سایر منابع:
سایر خبرها
سرزده وارد خانه شدم از دیدن زن جوان کنار همسرم شوکه شدم! + داستان شوکه کننده
وجودم را فرا گرفت و به دختری تبدیل شدم که شیطنت زیادی داشتم و هر کاری را که دلم می خواست انجام می دادم. به نقل از خراسان ، پدر و مادرم که اوضاع را این گونه دیدند به شدت ترسیدند که من با این شیطنت ها شاید به دنبال یافتن دوست پسر باشم و با آبروی خانوادگی ام بازی کنم این بود که مرا در همان 15 سالگی پای سفره عقد نشاندند و با یکی از بستگان دور مادرم ازدواج کردم. باقر 13 سال از من ...
به آرامی وارد منزل شدم صدای همسرم را شنیدم که تلفنی .../به همان شماره ای که روی آن نام مهین ثبت شده بود ...
قدیمی از من اجازه نمی گرفت تا این که حدود چهار سال قبل یک گوشی هوشمند خرید و با ورود به شبکه های اجتماعی روزگار مرا سیاه کرد از آن روز به بعد با حجاب و آرایش نامناسب پشت فرمان می نشست و برای تغییر دکوراسیون منزل پول های زیادی را هزینه می کرد. دیگر به رفتارهایش مشکوک شده بودم تا این که سال گذشته روزی که به آرامی وارد منزل شدم صدای همسرم را شنیدم که تلفنی با فردی در آن سوی خط صحبت می کرد ...
خفاش شب گیلان که بود و چگونه زنان را می کشت؟
.... درنهایت عامل قتل ها شناسایی و با دستور بازپرس رشید ذره کارگر از شعبه 4 بازپرسی در فرودین سال 96 دستگیر شد. متهم به نام فرزاد – ن متولد سال 1356 بود که سال ها قبل از همسر اولش جدا شده و مدتی با زن دیگری ازدواج کرده و اعتیاد به مواد مخدر داشت. متهم سابقه سرقت خودرو و همسر دومش سابقه سرقت گوشی تلفن همراه داشتند. همچنین این که حاصل دومین ازدواجش، فرزند چهار ساله ای بود. در تحقیقات مشخص ...
زن جوان: شوهرم با دختر جوان همسایه رابطه پنهانی دارد
زن جوان از اینکه همسرش به او مدام خیانت می کند و خودش بارها او را با دختر همسایه گرفته است، آشفته شده به حدی که می خواهد به همسرش خیانت کند تا تلافی کرده باشد. در آخرین روزهای تابستان 8 سال قبل زمانی که در اوج شور و حال جوانی قرار داشتم به مشهد مسافرت کردم و به همراه خانواده ام در یک هتل ساکن شدیم آن روزها تلاقی نگاهم با نگاه جوان 23ساله ای به نام احمد مسیر زندگی ام را تغییر داد دیگر ...
ماجرای هولناک قتل ناموسی در مشهد
مخفیانه و از طریق گوشی تلفن ضبط کرده بود به من نشان داد، دیگر نتوانستم خیانت های شوهر خواهرم را تحمل کنم. این بود که ابتدا همسرم را طلاق دادم تا سرنوشت بچه هایم مشخص شود. هنوز 2 روز بیشتر از ماجرای طلاق نگذشته بود که نقشه قتل مسلحانه حمید را طراحی و اجرا کردم اما بعد پشیمان شدم و قصد داشتم قتل را به گردن پدر معتادم بیندازم که موفق نشدم! براساس گزارش روزنامه خراسان، به دنبال افشای ...
این مرد در دادگاه خانواده فهمید پدر شده است/ دسته گل با متن عاشقانه را چه کسی برای تولد زن جوان فرستاده ...
بعد از دقایقی مدیر دفتر قاضی در اتاق را باز کرد و صدا زد طرفینی که ساعت هشت و نیم جلسه داشتند به شماره پرونده 00981 اعلام حضور کنند. وارد اتاق مدیر دفتر شدیم و پس از تأیید هویت و برگه ابلاغیه با اجازه از قاضی شعبه وارد شدیم. سردی رفتار این زوج جوان به شدت احساس می شد. پس از ورود به اتاق قاضی با فاصله زیاد از هم نشستند. قاضی که متوجه این سردی و بی میلی شده بود بعد از مطالعه پرونده با ...
ماجرای تلخ دختری که برای لاغر شدن، شنوایی خود را از دست داد!
خیلی زود فریب خوردم و آن زمان حدود 350 هزار تومان به حساب بانکی او واریز کردم ،ولی از همان روز دیگر نحوه رفتار و گفتار آن زن فروشنده تغییر کرد، دیگر به سوالاتم پاسخ نمی داد و من که بعد از مصرف یک ماهه قرص های بی نام و نشانی که برایم ارسال کرده بود، دچار عوارض شدیدی شده بودم، نمی دانستم چه کنم! با هر خواهش و التماسی بود با او تماس گرفتم و به او گفتم که حتی این قرص ها در شنوایی من تاثیر عجیبی ...
قتل هم کلاسی سابق و سوزاندن جسدش/ تهدیدم کرد تصاویر برهنه مرا پخش می کند و آبرویم را می برد
عصر 9 خردادماه سال 97 مرد جوانی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن پسر 24 ساله اش به نام کیوان خبر داد. شواهد نشان می داد کیوان آخرین بار همراه دوست سابقش آرش بیرون رفته است. با افشای این ماجرا آرش بازداشت شد. وی که با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد. وی گفت: من کیوان را کشتم و جسدش را آتش زدم،سپس جنازه را داخل یک چاله در حاشیه فرودگاه امام ...
قتل همکلاسی سابق و سوزاندن جسدش | کیوان خونش حلال بود | تهدیدم کرد تصاویر برهنه مرا پخش می کند و آبرویم ...
به گزارش همشهری آنلاین، عصر 9 خردادماه سال 97 مرد جوانی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن پسر 24 ساله اش به نام کیوان خبر داد. شواهد نشان می داد کیوان آخرین بار همراه دوست سابقش آرش بیرون رفته است. با افشای این ماجرا آرش بازداشت شد. وی که با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد. وی گفت: من کیوان را کشتم و جسدش را آتش زدم، سپس جنازه را داخل یک چاله ...
زن متهم به خیانت: احساس تنهایی، دلیل خیانت به همسرم بود
... چرا احساس تنهایی داشتی، شوهرت کجا بود؟ شوهر من شغلش جوری بود که تقریباً 10 ماه از 12 ماه سال را خانه نبود و من و بچه ها تنها بودیم. هر وقت هم اعتراض می کردم به من می گفت به خاطر شما کار می کنم و پول بیشتری به من می داد ولی من پول بیشتر نمی خواستم، نیازهای روحی و تنهایی ام برطرف نمی شد. بچه هایت چه نظری دارند؟ آنها هم از نبود پدرشان ناراحت بودند. من بچه هایم را ...
دقیقاً از کدام تضاد حرف می زنی، عزیز؟!/ برای دختری که گمش کردم!
گروه جامعه؛ خبرگزاری فارس: سوار مترو شده ام و روی در واگن کسی نوشته زن، زندگی، آزادی . ماجرا به چندماه قبل بر می گردد به همان روزهای ملتهب پاییز سال گذشته. چادری ام درست مثل تمام روزهای بیست و یکی، دو سال قبل که برای اولین بار چادر را انتخاب کردم تا همین امروز، آن هم درست با وجود تردید و مخالفت خانواده. دختری پرهیاهو بودم که انقدر می دوید و از دیوار راست بالا می رفت که همه اعضای خانواده مذهبی ام ...
تدریس درس زندگی معلم اصفهانی آن سوی دیوار مدرسه
امتحان نهایی داشتند، من از استرس خوابم نمی برد، پسرم هم گفته بود مامان شب می خواهم بروم استخر و بعد با دوستانم می رم باغ یکی از دوستان. ساعت 3 صبح بود که تلفن من شروع به زنگ خوردن کرد، اول فکر کردم مزاحم هست، جواب ندادم و با خودم گفتم آخه کی این نصف شب با من کار داره؟، تا اینکه دیدم این تماس ها ادامه داره، بعد نگران شدم و جواب دادم. فقط یک جمله شنیدم خانم ابراهیمی ما از بیمارستان فارابی ...
قتل دوست صمیمی به دلیل رابطه سیاه
به گزارش شهرآرانیوز، متهم که پسری جوان است مدعی است مقتول از او در حمام عکس گرفته و اخاذی می کرده است. پنج سال قبل مردی به پلیس مراجعه کرد و گفت پسر 24 ساله اش به نام کیوان گم شده است. شواهد نشان می داد کیوان آخرین بار همراه دوست سابقش آرش بیرون رفته بود. با افشای این ماجرا آرش بازداشت شد. او که با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند نتوانست در برابر سوالات پلیس مقاومت کند و به قتل ...
دستگیری زن تبهکار سایبری با بیش از یک میلیارد تومان کلاهبرداری
پیگیری هایش می پردازد تا اینکه ردی از یک شماره حساب در خارج از مشهد پیدا می کند؛ سرنخی که خیلی زود به شناسایی عامل اصلی این پرونده ختم می شود. 2 سال آموزش برای کلاهبرداری متهم زنی جوان و ساکن تهران است. زمانی مأموران مرکز پلیس فتای استان به سراغش می روند و دستگیرش می کنند که داخل مخفیگاهش بود. مجریان قانون از طریق نقطه زنی، خط تلفن همراه این شخص را ردزنی می کنند و او را به دام ...
بازداشت 3 داماد عجول
. گفت وگو با سالار برادر سعید چند ساله هستی؟ 25 ساله. سابقه داری؟ یکبار به جرم مواد. ا زدواج کرده ای؟ بله 14 سال داشتم که ازدواج کردم و بچه هم دارم. چرا اینقدر زود ازدواج کردی؟ خانواده تصمیم گرفتند و من هم رضایت دادم. چه شد که به تهران آمدی و چرا در همان شهرستان نماندی؟ اوضاع کار خوب نبود و مجبور شدیم که با همسرم به تهران ...
قتل در یک مسافرخانه در مشهد؛ پای جنازه از زیر تخت مسافر بیرون زده بود!
مشهد که آیا مقتول را می شناسید؟ و اتاق را به چه کسانی اجاره داده بودید؟ گفت: مقتول را هیچ گاه ندیده ام و او را نمی شناسم! ولی منزل را به مسافری اجاره دادم که یک آقا و خانم دیگر همراهش بودند! آن ها از هفته قبل این جا ماندند و امروز صبح (پنج شنبه) اتاق را تخلیه کردند. من هم که اجاره را از قبل گرفته بودم، مدارک آن ها را بازگرداندم! در همین حال قاضی دکتر صفری از وی خواست با شماره تلفن مسافرانش ...
وحشت از شکنجه های همسرِ پزشک، خانم دکتر را مجبور به طلاق گرفتن کرد!
و حساب میلیاردی بودند که در حقیقت بدرفتاری و ضرب و جرح آقای دکتر بذر ناامیدی را به زندگی مشترک شان پاشیده بود. ماجرای آشنایی این زن و شوهر پزشک از 8 سال قبل کلید خورده بود. مریم تازه برای گذراندن طرح پزشک بیهوشی خود به یکی از شهرهای کوچک غرب کشور رفته بود که در آنجا با امیر جراح عمومی آشنا شد. آن زمان خانم دکتر 25 سال بیشتر سن نداشت و امیر نیز 5 سال از او بزرگتر بود، از نگاه مریم او ...
چگونه با شریک زندگی مان گفت وگو کنیم؟
می کند. چگونه بحث و گفت وگو کردن مهارت هایی است که بهره مندی از آن یک زندگی را تا مرز موفقیت و شادکامی پیش می برد و در مقابل، نداشتنش طرفین را به دعوا، کشمکش و حتی جدایی می کشد. تصور اشتباه این است که اگر با همسرم صحبت کنم ضایع می شوم. اگر به اشتباهاتم اعتراف کنم همسرم مرا تحویل نمی گیرد یا بر ضد خودم استفاده می کند. اگر به حرف هایش گوش کنم فکر می کند که با او موافقم. اگر بگویم چطور دلم ...
لاغری تضمینی به قیمت از دست دادن شنوایی/ ماجرای واقعی از بلایی که سر دختر مشهدی آمد
فروشنده تغییر کرد، دیگر به سوالاتم پاسخ نمی داد و من که بعد از مصرف یک ماهه قرص های بی نام و نشانی که برایم ارسال کرده بود، دچار عوارض شدیدی شده بودم، نمی دانستم چه کنم! با هر خواهش و التماسی بود با او تماس گرفتم و به او گفتم که حتی این قرص ها در شنوایی من تاثیر عجیبی گذاشته است ،حتی گوش دیگرم نیز شنوایی ندارد و با عوارض وحشتناکی مانند ریزش مو و بیماری های پوستی روبه رو شده ام ،ولی آن زن وقتی دید ...
گفته بودم از دخترت حرف بزنی می زنم زیر گریه
اکنونیان بنویسی یا فردائیان؟ نگفتم. نگفتم که برای فرار از چشم های هیز محرمعلی خان ها بگذار برای پنجاه سال بعد. فقط گفتم تلفن بعدی باید پر از خبرهای خوب باشد. پر از شفا و علاج و تیمار. مثلا عکس نوه ات را بفرستی و بگویی ببین چقدر چشم هایش می خندد. مثلا بگویی داستان رشت تمام شد. می خواهم برگردم به همان خیابان های شلوغ تهران و دست دخترم را بگیرم و پیاده برویم تا امامزاده داوود و ابن بابویه و جالیزهای خیار ...
قهر مرگبار عروس از تازه داماد
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (شنبه شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1402) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. طلاق خانم دکتر از وحشت شکنجه های آقای پزشک در شعبه 265 دادگاه خانواده خانم دکتری به تنهایی مقابل قاضی انصاری نشسته بود که همزمان مرد شیک پوشی نیز وارد شد، به نظر می رسید همسر پزشک زن باشد. بیشتر بخوانید راز سیاه عروس با داماد و مادرشوهرش در بی ...
مجازات سریع و علنی عاملان شهادت جوان سبزواری نتایج مثبتی خواهد داشت
را مورد ظلم قرار داده و اذیت می کنی آن مرد در مقابل امربه معروف و نهی از منکر امام گستاخی کرد و به حضرت گفت به شما ربطی ندارد این زندگی شخصی من است، در این هنگام حضرت علی (ع) شمشیر خود را بیرون کشید و ضربه ای به این مرد زد و مرد بر زمین افتاد و همان لحظه گفت قول می دهم دیگر همسرم را مورد آزار قرار ندهم. استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این تأثیر اجرای سریع حدود است، در کنار تسریع برخورد با ...
خیلی پشیمان و قدر اعتماد همسرم را ندانستم/ به شوهرم خیانت کردم ولی دیگه فایده ای نداره!
پوشیدن لباس های نامناسب وضعیت ظاهری خودم را تغییر داده بودم من پا را فراتر گذاشته بودم و از یک حجاب معمولی به یک بی حجاب و بد لباس تبدیل شده بودم. یک روز همسرم خیلی راحت اجازه داد برای آن که از تنهایی بیرون بیایم در یک شرکت تولیدی کار کنم همه کارگران آن شرکت زن بودند و در شبکه های اجتماعی تلفن همراه عضویت داشتند من هم با خرید گوشی گران قیمت تحت تاثیر همکارانم قرار گرفتم و عضو یکی از گروه ...
خاطره معلم شاهرودی / بهترین خبر دوران خدمت
شاهدۀ اسمی آشنا، من را به سال های قبل برد. اسمی که آرزوی دیرینۀ مرا برآورده کرده و سرنوشتم را عوض کرده بود. شک داشتم خودش باشد یا نه ( مدیر مدرسۀ شبانه) پیامی در شاد برایش فرستادم: سلام، روزتان به خیر، شما در سال 1371 مدیر مدرسه شبانه روستای ..... بودید؟ بعد از مشا هده پیام جوابم را داد و تأیید کرد. برایش نوشتم من آن سال، شاگرد مدرسۀ شما بودم و از این که تمام این سال ها دعاگویش بودم، گفتم. جمله ای برایم نوشت که بیشتر مرا به وجد آورد. این بهترین خبری بود که در تمام سال های خدمتم ...
کلاهبرداری عجیب/ تبانی فروشنده با بنگاه دار
من که باور نمی کردم در چنین مخمصه ای افتاده باشم، بلافاصله با همسرم تماس گرفتم و از او خواستم به نشانی مذکور بیاید. وقتی همسرم به آن جا رسید او نیز بی درنگ تایید کرد که آن خانم، همان فروشنده ملک است چرا که همسرم نیز هنگام معامله منزل همراه من بود! و... خلاصه با اصرارهای من، آن زن خشمگین شد و گفت: اگر بیشتر از این مزاحم من شوید، از شما شکایت می کنم. فردی را که شما به دنبال او هستید، خواهر من ...
پلیس فتا: گول تبلیغات سلبریتی ها را نخورید
و به جایش مبلغ جایزه تان واریز می شود؛ اما انگار که سطل آب سرد روی سرم ریخته باشند تازه آن موقع هوشیار شده و با مرور پیامک ها دیدم که بله؛ موجودی هر سه کارت بانکی ام خالی شده است. دوباره می پرسم چرا هر سه کارت را رو کردید؟ می گوید: خانم، همه اطلاعات مرا داشت از کدملی تا اطلاعات کارت های بانکی، خودش اسم بانک ها را می گفت و من کارت می کشیدم! زن جوان مکثی می کند و بعد ادامه داده ...
چگونه یک زن صیغه ای شدم؟
دعوا می کشید. بالاخره چند سال بعد از او جدا شدم و نزد خانواده ام بازگشتم، اما از این که سربار خانواده ام بودم، احساس شرمندگی می کردم . به همین دلیل تصمیم گرفتم شغلی در بیرون از منزل پیدا کنم خلاصه با همکاری شوهر یکی از دوستانم در یک کارخانه تولیدی مشغول کار شدم و این گونه زندگی ام آرام آرام رنگ آرامش به خود گرفت. مدتی بود که بدون هیچ دغدغه ای در کنار خانواده ام روزگار می ...
چرب زبانی های دوست شوهرم وسوسه ام کرد|عاقبت فریب خوردم و ..!
زن جوان در مورد قصه زندگیش گفت: به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ازدواج کرده بود روزی که تولد دو سالگی دخترم را جشن گرفتیم او نیز به همراه همسر و فرزند خردسالش به جشن تولد آمد و این گونه ...
شوهر بی غیرتم از من میخواست با دوستانش باشم/ دوستش مدام به من تجاوز می کرد!
متنفر می شدم، چرا که در برابر سالومه احساس سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از ...