از خیانت به شوهرم پشیمانم/ چند شب تا صبح با دوست پسرم بودم!
سایر منابع:
سایر خبرها
زن 29 ساله متاهل: پسر عمویم وسوسه ام کرد
مدام دچار توهم می شد. در حالی که صاحب 2 فرزند پسر و دختر شده بودم اما هیچ چاره ای جز سکوت نداشتم و مجبور بودم کتک ها و رفتارهای خشن همسرم را تحمل کنم، تا این که 8 سال قبل حادثه هولناکی رخ داد که زندگی مرا نیز در مسیر دیگری قرار داد. آن شب طالب بعد از مصرف شیشه، دچار توهم شده و مادرش را خفه کرده بود. او در همان روز دستگیر و راهی زندان شد. من هم از این فرصت استفاده کردم و طلاقم ...
داستان شوکه کننده کسی که مرگ را تجربه کرد | زمان برایم صفر شده بود
...> همسر محمد شفیعی می گوید: نذر کرده بودم که همسرم شفا پیدا کند که خبر فوت او در روز تولد امام علی (علیه السلام )به ما اطلاع داده شد؛ در نهایت بار دیگر اطلاع دادند که محمد زنده است ...!در یکی از روزها به همراه تمام اهل خانواده به دیدار محمد رفتیم ... در همان روز بود که پدرش دستمالی را ازجیب خود در آورد که بلافاصله محمد با مشاهده آن دستمال شروع به گریه کرد! از او پرسیدم : چرا گریه می کنی ؟ و در آن زمان بود که محمد جریان مرگ خود و دیدار با مرد سفید پوش را توضیح داد! ...
این شیطان به اتاق خواب 12 زن تبریزی رفت ! / اعدام برای آزارگر سیاه زنان خانه دار در غیاب همسرانشان !
به گزارش رکنا، آخرین روزهای فروردین سال 1383 بود که ساعت 8 صبح مرد جوان در تبریز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و همسر جوانش در خانه تنها بود. همه چیز عادی به نظر می رسید و زن جوان همراه فرزندش در اتاق خواب در چرت صبحگاهی بود که ناگهان سایه مردی روی او سنگینی کرد. زن جوان تا چشمانش را باز کرد با مرد نقابدار روبرو شد که شلوار مشکی پارچه ای، کفش زرد و کاپشن نیم تنه سیاه رنگ پوشیده ...
سر و کله ژاله صامتی پیدا شد | تغییر باورنکردنی چهره ژاله صامتی همه رو انگشت به دهان کرد
باورم نمیشد که صاحب یک دختر کوچولو شده ام. ژاله صامتی: یاس ساعت نه و نیم شب به دنیا آمد و خوب به یاد دارم همه خانم های آن بخش چون همان روز زایمان کرده بودند خواب که چه عرض کنم بیهوش بودند. (می خندد) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش ...
دو عروس همزمان به یک داماد کاشمری بله گفتند | ماجرای ازدواج فاطمه و الهام در 15 سالگی
؛ بعد از پنج ماه که من با محمد عقد کرده بودم، محمد از دختر دیگری به اسم الهام خوشش آمد. آن موقع الهام دختری 16 ساله بود و او هم عاشق محمد شده بود . و همین موضوع باعث شد که آقا داماد جوان هنوز به خانه بخت نرفته، فکر تجدید فراش بیفتد و در کنار همسر اولش زن دیگری را هم اختیار کند. طبیعی بود که خانواده و اطرافیان با این کار محمد از کوره در بروند و او را سرزنش کنند اما این حرف ها برای محمد که یک گوش اش ...
داماد دروغگو زن و فرزندش را به قتل رساند
را می شنیدم و چون می دانستم اختلاف خانوادگی است دخالتی نمی کردم. چند روز است صدایی از خانه همسایه به گوش نمی رسد و حتی من و همسرم صدای گریه نوزاد آنها را هم نشنیده ایم. می ترسیم بلایی سرشان آمده باشد. ماموران در پی دریافت این تماس به ساختمان قدیمی رفتند و پس از گشودن در آپارتمان این زوج با جسد زن جوان و نوزادش روبه رو شدند و فهمیدند چند روز از مرگ شان گذشته است. شواهد نشان می داد این ...
دوست صمیمی شوهرم به من نظر داشت/ اینقدر تو گوشم خوند تا طلاق گرفتم و با او ازدواج کردم!
خودم نمی دیدم چرا که نه شغل درست و حسابی داشت و نه تیپ و قیافه ای که مرا به این ازدواج متقاعد کند با این حال همت دست بردار نبود و هر روز کاخی از خوشبختی های خیالی برایم بنا می کرد تا این که برای مشاوره نزد فردی رفتم که خود را کارشناس خانواده معرفی می کرد و مدعی بود در امور ازدواج و طلاق فردی کارآزموده و خبره است اما راهنمایی های غلط او زندگی و آینده ام را به نابودی کشاند. او گفت: برای ...
دوست صمیمی شوهرم به من نظر داشت | اینقدر تو گوشم خوند تا طلاق گرفتم و با او ازدواج کردم!
زن جوان می گوید از همسرم طلاق گرفتم تا بتوانم با بهترین دوستش ازدواج موقت کنم. زن 38ساله ای می گوید: به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ازدواج کرده بود روزی که تولد دو سالگی ...
حسن: ببین خدا بعد از ازدواج چه برکتی داد!
می زد، برایم دل نشین بود. با حرف ها غریبگی نمی کردم. شاید خودم هم اگر جای او بودم، همین جور صحبت می کردم. زندگی ای که حسن می خواست بسازد، اگرچه سختی های خودش را داشت اما من انگار روی یک موج سوار شده بودم که هدایتش دست حسن بود و من اختیاری نداشتم. با حرف هایش من هم جرئت پیدا می کردم، تاییدش می کردم و داشتم دنبالش کشیده می شدم. عقد و عروسی را باهم گرفتیم؛ جمعه، اولین روز از اولین ماه ...
دست های این مرد ایرانی می بینند
تا فاصله چهار، پنج متری خودم را ببینم. بعد از اینکه بینایی ام را از دست دادم، مدت ها به خاطر این اتفاق گوشه گیر شده بودم و کسی را به دنیای تاریک خودم راه نمی دادم. حتی عصا هم به دست نمی گرفتم. خجالت می کشیدم. اما یک روز پدربزرگم مرا گوشه ای کشید و کلی نصیحتم کرد. گفت اینکه عصا به دست نمی گیری و خجالت می کشی درست! اما زمانی بیشتر اذیت می شوی که راه را تشخیص ندهی و توی چاله و گودال بیفتی ...
فرزندان پیرمرد همسرکش پدرشان را بخشیدند
آمد او متهم به قتل عمد همسرش شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند؛ اما پسر کوچک مقتول قصاص خواست. او گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم و بالای سر جسد مادرم رسیدم. من هر روز به آنجا می رفتم و به پدر و مادرم سر می زدم. هنوز خاطره آن روز از ذهنم پاک نشده و ...
طلاق زوج جوان به دلیل اختلاف در ساعت خواب!
عجیب راهی دادگاه خانواده تهران شدند. مرد جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: پنج ماه است که با نصیبه ازدواج کرده ام. ولی از وقتی زندگی ما زیر یک سقف آغاز شد تا الان همسرم را به ندرت دیده ام. من شغلم آزاد است و تا دیروقت سرکار هستم. یعنی تا به خانه برسم ساعت 10 شب می شود. از طرفی همسرم شب ها زود می خوابد. یعنی وقتی من برسم او ...
قسر در رفتن پیرمرد همسرکش از قصاص
پدر 85ساله او را بازداشت کردند اما این مرد مدعی شد از نحوه قتل همسرش اطلاعی ندارد. با این حال با توجه به مدارکی که به دست آمد او متهم به قتل عمد همسرش شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند؛ اما پسر کوچک مقتول قصاص خواست. او گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم ...
ماجرای کارتن خواب شدن فوتبالیست ملی پوش در محله استاد معین | مواد مخدر؛ ورزشکار، دکتر و مهندس نمی شناسد
، فراموش شدم و مدام با خود کلنجار می رفتم. با کوچک ترین اتفاق و حادثه، رفتاری افراط و تفریحی داشتم. بیشتر از چیزی که حقم بود، می خواستم. در دوره جوانی مصرف مواد را شروع کرده بودم و به آن عادت داشتم. وقتی که دچار آسیب دیدگی در فوتبال شدم، در مصرف آن زیاده روی می کردم این ماجرا تا زمان ازدواج ادامه داشت تا اینکه همسرم پس از مدتی در دادگاه درخواست طلاق داد و از من جدا شد. من تا ...
ارتباط با زن شوهردار بیچاره ام کرد/ در غیاب همسرش به خانه اش می رفتم!+جزئیات
جوان موج می زند. وقتی با او روبه رو شدم که خماری به سراغش آمده بود و مدام تقاضای زهرماری داشت. پسر جوان پس از کمی کش وقوس رازهای مگوی زندگی اش را چنین برایم تشریح کرد: از 4سال و 4ماه قبل خانواده ام مرا طرد کردند. همیشه خجالتی بودم تا اینکه اتفاقی با زنی شوهردار آشنا شدم و همان شد که در خانه اش معتاد شدم وقتی خانواده ام فهمیدند معتاد شده ام خیلی سعی کردند مرا از این منجلاب بیرون ...
شوهرم هر شب مرا به دوستانش اجاره می داد!
ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و انوش سرد و بی روح شد. با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزند م نمی گذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و ...
شوهرم هر شب مرا به دوستانش اجاره می داد!
... خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و انوش سرد و بی روح شد. با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزند م نمی گذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و روحی من نداشت، به گونه ای که هر روز بیشتر از هم فاصله می گرفتیم. این اوضاع آشفته ...
مردی که دست روی نقطه ضعف همسرش گذاشت و ...
... تنها کاری که به ذهنش می رسید این بود که به خواهرش زنگ بزند و از او کمک بخواهد. خواهرش تنها کسی بود که او در تهران داشت. زن جوان و خواهرش تا عصر آن روز کنار هم در خانه او واقع در جنوب تهران ماندند. در تمام این ساعت ها خواهرش او را دلداری می داد و می گفت نگران نباش، اما وقتی نزدیک غروب شد حتی خواهرش هم نمی توانست به خونسردی چند ساعت قبل باشد؛ دلهره مثل خوره به جان هردوی آن ...
با یک پسرجوان رابطه پیدا کردم، تهدید میکنه اگر ادامه ندهم همه چی رو به شوهرم میگه و...
.... آن روز همسرم دستگیر و به دلیل شرب خمر به تحمل شلاق محکوم شد. او دیگر به هیچ مهمانی نمی رفت و همین موضوع ظن مرا برانگیخته بود. به همین دلیل او را تعقیب کردم و فهمیدم از مدتی قبل زنی میان سال را به عقد موقت خودش درآورده و در دام مواد مخدر گرفتار شده است. با آن که خودم در همین پارتی های شبانه با جهان آشنا شده بودم ولی نمی توانستم خیانت همسرم را تحمل کنم فقط می خواستم عشق او را برای ...
اعتراف مردان خیانتکار و دلیل آن ها برای خیانت|مردان به این 8 دلیل خیانت می کنند
برای من فقط یک دوست ساده نیست. من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ... . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم ...
از دست شوهرم به ستوه آمده ام/ از من می خواهد دوستان دوران دبیرستانم را به خانه دعوت کنم و..
برای اولین بار دزدی کرده ای، عیبی ندارد و تو را می بخشیم! با این تحقیرها و سرزنش ها آن قدر سرشکسته می شدم که فقط اشک هایم با من همراهی می کردند. اکنون نیز مدتی است همسرم مرا به باد کتک می گیرد و از من می خواهد تا تعدادی از دختران دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم. اما من نمی توانم وجدانم را زیر پا بگذارم و دختری را به روز سیاه بنشانم به همین خاطر همسرم فقط با این بهانه ...
رابطه پنهانی با پسر همسایه دردسرساز شد/ زن جوان و احسان در دادگاه
ای هستم که گران قیمت است. مرد همسایه که به تازگی به محله ما اسباب کشی کرده و دوچرخه ام را دزدیده است .به همین خاطر از او شاکی هستم. با این شکایت پیمان بازداشت شد اما ادعای عجیب را مطرح کرد. وی گفت: من و همسرم دو سال است با هم ازدواج کرده ایم. دو ماه قبل من به اصرار همسرم خانه ام را فروختم و خانه ای در نزدیکی خانه مادر زنم خریدم اما بعد از اسباب کشی به خانه جدید رفتارهای همسرم ...
یک اشتباه محاسباتی ؛ زنی الکی شوهرش را تهدید به طلاق کرد مَرد واقعا طلاق داد
من چیزی ننوشته بود و الان دیگر نمی خواهم به این گرفتاری ها تن بدهم . خسرو این را می گوید و آهی می کشد؛ گویا تمام گذشته اش از جلوی چشمش عبور می کند. در حالی که هنوز به زمین خیره است می گوید: وقتی 25ساله بودم با زن اولم ازدواج کردم؛ درحالی که هیچ نقطه تفاهمی با هم نداشتیم و من این را بعد از ازدواج فهمیدم. در تمام این سال ها زندگی تلخی داشتیم و هر روز کار ما جر و بحث و دعوا بود. وقتی ...
روایت تلخ خیانت با شاگرد مغازه همسر!
کارهای خانه ام را انجام می داد دیگر نزد او حجابم را هم رعایت نمی کردم و چندی بعد نیز با او به اتاق خواب مشترکم با مهدی رفتم و... مروارید گفت: به دور از چشم همسرم با یکدیگر مسافرت می رفتیم. فرشید از من خواست از مهدی طلاق بگیرم و با او ازدواج کنم. اما من به خاطر دخترم و این که مهدی مرا عاشقانه دوست داشت نمی توانستم این کار را بکنم و به پیشنهاد او پاسخ منفی دادم. فرشید ...
مهاجرت بهاره رهنما به دبی! / غوغای جدید خانم بازیگر + عکس
اردیبهشت و درباره آن گفته است: در فضای زنانه بزرگ شدم و همیشه جایی که قرار می گرفتم به مسائل زنان توجه می کردم. خشونت زنان علیه زنان را خود زن ایجاد می کند. خیانت نوعی اسیدپاشی روانی است. این فیلم با جنسی از حوزه زنان، نخستین فیلم زنانه ای است که مردان در آن آدم های بدی نیستند اما در آن حرف های زنانه با صدای بلندتری بیان می شود. گفته می شود که رابطه بهاره رهنما و همسر سابقش به دلیل خیانت تمام شد که البته این شایعه از سوی این زوج سابق تایید نشده است. ...
بازداشت تازه داماد سارق قبل از عروسی
هر روز بر تعداد شاکیان افزوده می شد و سارقان با همان شیوه اموال شهروندان را سرقت می کردند، مرد جوانی به اداره پلیس رفت و شوهر خواهرش را به عنوان سارق به پلیس معرفی کرد. وی گفت: لحظاتی قبل چند مرد جوان داخل خیابان با هم دعوا می کردند که برای میانجیگری وارد درگیری آن ها شدم. قصد داشتم درگیری آن ها را ختم به خیر کنم، اما خبر نداشتم خودم قربانی آن ها می شوم. آن ها مرا کتک زدند و تلفن همراه و ...