قتل پسر جوان به دست پدرش در تبریز / پسرم رفتار زنانه داشت و به هم جنس ...
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل فجیع مرد میانسال به دست دامادش | کشف جسد در بیابان های اطراف تهران
مدعی شد به خاطر مصرف شیشه مرتکب چنین جنایتی شده است. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه همه فرزندان مقتول غیر از همسر متهم برای وی درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من رابطه خوبی با پدرزنم داشتم. به همین خاطر هر وقت با همسرم به اختلاف می خوردیم با او تماس می گرفتم و او مشکل مان را حل می کرد. روز حادثه هم ...
شکل مرگ این چند نفر کاملا غافلگیر و متحیرتان می کند
اکانت کاربری بودا در روایتی متفاوت از این ماجرا نوشته بود: رفیق ما توی پارکینگ داشته کفشاش رو واکس می زده، ماشین توی دنده بوده، باباش میاد ماشین رو روشن کنه رفیق ما فوت میکنه همینقدر عجیب و احمقانه و ساده! چقدر هم پسر گلی بود. در ادامه چند نمونه از واکنش کاربران به توئیت بودا را برایتان آورده ایم که می خوانید: * اولین اظهارنظر مربوط بود به کاربری به نام رامیار که نوشته است: یکی از اقوام ما هم با همین اشتباه، بچه ی 4 پنج ساله ش رو زیر گرفت. بچه ای که بعد از سال ها دوا دکتر به دنیا اومده بود. شوهرش نتونست با این مسئله کنار بیاد و ط ...
ارتکاب قتل از سوی یک جوان که نام دانشمند ایرانی را با فحش اشتباه گرفت!
. به این ترتیب، متهم به نام هادی شناسایی شد و بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد اما گفت قصد قتل نداشته است. او گفت: مقداری وسیله اضافه در خانه داشتم که تصمیم گرفتم آن را به سمساری دوستم ببرم و بفروشم. وقتی وارد مغازه شدم سینا لقبی به من داد. اول فکر کردم نام یک هنرپیشه بدنام خارجی است و خیلی عصبانی شدم. به او گفتم مگر با تو شوخی دارم! یک سیلی هم در گوش او زدم. درگیری بین ما بالا گرفت، من ...
دختر عاشق پیشه آبروی پدرش را برد
هر چه می کشم از دست غرور لعنتی ام است. تازه دانشگاه رفته بودم که دلباخته پسری جوان شدم. مدتی در فضای مجازی ارتباط داشتیم. بالاخره پدر و مادرش راضی شدند خواستگاری ام بیایند. خانواده من مخالفت خود را با این ازدواج اعلام کردند. پدرم می گفت این پسر اهل زندگی نیست و ... . برای رسیدن به خواسته دلم پافشاری کردم. احترام پدر و مادرم را زیر پا گذاشتم. بعد از کلی کشمکش، دعوا ...
(ویدئو) چه کسی گلپا را خواننده کرد؟
مردمی بود ولی خب از پشت بام افتاده بود و فلج بود. من در آن زمان شاگرد مدرسه نظام بودم؛ زیرا آنهایی که می خواستند افسر شوند باید سه سال به مدرسه نظام می رفتند و سه سال هم به دانشکده افسری می رفتند تا بتوانند ستوان دوم شوند. من تمام تابستان به همراه پسر آقای یکرنگی و دو سه نفر دیگر از دوستان کمک می کردیم تا صبح ها تخت او را در حیاط خانه بگذاریم چون هوا گرم بود ولی در عوض بعد از ظهرها نزد او می رفتیم ...
دختر عاشق در تله سیاه پسر هوسران اسیر شد
روزنامه خراسان: این ها بخشی از اظهارات دختر16 ساله ای است که مدعی بود از این همه اشتباه در زندگی خسته شده و می خواهد با فراموش کردن گذشته، مسیر درست زندگی را انتخاب کند. این دختر دانش آموز که در کلاس نهم دبیرستان تحصیل می کند، درباره ماجرای تلخی که او را به مرکز انتظامی کشانده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع)مشهد گفت: فرزند بزرگ خانواده هستم و خواهری کوچک تر از خودم دارم اما ...
محاکمه دوباره داماد به اتهام قتل پدرزن
64 ساله، آخرین بار برای دیدن دامادش بهروز از خانه خارج شده بود. بهروز و همسرش از مدت ها قبل اختلاف داشتند و آخرین بار همسر بهروز قهر کرده و به خانه پدرش آمده بود. روز قتل، بهروز با پدرزنش برای صحبت قرار گذاشته بود که جسد مرد میانسال در بیابان پیدا شد. همزمان با این قتل، بهروز هم ناپدید شد که این موضوع احتمال قتل ازسوی او را مطرح کرد.داماد مقتول تحت تعقیب قرار گرفت تا این که شناسایی و دستگیر شد ...
امام می آید...
زنان و دختران جاری بود. مردم شیرینی می دادند و من تلاش می کردم شیرینی آن لحظه ها را ثبت کنم. از خنده هایشان عکس می گرفتم و با گریه های شوقشان همراه می شدم. منتظر بودیم روح الله خمینی بیاید و کشور رنگ شادی به خود بگیرد. حضور مردم در خیابان ها شب و روز نداشت. مثل موجی بود که می خواست پلیدی ها را بشوید، تا پاکی ها زاده شوند. همه جای کشور تکاپو بود. فریاد الله اکبر از هر طرف به گوش می رسید. تا اینکه لحظه موعود شد. سر تیتر روزنامه ها نوشتند: امام آمد .روسری دیگری خریدم. رسیدم خانه. گره روسری را باز نکردم. حالا می توانستم با بابا صحبت کنم. ...
در موبایل زنم صحنه ای دیدم که سکته ام داد ! / مهشید گردن نمی گرفت !
مقتول بود. دروغگویی شوهر حسام همسر مقتول که در همان دقایق اولیه درصحنه تحقیقات کارآگاهان حاضر بود در حالیکه از کشته شدن همسرش به شدت ناراحت بود مدعی شد من در فرودگاه کار می کنم، ساعت 9 ونیم شب بود که از محل کار به خانه برگشتم وقتی خواستم با کلید درورودی را باز کنم نتوانستم چون در از داخل قفل بود و هر چه در زدم کسی باز نکرد. نگران شدم به همین خاطر به سراغ همسایه ها ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی
زن 32 ساله که نگران آینده فرزندانش بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 14 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار مادرش می رفت و سپس به منزل خودمان قدم می گذاشت. حدود دو سال بعد وقتی اولین پسرم به دنیا آمد او به ...
خداداد عزیزی کیست؟
راهنمایی را آنجا گذراندم و فوتبال کوچه خیابانی که بار ها درباره اش شنیده ایم را در همین محله یاد گرفتم. وقتی 10 ساله بودم با پدرم دور حرم می رفتیم و دستفروشی می کردیم، در 13 سالگی هم با بردارم تابستان ها کار بنایی می کردیم. برادرم البته کار گچ بری با ابزار را خوب بلد بود، اما برای من سختی داشت، چون قدم کوتاه بود. شروع فوتبال خداداد عزیزی از 16 سالگی در سال ...
از گروهان ما، فقط من شهید می شوم!
بسیج بوده است. با یک دفعه اعزام که شهید نمی شوی! بسیجی فعال بود. چند باری برای حفاظت از زائران اربعین به عراق رفته بود. وقتی مدافع حرم شد، تنها یک بار به آنجا رفت. در واقع اولین و آخرین اعزامش بود. روز قبل از شهادتش با پدرش صحبت کرد. پدر که حس کرده بود آخرین تماس است به شوخی به فرزندش گفت: نوربالا می زنی! من این همه سال در جبهه بودم، شهید نشدم. حالا تو با یک بار رفتن می خواهی ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی
بعداز آن که به دلیل خیانت های همسرم از او طلاق گرفتم و کوهی از نفرت و کینه را در دلم کاشتم اکنون شنیده ام که قصد دارد دوباره مرا به زندگی مشترک بازگرداند در حالی که من زنی زخم خورده از خیانت هستم و نمی توانم مرهم زخم های مردی باشم که بعد از من دو بار دیگر ازدواج کرد و ...
انتشار داستان زندگی یک آزاده دفاع مقدس در پسر رنج
کشیده بود. محمد رنج پور 2: 30 نیمه شب فروردین 1366 به اسارت عراقی ها در آمد. نگاهی به پشت سرش کرد و آن لحظه فقط یک آرزو داشت:" یک بار دیگر پدر و مادرش را ببیند." شکنجه های او از همان لحظه شروع شد. بعد سلول های انفرادی، اردوگاه الرشید، استخبارات، نهایتاً تکریت 11 مخوف ترین اردوگاه با بی رحمترین شکنجه گران... کتاب پسر رنج خاطرات آزاده گرانقدر محمد رنج پور، به قلم هاجر پورواجد است که خود از همسران شهدای هشت سال دفاع مقدس است. این کتاب به همت نشر 27 به تازگی به چاپ رسیده است. انتهای پیام/ ...
قتل هولناک مرد تهرانی به دست داماد عصبانی اش / کشف جسد پدرزن در امین آباد + جزییات
متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم. او آخرین بار قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود .من رابطه خوبی با پدر زنم داشتم .به همین خاطر آن روز با او تماس گرفتم و از او خواستم تا با هم ملاقات کنیم.من می خواستم در باره اختلاف با همسرم با پدرزنم صحبت کنم .ما با هم به بیابان های امین آباد رفتیم. اما من مشروب خورده و شیشه مصرف کرده بودم .به همین خاطر حالت طبیعی نداشتم .خواهر زنم با ...
قتل دلخراش پسر جوان تبریزی به دست پدرش
آفتاب نیوز : این مرد درباره انگیزه قتل به پلیس گفت: نمی توانستم در میان فامیل و آشنا سرمان را بالا بگیرم. این مرد درباره روز حادثه توضیح داد: به بهانه اینکه (او را) به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم، اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و او را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
قاب جدید پدر پسری یوسف تیموری و فرزندش
...> یوسف تیموری چند سال پیش در تایلند با خانمی به نام راپان آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج گشت. این بازیگر در ابتدا اعلام نمود که آرمین پسر واقعی اوست، اما بعد از جدایی در 14 تیر 1399، آرمین را پسر همسر سابقش معرفی کرد و در برنامه ای عنوان نمود که پسر تایلندی همسرش از او نیست و او در واقع پسر خوانده اش است و همسرش برای همیشه به زادگاهش برگشته و فرزندش را بزرگ می کند. بازیگر سریال زیر ...
شوهرکشی با قهوه سیانوری
تحقیرم می کرد . دو پسر 17و12ساله دارم و باوجود آنها رفتار شوهرم بهتر نشد. می ترسیدم طلاق بگیرم. پدران مان باهم برادربودند واین جدایی می توانست کینه، انتقام و درگیری خانوادگی مان را شعله ور کند و اتفاقات تلخی را رقم بزند. وی افزود : سرانجام طاقت نیاوردم و تصمیم به قتل شوهرم گرفتم. دراینترنت درباره شیوه و ابزارهای قتل جست وجو کردم تا به شیوه سیانور رسیدم . دو روز قبل از قتل رفتم بازار و فروشنده ای را ...
سرنوشت نامعلوم پسر 14 ساله در جوادیه/ چه کسی از علیرضا بخشیان خبر دارد؟
تشکیل می شود و بعد هم پرونده برای پیگیری بیشتر به اداره آگاهی منتقل می شود. علیرضا چند روز قبل از حادثه یا همان روز با هیچ کدام از اعضای خانواده مشکلی نداشته که بخواهد خانه را ترک کند؟ نه، اصلا. علیرضا پسر آرام و خوبی بود. با ما هیچ مشکلی نداشت. همان طور که گفتم از صبح با ذوق و شوق چند بار برای خرید شب یلدا بیرون رفت و به خانه برگشت. دوربین های اطراف و مغازه ها هیچی ...
دلیل عجیب قتل دلخراش پسر تبریزی توسط پدرش
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، مردی در تبریز فرزند 17 ساله خود به نام پارسا را به دلیل رفتار و آرایش زنانه و رابطه با همجنس خود به قتل رساند و سپس خود را به پلیس معرفی کرد. این مرد درباره انگیزه قتل به پلیس گفت: نمی توانستم در میان فامیل و آشنا سرمان را بالا بگیرم. این مرد درباره روز حادثه توضیح داد: به بهانه اینکه (او را) به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و او را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
مخوف، حرفه ای و نترس
، متوجه شدم حضور سه سارق مسلح و پراید سفید در همه سرقت ها نشان از این دارد که سرقت موسسه مالی هم کار همان گروه است. پلاک پراید را استعلام گرفتم که باز هم مشخص شد پلاک چند روز قبل از یک خودرو سمند، سرقت و روی خودرو سارقان نصب شده است. 20 روز بعد بار دیگر سرقت از یک طلافروشی در بلوار مطهری به ما اعلام شد. سارقان این بار ساعت 8 شب دست به سرقت از طلافروشی زده و 5/2 کیلوگرم طلا را سرقت کرده بودند. بررسی ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی / مادر نگران به کلانتری رفت!
زن 32 ساله که نگران آینده فرزندانش بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 14 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار [...]
خلاصه داستان قسمت 337 سریال ترکی خواهران و برادران
برای همه کباب سفارش میده و سرویس دسر و پذیرایی هم میگیره. وقتی برمیگردن سوسن و برک را تو حیاط میبینن که میپرسن ماجرا چیه؟ آنها برای بچه ها تعریف میکنن ماجراهاشونو و سوسن خونه عمر اینا میمونه چون نمیخواد پیش مادرش برگرده ثریا به عمر زنگ میزنه و میگه از سوسن خبر ندارم تو خبر داری؟ عمر میگه پیشم منه نگران نباشین و بعد از قطع تماس سوسن ازش میخواد بلاکش کنه. آکیف حسابی مست شده و زیر آواز میزنه وسط ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام سیاوش پازوکی
. پدر از شهادت پسر باخبر بود بعد از عملیات خودم را به منزل رساندم، قبل از این که به پدرم چیزی بگویم، گفت: سیاوش شهید شده من خبر دارم. گفتم: کی به شما گفته؟ گفت: شب نوزدهم دی، حدود ساعت 12 و نیم شب، سه بار من رو صدا کرد. من بیدار شدم، ولی صداش قطع شد. من که رودست خورده بودم، همه جریان را گفتم. مادر سیاوش نقل می کند: پانزدهم مهر 1365 به منطقه جنوب اعزام شد. کمک آرپی جی زن بود ...
طلاق به خاطر لجبازی کودکانه
گیرد و دنبال بحث کردن با من است البته همه این ها زیر سر مادرش است، او این چیزها را یادش می دهد. من تک فرزند هستم، پدر و مادرم به من احتیاج دارند که به آنها سر بزنم و اگر کاری دارند برایشان انجام بدهم. ولی همسرم ناراحت می شود. تا من به خانه پدر و مادرم می روم؛ او هم از خانه بیرون می رود. وقتی اعتراض می کنم می گوید من باید از زندگی و جوانی ام لذت ببرم. آیا این رسم زندگی مشترک است؟ از نظر ...
عقیم کردن 2 پسرخاله توسط 6 مرد بعد عروسی ! / رفتار وحشیانه در هند
به گزارش گروه ترجمه زیرنویس، با تماس کازیرنویسن بیمارستانی در هند مبنی بر آزار و اذیت جنسی دو پسر جوان ماموران پلیس وارد ماجرا شدند. به گفته پزشک معالج، دو پسر جوان از ناحیه اندام های مردانه شان دچار آسیب شده و این اتفاق موجب بیهوش شدنشان شده است و همچنین معاینات پزشکی نشان داده [...]
متهم به قتل فراری با پای خود به کلانتری رفت
. به او گفتم تو سارقی نباید اینجا بمانی برای من دردسر می شود. اما بدون توجه به من به سمت دیگری از پشت بام رفت و مشغول استراحت شد. نیمه های شب بود که متوجه شدم سراغ دختر جوان رفته که عصبانی شدم و اعتراض کردم، اما با هم درگیر شدیم در این درگیری یک دفعه رفت عقب و تعادلش به هم خورد و افتاد پایین. من که ترسیده بودم از محل فرار کردم، اما روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم که او فوت کرده و در این مدت در حال فرار بودم، اما خسته شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. با اعتراف مرد میانسال تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد. روزنامه ایران ...
عکس| اعتراف ستاره منچستر سیتی؛ به همسرم خیانت کردم!
انگلیسی در زمان متولد شدن دومین فرزند مشترک آنها فاش شده است. واکر در اعترافاتش گفت: من به همسرم خیانت کردم کاری که انجام داده ام وحشتناک است و مسئولیت کامل آن را بر عهده می گیرم. می دانم که تصمیم های احمقانه ای گرفتم و نمی توانم تصور کنم که کارهای من چه بر آنی (همسرم) آورده اند. من قرار بود او را دوست داشته باشم، از او مراقبت کنم و در کنارش باشم اما این بلا را بر سرش ...