سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از فارس، حبیب الله کریمی هفتم اسفند سال 1336 در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. پس از گذراندن دوران تحصیلی و اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت. با آغاز جنگ تحمیلی در آبادان ماند و از میهن اسلامی دفاع کرد و سال 1361 دوره عمومی سپاه را در اهواز گذراند. سال 1360 پدرش را در درگیری اشرار از دست داد. وی سرانجام پس از 8 سال حضور مستمر در جبهه 22 ...
به خبرنگار شبستان گفت: احیای شب بیست و یکم هم با حضور بچه مسجدی ها و اعضای کانون با راز و نیاز با پروردگار و قرآن بر سر کردن برگزار می شود. وی افزود:شب قدر با فضیلت ترین شب سال و شب رحمت الهی و مغفرت الهی است. باقری گفت: قرائت قرآن، خواندن ادعیه وارده و مناجات، سخنرانی مبلغین و ائمه جماعات، مداحی و مراسم قرآن به سر از جمله این برنامه هاست که در کانون مسجد زینبیه برگزار می شود ...
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از فرانس 24، صدای اذان مغرب در مسجد تاریخی اموی حلب برای اولین بار از سال 2012، در روز شنبه (30 مارس) پس از کنترل مجدد نیروهای دولتی سوریه بر شرق و حلب قدیمی، بلند شد. مناره مسجد اموی و بازارهای سرپوشیده ای که اطراف آن را احاطه کرده بودند در جریان نبردهای ارتش سوریه و مخالفان در سال های 2012 و 2013 تخریب شده بود. مسجد اموی که قدمت آن به قرن ...
) سینه می زد، به صف تظاهرات پیوسته بود. هر روز مسجد کرامت، بازار سرشور، خواجه ربیع، خیابان های اطراف مشهد شاهد تظاهرات و راهپیمایی بودند. کاظم، محمود و فضل الله نیز خودشان را به این دریا رسانده بودند. شب و روزشان را در مسجد کرامت، مرکز فرماندهی و سازمان دهی تظاهرات، می گذراندند. به مرور زمان ترس مردم ریخت. روزهای پر تب و تاب انقلاب با ورود امام خمینی رنگ و روی دیگری به خود گرفت. عطر و بوی امام تا ...
کنارم و گفت: خودم کمکت می کنم. پایین کشیدن مجسمه شاه یک روز عباس همراه برادرش با خوشحالی به خانه آمد و گفت: مادرجان! برو نماز شکر بخوان که ما موفق شدیم. گفتم: برای چی؟ گفت: مجسمه شاه را پایین کشیدیم. امشب خانه نمی آییم و می خواهیم مجسمه رو خرد کنیم. نمایش در مسجد محمدرضا پازیکی دوست شهید می گوید: اوایل انقلاب بود. ما همراه عباس در مسجد محله نمایش اجرا می ...
روی گل مرا آواره و نالان کرده است. * باد ملایم بامدادی را وقت خوش باد که درد عاشقان شب زنده دار را درمان کرد و روی بند از چهره گل برداشت و گیسوی سنبل را چنگ زد و تکمه قبای غنچه گل را باز کرد. * در همه جا بلبل عاشق در حال گریه و زاری است فقط در این میانه باد صباست که با ناز زندگی می کند. * عشق از آن رنگ و رخ گل به دلم خون انداخت و دلم را خون کرد و گلشن به خارم ...