خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
شوهرم با 60 کیلو مواد مخدر صنعتی به زندان افتاد
ناموفق داشت اما من به خاطر علاقه ای که به او داشتم، با این موضوع کنار آمدم و به زندگی مشترکم ادامه دادم اما با آن که 13 سال از زندگی مشترکمان می گذشت صاحب فرزند نشده بودم تا این که حدود 15 ماه قبل هنگامی که نتیجه آزمایش پزشکی، بارداری مرا نشان داد از شدت خوشحالی روی ابرها پرواز می کردم و نفهمیدم چگونه به خانه رسیدم! خلاصه 6 ماه قبل فرزندان دو قلویم به دنیا آمدند و زندگی من رنگ و بوی عاشقانه دیگری ...
ابوبکر بغدادی به ایدئولوژی اخوان المسلمین تمایل داشت
اینکه مرا از دعا و مجلس ترحیم بر مرحوم پدرم باز داشت شوکه شده بودم . اسماء محمد گفت که شک های او من را به حدی رساند که به ایمان خودم نیز شک می کردم . اسما درباره تاثیر افکار افراطی بر ابوبکر البغدادی گفت: او بیشتر به ایدئولوژی اخوان المسلمین تمایل داشت و جبهه النصره را به خیانت و کفر و القاعده را به ارتداد و گمراهی متهم می کرد. همسر اول البغدادی در این بخش از مصاحبه ...
دردسر مرگبار تعقیب زن سابق و شوهر جدیدش در تهران / شوهرم می خواست مرا بکشد!
کشد و بعد خودکشی می کند. مدتی بود که با وحشت و هراس زندگی می کردم. روز حادثه با همسرم از محل کارم بیرون آمدیم و سوار خودرو مزدا 3 او راهی خانه شدیم ناگهان در راه متوجه شدیم همسر سابقم باز هم ما را تعقیب می کند، به ناچار مجبور به فرار شدیم. هنگام فرار به اشتباه وارد خیابانی بن بست شدیم وقتی به اواسطش رسیدیم، متوجه شدیم که خیابان بن بست است. شوهرم دنده عقب گرفت تا از خیابان خارج شود. ...
فیلم لحظه زایمان ستاره سادات قطبی / خودش در تولد صدرا منتشر کرد!
رفت و امد بودم ،رفت و امد که هیچ اما اضطرابی که توی کلانتری داشتم موقع تحویل گرفتن و تحویل دادن امیر علی ،روح و روانم رو داغون کرده بود.9ماه همینجوری گذشت تا زمان به دنیا اومدن صدرا شد .16 ساعت درد کشیدم اخر گفتن بچه بریچ هست و باید سزارین بشی بماند که چقدر سخت بود شرایط . . وقتی هم به دنیا اومد متوجه شدیم رفلکس و حساسیت زیاد داره ،خیلی از مواد غذایی بالاخص ...
بیانیه حجت الاسلام افتخاری نسبت به انتخابات پیش رو
و ساری است . دلتنگ بودم که تصمیم گرفتم چند کلمه ای با شما سخن بگویم زیرا محرم تر از شما که همیشه مرا مرهم بوده اید نمی شناسم و خوب میدانم در طی چند ماه گذشته تا روزهای جاری ،از برخی اتفاقات و ناملایماتی ها رنجیدهِ خاطر و مکدر هستیم؛چه بگویم از گذشته ای که شما آن را بهتراز من میدانید ،در دورانی پدر شهیدم و در دوره ی دیگر ،من در کمال مباهات خادم شما بوده ایم و در همیشه ی ایام جز حل ...
اظهارات زنی در دادسرای جنایی که شوهر دومش متهم به قتل شوهر اولش شده است | قرار نبود شوهر سابق بمیرد
اینکه روز حادثه وقتی از محل کارم خارج شدم شوهر سابقم باز سد راهم شد. ترسیده بودم و فکر می کردم تهدیدش را عملی می کند و جانم را می گیرد اما ورق برگشت و همسرم ناخواسته شوهر سابقم را زیر گرفت. باور کنید اصلا شوهرم متوجه نشد که مقتول را زیر گرفته و ما آن روز حسابی بدشانسی آوردیم و مسیر زندگیمان تغییر کرد. درحالیکه ممکن بود من یا همسرم الان زنده نبودیم و شوهر سابقم نیز قاتل می شد. بنا بر این گزارش، تحقیقات در این پرونده، ادامه دارد. ...
زندانی محکوم به مرگ پس از 10 سال بخشیده شد
. از همان زمان به دنبال جلب رضایت خانواده اش بودم تا اینکه بالاخره آنها رضایت دادند و من هم خانه ای را که در رباط کریم داشتم به آنها دادم. اما رضایت قطعی شان را اعلام نکردند. مدتی بعد که در حال گذراندن محکومیتم بودم مأموران زندان از داخل سلول ما حدود 20 گرم مواد مخدر کشف کردند و من و دو هم سلولی ام هر کدام به 15 سال زندان محکوم شدیم. هفت سال و نیم از محکومیتم را که گذراندم شامل ...
رهایی از قصاص 10سال بعد از رفیق کشی / جنایت خونین در خیابان
اولیای دم اعلام کردند حاضر به گذشت هستند .به همین خاطر خانه ای را که در رباط کریم داشتم به آنها دادم. اما رضایت قطعی را اعلام نکردند .مدتی بعد که در حال گذراندن محکومیتم بودم ماموران زندان از داخل سلول ما حدود 20 گرم مواد مخدر کشف کردند و من و دو هم سلولی هم هر کدام به 15 سال زندان محکوم شدیم .هفت سال و نیم از محکومیتم را گذراندم و شامل عفو شدم و بالاخره بعد از گذشت چندین سال خانواده ام توانستند ...
بانو علیمردای ثانی، نقاشی زبردست و خلاق از بردسکن/ هنرمندان شهرم از نبود نمایشگاه دائمی رنج می برند
...، روزنامه و کتابهایی که دسترسی داشتم، تصاویری را نقاشی می کردم و با اینکه آموزش زیادی ندیده بودم، نقاشی با رنگ و روغن را از 11 سالگی شروع کردم. همانطور که گفتم مرحوم پدرم کشاورز بود و خیلی علاقه مند و پیگیر بود که در نقاشی پیشرفت خوبی داشته باشم برای همین برای ادامه تحصیل راهی شهرستان گنبد شدم که مادربزرگم ساکن آنجا بود و واقعا فرصت بسیار خوبی برایم مهیا شد که با امنیت خاطر هنر نقاشی ...
احمد گروهی ساردو به همرزمان شهیدش پیوست
و پس از چند روز به هوش آمدم. وقتی حالم خوب شد، تازه فهمیدم که قطع نخاع شده ام. در بیمارستان تحت درمان بودم. پس از بهبودی نسبی به خانه برگشتم، اما دوستان نگذاشتند تنها بمانم و خانه نشین شوم. با ویلچر مرا سر کلاس می بردند.پس از ادغام نهضت سواد آموزی با آموزش و پرورش به عنوان معلم سیار، هر وقت کلاسی معلم نداشت، سرآن کلاس حاضرمی شدم و در نقش معلم، خاطرات جبهه را به بچه ها می گفتم. در بین دوستان خیلی ...
درد و رنج بیماران سرطانی در شمال شرق سوریه در سایه نبود مرکزی درمانی
شوهرش زجر می کشد و فرزندانش را در خانه رها می کند؛ سفری که ممکن است 18 ساعت طول بکشد تا به قامشلی برگردد. مادر محمد طه العبدالله کودک سوری به العربی الجدید می گوید: پسرم سرطان دارد و هر پانزده روز یک بار برای درمان او به دمشق می رویم تا شیمی درمانی و آزمایش های گران قیمت را انجام دهیم و در حالی که او در وضعیت دشواری قرار دارد، مسیر هم سختی های خود را دارد، وضع مالی ما بد است و در خانه ...
زن خائن برای قتل شوهر پولدارش 2 قاتل اجیر کرد / قتل مرد تهرانی در نبود زن و بچه اش
به گزارش رکنا، شامگاه 29 شهریور ماه سال 1401 زنی با کلانتری 147 گلبرگ تماس گرفت و از کشته شدن شوهر 57 ساله اش به نام فرهاد خبر داد. این زن گفت :دخترم دانشگاه قبول شده بود و بسیار خوشحال بودم. به همین خاطر من و دخترم همراه دوستانش برای جشن بیرون رفته بودیم. وقتی شب به خانه بازگشتیم متوجه شدیم قفل در شکسته و وسایل خانه به هم ریخته است. ما وقتی وارد اتاق شوهرم شدیم با جسد شوهرم که دکتر طب ...
روایت معتادان متجاهر از روزهای تلخی که در زندگی سپری کردند
سخت تمام شده است که بعد از گذشت این همه سال، او سخت ترین روز زندگی اش را همان روز رفتن همسرش عنوان می کند. او گفت: وقتی همسرم مرا بین دوراهی خودش و موادمخدر قرار داد، من مواد را انتخاب کردم و این آخرین روزی بود که همسر و فرزندم را دیدم. از آن روز 17سال می گذرد و تا این لحظه پسرم را حتی یک بار هم ندیده ام. پسربچه ای 5ساله آخرین تصویری است که از فرزندش در ذهن دارد، اما دوست و آشنا به او خبر رسانده ...
داستان سرایی عامل جنایت با کارد سلاخی!
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (شنبه پنجم اسفند ماه سال 1402) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. درمرداب اعتیاد! روزی که با خوشحالی قدم به خانه بخت گذاشتم، هیچ گاه تصور نمی کردم که خیلی زود با چنین مشکلات عجیبی روبه رو خواهم شد و خودم باید سرپرستی خانواده ام را به عهده بگیرم چرا که شوهرم بیکار بود و ... بیشتر بخوانید دزدان حرفه ای روی هوا گوشی ...
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت...
گوشی را قطع کرد. دوباره و سه باره به گوشی سعید و برادرم زنگ زدم، اما هر چقدر تماس می گرفتم بی فایده بود. نگران شدم و سریع برای مزار شهدا تاکسی گرفتم. توی ماشین بودم که برادرم به من زنگ زد و گفت تو را به خدا برگرد. اینجا وضع بیمارستان خیلی خراب است و هیچی مشخص نیست. بعد هم گفت که قرار است دوباره اینجا بمب گذاری کنند، بهتر است برگردی . با اصرار برادرش به خانه برمی گردد، اما دلش هزار راه ...
ستاره بارسا: شش ماه منتظر انتقام بودم!
به گزارش "ورزش سه"، بارسلونا در ادامه روند بدون شکست در بازی های اخیر در لالیگا امشب در یکی از بهترین عملکردهای این فصلش موفق شد 4-0 در مونت خوئیک ختافه را شکست دهد و با یک بازی بیشتر در جایگاه دوم و در پنج امتیازی رئال مادرید قرار بگیرد. رافینیا زننده گل اول بارسا در این دیدار بود و پاس گل سوم تیمش را هم برای فرانکی دی یونگ مهیا کرد. او در نهایت با ارائه یک نمایش درخشان موفق شد بهترین ...
افشاگری همسر البغدادی از ترس سرکرده داعش از پهپادها و تاثیر افکار افراطی بر او
به گزارش ایسنا، اسماء محمد در این مصاحبه گفت: سخت ترین لحظات زندگی ام با ابوبکر البغدادی زمانی بود که او من را از دعا کردن و ترحیم برای فوت پدرم منع کرد؛ چراکه به ایمان و اعتقادات دینی اش مشکوک بود. وی افزود: از اینکه مرا از دعا و مجلس ترحیم بر مرحوم پدرم باز داشت شوکه شده بودم . اسماء محمد گفت که شک های او من را به حدی رساند که به ایمان خودم نیز شک می کردم . اسما ...
عهد بستم که برای مناطق محروم، اشتغال آفرین باشم
مهندسی و پزشکی داشتم و همیشه آرزو می کردم که یک روز پزشک یا مهندس شوم اما چون پدرم قادر به پرداخت هزینه های دانشگاه نبود قید آن را زدم. در کنکور رشته مامایی و پرستاری در مقطع دولتی و آزاد قبول شدم . برای دانشگاه دولتی باید به اهواز رفت و آمد می کردم اما پدرم قادر به پرداخت هزینه های رفت و آمدم نبود برای همین تصمیم گرفتم که دانشگاه را ببوسم و کنار بگذارم . آن شب تا صبح فقط گریه کردم. ...
افشاگری های جدید همسر سرکرده اسبق داعش
اسماء محمد همسر اول ابوبکر البغدادی سرکرده اسبق داعش در بخش دوم از سلسله مصاحبه های اختصاصی با شبکه العربیه ، رازهای بیشتری را درباره زندگی همسرش فاش کرد ...
جزئیات ماجرای تکان دهنده تجاوز به دختر 17 ساله توسط این فرد!
هستی و آینده مرا به تباهی کشانده بود و من در مرز یک رسوایی بزرگ قرار داشتم. از آن روز به بعد ناراحتی های روحی و روانی به سراغم آمد و به دختری گوشه گیر تبدیل شدم، اما عذاب وجدان رهایم نمی کرد تا این که به ناچار ماجرای ارتباطم با فرید را برای برادر کوچکم بازگو کردم و تصمیم گرفتم دست به دامان قانون شوم، اما ای کاش به آن جملات عاشقانه در فضا های مجازی اعتماد نمی کردم و با وعده پوچ ازدواج آینده ام را به نابودی نمی کشاندم و... به دستور سرهنگ علی عبدی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) بررسی های تخصصی و قضایی این پرونده، به مشاوران کارآزموده کلانتری سپرده شد. ...
سلام یوسف زهرا! خوش آمدی آقا // امید آخر دنیا! خوش آمدی آقا
.....،"مُفید" شد غیر از تو را به مُصحَف و منبر نمی کشید عُمر پدر به دیدن روی تو قَد نداد از شِدَّتِ فراق تو دیگر..،نمی کشید غرق گناه بودم اگر فاطمه نبود دست مرا اگر خودِ مادر نمی کشید...!؟ ما غیر کربلا که به جایی نمی رویم میل گدا به اینور و آن وَر نمی کشید هرگز کسی به غیر همین تشنه لب..،چُنین در قتلگاه جام بلا سر نمی کشید ...
سرگذشت هولناک زن 17 ساله از که گرفتار همسایه شیطان صفت شد
زشتی را داشته باشند به گونه ای که ... دختر 17 ساله در حالی که هنوز از شدت ترس بر خود می لرزید، با بیان این که آن صحنه هولناک را نمی توانم فراموش کنم، اشک ریزان درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از روزی که چشمانم را باز کردم، خودم را بی کس و تنها در بهزیستی یافتم. گویا پدر و مادرم مرا سر راه گذاشته و رها کرده بودند. خلاصه بهزیستی تنها پناهگاه و امید من ...
ماجرای تکان دهنده رابطه نامشروع پسر 17 ساله با نامادری 36 ساله!
. به همین دلیل کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت. همدستی پسر نوجوان و نامادری در قتل پدر خانواده آروین در نخستین جلسه دادگاه، درباره جزئیات قتل گفت: دو سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. وقتی هشت ساله بودم، پدرم با آناهیتا ازدواج کرد و چند سال بعد خواهر و برادرم به دنیا آمدند ...
راه اندازی موزه در زیرزمین خانه!
بی نهایت علاقه مند شدم و همیشه این فکر را داشتم که چطور باید این میراث زنده بماند و چطور می شود طرح و نقش های فراموش شده ترکمن را احیا کرد. برای تحقق این هدف باید تحصیلات و دانشم را بیشتر می کردم. اول فوق دیپلم و بعد کارشناسی فرش را گذراندم و در حالی که 2دختر و یک پسر هم داشتم، فرش بافی هم می کردم. دانشگاه که درس می دادم، کتابی درباره نظری بر هنر دستبافته های قالی ترکمن در موزه ها و گالری ...
شال گردن را دور دهانش پیچیدم تا فقط هوار نکشد
روز بعد بود که از خواب بیدار شدم. از اتاق که بیرون آمدم دیدم شوهرم با همان وضعیت هنوز در آشپزخانه افتاده است. بدنش یخ کرده و نفس نمی کشید باورم نمی شد که مرده باشد، هیچ حرکتی نمی کرد. من نمی خواستم او را به قتل برسانم، برای همین تصمیم گرفتم صحنه سازی کنم و به اورژانس و پلیس بگویم او خودکشی کرده است. با اعتراف زن جوان به قتل، به دستور بازپرس محسن اختیاری، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
آدینه با داستان/ فرخندۀ مالک
های دیگر خانه وسایلم را بچینم؟ گفت: اگر هوایم را داشته باشی چرا که نه! مردی که چند روز پیش جایی نمی دانم کجا دیده بودمش جلوی رویم ظاهر شد. با لبخندی که به آشنایی دور شبیه بود. آنقدری که می توانستم، از بین تصویرهای اتاق ها که توی سرم می چرخیدند جایی باز کردم تا یادم بیاید که مرد را کجا دیده ام. توی دست هایم یک جفت هندزفری بی سیم بود که فکر کردم شاید برای مرد است. گرفتم طرفش. دست اش را ...
گفت وگو با آتش تقی پور؛ اولین نمایشم را در 12 سالگی کارگردانی کردم!
بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر گفت: 12، 13 ساله بودم که اولین نمایشم را کارگردانی و در آن خودم هم بازی کردم. دوست داشتم نقش آدم دهاتی ساده را بازی کنم. آتش تقی پور در گفت وگو با ایرنا در این باره که چرا بازیگران پیشکسوت در ایران بر خلاف بازیگران خارجی پس از پا به سن گذاشتن، کم کار می شوند؟ اظهار داشت: ما خودمان را هم تحویل نمی گیریم و فکر می کنیم وقتی بازنشسته شدیم و سنمان بالا رفت ...
دروسی: خوشحالم که اولین تجربه مربیگری ام در اروپا خوب به پایان رسید/ رُم جوجه اردک زشت نیست!
آنها مرا فراخواندند. حتی از قبل از بازی به سختی از اتوبوس پیاده شدم چون تعداد هواداران زیاد بود. آنها حمایت فوق العاده ای از ما داشتند. من سعی می کنم تا حد امکان خونسرد و میانه رو باشم اما نمی خواهم فکر کنند من خیلی تغییر کرده ام! انتهای پیام/
تولد یک گونه ضروری در نثر فارسی
...، خاقانی، مولانا و... هم در لابه لای اشعارشان از تجربه سوگ عزیزانشان و اندوه از دست دادن آن ها گفته اند که بسیار تاثیرگذار است؛ برای نمونه، فردوسی در شاهنامه در مرگ پسر 37 ساله اش این طور سوگواری می کند: مرا بود نوبت برفت آن جوان/ ز دردش منم چون تن بی روان/ مگر همرهان جوان یافتی/ که از پیش من تیز بشتافتی/ جوان را چو شد سال بر سی وهفت/ نه بر آرزو یافت گیتی برفت . یا وقتی خاقانی در قصیده مشهور ...
