سایر منابع:
سایر خبرها
حراج پورشه خاص مارادونا با قیمت نجومی + تصاویر
او گفتم دو بار برایت پیام گذاشتم، پس چرا پاسخ ندادی. من وقتی شماره جدید مارادونا را خواستم متوجه شدم شماره یک خط زیر دستگاه تلفن او نوشته شده است. من برای آخرین بار دیگو را در سپتامبر 2020 دیدم و او در ماه نوامبر درگذشت. اما آخرین بار مارادونا خیلی ناراحت بود، او زانویش را جراحی کرده، بیمار بود و من به ملاقات دیگو در کلینیک اولوس رفتم. شرایط مارادونا بهتر شده بود، اما راه رفتن همچنین برای او دشوار بود.او بسیار درد داشت و از این موضوع ناراحت بود. ...
میهمان خاص حرم | روایتی از زندگی شهید مدافع حرم سید محسن حسینی
همسرش رضایت گرفت و عازم جبهه شد. ما از رفتنش بی خبر بودیم، مرتب سراغش را می گرفتیم، همسرش به گوشش رسانده بود که مادرت نگران است. یک روز از سوریه به من زنگ زد و حلالیت طلبید و گفت بی خبر آمدم، چون اگر برای خداحافظی می آمدم مانع رفتنم می شدید. دلداری ام می داد و می گفت اینجا جنگی در کار نیست نگران نباشید من هم گفتم حالا که رفتی خدا پشت و پناهت. پس از آن هم هر چند روز یک بار زنگ می زد و جویای احوالمان ...
بازخوانی خاطرات زنان مبارز| پول نفت را دادم عکس امام خریدم/ مقنعه ام را هدیه دادم
جمع ما و در وسط حلقه بود و داشت گریه می کرد، یکی از برادران به من گفت، این خانم از ترس گریه می کند ما دست هایمان را باز می کنیم و حلقه شکسته می شود این خانم را از اینجا بیرون ببر ، رفتم به آن مادر پیر گفتم، گریه نکن اگر می ترسی بیا برویم خانه آن مادر پیر گفت، من اصلا از جان خودم نمی ترسم من برای اسرای کربلا و مصیبتی که آنها کشیده اند گریه می کنم . مقنعه ام را هدیه دادم در آن را ...
یادی از بزرگ مرد توپ خانه خراسان، شهید محمود ساعدی
...، یک بار در میان وسایلش نامه ای را از سردار قالیباف دیدم که خطاب به فرمانده توپ خانه لشکر5 نصر، برادر ساعدی ، نوشته شده بود. یقین پیدا کردم که صحت بندگی و کارهایش را در فراموشی از خودش می جوید و دوست ندارد به چیزی بنازد که در چشم به هم زدنی به پایان می رسد. خودفراموشی محمد تورانی،هم رزم بسیار ساده و معمولی لباس می پوشید. هیچ وقت به خودش زیاد نمی رسید. یک روز به او گفتم ...
"رسم شهادت" در خانواده ای از جنس ایثار
دیگری را قبول نکرد. خواب بچه ها را می بینید؟ بعد از رحلت امام ما نتوانستیم در مراسم تشییع ایشان شرکت کنیم. به همین دلیل خیلی ناراحت بودم. به حاج آقا گفتم: حالا که نتوانستیم در مراسم دفن امام (ره) شرکت کنیم برنامه ریزی کنید تا در مراسم هفتمش شرکت کنیم. حاج آقا گفت: خیلی شلوغ می شود و سخت است. از همین جا فاتحه می خوانیم و برنامه ها را از تلویزیون تماشا می کنیم. ان شاءالله تا ...
کمپ گوانتانامو
دهد؟ دیگری می گوید: من با آن وضعم مگر اهل دادگاه و پاسگاه رفتن هستم؟ دیگری با خنده می گوید: همان جلوی در پاسگاه بازداشت می شویم. آن یکی از آن دور فریاد می زند: خدایی هر بار که به این کمپ ها رفتم با خودم گفتم کاش می رفتم زندان جای این که معتاد شوم. اما شاید یکی از دلایل آن خستگی خانواده ها باشد که به خاطر ناامیدی آنها از ترک بیمار را به این مراکز می سپارند. کمپ بعدی چند کیلومتری پایین تر ...
گفت وگو با علی دهباشی: من کار خودم را کرده ام
را دریافت نکردم. به همین خاطر وقتی شنیدند که من اندوخته مالی ندارم و می خواهم مجله منتشر کنم، گفتند بیا چاپ کن، از شماره پنجم و ششم، پول شماره یک را بده. بنابراین من انگار دست پر به چاپخانه صنوبر رفتم، آقای احمدی و دوستانش بودند، خیلی لطف کردند و کلک را چاپ کردیم. قرار شد هر وقت فروختم، پولش را بدهم. از شماره سه و چهار و پنج، پولش را پرداختم. الان در حال نگارش مقاله ای با این عنوان هستم: کتابخانه ...
کشف جسد زن گمشده در چاه خانه ویلایی
17 دی امسال پسر جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و از ناپدید شدن مادر 68 ساله اش خبر داد. وی در این باره گفت: دو روز است که مادرم ناپدید شده است. او برای خرید از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. مادرم مقدار زیادی طلا داشت و مقداری هم پول در حسابش بود. با شکایت پسر جوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت آغاز شد. برداشت پول از حساب در حالی که ...
پرواز از طبقه سیزدهم پس از قتل مهمان آشنا
همسرش با مقتول گفت: حدود 5 ماه قبل همسرم به کامران(مقتول) که از آشنایانمان بود پول قرض داد. یک بار 50میلیون تومان و باردیگر 150میلیون تومان. قرار بود کامران مدتی با این پول کار کند و بعد آن را برگرداند اما مدام امروز و فردا می کرد. از سوی دیگر شوهرم بنکدار بود و به خاطر شرایط کرونا، دچار مشکلات مالی فراوانی شده و بدهی بالا آورده بود. چندین بار از کامران خواست که پولش را برگرداند اما فایده ای نداشت ...
عکاس و تصویرگر انقلاب درگذشت
...، موسوی اردبیلی و شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر، چمران و دیالمه یافت می شد و عکسبرداری آنها غالباً کار خود حاج رضا بود. او هر قطعه عکس را در ابعاد 9 در 12 سانتی متر به قیمت 40 ریال می فروخت. حالا چند روزی است که رضا هوش ور تصویرگر انقلابی و صاحب عکاسی خاطره انگیز قدس دار فانی را وداع گفته است. حمید داودآبادی با اعلام این خبر در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "تصویرگر امام و انقلاب ...
روزهای عاشقی ویولت
علاقه و عشق کار می کردند و با آن ها همکاری هم می شد. الان آن مرکز دیگر وجود ندارد. پس به صنایع دستی علاقه پیدا کردید... عاشق صنایع دستی شده بودم. بعضی وقت ها تنهایی جاهایی می رفتم مثل ایل ها و جاهای دوردست که خانم یگانگی می گفت: دختر تنها نرو و آقایی را همراه من می فرستاد. خانم یگانگی خیلی کمک می کرد. مثلاً اگر من می گفتم سوزن دوزی بلوچ خیلی خوب است، او روی این موضوع کار می ...
مشروب خوار برای مشروب ساز درخواست اشد مجازات کرد
بدی در روحیه خودم و خانواده ام گذاشته است. از متهم به خاطر فروش مشروبات دست ساز درخواست اشد مجازات دارم. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: آن روز شاکی با من تماس گرفت و خواست برای او مقداری مشروب ببرم. چند شیشه به آدرس خانه او بردم، اما مشروبات دست ساز نبود. در آن مهمانی دوستان او نیز از این مشروب استفاده کرده بودند، اما برای هیچ کدام مشکلی پیش نیامد. من از این بار مشروب به تعداد ...
رابطه شوهرم با زنان فساد، مرا هم به ایدز مبتلا کرد
عشق می ورزیدم. خلاصه با اصرارهای من، پدرم در حالی که آینده ای تاریک را برایم ترسیم می کرد به ناچار به این ازدواج رضایت داد و من در 23 سالگی با شهرام ازدواج کردم اما هنوز سه ماه بیشتر از این ازدواج عاشقانه نگذشته بود که فهمیدم همسرم با زنان بی بند و بار زیادی رابطه دارد و در فساد اخلاقی غرق شده است با وجود این سعی کردم چشم هایم را به روی ارتباطات خیابانی او ببندم چرا که می ترسیدم پدرم از این ماجرا ...
عکاس و تصویرگر انقلاب درگذشت
. با آن لبخند زیبا و اخلاق خوش و دلنشینش، آن قدر به آدم صفا و ذوق می داد که از دیدنش سیر نمی شدم. آخرین بار چند ماه پیش تماس گرفت، شنیده بود ناخوش احوال بودم جویای حالم شد، خیلی بزرگواری و لطف کرد، دوست داشتم باز هم بروم دیدنش که نشد. مرد تصویرگر انقلاب اسلامی که گنجی عظیم بود، روز 22 بهمن 1399 در سن 72سالگی به خداوند رحمان و رحیم پیوست. خداوند به خانواده بزرگوارش صبر عطا نماید". نمایشگاه آثار منتخب جشنواره هنر مقاومت در خانه هنرمندان افتتاح شد+عکس انتهای پیام/ ...
رفیقی که به عهدش وفا کرد
.... نمی دانستم می خواست درد دل کند، نصیحت کند؟ یا اصلا کار خاصی نداشت. خلاصه من نمی رفتم. چون فرمانده اجازه نمی داد. استدلالش این بود که شما تخریب چی هستید. هر لحظه ممکن است فرمان حرکت برای عملیات بدهند و شما نباشید، آن وقت نیروها لنگ می مانند. شبی که می خواستیم برویم عملیات، خیلی ناراحت بود. با گلایه گفت: چند بار بهت گفتم بیا تو سنگر ما، نیومدی. حالا چند دقیقه بیا کنار نهر بشینیم، کارت ...
خیانت رفیق بی رحمی که مادر دوستش را کشت و جسدش را آتش زد
مادر 68ساله اش را به مأموران اعلام کند. وی گفت: مادرم پانزدهم دی ماه درحالی که 30میلیون تومان پول همراهش بود برای انجام معامله ای از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. در ابتدا تصور کردم کارش طول کشیده و یا به خانه دوستانش رفته است، اما روز بعد وقتی جواب زنگ هایم را نداد نگران شدم. به هرجا که فکر می کردم مادرم رفته باشد سر زدم، حتی به دوستان و آشنایان نیز زنگ زدم. ...
کلاهبرداری با سوء استفاده از احساسات سالمندان
یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان باشد؛ بلکه شخصِ درخواست کننده کمک است. در متن این پیام ها معمولا ماجرایی ناراحت کننده روایت می شود؛ مثلا خانواده ای که صاحبخانه وسایل شان را بیرون ریخته و پول پیش یک خانه جدید را ندارند. همچنین ضرب الاجلی چند روزه برای جمع آوری کمک تعیین شده و معمولا ادعا می شود بخش زیادی از مبلغ مدنظر تأمین شده است. دسترسی به شماره تلفن افراد، کار سختی نیست، پس فکر ...
برگی از خاطرات قهرمان کشتی/ از جام آریامهر تا محافظت از امام(ره)
پاریس مستقیم به منزل دکتر حسن حبیبی رفتیم سپس به منزل حضرت امام راحل در نوفل لوشاتو رفتم و همانجا ماندم. یک روز حاج احمد آقا به من گفت که بادیگارد خصوصی حضرت امام بشوم و من هم یک کلمه گفتم یاعلی . از لحظات برگشت به ایران برای ما بگوئید. دوم بهمن ماه به ایران برگشتیم و قرار شد کمیته استقبال ایجاد کنیم، روز 12 بهمن ماه صبح زود رفتم منزل آقای طالقانی و با ایشان به فرودگاه رفتیم ...
کرامات امام هادی
می کردم. به او گفتم: امام شما چنین می گفت و مثل اینکه ناراحت بود. آن معلم عارف با شنیدن سخنان من گفت: اگر امام هادی علیه السلام چنین سخنانی فرموده باشد، متوکل تا سه روز دیگر می میرد و یا اینکه به قتل می رسد. تو اگر اموالی در خانه او داری، احتیاط کرده، آنها را بیرون ببر! زرافه (که حاجب متوکل بود) می گوید: من از شنیدن سخنان او ناراحت شدم و حتی سخنان ناروا به او گفتم و بلافاصله از او جدا ...
اسیدپاشی روی همسر؛ ادعای عشق یا طمع پول؟!
با هم زندگی می کردیم؛ اما بر سر مسائل مختلفی با هم درگیر شدیم و زیبا طلاق گرفت. به همین دلیل خیلی ناراحت بودم و بار ها از او خواهش کردم برگردد و دیگر نرود، اما توجهی نمی کرد. متهم در ادامه گفت: مدتی بود که زیبا به تلفن هایم جواب نمی داد. در نهایت تصمیم گرفتم برای آخرین بار او را ببینم و درخواست کنم برگردد. به زیبا گفتم اگر سر قرار بیاید و با من صحبت کند، قول می دهم دیگر به او ...
آغاز پخش پربیننده ترین سریال غیرانگلیسی زبان نتفلیکس
شود و فصل چهارم این سریال 65 میلیون بار مشاهده شده است. ماسک استفاده شده برای شخصیت دزدها برگرفته از چهره سالوادور دالی، نقاش مشهور اسپانیایی است. سرقت پول جایزه بهترین فیلمنامه از مراسم جایزه زنبق در کشور اروگوئه را از آن خود کرده است. این سریال با عنوان خانه کاغذی (La Casa de Papel) هم معروف است و در حقیقت در کشور آمریکا با عنوان سرقت پول شناخته می شود. ...
درباره تخریب خانه پدری احمد محمود در اهواز
انتقاد های بسیاری از طرف کارشناسان و کاربران فضای مجازی همراه بود. پرویز مشکاتیان به پدر سنتور ایران نیز مشهور است و از برجسته ترین آهنگسازان و پژوهشگران موسیقی در ایران به شمار می آید. گفتگوی لیلی گلستان با احمد محمود در حکایت حال این بار هم به بهانه انتشار عکس هایی ناراحت کننده از تخریب خانه پدری احمد محمود، نویسنده شهیر ایرانی، و واکنش های مجازی آن، به این خبر می پردازیم ...
وقتی کف بینی و فال گیری هم کرونایی می شود | کرونا هم بازار رمال ها را کساد نکرد
ها را انجام می دهد و از ابزارهای مختلفی از چوب گرفته تا فنجان استفاده می کند، پیام می گذارم که فال قهوه می خواهم. تقریبا یک روز زمان می برد تا پاسخ دریافت کنم. اینکه آن طرف مرد است یا زن نمی دانم و هیچ اطلاعاتی از خود نمی دهد. شماره کارتی می فرستد و می گوید بعد از اینکه مبلغ 200 هزار تومان به این حساب واریز کردید، فیش را ارسال کنید تا به نیابت از شما فال قهوه بگیرم و نتیجه را اعلام کنم. می گویم ...
ماجرای حاج قاسم و کوچه عشاق/ شهادتی که آمینش را یک سید گفت
؟ گفتم شما فرمودید: اگر معدلت خوب شد بیا جبهه، من هم معدلم خوب شد و آمدم جبهه، حالا هم حدوداً یک ماه و نیم است که در گردان شهید طیاری مشغول خدمتم. حاجی گفت: خب همین قدر کافی است و کم کم باید به کرمان برگردی. گفتم نه حاجی من باید بمانم رزمنده و بسیجی ام. خندید و گفت شما باید بروی به خانواده ات خدمت کنی. هنوز نوبت من نشده شمارش روزها و شب ها برای رسیدن به معشوق سال ها در دل حاج ...
ماجرای قتل هولناک فرنگیس توسط پسر جوان در سفر به شمال
پسر آشنا برای به دست آوردن پول باد آورده دست به قتل مادر دوستش زد. به گزارش اول فارس ، 17 دی ماه امسال پسری نگران با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از ناپدید شدن مادر 68 ساله اش خبر داد و عنوان کرد که 2 روز قبل مادرم که طلای زیادی همراهش بود و پول زیادی در حسابش بود از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشت و هیچ کسی از سرنوشت مادرم اطلاع ندارد. بدین ترتیب بازپرس سهرابی از شعبه نهم ...
حکم اعدام شهید برونسی در ساواک
خواهید آزاد شود، یا باید 100 هزار تومان پول ببرید یا یک سند خانه. ما که نه پول داشتیم و نه سند اما یکی از دوستانش(همان غیاثی که بنایی اش را انجام می داد) سند خانه اش را آورد. نزدیک ظهر صدایی داخل کوچه بلند شد. دختر کوچکم را بغل کردم و سریع رفتم بیرون. بقال سرکوچه یک جعبه شیرینی دستش گرفته بود و با خنده و خوشحالی بین این و آن تقسیم می کرد. لابلای جمعیت چشمم به عبدالحسین افتاد. قیافه اش خیلی ...
استارت کار خورد، رفتم که شهید پیدا کنم +تصاویر
اولین اعزام انقلاب که به پیروزی رسید، علی سر از پا نمی شناخت، با خوشحالی در بسیج مسجد ثبت نام نمود، بیشتر اوقات در مسجد بود، و هربار که به خانه بازمی گشت، یک دمپایی پاره به پا داشت، وقتی معترضانه به او می گفتم: این چه وضعی است نگاهش را به زمین می دوخت و می گفت: مامان اشکالی نداره، آن بنده خدایی که کفشهایم را برده، احتمالاً احتیاج داشته است 17 سال بیشتر نداشت که شناسنامه اش را ...
زنی به نام بانوی خیریه
فرحزاد است ولی گاهی سراغ خانواده های نیازمند حاشیه شهر هم رفته ایم. چند سال پیش بود که برای تحقیق به یکی از روستاهای قرچک رفتم. از خانواده ای سراغ گرفتم که دختر دم بخت داشتند اما به دلیل فوت پدر و بیماری مادر نمی توانستند جهیزیه تهیه کنند. چند روز بعد، وقتی شبانه اقلام جهیزیه را به خانه شان بردیم باور نمی کردند. انگار بار سنگینی از روی دوششان برداشته شد. دعای خیر آنها هنوز هم برکت کار ماست. ...