سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت تکاندهنده جوان پرورشگاهی که قاتل شد
مرتکب قتل شده بود. شایان در زندان شناسایی و به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: 2 ساله بودم که پدرم فوت کرد. بعد از ازدواج مادرم، راهی پرورشگاه شدم. تا پنج سالگی آنجا بودم، سپس دایی ام مرا به خانه اش برد. اوایل شرایط خوب بود اما بعد مرا مجبور می کرد کار کنم و پول هایم را به او بدهم، نوجوان بودم که خانه اش را ترک کردم. برای گذران زندگی با خلافکارها همراه شدم و جیب بری ...
جدا کردن سر خواهر با ساتور مرگبار / برادر مقتول خودکشی کرد
. بازجویی ها و تحقیقات ادامه داشت تا اینکه شانزدهم بهمن پیمان پس از مشاهده مدارک و اسناد موجود راه فراری نیافت و از قتل هولناک پرده برداشت. پیمان به قتل خواهرش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات قتل گفت: مدتی بود که در روستایمان پشت سر خواهرم حرف وحدیث های زیادی بود. به او مظنون و با او درگیر شدم و گمان می کردم حرف های افراد درست است. چند بار موبایل را از او گرفتم و تاکید کردم که ...
قتل دختر نوجوان به جرم بی گناهی
و از قتل هولناک، پرده برداشت. اعتراف دردناک پیمان به قتل خواهرش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات قتل ادامه داد:" مدتی بود که توی روستایمان پشت سر خواهرم حرف وحدیث های زیادی بود، به او مظنون و درگیر شدم، گمان می کردم حرف های افراد درست است، چند بار موبایل را از او گرفتم و تأکید کردم که بیرون از خانه نرود و با هیچ کسی رفت وآمد نداشته باشد ، اما حرف های افراد تمامی نداشت، به شدت ...
حکم قصاص برای عامل قتل در درگیری قرچک
کردند و من برای دفاع از خودم چاقویی را که روی زمین افتاده بود برداشتم و ضربه ای به سینه مقتول زدم. بعد از آن هم بی هوش شدم و در بیمارستان به هوش آمدم. نخستین جلسه دادگاه با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم با تکرار اظهاراتش عنوان کرد که تنها برای دفاع از خودش به مقتول چاقو زده و اصلاً قربانی را نمی شناخته است. ...
روایت دو قاتل از دو جنایت
توهم مواد مخدر از من قاتل ساخت به چه اتهامی دستگیر شدی؟ قتل فرزندخوانده ام. چند سال داشت؟ مادرش می گفت حدود پنج سال. اگر با حضور او در زندگی مشکل داشتی، چرا با مادرش ازدواج کردی؟ من مشکلی نداشتم. وقتی با مادرش آشنا شدم از همسرش جدا شده بود. از همان ابتدا شرط گذاشت که پسرش با ما زندگی می کند. من هم قبول کردم و ارتباط مان بد نبود. پس چرا ...
حکم اعدام برای جوان تهرانی | قاتل خودش چاقو چاقو شده بود
افتاده بودند. من جلو رفتم اما همان لحظه پوریا با چاقو دو ضربه به من زد. من هم برای دفاع از خودم چاقویی را که روی زمین افتاده بود برداشتم و یک ضربه به او زدم. اگر به او ضربه نمی زدم کشته شده بودم و حالا پوریا در جایگاه متهم قرار داشت. وی ادامه داد: من اصلا قصد قتل نداشتم و فقط می خواستم خودم را نجات دهم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده، ادعای دفاع مشروع متهم را نپذیرفتند و وی را به قصاص محکوم کردند. ...
قاتل برومند نجفی کجاست؟
پر مخاطب اینستاگرامی در دفاع از محیط بان کرمانشاهی با اقدام به انتشار هشتک و برخی از رسانه ها نیز در دفاع از این محیط بان با نوشتن گزارش های یک طرفه سنگ های چخماق آتش انتقام را در دل پدر مقتول به هم کوبیدند. ماجرای روز حادثه بر اساس پرونده بر اساس مندرجات پرونده در چهاردهم مرداد ماه سال 1399، پنج محیط بان در محوطه حفاظت شده بیستون در حال گشت زنی بودند که با گزارش های مردمی ...
قول و قرار عاشقانه شهید و همسرش در روز پاسدار/ الوعده وفا حتی بعد از شهادت!
...! همسرت را می گویم آقامهدی، یاد خنده های شیرینت افتاده. چشم دوخته به عکس های توی قاب و از تو می گوید. من اما به چند روز دیگر فکر می کنم. به روز پاسدار امسال و جای خالی شما. یقین دارم این دل عاشق حتی اگر شده با عکس هایت جشن می گیرد. برایت مثل هرسال کیک می پزد. دوربین عکاسی را آماده می کند. خانه را نه اما مزارت را آب و جارو می کند. شاید با امیرعباس برایت پیتزا درست کند همان غذایی که دوست داشتی ...
برادر شوهرم در نبود همسرم به خانه آمد...
مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را نداشتم. دیگر چاره ای نبود، بنابراین پس از این ازدواج ناخواسته، پیوسته سعی کردم به اشکال مختلف از قبیل این که دارای همسر خوبی هستم و تا اندازه ...
برادر عشقم مانع ازدواج ما شد، او را کشتم
گروه حوادث: عاشق دختری در افغانستان بودم اما برادرش مانع ازدواج ما شد. من هم از او کینه به دل گرفتم تا اینکه چند سال بعد اتفاقی با هم در ایران همکار شدیم و... این بخشی از اعترافات خواستگار کینه جویی است که برای کار به ایران سفر کرد اما قاتل برادر دختری شد که زمانی عاشق او بود. شامگاه دوشنبه اول اسفند به قاضی محمدرضا صاحب جمعی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی در یک درگیری به قتل ...
قتل وحشتناک دختر 13 ساله بندرعباسی / برادر بیرحم سر خواهر از تنش جدا کرد
. بازجویی ها و تحقیقات ادامه داشت تا آنکه 16 بهمن ماه پیمان پس از مشاهده مدارک و اسناد موجود راه فراری نیافت و از قتل هولناک، پرده برداشت. اعتراف دردناک پیمان به قتل خواهرش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات قتل ادامه داد: مدتی بود که توی روستایمان پشت سر خواهرم حرف وحدیث های زیادی بود، به او مظنون و درگیر شدم، گمان می کردم حرف های افراد درست است، چند بار موبایل را از او گرفتم و تأکید کردم که بیرون از ...
اخبار حوادث امروز (3 اسفند 1401) از توضیحات فرماندار نیکشهر درباره کشته شدن 3 دانش آموز در راه مدرسه تا ...
اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند. انتقام از عشق قدیمی در بزرگراه لشکری عاشق دختری در افغانستان بودم اما برادرش مانع ازدواج ما شد. من هم از او کینه به دل گرفتم تا اینکه چند سال بعد اتفاقی با هم در ایران همکار شدیم و... این بخشی از اعترافات خواستگار کینه جویی است که برای کار به ایران سفر کرد اما قاتل برادر دختری شد که زمانی عاشق او بود. آخرین اخبار حوادث را در صفحه اخبار حوادث حادثه 24 بخوانید. صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
از کشف جسد مثله شده یک زن تا قتل نوزاد توسط پدر برای فروش اعضا
رفت و من هم مثل همیشه به محل کار رفتم، اما هرچه با موبایلش تماس گرفتم کسی پاسخ نداد. من نگران او شده بودم، اما فکر کردم عصر به خانه بازمی گردد. عصر وقتی به خانه برگشتم، متوجه شدم همسرم به خانه نیامده است. من نگران او هستم و می ترسم بلایی سرش آمده باشد. با این شکایت، تلاش برای افشای راز ناپدید شدن زن جوان آغاز شد. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، مهرداد بار دیگر به پلیس آگاهی ...
نفیسه روشن و ملیکا شریفی نیا در مشهد
توانستم انجام دهم. مرخصی گرفتم و دیگر نمی توانستم کار کنم، موبایل بهنام هم خاموش بود و اطلاعات پرواز هم جواب درستی نمی داد. حالم خیلی بعد بود. وقتی بعد از نیم ساعت شماره اش را روی گوشی دیدم، فقط گفتم خدا را شکر. بعد با هم صحبت کردیم و گفت که ما در حال استارت زدن بودیم که آن هواپیما جلوی ما به زمین خورد و ما مجبور دیم صبر کنیم و اتفاقات دیگر. خیلی ناراحت شدم که آن همه عزیز از بین رفت. همکاران ...
ضارب برادر، همسر خودش را هم به قتل رسانده بود
سعید همان مردی است که ساعتی قبل در خیابان باهنر با کلت کمری به برادرش شلیک کرده است. تحقیقات مأموران نشان داد وی مدتی قبل از همسرش جدا می شود و با مقتول ازدواج می کند، اما به دلایل نامعلومی ساعت 8 صبح همسرش را در خانه اش به قتل می رساند و سپس به خانه برادرش می رود و پس از خوردن صبحانه همراه او از خانه بیرون می آید و برادرش را هم با شلیک گلوله زخمی می کند. در حالی که مأموران، سعید را به اتهام قتل ...
جزئیات کمتر شنیده شده از عملیات تروریستی شاهچراغ
من با اتوبوس به تهران برگشتم. در ترمینال متوجه حمله حامد به زائران شدم. خودم را در خانه پدری مخفی کردم، اما پنج روز بعد ماموران سراغم آمدند و دستگیر شدم. بعد هم همدستانم را لو دادم. با نعیم و مصطفی در زندان بگرام و با محمد در کرمان ارتباط گرفته بودم. میزبانی تروریست ها محمد رحمانی، معروف به ابوخالد متهم ردیف دوم پرونده است. او نیز سال 97 به اتهام عضویت در داعش در افغانستان ...
تغییر چهره شوکه کننده مریم مومن همه را میخکوب کرد | مریم مومن با این استوری اینستاگرام را ترکاند
روع شد که پسرعموی پدرم برای ساخت یک فیلم کوتاه از من دعوت کرد اما زمانی که بزرگ شدم بین من و این ماجراها وقفه افتاد و این فیلم هم ساخته نشد اما این عشق به بازیگری از همانجا جوانه زد تا اینکه ما به تهران آمدیم.مریم مومن می گوید متولد شده شهر مشگین شهر اردبیل و محله قروه درویش هستم و با افتخار تورکم، او در دوران کودکی به شدت شیطون و بازیگوش و زرنگ بوده است. اولین تجربه بازیگری مریم مومن ...
دعوای خونین 2 کارگر در اتاق تاریک
انگشتانم زخمی شد. کشمکش ما ادامه داشت و من موفق شدم چاقو را از دست او بگیرم و بعد هم ضرباتی به او زدم تا خودم را نجات دهم، اما متوجه نشدم چاقو به کجای بدنش اصابت کرد. بعد چه شد؟ صدای درگیری ما را نگهبان شنید و وقتی وارد اتاق شد، شکرالله و مرا خونین دید و موضوع را به صاحب انباری اطلاع داد و صاحب انباری هم حادثه درگیری ما را به پلیس خبر داد. چرا فرار نکردی؟ من نمی خواستم او را به قتل برسانم و درگیری را هم او شروع کرد و دوست نداشتم فرار کنم. ...
درگیری مرگبار 2 کارگر جوان در انبار روغن خودرو
.... تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد جوان اهل کشور افغانستان مواجه شدند که از هدف ضربات مهلک چاقو قرار گرفته و به قتل رسیده بود؛ همچنین عامل جنایت که در سوله حضور داشت توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی بازداشت شد. بدین ترتیب متهم هدف بازجویی قرار گرفت؛ وی به تیم تحقیق گفت: در این سوله کار می کردم و با مقتول اختلافات شخصی و خانوادگی در شهر خود داشتم که همین موضوع باعث ...
شکست عشقی که با جنایت پایان یافت
ساعت 9 شب دوشنبه اول اسفند مأموران کلانتری 154 چیتگر در تماس با بازپرس محمدرضا صاحب جمعی از قتل پسری 19 ساله خبر دادند. بدنبال این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در جاده مخصوص شدند. با ورود به انبار روغن موتور آنها با جسد پسر جوان در حالی مواجه شدند که قاتل 20 ساله در چند قدمی او قرار داشت. دست های عامل جنایت زخمی بود و در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کر ...
درگیری مرگبار 2 کارگر جوان در انبار روغن خودرو / اختلافات شخصی رنگ خون گرفت
را با ضربات چاقو به قتل رساندم. به دلیل اینکه صاحب سوله هر شب درب را تا صبح قفل می کرد، شیشه ها را شکاندم اما بخاطر حفاظ میله ای نتوانستم فرار کنم و توسط پلیس دستگیر شدم. به گزارش تسنیم، با دستور محمدرضا صاحب جمعی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه ششم دادسرای امور جنایی، جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
سرگذشت یک آدمکش
از روستاهای اطراف شهر بجنورد به دنیا آمدم و 7 برادر و یک خواهر دارم اما به تحصیل علاقه ای نداشتم، به همین دلیل هم تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم اما در اولین روزهای تحصیل در کلاس اول راهنمایی درس و مشق را رها کردم و در کنار پدرم به امور کشاورزی مشغول شدم. بعد از آن که به سن جوانی رسیدم، به خدمت سربازی رفتم و در همان دوران یعنی در سال 91 با یکی از بستگان دور پدرم ازدواج کردم. آن ها هم ...
اعتراف به قتل برادر پس از 8 ماه | او را در باغچه دفن کردم
گفتم تا کی قرار است به این وضعیت ادامه بدهی. او از نصیحت های من عصبانی شد و بی احترامی کرد. همین موجب شد تا درگیری میان ما شکل بگیرد و ناگهان برادرم با یک سیم به سمتم حمله کرد تا خفه ام کند. به هر زحمتی بود سیم را از دستش گرفتم و ناخواسته خفه اش کردم. بعد از قتل چه کردی؟ وقتی به خودم آمدم، دیدم برادرم نبضش نمی زند و جانش را از دست داده است. خیلی ناراحت شدم و دیگر کاری از دستم ...
افشای راز دفن برادر در باغچه خانه مادر
. کم کم سر همین موضوع دعوایمان شد و ناگهان او سیمی که کنار اتاق افتاده بود را برداشت و دور گردنم انداخت. دست هایش زور زیادی نداشت من هم خیلی عصبانی بودم و سیم را از دستش گرفتم و به دور گردن او انداختم. به خودم که آمدم متوجه شدم او دیگر حرکت نمی کند. بعد چه اتفاقی افتاد؟ ساعاتی بالای سر جنازه اش گریه کردم، اما باید جسد را مخفی می کردم تا راز این قتل برملا نشود. تنها جایی که به ...
افشای راز دفن برادر در باغچه خانه مادر
دور گردنم انداخت. دست هایش زور زیادی نداشت من هم خیلی عصبانی بودم و سیم را از دستش گرفتم و به دور گردن او انداختم. به خودم که آمدم متوجه شدم او دیگر حرکت نمی کند. بعد چه اتفاقی افتاد؟ ساعاتی بالای سر جنازه اش گریه کردم، اما باید جسد را مخفی می کردم تا راز این قتل برملا نشود. تنها جایی که به ذهنم رسید باغچه خانه مادرم بود، آنجا گودالی کندم و جسد برادرم را داخلش دفن کردم. ...
تناقضات؛ روایتی از سومین جلسه دادگاه حمله تروریستی شاهچراغ
اَم وکیل احمد عثمانی عضو داعش شدم. دایی قبلاً جزء فرماندهان طالبان بود ولی بعدا عضو داعش شد. در منطقه داعشی ها حضور نداشت فقط ارتباط با داعش داشت، 10، 12 روز آموزش نظامی دیدم در ولایت جوزجان، یه تاجیکستانی و یه داخلی [افغانستانی] به ما آموزش اسلحه دادند. یادم نمیاد چند نفر بودیم. در اداره منفجرات، مهمان بودم و تایید نمی کنم که گفتین دائم آنجا بودم. آموزش نظامی آنجا ندیدم، برای شاهچراغ ...
5 برادر باهم در کربلای 5 بودیم
اینطور به شما بگویم که تا الان حدود صد جای بدنم به خاطر مجروحیت های شیمیایی و دیگر جراحت ها عمل شده است. هنوز ترکش های زمان جنگ در تنم باقی مانده و، چون در جا های حساسی هستند، امکان خارج کردن شان وجود ندارد. سمت چپ بدن و ریه ام بر اثر بمباران شیمیایی سوخت. سال 62 پایم را موج انفجار گرفت و صورتم هم ترکش خورد، اما، چون در شرایط عملیاتی بودیم، به درمانگاه نرفتم و 12 روز با همان وضعیت در مناطق عملیاتی ماندم. از سال 71 تا 78 جراحات شیمیایی ام عود کرده بود و واقعاً وضعیت وخیمی داشتم. ماه ها در بیمارستان ساسان تهران بستری شدم و یک مقطعی در همین بیمارستان وزنم به 30 کیلو رسیده بود، طوری که مرحوم پدرم وقتی به ملاقاتم آمده بود، با دیدن وضعیتم بسیار متأثر شده بود. یادم است که می گفت وقتی به اتاقت رسیدم، احساس کردم یک بچه کوچک روی تخت دراز کشیده است. از بس که وزنم کم شده بود و تحلیل رفته بودم. سال 78 یا 79 بورسیه دانشگاه منچستر شدم، ولی به خاطر وضعیت شیمیایی ام نتوانستم بروم. ریه ام هم در تهران و هم در رشت عمل شده بود و اصلاً امکان جابه جایی و رفتن به خارج از کشور برای تحصیل را نداشتم ...
مرگ مشکوک دختر موزیسین در خانه یک پیرزن
قبل زمانی که از کنار مترو عبور می کردم با این دختر آشنا شدم. او موزیسین خیابانی بود. اینکه یک دختر جوان به زیبایی موسیقی می نواخت نظرم را جلب کرد. از آنجا که چندین بار این دختر را در همان محل دیده بودم کم کم با او سر صحبت را باز کردم. او به من گفت که فوق لیسانس حسابداری دارد و خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند، اما کار اصلی اش موسیقی خیابانی بود و حتی چند مرتبه به او کمک کردم تا برای ...
عاملان حمله به شاهچراغ از خانه های تیمی داعش در تهران می گویند!
(متهم ردیف اول) مربوط به سال97 در اداره امنیت افغانستان و زمانی است که به اتهام عضویت در گروه داعش دستگیر شدم. من از 17سالگی در مدرسه داعش بودم و پس از ورود به ایران، عبدالله سعید که رابط ما با گروه داعش بود با من تماس گرفت و گفت منازلی را در تهران اجاره کنم و تحویل بگیرم و از مهمانانی که از طرف او به ایران می آیند، پذیرایی کنم. او ادامه داد: عبدالله سعید افرادی راکه برای سکونت به ...