سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات الرجال
ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان ظهور و سقوط سلطنت پهلوی منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور می کنیم. کابوس شاهِ همه چیز خواه مصدق نخست وزیر شد و دوران مشکل محمدرضا ...
هیچ سنگتراشی چنین دست و پنجه ای ندارد!
...، اما دست و پنجۀ من را نداشتند. من هم متولد سال 1311 هستم و از بچگی و حدود 5 سالگی همراه پدرم در سنگتراشی بودم و تا سال 1343 سنگتراشی می کردم؛ ولی بعد از آن از سنگتراشی دست برداشتم چون سنگتراشی عقب افتاد و کارخانه های سنگ بری آمدند و مردم به آن ها هجوم آوردند. درواقع سنگتراشی با دست، با گذشت زمان به طور کامل برچیده شده است. ازطرفی هم دچار دیسک شدید کمر شدم و از آن زمان به بعد سنگتراشی نکردم ...
خاطرات الرجال
اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهره ها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از 10 سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در 7 جلد تحت عنوان یادداشت های علم به چاپ رسیده اند و ما در این ستون به تناوب این یادداشت ها را مرور می کنیم. عاقبت سیاه تیمورتاش با شاهنشاه خیلی صحبت ها داشتیم. علت کشته شدن مرحوم تیمورتاش ...
ادله های اثباتی نادرست بودن داستان پناهیان و پیام امام (ره) به طیب برای زنده نگاه داشتن سالگرد شهدای 15 ...
...: پناهیان در سال های اخیر اصرار عجیبی دارد بر این که کلماتی مثل رحمت و مهربانی و لطف و اخلاق از دایره فرهنگ ایرانی- اسلامی زدوده شود و سیمای پیامبر اسلام و امام اول شیعیان در قدرت و اقتدار و قهر و در یک کلام خشونت خلاصه شود. این حرف ها را هم در لفافه نمی گوید. خیلی صریح و بی پروا و بی تعارف . البته گاهی برای این که به سخنانش رنگ و بوی فاضلانه بدهد کمی این در و آن در می زند، اما مخلص کلام همین چیزی است که خدمتتان عرض کردم. دسته گل آخری هم که به آب داده همین چیزی است که همگان شنیده اند. علنا و در یک برنامه زنده تلویزیونی پیامبر اسلام (ص) را گوشت تلخ می خواند و علی (ع) را فردی خشن، تا تتمه اعتقادات این مردم بی پناه را که به اندازه کافی بر اثر کوشش های شبانه روزی پناهیان و امثال او از خدا و پیغمبر گریزان شده اند بر باد دهد. البته مریدان پناهیان برای رفع و رجوع این گاف آخری بلافاصله دست به کار شده اند و راه افتاده اند که بله اگر درست شنیده باشید حضرت استادی این صفت را برای سخت گیری ایشان در حراست از بیت المال به کار برده اند. گویی زبان فارسی برای توصیف سخت گیری و یا به عدل و انصاف رفتار کردن دچار ضیق تعبیر است. چه اصراری است به جای کاربرد عادل بودن بگوییم گوشت تلخ و یا قیاس به نفس کنیم و بگوییم پیامبر و جانشین برحقش بلد نبودند با چهار نفر رفاقت برقرار کنند و عالم و آدم از دست آن ها فراری بودند؛ و اصلا چنین پیامبر و امامی چه جای پیروی دارند؟ کسانی که قادر نبودند به قول آقای پناهیان حتی چهار نفر را از خودشان راضی نگاه دارند چرا باید سرمشق و الگوی بشریت واقع شوند؟ نخیر، اتفاقا طرف خیلی حواسش جمع تر از این حرف هاست و به حکمِ چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ، خوب می داند چه می گوید و با که می گوید. اگر همه چیز بر قرار و قاعده و سامان بود باید آن هایی که متولی ...
ماموریت های بمباران با اف چهارده ابتکار شهیدبابایی بود
. فرزانه به او گفت خیالت راحت باشد. نگران زن و بچه ات نباش! با من! قرار بود فرزانه فرمانده پایگاه شود. اما ما 35 نفر که همه مجرد بودیم، این ماجرا را وتو کردیم. بنا بود رأی بگیرند که چه کسی فرمانده شود. سروان (محمدرضا) شاهی خیلی خوش برخورد و خوش خنده بود. ما او را انتخاب کردیم. چنگیز سپهر سروان بود. یک روز یک کلت به کمرش بسته بود و رفت روی ماشین و گفت فرمانده پایگاه سرگرد فرزانه! من هم جانشین ...
ایستادگی شهید زاهدی و یارانش مانع سقوط مجدد خرمشهر شد/ حاج علی این اواخر عمل قلب باز کرده بود/ عرفا و ...
، رفتم. دیدم آنجا حاج علی زاهدی، حاج احمد کاظمی، شهید شوشتری و تعداد دیگری از فرماندهان حضور دارند. شهید زاهدی به من گفت بعثی ها با حدود 400 تانک از مرز عبور کرده اند و می خواهند خرمشهر را بگیرند. حتی یادم است بدون اینکه نام ببرد، گفت دو نفر از فرماندهان رده اول گفته اند خرمشهر را تخلیه کنید و عقب بکشید، اما ما نباید این شهر را دوباره به دست دشمن بدهیم. ایشان از من خواست با بچه های گردانم به مصاف ...
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان
؛ این تعارف نیست، واقعیّت است. روزه، تلاوت قرآن، دعاهای شب، سحر، روز، در شماها نسبت به امثال بنده تأثیر مضاعفی دارد. شماها حتماً در طول [رمضان] امسال نورانیّت پیدا کرده اید؛ سعی کنید این نورانیّت را حفظ کنید. راهش هم این است که از گناه پرهیز کنید. بعضی از گناه ها هست که انسان توجّه ندارد به اینکه اینها گناه است؛ خیلی از حرف زدن های ما، خیلی از اظهاراتی که در فضای مجازی میکنیم، اینها پاسخ لازم دارد ...
یادداشت های علم، سه شنبه 28 مرداد 1348: امروز مصادف با قیام ملی 28 مرداد است؛ آن زمان در بیرجند در تبعید ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب : اسدالله علم (1 مرداد 1298 بیرجند – 25 فروردین 1357 نیویورک)، یکی از مهم ترین چهره های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از 1345 تا 1356 و نخست وزیر ایران از سال 1341 تا 1342 بود. انتخاب هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند. سه شنبه 28 مرداد 1348: امروز مصادف با سالگرد قیام ملی 28 مرداد به زعامت ...
چرا داستان پناهیان و پیام امام به طیب دروغ است؟
یا دست کم این نویسنده ندیده یا شاید به خاطر آن باشد که شخص مورد نظر و راوی شهید عراقی نیست و باید پرسید کیست. سوم: نکتۀ مهم تر اما این که طیب حاج رضایی در 11 آبان 1342 اعدام شده و اصلا در سال گرد 15 خرداد زنده نبوده! یک مستند هم ساخته شده به نام سه سال و سه روز دربارۀ طیب که سه سال و سه روز بعد از 9 آبان 1339 می پردازد. چون در روز تولد رضا پهلوی فعال بود اما سه سال و سه روز بعد و در واقع ...
خاطرات الرجال
اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهره ها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از 10 سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در 7 جلد تحت عنوان یادداشت های علم به چاپ رسیده اند و ما در این ستون به تناوب این یادداشت ها را مرور می کنیم. سالروز ترور شاه فرابشری! امروز سالروز سوء قصد به جان شاهنشاه است که به صورت ...
(تصاویر) ناگفته های زندگی ریزعلی خواجوی؛ دهقان فداکاری که از کتب درسی حذف شد
تونل بر روی خط آهن به خاطر ریزش کوه مسدود شده است و یادم آمد که قطار تا چند دقیقه دیگر از ایستگاه به سمت پایین راه می افتد، آن هم قطاری که پُر از مسافر است. با خودم گفتم هرچه بادا باد. راه افتادم به سمت ایستگاه، اما حدود دو کیلومتر که مانده بود متوجه شدم که قطار از ایستگاه حرکت کرده و چون وزش باد فانوسم را خاموش کرده بود، چاره ای ندیدم جز اینکه کُتم را درآوردم و بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر ...