سایر منابع:
سایر خبرها
ذوق زدگی ستاره پرسپولیس از دعوت شدن به تیم ملی
در بین نفرات دعوت شده هست همیشه این آمادگی را داشتم تا هروقت کادر فنی صلاح دانست در خدمت تیم ملی باشم و بتوانم کمک کنم. خداراشکر که این افتخار نصیبم شد که به تیم ملی دعوت شوم و افتخار می کنم عضوی از تیم ملی کشورم هستم. امیدوارم بتوانم مفید باشم و تیم ملی هم بتواند راهی مرحله بعد مقدماتی جام جهانی شود. خیلی ها وقتی تو پرسپولیس آمدی نسبت به خرید تو انتقاد کردند ولی حالا تو از پرسپولیس به ...
بازیکن دو رگه ایرانی انگلیسی: با پرسپولیس مذاکره کردم/ پدرم متولد ایران است؛ فقط چند کلمه فارسی بلدم/ با ...
این دستاورد بزرگی برای باشگاه ما بود. خودم در نیم فصل اول شرایط خوبی نداشتم و مصدوم بودم به همین خاطر چندین بازی را از دست دادم ولی در نیم فصل دوم اوضاع برای من خوب بود و به مهره ثابت تیم تبدیل شدم و خوشحالم که به تیمم برای صعود کمک کردم. طی چند وقت اخیر همیشه صحبت هایی مبنی بر حضور تو در تیم ملی ایران مطرح می شد خودت دوست داری این اتفاق رخ دهد؟ بله البته که دوست دارم. بازی ...
معروف، بزرگتر ماست
آلکنو باشد. بازی کنار سعید معروف چطور است؟ چون خیلی ها معتقدند معروف در تیم ملی باند دارد. واقعا تو در این مدت این قضیه را حس کردی؟ سعید معروف فوق العاده است. بازی کنار او برایم خیلی دوست داشتنی و لذت بخش است. او به عنوان بزرگتر به همه بچه ها کمک می کند و اصلا چیزی به عنوان باند در تیم ندیده ام. مازیار فیروزی - گروه ورزش / روزنامه جام جم ...
میراث گمشده گران قیمت
های فرهنگی ایران بود و به قول رضا میرکریمی کارگردان برخلاف اسمش نه تنها بیچاره نبود که خیلی هم چاره ساز بود. تقریبا تمام کسانی که او را می شناختند بر این ویژگی اش تاکید داشتند. امیر نادری گفته است: شبی جمع بودیم. آقای علی حاتمی می خواست حاجی واشنگتن را بسازد، در جمعی که بزرگان سینما بودند. یک دفعه من بلند شدم و گفتم: سکوت، می خواهم اعترافی کنم. من بچه آبادانم، هرچه فیلم می بینم اسم اصغر بیچاره هست و ...
اظهارات دردناک نوجوان 19 ساله؛ موادم را دزدید کشتمش!
خمار بودم. مقتول چند بار برایم شیشه خریده و پولش را داده بودم، اما نمی دانم چرا این دفعه نه مواد برایم خرید و نه پولم را پس داد. عصبانی شده و با چاقو او را کشتم. از خانواده ات بگو. وقتی بچه بودم پدرم از دنیا رفت و بعد از چند سال مادرم ازدواج کرد. من و خواهرم پیش مادرمان رفتیم و برادرم پیش خانواده پدری ام. آن مرد با من رابطه خوبی نداشت و مجبور شدم از خانه فرار کنم. بعد ...
نمی خواستم معاف از ورزش بمانم
که می خواستی را در ورزش پیدا کردی؟ من خودم را در ورزش پیدا کردم. اول رفتم سراغ شنا. بعد ویلچررانی. چند سال گذشت و چون تجهیزات ویلچررانی گران بود کلا این رشته جمع شد. دوومیدانی را شروع کردم و همه این ها اعتماد به نفسم را تقویت کرد. دوباره به تحصیل برگشتم. در این سال ها مربیان و اساتید خوبی هم داشتم که همیشه راهنمای من بوده اند. بعد انگار رفتی روی دور تند اتفاقات خوب؛ دانشگاه ...
وقتی درد هست ولی دوا نیست!
عطسه های من یک قرص است که فقط نمونه خارجی آن اثر می کند که متأسفانه پیدا نمی شود. البته برای امثال من که پارتی نداریم، نیست، برای آن هایی که به یک جایی وصل هستند، بعید می دانم چنین مشکلاتی وجود داشته باشد. الان به دلیل اینکه مشکلم کمی حل شود و مردم به خیال اینکه کرونا دارم، از من فراری نشوند و بتوانم سرکار بروم، روزی 3وعده دوتایی آنتی هیستامین می خورم. پای بیماران خاص هم در میان است ...
روایتی از زندگی حسین فنایی جانباز 60 درصد محله سرافرازان
ادامه می دهد: دیابت دارم، لب هایم خشک می شود، البته مجموعه ام کامل است. سیروز کبدی و واریس مری هم دارم. از جنگ یادگاری های زیادی دارم، به مادرم قول شهادت داده ام، به او گفته ام خواهر شهید که هستی، ان شاء ا... مادر شهید هم خواهی شد. این بیماری هایی که من دارم هر کدام می تواند در مدت کوتاهی بدن را تحلیل کند، شهادت ما خیلی دور از ذهن هم نیست. هر شهید یک روایت بعد می رود سراغ کمد خاطراتش ...
همسرکشی در دفاع از فرزندان
.... من خیلی ناراحت بودم، چون موضوع فقط این نبود که من را تحقیر می کردند، خانواده زنم باعث شدند تا همسرم طلا قهر کند و از خانه برود و بچه ها را هم با خود ببرد. به خانه پدرزنم رفتم و از آن ها خواستم بگذارند همسر و بچه هایم برگردند، اما پدرزنم اجازه نداد و گفت تو که پول نداری بهتر است بچه ها اینجا بمانند، برو و هر وقت پول داشتی برگرد. متهم گفت: دلم برای بچه هایم تنگ شده بود. چند روز بعد ...
مایلی کهن: مجیدی با شاه هم فالوده نمی خورد!!
به گزارش دنیای معدن ، محمد مایلی کهن سرمربی سابق تیم ملی ایران در خصوص پیروزی تیم ملی مقابل بحرین در انتخابی مقدماتی جام جهانی 2022 قطر اظهار داشت: خدا را شکر مردم بعد از مدتها خوشحال شدند و من به بچه های تیم ملی تبریک می گویم که عملکرد بسیار درخشانی داشتند. انسجام تیمی تیم ملی بسیار خوب بود به خصوص در خط حمله. تعویض های به موقع و همچنین فوتبالی زیبا و امیدواریم که این روند در ادامه بازیها هم ...
نوجوانی با آرزوهای بزرگ
، یا در همین اواخر در سریال های از سرنوشت و بچه مهندس4 دیده اید. امیررضا شبیه چشمه ای است که از دل کوه های زادگاه زیبایش، کوهرنگ جوشیده و راهش را پیدا کرده و حالا در مسیر تازه ای که کشف کرده بی امان حرکت می کند و برای ما از این مسیر می گوید. شنیده ام در تهران زندگی نمی کنی. این رفت و آمدها برای رسیدن به محل فیلم برداری سخت نیست؟ معمولاً برای کار مدتی به سفر می روم و بعد به شهرستان ...
قمار زن و زندگی
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، این هفته رو به روی این مرد نشستیم و او از ماجرای عاشقی اش و رسوایی بعد از آن گفت. چرا همسرت را کشتی؟ خودمم هنوز نمی دانم چرا این کار را کردم. آن زمان به هیولایی تبدیل شدم که خودم هم باورم نمی شد. نمی دانم چطور دلم لغزید، بعد قلب و آخر سر هم مغزم. خب دلت چطور لغزید؟ مغازه تعمیراتی دارم. یک روز زنی به مغازه ام آمد و خواست برایش ...
دفاع از کودک زباله گرد مرد جوان را به کما برد
؟ بعد هم با دسته جارو من را زد. من زیر دست و پای آن چند جوان افتاده بودم و داشتند من را کتک می زدند. بعد هم یکی از آن ها چاقویی درآورد که من را بزند، اما من فرار کردم و بعد هم نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. قاضی پرسید: اگر تو او را با چاقو نزدی چرا فرار کردی؟ پلیس ماه ها در تعقیب تو بود و بالاخره هم تو را در حالی که در خانه ات زیر رختخواب ها پنهان شده بودی دستگیر کرد. متهم گفت: من ...
روایت عجیب آزمون؛ شانسی به دنیا آمدم؛ گفتند می میرم!
بگذریم که من نتوانستم خودم را نشان بدهم چون اردوی اول من هم بود، استرس خیلی زیاد و حضور بازیکنان بزرگ مثل رضا قوچان نژاد، کریم انصاری فرد و آقا جواد نکونام و آنجا نتوانستم خودم را نشان بدهم و از لیست تیم ملی خط خوردم و واقعاً ناراحت شدم. آزمون ادامه داد: با اینکه می دانستم خط خوردن از فهرست تیم ملی حقم بود اما ناراحت از این بودم که نتوانستم خودم را به سرمربی تیم ملی نشان بدهم ولی حتماً ...
صالح نان داد.../ روایت نامه مجازی و راهی که باز شد
ی خودم دوست و آشنا پیدا کردم و به آنها وابسته شدم، از محل کارم راضی هستم و شغلی هم که دارم کار خوبی است حتی با پیشرفت در کارم حقوقم بیشتر شد تا به روزی 50 هزار تومان رسید. این بزرگ مرد کوچک ادامه می دهد: الان هم تعمیر سماور را یاد گرفتم و شاید در آینده سماور ساز شوم، شاید هم مخترع شوم چون اختراع را دوست دارم باید درس بخوانم تا بتوانم مخترع شوم. مهمترین دلیل سرکار رفتنم برای ...
رابطه جنسی همزمان شوهرم با یک زن و یک دختر
.... چند روز پیش شوهرم زنگ زده بود و با لحن طلبکارانه ای می گفت که به خاطر رفتارها و محدودیت های تو من این طور شدم. محدود بود و خیانت کرد، اگه آزاد بود خدا می داند چه کارها که انجام نمی داد. خیلی بغض دارم و نمی توانم خودم را خالی کنم. خانواده ام از خیانت دوباره شوهرم خبر ندارند. بیچاره ها فکر می کنند زندگی خیلی خوبی دارم. بعضی شب ها با جیغ از خواب می پرم. سخت است که نتوانی در مورد خیانت شوهرت با هیچ کس حتی خانواده ات حرف بزنی. خیلی ناراحتم چون صداقت و غرورم پایمال شده و عشقم به بازی گرفته شده است. ...
متن و ترجمه دعای کمیل به همراه صوت
و ناداری ام، پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست می کنم به حقّت و قداست و پاکی ات و بزرگ ترین صفات و نام هایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاری ات پیوسته بداری؛ و اعمالم را در پیشگاهت پذیرفته قراردهی تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ و همسو و همه ورد واحدی باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد. یَا سَیِّدِی یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِی، یَا مَنْ إِلَیْهِ ...
کِی پاپ مورد اشاره همتی که هستند و چرا محبوبند؟
بورسیه های تحصیلی کره جنوبی استفاده و در نهایت به سمت این کشور پرواز کند. همیشه دوست دارم تجربه زندگی تو یک کشور دیگه رو داشته باشم، اما راستش اینه که دوست دارم این کشور فقط کره باشه نه ایتالیا و فرانسه یا آمریکا. واقعا دلم می خواد اون چیزی رو که از بچگی تو فیلم های کره ای از پشت شیشه های لپ تاپ، یا تو صفحه مجله ها و کتاب ها دیدم، از نزدیک لمس کنم . کیمیا تنها کسی نیست که سودای زندگی در ...
نقی زاده: مگر پژمان جمشیدی از کسی خواهش کرده که در فیلمش بازی کند؟! / واکسن ایرانی می زنم که دوز دومش ...
کاراکترهای مشابه بر اساس نقشی که یک بازیگر در آن گل می کند، توضیح داد: ما بازیگرها انتخاب شونده هستیم، نه انتخاب کننده. مثلا من خودم دوست دارم نقش منفی بازی کنم، اما پیشنهادی ندارم. متاسفانه در ایران با معضلی مواجه هستیم که وقتی بازیگری در یک نقش گل می کند در کارهای بعد هم کاراکترهای مشابه به آن پیشنهاد می دهند. چون تهیه کنندگان و کارگردانان ریسک نمی کنند و بازیگر را در همان نقشی که امتحانش را پیش از ...
شهید حسن بایرامی: چه مرگی بالاتر از مرگ با عزت؟
اگر من نیایم و تو نیایی و ما نیاییم پس که باید از آبرو و حیثیت اسلام دفاع بکند. و از همه تقاضامندم که دعا کنند برای ظهور امام زمان(عج) و همچنین می خواهم که دعای خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار را فراموش نکنید و نیز استدعای دعا دارم جهت بخشایش گناهان این بنده حقیر در نزد خدا. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. وصیت نامه حسن آیرمی 65/03/20 (مجموعه ...
درگیری خونین بر سر دفاع از کودک زباله گرد
.... من اصلا نه او را می شناختم و نه با او درگیر شده بودم. با اینکه دیدم کودک را کتک می زند و خیلی ناراحت شدم اما چون دوستانم از آن کودک حمایت کردند من دیگر جلو نرفتم. من اصلا نمی دانم این مرد چرا من را زد. مرد شاکی ادامه داد: من ماه ها در کما بودم و وضعیت خوبی نداشتم؛ دکترها از زنده ماندنم قطع امید کرده و به خانواده ام گفته بودند من مطمئنا جانم را از دست می دهم. بعد از چند ماه به هوش ...
پیوس: من مرد روزهای سخت هستم
پرسپولیس با اشاره به هواداران پرشور تیم فوتبال چوکا ادامه داد: نمی دانید هواداران چه کارهایی می کردند. من همه را متوجه می شدم. من به عشق آنها آمده ام. باشگاه هم به خوبی در حال انجام دادن کارها است. هم آقای نامداری، هم آقای عزتی و هم آقای عربی. ولی هرجا می روم، می گویند کارت خیلی سخت است ولی من مرد روزهای سخت هستم. دوست دارم کار کنم و بتوانم کاری برای مردم تالش انجام دهم. ته جدول هستیم. همه هفت امتیاز ...
دفاع ما مقابل مس کرمان هوشمندانه عمل کردم/تجربه بازیگری هم جذاب بود!
میتونستیم باز هم به گل برسیم اگر بچه ها بیشتر دقت میکردند دروازه بان آرمان گهر سیرجان گفت: شکر خدا نیم فصل دوم رو خوب شروع کردم بعد ازاون مصدومیت شدید وشکستگی پام که نیم فصل اول رو کامل از دست دادم در این 7 بازی که تو دروازه بودم که 2 تا از بازیها یک نیمه بود جلوی بادران که دقیقه 40 وارد زمین شدم و هوادار که در دقیقه 45 اخراج شدم و 5 بازی دیگه که 4 تا از اونا جلوی تیمهای مدعی ملوان استقلال ...
سرگرمی های امروزی جای قصه را نمی گیرند
اینکه روابط میان والدین و فرزندان محکم تر می شود. شاید بچه های امروز امکانات سرگرم کننده زیادی داشته باشند، اما برای همین ها هم قصه شنیدن یکی از لذت بخش ترین کارهاست. قصه حتی در دنیای بزرگسالان هم طرفداران زیادی دارد، طی سال های قصه گویی ام دوستان زیادی از شهرها و روستاهای مختلف پیداکرده ام، چند وقت پیش دوست قصه گویی از کرج از من دعوت کرد. اما شرایط کرونا و محدودیت های آن اجازه نمی داد. نرفتم. دوست ...
یغمایی پور: بالأخره دیده شدیم| مشهدی ها در اردوی تیم ملی هندبال
...؛ عده ای عمر حرفه ای هندبالشان به سر آمد و فرصت رسیدن به تیم ملی را پیدا نکردند. من نیز در همه این سال ها تلاش می کردم، اما دیده نمی شدم. خوشبختانه با حضور باشگاهی خوب و قوی در هندبال بانوان مشهد، این فرصت ایجاد شد و هندبال شهر جان دوباره ای گرفت. با اینکه شاید کمی دیر این اتفاق در عمر ورزش حرفه ای من افتاد، بسیار خوش حالم و امیدوارم جواب اعتماد مربیان را در اردو ها بدهم و بتوانم کمکی برای تیم ...
پیام سردار نقدی برای موفقیت نخبه بسیجی شهرستان گرمی در کنکور دکتری
با موفقیت و رتبه های بالا کارشناسی و کارشناسی ارشد را طی کرده و مشغول تحصیل در دوره دکترای حقوق است. بصورت پیامکی در مناسبت ها با او ارتباط داشته و دارم ولی دوست دارم یکبار دیگر او را ببینم. مردم گرمی و همه مردم شجاع و بصیر استان اردبیل انشالله با چنین پرچمداران بسیجی بازهم خواهند درخشید و خط شکن و شگفتی ساز انتخابات 1400 خواهند شد و همشهریان پیام این لبخند زیبا را که او بر لبان مقتدایمان نشانده در 28 خرداد تکرار می کنند. انتهای پیام/ ...
نامه محرمانه کنار رخت خواب آقای فرمانده!
بردم و می گفتم: حالا که قراره تا صبح اینجا باشیم بیا تخمه بشکن! کمتر راه برو سرگیجه گرفتم! آنقدر به او گیر می دادم تا کمی بنشیند و خستگی در کند، کمی تخمه با من می شکست و دوباره بلند می شد و قدم می زد! پست دوم تمام می شد و می گفت: مراد! این بندگان خدا سن و سالی ازشون گذشته، گناه دارد از خواب بیدارشان کنیم، پست بعدی را هم ما باشیم؟! عصبانی می شدم و می گفتم: ولمان کن ...
گفت وگوی دوستانه با شاعر مشهور عرب
مدار شرقی- شوقی عبدالامیر تحصیلات خود را در سوربون گذرانده و تا مقطع دکترا پیش رفته، اما به هنگام نوشتن پایان نامه از ادامه تحصیل منصرف شده است. می گوید احساس کردم شاعرم، دکتر در کنار شاعر شوقی عبدالامیر برایم معنا ندارد. برای همین به تحصیل ادامه ندادم چون نمی خواستم دکتر شوم. می گوید: بعد از حدود یک سال و نیم وقتی استادم مرا صدا زد و پرسید پس کی می خواهی پایان نامه ات را بدهی؟ چرا پایان نامه ات ...