سایر منابع:
سایر خبرها
داوود رشیدی عاشقانه بدرقه شد+ تصاویر
هستیم و می دانم همه کسانی که نام ایران را می شناسند امروز عزادارند. از بانو برومند متشکرم که در تمام این سال ها به خوبی از او مراقبت کرد. بعد از این سخنان احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی در جایگاه قرار گرفت و عنوان کرد: من قصد صحبت در این مراسم را نداشتم اما واقعیت هایی هست که باید مطرح کنم. همه ایران ما را از شمال تا جنوب یاری کردند و هدایایی بسیاری فرستادند. وقتی مردم ما را دوست ...
جنتی از حوزه فرهنگ می گوید
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، علی جنتی وزیر ارشاد اسلامی امشب به استودیوی گفت و گوی ویژه خبری خواهد آمدتا عملکرد این وزارت خانه را در حوزه فرهنگ و هنر تشریح کند. گفت و گوی ویژه خبری به مناسبت هفته دولت موضوع بحث خود را بررسی عملکرد وزارت خانه ها و معاونت های ریاست جمهوری قرار داده است . گفت و گوی ویژه خبری ساعت 22:45 بعد از خبر سراسرس شبکه دو سیما پخش می شود. ...
تشییع داود رشیدی با حضور چهره های فرهنگی برگزار شد +عکس
دیوار چیده شده است. هنرمندان بسیاری در این فضا حاضر شدند تا برای آخرین بار با دوست و همکار قدیمی خود وداع کنند. از چند خیابان مانده به خیابان استاد شهریار موتور و ماشین های پلیس بسیاری دیده می شود که برای نظم دادن به این مراسم آمده اند. در این مراسم علاوه بر خانواده برومند و رشیدی چهره هایی همچون پرویز پرستویی، علی نصیریان، سپند امیر سلیمانی، علیرضا زرین دست، افشین سنگ چاپ ...
معاون وزیر صنعت از حقوق مصرف کننده می گوید
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رادیو فرهنگ، هفته اول شهریورماه، به مناسبت شهادت محمدعلی رجایی (رئیس جمهور) و محمد جواد باهنر(نخست وزیر) هفته دولت نام گرفته است. به همین سبب برنامه سمت و سو از سید محمود نوابی معاون وزیر صنعت معدن و تجارت و رییس سازمان حمایت حقوق مصرف کنندگان و تولیدکنندگان خواهد بود تا درباره اقدامات این وزراتخانه و همچنین سازمان حمایت حقوق مصرف کنندگان و تولیدکنندگان در دولت یازدهم گفتگو کند. برنامه سمت و سو که هر روز ساعت 20:15 از رادیو فرهنگ پخش می شود، به تحلیل مهمترین رویدادهای فرهنگی ، علمی و هنری کشور اختصاص دارد. این برنامه به تهیه کنندگی مینا خاندانی ها و با اجرای احسان همتی از رادیو فرهنگ پخش می شود. ...
پست اینستاگرامی مجری صدا و سیمای گلستان درپی درگذشت داوود رشیدی
رود امکان نداشت خنده از لبانتان پر بکشد و مهربانی در نگاهتان نباشد. دست خدا بهمراهتان مرد همیشه خندان. همدیگر را خواهیم دید، شک ندارم. شما امروز پر کشیدید اما دیدار نزدیک است چون همه خواهیم آمد. دومین نفری بعد از آقای "محمدعلی اینانلو" نام گرفتید که از بین 156 هنرمند کتاب "سنگ قبر" پر کشید و چه زیبا قبل از تجربه ی آن، از مرگ در کتابم سخن گفتید. در قلبم خواهید ماند با ...
تشییع داود رشیدی با حضور چهره های فرهنگی برگزار شد +عکس
رایگان با داوود رشیدی کار کنیم داریوش فرهنگ از جمله دیگر هنرمندان کشورمان نیز در سخنانی با بیان اینکه من سخنان زیادی درباره داوود رشیدی زمان حیاتش گفتم که کسی آنها را پیگیری و مطالبه نکرد، اظهارداشت: سال 47 بود که اولین تئاترم با نام در انتظار گودو را با همکاری او شروع کردم که در زمان خودش کولاک کرد. وی عنوان داشت: من و مهدی هاشمی به او گفته بودیم که حاضریم در کارهایت با تو ...
مراسم بدرقه داود رشیدی برگزار شد/ نصیریان: من هرگز نمی خواستم بیایم
به گزارش جام جم آنلاین استاد داود رشیدی بازیگر سرشناس روز جمعه دار فانی را وداع گفت که مراسم تشییع و تدفین وی هم اکنون با حضور جمعی از هنرمندان و دوست داران وی در حال برگزاری است. علی نصیریان،رضا کیانیان،مریلا زارعی،مانی حقیقی ، امین تارخ، داریوش فرهنگ، سیاوش طهمورث، مختاباد،عبد الله اسکندری ، سیروس الوند، تا به این لحظه در محل مراسم تشیع پیکر استاد داود رشیدی حضور پیدا کردند. * علی نصیریان در مراسم وداع با داود رشیدی : من هرگز نمی خواستم بیایم به این تالار برای بدرقه تو در سفر آخرت. من میخواستم با تو برای اجرای تئاتر روی این صحنه باشم! نصیریان در ادامه صحبت های خود با ذکر تاریخچه ای از نیم قرن پیش تئاتر ایران، داود رشیدی را یکی از ستون های استوار تئاتر جدید ایران دانست. * جمشید مشایخی در مراسم وداع با داود رشیدی: داود استاد من بود. امیدوارم قبل از اینکه کسی از دنیا برود دربارش صحبت کنیم. زمانی که ایشان بیمار بود چرا کسی نپرسید که ایشان کجا بود؟! الان چه نتیجه ای دارد که من از ایشان تعریف کنم!؟ خانم برومند در مدت بیماری داود زجر بسیار زیادی را کشید. من و داود با یکدیگر در 8 نمایش و چند کار سینمایی از جمله فیلم های علی حاتمی همکاری کردیم. * داریوش فرهنگ در مراسم وداع با داود رشیدی: زمانی که داود رشیدی بود کسی نبود بیاد از من بخواهد درباره همکارم، درباره استادم حرف بزنم. اولین تئاتر حرفه ای را من در 1347 با او شروع کردم. همه داود رشیدی را به خاطر بلند نظری اش دوست داشتند. در فیلم ها، دیکتاتور مابانه ولی کلا خوشرو مهربان بود. هیچ چیزی را از کسی نمیخواست ولی خیلی چیزها به آدم ها داد. * علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: از مردمی که امروز به این مراسم آمده اند و حضور دارند تشکر می کنم. خداوند این بزرگی را به هرکسی نمی دهد. شرایطی که او برای تئاتر ایران فراهم کرد، قابل تقدیر است. از همسر و دختر او صمیمانه تشکر می کنم که در این مدت همراه او بودند و همچنین به پرفسور رشیدی فرزند ایشان که خود را از راه دور به اینجا رسانده اند نیز تسلیت می گویم. یادمان نرود و فراموش نکنیم که رشیدی در کنار خداوند بزرگ جای گرفته و به معشوق خود رسیده است. * حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی: از شما شهریاران فرهنگ و هنر ایران و همه کسانی که در این جمع هستید قدردانی می کنیم. شما قامت در کمان نشاندید تا ایران سربلند باشد. نمی دانم اگر این بزرگان فرهنگ و هنر نبودند از ما چه نشانه ای باقی می ماند؟ ما این بنای بزرگ را مدیون شما هستیم و می دانم همه کسانی که نام ایران را می شناسند امروز عزادارند. از بانو برومند متشکرم که در تمام این سال ها به خوبی از او مراقبت کرد. * احترام برومند: واقعیت هایی هست که باید مطرح کنم. همه ایران در این مدت ما را از شمال تا جنوب یاری کردند و هدایایی بسیاری فرستادند. زمانی که مردم ما را دوست داشته باشند دولتمردان هم مجبورند ما را دوست داشته باشند. من بدون داوود هیچم... او ما را به خوبی سرپرستی می کرد. برای عباس کیارستمی و داود من دعا کنید. ...
"امکان مینا" فیلمی اجتماعی درباره سیاست است؛ مجاهدین خلق داعش دهه 60 هستند
و حتی بچه شان در زندان به دنیا می آید، خواهر پسر هم جذب سازمان و زندانی می شود. علیرغم اینکه هر سه آزاد شدند و عفو خوردند، این خانواده تا الان پا نگرفته است. برای همین توانستم تغییر و تحولات لحظه ای مینا و مهران را درک کنم. یعنی می توانم درک کنم که مینا به شکل بسیار لحظه ای به واسطه مرگ دوست 19 ساله اش جذب سازمان بشود و می توانم درک بکنم که مینا با یک شب تا صبح درددل کردن شوهر و مرور خاطرات ...
پیکر داوود رشیدی بدرقه شد/ سخنان علی نصیریان و جمشید مشایخی در سوگ مرحوم رشیدی
: چرا وقتی هنرمندی زنده است در موردش صحبت نمی کنیم؟ جمشید مشایخی با انتقاد از اینکه وقتی هنرمندی زنده است در موردش صحبت نمی کنیم؟ گفت: چرا زمانی که داوود رشیدی بیمار بود کسی سراغش نیامد؟ الان چه فایده دارد از او حرف بزنیم. من و او در فیلم های بسیاری با هم بازی کردیم و همیشه او را استاد خودم دیدم. امیدوارم قبل از مرگ به فکر همدیگر باشیم. داریوش فرهنگ، دیگر سخنران مراسم بود که وی ...
خواب خرگوشی، پیامد فضای حاکم بر شبکه های اجتماعی
سال تنهایی و نویسنده بزرگ کشورمان را نگاه کنید که همزمان با مرگ مرتضی پاشایی بود. متأسفانه حتی عکس با کیفیت از مراسم تشییع پیکر بهمن فرزانه موجود نبود* و یا از مراسم تشییع پیکر امیر عشیری، پدر داستان نویسی پلیسی ایران که همین چند ماه پیش بود هیچ خبری نیست. دلیل این اتفاق آن نیست که بهمن فرزانه چهره معروفی نیست. بسیاری حداقل از خود هنرمندان و اهالی کتاب به خوبی با نام و ...
مرگ بر مرگ...
به گزارش ایمنا، داوود رشیدی چهره نام آشنا و ماندگار سینما، تئاتر و تلوزیون کشور که دو روز پیش به دلیل ایست قلبی از تله دنیا عبور کرد. (داوود رشیدی در دو فیلم به نام های فرار از تله و عبور از تله به ترتیب در 1350 و 1372 ایفای نقش کرده است). در پی درگذشت وی، هنرمندان مختلف واکنش های متفاوتی در رابطه با این خبر تأسف بار داده اند که در زیر به برخی از آنها پرداخته می شود. عزت الله انتظامی ...
سنگ تمام برای بازیگر فقید دوست داشتنی + طرح
بود را بازنشر کرده است. روزنامه جوان هم در صفحه نخست خود بر روی عکسی از داوود رشیدی، تیتر آمد، دیده شد، رفت را چاپ کرده و ضمن اینکه از او به عنوان هنرمند خوش اخلاق و یکی از پنج بازیگر مقاوم سینما یاد کرده، در توضیح تیترش نوشته است: او گفته بود اگر قرار باشد خودم نوشته سنگ قبرم را انتخاب کنم، روی آن می نویسم: آمدم، دیدم و رفتم . حالا باید درباره او گفت: آمد، دیده شد، رفت . این ...
یادداشت حسین پاکدل در فقدان داوود رشیدی
، مثل بسیاری از اهل هنر ممکن است در گذرِ عمر صرفاً برای رفع نیازهای زندگی گاه تن به کاری دهد که با بلندای قامت او هم تراز نیست، ولی درمجموع وقتی ماحصلِ تلاشِ هنرمندانه اش مورد سنجش قرار می گیرد، جاودانگی او تضمین می شود. داوود رشیدی از جمله هنرمندانِ صاحب سبک، مؤلف و باامضا بود که کارنامه ای پربار و درخشان از خود به جای گذاشت. بینش و نگرشِ ناب و هنرمندانه او را دقیق و مشخص در آثار نمایشی ...
احترام برومند: من بدون داود هیچم/ جمشید مشایخی: داود رشیدی استاد من بود
برنامه را عباس سجادی برعهده دارد که در ادامه از امین تارخ رییس انجمن بازیگران خانه سینما به عنوان اولین سخنران دعوت کرد. امین تارخ اولین هنرمندی است که در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: بنده به عنوان رییس انجمن بازیگران و نماینده خانه سینما درگذشت داوود رشیدی را به خانواده ایشان تسلیت می گویم و از تشریف فرمایی شما و مردم عزیز و مهربان کمال تشکر را دارم. تارخ در ادامه سخنان خود ...
عروسک های به یاد ماندنی دهه 60
کانون برگزار کنند و تمرینات مخصوصی را نیز برای آموزش در اختیارشان قرار دادیم. نکته اینکه مرکز تئاتر عروسکی کانون نیز کم کم در حال شکل گیری بود و به مرور تعدادی از این دوستان دانشجو که بعضاً فارغ التحصیل نیز شده بودند، بر پایه انتخاب دوطرفه، مشغول همکاری در مرکز تئاتر عروسکی شدند و پس از اینکه ما یعنی گروه تئاتر حرفه ای کودک، اواخر سال 52به دلایلی کانون را ترک کردیم و از سال 53در تلویزیون مشغول شدیم ...
آخرین عکس داوود رشیدی و همسرش تا نوشته سنگ قبر او + عکس
درگذشت داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون جامعه هنری را داغدار کرد، در ادامه آخرین عکس داوود رشیدی و همسرش را به همراه نوشته سنگ قبر این بازیگر را ببینید. آخرین عکس داوود رشیدی و همسرش احترام برومند احترام برومند همسر داوود رشیدی 31 مرداد با این تصویر اینستاگرام خود را به روز کرد و نوشت: این عکس رو امروز صبح گرفتیم 31 مرداد ماه امروز برای ما روز عزیزی است ...
پیام تسلیت هنرمندان برای درگذشت داود رشیدی +پیام تسلیت روحانی و خاتمی
؛ "درگذشت هنرمند پیشکسوت و مردمی، مرحوم داوود رشیدی موجب تأثر و تألم گردید. این کارگردان و بازیگر خلاق سینما، تئاتر و تلویزیون، نقش ارزشمندی در اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم داشت و طی یک عمر فعالیت هنری با خلق آثاری ممتاز و پر شکوه، در تاریخ هنر کشور ماندگار شد. امیدوارم هنرمندان جوان کشورمان، آداب هنروری و پشتکار ایشان را سرمشق خود قرار داده و خلاقانه در مسیر اصالت های ...
انتخاب درست یعنی زندگی بهتر / زوج رشیدی و برومند یک زندگی عاشقانه را به نمایش گذاشتند
ستاره اسکندری بازیگر توانمندی است و نکته جالب اینجاست که نقاط قوت خود را هم می شناسد شاید به همین دلیل است که بعد از این که پوپک گلدره فوت کرد، بازی در سریال نرگس را پذیرفت و نقش او را به پایان رساند. با ستاره اسکندری بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر درباره تجربیات زندگی اش هم صحبت شدیم. خواهرتان لاله به این نکته اشاره کرد که در کودکی بازیگوش و پرانرژی بوده و در گروه های دوستی معمولا سردسته بو ده اید.این انرژی را چگونه از کودکی تا اکنون حفظ کرده اید؟ الان دیگه بازیگوش نیست! احتمالا شکلش عوض شده اما هنوز هم پرانرژی هستید. شاید یکی از دلایلی که آرام تر شده ام، شغل بازیگری است چون همه انرژی ام را گذاشته ام تا در قالب ها و نقش های مختلف زندگی کنم. بازیگری روح ناآرام مرا، آرام تر کرده است. بازیگری و ایفای نقش های مختلف ذهنیت دوران کودکی شماست آیا این نقش ها یا مشابه آن را در ذهن داشتید؟ وقتی بچه هستی ذهنیتت خیلی متفاوت با زمانی است که بزرگ می شوی. وقتی بچه بودم دوست داشتم پسر باشم، در دوران نوجوانی که جنسیت و دختر بودنم را پذیرفتم، یک دوره خمودگی را تجربه کردم، در 17، 18 سالگی با ورود به دنیای بازیگری تئاتر حس و حال زندگی دوباره به من برگشت. اما اینجور نبود که در بچگی خودم را در قالب شخصیت های مختلف ببینم. ما خانواده و فامیل شلوغی بودیم و بچه های زیادی بودیم که با هم بازی می کردیم، گاهی تئاتر هم اجرا می کردیم اما تجربه دوران کودکی با واقعیت بازیگری که الان آن را تجربه می کنم کاملا متفاوت بود. این که دوست داشتید پسر باشید به این دلیل بود که احساس می کردید، دخترها با محدودیت روبه رو هستند و این محدودیت ها اجازه نمی دهد شما آن گونه که دوست دارید، زندگی کنید؟ در بچگی علایق پسرانه داشتم، دوست داشتم مدام توی کوچه باشم، فوتبال بازی کنم، از درخت بالا بروم، شیشه بشکنم و ... ما به شهرستان زیاد رفت و آمد داشتیم به همین دلیل با طبیعت پیوند خوبی داشته و بیشتر دوست داشتم همه طبیعت را درک کنم اما چون دختر بودم به اندازه پسرها آزادی عمل برای رهایی در طبیعت را نداشتم. اکنون هم فکر می کنید خانم ها محدودیت هایی دارند که اجازه نمی دهد آنها توانایی های خود را بروز دهند؟ این را توضیح بدهم که الان خیلی خوشحالم که زن هستم. بعد از عبور از نوجوانی و بحران های مخصوص این دوران در زن ها، آفرینشی را کشف کردم که از مردها متمایزشان می کند و خیلی خوشحالم که زن هستم. یک سری محدودیت های اجتماعی وجود دارد که در هر جامعه ای دیده می شود اما از نظر توانایی های شخصی فرق زیادی بین زن و مرد وجود ندارد. در یکی، دو دهه گذشته زنان قدرتمندی در جامعه ما دیده شده اند که ثابت می کند زنان با مردان تفاوتی ندارند. شما در سریال مرگ تدریجی یک رویا که از شبکه آی فیلم بازپخش می شود، نقش یک زن عصیانگر یا به گفته ای ناخلف را بازی می کنید، شما برای بازی در این نقش تحلیل داشته اید برای همین از شما می پرسم که یک زن قوی و موثر چه تفاوت هایی با زن عصیانگر دارد؟ قدرتمند بودن به پختگی و دیدگاه آدم ها بستگی دارد.ساناز عظیمی در سریال مرگ تدریجی یک رویا، زنی قربانی است که برای فرار از موقعیت هایی، دست به عصیان زده و به الکل گرایش پیدا کرده است. برای اجرای نقش ساناز خیلی تلاش کردم نشان بدهم که او زنی ناخلف نیست، او قربانی شرایط است. وقتی مادرش را به خانه سالمندان می برد، ظاهر ماجرا خیلی دردناک است اما باید دید او در بچگی در چه خانواده ای رشد کرده که شخصیت او را تحت شعاع قرار داده است. ساناز قربانی خانواده ای از هم پاشیده است؟ هم خانواده متلاشی و هم آرمان هایی که برای او از بین رفته است. تلاش کردم با جنس بازی ام تنهایی های ساناز را نشان دهم و سرخوردگی هایی که او را به اینجا رساند ه است. قرار نیست آدم ها همیشه یکسان و شبیه به هم عمل کنند.آدم ها گاهی در برابر شرایط ضعیف می شوند و به راهی می روند که از آنها افرادی ناخلف می سازد. اصولا هر فردی بسته به قدرت روحی خودش، در مواجهه با مشکلات از شکست هایش تجربه به دست می آورد، رو به جلو حرکت می کند یا پا پس می کشد. و ما نباید آدم ها را قضاوت کنیم بلکه باید به آنها کمک کنیم تا از نقاط ضعف شان عبور کنند. دقیقا! قضاوت کردن آسیب جدی به آدم های پیرامون ما می زند. مثلا ما نباید بدون این که پیشینه ساناز عظیمی را بدانیم به او اَنگ ناخلفی بزنیم.به نظر من که نقش ساناز را بازی کرده ام، می دانم که او از نظر روحی ضعیف است به همین دلیل به چیزهایی پناه برده که بیشتر مردم آنها را نمی پسندند. قضاوت کردن درباره آدم ها به نوعی ظلم به آنهاست؛ تعریفی از یک آدم بدهی و همیشه با همان تعریف به او نگاه کنی! به نظرم بدترین آدم ها حتی اگر خفاش شب هم باشد به دلیل یا دلایلی به آدم بد تبدیل شده است بنابراین نباید او را قضاوت کرد. معتقدم باید نسبت به هم احساس مسئولیت کرده و یکدیگر را درمان کنیم. برای بیماری های جسمی درمان در نظر می گیریم اما برای دردهای روانی و روحی این گونه عمل نمی کنیم در صورتی که سلامت روح به اندازه سلامت جسم مهم است. به عنوان بازیگری که نقش های مختلفی را تجربه کرده اید، ماچگونه می توانیم به آدم هایی قوی با خطاهای کمتر تبدیل شویم؟ نمی توان برای همه یک نسخه پیچید چون هر کسی روان و ذهنیت خاص خود را دارد. به نظرم خوب است که همه آدم ها نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند. شناحت نیازهای ف ...
شهیدی که وقت نماز خواندن اشک می ریخت
برایم پیش آمده بود. در انتخاب همسر دچار سردرگمی شده بودم. رفتم سر قبر محمدجواد، از او خواستم به من کمک کند. خیلی زود همسر مورد علاقه ام را یافتم. چند سال از آن واقعه می گذرد و الان پسری دارم به نام محمدجواد.
آمد، دید، رفت
بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم فجر ادامه داد: داوود رشیدی خیلی بامرام و بامعرفت بود. سه چهار سال پیش با من تماس گرفت تا به خاطر مرگ پسرم آرش به من تسلیت بگوید. خودش هم حال خوبی نداشت و صدایش پشت تلفن می لرزید ولی سعی می کرد مرا آرام کند. **روی انتخاب کارهایش وقت می گذاشت طالبی که 15 پروانه زرین در سال های مختلف فستیوال کودکان ایران کسب کرده، با اشاره به میزان قابل توجه ...
جوان: آمریکا با من!
ضرورت ورود نهادهای بازرسی به این موضوع را گوشزد می کند. روزنامه جوان با بررسی عنوان آمد، دیده شد، رفت، نوشت: داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و یکی از پنج بازیگر مقاوم سینما دیروز پس از تحمل مدت ها بیماری در منزلش ایست قلبی کرد و از دنیای فانی رفت. او گفته بود اگر قرار باشد خودم نوشته سنگ قبرم را انتخاب کنم روی آن می نویسم: آمدم، دیدم و رفتم . حالا باید درباره او گفت: آمد ...
هنرمندان در منزل داوود رشیدی +تصاویر
.... داوود رشیدی 25 تیر سال 1312 در تهران به دنیا آمده و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود. کندو ، کمال الملک ، عبور از تله و تکیه بر باد برخی از کارهای سینمایی پرتعداد این بازیگر کهنه کار هستند. شبنم مقدمی بازیگر برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای بیان احساس خود درباره درگذشت داوود رشیدی از نوشتۀ احمدرضا احمدی بهره برد: داریم کم کم به فرشته های مرگ که سهم ما شده اند دل می ...
بازیگری بلد نیستم!
چطور شد برای بازی در فیلم ناردون دعوت شدید؟ جدا از مراسمی مثل دعوت و این حرف ها، من و آقای فریدون حسن پور (کارگردان فیلم) مثل دو برادر می مانیم. ما رفیق هستیم و انگار هر کاری ایشان انجام می دهد من باید یک گوشه اش را بگیرم. به خاطر همین علاقه وقتی ایشان شروع به کاری می کند دیگر نمی پرسم کار چیست یا نقش من چطور است یا... . من فریدون را می شناسم و می دانم نتیجه کارش دلنشین، بی دغدغه و دلچسب خواهد شد. کلا بعضی از اسامی هستند که وقتی پیشنهاد بازی می دهند دیگر جایز نیست سوالی بپرسیم. پس سابقه همکاری با آقای حسن پور را پیش از ناردون هم داشتید؟ بله، خیلی زیاد. هم در سینما و هم در تلویزیون. در مورد نقش تان کمی توضیح می دهید؟ حاجی محسن، معتمد روستاست که علاوه بر مردم روستای خودش از اطراف هم از او حرف شنوی دارند. حاجی محسن مقداری تمکن مالی دارد و در داستان این طور تعریف شده که او باید یک سری کارها را انجام دهد که یک زمین تبدیل به قبرستان شود تا پیرمردی در آن دفن شود... به نظرم روند ساخت آثار طنز در سینما به جایی رسیده که بعضا شاهد فیلم های ضعیف و مبتذلی هستیم که با عنوان طنز به خورد مخاطب داده می شوند. چرا سینما به این نقطه رسیده و خیلی از کارگردان ها هم اصرار بر ادامه این شیوه دارند؟ سینما هم مثل دیگر هنرها دستخوش فراز و نشیب هایی است. مثلا در ادبیات تمام شعرها قابل چاپ نیست یا این که تمام شعرهایی که چاپ می شوند لزوما خوب نیست. در تمام هنرها و مشاغل همین وضعیت است، هر ساخته ای خوب نمی شود و همان طور که کالای خوب داریم کالای بد هم داریم. منتها در سینما چون توجه روی آن زیاد است و اغلب مردم درباره آن نظر می دهند (که البته شاید هم حق داشته باشند، چون سینما برای مردم است) بیشتر مورد هجمه و نقد قرار می گیرد. فیلم های سخیف و مبتذل هم الان ساخته می شود و آنها هم بالاخره طرفداران خودش را دارد. اما در ناردون انگار شاهد اتفاق جدیدی هستیم که مخاطب نه تنها خسته از دیدن یک سری شوخی های کلامی سالن را ترک نمی کند که اتفاقا همراه با فیلم می خندد و لذت می برد! ببینید فیلم خوب یعنی نوشته خوب و نوشته خوب یعنی نویسنده خوب. پس اگر جایی فیلم بی مزه ای می بینید که بازیگر هر کاری می کند مخاطب خنده اش نمی گیرد یعنی فیلم از دست کارگردان به قول معروف در رفته. ناردون نوشته خوبی داشت و فریدون حسن پور هم بشدت بازیگران را کنترل می کرد. البته کلا شیوه کار حسن پور به این صورت است که بازیگران را کنترل می کند که چی بگو، کجا بگو، چطور بگو و... . در چنین فیلم هایی درست است که کار بازیگر سخت می شود، اما مسئولیت تمام خوب و بد شدن کار به عهده کارگردان است. اگر در ناردون مردم می خندند به خاطر این بوده که حسن پور وسواس و حساسیت بالایی سر کار داشت. شما معروف هستید به این که جلوی دوربین خیلی راحت بازی می کنید و اتفاقا همین مسأله باعث می شود مخاطب کاملا شما را باور کند. خودتان دلیلش را چه می دانید؟ یه کلام. چون هنر بازیگری ندارم و خودم را بازی می کنم. شما اهل بداهه گویی هم هستید؟ بشدت. البته در ناردون بداهه گویی خیلی کم بود، اما دیالوگ را مال خود کردن و بهتر ادا کردنش چیز دیگری است که در این فیلم زیاد اتفاق افتاد. بداهه گویی حضور ذهن بالایی می خواهد. این حضور ذهن از کجا می آید؟ بالاخره خصوصیاتی در هر فرد وجود دارد که نهادینه است از جمله بداهه گویی، خوشبینی، بذله گویی و ... . من کلا در زندگی شخصی هم همین طوری هستم. گفتم که اصلا من خودم را بازی می کنم. شما غیر از بازیگری کار دیگری هم انجام می دهید؟ من هیچ کار دیگری بلد نیستم. در واقع بازیگری را هم اصلا بلد نیستم. در کارنامه بازیگری تان کدام یک از کارها را نقطه عطف می دانید؟ من کلا در کارنامه ام هم کار حرفه ای و فاخر دارم، هم کار ضعیف و سطحی. نقطه عطف یا بهتر بگویم علاقه که زیاد دارم. در سینما ناردون ، خانه پدری ، زیر نور ماه ، پارادایس ، از کنار هم می گذریم و در تلویزیون روزگار قریب ، دوران سرکشی ، سه در چهار ، خوش نشین ها و... بهترین فیلمی که بتازگی در سینما تماشا کردید کدام فیلم بوده؟ من و امکان مینا را در جشنواره سال گذشته دیدم که خیلی دوست داشتم. ظاهرا الان هم اکران عمومی هستند. در پایان اگر صحبتی باقی مانده بفرمایید؟ آرزوی سلامت و موفقیت برای همه مردم دارم و این که اگر بعضا کار ضعیفی از ما می بینند حلال کنند. درباره کارگردان فریدون حسن پور متولد 1340 در رامسر است. او فارغ التحصیل کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیباست و فعالیت خود را سال 1365 با دستیاری کارگردان در فیلم شیر سنگی مسعود جعفری جوزانی آغاز کرد. او فیلم هایی چون تعطیلات تابستانی ، دارا و ندار ، من و زیبا و حالا ناردون را به عنوان کارگردان در کارنامه کاری خود دارد. خلاصه داستان ناردون آقاجون (با بازی سیروس گرجستانی) که پایش لب گور است به دنبال قبری برای خود است، اما روستای کناری که قبرستان دارد حاضر نیست میزبان اجساد روستای آقاجون و جسد او باشد. آقاجون کابوس های متعددی می بیند، به فکر حلالیت طلبیدن از عشق قدیمی خود می افتد و این ماجرا او را به سوی زندگی دوباره سوق می دهد ساناز قنبری ...
رنگین کمان سریال ها در راه است
طی این مدت تلویزیون چاره ای نداشت جز آن که آثارش را بسرعت تولید و عرضه کند و به همین دلیل در بهترین حالت صرفا می توانست از میان سوژه های رسیده دست به انتخاب بزند؛ بنابراین در فاصله زمانی کوتاه سریال هایی با تم های مشترک و موضوعات مشابه و به موازات یا در پی یکدیگر از شبکه ها به نمایش درآمدند. اگرچه هنوز اتفاق قطعی و روشنی درباره شرایط مالی تلویزیون رخ نداده است اما به نظر می رسد، شرایط و وضعیت سریال های تلویزیونی بخصوص از بابت تنوع و تکثر رو به بهبود است. شواهد گواه آن است که بزودی رنگین کمانی از سریال های متنوع در تلویزیون شکل خواهد گرفت و بار دیگر مخاطب می تواند از میان سریال ها دست به انتخاب بزند و موضوعات مورد علاقه اش را دنبال کند. از سریال های پریا و چرخ فلک که موضوعاتی متنوع دارند و در قالب و ساختاری متفاوت از هم روایت می شوند، بگذریم و نگاهی داشته باشیم به آثار در دست تولید که هم به لحاظ تعداد و هم تنوع موضوعی قابل توجه هستند. از جمله سریال هایی که در مرحله تصویربرداری هستند، می توان به پرستاران ، نفس ، ملکا ، آرام می گیریم ، سرزمین کهن ، گشت ویژه ، دیوار شیشه ای ، لیسانسه ها ، بازگشت و یکتا اشاره کرد. سریال پرستاران به کارگردانی علیرضا افخمی همان طور که از نامش پیداست، تلخ و شیرین زندگی پرستاران را نمایش می دهد و داستان هایی را در فضای یک اورژانس روایت می کند که تاکنون در تلویزیون سابقه نداشته است. سریال نفس به کارگردانی جلیل سامان، داستانی را در بستر مبارزات انقلاب اسلامی ایران به نمایش خواهد گذاشت. آرام می گیریم روایت متفاوتی از بزهکاری و مناسبات انسانی و عاطفی افراد خانواده را به نمایش می گذارد. سرزمین کهن که چند قسمت از آن قبلا به نمایش درآمده، داستانی را در بستر تاریخ از دهه 20 تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نمایش می دهد. گشت ویژه همان طور که از نامش پیداست یک سریال پلیسی است، لیسانسه ها یک طنز تلویزیونی است، دیوار شیشه ای قصه هایی شبیه به آنچه را در برنامه ماه عسل روایت می شود در ساختار اپیزودیک روایت می کند که همین تفاوت ساختار می تواند به تنوع و تازگی سریال های تلویزیونی کمک کند و سریال های بازگشت و یکتا ملودرام های خانوادگی هستند که نمایش آنها در میان سایر سریال ها و در یک بازه زمانی می تواند پاسخگوی میل مخاطبان به ملودرام های خانوادگی باشد. با گذشت زمان و رونق گرفتن تولید سریال های تلویزیونی، امکان برنامه ریزی و چینش مناسب تر سریال ها فراهم و این روند در آینده بهتر و بهتر خواهد شد. تمام این پیش بینی ها زمانی به نتیجه مطلوب خواهد رسید که مسائل مالی کمرنگ شود اما نباید فراموش کرد که رونق سریال های تلویزیونی، در جذب آگهی و بهبود شرایط مالی تلویزیون بی تاثیر نخواهد بود؛ به عبارتی سریال ها و در نگاه کلی تر برنامه های خوب و متنوع علاوه بر مخاطب بیشتر در جذب سرمایه ها و درآمدهای بیشتر تاثیر خواهد داشت و درآمد و سرمایه بیشتر در شکل گیری آثار بهتر و باکیفیت تر. آذر مهاجر رادیو و تلویزیون ...
فیلم جهانی می سازم
اما اتفاقا و از سوی دیگر عده ای از جمله دوستداران شخصیت کاریزماتیک و آثار محبوب او، به پیروزی مدیری در سینما و در مقام کارگردان امیدوارند و گواه ادعایشان هم شناخت خوب این کارگردان از کمدی و مخاطبان خنده در تلویزیون است. آنها براین اعتقادند که مدیری به دلیل کارنامه عموما معتبر و موفقش در عرصه کمدی و در ارتباط با انبوه تماشاگران و طیف های مختلف، این قابلیت و توانایی را دارد که در سینما هم گلیم خود را با پیروزی از آب بیرون بکشد. اما فراموش نکنیم که هرچند تلویزیون و سینما به دلیل خاستگاه و بستر هنرهای نمایشی، وجه مشترک دارند، اما اساسا اقتضائات و مناسبات آنها به ویژه در ایران، گاه با هم تفاوتی بنیادین دارد. بنابراین درباره موفقیت یک چهره تلویزیونی در سینما و بالعکس یک ستاره سینمایی در تلویزیون، باید با احتیاط و حتی ترس و لرز صحبت کرد. این مساله درباره بازیگران شاید چندان برجسته و محسوس نباشد، اما درخصوص کارگردان ها به دلیل این که نتیجه و خوبی و بدی یک کار به نام آنها نوشته می شود، تیزتر و سخت تر است. با این حال تاکنون دو کارگردان چهره تلویزیونی در عرصه کمدی، یعنی رضا عطاران و سعید آقاخانی، هوس تغییر مدیوم به سرشان زده است و نتایج متفاوتی هم گرفته اند. عطاران طبیعتا موفق تر از آقاخانی عمل کرده و در کمیت هم جلوتر از آقاخانی ایستاده و سه فیلم به نام خوابم می آد ، رد کارپت و دراکولا ساخته است؛ اگرچه هیچ کدام از این فیلم ها نتوانستند آن طور که باید و شاید و شایسته توان و استعداد و طنازی عطاران است، نظر و رضایت منتقدان و تماشاگران را جلب کند و فروش های نسبتا خوب آنها را هم باید به حساب محبوبیت پرسونای عطاران به عنوان بازیگر گذاشت. آقاخانی هم تا اینجا فقط یک فیلم در کارنامه سینمایی اش دارد به نام لامپ 100 که فضایی کمدی جدی درباره مواد مخدر داشت و خیلی با بازخوردهای خوبی هم مواجه نشد. نتیجه حضورهای سینمایی کارگردان های کمدی تلویزیون، در مجموع تا اینجا خیلی چشمگیر نبوده و آنها به هیچ وجه نتوانستند، موفقیت تلویزیونی شان را به عنوان کارگردان در سینما تکرار کنند و پیروزی های عطاران و آقاخانی در سینما، فقط منحصر به عرصه بازیگری است. حالا استاد این دو یعنی مهران مدیری، بسیار دیرتر از بازیگران نخستین مجموعه های کمدی اش در تلویزیون، خود می خواهد با وزنه سنگین سینما روبه رو شود. اینجاست که خوشبین ها و طرفداران مدیری امیدوارند او به پشتوانه کارنامه غبطه برانگیزش در تلویزیون و مهم تر از آن هوشمندی و زرنگی اش و با کمک گرفتن از حرفه ای ها و کاربلدهای سینما، نخستین گام سینمایی اش به عنوان فیلمساز را محکم بردارد و همه را به ورود دیرهنگام یک فیلمساز پیشسکوت درعین حال تازه نفس، امیدوار کند. درحالی که عطاران و آقاخانی به عنوان کارگردان، هنوز در عرصه سینمای کمدی داخلی هم به موفقیت کاملی دست پیدا نکرده اند، سخن گفتن از حضور جهانی آنها کمی دور از دسترس و زودهنگام است. اما از مدیری این انتظار می رود که این همه تجربه گرانسنگش در عرصه کمدی تلویزیونی را در زورآزمایی دشوار سینمایی به کار بگیرد و علاوه بر جلب نظر و رضایت تماشاگران داخلی، نگاهی جهانی و فرامرزی هم داشته باشد. چرا که متاسفانه در همه این سال ها، فقط آثاری عموما جدی و حتی تلخ از سینمای ایران، راه به عرصه جهانی، جشنواره ها و اکران های خارجی پیدا کرده و سینمادوستان آنسوی آب ها، کمدی و طنازی ای از سینمای ما سراغ ندارند و احتمالا گمان نمی کنند ما اصلا چهره های توانمندی هم در سینما داشته باشیم. برای زدودن این چهره عبوس در نگاه جهانیان، مدیری بهترین گزینه است و می تواند آن حضورهای اندک کمدی خوب و ماندگار، همچون اجاره نشین ها داریوش مهرجویی را در سطح جهانی ارتقا دهد. پایان بخش این مطلب، پرسش اختصاصی روزنامه جام جم از مهران مدیری است که در نشست رسانه ای اولین فیلم سینمایی اش، ساعت 5 عصر از او پرسیده شد. خبرنگار ما از این کارگردان سوالی درباره چرایی بی اعتنایی سینمای کمدی ایران به عرصه جهانی پرسید و گفت: فیلمسازان ژانر کمدی در سینمای ایران، عموما نگاه محدود و داخلی دارند و هیچ وقت نگاهی به سینمای جهان نداشته اند. فقط موارد معدودی مثل اجاره نشین ها ساخته داریوش مهرجویی بوده که به عنوان یک کمدی موفق ایرانی، راهی به جشنواره ها و نمایش های جهانی پیدا کرد. شما به عنوان یک کارگردان موفق کمدی در تلویزیون، چقدر تلاش می کنید در فعالیت سینمایی، نگاه جهانی هم داشته باشید و وجهی از استعداد و توان ما در زمینه کمدی ایرانی را به جهان معرفی کنید و بشناسانید؟ مدیری در پاسخ به این سوال گفت: این مساله بستگی به زبانی دارد که برای فیلم انتخاب می کنیم. به نظرم ساعت 5 عصر زبان بین المللی را دارد، برای این که در آن آدم ها خیلی حرف نمی زنند، چون اصلا نیازی به حرف زدن نیست. این موقعیت ها و اتفاقات است که صفر تا صد این فیلم را می سازد و ممکن است در هرجایی از جهان رخ دهد. این وضعیت، خود به خود زبان این فیلم را جهانی می کند. فیلم بعدی من که فضایی تلخ دارد هم زبانی کاملا جهانی خواهد داشت، چون موضوع انسان و جنگ را مطرح می کند و مطمئن و امیدوارم که در نمایش های جهانی هم به خوبی دیده خواهد شد. علی رستگار فرهنگ و هنر ...
جادوی دیالوگ در سریال ها
مجموعه هایی همچون گرگ ها، روزی روزگاری، سربداران، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته و کمی جلوتر شب دهم، مدار صفر درجه، مختارنامه، میکائیل و ... از جمله این آثار هستند. مجموعه هایی که هم به لحاظ ساختار و کارگردانی کار بسیار قوی ای بودند و هم دیالوگ هایی درخشان و به یاد ماندنی داشتند. جذابیت دیالوگ ها و گفت وگوهای رد و بدل شده میان شخصیت های یک سریال گاه چنان جذاب و گیراست که مردم تا مدت ها این اصطلاحات و واژگان را در زندگی و مراودات و محاوره های روزمره شان به کار گرفته و حتی آن را به بخشی از فرهنگ کوچه و بازار تبدیل می کنند. با این حال، به نظر می رسد با کند شدن فرآیند ساخت مجموعه های تاریخی و توجه بیشتر به ساخت ملودرام های اجتماعی، توجه فیلمنامه نویسان به نگارش دیالوگ ها هم کم شده و لحن کلام شخصیت های داستانی از برخی جهات برای مخاطبان تصنعی و نمایشی به نظر می رسد. اما آیا این به معنای آن است که روزگار دیالوگ های درخشان و گفت وگوهای به یاد ماندنی در تلویزیون به سر آمده است؟ هنری که مورد غفلت است نویسنده مجموعه های تلویزیونی چون تولدی دیگر ، نیمکت و فصل زرد ، عامل نبود زمان را در افت کیفیتی که گاهی گریبانگیر متن آثار نمایشی می شود، دخیل می داند و می گوید: دیالوگ به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر در هر فیلمنامه محسوب می شود. با این حال عاملی که موجب شده دیالوگ در مجموعه های ما گاهی با غفلت مواجه شود این است که برخی دیالوگ را با گفت وگو نویسی اشتباه می گیرند و فکر می کنند هر دو نفری که با هم کلماتی را رد و بدل می کنند لزوما در حال دیالوگ گفتن هستند. علی خودسیانی در گفت وگو با جام جم تصریح می کند: دیالوگ براساس درام شکل می گیرد و به عنوان عنصری دراماتیک در هر اثر نوشتاری به شمار می آید؛ لذا باید از گفت وگوهای محاوره ای و آن چیزی که این روزها در برخی مجموعه های نمایشی شاهدش هستیم کاملا مجزایش دانست. دیالوگ از چند وظیفه اصلی در هر مجموعه یا اثر نمایشی برخوردار است؛ اول این که به معرفی شخصیت ها و پردازش آنها می پردازد و دوم در پیشبرد داستان نقش دارد. در وهله سوم شرایط و موقعیت کلی کار را تبیین می کند و در واقع زمان و فضای کلی داستان و حتی موقعیت جغرافیایی اثر را برای ما نمایان می کند. بنابراین می بینیم که دیالوگ، عنصر ساده ای نیست و نباید با غفلت از کنارش گذر کرد. در شرایط کنونی دیالوگ صرفا به پیشبرد قصه منحصر شده است و در هر صحنه ای فقط دو آدم را روبه روی هم می گذاریم که به شکلی نمایشی ایستاده اند و جملاتی را با هم ردوبدل می کنند. خودسیانی ادامه می دهد: البته عوامل متعددی در این زمینه دخیل است؛ شاید دستمزدها اجازه وسواس بیشتر را نمی دهد، شاید هم فرصت ها در تلویزیون محدود است و کارها باید بسرعت روی آنتن برسند؛ وگرنه کسی که ذهنیت و قدرت داستان نویسی دارد، قطعا از عهده نوشتن دیالوگ هایی درست هم بر خواهد آمد و کار شاقی نیست. به نظرم اگر می خواهیم آثار بهتری داشته باشیم، باید زمان بیشتری را هم برای نوشتن کارها به نویسندگان بدهیم. دیالوگ نویسی، فنی تخصصی یک منتقد، دیالوگ نویسی را به عنوان هنری می داند که لازم است به شکلی ویژه تر در نگارش آثار مورد توجه قرار بگیرد. حسام مقامی کیا توضیح می دهد: به هر حال نگارش قسمت های مختلف فیلمنامه از طراحی و پلات کلی گرفته تا داستان پردازی و جنبه های دیگر همه در یک مقال نمی گنجد و وقت و تمرکزی برای نویسنده به منظور دیالوگ نویسی باقی نمی ماند. زبان جاری جامعه سعید جلالی، فیلمنامه نویس هماهنگی ساختار فیلمنامه با دیالوگ را موضوعی اساسی و ضروری دانسته و می گوید: دیالوگ نویسی امری منفک از فیلمنامه نویسی نیست؛ بلکه یکی از ارکان اساسی و تشکیل دهنده آن محسوب می شود. هر فیلمنامه ای از عناصری چون ایده اولیه، طراحی و ساختار و همچنین دیالوگ تشکیل شده است. شما ابتدا طرح کلی داستان را پیدا می کنید، بعد آن را پرورش می دهید و به مراحل بعدی چون نوشتن دیالوگ های کار می رسید. بنابراین دیالوگ نویسی امری نیست که در مسیری جدا باشد. نویسنده مجموعه هایی چون آخرین بازی ، سه، پنج، دو و آوای باران تاکید می کند: نباید فکر کرد که دیالوگ می تواند فیلمنامه ای را نجات بدهد یا برعکس فیلمنامه ای خوب و درخشان با وجود دیالوگ های ضعیف دیده بشود. اینها همه عوامل تکمیل کننده هم هستند و همه عناصر را باید بخوبی در کنار هم چید. اگر تمام کارهای موفق سال های اخیر را بررسی کنید می بینید قطعا از این قاعده پیروی کرده اند. به هر حال دیالوگ نویسی امری است که با قدرت شنیداری مخاطبان سر و کار دارد و هر قدر آهنگین و صحیح تر باشد بیشتر به دل هایشان می نشیند. وی ادامه می دهد: در مجموعه هایی که اخیرا در تلویزیون می بینیم تلاش می شود فضای جامعه بیشتر مد نظر قرار بگیرد و دیالوگ ها را به زبانی بنویسیم که زبان جاری جامعه باشد و اصطلاحاتی را به کار ببریم که از زبان خود مردم هم شنیده شود. احتیاج به یک نویسنده دوم داریم مقامی کیا، منتقد: به نظر می رسد ما امروزه برای پیشبرد متون نمایشی مان احتیاج به یک نویسنده دوم داریم؛ یعنی کسی که فقط نوشتن دیالوگ های آن اثر را به عهده بگیرد و نه چیز دیگر. دیالوگ نویسی استعدادی مجزا و فنی جداگانه بوده که لازم است به شکلی تخصصی مورد توجه قرار بگیرد. نمی گویم لزوما هیچ فیلمنامه نویسی نمی تواند دیالوگ خوب بنویسد؛ نه، اما فکر می کنم امروزه و با توجه به تخصصی شدن هر چه بیشتر رشته ها، بهتر است افراد به این صورت در حیطه های مجزا کار کرده و به هم کمک کنند. زهرا غفاری رادیو و تلویزیون ...
3 شرط برای برگزاری کنسرت ها/ پاسخ تند عابدزاده به سیدجواد هاشمی/ جزئیاتی از پرونده فساد مالی در فوتبال/ ...
پربرکتشان درافتاد و امام (ره) تقاضای مرگ خودش را از خدای متعال نمود، هنوز کسانی هستند که به منافقین کمک می کنند. این نواری که اخیراً از سایت رسمی آقای منتظری، منتشر شد، مطالبی است که ایشان به صورت محرمانه در سال 67 با چند تن از قضات مطرح کرده و اکنون در شرایطی که منافقین در بدترین و ضعیف ترین موقعیت قرار دارند و دست به دست آل سعود مفلوک دادند تا با هم پیمانی نفاق و وهابیت به نظام اسلامی ضربه بزنند، این ...
روایتی تکان دهنده از خطا و قصور پزشکی در ایران
.... یکی، دو روز بعد، سردردهایش شروع شد. سردردی که امانش را می برید. هرکار می کردیم تسکین پیدا نمی کرد. یک هفته، 10روزی گذشت. قبلش با دوستان در آلمان مشورت کرده بودم. می خواستم بدانم حالا که قرار است یک سالی در برنامه تبادل نویسنده در برلین باشیم، می شود جلوتر بیندازیم و درمان را آنجا انجام بدهیم؟ روز جوابِ آسیب شناسی توانش را در خود نیافتم و دو دوست رفتند و من در محل کار ...
علم و تجربه دو بال موفقیت مرحوم رشیدی بود
دکتر علی دارابی در مصاحبه اختصاصی با جام جم آنلاین درباره شخصیت و منش مرحوم رشیدی می گوید. مرحوم رشیدی در بیان علی دارابی چگونه تعریف می شود؟ مرحوم داود رشیدی از چهره های نامدار سینما، تئاتر و تلویزیون کشور بود و کارهای بسیار فاخری را در تلویزیون به یادگار گذاشت. فعالیت گسترده ای در سریال های تلویزیونی داشت، بخصوص ایفای نقش در سریال هزاردستان او را به چهره ای ماندگار در سیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد. این ماندگاری شخصیت مرحوم رشیدی در سینما و تئاتر هم اتفاق افتاده است و او را به شخصیتی بی بدیل تبدیل کرد. شاگردپروری از منش انسان های بزرگ است، آیا مرحوم رشیدی نیز چنین اخلاقی داشتند؟ مرحوم رشیدی اهتمام بسیاری به کشف استعدادهای جوان، پرورش هنرجویان بازیگری و روحیه شاگردپروری داشت و به جوانان بسیار بها و میدان می داد. بسیاری از ستارگان امروز تئاتر، سینما و تلویزیون، زمانی شاگرد استاد رشیدی بودند و هستند و نوع بازی آن مرحوم را الگوی بازی خود قرار داده اند. می توانید نمونه ای هم مثال بزنید؟ آن مرحوم تأکید و تلاش بسیاری در کشف استعدادهای جوانان شهرستانی برای ورود به عرصه هنر بازیگری داشت. در سال های 1384 (اصفهان) و 1385 (مازندران) به ترتیب در جشنواره های تولیدات مراکز استان ها به عنوان داور آثار سیمای استان ها حضور فعال داشت و آثار و هنرمندان برتر را شناسایی و معرفی می کرد. در همان جشنواره ها کارگاه های آموزشی راه اندازی شده بود که ایشان می آمد و تجربه و علم چندین ساله خود را به علاقه مندان منتقل می کرد. به عنوان فردی که خیلی خوب ایشان را می شناختید، مهمترین توانایی مرحوم رشیدی را در چه دیدید؟ داود رشیدی دو ویژگی و دو بُعد خاص داشت، اول اینکه او علم بازیگری را به صورت آکادمیک فراگرفت و دوم اینکه تجربه بازیگری را به صورت حرفه ای کسب کرد. این دو بال یعنی علم و تجربه باعث شد تا رشیدی به استادی خاص برای شاگردان، هنرجویان و علاقه مندان سینما و تئاتر و تلویزیون جلوه کند. بارزترین ویژگی اخلاقی مرحوم داود رشیدی را چه می دانید؟ بارزترین ویژگی شخصیتی مرحوم داود رشیدی عبارت بود از مردمداری، اخلاق، تواضع، مطالعه و دانش حرفه ای، تعهد شغلی و اشتیاق در انتقال تجربه. بنابراین شاگردان او هم اگر می خواهند مانند آن مرحوم به چهره ای ماندگار در ذهن و خاطر مردم تبدیل شوند بایستی مانند او اخلاق، مردم داری، مطالعه و تعهد را در دستور کار خود قرار دهند. سخن پایانی و یا خاطره ای از ایشان؟ سال 85 وقتی به مازندران و محل جشنواره استان ها آمد چنان تحت تأثیر محیط زیبا و کیفیت بالای جشنواره قرار گرفته بود که گفت، من کشورهای زیادی از جمله اروپایی سفر کردم و جشنواره های بسیاری را دیده ام اما به جرأت می گویم که نه تنها شمال ایران از اروپا بسیار زیباتر است بلکه کیفیت آثار و مدیریت برگزاری جشنواره مراکز استان ها از بسیاری از جشنواره های اروپایی هم برتر و بالاتر است. محمد زندکریمخانی – جام جم آنلاین ...
تغییراقلیم ظرفیت جمعیت ایران را به 58میلیون نفر می رساند؟
زمانی بیش از یک دهه قطعی نیست و با اما و اگرها و فرضیات متفاوتی روبروست. دلیل این امر پیچیدگی فرضیاتی است که در مورد روند آینده باروری، مرگ و میر و نیز مهاجرت در نظر گرفته می شود و بر مبنای این فرضیات، رشد و تعداد جمعیت در آینده پیش بینی می گردد. پیش بینی می شود که جمعیت ایران تا سال 2050 میلادی یعنی سال 1429 به اوج خودش یعنی حدود 92 میلیون نفر برسد و پس از آن کاهش پیدا کند، پیش بینی ...