سایر منابع:
سایر خبرها
- دوم خرداد - در آستانه بیست سالگی؛ به سه روایت
آقای ناطق، بعد از نماز من را هل داد گفت ناراحت نباش عمر سفر کوتاه است. گفتم من در فکر سفر نیستم ولی خیلی ناراحتم. آقای ولایتی باور کرد، آمد کنار جانماز من گفت چه اتفاقی افتاده است؟ وقتی هر سه آمدند، گفتم علت دارد. من شهرستانی باید با سه نفر دهاتی هم اتاق شوم! ناطق اهل نور است، به آقای ولایتی هم گفتم تو هم که اهل رستم آبادی. هر سه شان روستایی بودند و خندیدیم. این ویلا یک استخر داشت، آقای ناطق همه را ...
نیمه شعبان یعنی تولد پیغمبری در وجود تو/ نیمه شعبان یعنی فینال فینال ها
) را به مرو دعوت کرد، یعنی سه سال قبل از شهادتشان، مامون نانجیب همه علما و وزرا را دعوت کرد و گفت بدو ورود می خواهیم حالشو بگیریم، علما هرچه سوال کردند اما جواب داد، وزرا هر کاری که دلشون خواست کردند، امامم جواب داد. یکی از این ها خیلی نانجیب بود به اسم مهران؛ برادر احمد بن قحطبه، مهران گفت خب اگر راسته که شما امام هستی به این دوشیری که روی پرده هستند بگو بیان و منو بخورن. امام رضا(علیه السلام ...
نجف نژاد:استقلال را تقویت می کنیم/تغییر سرمربی پس ازفینال بررسی می شود
یا خود تو کدوم گوری بودین؟؟تو دربی ترکی دوتا پنالتی واسمون نگرف اصلا محروم شد؟؟؟بازی با اس خ گلشون خطا بود پنالتی رو پرو نگرفت داور محروم شد؟؟بازی لنگ با ملوان کرمانشاهی محروم شد؟؟؟اقای معینی جهانیان کدوم گوری بودین؟؟چرا خفه شده بودین؟؟نمیتونستین اعتراض کنین؟؟؟الان زبون دراوردین؟؟؟پرویز ن باند داره ن میتونه بازیکن حریف و بخره بنده خدا فقط خدا را داره ولی لعنت ب شماها ک از اول فصل نزاشتین ی روز خوش ...
آخرین مصاحبه نقاش کویرها +عکس
کند از این رو کار دشواری بود. در آن دوران در سینما و اول فیلم ها هم تبلیغات رواج پیدا کرده بود و من هم به عنوان یک طراح باید طرح هایی متناسب با موضوعی که به من سفارش داده بودند؛ می کشیدم و گاه برای کشیدن و تحویل کارها بارها مراجعه می کردم و آخر سر با این طرح خوب از کار در می آمد، به من پولی پرداخت نمی کردند و همان جا بود که اولین درس زندگی ام را گرفتند که پول یک هنرمند را به راحتی می خورند و از ...
چهل حدیث خودمونی ؛ روایتی ساده از احادیث 14 معصوم/ از پیامبر خاتم (ص) تا مهدی موعود (عج)
، می فهمی باید یه اختلافی بین اونا باشه. هرچی فاصلشون بیشتر بشه به احتمال زیاد اختلافشونم شدیدتره! خانوم ها معمولا عاطفی هستن و اگه همسرشون تحویلشون بگیره و بهشون احترام بذاره و از جمله های رمانتیک استفاده کنه، خیلی از مشکلات حل میشه. اون مردی خوبه که نیاز عاطفی همسرشو برآورده کنه. با یه عزیزم یا یه دوست دارم! حضرت زهرا (س): بهترین شما کسانی هستند که زنانشان را بیشتر گرامی می دارند. ...
بادامچیان: مصلحت نیست عارف رییس مجلس شود
آمریکایی را وارد انتخابات نمی کنند بلکه فردی ایرانی را وارد می کنند که تابع سیاست های آمریکا است. برای جلوگیری از این نفوذ روند ائتلاف را شروع کردیم. وحدت نیروها را هم در استان ها راه انداختیم و همه گروه ها را دعوت کردیم. در تهران آقایان ایثارگران از ما خواستند که درباره وحدت و ائتلاف با هم صحبت و مذاکره کنیم ما هم استقبال کردیم. بعد از آن پایداری به ما پیوست. در این مذاکرات طولانی مدت ...
دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را
...> همان طور که روزهای دهه هفتاد رو به پایان می رفت، حجم مقاله، گزارش، یادداشت، مصاحبه و طنز در روزنامه های زنجیره ای علیه آیت الله مصباح یزدی شدت گرفت. کلیدواژه مشترک همه آنها این بود که آیت الله مصباح تئورسین خشونت است و اسلام سخت و سرد را ترویج می کند. این جوسازی مطبوعاتی سعی داشت تنها با تکرار استعمال این عبارت، آن را جا بیندازد و در اثبات آن کلمه ای به میان نیامد. جهش ناگهانی این خط رسانه ای را می ...
90man/ درویش تیم به لیگ برتر بیار(3)
درویش تیم به لیگ برتر بیار(3) بعد از سقوط ملوان به لیگ دسته اول تعدادی از مسئولان و مدیران در اتاقی نشسته اند تا برای فصل آینده فکری بکر کنند. رئیس: خیلی خب! آفرین مش ممد، آفرین! نه مثل این که تو این چند سال اینقدر با ما نشست و برخاست کردی تو هم فوتبالی شدی. مش ممد: غلام خانه زادم آقا! داریم درس پس می دیم رئیس: جناب مباشر! یه زنگ بزن به شایسته ببین ...
من امشب شهید می شوم!
...> رفتم ببینم چکارم دارد. رو کرد بهم و گفت: رضا. من امشب شهید می شم. می خوام یه ذکری بهم یاد بدی که لحظه شهادت اون رو زمزمه کنم! از تعجب زبانم بند آمده بود. سید داریوش داشت همان چیزی را ازم می خواست که اسماعیل خواسته بود. دستانش را گرفتم تو دستانم و او را قسم دادم که تو و اسماعیل با هم تبانی کرده اید مگه؟! گفت: یعنی چی؟! گفتم: چند دقیقه پیش اسماعیل دقیقاً همین خواسته رو از من داشت. گفت: خب، هر چه ...
در این خانه زمان متوقف شده است!
بدتر می شد و تا چند وقت نمی تونست کار کنه، بعضی وقت ها چیزی برای خوردن تو خونه نداشتیم. حسن آقا بهانه می گرفت و شروع می کرد به دعوا راه انداختن، یک بار طوری کتکم زد که نفسم تنگ شد و چشمام تا چند روز همه جا رو تاریک می دید، وقتی به خودش اومد و حالمو دید بالاخره بعد از 7 سال زنگ زد بنیاد شهید تا بره کارای جانبازی شو انجام بده و دیگه سرکار نره. – با این وضعیت حاج آقا شما چطور بچه ها رو بزرگ ...
مصاحبه ای خواندنی با خالق جناب خان و ببعی!
سه کاراکتر، بخصوص آقوی همساده... خودت به این دسته بندی های ژانرهای کمدی دقت می کنی؟ - ببین من نرفتم تعاریف و دسته بندی های طنز رو بخونم بعد بگم خب این کاراکترمون فلان ژانر باشه... همه چیز خودش رفته جلو... ولی توی تمرین های مجموعه کلاه قرمزی که در این پنج سال داشتیم، همیشه می ریم سراغ مبانی ها، که اصولا چی می خندونه؟ چی نمی خندونه؟ چرا می خندونه؟ مثلا تضاد، اغراق، آشنایی زدایی... ...