شهریه طلبگی شبیه یک شوخی
سایر منابع:
سایر خبرها
آیت الله استادی: سواد طلاب سبب دوری از توسلات به معصومین نشود
به ضریح می چسبید و صحبت می کرد. می گفت شما طلبه هم که شدید، حرم را از یاد نبرید. اگر روضه می رفتید حالا هم بروید. سواد شما سبب دوری شما از این مباحث نشود. انتهای پیام شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
فراز و نشیب های ویراستاری اثری از یک فاجعه دردناک
به وضوح می شد خوش حالی را از صدایش فهمید. به چند تا از ویراستار ها زنگ زدم و شرح کار را گفتم. همه تا اوضاع کتاب را می دیدند، یا درجا رد می کردند یا می نشستند به نصیحت، که قبول کردنش دیوانگی محض است! بالاخره یکی از دوستانم پذیرفت. متن را به او دادم و خودم دست به کار شدم. در کمال ناباوری بعد سه روز متن را پس فرستاد! وسواس کرونا گرفته بود و خواندن شکنجه های وحشیانۀ داعش حالش را بدتر می کرد. امیدم ...
تلویزیون خانه من است
.... شما سال هاست در سینما و تلویزیون نقش های ماندگاری را بازی کرده اید اما چند سالی است حضور کمرنگی در آثار نمایشی دارید. دلیل خاصی دارد؟ آیا دوستان فیلمساز شما را فراموش کرده اند یا خودتان ترجیح می دهید کمتر حضور داشته باشید؟ من همیشه در کارهایی که پیشنهاد شده بازی کردم و به دنبال نسبتی بین خودم و آن کار و مردم بودم. از طرفی رویکرد برخی تهیه کننده ها و کارگردان های سینما ...
آیت الله استادی: طلاب هیچگاه نباید از تبلیغ غافل شوند
خدشه کند. در هر صورت کتاب ایشان گل کرد. مشهد بودم که ایشان همراه فردی وارد مجلس شدند. گوشه حرم ایستاد و مانند یک مداح روضه خواند و دم گرفت. ما به همین علاقه ها نیاز داریم. اگر این ارتباط و علاقه نباشد کسی به جایی نمی رسد. وی افزود: در یکی از آثار آقای طباطبایی خواندم که ملایی کامل کار را درست نمی کند و کار با توسل درست می شود. آیت الله اراکی تمام ظهرها از خانه تا حرم پیاده به نماز می آمدند. آنجا به ضریح می چسبید و صحبت می کرد. می گفت شما طلبه هم که شدید، حرم را از یاد نبرید. اگر روضه می رفتید حالا هم بروید. سواد شما سبب دوری شما از این مباحث نشود. پایان پیام/ ...
ماجرای عنایت حضرت زهرا(س) در لحظه سخت عملیات
بلند شه با من بیاد، دیگه هیچی نمی خوام. چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها. یقین داشتم حضرت تنهام نمی گذارند، اصلاً منتظر عنایت بودم؛ توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محض، یک دفعه فکری به ذهنم الهام شد. رو کردم به بچه ها. محکم و قاطع گفتم: دیگه به شما احتیاجی ندارم! هیچ کدومتون رو نمی خوام؛ فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد، دیگه هیچی نمی خوام. زل زدم ...
عکس لو رفته از ژاله صامتی در کنار دامادش | داماد میلیاردر ژاله صامتی کیست؟
شده ام. ژاله صامتی: یاس ساعت نه و نیم شب به دنیا آمد و خوب به یاد دارم همه خانم های آن بخش چون همان روز زایمان کرده بودند خواب که چه عرض کنم بیهوش بودند. (می خندد) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب ...
پیروزی حزب الله لبنان با عنایت حضرت فاطمه(س) (حکایت اهل راز)
اتاق دیگری رفتم تا نماز مغرب و عشا را بخوانم. برادرانم (فرماندهان جبهه) روزه مستحبی گرفته بودند و در اتاق دیگر بودند. من روزه نبودم با خود گفتم چند دقیقه استراحت کنم تا در افطار از آنها عقب نمانم. در همان مصلا دراز کشیدم. نفهمیدم خوابم برد یا بیدار بودم، چون فرصتی برای خوابیدن نبود. در همین حال بین خواب و بیداری متوسل به خانم زهرا(س) شدم و درخواست شفاعت کردم. دیدم حضرت زهرا(س) در قسمت ...
نماز تکلیفی به همه انبیای الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) بود
...، چند دقیقه بعد امام بیدار شدند و پرسیدند اذان شد؟ گفتم بله ده دقیقه پیش، امام گفتند چرا بیدارم نکردی؟ گفتم خواب بودید و حالتان مساعد نبود، امام گفت من یک عمر نماز اول وقت خواندم چرا روز آخر عمرم نماز را اول وقت نخوانم. وی در ادامه با اشاره به ارزش و جایگاه معلم گفت: بهترین کار تولید علم و توزیع علم است و کار معلمی تولید علم و توزیع علم است اما رفتار معلم بیش از علمش بر دانش آموزان ...
هدیه عاشقانه یک جانباز به همسرش! /آخرین هدیه روز مادر که ختم به شهادت شد!
گروه زندگی؛ زینب نادعلی: روز مادر که می شود، خانه مادران مان حال و هوای دیگری دارد. بلند می شوند خانه را آب و جارو می کنند. گرد و غبار از عکس های قدیمی می گیرند. سبد میوه ای می چینند. غذایشان را زودتر از همیشه آماده می کنند و آن وقت می نشینند منتظر زنگِ خانه، چشم به راه فرزندان شان. نه اینکه چون روز مادر است این همه تدارک ببینند. نه! چون بهانه ای است برای آمدن و دیدار بچه هایش ...
بوسه با افتخار بر دستان روغنی پدر
جملاتش را با روزهای خوش آشنایی با همسرش شروع می کند: من و حاج آقا با هم نسبت فامیلی داشتیم و خیلی ساده و بدون تشریفات ازدواج کردیم. 3بچه اول مان متولد شده بودند که حاج آقا رفت سربازی. من سن و سالی نداشتم. خودم نتوانسته بودم درس بخوانم، اما دوست داشتم بچه هایم درسخوان بار بیایند. هر روز آنها را تشویق می کردم که اگر درستان را خوب بخوانید و نمره خوب بگیرید فلان جایزه را به شما می دهم. پسرها (داوود و قدیر ...
خبر خوب| پیشرفتی که همه را ذوق زده می کند/ مأموریت جدید یگان ویژه
یک کاغذ بردارید و ده تا از دارایی هایتان که بابتش خوشحالید را بنویسید. ممکن است اولش با خودتان بگویید ده تا؟ ده تا که خیلی زیاده! اما همین که شروع به نوشتن کنید، می بینید ده تا که سهل است، لیست تان از صد تا و بلکه هزار تا هم فراتر می رود. ما سرمایه دارانی هستیم که اغلب از سرمایه های مان غافلیم. گاهی در خانواده بنشینید و دسته جمعی نعمت هایی را که خداوند به شما داده، مرور کنید. بعد از چند دقیقه، حتما سراسر وجودتان را حس شکرگزاری فرا می گیرد. امتحانش کنید. ...
جایزه جلال و کارگاهی که سرشار از تدریس در آن پشیمان نشد
طول صحبت با عنایت کامل گوش فرامی دادند و گهگاه نیز سوال های سنجیده می کردند. در یک کلام، باید گفت: همه چیز خوب بود. آن میان - شاید هم به عنوان نمک جلسه لازم بود - فقط یک نفر بود که از ابتدا گویا موافق روالی که من در طرح مطلب در پیش گرفته بودم یا شاید هم خود من، نبود. اما او هم با این توصیه بنده، که طرح سوال خود را به پایان جلسه موکول کند، هر چند با تظاهر به دلخوری، ساکت ماند. اما بعد از ...
مادام مارکو از حضرت مریم و زهرا(س) می گوید/ علاقه به رهبری مسلمان و ارمنی نمی شناسد
نامه می نوشت ولی چند روزی بود که هیچ نامه ای از او به دستم نمی رسید و در دلم انگار رخت میشستند؛ به ورش، پدر امیل گفتم که انگار اتفاقی افتاده است که امیل نامه نمی نویسد؛ از این طرف و آن طرف جویا شدیم تا ببینیم امیل کجاست که سال ها بعد به ما گفتند که امیل اسیر شده است . به اینجای حرف هایش که می رسد، بغض اش میترکد: تا وقتی که از امیل با خبر بشویم، هزاران حرف و حدیث بود، یکی خبر شهادتش را ...
به دنبال همسر بی نقص نباشید!
...> بیایید واقع بین باشیم از خدا که پنهان نیست، بگذارید برای متنبه شدن و کسب تجربه، شما هم خبردار شوید که من خود زمانی مخاطب این کلام پدر فرزانهٔ ایران بودم. به قدری در ارزیابی خواستگارهایم سخت گیر بودم که بعضی ها را اصلاً به خانه راه نمی دادم و به محض طرح پیشنهاد و احیاناً شنیدن شرایط، نه را کف دستشان می گذاشتم. از طرفی به شدت به تشکیل خانواده علاقه مند بودم و دوست داشتم این اتفاق در سنین ...
روایت ابطحی از گفت وگو ی تلفنی با مصطفی تاج زاده
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت خاتمی در کانال تلگرامی خود نوشت: یک سورپرایز جدی شدم. تلفنم را جواب دادم. با یک شماره ناشناس. خانم محتشمی پور بود. چند شب پیش یک خواب مفصلی از مصطفی تاجزاده دیده بودم. وسط صحبت با خانم محتشمی صدای مصطفی آمد. احوالپرسی کرد. فکرکردم مرخصی آمده. ولی نه از زندان زنگ می زد. خیلی خوشحال شدم. یکی از قدیمی ترین دوستان خانوادگی هستیم. دهها سال سابقه ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-18
صلاحیت کامل داشت و آزاد بود به تشخیص خود هر عملی را در کمال آزادی و بدون اینکه کسی جرأت مزاحمت داشته باشد انجام دهد. روزی دستور داد یکی از خانه های روستایی را خراب و از تیرهای چوبی آن برای خود سایبان موقت درست کردند. در این جنگ ظلم و ستم زیادی به کشور شما رفته است. من به عنوان یک سرباز احتیاط دشمن شما شاهد گوشۀ کوچکی از آن بودم که برایتان تعریف کردم. اگر حوصله تان سر نمی رود باز هم بگویم ...
شفاف سازی حوزه نیوز درباره یک روایت؛ روایت ماجرای ضرب و شتم دو بانوی محجبه یزدی در اتوبوس شهری
هم سر و صدا و فحاشی می کردند و وسط حرف مادرم می پریدند؛ من بلند شدم و به طرف آن ها رفتم تا صدایم به آن ها برسد. گفتم مادر من درباره چادر حرفی به شما نزده که این گونه فحش می دهید و مادرم فقط به شما گفت در اتوبوس جای رقاصی و سر و صدا کردن نیست . حدود دو سه ایستگاه در حال عبور اتوبوس در خیابان این ماجرای فحاشی دختران ادامه یافت و من یک عکس نامحسوس از آن ها گرفتم که متوجه نشوند ولی بعد ...
آخرین کادوی روز زن یک شهید مدافع حرم
...، اما حدس ها درست نبود. هدیه را باز کردم. یک پیراهن مجلسی سفید زیبا بود. تعجب کردم همان لباسی بود که چند سری با دخترم زینب به لباس فروشی رفته بودیم و خوشم آمده بود. بعد آقا سعید گفت: می خواستم پول بدهم، گفتم خرج می شود و می رود. خواستم هدیه ای برایت بگیرم که یادگاری از طرفم برای شما بماند. امیدوارم خوشت بیاید. در جواب گفتم: بله! واقعاً قشنگ هست. ممنونم. بعد آقا سعید سریع به پارکینگ ...
داستان "دست الله" در ایتالیا؛ پسری با کفش شماره 50 که والیبالیست شد!
ایتالیا چه سختی هایی داشت؟ خیلی برایم سخت بود چون خیلی احساسی هستم. آن موقع فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هم نبود که بتوان ارتباط تصویری برقرار کرد. هفته ای یکبار به خانه زنگ می زدم. دو، سه ماه اول خیلی سختم بود اما بعد از اینکه آن کیف پول را پیدا کرم و به باشگاه دادم انگار شوکی به من وارد شد، مثل این بود که خانواده ام به ایتالیا آمدند. مردم شهر من را شناختند و علاقمندتر شدند. سه سال و ...
این مرد همه سال را روزه بود! +تصاویر
.... موقعی که به تهران آمدیم خانه را مجانی در اختیار افراد قرار داد و گفت باید کمک کنیم. آنها دو سال رایگان نشسته بودند. حتی چون با ما نسبت داشتند، گاهی حاج حمید قبض آب و برق را هم خودش می پرداخت. وقتی به او می گفتم می گفت دوست دارم شما هم مثل خودم باشید. نمی دانم ما تا چه حد توانستیم او را درک کنیم، ولی بعدها که می نشستم و فکر می کردم می دیدم ما در چه عوالمی سیر می کردیم و او در چه عوالمی سیر می ...
استاندارد در آیات و روایات + مسابقه
داماد نیاور. بعد گفت: سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ (قصص/ 27)، خواهی دید که من آدم صالحی هستم. پس شما در نماز می گویی: السَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ ، یعنی السَّلامُ عَلَیْنا ، سلام بر ما و بر هر پدر زنی که در مراسم بله برون به داماد گیر نده! عمل صالح، بر اساس ملاک و معیار قرآنی 10- هر کاری که دشمن عصبانی بشود، عمل صالح است. ...
روایت دیدار| خرده روایت هایی از حضور در خانه پدری/ وقتی مهمانان متوجه حضور صاحب خانه نشدند
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، هفته قبل بود که خبر دیدار بانوان با رهبر انقلاب دست به دست می شد و شاید این خبر، تعجب عده ای را برانگیخته بود؛ اینکه شخص اول یک کشور، و حتی فراتر، رهبر جهان اسلام چندین ساعت از وقت خود را صرف کند و در جمع قشری از جامعه بگذارند که این روزها سخن از آزادی آن ها است، واقعا برای برخی جای تعجب هم دارد. ...
دلتنگی های مادران شهدا در روز مادر/ صبوری و استقامت، هدیه شهدا به مادران بود
به مقام شهادت نائل آمد نیز با دلتنگی های مداوم خود اظهار می کند: آن شبی که در امامزاده حسن(ع) برای نماز بر پیکر مطهر پسرم ایستادیم لحظه سختی بود و با خود گفتم: سلمان جان! فکر نمی کردم روزی بایستم و برای شما نماز بخوانم . خانمی کنارم ایستاده بود و پرسید مادرش هستید؟ گفتم بله؛ گفت: پسر شما خیلی دلیر و شجاع بود، چند نفر زمان درگیری خواستند چادر از سرم بکشند اما شهید امیراحمدی ما را نجات داد . ...
روایت محسن هاشمی از ثروت کلان پدرش
فلسطین به چاپ هفت و هشت رسید و تیراژ بالایی داشت. مصدق پول را چگونه پرداخت کرد؟ از طریق آقای رهنما نامه ای زد، آقای رهنما کسی است که یک ارگانی برای حمایت از فلسطین داشت و از طریق او به دستش می رسد. شما نامه را دیدید؟ بله اگر همین الان در اینترنت نامه مصدق را سرچ کنید می توانید آن را ببینید. بعد از آن ایشان کتاب دیگری را منتشر می کنند که امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار ...
جشن بزرگ ایران بانو/دست بوسی از مادران شهیدان در روز مادر
بیاید تا همه چیز درست شود. من هیچ وقت این طور دعا نکرده بودم، اما بعد از این آشوب ها با همه وجودم گفتم آقا! دیگر بسمان است. بیا! من یک مادرم! به آرتین بگویید این روزها دلواپسی و دلشوره دلم دلتنگی های تو برای مادر است. بگویید یک ایران با اشک های تو اشک می ریزند وبا غصه های دل کوچک و تنگت غصه می خورند... این حرف های من به مادر شوهر فاطمه بود. فاطمه، خواهر آرتین که همسرش به نیابت از او به ...
مدیریت سیاسی خاتمی بهتر از هاشمی بود
این هستیم و اولین باری که از دهات وارد شهر شدیم با این سلام وعلیک کردیم و با این دست دادیم و همین خوب است دیگر. نگهش می داشتیم. قاعدتا آدم هایی که وارد یک عرصه سیاسی مهم می شوند، درسی که از اولین کارشان می گیرند، تا آخر زندگی شان ملکه می شود. این سوالی که الان شما کردید یک زمانی فرد دیگری از من پرسید. او پیش من آمد (من در آن سال ها دفتر بودم) و گفت این هاشمی چی شده؟ گفتم یعنی چی؟ گفت این هاشمی در ...
زن باحجاب کارش دیده می شود نه خودش
خانم نیکومنش از عمده فعالیت هایتان در این سال ها بگویید؟ موضوع پایان نامه دوره کارشناسی ارشدم تأثیر آب درمانی بر مهارت کودکان اوتیسم بود. بعد از ارائه آن، تنها زن ایرانی بودم که توانستم با روش آب درمانی روی بچه های اوتیسم و خانم هایی که کم تحرک بودند یا مشکل حرکتی داشتند، تعداد زیادی از آن ها را درمان کنم و حتی به آن ها غواصی هم یاد بدهم. در کنار رکورد های زیادی که در رشته غواصی و پرواز داشتم، برای اولین بار مرز آبی دریای عمان و اقیانوس هند را در عمق 40 تا 80 متری رفتم و پرچم ایران را در آنجا نصب کردم. پرچم شهدای هشت سال دفاع مقدس و تصویر حاج قاسم سلیمانی را هم نصب کردم. همه این کار ها به خاطر دفاع از مرز های آبی کشور و پیمان صلح بین دریا های جهان، مخصوصاً ایران با دریا های همسایه بود. بالاترین مدرک غواصی در دنیا مربوط به امتحانات در کشور فرانسه است که در آن شرکت کردم و نفر اول شدم. حالا تنها زنی هستم که مدرک بین المللی فدراسیون امریکا را دارد. رکورد های آبی زیادی هم داشتم. برای اولین بار طولانی ترین مسافت های نجات غریق را انجام داده ام، در حالی که ...
توهین زشت ژاله صامتی به خانم بازیگر | دلیل رفتار زشت ژاله صامتی روی آنتن زنده چه بود؟
م می گفتند چطور می توانی بچه هایت را محکم بغل نکنی و نچلانی و من هم می گفتم من از تماشای شان بیشتر لذت می برم و کیف می کنم. البته نیاز اخلاقش با یاس فرق دارد و دوست دارد در آغوش من باشد. اتفاقا روزی هم که به دنیا آمده بود بخش را با جیغ و هوار روی سرش گذاشته بود. (می خندد) و به محض اینکه برای شیر دادن به آغوش من دادند آرام شد. خلاصه کل روز در آغوش من بود و تا از من جدا می شد جیغ می کشید و گریه می ...
روایت مادرانه و خواهرانه از نسلی که مانع سقوط ایران شدند
سادگی گذشت. نقش پررنگ این بانوان پرافتخار سبب شد تا سراغ خانوادۀ شهید مدافع حرم "نوید صفری" برویم و حال و هوای این خانواده در روز مادر را جویا شویم، حدود ساعت ده شب پنجشنبه بود که تلفن را برداشتم و تماسی با خانوادۀ شهید صفری گرفتم، دور هم جمع بودند، بالاخره روز مادر بود و خانۀ مادر مانند هرسال مأمن امن فرزندان با این تفاوت که امسال پنجمین سال است که نوید عزیزشان در خانه نیست، نویدی که قول ...