سایر منابع:
سایر خبرها
حدادی: انتقاد بیجا همه چیز را خراب کرد
گاها یک کوارتر کامل نیمکت نشین است، یادآور شد: اینکه 10 دقیقه بیرون نشستم خودم مقصر بودم و باید پس از تعویض به نظر سرمربی احترام می گذاشتم. انگیزه بالایی در مسابقه داشتم و خوب کار می کردم اما تعویض ابتدای بازی تمرکزم را به هم ریخت و تاثیر آن را در بازی هم دیدیم. تاکنون هم به هم ریخته هستم و یک تعویضی که باید به آن هم احترام می گذاشتم، برایم مشکل ایجاد کرد. وی در پاسخ به این سوال که ادامه ...
آیا ما "متوهم " هستیم؟!
ایده ها علاقه مند شدید؟ هافمن: در نوجوانی به این پرسش بسیار علاقه مند بودم که آیا ما ماشینیم؟ مطالعات علمی ام می گفت که ماشینیم؛ اما پدرم کشیش بود و در کلیسا می گفتند که نیستیم. تصمیم گرفتم خودم این مسئله را حل کنم؛ چراکه پرسش شخصیِ مهمی بود. اگر نوعی ماشینم، دوست داشتم این موضوع را خودم کشف کنم. اگر هم نیستم، می خواستم بدانم که چه جادوی خاصی در من نهفته است؟ بنابراین در دهۀ 1980 به ...
پس از آزادسازی خرمشهر آرزویم آزادی کربلا، مکه و قدس بود/ ماجرای درگیری با محسن وزوایی!
.... رو به بچه های گردان حبیب کردم و گفتم: برادرها، همه بنشینید. روزی که شما به دوکوهه آمدید، ما و شما با هم قراری گذاشته بویدم مبنی بر اینکه شرط پذیرش شما به تیپ، رعایت دقیق، مو به مو و کامل اصول نظم و انضباط باشد. برادرهای عزیز من! اگر قطره خونی از بینی یکی از شما به زمین بریزد، این طور نیست که من حالا صرفا باید جواب پدر و مادر و خانواده های شما را بدهم... نه! والله باید جواب خدا را هم بدهم که ...
تجربه و شغلی متفاوت؛ مروی بر وظایف هکری که در استخدام بزرگترین شرکت های دنیای تکنولوژی است
.... من واقعا یک باجه تلفن در اتاقم داشتم که البته آن را قانونی خریداری کرده بودم و آن را تکه تکه کردم. امروز، وبسایت ها و ویدیوهایی هستند که به شما یاد می دهند چطور چیزها را بگیرید و از هم بازشان کنید و دوباره ببندید. اما وقتی که من بزرگ می شدم، هیچ کدام از این ها وجود نداشتند و این باعث شگفت زدگی من بود. شگفت زدگی من پر بود از نادانسته ها، بنابراین بازشان می کردم تا بدانم که واقعا چطور ...
اقتصاد مقاومتی باعث محرومیت زدایی می شود
و این خیانت بزرگی به مردم و جوانان لاهیجان بود، چون هدف ما اشتغال زایی برای جوانان این شهر بود که عده ای در این بین حق آنها را ضایع کردند. اگر بخواهم به راحتی می توانم ساختمان تجاری لیالستان را که جزء سه ساختمان زیبای لاهیجان است به فروش برسانم و خودم را از این همه حواشی، دردسر و تهمت نجات دهم اما به شما می گویم که در این ساختمان تجاری پنج نفر جوان یتیم مشغول به کار هستند و این مسائل ...
شلیک چندباره ماموران پلیس به یک رنگین پوست بی دفاع
این ویدئو را برای خودم نگه داشتم. براساسِ آن چه پلیس اعلام کرده است، نیروهای پلیس در واکنش به تماس یکی از شهروندان و گزارش حضور یک فرد مسلح در خیابان، به استرلینگ حمله ور شدند. پلیس می گوید زمانی که مأموران به این مظنون نزدیک شدند، وی قصد داشته اسلحۀ خود را به دست بگیرد که نیروهای پلیس زودتر به وی شلیک می کنند. از شامگاه سه شنبه (15 تیر) که ویدئوی اول منتشر شد، مردم باتون روژ ...
اشک های سردار آزمون در خندوانه
به نگاه هایی که در زمان ابتدای ورودش به فوتبال به جهت وضع مالی که داشت، به او می شد، بیان کرد: با وجود گل هایی که ثبت کرده بودم، برخی ها بعد از بازی به کفش های من که اصل و گران نبودند نگاه می کردند و موفقیتم را امری عجیب می دیدند. یکی از دلایلی که این موضوع را مطرح کردم این بود که یادآور شوم که متأسفانه الان هم به همین کفش و ظاهر نگاه می کنند و این اتفاق بسیار بدی است که استعداد طرف را تحت الشعاع ...
کیارستمی اصلا احتیاجی به تعریف گدار ندارد
دیگران را دور هم جمع کردید با شما همکاری داشت؟ نه به هیچ وجه کیارستمی در استودیو گلستان حضور نداشت من از کارش خوشم می آمد و دورا دور از او حمایت می کردم، دلیلی نداشت هر کسی را که دوست داشتم بر دارم و بیاورم در استودیو گلستان و با او کار کنم مگر بنگاه خیریه باز کرده بودم!!!؟ *در واقع تا چه اندازه اعتقاد دارید که عباس کیارستمی چهره ی سینمای ما را در جهان تغییر داد خصوصا پس از ...
گشت و گذاری در کلینیک های زیبایی مردانه/ از عمل بینی با وام قرض الحسنه تا رونق جراحی لبخند
پرسم شما می خواهید چه جراحی انجام دهید؟ رنگ صورتش عوض می شود و با اندک تاملی می گوید: اتوپلاستی. نام این عمل را تابحال نشنیده ام. تعجبم را که می بیند حرفش را تکمیل می کند و می گوید از بچگی از اینکه گوش هایم کمی بزرگتر و رو به بیرون بود، ناراحت بودم. شاید برای بقیه چندان مهم نبود و به چشمشان نمی آمد ولی خودم از این موضوع ناراحت بودم. حالاکه از لحاظ مالی در شرایطی هستم که می توانم ...
اجرای باله برای بچه های کار؛ 25 تیر در تالار نژاد فلاح
در مورد کودکان کار و خیابان است و به این معضل و بحران امروز جامعه می پردازد. خوش نژاد با اشاره به اینکه چرا سراغ یک سوژه اجتماعی رفته است، یادآور شد: هر روز وقتی این بچه ها را در خیابان می دیدم نمی توانستم از کنارشان بی تفاوت بگذرم، ایده را با گروه هنری فانوس که با آن ها همیشه کار می کنم مطرح کردم، مشورت کردیم و وقتی همه آمادگی شان را برای انجام دادن این کار سخت اعلام کردند، شروع کردیم ...
روایت احمد متوسلیان از سرنوشتش/ چه کسی حاج احمد را به سوریه اعزام کرد
مرگ طبیعی. شهادتی که جاویدالاثر است و تا قیامت مردم شریف از او یاد خواهند کرد قهرمان ملی ایران و اولین سرباز ولایت در جنگ با اسرائیل. بنده حرفها و آرزوی این مرد بزرگ را که جنبه وصیت داشت به شما انتقال دادم ولی به شخصه آرزو دارم قبل از مرگم بتوانم یکبار دیگر حاج احمد را زیارت کنم. دقیقا آرزویی که همه همرزمان ایشان دارند. بنده هم مثل بقیه دوستان و همرزمانم اعلام می کنم و از مسئولین می ...
شهید مدافع حرم که تشنه لب به یاران سیدالشهداء (ع) پیوست +تصاویر
.... و همه تلاش خود را انجام می داد که آنها را برای شهادتش آنها را آماده کند. دو روز مانده بود به ماه رمضان سال گذشته روز اعزامش بود، همه مایحتاج منزل را خرید به غیر از خرما، گفتم : حسن جان فقط خرما نخریدی که آن را هم خودم می خرم، با هم خداحافظی کردیم و رفت، چند دقیقه بعد دیدم برگشت، دو تا جعبه خرما خریده بود آورد خانه و گفت: فاطمه خانم بیا این هم آخرین خرید من برای شما و بچه هایم. رفتم ...
شاهرخ استخری: زنده ماندن ما معجزه بود !!
تحصیلی ات علاقه داشتی؟ وقتی کلاس ها را گذراندم از آن بدم نیامد. رشته ای بد که اگر نخواهی در آن حوزه فعالیت داشته باشی هم برای تو مفید خواهد بود. پدرم پرونده فوتبال را بست در صحبت هایت خیلی از پدرت حرف زدی. تو در کل از پدرت حساب می بری و رابطه مرشد و شاگردی بین شما وجود دارد؟ بله. فکر می کنم این احترام بین همه بچه های هم نسل من وجود دارد. احترامی که البته ...
ماجرای خواستگاری حاتمی کیا از زبان خودش
داشت در آن فیلم های کوتاه خودش خوب عمل می کرد. الان یک دفعه وارد حوزه بزرگتری شد. سعی می کنم خودم را جمع کنم اما به راحتی نمی توانم. همیشه هویت جزو بچه های ناخوانده من تعریف شد. یعنی آن فضا خوب درنیامد و عناصر روی آب ماندند. و الا این آشی بود که همه مواد لازم برای یک آش خوب را داشتم و می خواستم در آن بریزم. حالا یک چیزی را خوب رعایت نکردم. مثلا در یک قابلمه لعابی نباید این پخته می شد. اما من آنها ...
مصطفی رحماندوست: برنامه کلان برای تربیت کودکان در کشورمان نداریم
دیجیتال یعنی کتاب های گویا و پی دی اف است. الآن بچه های ما به خاطر خواندن به فضای مجازی نمی روند و بیشتر به خاطر بازی وارد این فضا می شوند. کاری که ما باید انجام دهیم این است که وقت بچه های خودمان را کنترل کنیم که بخشی از این وقت به بازی در فضای مجازی و بخش عمده آن به مطلعه دیجیتال بگذرد. در آن صورت بچه های ما ضرر نمی بینند. در غیر این صورت ما نه می توانیم جلوی گسترش رسانه های دیجیتال را ...
بسیجی مَشتی شهرک ولیعصر مزد اخلاصش را گرفت
...، ما فردایش خودمان رفتیم و خریدهایمان را کردیم و عکسش را برای آقا مرتضی فرستادیم. همسرم برای اینکه دل ملیکا را به دست بیاورد، به او پیام داد بابایی لباست خیلی خوشگله، خوشگله... من این پیام را هنوز نگه داشته ام. همسر من هم مثل هر پدری دلش برای بچه ها و زندگی اش می تیپد اما هدف و راهی داشت که به خاطر آن از همه تعلقاتش گذشت. از حنانه می پرسم: خاطره ای از بابا داری؟ پاسخ می دهد: مدرسه من ...
متن مکالمه تلفنی بلر و بوش درباره جنگ عراق
اوایل ماه مارس 2003 در آستانه جنگ عراق بود که من در جریان یک تماس تلفنی میان جورج بوش و تونی بلر قرار گرفتم. رییس جمهور امریکا به نخست وزیر انگلیس گفت که آماده است تا جنگ شروع کند. تونی بلر عصبی خندید و از نگرانی های خود در این باره صحبت کرد، اما بوش از شریک کوچکتر خود خواست که شجاعت و جسارت داشته باشد. من بخشی از این مکالمه را در یک نمایشنامه با عنوان "وفاداری" آورده ام. در آن زمان جاناتان پاول ...
در اختتامیه "ماه عسل" چه گذشت؟
سال دارم و نابینا هستم آرزوی من این است که یک خانه حیاط دار داشته باشیم. خودم و همه بیماران سلامت بشویم و از بیمارستان بیرون بیاییم و بتوانیم مدرسه برویم و بازی کنیم. آرش 15 سکه جایزه خود را به اسماء و خانواده اش تقدیم کرد. پدر شهیدم قهرمان من است برنده بعدی دختر شهید متولد اهواز و ساکن شهر قم است. وی با تماشای داستان فرمانده جواد در "ماه عسل" تصمیم می گیرد تا پدرش را به عنوان ...
حاج صفی را به استقلالی می آورم
برای کسب جام و انگیزه را می بینم ضمن اینکه نظم خوبی در اردو حاکم است. خیلی ها می گویند شما می خواهید خاطرات استقلال دهه 60 و 70 را تکرار کنید. این موضوع را تایید می کنید؟ استفلال دهه 60 و 70 دقیقا همینطور بود. همه برای یک نفر بازی می کردند و آن هم نام بزرگ استقلال بود. در آن زمان مردم هم مزد ما را با حضور در استادیوم می دادند. بچه های ما امسال جوان هستند و ما ممکن است برای ...
دخترم را کشتم، آبرویم را نجات دادم!
به او گفته بوده که نگران نباشد، چرا که فقط دو روز دیگر باقی مانده است. صبح روز بعد، او مرده بود. حسن خان برای آخرین بار جسد همسرش را دید. فقط دو هفته از ازدواج این دو گذشته بود. حسن می گوید: وقتی او را دیدم، هزار فکر به سرم زد. اولیش این بود که خودم را خواهم کشت. اما بعد فکر کردم که نه بهتر است خانواده او را بکشم... اما حالا تصمیم گرفته ام که بهتر است قانونی پیش روم و تا زمانی که انتقام ...
فوبیای مقایسه نشدن با اصغر فرهادی
که درباره این آدم ها می شود، می فهمم. با این همه شما به من بگویید الان چه کاری شبیه کار دیگر نیست؟ به هر حال می شود به موضوعات از زوایای مختلف نگاه کرد و روایت های متفاوت داشت. دولتشاهی : فیلمنامه هایی دست من می رسد که گاهی با خودم می گویم بس است این پنهانکاری. من 90 دقیقه باید فیلمی را ببینم که کسی چیزی را پنهان کرده در صورتی که می توانست از اول راستش را بگوید. ...
مرور خاطرات با لیلی گلستان
.... روزی در گاراژ منتظر اتوبوس مدرسه بچه ها بودم که دیدم گاراژ فضای مناسبی برای کتاب فروشی دارد؛ آن زمان هم کتاب خوب فروش می رفت. پرس و جو کردم، گفتند باید برای این کار باید از شهرداری اجازه بگیرم. به شهرداری رفتم و صحبت کردم و گفتم می خواهم کتاب فروشی راه اندازی کنم؛ به محض اینکه گفتم کتاب فروشی آن آقایی که مسئول بود از جایش بلند شد و ایستاد و گفت شما با کتاب آشنا هستید؟ گفتم کمی. ...
کمال تبریزی: تک صدایی آسیب می زند
سریال از ابتدا پخش شود، دیگر حذفیاتی نخواهد داشت. خاطرم هست در زمان توقیف سریال واکنش شما بیشتر سکوت بود و در صحبت های کلی مردم را به دیدن ادامه سریال دعوت کردید. بعد از گذشت مدت زمان تقریبا طولانی، نگاه شما به عملکرد و صحبت های مدیران وقت چیست؟ اتفاقی که برای ما افتاد، شرایطی نبود که برای سایر آثار تلویزیون تکرار نشده باشد. در چنین شرایطی همه چیز بستگی به مدیر دارد که باید ...
دورهمی راننده تاکسی ها
خودش ماندگار شد. عوامل و بازیگران فیلم به مناسب چهلمین سالگرد نمایش آن دور هم جمع شدند و یاد ایام گذشته را زنده کردند. تراوشات ذهنی یک موجود فلک زده پل شریدر (فیلمنامه نویس): درگیر از هم پاشیدن یک سری چیزها توی زندگی ام بودم؛ ازدواجم به بن بست رسیده بود، تقریبا توی ماشینم زندگی می کردم، هوای خودم را نداشتم و کارم شده بود خیال پردازی. بعضی سالن های سینما در لس آنجلس تمام شب باز ...
فیلم های بروسلی را که دیدم عاشق کاراته شدم!/ با دست گچ گرفته برای سریال رامبد بدلکاری کردم، دکتر گفت فلج ...
دلیل دارم برایش. من بورسیه شدم. یک دلیلش همین مقاله هایی بود که می نوشتم. برایشان جالب بود که من از ایران بورسیه شدم برای تربیت بدنی. من توانسته بودم بورسیه بگیرم، تا اینکه با بدلکاری آشنا شدم و قید ایتالیا را زدم و ماندگار شدم و الان هم پشیمان نیستم. دهه 60 کسی به اسم پروفسور میرزایی مطرح بود، یادتان هست؟ می گفتند پروفسور کونگ فو است. آن آدم باعث شد یک سری آدمها به ورزش کشیده ...
من با استقلال قرارداد بستم خدا را شکر پرسپولیس به دنبالم آمد
به گزارش افکارنیوز ، علی کریمی در گفت و گویی متفاوت درباره زوایای دیگری از علایق و ناگفته هایش صحبت کرده است. *چه تصوری از آینده علی کریمی دارید؟ مرا یک دفعه به 30 سال پیش بردید. من هم مثل بقیه بچه ها دنبال چیزی بودیم که دوست داشتیم. بازی کردن بود. طوری که همه همسایه ها از دست من عاصی بودند. پدر و مادرم و... همین طور می گذروندم و پیش می رفتم. مخصوصا معلم ها چون ...
من و تو با هم هوو شدیم خاله جان/ دختر از کودکی با ما بود / ازدواج شوهرم با دختر پرورشگاهی
و گفتم: ” ناراحت بشم؟ الان تو دلم عروسیه! آقا بهادر مرد و رفت دنیای حقّ امّا اونقدر باید اونجا آویزون بمونه تا من هم برم و عذاب کشیدنش رو با چشمای خودم ببینم! من همون روز هر دوشون رو واگذار کردم به خدا و یقین دارم سیمین هم چوب کاراشو خواهد خورد!” از شنیدن خبر فوت بهادربسیار ناراحت شدم امّا از حرصم به روشنک گفتم که خوشحالم! دست و پایم به وضوح می لرزید و از همه بدتر دلم بود که خاطرات ...
3 داستان کوتاه طنز، به مناسبت عید سعید فطر
زبل با این همه زبلی، نتونه یه فقره خروس ریزه میزه با خودش ببره تو قطار که دیگه برای لای جرز خوبه؛ همین الان کاری می کنم کارستون !” و بلافاصله برای خرید یک خروس، دست به کار شدم و به سمت بازار پرنده فروشان حرکت کردم !... **** یک ساعت بعد و پس از خرید یک خروس نازنازی و جاسازی آن در زنبیل مخصوص، به شکل مخفیانه و به دور از چشم ماموران ایستگاه، لای جمعیت مسافران گم شدم ...
حضورمنتخبین مردم در عیدانه ماه عسل
کردند که بچه ای را به سرپرستی گرفته اند و حتی درخواست های بسیاری برای سرپرستی از بچه ها اعلام شده است. در قاب پایانی ماه عسل 95 علیخانی از مدیران سازمان و شبکه سه همچنین همه عوامل برنامه و خانواده های آنها به خاطر محبت هایشان تشکر کرد و از مخاطبان به خاطر اشتباهاتی که داشتند، حلالیت طلبید و عنوان کرد : زمان طلایی را خدمت شما بودیم. تیم جوانی داریم و امیدوارم در آینده با دست پر برگردیم و برنامه موثرس برای شما بسازیم. حلالم کنید اگر خاطره خوبی از ماه عسل امسال داشتید دعامون کنید. به اندازه قدمت ایران دوستتان داریم ...
هندسه معکوس دو جنگ(یادداشت روز)
.... آنها که سلامت شخصیت نداشتند و بنیان شخصیت را محکم نکرده بودند با ادبیات مختلف جا زدند و زبان درازی کردند. گروهی گفتند خدا و رسول او جز وعده دروغ و فریب به ما ندادند و دیگران قیافه دلسوزها را گرفتند که ای مردم یثرب (مدینه) این جنگ، جای شما نیست، برگردید و شماری گفتند خانه های ما بی سرپناه است، اجازه بده برگردیم به خانه خویش... اگر کافران بر آنها داخل می شدند و پیشنهاد بازگشت به کفر را می ...