سایر منابع:
سایر خبرها
امروز و چه فردا پس چه بهتر که در راه رضای خداوند و احکام خداوند برویم و من امیدوارم که بعد از رفتن من هیچگونه غم و اندوهی بخود راه ندهی، در پایان تقاضای حلالیت از شما می طلبم. و اما تو مادرم که نمی توانم و نمی دانم با چه زبانی و با چه قلمی این همه لطف و مهربانیت و زحمات بی دریغ تو را بر روی کاغذ آورم از همان روز اول که خود را شناختم تو را نیز شناختم تمام سعی و کوشش تو در این بود که مرا به ...
... بعد از اینکه پدر مجدد ازدواج کرد، مادر همه عشقش را به پای 7 فرزندش ریخت و ما را به دندان گرفت. احمد دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان اسلامی مصطفوی گذراند، بعد به هنرستان صنعتی شماره پنج تهران رفت و در رشته برق صنعتی تحصیل کرد. چون از کودکی در قنادی پدر کار می کرد، تحصیلات هنرستانش را به صورت شبانه ادامه داد. شانزدهم آبان 1353 راهی سربازی شد و در مرکز زرهی شیراز، دوره تخصصی تانک ...
انتشار کلیپی از شکنجه هولناک یک جوان در فضای مجازی پای سازمان اطلاعات پلیس تهران را به ماجرای آدم ربایی باز کرد.
جارو کردن؛ گاهی وقت ها در خونه مادر شوهر رو باز می کردم نگاهی هم به او میانداختم اما وقتی پدر شوهرم منزل بود این کار رو نمی کردم؛ اون روز هم پدر شوهرم خانه بود و من در خونه رو باز نکردم، فقط جارو زدم و رفتم خونه خودم. داشتم پرده می دوختم یهو در باز شد و شوهرم اومد توو و چرخ خیاطی رو برداشت و کوبوند توو کمر من که چرا مادر من مریضه و درد میکشه و تو داری پرده می دوزی؟ . می گفت مادرم میگه ...
کار کنم، من هم رفتم؛ اما وقتی رفتم دیدم که کارگاه عرق سازی است راستش پشیمان شدم. دو سه روز که رفتم با خودم دو دو تا چهار تا کردم و دیدم من نمی توانم در این شغل کار کنم. به آنها گفتم این کار دردسر دارد من بچه شهرستان هستم و پدر و مادرم چشم به راه من هستند، بگذارید من بروم و مرا مرخص کنید اما آنها نگذاشتند من بروم. گفتند جای ما را یاد گرفته ای اگر بروی ما را لو می دهی حتی قسم ...
وسایل مان را در همان تک اتاق جا داده بودیم، اما این اتاق پر از آرامش و معنویت بود. ما نمازهای مان را با هم می خواندیم، با هم بیرون می رفتیم و خیلی خوشحال بودیم. این 50 روز در روستا بودید؟ نه، یک هفته یا دو هفته حوزه بودم و آخر هفته ها خانه می آمدم. به لحاظ مالی در مضیقه نبودید؟ چرا، حتی برای پول رفت و آمد. می دانید داماد اوایل ازدواج هر بار هدیه ای به خانه پدرخانم ...