سایر منابع:
سایر خبرها
فرض الهی: مردم باید برای دیدن فیلم مستند احساس نیاز کنند
در تمام شهرهای ایران استقبال خوبی از آن شده است. کسی که شاعران مشروطه را می بیند در 52 دقیقه تاریخ مشروطه کاملا برایش روایت می شود. این که مردم احساس نیاز به دیدن فیلم مستند بکنند یکی از وظایف ما است. امیر فرض الهی در ادامه با اشاره به تاریخ اکران فیلمش در دوم تیر ماه و مناسبت آن با واقعه تاریخی گفت: قصد داشتم فیلم را آذرماه اکران کنم اما بعد تصمیم گرفتیم آن را دوم تیرماه که تاریخ ...
شماره سریال موبایل راز سرقت دختر جوان را فاش کرد
چند روز پیش مردی با حضور در شعبه چهارم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 34 تهران، از سه مرد به اتهام سرقت و زورگیری شکایت کرد. شاکی جوان به قاضی پرونده گفت: برای نقاشی و تعمیرات به خانه ویلایی مادربزرگ دوستم رفته بودم. قرار بود چند روزه آنجا را نقاشی کرده و تحویل مادربزرگش بدهم. شب حادثه دوستم برای خرید سیگار از خانه خارج شد و ساعت 12 شب بود که من به دلیل خستگی در یکی از اتاق ها خوابم ...
کورتوآ: کونته همیشه به فوتبال فکر می کند
زندگی و غذای اسپانیا شدم. هنوز طبق عادت اسپانیایی ها، دیر غذا می خورم، ظهرها چرت می زنم و بیشتر شبکه های تلویزیونی اسپانیایی را تماشا می کنم. من خودم را نیمچه اسپانیایی می دانم. * دوست داری دوباره به لالیگا برگردی؟ وقتی اسپانیا را ترک کردم مطمئن بودم که روزی دوباره برمی گردم. تا 3 فصل دیگر با چلسی قرارداد دارم. در سال 2018 شرایط را بررسی می کنم که بهتر است در چلسی بمانم یا بروم ...
رجزخوانی رهبر انقلاب برای صدام + تصاویر و صوت
، مهمترین مسئله کشور کشمکش های سخنرانی 17 شهریور بود. حمله ی هوایی هواپیماهای عراق در 31 شهریور موقتا بحث های اختلافی را کنار زد. آقای خامنه ای در زمان حمله ی هوایی در کارخانه ای در نزدیکی فرودگاه مهرآباد سخنرانی داشت؛ منتظر آغاز سخنرانی بودم که ناگهان صدا[یی آمد] و محافظان آمدند گفتند که چند هواپیمای شکاری در آسمان دیدند. سخنرانی را برای تقویت روحیه ی کارگران انجام دادم و بعد به اتاق جنگ ستاد مشترک رفتم ...
برکت قطرات خون شهید عامل موفقیت اعضای خانواده اش
بودم که در رکعت دوم از حالت نماز خارج شدم . نا گهان به من الهام شد حمید شهید شده و من با خودم تکرار کردم سر حمید من بریده شد و حمید شهید شد. شب تاسوعا با ما تماس گرفتند و خبر شهادت حمید را دادند همسرم آرام قرآن را بوسید و گفت حمید شهید شده همان لحظه گفتم حمید من به فدای علی اکبر حسین من آن سه فرزند دیگر هم داشتم گفتم سه فرزند دیگرم را هم درراه امام حسین می دهم وقتی فامیل متوجه شهادت حمید شدند می ...
سفیر نشاط در خیابان های تهران
. وی فعالیت های خود را قبل از اینکه وارد کار کنونی اش شود اینگونه می گوید: سال ها پیش از این که مشغول به این کار شوم نویسنده بودم و حتی چندین کتاب داستان هم به سبک رئالیسم نوشته ام. از دیگر فعالیتهای آقای سبز کار تبلیغاتی بوده است و خود را مبتکر چاپ بادکنک در ایران می داند. وی می گوید: من تنها کسی بودم که بعد از آمریکا و آلمان توانستم مرکبی بسازم که روی بادکنک بنشیند. حدود 10 - 12 ...
نمایش سیاسی رفسنجانی برای انتخابات 96/ اظهاراتی که سیاست های دولت را هم زیر سوال برد
به گزارش تهران نیوز ، به نقل از راه دانا؛ قدرت دفاعی کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به همت نیروهای امنیتی و دفاعی روز به روز افزایش یافت و همین عامل یکی از عوامل بازدارنده در سال های اخیر بود. لزوم تقویت قدرت دفاعی کشور بر هیچ کسی پوشیده نیست اما مرداد ماه امسال در سی و سومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش، هاشمی رفسنجانی درباره لزوم تعطیلی صنایع دفاعی و نظامی گفت: اگر می بینید ...
از ظرف شویی تا بازیگر شدن فرهاد آئیش
کشور اقامت داشته است، گفت: 27 سال خارج از ایران بودم، از ظرف شویی شروع کردم و در رشته عکاسی و فیلم تحصیل کردم. بعد از مدتی هم در یک گروه تئاتر آمریکایی عضو شدم و سرانجام خودم مشغول کارگردانی شدم. آئیش در ادامه از علاقه خود به پیانیست شدن گفت: من سراغ پیانیست شدن هم رفتم اما چون دستم زیاد عرق می کرد نتوانستم این کار را ادامه بدهم. منی که از آمپول می ترسیدم، 27 عدد آمپول می زدم که دستم عرق ...
آییش موتورش را به دورهمی اهدا کرد/ ابراز پشیمانی حمید عسکری از ورود به بازیگری
گذشته روبروی مدیری نشست و از داشتن غرور و ساختن حاشیه پیرامون زندگی اش گفت. عسکری در خصوص نحوه ورودش به عرصه موسیقی و علاقه نداشتن پدرش به این حرفه توضیح داد: من از بچگی به موسیقی علاقه داشتم و سال سوم راهنمایی بودم که به پدرم گفتم اما ایشان علاقه ای به حرفم نشان نداد. تا اینکه کم کم من خودم شروع به کار کردم و به تهران آمدم. وی ادامه داد: پدرم به موسیقی سنتی علاقه دارد و بعد ...
کوچکترین شهید جنگ تحمیلی+عکس
زمین در گرگان داشت که همسرم بعد از فوت پدرش آن ها را فروخت و بعد از 10 سال که از تولد احمد گذشته بود به شهر خودمان برگشتیم. احمد که 10 ساله شده بود گفت مادر می خواهم بروم در جهاد سازندگی و برای جبهه ها کار کنم. مانعش شدم و گفتم هنوز خیلی کوچک هستی، زود است بروی درس بخوان تا سا ل های بعد. از او اصرار بود برای رفتن و از من اصرار بود برای نرفتن... می گفت از علی اصغر حسین که کوچک تر نیستم ...
نقش زنان در حماسه دفاع مقدس
درآمده است با اشاره به اینکه در چه سالی و در کدام منطقه به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد می گوید: بیستم مهر 59 در یکی از خطوط مقدم خرمشهر نزدیک شلمچه در حین انتقال مجروحین و شهدا به همراه یک تیم پزشکی به دست نیروهای بعث اسیر شدم و حدود چهار سال در عراق بودم. وی گفت: اولین زن ایرانی که در خطوط مقدم جبهه اسیر شد من بودم، یک هفته بعد خانم آباد و بهرامی اسیر شدند به فاصله یک هفته بعد از آنها ...
همراه با خاطرات صدرالحفاظ حرم مطهر رضوی
.... ماه مبارک رمضان را در کشورهایی آفریقای جنوبی همچون ژوهانسبورگ و زیمباوه، یا ایتالیا در اروپا و آرژانتین در آمریکای لاتین برای قرائت قرآن و تبلیغ آموزه های دین مبین اسلام اقامت داشتم. رشته قرائت قرآن را برداشتند وی با ذکر برخی بی مهری های مسئولان دانشگاهی استان، به خاطر نداشتن مدرک دانشگاهی مرتبط با قرائت قرآن، بیان کرد: اوایل انقلاب یک ترم در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی درس دادم ...
ادبیات جنگ روی شانه های نویسندگان آن ایستاده است
عنوان شاعر در ماه مبارک رمضان در بیت رهبری در جمع شاعران برگزیده در سال های 86،87،88 حضور یافت و مورد تقدیر معظم له قرار گرفت. وی همچنین مقام اول جشنواره ره آورد سرزمین نور با حضور و تقدیر رییس جمهور در تهران است. در ادامه نشست کتاب خوان تخصصی دفاع مقدس استان گیلان حشمت الله هدایتی به معرفی کتاب پایی که جاماند نوشته سید ناصر حسینی پور از آثار ماندگار حوزه دفاع مقدس پرداخت. وی در توصیف این ...
7 بار نامه درخواست قصاص از سوی قاتل
بودم ولی باز هم باید صدای درگیری را تحمل می کردم. برای همین به آنها اعتراض کردم و وقتی دیدم که دست بردار نیستند، به سراغ مادرم رفتم. مادرم همچنان با خواهرم درگیر بود و به اعتراض های من اهمیتی نمی داد. برای این که او را ساکت کنم، جوراب زنانه را دور گردنش پیچیدم. آن قدر فشار دادم که ناگهان دیدم خفه شد. بعد از آن، وقتی دیدم خواهر 14ساله ام دارد مرا تماشا می کند، به سراغ او رفتم. خواهرم که ...
شهاب حسینی: هیچ گاه از شهرت لذت نبرده ام (2)
...> وقتی با جایزه تان از سن پایین رفتید و روی صندلی نشستید، چه اتفاقی افتاد؟ ما که از این قسمت به بعد را ندیدیم... جالب است. به پشت صحنه رفتم. جایی که هر کس جایزه می گرفت به آنجا می بردند تا طبق برنامه مشخص و منظمی برویم و مصاحبه هایمان را انجام دهیم. لحظه ای که به پشت صحنه رفتم مانده بودم که حالا باید چه کار کنم. به خودم گفتم هر کسی هر جا رفت، من هم می روم. آنجا دیگر اصغر فرهادی ...
آخرین جزئیات پرونده مهدی هاشمی
مخدر دستگیر می کند. این در حالی است که در شرایط کنونی بیش از100هزار نفر به جرم حمل یا خرید و فروش مواد مخدر در زندان به سر می برند. از سوی دیگر براساس آماری که نیروی انتظامی منتشر کرده است در حدود6هزار معتاد در جامعه ما وجود دارد. سوالی که بنده از دستگاه های تبلیغاتی دارم این است که آیا مصرف شکر بیشتر برای بدن انسان مضر است؟ براساس اعلام دستگاه های تبلیغاتی سالانه در حدود8هزار معتاد براثر ...
پسرهمسایه نیمه شب از بالکن به اتاق خوابم آمد ، شوهرم در خانه نبود و ...
...: تا ساعت 9 شب فاطمه خانم در خانه ما بود تا اینکه رفت من مشغول کار و تماشای تلویزیون شده و ساعت 11 شب به اتاق خواب رفتم و خوابیدم. وی افزود: هنوز در خواب و بیداری بودم که احساس کردم سایه ای بالای سرم است ابتدا تصور کردم یعقوب است اما وقتی بیدار شدم دیدم مسعود پسر همسایه در اتاق خوابم ایستاده خواستم داد بزنم که جلوی دهانم را محکم چسبید و با چاقو تهدید کرد اگر حرفی بزنم او مرا خواهد کشت ...
دوربین جاسوسی مرد همسایه در حمام خانه مجردی دختر دانشجو / فیلم ها را برایم فرستاد و شب به اتاق خوابم آمد
از کثیف ترین مردان پایتخت نشین بخاطر تجاوز به این دختر در همسایگی شان بازداشت شد. این دختر که افسرده شده بود در مراجعه به دادسرا گفت:از 3 ماه پیش مجبور به ارتباط با مردی به نام بهزاد در همسایگی مان شدم و حالا احساس می کنم اگر به همین شکل پیش بروم نابود خواهم شد. وی افزود: خانواده من در شیراز زندگی می کنند و من برای تحصیل به تهران آمدم و پدرم خانه ای برایم خرید و من به تنهایی ...
از دل رحمی برای اسرای عراقی تا مدرسه موش ها در جبهه ها!+تصاویر
که کارساز نبود نشسته بودیم، روی سنگر یکباره دیدم یکی از بچه های آبی خاکی گردان همدان یک خمپاره 60 در دست دارد، سوارش کردیم و شروع به انداختن خمپاره از بالای دریچه، اولی خطا رفت، سرخمپاره را تقریبا زاویه کمی دادیم که یکی از بچه ها گفت: آقا رحمت روی سر خودمان می افتد! گفتم نترس بابا من زمانی خمپاره زن بودم (اولین بار به گردان حضرت قاسم که اعزام شدم، شدیم خمپاره زن)، چندتا گلوله زدیم می افتاد داخل ...
سردار شهید حاج عباس کریمی
...، سربازی را رها کردم و به مبارزان انقلابی پیوستم. نمی توانستم به کاشان برگردم، چون در یک شهر کوچک سریع شناسایی و دستگیر می شدم. چند ماه باقی مانده را در تهران سر کردم. خواهرم ساکن پایتخت بود و زیاد غریبی نمی کردم. انقلاب که پیروز شد برگشتم به خانه پدری ام. در جریان ورود حضرت امام به کشور، جزء نیروهای انتظامی کمیته استقبال بودم. لحظه دیدار امام یکی از طلایی ترین لحظه های زندگی من بود.بعد از ...
نفر اول کمانچه لری : موسیقی لری یک موسیقی بااصالت است+عکس
.... امرایی اظهار داشت: از بچگی به ساز و نوازندگی علاقه داشتم، به طوری که خانواده ام می گویند از وقتی که خیلی کوچک بودم، هرگاه از تلویزیون و حتی رادیو صدای ساز می آمد،گوش می دادم و دقت می کردم. ولی به طور جدی ساز را از سال 1391، یعنی از سن 14 سالگی شروع کردم و همیشه سعی کردم در این راه با احترام به استادانم، تمامی پله ها را یکی یکی بالا بروم و با توکل به خدا موفق شوم. وی ...
((روح بزرگ در جسم کوچک))
اورا آشفته و مضطرب ساخت ،از آن جا که او برادر کوچک بود، انتظار می رفت تا او برای باز کردن در برود !! تعلل بیش از حد او مرا برآن داشت که شاید کاسه ای زیر نیم کاسه است ،خلاصه بلند شدم و به طرف در حیاط رفتم ،اما احساس کردم محرمعلی هم مرا تعقیب می کند !!گمام کردم که کاری کرده باشد اما با شناختی که از روحیات و خصوصیات اخلاقی او داشتم در تعجب بودم که او چکار کرده که این چنین با اضطراب تعقیبم می کند . ...
انگشتر شهید را از پشت جبهه به نامزدش در تهران رساندم/ در دوران دفاع مقدس تفاوتی بین پشت جبهه و خط مقدم ...
مذهبی و انقلابی ” میدان شهدا” ی تهران رشد و پرورش یافته بودم و از طرفی از همان دوران نوجوانی و جوانی علاقه ذاتی به فعالیت های فرهگی و معنوی داشتم و جنگ بهانه ای بود تا تکلیف خودم را که در قبال جامعه به عرصه ظهور و عمل برسانم. صحبت از تکلیف می کنید؛ کمی بیشتر توضیح بدهید؟ یک دختر جوان سرشار از احساس و حس هم نوع دوستی در وجودش نهادینه شده و این احساس برای من چند برابر بود. همه در ...
زیر گلویش را بوسیدم؛ همانجا ترکش خورد و شهید شد
تنها بود و چون شهید آیت هم معاونم بود و به تازگی فرزند دار شده بود، از او خواستم که خانواده اش را به دزفول بیاورد. آن وقت ها قائل به زد و بند و امکانات نبودیم. عقب ماشین، چند تخته پتو و کمی ظرف و ظروف می گذاشتیم و این همه زندگی مان بود. من این زندگی را قبلا هم امتحان کرده بودم. یک ماشین به شهید آیت دادم و رفت به تهران و چند روز بعد با همسر و مادر همسر و فرزندش به دزفول آمد. زندگی خوبی ...
مخالفان عمق دوستی دیرینه رهبری و روحانی را نشانه گرفته اند/اشاره به فیلم مخفی احمدی نژاد
است بدانید چند وقت پیش، بخشی را در تامین اجتماعی افتتاح کردیم که افراد وقتی وارد بیمارستان می شوند اگر از آن ها عکسبرداری و فیلمبرداری صورت بگیرد تا داروخانه بدون مراجعه حضوری می تواند بروند؛ من همینطور که نشسته بودم –چون از کودکی این خصلیت را داشتم که ذهنم تداعی معانی می کند- یکباره تداعی کردم که روزی در همین تامین اجتماعی و رئیس تامین اجتماعی که باید امنیت اجتماعی تولید کند، برادر رییس یک قوه را ...
روایت هایی از ابتکار عمل ها در جنگ و جانفشانی برای دفاع از کشور/ از مفقود الاثری که نامش بعد از خبر ...
را سازماندهی کرده بود و ازهمان شروع جنگ پاوه در منطقه نیز حضور داشتم ضمن اینکه در دوران قبل از انقلاب نیز فعالیت های انقلابی داشتم و از سوی ساواک چندین بار مورد اصابت تیر قرار گرفتم؛ من همچنین در حلبچه دچار مسمومیت شیمیایی شدم که آثار آن هنوز هم باقی است. شما در آن زمان دانشجو بودید؟ چطور شد که وارد جنگ شدید؟ بله من دانشجو بودم اما به زمانی برخوردم که انقلاب فرهنگی بود و ...
برخورداری از نبوغ فکری از خصوصیات منحصر به فرد شهید عاصمی/ علمدار تخریب
از خط شکن تا فرمانده ایفای نقش کرده است، دارای تخصص در گروه تخریب بود و با چاپ کتاب هایی در زمینه جنگ و خنثی کردن مین و انفجار و ... در زمینه آموزش هم رزمانش گام هایی به یادماندنی برداشت. مین و مواد منفجره آشنای هر روز علیرضا اما نخستین برخورد او با مین و علاقه ای که به تخریب پیدا کرد از زبان خودش که در جعبه خاطراتش یافت شده، شنیدنی است، داخل سنگر بودم که یکی آمد و گفت: علی ...
چرا فقرا می سوزند؟
شنیدن حرف های مریم عصبانی می شود: چرا باید ماسک بزنیم؟ مگر این جامعه برای ما چه کرده که ما بخواهیم صورتمان را بپوشانیم؟ وقتی یک روز صبح هم با انرژی از خانه بیرون می آیم، نگاه مردم روزم را ویران می کند. چند بار این جمله را شنیده باشم خوب است؟ تو سعی می کنی مثل ما زندگی کنی اما نمی توانی. ، تو با ما فرق داری. چند سال پیش رابطه عاطفی ام با نامزدم که خیلی هم مرا دوست داشت، فقط به خاطر صورتم عوض شد ...
شناسایی رباینده دختر افغان در زندان
را برای پیداکردن جمعه آغاز کردند اما به نتیجه نرسیدند تا اینکه چند روز قبل پدر دختربچه به مأموران خبر داد جمعه در زندان است. او گفت: من دنبال جمعه بودم و سعی می کردم او را پیدا کنم به همین خاطر هم میان هم وطنانم رفتم و از آنها پرس وجو کردم، بعد از چند روز گشتن و جست وجوکردن یکی از آنها به من گفت جمعه به جرم حمل مواد مخدر بازداشت شده است و در زندان قزل حصار به سر می برد. فکر می کنم او نام دروغینی ...
این مسجد نیاز به تبلیغ دارد/ گزارشی از مسجد حضرت خدیجه (س)
خبرگزاری شبستان مسجد و کانون های مساجد: پوشش خبری برنامه ای در یکی از مساجد شرق تهران که تمام شد رهسپار منزلم در خیابان امامت شدم و ناگزیر از عبور در سه راه تهرانپارس بودم. در مسیر بی آر تی تهرانپارس آزادی بودم که صدای قرآن شنیدم و همین موضوع بس بود تا برای نماز جماعت، مسیر صدا را دنبال کنم. اما هرچه می گشتم، خبری از مسجدی نبود تا اینکه تابلویی بر سر در یک ساختمان کاملا نیمه کاره، توجهم را جلب ...