و گفت :"ای شیطون؛ حقاً که رو بابات رفتی. و بعد رفت به اتاقش تا جدول حل کنه. منم دوباره سوال کردم. بابا؛ چرا میگوها شکم و روده ندارند؟ بابام هم بلند جواب داد: تو چرا امروز گیر دادی به میگو! اینم یه رازه دخترم! بهتره در هر چیزی این قدر فکر نکنی! منم کنجکاو شده بودم. لب تاپ را روشن کردم تا راز میگو را در گوگل سرچ ...
رأی اولی
.... بچه ها گروه گروه توی نیم کت ها مشغول حرف زدن بودند. حرف زدنمون درباره ی انتخابات با احتیاط بود. چند باری به گوش خانم ناظم رسونده بودند و اومده بود بهمون تذکر داده بود بحث انتخاباتی نداشته باشیم. مهناز از نیم کت آخری بلند بلند دوستم فریده رو صدا زد. سرمو چرخوندم عقب و گفتم: ها چیه؟! مهناز که دولپی پفک می خورد. دهنش باز موند و گفت: آخه تو فریده ای؟! نه می خوام بدونم تو فریده ...