سایر منابع:
سایر خبرها
غربت و تنهایی امام حسین علیه السلام
را دفن کرد، بپاخاست و این اشعار را قرائت کرد: اینان به خدا کافر شدند، و از ثواب الهی از دیر زمان اعراض کردند؛ علی را در گذشته کشتند، و فرزندش حسن، زاده بهترین خلق را شهید کردند؛ و این نتیجه کینه اینان بود، آنگاه گفتند: الان بر حسین به طور جمعی یورش بریم، ای وای بر گروهی که پست هستند، جمعیت را گرد آورند برای اهل دو حرم؛ سپس حرکت کردند و یکدیگر را سفارش نمودند بر کشتن من برای خشنودی دو ملحد ...
از خداحافظی طولانی فرزاد موتمن تا دهلیز بهروز شعیبی در رسانه ملی
...> ************************************************** **** شبکه نمایش فیلم تلویزیونی روز عزیز به کارگردانی محسن توکلی ، پنج شنبه 17 مهر ماه ساعت 11 از شبکه نمایش پخش می شود. داستان فیلم از این قرار است که: ملوک پیر زنی است که پزشکان وی را به دلیل سرطان جواب کرده اند. آخرین آرزوی ملوک برگزاری مراسم عزاداری و نذری ظهر عاشورا می باشد. متاسفانه به دلیل اختلافات و سوء تفاهم های پیش آمده بین فرزندان بعد از 6 سال ...
تحریفات عاشورا از سپاه یزید آغاز شد
هاشم بی مهری می کنی اینها خویشانت هستند؟ معاویه پاسخ داد که مغیره، ابوبکر و عمر و عثمان مردند و نامشان هم با خودشان به گور رفت، اما این مرد(منظور پیغمبر اسلام(ص) است) سال هاست که فوت کرده و روزی پنج بار بر منابر و مأذنه ها به شهادت و رسالت او یاد می کنند من تا نامش را زیرپاهایم دفن نکنم، دست بردار نیستم! بنابراین یک دوره ای بوده که بنایشان بر نابودی اساس اسلام با سوءاستفاده از موقعیت رهبری ...
فرزند سیستان و بلوچستان به خانه بازگشت/شهید "لال بخش شهلی بر" تا پای جان حسینی ماند
: پدرم در سال 92 فوت کردند و از دیدار با فرزندش محروم شد، اما اکنون مادرم خوشحال است و شب و روز گریه می کند که فرزندم کی به آغوش من بر می گردد. وی خاطرنشان کرد: از این که برادرم لالبخش شهلی بر، در راه انقلاب و لبیک به ندای امام خمینی(ره) و دفاع از کشور و ناموس خود به جبهه رفت همه ما خوشحال هستیم و راه او را ادامه می دهیم. فرازی از وصیت نامه شهید آنقدر به جبهه می روم ...
نوه ام راه و رسم شهادت را از دایی هایش آموخت
شهیدان محمدعلی و محمدرضا طوسی و مادربزرگ شهید محمدرضا دهقان امیری مدافع حرم است. مادر چند سال دارید؟ طیبه شاکری اهل دامغان و متولد 1322 هستم. پنج فرزند داشتم که دو فرزندم به نام های محمدعلی و محمدرضا در دفاع مقدس به شهادت رسیدند. سال ها بعد نوه دختری ام محمدرضا دهقان امیری در 20 سالگی ادامه دهنده راه شهدای خانه ام شد و در حلب سوریه به شهادت رسید. نوه تان محمدرضا ...
یادی از امرا... غلامزاده، نخستین شهید لشکر 77 خراسان در جنگ تحمیلی
. بعد از اعزام یگان لشکر به جبهه، من و فرزندانم به تربت جام بازگشتیم. دو هفته بعد، سه نفر نظامی با یک جیپ ارتشی به در منزل ما آمدند و گفتند: برادر شوهر شما در مشهد با شما کاری دارد. آماده شوید تا شما را به اتوبوس برسانیم و به مشهد برویم. با تعجب گفتم: اگر بستگانم با من کاری دارند، چرا خودشان نیامدند و شما را فرستادند؟! فرزندم را که پانزده ماهه بود، بغل کردم و با عجله با اتوبوسی که آن ها ...
ستارگان مدفون در تخت فولاد| شخصیت والای بابا فولاد و نفوذش در مردم او را زبانزد کرده بود
.... در این گزارش به معرفی بابا فولاد حلوایی، عارف ایرانی می پردازیم. بابا فولاد حلوایی فرزند استاد شجاع الدین حلوایی، مشهور به بابا فولاد، از عرفا و فضلای قرن دهم هجری بوده که در حق او کراماتی نوشته اند. وی براساس سنگ مزارش در محرم سال 959 قمری فوت نموده است. از هویت بابا فولاد اطلاع زیادی در دست نیست. متن سنگ قبر وی نیز اطلاعاتی درخور درباره زندگینامه وی به دست نمی دهد. همین ...
مردی که قتل همسر و فرزندش را گردن گرفته بود اعترافات خود را پس گرفت | پرونده پنج ساله شد
ارسال شد، متهم فرار کرد. او سه سال فراری بود تا اینکه خودش را تسلیم مأموران کرد. او گفت: عذاب وجدان باعث شد خودم را تسلیم کنم و از کاری که کردم، پشیمانم. متهم گفت: بعد از به دنیاآمدن بچه، رابطه ما سردتر و اختلافات شدیدتر شد. روز حادثه به شدت از دست همسرم عصبانی بودم و تصمیم گرفتم همه چیز را تمام کنم و راحت شوم. به خیابان ناصرخسرو رفتم و قرص خواب خریدم. آن روز من و همسرم در خانه تنها بودیم ...
بارگاه نورانی علی بن حمزه(ع)؛ مهد فعالیت های فرهنگی و جهادی در شیراز
مسطح شده و قبر رحیم خان زند(م1191) فرزند کریم خان زند همراه با قبر یکی دیگر از فرزندان کریم خان که در سال 1185 فوت کرده بود؛ جزء یکی از اتاق های این مدرسه درآمد و سمت شمالی آن نیز به باغ ملی تبدیل شد. در حیاط این امامزاده چندتن از پادشاهان آل بویه نیز دفن شده بودند که اکنون از قبر آنان اثری نیست. از میان آنها می توان به عمادالدوله علی(م339ه.ق) رکن الدوله حسن(م366ه.ق) اشاره نمود. ...
قصه های آلبوم جنگ و روزهای کرونایی/ کمپوت، پیرمرد را به گردان تخریب فرستاد
مشغول دنیا شوم. کرکره مغازه را کشیدم پایین و آمدم جبهه. پیرمرد عاشق جبهه شد و متواضعانه می گفت که اینجا تقوای همه از من بالاتر است. یک فرزندش شهید شد و دیگری مفقودالاثر. سفیران زندگی در جبهه چند سال قبل با یکی از رزمنده های دفاع مقدس مصاحبه می کردم که جمله جالبی گفت: یکبار وقتی رفتیم شناسایی و به خیال خودمان دست پر بر گشتیم، فرمانده گفت: عجب جگر شیری دارید که انقدر جلو رفتید ...