شنبه ۱۹ خردادساعت ۱۸:۳۹Jun 2024 8
جستجوی پیشرفته

خاطرات جنگ در بیمارستان امدادگران

شنیده بودم در بیمارستان به بچه های نماینده ی فرماندار، به چشم جاسوس یا اعضای گروه های پاکسازی نگاه می کنند. هیچ چاره ای جز تواضع و شیرین زبانی نداشتم. با شیرین زبانی خودم را داخل بغلش جا دادم ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)