سایر خبرها
توصیه لاموریس به خسرو سینایی
موثر باشد. سینایی توانایی فیلم ساز و احساس مسئولیتی که به موضوع مورد نظر خود دارد، دلایلی برای جذابیت مستند دانسته و افزود: بیشتر مستندهایی که این روزها ساخته می شوند، به سمت مستند-گزارش رفته اند که با وجود اینکه نوعی از مستند محسوب می شود، اما ساده ترین حالت آن است. در این میان مستندی مانند باد صبا که با لحنی شاعرانه روایت می شود، منحصر به فرد است. سی وچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر از اول تا ششم اردیبهشت ماه 95 به دبیری رضا میرکریمی در پردیس سینمایی چارسو برگزار می شود. ...
تشکر ظریف از هاشمی، در حاشیه دیدارهای نوروزی
به ویژه مجلس شورای اسلامی قدردانی کرد. دکتر جبارزاده، به نمایندگی از استانداران حاضر در جلسه نیز با تبریک سال نو و قدردانی از حضور گسترده مردم در انتخابات و آرامش حاکم بر جامعه که منجر به شادابی مردم در آغاز سال جدید گردید، افق سال های آینده را بسیار مثبت ارزیابی کرد. حجت الاسلام انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهور نیز نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در حمایت از دولت، تیم مذاکره ...
بانک ها از انجام برخی نقش های سنتی خود هم عاجز شده اند
رفتار متفاوتی مورد برخورد قرار داد. موسسات مالی و اعتباری بدون مجوز و نظارت سودهای آن چنانی می پردازند و بعضا هم ورشکست می شوند و این مسئله به نوعی روی بانک ها هم فشار می آورد. حضور این نوع از موسسات چقدر برای بانک ها تهدید محسوب می شود؟ مسلما وجود این نوع موسسات یک تهدید عمده است. این موسسات نرخ ذخیره قانونی را به بانک مرکزی نمی پردازند و به همین دلیل هزینه پول برای آنها ...
ارکستر سمفونیک تهران با رهبری لوریس چکناواریان روی صحنه می رود
، باله ها و اپراهای لوریس چکناواریان را به اجرا درخواهد آورد. این برنامه از چهاردهم تا بیستم اردیبهشت ماه برگزار می شود و وزارت کار نیز همراه با معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این کنسرت ها را با هدفِ کمک به خیریه ها برگزار می کند. چکناواریان در جشنواره ی موسیقی فجر همراه با ارکستر موسیقی ملی روی صحنه رفت، همچنین تعدادی از قطعاتِ او چندی قبل در شب آهنگسازانِ ایرانی به رهبری سهراب ...
سال پرواز باران کوثری
خوبی بود و برای خود من هم سال پربار و پرکاری بود. خوشحالم که دو فیلم خیلی خوب در اکران داشتم. جامه دران و کوچه بی نام که به نسبت بضاعت شان خیلی هم خوب فروختند و نظر مثبت منتقدان را هم جلب کردند. اعتقادی به پرکاری بیش از حد ندارم و فکر می کنم چند نقش خوب و پرمایه برای یک سال کاری هر بازیگری کافی است. ضمن این که در جشنواره هم چند فیلم قابل توجه داشتم و تصورم این است که امسال را بد پیش نرفتم. ...
چگونه قانون مدنی ایران بر اساس فقه امامیه تدوین شد؟
شهرفارغ التحصیل حقوق شد. در سال 1282 شمسی به وزارت خارجه و در سال 1286 به عدلیه رفت و مدت بیست سال مشاغل حساس داشت. در سال 1302 مستشار دیوان تمیز و سپس رییس دایره تنقیح قوانین شد و در همین مسئولیت با هیأت تدوین قانون مدنی همکاری کرد و ترجمه قانون مدنی فرانسه برای اعضاء کمیسیون توسط او صورت می گرفت و در تدوین قانون جزای عمومی و قانون تجارت نیز نقش مهمی داشت. او در سال 1314 مجدداً به ...
سوءاستفاده نفرت انگیز و غیراخلاقی از - شنل قرمزی - - اوباما تنها گریه کرد +تصاویر
او مهم است امنیت است. هامیلتون می گوید: هانسل و گرتل می دانند که نباید به خانه جادوگر که از شیرینی ساخته شده دست بزنند و خودشان را از هر وضعیت خطرناکی که در قصه اتفاق می افتد و بسیار خشونت بار است کنار می کشند. "هانسل و گرتل" هم یک قصه قدیمی با منشأ آلمانی است که روایتگر ماجرای گم شدن یک برادر و خواهر به نام هانسل و گرتل است که در جنگل به خانه ای ساخته شده از کیک و آب نبات می ...
عکاسان، جلوه های ابنیه و اماکن زیارتی را در ایام نوروز قاب می کنند
. ششمین جشنواره سراسری عکس رضوی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با همکاری شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان شرقی، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، بنیاد فرهنگی هنری امام رضا(ع)، کانون فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان شرقی، انجمن هنر عکاسی استان و انجمن سینمای جوان- دفتر تبریز برگزار می شود. ...
برجام و حکایت چاه و عسل
فراهم می کند. ایران جزء کشورها و مناطق پرخطر و در فهرست سیاه گروه اقدام مالی قرار دارد. ریسک کشوری ایران بالاست. بخش هایی از اقتصاد ایران، به دلایل غیر مرتبط با برنامه هسته ای کشور مشمول تحریم های اولیه و ثانویه هستند. فروش هواپیما به ایران هر چند میسر شده است اما نیازمند کسب مجوز موردی از آمریکاست. اشخاص حقیقی آمریکایی در هر جای دنیا که باشند حق ندارند خدمتی را به ایران ارائه کنند و ...
اول اندیشه ورزی، سپس تبلیغ و فعالیت فرهنگی
آن ها چون و چرا دارد. 2. نه تنها مراکز فرهنگی که حتی نهادها و مؤسساتی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه های علمیه، سازمان ملی جوانان و... هم مصداق سخن این نوشتار هستند. 3. اولاً وجود بالقوه اندیشه ها در تفکر ایرانی اسلامی را به معنای بالفعل بودن آن ها در نظر نگیرید. ثانیاً اندیشه ها آن گاه که در بوته آزمایشِ عمل گذاشته می شوند، خود را نشان می دهند ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
حیاط خانه رضا (احمدوند) یک استودیو خانگی و خیلی خیلی کوچک درست کنیم. سقفش را با چوب و برزنت ساختیم که باران روی سرمان نریزد و یکی هم مسوول این بود که برود آب هایی که روی سقف جمع شده بود را خالی کند و خلاصه داستان هایی داشت برای خودش که یادم بیاید می گویم. باز هم رفتیم دنبال مجوز و باز هم به در بسته خوردیم. پیش احمدوند که می رفتم گاهی اوقات محسن یگانه هم می آمد آنجا کار ضبط می کرد. اما در واقع ...
ماموریت وزیر بهداشت درباره افراد در حصر
اگر از مردم بپرسید بعد از برجام و توافق هسته ای، کار بزرگی که دولت تدبیر و امید کرده چیست، عمدتا به طرح تحول سلامت و اتفاقاتی که در بیمارستان ها افتاده است، اشاره می کنند. حالا با هر کم و کیفی. خیلی ها معتقدند وزارت بهداشت در دولت یازدهم، یکی از مهمترین وزارت خانه هاست؛ توانسته بودجه ای برای سلامت مردم بگیرد، طرحی برای بهبود کیفیت درمان داشته باشد و البته بسیار هم سر زبان بیافتد. دکتر ...
وزیربهداشت:شرکای مابه تعهدشان عمل نکردند
اداری کشور و رعایت حقوق شهروندان و مردم تصمیم خیلی خوبی بود. از نظر صنف هم اگر بخواهیم نگاه کنیم یا اگر به نص قانون برگردیم باز تصمیم خوبی است چون از سال 1318 طرح اجباری وجود داشته است. یعنی کسانی که پزشک می شدند آنها را به مناطق محروم می فرستادند و خدمت می کردند. در این چند سال از نظر من به دلیل بی توجهی دولت قبل که دارا تر از دولت یازدهم بود طرح ماندگاری پزشکان در مناطق محروم اجرا نشد ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
برای دوبله جنگ ستارگان به لوکاس زنگ زدم/ خاطراتی از ممیزی ها
بودند و برای گفتن یک نقش ساعت ها صبر می کردند اما کدام یک از صداهای جدید در کنار آن صداها قرار گرفته است؟ من در ابتدای ورود به دوبله حدود 3 سال حتی اجازه نداشتم در گوشه اتاق ضبط بنشینم تا بتوانم نقشی را بگویم و حالا عده ای همان ابتدا که به کار وارد می شوند، می خواهند نقش اول یک فیلم یا سریال را بگویند. من سال های سال است به هر جوانی که می خواهد وارد این حرفه شود، می گویم هر کاری که انتخاب کند از ...
تأسیس صندوق پس انداز مسکن یکم
از تدوین آیین نامه قانون پیش فروش ساختمان و حساب امانیو اصلاح نظام مالیاتی و یارانه های بخش مسکن تا افزایش سقف تسهیلات مسکن و تأسیس صندوق پس انداز مسکن یکم از اقدامات 9 ماهه ابتدایی سال 94 معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی بوده است. در گزارش عملکرد 9 ماهه ابتدایی سال 94 بخشی از اقدامات این معاونت ستادی وزارت خانه را منتشر کرده که اهم این اقدامات عمدتا در بخش نظام تأمین مالی مسکن شامل ...
افراد در حصر اصرار داشتند که من جراحشان باشم
هاشمی گفت: به آقای رییس جمهور هم گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را در خدمتشان هستم. به گزارش میدان72, گفتگوی خبرآنلاین با سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت یازدهم را می خوانید؛ آقای دکتر، سال گذشته همین اواخر سال که رسیدیم خدمت شما، تازه آقای کروبی را عمل کرده بودید و پس از گفتگو هم می خواستید به دیدن آقای مطهری بروید. تازه حوادث شیراز اتفاق افتاده بود. شب گذشته هم خبر رسید که پس از انتشار نامه دختران آقای موسوی و خانم رهنورد، شما هر دو نفر را معاینه کرده اید. حواشی درباره شما زیاد است. برخی می گویند دکتر هاشمی علاوه بر اینکه وزیر بهداشت است، به کارهای دیگری غیر از حوزه سلامت هم می پردازد. مثلا درباره افزایش جریمه های رانندگی. جرایم رانندگی به حوزه سلامت مربوط می شود، مردم در تصادفات کشته و مجروح می شوند. یکی از کارهایی که مربوط به حوزه سلامت نیست و من ورود پیدا کردم را بگویید. مثلا ماجرای منا یا ماجرای گرد و خاک خوزستان. اینها که دقیقا مرتبط است؛ مردم در منا کشته شدند. در آن ماجرا عربستان به هیچ یک از وزرایی که مستقیماً کارشان به موضوع ارتباط داشت، ویزا نداد، به من اما ویزا داده شد. چه تصوری آنها داشتند را من نمی دانم. ما که بین آنها نبودیم. اما وقتی ویزا دادند، دولت اختیارات را به من تنفیذ کرد. چه باید می کردم؟ نمی رفتم؟ اگر نرفته بودیم، 485 جنازه ای که آمد، الان در همان کشور دفن شده بودند. موضوع رانندگی و جرایم آن هم کاملا به وزیر بهداشت مربوط است؛ سالی 17 هزار نفر در تصادفات رانندگی کشته می دهیم. سالی 300 هزار نفر هم مجروح و معلول از تصادفات روی دست وزارت بهداشت می ماند. ریزگردها اتفاق می افتد، مردم آسم می گیرند و دچار بیماری می شوند، این افراد به بیمارستان های ما مراجعه می کنند. به نظر شما نباید ورود پیدا کنیم؟ موضوع آب هست، موضوع سم هست، روغن هست، صنعت هست، خودرو هست. همه اینها به حوزه سلامت ارتباط دارد. آنها که غیر از این فکر می کنند، در اشتباهند. در مورد افراد در حصر چطور؟ در مورد آقایانی که شما در ابتدای صحبت هم نام شان را بردید، من موظفم بیماری شان را پیگیری کنم تا اقداماتی که لازم است، انجام شود. خود و خانواده های ایشان اصرار داشته اند که من جراح آنها باشم. نباید قبول می کردم؟ چرا که برایم حرف در می آورند؟ این خودخواهی نیست؟ به عنوان وزیر بهداشت موظفید یا ماموریتی دارید؟ من به عنوان وزیر بهداشتی که تحت امر رییس جمهور است، موظفم برای ایشان گزارش تهیه کنم و این کار را به طور مرتب انجام می دهم. یعنی آقای رییس جمهور به شما دستور داده اند که مراقب سلامت این افراد باشید؟ هم آقای رییس جمهور از من خواسته اند هم رییس قوه قضاییه به من اعتماد کرده اند تا اطمینان حاصل شود کارهای پزشکی این افراد، دقیق و منظم انجام می گیرد. در وزارت بهداشت فعالیت های خوبی انجام گرفته که قبلا نه تنها انجام نشده که سابقه هم نداشته است. اما درباره شخص شما دو ذهنیت وجود دارد؛ یکی خوشبینانه است که خدمت می کند، فعال است و کار انجام می دهد و برای کسی که برای مردم کار انجام می دهد، نباید حاشیه ایجاد کنیم. اما یک ذهنیت بدبینانه هم وجود دارد که آقای هاشمی کارهایی می کند که عوام پسندانه باشد و بعضا افراطی ها می گویند شما کارهای پوپولیستی انجام می دهید. این برداشت دوم را چگونه می بینید؟ چه پاسخی برای شائبه های بدبینانه وجود دارد؟ قطعا من نمی توانم به آنهایی که بد فکر می کنند، کمک کنم؛ خودشان باید به خودشان کمک کنند تا مثبت نگاه کنند. من همیشه طوری عمل کرده ام که اعتقاد داشته ام. سعی کرده ام خودم باشم، نه آن مدلی که دیگران می پسندند. برای پذیرش این پست (وزارت) هم تحت فشار بودم. با علاقه شخصی نیامدم. در عین حال محبوبیتم در جامعه پزشکی که ارائه کننده خدمت هستند و امروز به دلیل رفتار نادرست دیگران بعضی از آنها از من دلگیرند، خیلی بیشتر از اکنون بود. اگر علاقه ای به سیاست و پست و مقام و مسوولیت داشتم، حتما در 30 سال گذشته رد پایی از من در یکی از گروه ها و جریان های سیاسی ایران یافت می شد. خیلی از دوستان من که در جهاد همکار بودیم، در طول این 30 سال پست های خیلی مهمی داشتند. من اما به کار حرفه ای خودم پرداختم. پس لینک های زیادی داشتید؛ از دوستان و همکاران قدیمی. همین الان و در این دولت هم آقای جهانگیری، آقای زنگنه، آقای آخوندی، آقای حجتی، آقای رحمانی فضلی همه از دوستان قدیمی من هستند و ما اکثراً اول انقلاب کار را با هم شروع کردیم. من رفتم دنبال ادامه تحصیلم. دانشجوی پزشکی بودم و قبل از انقلاب وارد دانشگاه شده بودم. هیچگاه فراموش نمی کنم آن موقع که من رفتم دنبال ادامه تحصیل، آقای عبدالله نوری که نماینده امام در جهاد بودند، آقای زنگنه (وزیر فعلی نفت)، آقای فروزش (وزیر پیشین جهادسازندگی)، آقای فیروزآبادی (رییس ستاد کل نیروهای مسلح) همه این کار را محکوم کردند. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ادامه دادم و همیشه سعی کردم کاری که داشتم را خوب انجام دهم. امام می فرمود هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من سعی کردم درسم را خوب یادبگیرم. در آزمون بورد تخصصی نفر اول شدم و بعد هم دوره هایی را در اروپا و امریکا گذراندم. از سال 62 هم کلا ترجیح دادم وارد حوزه سیاست نشوم. آن سال ها آرمان ها و آرزوهایی داشتیم که احساس کردم مسائل به نحو دیگری دنبال می شود. بنابراین به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است و با افتخار آرزو می کنم که یک ایرانی شرافتمند باقی بمانم و یک پزشک درستکار برای مردم ایران باشم. آن را هم با هیچ چیزی عوض نمی کنم. دوره بعد اگر آقای روحانی رییس جمهور شوند و به شما وزارت بهداشت را پیشنهاد بدهند، قبول نمی کنید؟ به ایشان گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را به قصد کمک در خدمتشان هستم. چرا؟ سخت بوده؟ اذیت شدید؟ نه، فکر می کنم چهارسال وقت داشته ام، کارهایی را که باید انجام می دادم، انجام دهم. من مردم را دوست دارم. مربوط به الان نیست. آن موقعی که دانشجو بودم، از خورد و خوراک خودم می زدم با تعدادی از دوستان می رفتیم در روستاها کار می کردیم. جهاد هم نبود. بعد جهادسازندگی راه افتاد. جنگ که شروع شد، از روز چهارم جنگ بیش از 30 ماه رفتم جبهه یک سال ترک تحصیل کردم در اکثر عملیات ها تا پایان جنگ به عنوان بسیجی و داوطلبانه شرکت داشتم با اینکه دانشجوی ممتاز بودم به خاطر دفاع از کشورم یک سال ترک تحصیل کردم. حالا اگر این کارها پوپولیستی است، من این کارها را دوست دارم حالا هرکسی هر جه می خواهد بگوید مردم و گذر زمان ادعای افراد را قضاوت خواهند کرد. حالا هم فکر می کنم برای یک دوره مسوول سلامت مردم کشورم هستم و یک ساعتش هم به عقب بر نمی گردد. بنابراین باید به گونه ای رفتار کنم که بعدها غصه نخورم ای کاش بیشتر وقت می گذاشتم. سفر می روم تا کارهای مختلف این حوزه گسترده را ازنزدیک پیگیری کنم. یک فرصت چهارساله است و بنانیست تکرار شود. حالا یک عده ای برای خودشان می برند و می دوزند. نگاه آنها، نگاه قدرت است. درست است که متأسفانه امروز برخی از مقدورات کشور دست قدرت طلبان است و تا می توانند می تازند ولی آنها انقلابی نیستند آنها به امام، شهدا و بچه های انقلاب ظلم می کنند. نسل ما تلاش می کند که به نسل امروز ثابت کنند ما تشنه قدرت نبودیم، شیفته خدمت بودیم و انقلاب ما از این جنس است. اما پروژه هایی که در سلامت تعریف شده، از چهارسال بیشتر زمان برای اجرا می خواهند. بله. ولی خب کل حکومت باید برای این نوع خدمات برنامه داشته باشد. به یک دولت و دو دولت مربوط نمی شود. بایستی شاکله کلی نظام برای آسایش مردم، در جهت توسعه و رفاه اجتماعی برنامه داشته باشد. البته دولت های مختلف برنامه داشته اند، اما پراکنده بوده و با آمد و شد دولت ها و افراد، مسیر خدمات تغییر پیدا کرده است. این شیوه باید اصلاح شود. اگر دولت فعلی تکرار شود آقای دکتر روحانی این اقدامات را پی گیر و تکمیل خواهند کرد. یک بحث کلی هم هست که مجموعه درمان و سلامت باید فرادولتی باشد و تبدیل به بحث حاکمیتی شود. به نظرم من اگر اینطور نباشد، امکان ندارد سلامت مردم تامین شود. به خاطر اینکه فقط 20 درصد مسائل عرصه سلامت در اختیار وزارت بهداشت است. وزارت راه و شهرسازی نقش دارد، وزارت ارشاد با روح و روان مردم سر و کار دارد، وزارت جهادکشاورزی غذای مردم را در دست دارد، وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت ورزش و حتی قوای قضاییه و مقننه در سلامت مردم اثر گذارند. پس کل نظام باید حساس باشد. آمد و شد دولت ها در خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا به دلیل برنامه ها و حمایتی است که از اقشار مختلف مردم در این حوزه به عمل می آورند . آقای دکتر، ابتدای گفتگو هم ناراحت شدید از سوال ما، اما این حرف ها هست. ناراحتی من از بی اخلاقی است که در کشور می بینیم. با وجود این حرفها که هیچ کسی کار نمی کند. کسی هم کار بکند در کشور، می گویند حتما یک برنامه ای دارد، یا می خواهد رییس جمهور شود یا ... برای آقای ظریف هم می گویند. اما ما از اینها عبور کرده ایم. مگر این پست ها به چه کسی وفا کرده؟ آنهایی که محبوب بوده اند و مورد احترام الان کجا هستند؟ چه ارزشی دارد؟ اشاره کردید که تعدادی از پزشکان از شما دل خورند. به نظر می رسد تعداد تاثیرگذار آنها از شما ناراحتند. نه اتفاقا تاثیرگذار نیستند. تاثیرگذار اساتید برجسته اخلاق مداری هستند که پزشکی کشور و سلامت مردم مدیون آنهاست. قطعا آنها در این فضاها ورود نمی کنند. قطعا، اما برخی معتقدند که اکثر آنهایی که چوب لای چرخ وزارت بهداشت می گذارند، گروهی از پزشکانی اند که سهام دار بیمارستان های خصوصی هستند و در خدمات درمانی تعیین کننده هستند. ظاهرا آنها از عملکرد شما ناراضی هستند. گویا مقداری هم ذهنیت نظام پزشکی را نسبت به وزارت بهداشت تغییر داده اند. چون بعضا در حرف های شما هم کدها و اشاره هایی به این گروه می شود؛ اقلیت تمامیت خواه و بحث های اینجوری. صحبت شمادرمورد مسوولان بیمارستان های خصوصی را به هیچ وجه قبول ندارم؛ آنها بسیار به ما کمک کرده اند. رابطه ای که این دولت با نظام پزشکی و نماینده صنف پزشکان دارد نیز بسیار صمیمانه تر ازدوره های قبل است. البته معنی اش این نیست که هرچه آنها گفتند ما عمل می کنیم. ولی روابط ما با نظام پزشکی با گذشته قابل مقایسه نیست. یک زمانی رییس نظام پزشکی و شورای عالی نظام پزشکی تلاش می کردند با یک مدیر میانی وزارت بهداشت جلسه بگذارند. درحالی که الان 6 نفر از روسای ما مسوول نظام پزشکی شهرها و استان های خودشان هستند. با انجمن ها هم روابط خوبی وجود دارد. اما به این معنی نیست که مشکلی نداریم. ما خانواده خیلی بزرگی هستیم؛ 430 هزار نفر پرسنل داریم. با خانواده هایشان می شوند حدود 5 میلیون نفر. امروزه همراه کردن یک خانواده 5 نفره با سیاست های پدر خانواده سخت است؛ چه برسد به جمعیتی به این گستردگی. ضمن اینکه ماموریت ما، یک ماموریت بسیار گسترده و سنگین است. حتما در این مسیر خطا وجود دارد، حتما منافع شخصی بعضی افراد وجود دارد. منافع صنفی هم هست. از سوی دیگر ما امین مردم هستیم و باید مراقبت کنیم از سلامت هموطنان. طبیعی است در کار اجرایی، یک جاهایی تقابل و تزاحم نیز پیش می آید. کسی تخلف می کند و باید با او برخورد کنید. اگر برخورد نکنید، به حقوق مردم خیانت کرده اید و حتی خود صنف. اگر هم برخورد کنید، آدم بده می شوید. مشکلی که در جامعه پزشکی وجود دارد، این است که حتی اگر از برنامه ای بهره مند هم شوند، تشکر نمی کنند. من هم تا دیروز و قبل از پذیرفتن این مسوولیت، مشابه آنها عمل می کردم؛ در دانشگاه تهران بودم و اتفاقاتی می افتاده، بعضی خوب بوده، بعضی خوب نبوده، معمولا زبانمان موقعی گشوده می شد که بنای جبهه گیری و انتقاد داشتیم نه تشکر. یعنی اکثریت کم صدا هستند و اقلیت سر و صدای زیادی دارند؟ بله همینطور است. البته در سایر حوزه ها هم در ایران همین است البته ما هم معصوم و بی عیب و نقص نیستیم. ادعایی هم نداریم. بالاخره انسان هستیم و بسیاری از کارکنان و مدیران متأسفانه به سلیقه خود عمل می کنند. بالاخره به منافع عده ای آسیب وارد شده. منافع بعضی هم به خطر افتاده. می گویید به منافع عده ای از پزشکان آسیب وارد شده، اما به شما می گویند وزیر پزشکان. قبول دارید؟ نه. من مسئول حوزه سلامت و مورد اعتماد رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی در دولت یازدهم هستم. خیلی به شما درباره طرح تحول سلامت و مزایایی که برای پزشکان داشته، انتقاد می شود. قبول دارم ولی این مطلب حقیقت ندارد مثلا بعضی از پرستاران هستند اما کاری که ما در این دولت برای پرستاران انجام دادیم، در کدام دولت انجام شده؟ البته این به این معنی نیست که از آنچه انجام شده راضی هستیم. خیر. اگر به ما کمک می شد می توانستیم خیلی کارهای نشده را برای صنوف مختلف در حوزه سلامت انجام دهیم. امروز شبکه های اجتماعی را داریم که برای همه حرف هایی می زنند. برای شما (رسانه ها) هم می گویند. اما باید با عدد و رقم و مدرک و بیش ازهمه با اخلاق صحبت کنیم. می گویند قبلا درآمد پزشکان از زیرمیزی بوده، اما الان روی میز شده و درآمد پزشکان افزایش داشته. درآمد پزشکان چه افزایشی داشته؟ ما در شروع کار تعرفه جراحی را پس از 24 سال تا اندازه ای اصلاح کردیم. قرار بود تعرفه های ویزیت و گروه های داخلی را هم اصلاح کنیم که نگذاشتند. ما این کار را کردیم تا اولاً مردم در شهرستان ها خارج از تعرفه پرداخت نداشته باشند. ثانیاً عدالت درون رشته ای ایجاد شود ولی افراد کم اطلاع و مخالفین دولت با ابزارهایی که در اختیار داشتند خواستند بگویند دولت در حوزه سلامت هدفش توزیع پول ین طبقه مرفه بوده است، همزمان سریال های تلویزیونی و مصاحبه های آنچنانی پخش شد اما توجه کنید، وقتی من در مجلس اعلام می کنم پس از اجرای طرح تحول سلامت درآمد پزشک عمومی 1.7 برابر پرستاران است و درآمد یک متخصص 4.2 برابر یک پرستار است، اما در رسانه ها اعلام می کنند که درآمد پزشکان 300 برابر پرستاران شده است؛ چه باید کرد. یک فرد بیماری این حرف را می زند و قوه قضاییه هم اقدامی انجام نمی دهد، من باید چه کار کنم؟ در طرح تحول سلامت که تعرفه ها تغییر کرد، در دانشگاه علوم پزشکی تهران که بیشترین تعداد استاد را دارد، درآمد استادی که نیمه وقت بوده، از 3.5 میلیون تومان به 5.5 میلیون رسیده است. حقوق استادی که تمام وقت بوده، از 6.5 میلیون تومان رسیده به 12.5 میلیون تومان. حالا یک ذهن بیماری که ممکن است نماینده مجلس هم باشد، در تلویزیون می گوید درآمد پزشکان رسیده به 100 میلیون، 150 میلیون. او یک نفر را شاخص می گیرد و توهین می کند به همه. معلوم است پرستاری که زندگی اش را با مشقت اداره می کند، با این اطلاعات اشتباه، دچار دغدغه ذهنی و نارضایتی می شود. از دو حالت خارج نیست یا من گزارش خلاف به مجلس داده ام که در این صورت لیاقت این مسوولیت را ندارم و باید استیضاح شوم، یا آنها خلاف واقع می گویند و ظلم می کنند. چرا در این موارد بقیه فقط نگاه می کنند؟ قوه قضاییه کجاست؟ مجلس چرا واکنش نشان نمی دهد؟ انجمن ها چرا سکوت می کنند؟ ریشه همه این چالش ها را که برای وزارت بهداشت ایجاد شده، چه می دانید؟ بی قانونی و بی اخلاقی. اگر قانون وجود داشته باشد، آن وقت هرکس هرچه دلش خواست، راست و دروغ، نمی تواند بگوید. چقدر به رییس جمهور نسبت ناروا دادند؟ کسی گفت که ثابت کنید؟ با آنها برخورد شد؟ متاسفانه بی اخلاقی در حال گسترش است. یک بخشی هم دست شما (رسانه ها) است که گاه دامن می زنید. لطفاً حداقل شما آنجایی که می دانید خلاف است آتش بیار معرکه نشوید. یک بخشی هم دست وزارت بهداشت است که باید اطلاعات و دیتا به رسانه ها بدهد. ما که پاسخگوترین بوده ایم به شهادت خود شما رسانه ها. چقدر دیتا بدهیم؟ مشکل از آنجا شروع می شود که شما علاقمندید که مخاطبانتان را افزایش بدهید. کاری که بخشی از رسانه ها انجام می دهند، تولید بی اخلاقی است؛ یعنی مخاطب پیدا کردن به هر قیمتی و با انجام هر ظلمی. این انصاف نیست. از ما که می گذرد، تمام می شود و می رود. ولی این کارها درست نیست. بالاخره یا حرفهایی که ما می زنیم، نادرست است خب معنی اش آن است که خدای نکرده دروغ می گوییم که گفتند و صلاحیت این مسوولیت ها را نداریم. یا درست است که نباید اجازه تکرار بی اخلاقی ها داده شود. بررسی کنید و ببینید شبکه هایی که در حوزه سلامت کار می کردند و می کنند، از کجا تغذیه می شدند؟ اتاق فکر چه کسانی بودند؟ خوراک را چه افرادی تهیه می کردند؟ و چه کسانی نشر می دادند. آن هم برای انسانی ترین کاری که دولت آقای روحانی در حوزه اجتماعی انجام می دهد. متاسفانه من همه این موارد را می دانم. وزارت اطلاعات به ما گزارش پشت پرده های این جریان سازی را می دهد. می گویند این اقلیتی که حاشیه ها را ایجاد می کنند، کسانی هستند که بخش خدمات لوکس درمان را در اختیار دارند؟ سهام داران بیمارستان های خصوصی؟ این افراد بیشترین حواشی را ایجاد می کنند؟ نه. قبلا هم گفتم. بیمارستان های خصوصی خیلی به ما کمک کرده اند. بخش خصوصی خیلی با ما همراهی داشته است. این حرف ها تهمت است به بخش خصوصی. با بیمارستان های خصوصی جلسات مرتب و ارتباط خوبی داریم. تعرفه ها را این بیمارستان ها رعایت کردند. اینها با افرادی که درست عمل نمی کردند هم برخورد کردند. پس چه کسانی هستند؟ پشت پرده سودجویانی هستند که آسیب دیده و می بینند و بخش سیاسی آنهم کسانی هستند در داخل و خارج که روی عمیق تر کردن شکاف های اجتماعی کار می کنند. موضوعی که در این دوره پیش آمد و من از آن دفاع می کنم این است که در گذشته دولت به دلیل ناتوانی در تامین منابع، به پزشک می گفته برو مطب بزن، پولت را از مردم بگیر. مثلا دوره چشم پزشکی من تمام می شده، من را می فرستادند شاهرود. می گفتند چون حقوق دو میلیون تومان بیشتر نیست. چند ساعتی در مرکز درمانی دولتی کار کن، بقیه اش را به مطب برو و بقیه درآمدت را از مردم بگیر. البته خارج از این واقعیت در نیروهای جوان صنف ما به 10 هزار پزشک تازه فارغ التحصیل اجازه ندادیم مطب بزنند. ساده نیست این اتفاق. این عزیزان حالا برای دولت کار می کنند. قبلا دریافتی این پزشکان یک میلیون و 200-300 هزار تومان بوده، الان حدود شش میلیون تومان است. به آنها گفته ایم این کشور برای شما هزینه کرده، مردم خرج تحصیلتان را داده اند. متعهد هستید، همانطور که از سال 1318 پزشکان برای گذرانیدن طرح به اقصی نقاط کشور اعزام می شده اند و برای دولت کار می کرده اند شما هم در قبال دریافت بیشتر باید طرح بگذرانید. اطمینان داشته باشید که من اول فرزند خودم را می فرستم طرح بعد دیگران را. نظم درآمدزایی در این ساختار را از بین برده اید. نه، ما اعتقاد داریم که باید قانون را اجرا کنیم. معتقدید جلوگیری از این بی قانونی ها، برای شما حاشیه ایجاد کرده است؟ این هست اما بخشی هم به عملکرد خود ما بر می گردد. بالاخره به آن پزشک گفته ایم مطب نزن، پولت را ما می دهم. اما حقوقش شش هفت ماه عقب افتاده. چون بیمه پول نداده یا خزانه پول نداشته. این هم ناشی از عملکردمان است که باعث نارضایتی می شود. یا مدیری را گذاشته ایم که آنگونه که باید به مردم احترام نمی گذارد؛ یا رییس دانشگاهی هست که وقت ملاقات نمی دهد، اطلاع رسانی درست نمی کند. ضمناً ما مسوولیتی را قبول کرده ایم که بسترش، همان بستر ناقص سابق است. نیروها هم همان نیروها هستند. چقدر تغییر کرده اند؟ افرادی که سالها یک جور فکر، عمل و مدیریت کرده اند. چقدر می توانم در این دوره، اینها را تغییر بدهیم؟ بنابراین من منکر ناکارآمدی در بعضی بخش ها هم نیستم. کد مطلب : سایر اخبار ...
جناب روحانی! روند برجام، زانوی مقاومت کوبا را خم کرد / برجام 2 را شاید مردم رقم بزنند
به گزارش موج رسا , علی ارجمندی طی یادداشتی در ماسال نیوز نوشت: جناب روحانی! روند برجام، زانوی مقاومت کوبا را هم خم کرد ... دکتر حسن روحانی! برجام شما به هیچ عنوان خیانت تلقی نمی شود و اتفاقا یک اتفاق منطقی در راستای گفتمان دیپلماتیک انقلاب بود، ولی روند پالس های شما و دوستانتان که از سال 88 شروع و در انتخابات 92 بی پروا به بیان ضعف کشور در مقابل تحریم و یا کنش استعماری ...
تصویب طرح مدیریت یکپارچه سواحل در شورای عالی معماری و شهرسازی/ تاکید بر ویژگی های منحصربفرد گردشگری ...
گردشگری مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان نمونه در ساحل دریای عمان و خلیج فارس نقاطی وجود دارد که چند روز از سال، اتفاقات نادری در آنها رخ می دهد، مثلا نوع خاصی از طلوع خورشید، جذر و مدهای خاص و یا به دلیل پلانگتون هایی که دارد در غروب بخشی از دریا قرمز رنگ می شود که اینها جزو جاذبه های این مناطق به شمار می روند که بعضا در دنیا بی نظیرند و در نظر داریم که به آنها توجه بیشتری داشته باشیم که اینها ...
ادامه مناقشه دولت و کنگره آمریکا در زمینه دسترسی ایران به دلار
سال گذشته چه سخنانی بر زبان آورد. او سپس گفت: گزارش هایی از دولت دریافت کرده است که بر اساس آن، دولت اکنون در حال بررسی دسترسی ایران به شبکه های مالی آمریکاست. او بارها آقای لو را تحت فشار قرار داد و گفت: آیا شما در حال بررسی صدور مجوز برای بانک های ایرانی به منظور انجام معاملات با دلار با بانک های آمریکایی یا نهادهای مالی خارجی هستید؟ آقای لو از ارائه پاسخی مستقیم به این سوال خوداری و در ...
ناگفته های رضا رشیدپور از بزرگترین رانتی که در عمر گرفته است!!!
منظورتان از ارتباط این هاست که خب سه، چهارتا برنامه اجرا کرده ام اما فکر می کنم تعریفی که از ارتباط در ذهن شماست، یک چیز دیگری است! با حسینی، وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد چقدر دوستی یا ارتباط یا نزدیکی دارید؟ اصلا ندیدم شان. فکر می کنم ایشان را از نزدیک هم ندیده ام. فکر می کنید ندیدی یا مطمئنید؟ ممطئنم، نه! فکر می کنم ندیدم... چرا آن زمان یک جشنواره تولید گیم های ...
راه نجات اقتصاد ایران در تاسیس نهادهای توسعه است
در گردش از دیگر مصادیق برنامه ریزی ناقص است. وقتی 985 شرکت فرش ماشینی دارای بهره برداری داشته باشید، چند وام گرفته اند؟ اینها سرمایه در گردش است. دولت ها از منابع ذی قیمت اطلاع ندارند. در سال 1338، 121 کارخانه یخ سازی داشتیم ولی کره در همان زمان چهار صنعت اصلی و دو کمکی را برای اساس توسعه انتخاب کرده است: ماشین سازی اصل، خودرو و کشتی سازی، شیمیایی و الکترونیک. این فهم نخبه ها از توسعه است. الان ...
عیادت معاون فرهنگی وزیر ارشاد از نویسنده برنده جایزه جلال آل احمد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دیدار که همزمان با عید نوروز انجام شد و مهدی قزلی، مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی، ابراهیم زاهدی مطلق، معاون داستان بنیاد و سید محمد طباطبایی، مدیر روابط عمومی معاونت امور فرهنگی این وزارتخانه نیز حضور داشتند، سیدعباس صالحی از نویسنده نام آشنای کشور و برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و تقدیر ...
تحقق طرح های درگاه جامعه قرآنی و شناسنامه های قرآنی در سال 95
حجت الاسلام علیرضا حشمتی، مشاور برنامه و بودجه معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درگفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از آذربایجان شرقی، درخصوص وضعیت بودجه فعالیت های قرآنی در سال 94 اظهار کرد: باید اذعان کنیم علی رغم اینکه اعتباری از محل شورای توسعه فعالیت های قرآنی که همان بودجه نیم درصدی بود، به هیچکدام از دستگاه های قرآنی تعلق نیافت و از جهت اعتبار مالی به واقع تمام مجموعه ...
از حضور فعال در نمایشگاه قرآن تا انکار طب اسلامی
کلاس های تدریس کتب قانون و شفای ابن سینا بود. حضور پر رنگ در نمایشگاه قرآن معاوت طب سنتی وزارت بهداشت و دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران با مشارکت مرکز قرآن و عترت این وزارت خانه در تیرماه سال 94 و همزمان با ماه مبارک رمضان حضور گسترده ای و پررنگی را در نمایشگاه بین المللی قرآن داشت. این معاونت در نمایشگاه قرآن اقدام به ویزیت و ارائه مشاوره های رایگان سبک ...
گزارشی از حضور برندهای بنزینی دنیا در ایران - آیا جایگاه های بنزین خارجی در ایران مشتری دارند؟
اجرا نشد فقط بار مالی سنگینی به نام یارانه نقدی بر روی دوش دولت گذاشت تا سالانه بیش از 40 هزار میلیارد تومان صرف پرداخت یارانه به 70 میلیون ایرانی شود. او می افزاید: قوانین و مقررات و همچنن فرهنگ مصرفی کشور ما به گونه ای است که نمی توان به حضور چنین شرکت هایی در ایران فکر کرد و برای آمدن آنان به کشورمان نقشه کشید چون عزم دولتمردان ما بر این است که انرژی ارزان را کماکان در اختیار مردم قرار دهند و فرهنگ مصرف آنان به گونه ای تنظیم شود که در برابر پرداخت قیمت واقعی انرژی مقاومت به خرج دهند./اقتصاد نیوز ...
نشانی از سبک زندگی ایرانی - اسلامی در سینما نمی بینم
اتفاقات بسیار خوبی در هنر هفتم رقم خواهد خورد. درضمن توجه جشنواره فجر به فیلم های مورد نظر عاملی دیگر در جهت رونق فیلم هایی با پیام های ارزشی خواهد بود. وی در بخش پایانی سخنان به برخی آسیب های رایج در تولیدات سینمایی اشاره کرد و گفت: جدا از سیاه نمایی، آسیبی دیگری در سینمای ما وجود دارد که من از آن به عنوان تجمل گرایی نام می برم. در این شکل از کار، زندگی تصویر می شود که بخش بسیار ناچیزی ...
هیچگاه به رهبری گزارش خلاف واقع نداده ام/ آنچه نمیخواستیم در مذاکرات واگذار کردیم/ انتقادات به من از بار ...
من خودم را هیچ گاه در قالب بندی سیاسی داخلی تعریف نکردم. دیدگاه های من معلوم هست و زیاد هم تغییر نکرده. یعنی دوستان اصلاح طلب و اصولگرا در طول 30 سال گذشته رفت و برگشت هایی در دیدگاه هایشان داشته اند. شاید اینکه ادم بتواند متحول شود خوب باشد! من یک سری باورهایی دارم و یک رشته نگرش هایی هم به حوزه خودم دارم. در حوزه های دیگر تخصص ندارم و اظهار نظر هم نمی کنم. معتقدم دنیای امروز به شدت تخصصی و حرفه ای است. ...
هالیوود ستمگرانه به ارائه چهره مخدوشی از اسلام می پردازد
حاضر نیز ما شاهد نمونه ای از این سند هستیم که تاکید می کند ما امتی هستیم که قانون اساسی او محبت و صلح است و سلطان قابوس نمونه ای است که در سلطنت او فرهنگ ها و قومیت های متنوع کنار یکدیگر زندگی می کنند و از سال 1970 دولت عمان معاصر با این اندیشه متولد شده است. نهمین جشنواره بین المللی فیلم مسقط با حضور دکتر سعاد بنت محمد اللواتی جانشین رئیس مجلس شورای سنای عمان و تعدادی از شخصیت های برجسته ...
به نام فرهنگ ،به کام موسیقی کاباره ای+ تصاویر
) بود که واکنش های متفاوتی را بوجود آورد. بنا بر این گزارش اما چندی پیش معاونت هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با اعطاء مجوزی به شماره (8989094) به گروه مبتذل خوان (عجم باند) که سابقه خوانندگی و تهیه و نشر کلیپ های ضد اخلاقی همچون (ذغال چی) را در کارنامه خود دارد، بار دیگر تعجب وشگفتی اهل هنر را برانگیخت و این سؤال را مطرح نمود که اگر بنا بود وزارت فخیمه (فرهنگ وارشاد اسلامی !!!) با تمام ...