یکشنبه ۰۶ خردادساعت ۱۵:۳۸May 2024 26
جستجوی پیشرفته
تابا خبر ۱۳۹۹/۰۳/۰۸ - ۰۰:۲۰

داستان داس / مسعود طهماسبی

صبح زود، کشاورز از خواب بر می خیزد. پسران نیز. صبحانه چیده شده، مردان مشغول صبحانه اند. مادر چشم به آنها دارد. ناگهان دخترک از پشت سر، پدر را در آغوش می گیرد. منم میام بابایی. پدر بلند می شود، دختر شانه های پدر را رها نمی کند، پدرچرخی می زند، دختر را در آغوش می گیرد و غرق بوسه می کند. ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)