سایر منابع:
سایر خبرها
بوسه بر دستان پر مهر مادر بعد از 36 سال دوری
همسرم او را به کرمان آوردند. یک روز ظهر مادرم به من گفت تو باید زن بگیری. من فقط 17 سال داشتم و بعد از شهادت پدرم تنها نان آور خانه بودم. مادرم راجع به همسرم برای من توضیح داد. به خانه دایی رفتم تا او را ببینم. بعد مادرم سرگذشت همسرم را برای من توضیح داد. درباره علت طلاق همسرم تحقیق کردم و در نهایت از ماجرای فوت امید باخبر شدم. ولی این ماجرا همیشه به شکل یک معما در ذهن من بود و راجع به آن تحقیق می ...
روایت ایثار پزشک ایرانی در نجات کودکان مصدوم حلبچه/ من یک ایرانی ام در کتاب درسی دانش آموزان عراق
خواستم گروهی تشکیل شده تا آموزش مبارزه با سلاح های شیمیایی را ببینیم تا اگر بمباران شیمیایی صورت گرفت، بتوانیم به مردم کمک رسانی کنیم. این پزشک فداکار افزود : بعد از چند بار بمباران شیمیایی که توسط عراق در جبهه ها صورت گرفت و امدادگری که در این خصوص انجام شد، سال 66 صدام شهر حلبچه عراق را بمباران شیمیایی کرد؛ در آن زمان بنده تازه از بیمارستان به خانه برگشته بودم و وقتی تصاویر فاجعه حلبچه ...
زندگی خواندنی 5 زن غسال در بهشت زهرا
می کرد اما کم کم عادت کرد. الان بعضی وقتا میاد پیش ما، خیلی هم از شغل شوهرش راضیه. محبوبه خانم کارش تمام شده. آمده نشسته روی صندلی کنار طاهره خانم و همان طور که دست و پای دردناکش را می مالد، می گوید: دختر من به خاطر شغلم حاضر نبود بره مدرسه. بچه ها اذیتش می کردن. تو انشاش نوشته بود مادرم تو غسالخونه بهشت زهرا کار می کنه. محبوبه خانم سال ها پیش از شوهرش جدا شده و با تنها دخترش زندگی می ...
لوک های بدشناس
گاوصندوق دردسرساز گاهی باز نشدن گاوصندوق هم دردسری برای دزدان می شود. چندی قبل سارقان با طراحی نقشه ماهرانه ای به یک خانه ویلایی در شمال تهران دستبرد زده و گاوصندوق را با تمام موجودی اش دزدیدند. صبح روز بعد وقتی صاحبخانه متوجه سرقت گاوصندوق شد، از پلیس کمک خواست. هنوز چند روزی از تحقیقات نگذشته بود که مأموران هنگام گشت در شهریار، با یک گاوصندوق در کنار خیابان روبه رو شدند. در ادامه ...
آتشی که به سوی آن کشیده شدم
، اما بر خلاف لحظاتی قبل، یک طرف بیابان پر از آتش است و از میان شعله های آتش صداهایی را می شنیدم که نام مرا به زبان می آورند! طوری از آن آتش ( که در آن لحظه احساس می کردم آتش جهنم است ) ترسیده بودم که اصلاً مردنم را از یاد برده بودم! در این لحظه فقط همان مرد را دیدم که دستهایش پر از خون بود و ناگهان فریاد زد کشتمش... بدبخت شدم... کشتمش..." و سپس نبض مرا – که انگار دو نفر شده بودم – یک بار ...
خسرو روزبه؛ تروریست توده ای
حکایت می کنند و این که به دفعات تلاش کرده بود رهبری حزب را متقاعد کند به او اجازه دهند با سرقت از بانک، پول مورد نیاز حزب را تامین کند و یا از دشمنان اصلی حزب، نظیر قوام السلطنه انتقام بگیرد. روزبه در ادامه اعترافاتش می نویسد: من در خانه نشسته بودم و نمی دانم ورق یا شطرنج بازی می کردم که گفتند دو نفر آمده و با شما کار دارند. وقتی جلوی در رفتم حسام بود با یک نفر دیگر که الان درست به خاطرم ...
شنیدنی ترین خاطرات کاربران طرفداری از جام ملت های اروپا
فکر می کردم. هنوز که هنوزه فکر می کنم اون سال ایتالیا به خاطر آه داداش کوچیکم قهرمان نشد. پادشاه ابدی: یورو 2000 بازی ایتالیا-فرانسه؛ قبل از بازی با مامانم شرط بستم سر برد ایتالیا. مامانم اهل شرط و اینجور چیزا نبود ولی واسه دلخوش کردن من هم که شده قبول کرد. وقتی دلوکیو گل رو زد رفتم پولو ازش گرفتم. تا اینکه ویلتورد ... گل زد. من هنوز پول رو برنگردوندم چون به برد ایتالیا کاملا ایمان ...
اعترافات جوان زورگیر در شمال تهران پس از دستگیری
...> سرقت و زورگیری از نوجوانان شمال شهر. چرا از آنها سرقت می کردی؟ آنها پولدار هستند و فکر نمی کنم سرقت 100 یا 200 هزار تومن برای آنها مشکلی ایجاد کند اما من و همدستانم به این پول نیاز داریم ما از بچگی طعم فقر را چشیده ایم. طعم فقر باعث می شود دست به سرقت بزنید؟ وقتی بچه ای نصف تو سن داشته باشد و لباس مارک دار بپوشد یا در رستوران های آنچنانی غذا بخورد به آدم ...
وودی آلن یعنی بامزه بامزه یعنی وودی آلن
نیویورکر تماس گرفتند و گفتند اگر چند تغییر کوچک در نوشته ام بدهم، آن را چاپ خواهند کرد، شوکه شدم. چاپ آن مطلب یک دفعه اعتماد به نفس مرا هزار برابر کرد. دومین و سومین نوشته را نیز برای نیویورکر فرستادم که در سبک خیلی شبیه پرلمن بودند و آنها با این که مطالب را چاپ کردند، اما به من گفتند که نوشته هایم به نحو خطرناکی دارند تقلیدی می شوند. خودم هم با نظر آنها موافق بودم. در نوشته های بعدی که فرستادم، هم ...
قاتل: مقتول نامردی کرده بود
.... چگونه مقتول را به قتل رساندی؟ نامزدم را در جریان موضوع گذاشتم و از او کمک خواستم، قرار بود نامزدم با مقتول تماس بگیرد و با او دوست شود، اوایل مقتول شک کرده بود و جواب تماس ها را نمی داد ولی بعد از مدتی نامزدم توانست با او طرح دوستی بریزد. یک روز نامزدم به بهانه گردش مقتول را به شهرک های حاشیه شهر کشاند و من هم با اسلحه ای که از قبل گرفته بودم به محل قرارشان رفتم و پسر جوان ...
جدایی به دلیل تحقیرهای همسر
...، ولی من آنقدر از خودم مطمئن بودم که باز هم مخالفت کردم. تا این که یک شب خواهرم به خانه آمد و عکسی را به من نشان داد. او به یک جشن عروسی رفته بود که ندا هم در آن جشن حضور داشت. او با اجازه ندا از او عکس گرفته بود تا به من نشان دهد. نمی دانم چرا وقتی این عکس را دیدم، زندگی ام از این رو به آن رو شد. همه چیز بعد از دیدن آن عکس شروع شد. من با همان یک عکس عاشق ندا شدم و تصمیم گرفتم او را ببینم ...
6 راهکار برای تاثیرگذار بودن در مصاحبه شغلی
ناگهانی جلسه به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از بازده، اجازه دهید این مجموعه را با داستانی آغاز کنم که این موضوع از آن الهام گرفته شده است – داستانی مربوط به خودم. تبلیغات یک صنعت رقابتی و بی رحم است، و نخستین گامِ آن، حتی اگر فقط به عنوان یک مصاحبه ی شغلی باشد، کار بسیار دشواری است. حتی در اوایل سال 2000، وقتی هنوز اینترنت دنیا را تکان نداده بود، پیدا کردنِ یک شغل خوب در این صنعت خیلی سخت ...
جنایت هولناک زنانه
به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند. متهم در نخستین بازجویی ها در ادعایی گفت: مدتی پیش با محسن آشنا شدم. او قرار بود برای من وام قرض الحسنه تهیه کند و به این بهانه از من پول گرفت اما بعد از آن، غیبش زد و دیگر از او هیچ خبری نشد. ماموران در بازرسی از خانه متهم موفق به کشف آثار خون شدند که مشخص شد ناهید با تناقض گویی قصد فریب پلیس را دارد. در بررسی های سوابق متهم معلوم شد او از اعضای سابق گروهک ...
قتل همسر به خاطر عضویت در گروه های تلگرامی+عکس
این گروه ها چت می کرد. رفتارهای مخفیانه نیلوفر مرا عصبانی می کرد، هر چه به او گفتم دست از این کارهایش بردارد قبول نمی کرد و فقط درخواست طلاق داشت. مرد همسرکش ادامه داد: کنترل خانواده در دست همسرم بود و هر کاری که دلش می خواست انجام می داد اما من به خاطر فرزندانم دندان روی جگر می گذاشتم. چندی قبل متوجه شدم او درخواست طلاق داده است، هر چه به او التماس کردم تا دادخواستش را پس بگیرد قبول ...
صحبت های تکان دهنده مواد فروش پایتخت که توبه کرد
خرداد ماه برای تهیه گزارش به یکی از مراکز درمان اعتیاد غرب تهران رفته بودم که بصورت کاملا اتفاقی با یکی از همین سِر مخفی ها برخورد کردم. اسمش مهدی بود و برای گرفتن متادون به کلینیک آمده بود. با او نیز که منتظر بود پیش روانشناس مرکز ترک اعتیاد برود، به مانند دیگر بیماران همکلام شدم. از علت اعتیادش پرسیدم و مدت اعتیاد تا اینکه رسیدیم به منبع درآمد و شغل مهدی. قا مهدی داستان ما خیلی رک و ...
کارگر بیکار در تلگرام مهندس معمار شد
روز های پایانی هفته گذشته مردی با حضور در پلیس فتای استان خراسان رضوی از مردی که همسرش را در لاین و تلگرام به دام انداخته و با فریبکاری از او پول و طلا گرفته بود، شکایت کرد. مرد میانسال به افسر بازجو گفت: زمانی که همسرم 14 ساله بود، با هم ازدواج کردیم و ثمره زندگی مان سه فرزند است. ما در شهر گرگان زندگی می کنیم. با توجه به این که 22 سال از او بزرگ تر بودم اختلاف آنچنانی با هم نداشتیم ...
انتقام کور از عمو با انجام سه قتل
علت نامعلومی خانه آتش گرفته و سه نفر از اعضای خانواده در آتش سوخته و فوت کرده اند. در این حادثه پدر و مادر خانواده و دختر چهارده ساله شان فوت کرده بودند که با دستور رئیس آگاهی بررسی صحنه را آغاز کردیم. در حین بررسی متوجه آتش سوزی و حریق عمدی خانه شدیم که فرد یا افرادی برای رد گم کردن، اقدام به صحنه سازی کرده بودند. در صحنه بوی شدید بنزین به مشام می رسید. اجساد به لحاظ ظاهری بررسی شدند. اصابت گلوله ...
قاتل: همسرم دائم با تلگرام مشغول بود
جنایی تهران به کارشناسان پزشکی قانونی معرفی شد اما در بررسی اولیه جنون وی محرز نشد. پیش از ظهر امروز شوهر نیلوفر به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و درباره علت و نحوه قتل همسرش به بازپرس گفت: نیلوفر دختر خاله ام بود، دو پسر و یک دختر دارم که فقط یکی از پسرانم مجرد و ازدواج نکرده است، خودم نیز بازنشسته آموزش و پرورش هستم؛ از حدود دو سال قبل متوجه حضور نیلوفر در کلاسهای عرفان شدم و از همان زمان ...
راننده زن در دام زوج سارق
ملحق می شود و با زخمی کردن راننده، او را دست و پا بسته در بیابان رها می کنند و خودرویش را سرقت می کنند. بعد از آن مرد سارق، همسرش را در حوالی خانه شان پیاده می کند و سراغ مشتری برای فروش خودرو می رود که موفق نمی شود و در همین رابطه با خودرو تصادف می کند. همین اتفاق باعث می شود که خودروی سرقتی آسیب ببیند و خودش هم بشدت مصدوم و روانه بیمارستان شود. با اعتراف های این مردسارق، همسرش هم تحت تعقیب پلیس ...
روایتی از زندگی سرایداری میان برج های شمال پایتخت
به گزارش شفا آنلاین ، مرد، فرصتی برای طرح این پرسش های ذهنی و یافتن پاسخ شان ندارد. چشم هایش هر روز صبح، اینجا در اتاق 6 متری سرایداری باز می شود. شمال شهر تهران. از آن محله های اعیانی که قیمت برج هایش، برق از سر آدم می پراند. مرد، تنها نیست. زن دارد و یک بچه؛ دختر 6 ساله شیرین زبانی که با سه چرخه اهدایی ساکنان ساختمان، توی پارکینگ این ور و آن ور می رود و پدرش حواسش هست که به ماشین ها نزدیک نشود ...
احساس می کنم آلمان قهرمان یورو نمی شود!
تاکتیکی وابستگی زیادی به کمک هایش دارد. در مجموع می دانم که منظورت چیست. این هفته یک بازی مهم بین بایرن و دورتموند برگزار شد. وقتی قبل از بازی ترکیب و آرایش احتمالی را نشان دادند، مجری برنامه از لوتار ماتئوس سوال کرد، او گفت:" من چیز زیادی نمی توانم بگویم زیرا این دیدار بین دو سرمربی فوق العاده است. پس باید همه این صحبت ها را دور بریزیم و ببینیم که چه اتفاقاتی خواهد داد." نسل فعلی مربیان آلمانی که به ...
وقتی بیکاران کرمانشاهی به ایلام پناه می برند/این تنها یک یاداشت نیست
شوند یا مجرم. حالت نرمال تر هم اینکه دست از زندگی می کشند و کارهای موقتی گیر می آورند و مجردی می گذرانند و تا آخر عمر غم آرزوهایشان را می خورند.. توی اخبار خواندم که گفته اید در این استان هیچ چیز مقدم بر رفع بیکاری نیست.. . حرفتان شبیه یک جور قول بود. از خواندن این خبر خوشحال شدم و ذوق تغییر پیدا کردم. امیدوارم شما دیگر بیکاری را توی این شهر از پا درآورید، نه اینکه بیکاری مثل رییس های قبلی، شما را ...
یادداشت روز | عصاره کوپا آمریکا / عقربی که دروازه بان بود
عنوان خون بها به دست آدم ربایان داد و دختر را تحویل گرفت. خانواده دختر به عنوان 64 هزار دلار به او دادند و ایگوئیتا پول را قبول کرد. این موضوع فاش شد و دروازه بان مشهور تیم ملی به دلیل واسطه گری در جریان آدم ربایی و دریافت رشوه به هفت ماه زندان محکوم شد. در همان سال اسکوبار به دست پلیس و ارتش کلمبیا کشته شد و ایگوئیتا بدون حامی باقی ماند. روزهایی پرآشوبی که دیگر دوست ندارد در مورد آنها حرف بزند اما ...
تماشای صحنه تصادف به چه قیمت؟
اشکش سرازیر شد و با گریه خواست برای نجات پسرش تلاش کنیم. بسرعت وارد خانه شدیم. پسربچه ای حدود 6 ساله روی زمین افتاده بود. چهره اش برایم خیلی آشنا بود اما نمی دانستم کجا او را دیده ام. پسرک تشنج کرده بود و به هوش نبود. مادرش که نمی توانست اشک هایش را کنترل کند می گفت پسرش سابقه بیماری خاص یا تشنج نداشته است. فقط از ظهر که با پدرش به خانه آمد چهره هراسانی داشته و وقتی به خواب رفت دچار تشنج شد. با ...
افخمی هرگاه احساس می کند دارد فراموش می شود، معرکه ای به راه می اندازد
بار با وی مصاحبه کرده ام و روحیات و تناقض گویی هایش را می شناسم. اصلا نخستین مصاحبه جدی اش در عرصه فیلمسازی را به بهانه نمایش سریال خوب کوچک جنگلی ، من در مجله فیلم با او انجام دادم. همین طور نخستین مصاحبه درباره فیلم عروس و... . او حراف خوبی است. سواد سینمایی اش هم خوب است اما به قول خودش سینما فقط سینمای آمریکا . سینمای اروپا را اصلا قبول ندارد. البته در حرف. چون فیلم تختی وی که میراث گران قدر ...
ماهی یک نفر را کشتم
فاش کرد. مرد 34 ساله از انگیزه جنایاتش و جزئیات قتل ها می گوید. چطور با میلاد (مقتول) آشنا شدی؟ از طریق آگهی روزنامه ها دنبال کار خدماتی بودم که با آگهی درخواست نیروی شرکت مادر میلاد مواجه شدم و بعد از آن در شرکت مشغول به کار شدم. این اتفاق برای چند سال قبل است؟ حدود هفت سال قبل، از آنجا که کارم خوب بود، شدم امین شرکت. مشتریان شرکت فقط می خواستند من برای خدمات به ...
مهریه من شفاعت همسر شهیدم در روز قیامت است
گرفتم به بنیاد شهید بروم. در جواب تقاضایم گفتند باید فیش داشته باشید یا آزاد ثبت نام کنید اما ثبت نام نکرده بودم و هزینه ثبت نام آزاد هم برایم ممکن نبود. منقلب و گریان به خانه برگشتم اما همچنان اصرار بر رفتن داشتم. این بار کار را به دست سه شهید سپردم و به بنیاد مرکز رفتم. به مسئول مربوطه گفتم: سه شهید می خواهند شفاعت کنند و مرا راهی کنند از شما می خواهم همکاری کنید. آن مرد گفت نمی شود چطور ممکن است ...
فرجام برجام به تلخی جنگ احد بود
تبحر داشتند می کوشیدند بجای کوبیدن منفعلانه بر درب دوستی و تعامل با ریاض از کراهت استثنائی بوجود آمده از عربستان نزد شهروندان آمریکائی بویژه با باز شدن پرونده دست داشتن ریاض در ماجرای 11 سپتامبر بهترین بهره برداری فرصت شناسانه را ببرند و از طریق لابی در آمریکا بکوشند مدیریت افکار عمومی در آمریکا را با ترغیب و تشجیع و هدایت ایشان به ضرورت تاوان گیری مالی از اقدامات تروریستی ریاض، ذائقه پول شناس و پول ...
مجری مشهور از پشت صحنه ممنوع التصویری اش می گوید
اینکه نامه خداحافظی ام منتشر شد از طرف مدیران و مسئولان سازمان رفتار محترمانه و کریمانه ای دیدم. آنقدر که از اینکه این نامه را منتشر کرده ام کمی هم شرمنده شدم. رفتارشان خیلی رفتار کریمانه ای بود. فضای رسانه ملی برای همه مجری هایی که در آن کار می کنند فضای یک خانه است و خداحافظی ام هم خداحافظی خانگی بود، مثل یک اذان نابهنگام، محض دادن هوشیاری و آگاهی به مردم. در ماه رمضان این آمادگی را ...
ناگفته هایی از مرد ژله ای شب های شیراز / روایت های قربانیان
.... ناگهان متوجه شدم که شخصی در آشپزخانه مان مشغول نوشیدن آب است از ترس جیغ زدم او ناگهان به سمتم آمد و با تیغی که در دست داشت مرا تهدید کرد در این میان دستش برید. از ترس نمی دانستم چه کنم. او می گفت اگر فریاد بزنم بچه ام را خواهد کشت. من هم به خاطر جان نوزادم چیزی نگفتم. پس از آن هر طوری بود از خانه فرار کرد. از زمانی که وی وارد خانه ام شده مدام می ترسم. زن دیگری نیز گفت ...