سایر منابع:
سایر خبرها
مروری بر روزنامه های صبح امروز 11 خرداد 1395
بازه زمانی مسئولیت داشتند، باید هماکنون با توجه به درخواست کارگروه ویژه مورد تعقیب کیفری قرار گیرند تا مردم تضییعکنندگان بیتالمال را بشناسند و قوه قضائیه هم استقلال و اقتدار خود را به همگان نشان دهد. گزارشات کذب وطن امروز اما باز هم به سراغ رقیب دیرینه اما پیروز این روزها رفته و باز هم دست به قلم فرسایی توهین آمیز زده است . وطن امروز این بار تهمت های بزرگی به شاخه اصلاح ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
فرمانده و رهبر من است. گفت من هم مثل شما شیعه هستم و دنبال فرصتی هستم که به نیروهای ایرانی بپیوندم. با بیسیم صدایش کردند و مجبور شد آنجا را ترک کند. دو پتو زیر پا و سرم گذاشت و صورتم را بوسید و رفت. گفت از هیچی نترس، فقط اگر گفتند تو پاسدار هستی بگو که پاسدار نیستم. در همان جا بیهوش شدم و وقتی بیدار شدم دیدم پاهایم را بسته اند و روی زمین می کشند. در دوران اسارت با حاج آقا ابوترابی هم ...
که یادمان نرود...
و سه دانش آموز نحیف و بی پناه مدرسه ات را از آوار بیرون میکشی. خودت اما غریب و بی دادرس در زیر خروارها خشت و خاک میمانی. روح بزرگت را هزاران هزار فرشته به آسمان پاک و تفتیده شهرت میبرند. خود از میان میروی که نشان بدهی بزرگتر از هیاهوهای ختم به هیچ آدمهایی مثل من هستی که مدتهاست یادشان رفته برای چه پا به دنیا گذاشته اند. خود از میان میروی که یادم بماند روز نخست برای چه پا به وادی معلمی گذاشته بودم ...
غوک و هفت دیو
جا رفتند خواهر بزرگ به سنگ گفت: بازشو! بازشو! سه خواهر از آن سنگ بیرون پریدند و به سوی برنجزار دویدند سائوباکاک، (14) غوک غول آسا، در آن جا به خواب رفته بود. خواهر بزرگ التماس کرد: ای سائوباکاک! اگر تو پدر ما هستی، اگر مادر ما هستی، ما را پناه بده زیرا که اکنون دیوان می رسند و ما را می گیرند و می خورند. و غوک غول آسا که با دیوان جنگلی اختلافی داشت با خشنودی بسیار حاضر شد که آنان را گول ...
پاسخی به ادعاهای عبدالکریم سروش/افراد ناباب در علوم دینی دخالت می کنند
...> عقل جزوی گاه چیره، گه نگون عقل کلی آمن از رَیْبَ الَمنٌون عقل جزوی آفتش وَهْم است و ظَنْ زانکه در ظُلمات شد او را وَطَنْ راسیونالیسم و سکولاریسم، آبستن اندیشه لیبرالیسم و پلورالیسم دینی است و کسی که در قصه پرغصه "قبض و بسط تئوریک شریعت" و بعد در نوشتار "محمد(ص) راوی رویاهای رسولانه" و مقاله "پای مداحان در نعلین روحانیان" و... می کوشد نشان دهد که وحی و قران و ...
تاوان اندیشه های نو
....چرا شهرزاد به فرهاد دلبسته است؟ در قیاس با قباد هیچ ندارد.نه چهره بهتر و نه مال و اموال بیشتر.فرهاد برای او نقطه وصل فرهنگ و جهان بینی است که ریشه اش زیر خاک و به دوران مشروطیت باز می گردد.مشروطیت با خودش عدالت آورد.نگاه آقا بالاسر را برداشت و به نوعی پدرسالاری و سلطنت را محکوم به شکست نشان داد.بنابراین همین قباد سر تا پا تعظیم در برابر بزرگ آقا را چنان تغییر داد که در پایان قسمت آخر،این جرات را ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی
نیست جز استاد محمدرضا شجریان. خب؟ این که به آلمان رفته ای و جلوی یکی از بزرگترین و قدیمی ترین کلیساهای جهان عکس گرفته ای چه چیز ناراحت کننده ای دارد که این شکلی ات کرده مصطفی جان؟! فریدون آسرایی مرزهای بی ربط بودن کپشن و عکس را در نوردید و این بار سه بعدی کار کرد! یعنی عکسی از جوانی هایش گذاشت، در کنار متنی ضعیف که هدفش از این دو چیز، دعوت مردم به کنسرت فردایش در تهران بود ...
زندگی حوصله درد مرا ندارد...
آمدم اینجا بود به خاطر تزریق خون آلوده به ایدز و هپاتیت مبتلا شده بود. سراغ او را می گیرم. می گویند چند سالی است رفته. برای همیشه. یادم می آید آن روز با خنده و شوخی به من گفت: اگر روزی از گورستان رد شدی و سنگ قبرم را دیدی حداقل تو به خاطر بیاور که من بی گناه بوده ام. من آن روزها به حسین گفتم از مرگ حرف نزنیم... زندگی حوصله درد مرا ندارد سلیمان اما روبه رویم نشسته، آهی می کشد: در ...
شاخصه های نفوذ از نگاه نهج البلاغه
را به منطقه حکمرانی ات فرستادم به من رسید. این کارِ من نه به خاطر این بود که تو را کاهل و سست می دانستم، و نه بدان علت که می خواستم کوشش زیادتری از خود نشان دهی. اگر آن چه در اختیار تو بود را از تو گرفتم، تو را حاکم منطقه ای قرار می دهم که زحمتش برایت آسان تر، و حکومتش برای تو خوشایندتر باشد. 41 15. جنگ از بارزترین مصادیق نفوذ دشمن، جنگ مسلحانه است. اما از آن جا که جنگ تبعات ...
روایت شهادت فرمانده ای که یک شهر را عزادار کرد+تصاویر
پناهم بود. همان یک وجب از شانه ات تمام دارایی ام بود. من آن دست های گرمت را می خواهم که یک عمر عبادت نوشت. با آن نگاه مهربان و آن همه خوبی من بی تو طاقت ماندن ندارم. وقتی دیروز باران بارید، "آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم، "آن مرد با نان آمد”، یادم آمد که دیگر پدرم در باران، با نانی در دست، و لبخند بر لب، نخواهد آمد، دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی اش، با زمین و تنهائیش، با خورشید و نبودنش ...
دستانی کوچک، گره گشایی بزرگ
را ازطریق ظلم کشته اند قسم می دهم مرا از این ورطه هلاکت نجات بده ...آنگاه خود این دختر رامخاطب قرارداده و گفتم، اگر من از این ورطه هلاکت نجات یابم 2 قالیچه قیمتی به آستانه ات هدیه می کنم. خدا شاهد است پس از نذر کردن ومتوسل شدن، طولی نکشید برخلاف انتظار اطبا ومتصدیان زایمان، ناگهان فرزند به طور طبیعی متولد شد واز هلاکت نجات یافتم .اینک نیز به عهد ونذرم وفا کرده وقالیچه ها راتقدیم می کنم. ...
محبیان: کابینه روحانی پیر است و قدرت ایجاد تحول ندارد
خود را دارد. آیا قادر خواهد بود این کار را انجام دهد؟ نمی دانم ولی رد هم نمی کنم. **اگر سران اصلاحات از عارف حمایت نمی کردند،حامیان او می گفتند: تو مرد انصراف شده ! فارس: نظرتان درباره مجلس آتی چیست؟ محبیان: من معتقدم مجلس دهم مجلسی پرتنش خواهد بود. به ویژه اگر آقای عارف رئیس آن شود. چون اثری که دارد این است که فضا دوقطبی خواهد شد و فضای حاکم بر مجلس اصلاح طلب ...
نت وُرک منطق ندارد
. متأسفانه یا خوشبختانه من نتوانستم هیچ ارتباطی را میان فوتبال وnetwork احساس کنم. ساعت 5 بود. فیلم به اوج خود رسیده بود و لحظات پایانی قهرمانی تیم را نشان می داد. جمعیت با هیجان در حال تماشای آن صحنه ها بودند. اغلب آنها مرد بودند و طرفدار فوتبال. ناگهان لیدر برای نهایت استفاده از هیجان جمعیت با صدای بلند شروع به فریاد زدن کرد: می خوای موفق شی می خوای به اوج برسی می خوای خانواده ات را خوشحال ...
آقای شهردار اگر بچه خودتان بود چه می کردید؟/شهرداری گفت با رسانه ها صحبت نکنید
و دیوار ساختمان پر است از اعلامیه های فوت فاطمه و آخرین عکس دخترک. مادر عزادار در را به رویمان باز می کند با خوشرویی ما را می پذیرد و خود را اینگونه معرفی می کند: من مادر پوست کلفت فاطمه هستم که بچه ام رو تو چشم به هم زدنی از دست دادم. اول از همه عکس هایی از نوزادی تا آخرین روزهای حیات فاطمه را به ما نشان می دهد و بعد سفره دلش را باز کرده و ماجرا را شرح می دهد: سه شنبه عصر بود، به ...
اس ام اس مفهومی و خاص
که برایشان صرف داشته باشد! . . . هوایت دستان سنگینی داشت، وقتی به سرم زد فهمیدم! . . . دلم بچگی میخواهد ! جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند ؟ . . . گاهی نمی دانی از دست داده ای .. یا از دست رفته ای... . . . به تو هجوم می آورند آدمها ، نیمه شب ! با همه ی آنچه در ...
کارگردان آرایش غلیظ در تدارک ساخت یک فیلم تازه
از رادیو گفت و گو پخش می شود، برنامه ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلم های روی پرده را بالا ببرد. نظرات علی می گه: خرداد 9, 1395 در 1:26 ب.ظ از بابا برقی چه خبر؟ تو رو خدا تو این فیلمت یه نعمت اللهی سالم نشون بده یا توام تنه ات خورده به مازیار میری و همایون اسعدیان. پاسخ دادن ...
کابینه روحانی پیراست وقدرت ایجادتحول ندارد/دولت مستأجر رسانه ای اصلاح طلبان است/اصلاح طلبان و ...
پیاده کند؟ یعنی روحیه مدیریت اجرایی را می تواند در فضای مجلس که کاملاً تعاملی است پیش ببرد؟ چون وقتی کسی رئیس مجلس می شود، نمایندگان خودشان را کمتر از او نمی دانند. لذا تا قانع نشوند راحت نمی پذیرند و پیچیدگی های خاص خود را دارد. آیا قادر خواهد بود این کار را انجام دهد؟ نمی دانم ولی رد هم نمی کنم. **اگر سران اصلاحات از عارف حمایت نمی کردند،حامیان او می گفتند: تو مرد انصراف شده ! ...
گفت وگو با عاملان قتل فجیع مادر و دو کودک
... چرا از چند روز قبل از جنایت به دنبال آدرس منزل مادرت بودی؟ فقط می خواستم او را ببینم!! چرا از مشهد نقل مکان کردید؟ وقتی دو هفته قبل خواهرم به طرز مشکوکی جان سپرد پدرم گریه می کرد به همین خاطر از مشهد به روستا نقل مکان کردیم. انگیزه ات از ارتکاب این جنایت فجیع چه بود؟ ذهنیت بدی از مادرم داشتم اما نمی خواستم او را بکشم. وقتی او ما را رها کرد ...
سلام آیینه ها!... زائر رسیده
...... در آستانه حرم. 4 بست پایین: دوگانه های طبع شوق *** افسوس سرمایه عمر رفته را باخته ایم / پای حرمت بار دل انداخته ایم یک عمر خدا نصیب ما کرد تو را... /افسوس که قدر لطف، نشناخته ایم. *** قبول درگاه تو، خانه امان همه شد... / مرز دل ما و آتش واهمه شد خوشبخت ترین زائر درگاه تو کیست؟... /آن کس که قبول مادرت فاطمه(س) شد. ادامه دارد ...
خیلی از نفرات لیست امید اصلاح طلب نیستند/ اصلاح طلبان و دولتی ها در انتخابات اخیر شکست خوردند
را تئوریزه کرد؛ در داخل زمانی که رهبری می گفتند نمی شود به آمریکایی های اعتماد کرد، خیلی ها می گفتند شما پا پیش نگذاشته اید که ببینیم می شود یا نمی شود، ولی رهبری این بهانه را گرفت. الآن کسی نمی گوید که نظام جمهوری اسلامی در گفت وگو با غرب برای حل معضلات خود سرسختی کرده و قضاوت های زودهنگام کرده است؛ در اینجا نظام نشان داد که غربی ها صداقت لازم را ندارند. منطق زدایی از رفتاری که علیه جمهوری ...
دختر روغن خرما
سرش را برگردانید و سوسمار کوچکی دید. سوسمار سر خود را روی گردن لاغرش بلند کرد و به زبان آدمی به زن گفت: من می دانم که چه کسی این کارها را برای شما انجام می دهد. اگر تو اول چیزی به من بدهی بخورم همه چیز را برایت تعریف می کنم. زن گفت: اگر بگویی من غذای کافی به تو می دهم! سوسمار گفت: بسیار خوب، ما اول باید چیزی بخورم. مقداری سیب زمینی با روغن خرما و نمک در بشقابی در گوشه ای از کلبه ات ...
عناوین روزنامه امروز + فال روزانه - فال حافظ شنبه 8 خردادماه 1395
این اشک چو باران که دگر***برق دولت که برفت از نظرم بازآید تعبیر: فکر می کنی روزگار روی بد خود را به تو نشان می دهد و کسی دیگر به تو اعتماد ندارد و احترام نمی گذارد. می خواهی باز هم دولت از دست رفته را بازگردانی. حاضری برای رسیدن به دولت جان خود را هم فدا کنی. راه سخت است اما با همت تو همه ی کارها آسان می شود فال روز متولدین خرداد: شاید شما دلتان می خواسته که آخر ...
بررسی Overwatch؛ دنیا به قهرمانان نیاز دارد
به گزارش بولتن نیوز ، نام بلیزارد با کیفیت گره خورده و به جرات می توان گفت تک تک عناوین ساخته شده توسط بلیزارد از بهترین های سبک خود به شمار می روند. فرنچایز هایی که این شرکت مطرح فعال در صنعت بازی سازی خلق کرده از مرز این مدیوم فراتر رفته اند و به دنیاهایی عظیم و بی همتا بدل گشته اند. با این حال حدود 18 سال بود که بلیزارد دیگر مانند گذشته دنیاهایی جدید خلق نمی کرد، با تکیه بر همان فرنچایز های ...
گوتو سلطان خشکی و دریا
دربان کاخ پرسید: تو چرا باید گریه بکنی؟ او جواب داد: چون من هر روز باید تا پسی از شب برای گرفتن دستمزد کمی کار بکنم. زنم مریض است و بچه هایم اغلب گرسنه می خوابند و کسی به فکر ما نیست. من برای به دست آوردن مشتی از ثروت تو چه کارها که نکنم؟ اندک اندک اندیشه ی پلیدی در جان یاوورو ریشه گرفت. او روی به آن مرد نمود و گفت: خوب حاضری در برابر گرفتن کیسه ای پر از سکه های طلا کاری برای من ...
شادی صدر حقارتش را به تصویر کشید
، جراحت جهل را به توهین و سرگین دوا نمی کنند آنگونه که تو می کنی. گفت جانا ورد خوب آورده ای لیک سوراخ دعا گم کرده ای هر روز که می گذرد آدمیزاد این حجم غمناک، غمناک تر می شود و رقت انگیزتر... راستی، آن جام را پی در پی بنوش باشد که روزی مستی ات راستی هم بیاورد!
طراح و فرمانده عملیات آزاد سازی حلب را بیشتر بشناسیم / روایت شهادت فرمانده ای که یک شهر را عزادار ...
دل گذشته ، هنوز قطره هایی از اشک های آن روزها بر چشمانم نشسته، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی، نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام در لا به لای برگهای زندگی، نیست برگی که از تو ننوشته باشم، نیست روزی که از تو نگفته باشم هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس میکشم. من آن شانه هایت را می خواهم که پناهم بود. همان یک وجب از شانه ات تمام دارایی ام بود. من آن ...
محمد بحرانی، خالق جناب خان از زندگی شخصی و کاری اش می گوید+ تصاویر
هم نمیره. آلمان جنگ رو برده و حالا سال 1960... حتما ببینید. به نظرم لحظات طنزی در کلاه قرمزی هست که رسما شاهکاره. مثلا یه جایی هست ببعی برای آقای مجری، به عنوان هدیه کاهو آورده ولی براش سخته کاهویی که خودش عاشقشه رو به آقای مجری بده... - برای خود من شاید یکی از بهترین و دراماتیک ترین لحظه های ببعی همونه. جالبه که یه بار تو سال های قبل با آقای طهماسب نشسته بودیم و گپ می زدیم و ...
مراسم جانباز نخاعی گردنی شهید اسماعیل طرفی
گمنامی و مهجوری از فرهنگ ایثار و شهادت مراقبت می کنند و تو همان حقیقت ناب دوران دفاع مقدس بودی که بعد پرواز مظلومانه ات به سرزمین نور ، چشم مرا روشن کردی که ببینم و بشنوم چطور خانواده ات ایثارگرانه بیست و هشت سال از تو مراقبت کردند . امیدوارم این دوستی برقرار بماند و قدرش را خوب بدانم .الهی آمین یادآوری می شود همزمان با هفتمین روزعروج مظلومانه جانباز نخاعی-گردنی حاج اسماعیل شهابی طرفی ...
داستان تلخ اما واقعی دخترک دبستانی/ دومین بمب اتمی آمریکا در هیروشیما
از تحقق این شعار دیده نمی شود. رکود اقتصادی روز به روز عمیق تر می شود. بیکاری معضل اصلی کشور است و چهره خود را در افزایش جرایم، اعتیاد و معضلات اجتماعی نشان داده است. وعده های برجامی تحقق نیافته است، جذب سرمایه از خارج در هاله ای از ابهام قرار دارد. دلگرم کردن سرمایه گذاران داخلی به فراموشی سپرده شده است. تولید و توزیع درست ثروت به حاشیه رفته و جایش حرف هایی آمده که نه یک لقمه نان برای ...
دو برادر
...> پسر گله ی چهارپایانش را پیش انداخت و به جایی که برادر بزرگش ایستاده بود رفت و به شادی فریاد زد: بیا نگاه کن ببین پیرزن چه چیزها به من داده است! آیا حالا حسرت نمی خوری که کاش وقتی پیرزن تو را صدا کرد دنبالش رفته بودی؟ آن گاه آنچه را که برایش روی داده بود به برادر خود تعریف کرد و با هم گله را برداشتند و به دهکده ی خویش برگشتند. گیاهان سوخته و زرد شده بودند، زیرا اواسط فصل تابستان ...