سایر منابع:
سایر خبرها
بهائیان قاتل در ایران چه کردند؟ +عکس
انحرافی جای سوال و شک ندارد اما آنچه کمتر مورد بررسی و توجه قرار گرفته است اعمال شنیع این فرقه در قالب ترور ، آدمکشی ، قتل و کشتار بوده است . در این گزارش مروری بر اعمال تروریستی این گروه خواهیم داشت. فرقه شیخیه ریشه اصلی بهائیت ریشه اصلی بهائیت را باید در فرقه ای با نام شیخیه جست و جو کرد این فرقه توسط فردی با نام شیخ احمد احسائی پایه گذاری شد. شیخ احمد ، در سال ...
خالی کردن حساب بانکی با اسکیمر
میانسال در مورد قتل گفت: مقتول که زن جوانی بود با من بسیار راحت بود که همین موضوع باعث شد با همسرم درگیر شود.قرار شد با زن جوان صحبت کنم، به همین دلیل به خانه او رفتم. خواهر مقتول نیز در جریان رابطه ما بود به همین خاطر از من خواست دو مدرکی را دست خواهرش دارد برایش بگیرم. وقتی از او درخواست مدارک خواهرش را کردم شروع به داد و فریاد کرد به همین دلیل او را با روسری خفه کردم. وی افزود: من عذاب ...
جنایت هولناک تحت تاثیر توهم شیشه ای
پلیس قرار گرفت. در ادامه تحقیقات مشخص شد، او از سال ها پیش که والدینش ازهم جدا شده بودند، به خانه مقتولان آمده بود و از چندی قبل هم معتاد به شیشه شده بود. این در حالی بود که چند روز بعد از این جنایت خودروی پراید سرقتی مقتول بدون سرنشین در یکی از محله های تهران، کشف شد. سرانجام دو روز پیش ماموران مطلع شدند نوه ناخلف به محل جنایت بازگشته و در حال پرسه زدن در آنجاست. ماموران به ...
چه گروه هایی به موجب قوانین از بیکاری ضرر می بینند؟
به این کارگران را می دهد باید پاسخگوی مردم در این زمینه باشند. ایشان در پایان گفت: هر چند هم اکنون تعداد کارگران چینی خیلی زیاد نیست اما در صورتی که مسئولان حوزه کار این موضوع را جدی نگیرند در سال های آتی باید شاهد مشکلات دیگری در زمینه حضور کارگر خارجی و بیکاری کارگر ایرانی در کشور باشیم که پیامد خوبی به دنبال نخواهد داشت [2] . البته صحیح آن است که اجازه دهیم کارگر ایرانی با همان امکانات کارگر ...
گفتگو با یک زندانی که خودش بازنده تجارت شد
حساب کارخانه ریختم اما از بدهی ام حدود 35 میلیون تومان مانده بود که حکم جلبم را گرفتند و روانه زندان شدم. در این 3 سالی هم که در حبس هستم خسارت تأخیر تأدیه شامل حالم شد که جمع بدهی، حدود 100 میلیون تومان شده است. نمیدانم چرا با اعتماد به کسی که هیچ نسبتی با من نداشت اول خودم و بعد خانواده ام را بدبخت کردم. به قول خودم، در کاسبی گرگ باران دیده شده بودم. هرچه هم با شاکی پرونده صحبت می کنم تا مبلغی ...
فرهنگ در رسانه
تئاتر بود هنرمندانی مثل فرزانه تاییدی و آقای کشاورز در آنجا رفت و آمد داشتند. یکی از محسنات کافه نشینی برای من این است که دفتر کاری دارم که یک ریال بابت آن نمی پردازم! به هر حال، گردانندگان کافه هم از حضور من لذت می برند و استفاده می کنند. چون به خاطر من خیلی ها به کافه می آیند و به هر حال برای کافه هم نوعی پرستیژ به حساب می آید! کافه ای در شهر اوبرهازن در آلمان بود که من بیست و دو سال ...
قتل خانم مدیر پس از رد درخواست ازدواج موقت
گونه آثاری مبنی بر ورود به عنف به داخل شرکت وجود نداشت که حکایت از آشنا بودن مقتول با عامل یا عاملان جنایت داشت. اظهارات دختر مقتول دختر مقتول پس از حضور در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از حدود سه سال پیش مادرم یک شرکتی خدماتی در محدوده میدان انقلاب تأسیس کرد. بعضی اوقات مادرم به علت فشردگی کار، در همان محل شرکت استراحت می کرد و به خانه نمی ...
انتقام آتشین از شاهد سرقت
برای استراحت وارد اتاقک نگهبانی می شود از این فرصت استفاده کرده و با ورود به آنجا با بلوک سیمانی ضربه هایی به سر مرد نگهبان زده و او را به قتل می رساند. قاتل چند ساعتی کنار جنازه می ماند. بعد برای این که ردی از خود بر جای نگذارد و ماجرا لو نرود اتاقک نگهبانی را به آتش می کشد تا تصور شود مرگ او در جریان حادثه ای بوده است. متهم گمان نمی کرد خون مقتول دامان او را بگیرد و ماجرای این جنایت فاش شود. عامل جنایت پس از این که صحنه قتل را بازسازی کرد روانه زندان شد. اخبار حوادث - جام جم ...
الهام حمیدی از ورشکستگی تا زندگی در برج معروف
ام زندگی کنم. یک جورهایی آدمی احساساتی و عاشق هستم. عاشق زندگی، خانواده، اطرافیان، دوستان و حتی خانه و کارم. وابسته بودن از جهاتی خوب و شیرین است اما به هر حال جاهایی هم سختی هایی دارد. هنرهای دستی من خیلی اهل هنر هستم و دوست دارم تمام رشته های هنری را تجربه کنم و اتفاقا در تمام این سال ها بسیاری از کارهای هنری را انجام داده ام؛ از نقاشی و کارهای دستی گرفته تا مزون و طراحی لباس که همه و ...
نقش مهران مدیری در مجری شدن یک خانم
نام پلاک 14 داشت و من نقش خواهرزاده اش را در 9 سالگی بازی کردم. این موضوع هم به خاطر این بود که آقای مدیری مرا در رادیو دیده بود و برای این نقش یک دختر سرزبان دار می خواست. بعد از آن در خانه فرهنگ نیم رخ آقای محمد حسن زاده بعد از مجموعه های نیمرخ سریال نوجوانانه ای به نام خبرنگار ساخت. در این سریال من در نقش یک دختر خبرنگار به نام عاطفه حضور داشتم و عباس غزالی و حسین مهری نیز هم بازی های من بودند ...
قتل زن برای رد درخواست ازدواج موقت
. پلیس پیگیری هایش را برای پیدا کردن بهروز ادامه داد تا اینکه او روز 28 اردیبهشت ماه از بوکان به تهران آمد و دستگیر شد. بهروز در حضور بازپرس خیلی زود با قتل مریم اعتراف کرد و گفت: من و مریم (مقتول) هفت سال بود که همدیگر را می شناختیم. او یک شرکت خدماتی داشت و من از طریق پسرش میلاد با او آشنا شدم. میلاد یک ماشین پژو 405 داشت و با آن کارهایش را انجام می داد. او بچه سر به راهی نبود و شیشه می کشید. مریم ...
قاتل: خانم مدیر همسر دومم نشد، او را کشتم!
پایگاه خبری علت : شرق نوشت: ابتدا دختر مقتول به دلیل غیبت دوروزه و عدم پاسخ گویی مادرش به تماس های مکرر تلفنی وی، به محل کار مریم مراجعه کرده و چون مقتول در را باز نکرده، با پلیس 110 تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بود. پس از آن، مأموران کلانتری انقلاب در محل حاضر شده و ضمن انجام هماهنگی قضائی، پس از حضور تیم آتش نشانی در محل به دفتر محل کار مقتول در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی – تجاری رفته و ...
گفتگو با مژده لواسانی جوانترین سردبیر تاریخ رادیو
سردبیر تاریخ رادیو شدم . با طنز مهران مدیری پایم به تلویزیون باز شد خوش سرو زبانی خانم مجری او را در همان سن و سال کودکی به بازیگری نیز کشاند اما انتخاب لواسانی برای حضور در رسانه جدای از بازیگری بود: سالهای کودکی ام مهران مدیری برنامه طنزی به نام پلاک 14 داشت و من نقش خواهرزاده اش را در 9 سالگی بازی کردم. این موضوع هم به خاطر این بود که آقای مدیری مرا در رادیو دیده بود و ...
قتل مدیر به دست کارگر خدماتی
.... همچنین هیچ گونه آثاری مبنی بر ورود به زور به داخل شرکت وجود نداشت و همین امر از آشنابودن مریم با قاتل یا قاتلان حکایت می کرد. دختر مقتول پس از حضور در اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از حدود سه سال پیش مادرم شرکتی خدماتی در محدوده میدان انقلاب تأسیس کرد. بعضی اوقات مادرم به علت فشردگی کار، در دفتر شرکت استراحت می کرد و به خانه نمی آمد. حتی اتاقی ...
حسادت زنانه رازقتل هوو
سیستان و بلوچستان زندگی می کند اما به خاطر این که نتوانست فرزندی به دنیا بیاورد، حدود 12 سال قبل با من ازدواج کرد که من 6 فرزند قد و نیم قد به دنیا آوردم ولی او باز هم با زن مطلقه دیگری ازدواج کرد و آن زن (مقتول) در طبقه سوم منزلی که به نام من است ساکن شد در حالی که من هم در طبقه دوم ساختمان زندگی می کردم. چند ماه اول زندگی مشکلی با یکدیگر نداشتند اما کم کم اختلافات خانوادگی بین آن ها شروع شد تا این ...
اعتراف قاتل: از مدیر شرکت خواستگاری کردم؛ چون تحقیرم کرد او را کشتم
به گزارش نامه نیوز ، ابتدا دختر مقتول به دلیل غیبت دوروزه و عدم پاسخ گویی مادرش به تماس های مکرر تلفنی وی، به محل کار مریم مراجعه کرده و چون مقتول در را باز نکرده، با پلیس 110 تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بود. پس از آن، مأموران کلانتری انقلاب در محل حاضر شده و ضمن انجام هماهنگی قضائی، پس از حضور تیم آتش نشانی در محل به دفتر محل کار مقتول در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی – تجاری رفته و جسد این زن ...
کارگر خدماتی قاتل خانم مدیر بود
سلامت نیوز : قاتل مدیر یک شرکت خدماتی در پایتخت، یکی از کارگران خدماتی بود. این مرد پس از اینکه از خانم مدیر جواب رد شنید، دست به جنایتی هولناک زد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، بامداد پنجشنبه 27 اسفند سال گذشته مأموران کلانتری 148انقلاب با قاضی احمدبیگی، بازپرس جنایی تهران تماس گرفتند و خبر از جنایتی در یک شرکت خدماتی دادند. لحظاتی بعد قاضی جنایی به همراه تیمی از کارآگاهان ...
معمای 11 ساله یک جنایت پایان یافت
سرقت کنیم. وقتی راننده مقاومت کرد من با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. بعد هم که مهران فرار کرد و دستگیر نشد با محسن تصمیم گرفتیم قتل را گردن او بیندازیم. زمانی که این قتل را مرتکب شدم، 18سالم بود. نمی فهمیدم چه می کنم، فکر می کردم اگر پنهانکاری کنم عذاب وجدان هم دست از سرم برمی دارد، اما نتوانستم. 11 سال است که در زندان هستم. عذاب وجدان شدیدی دارم و هرچه سنم بیشتر می شود، بیشتر می فهمم چه ...
کارآگاه بازی های یک زن راز یک قتل را فاش کرد - کشتی گیر قدیمی قاتل مرد افغانی
من از او خواستم چند روزی که در خانه پدر زنم هستم او برای خوابیدن به خانه من بیاید. صاحبخانه افزود: در خانه پدر زنم بودم که یکی از مستأجرهایم زنگ زد و ادعا کرد بوی تعفن از خانه ام بیرون زده است. ابتدا فکر می کردم بو به خاطر پرنده های من است اما وقتی با تماس های زیاد زن همسایه روبه رو شدم تصمیم گرفتم به خانه برگردم و موضوع را پیگیری کنم و این در حالی بود که مرد افغانستانی نیز جواب تماس ...
اعتراف قاتل: از مدیر شرکت خواستگاری کردم؛ چون تحقیرم کرد او را کشتم
مقتول استفاده شده بود. همچنین هیچ گونه آثاری مبنی بر ورود به زور به داخل شرکت وجود نداشت و همین امر از آشنابودن مریم با قاتل یا قاتلان حکایت می کرد. دختر مقتول پس از حضور در اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از حدود سه سال پیش مادرم شرکتی خدماتی در محدوده میدان انقلاب تأسیس کرد. بعضی اوقات مادرم به علت فشردگی کار، در دفتر شرکت استراحت می کرد و به خانه ...
دردسر شوم کری خوانی دخترانه برای دختر دانشجو
میلیونی را که از پدرش گرفته بود فاش کرد و به کارشناس اجتماعی پلیس فتای خراسان رضوی گفت: قبل از آن که وارد دانشگاه شوم دختری محجبه بودم و به روابط اجتماعی خارج از عرف اعتقادی نداشتم، اما وقتی با چند دختر دانشجوی دیگر دوست شدم همواره مورد تمسخر آن ها قرار می گرفتم آن ها ساعت های زیادی را صرف آرایش و پوشش خود می کردند و گاهی نیز چنان از روابط و دوستی های خیابانی خودشان سخن می گفتند که من احساس حقارت ...
امتناع زن از پذیرش پیشنهاد صیغه توسط کارگرش، منجر به قتل شد
برای انجام کارهای خدماتی از محل سکونتم به تهران آمدم و آن زمان با پسر سمیرا آشنا شدم، وی به من گفت صاحب یک شرکت خدماتی حوالی میدان انقلاب است و با مادرش آنجا را اداره می کند؛ او از من خواست که در شرکتش مشغول به کار شوم اما مدتی قبل وی دچار اعتیاد و مشغول کارهای خلاف شد که تقریبا تمامی کارهای شرکت را مقتول انجام می داد. وی افزود: چند روز قبل از قتل به شهرمان رفته بودم که پسر سمیرا به آنجا ...
هوویم با نشان دادن چت هایش با شوهرم به من فخر می فروخت
...، متعلق به شوهر مقتول بود. بررسی ها نشان می داد که این مرد 3زن داشته که 2زن وی در همان ساختمان سه طبقه زندگی می کردند و همسر سومش نیز ساکن یکی از شهرهای مرزی کشور بود. این در حالی بود که مرد جوان همزمان با قتل همسرش ناپدید شده بود و کسی از وی خبر نداشت. کسی که خبر این جنایت را به پلیس گزارش کرده بود، هووی مقتول بود. این زن در تحقیقات گفت: صبح که فرزندانم را به مهد بردم، خودروی همسرم ...
جوان بیست و هشت ساله ای درونِ من زندگی می کند
کشاورز در آنجا رفت و آمد داشتند. یکی از محسنات کافه نشینی برای من این است که دفتر کاری دارم که یک ریال بابت آن نمی پردازم! به هر حال، گردانندگان کافه هم از حضور من لذت می برند و استفاده می کنند. چون به خاطر من خیلی ها به کافه می آیند و به هر حال برای کافه هم نوعی پرستیژ به حساب می آید! کافه ای در شهر اوبرهازن در آلمان بود که من بیست و دو سال مشتری آنجا بودم. این کافه هنوز چند تا از طرح ...
صحبت های یک ایرانی از زندا ن های سخت تایلند
دیگر زبان یاد گرفته بودم و صحبت می کردم . - در کدام شهر تایلند دستگیر شدید؟ فرودگاه شهر بانکوک. یکسال در زندان بمبت این شهر بودیم تا اینکه حکم صادر کردند و به زندان بسه منتقل شدیم . - به چند سال حبس محکوم شدی؟ 50 سال - یعنی اشد مجازات را برایت در نظر گرفتند؟ خیر. با توجه به اینکه در محاکمات گفته بودم در جریان قرار نداشتم، یک درجه ...
اظهارات مردی که همسرش را 21 روز شکنجه کرد
خردسالش بود درباره 21 روز شکنجه و اسارتش گفت: محمد معتاد و به همه چیز بدبین بود. او در این روزها اجازه خوردن غذا و آب به من و دخترانم نمی داد یا با چاقو به جانمان می افتاد یا ما را در صندوق فلزی می گذاشت و با روشن کردن آتش زیر صندوق آزارمان می داد. گفت وگو با مرد شکنجه گر چند ساله ای؟ 30 ساله. شکسته تر دیده می شوی؟ اعتیاد داغونم کرد! ...
پاسخ خونین به رد درخواست صیغه
: برادر و مادرم چند سال قبل یک شرکت خدماتی را تأسیس کردند. مدتی است که برادرم به خارج از کشور رفته است و مادرم مدیریت شرکت را به عهده دارد. او بعضی شب ها به خاطر کارهای زیاد شرکت همانجا می خوابد تا صبح اول وقت به کارهای کارگران رسیدگی کند. از دو روز قبل از مادرم بی خبر بودم تا اینکه امروز با دفترش تماس گرفتم، اما کسی جواب نداد. ساعتی قبل برای جویای احوال مادرم به شرکت آمدم، اما در شرکت بسته بود به ...
گروگان گرفتن پدرزن برای فرار از مهریه
شناسایی و دستگیر کردند. وی با اعتراف به آدم ربایی گفت: من و پرویز بچه یک محل هستیم. ما دو نفر در پاتوق مصرف شیشه با هم آشنا شدیم. سال قبل به خاطر درگیری به زندان افتادم تا اینکه چند روز قبل از حادثه، از زندان آزاد شدم. یک روز من و پرویز در حال کشیدن شیشه بودیم که به من گفت از همسر و پدرزنش کینه به دل دارد. او گفت مقدار زیادی به آنها پول داده و الان هم همسرش مهریه اش را به اجرا گذاشته است ...
یک عصرتا غروب آفتاب با زنان معتاد و بی خانمان در شلتر بانوان شوش
مشت رفتم توی پنجره، می خواستم نباشم، بریده بودم، می خواستم خودم را بزنم برای خلاصی، خلاصی از خودم. زن های معتاد وقتی همه چیزشان را می بازند دوست دارند خودشان را هم ببازند، خودزنی بین معتادها رسم است، با تیغ، چاقو یا هر چیز تیزی که گیرشان بیاید. بهاره اما از شر اعتیاد خلاص شده، دیو نفس را زیر پا له کرده و بهبود یافته ولی نه با کمک تیزی تیغ و چاقو که با اراده و انگیزه برای بهاره شدن: دیگر ...
بهای سنگینی که برای زندگی شیشه ای داد
احساسات من بی تفاوت بود من مسمم بودم که با او ازدواج کنم. درس هایم بسیارعالی و دستم تو جیب خودم بود لباس فروشی داشتم و دراوج رفاه و آرامش زندگی می کردم. شبی با دوستانم در یک مهمانی شرکت کردیم دوستانم پیشنهاد دادند به خاطر اینکه دختر خالم را فراموش نمایم شیشه مصرف کنم و اینکه یک بار هیچ اتفاقی نمی افتد اون روز اولین باری بود که شیشه مصرف می کردم بعد از آن تصمیم گرفتم هر روز مقداری ...