سایر خبرها
امد اد پشت هور و شلمچه
عایی ند اشت و اد عایی نکرد . بابت حضور د ر جبهه هم د ستمزد ی د اد ه نشد که کسی به خاطر آن د ستمزد برود اعضای آن تیم پزشکی اضطراری هم امروز به گرد نه جاد ه عمر رسید ه اند ... گاهی باید شماره تلفنی د ر د فترهای مان خط بخورد ... ایرج فاضل؛ که سال هایی هم د ر این مملکت، وزیر و صاحب منصب بود ، آن زمان با فوق تخصص جراحی عروق به این تیم پیوست و تمام 8 سال را د اوطلب رفت. با یک ساک و یک د ست لباس ...
تکلیفی که امام برای آیت الله خامنه ای تعیین کرد/ رجزخوانی رهبر انقلاب برای صدام
. هر کس به اهواز می رسید از وضع آشفته ی مرکز استان خوزستان تعجب می کرد؛ روزی که به جنوب رفتم، وضعیت بسیار بد بود. نمی شود گفت بد. اصلا غم انگیز بود. همین عامل رفتن ما به جبهه بود. چون دیدیم یگان های زمینی یارای ایستادگی ندارند و سپاه پاسداران هم آمادگی کامل ندارد و ممکن است شهرهای بزرگ اهواز و دزفول از دست برود. (7) *انفجار فولی آباد هشتم مهر با انفجار انبار مهمات ...
وصیت نامه شهیدی که گلزن پرسپولیس او را معرفی کرد
عدالت را در جامعه بر قرار سازید و با بی عدالتی مبارزه کنید عیبهای خود را برطرف سازید و برای همدیگر عیب جویی نکنید و سعی کنید خودتان را اصلاح کنید و دنباله رو روحانیت مبارز باشید و همراه با آنها مبارزه کنید. در پایان از کلیه ی آشنایان و هم بستگان طلب مغفرت می کنم و از آنها می خواهم که مرا ببخشند. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار جنگ جنگ تا پیروزی والسلام علی من ...
روایتی از یخ زدن آب چشم رزمندگان
...: اگر می خواهید بدانید رزمندگان کردستان چقدر مظلومیت کشیدند و خود کردستان چقدر مظلومیت داشته است به گمانم می شود از قطرات آب یخ زده چشم های این رزمنده به عمق ماجرا پی برد. به گزارش فارس، سردار عبدالله ملکی از چهره های گمنامی است که شایسته است انسان در تجلیل او بکوشد، حاجی! اکنون قریب به سه دهه است که در جبهه حضور دارد! می گویید به خاکی زدیم! چون که جنگ ما فقط هشت سال به طول انجامید ...
برای خط مقدم از خوشحالی آرام و قرار نداشتیم/با تمام وجود حاضرم برای دفاع از وطنم و به عشق رهبرم جان دهم
پدرم شغلش کشاورزی بود. در سن دو سالگی پدرم از دست دادم و مادر هم اکنون 90 سال دارند. کودکی و نوجوانی و درس و مشق شما چگونه بود؟ من از سن ده سالگی شروع به کار کردم و به دلیل فشار های زیاد زندگی در آن زمان فقط تا کلاس دوم درس خواندم و از 15 سالگی برای امرار معاش به کویت برای کار بر روی کشتی رفتم. با وجود اینکه ادامه تحصیل ندادم اما در آن زمان به زبان های عربی و انگلیسی و ...
از مفقود الاثری که نامش بعد از خبر شهادتش وارد لیست صلیب سرخ شد تا فرمانده ای که بیش از 400 اختراع دارد
و اعتقاد آن ها در مقابله با دشمن بود. برادران رزمنده از جای جای کشور عزیزمان در کمترین زمان ممکن خود را به جبهه های نبرد علیه تجاوزگران رساندند و دوشا دوش هم و در کنار هم در برابر دشمن میجنگیدند و در کنار هم به شهادت می رسیدند و با این ویژگیها، ایستادگی و عزتمندی خود را به رخ جهانیان کشیدند. حاج مراد مصطفایی افزود: دوران دفاع مقدس صحنه افتخار آفرینی همه اقشار مردم اعم از پیر و جوان و ...
زیر گلویش را بوسیدم؛ همانجا ترکش خورد و شهید شد
... عملیات از نظر ما همان موقع که غواص ها را رها کردیم و به آب زدند شروع شد. من به قرارگاه آمدم و در آنجا آتش ها را هماهنگ می کردیم. به محض اینکه ساعت 12 شب شد، رمز عملیات را گفتند. سردار فلکی و جانباز حاج فیروز احمدی بر سر مزار شهید آیت نیروهای ما و غواص ها، سرپل کوچکی در جزیره ام الرصاص را گرفتند و قرار بود که نیروها با قایق بروند اما یکی – دو تا دوشکای عراقی بود که ...
عالی و عاشقانه اما با سختی!
آن ها را کامل می نمود. آن قدر به این کار اهتمام داشت که در بحبوحه عملیات بدر همین که پایش به منطقه رسید، تحت تاثیر بمباران شیمیایی منطقه عملیاتی او نیز آلوده به گازهای سمی شد و تا آخرین روزهای حیاتش درگیر عوارض شیمیایی و ریه های آسیب دیده اش بود. اما حاجی هیچ وقت برای کاری که انجام داده بود ادعایی نداشت. گرچه بارها از مدیران و مسئولینش در زمان جنگ درخواست حضور شبانه روزی در خط مقدم جبهه ...
ستارگان جاوید آسمان ایثار
جنازه ی با شکوهی با حضور مردم و بستگان شکل می گیرد . راستی صبر و شکیبایی این مرد ستودنی است و دوباره به جبهه برمی گردد .خود را فدایی انقلاب می داند .انقلابی که با خون بسیاری از جوان های این سرزمین آبیاری شده است ومن وتو مدیون این خون هاییم... خانواده ی ایثارگر.... همسنگر و همرزم شهید حاج مصطفی ردانی پور ،شهید قاضی و سردار حسام زاده از فرماندهان آن روزهای دفاع مقدس. ...
نگاهی به 36ماه حضور شهربانوی گیلانی در جنگ
.... هشت سال جنگ پر بود از رشادت های زنانی که در خط مقدم پابه پای مردان شجاعانه ایستادند و بار سنگین آن را بردوش کشیدند زنانی که امروز در روایت های جنگ جایشان خالی است. شهربانو رنجبر ملقب به مریم، شیرزنی اهل رودسر گیلان است که در 17 سالگی و در روزهای آغازین جنگ در خرمشهر حضور داشت و از نزدیک میدان نبرد و مقابله با دشمن بعثی را تجربه کرد. دختری از سرزمین گیل و دیلم که علی ...
آنقدر چنگ زدند تا شیمیایی شدند
به گزارش عرش نیوز ، شاید 15 سالگی سن خنده داری برای حضور یک دختر در میدان جنگ باشد اما شهناز اشکیان این تجربه را به خوبی لمس کرده است. 14 سال داشته که انقلاب پیروز می شود و او به عنوان انتظامات راهپیمایی ها با حزب جمهوری اسلامی همکاری می کرده است. با شروع جنگ پدر و سه برادرش به جبهه می روند. او هم که شور و شوق خدمت داشته با اجازه پدرش دوره آموزش امدادگری را می گذراند. پدرم شیرینی گرفت ...
از دل رحمی برای اسرای عراقی تا مدرسه موش ها در جبهه ها!+تصاویر
اند و او نیز هوای کربلا دارد، هر طور شده خود را جز نیروهای اعزامی قرار می دهد و به جبهه می رود و پس مدتی کوتاه آموزش های نظامی را می بیند و به خط اول اعزام شده و از آن جا که شناگر ماهری است، کم کم از فرماندهان غواص می شود. حالا او این روزها از روایان فتح است و دوستانش از او می خواهند از دوران هشت سال جنگ تحمیلی بنویسد و بگوید از غواصان شهید، از حالات شهدای عزیزی همچون شهید سیدمجید شیخ ...
سردار شهید حاج عباس کریمی
سال 1336 در قهرود کاشان به دنیا آمدم. دوران ابتدایی و هنرستان را در روستای قهرود گذراندم. دیپلمم را در رشته نساجی گرفتم و بعد از آن در سال 1355 به سربازی رفتم. دوران خدمتم همزمان شد با مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی. با وجود کنترل های شدید مراکز نظامی، اعلامیه های مربوط به سخنرانی های امام خمینی(ره) را مخفیانه به پادگان عباس آباد تهران منتقل می کردم. پس از فرمان امام، با اینکه14 ماه خدمت کرده ...
معرفی شهدای شاخص استان قم به مناسبت هفته دفاع مقدس
روند و در خطوط مقدم مستقر می شوند با کمبود امکانات و آذوقه مواجه نشوند و همه نیروهای لشکر با شادابی و با صلابتی وصف ناپذیر ایفای نقش کند و ماموریتشان را به نحو احسن انجام دهند. وی با اشاره به حضور لشکر علی بن ابیطالب(ع) در بیشتر عملیات ها تا زمان حیات شهید زین الدین ابراز داشت: لشکر علی بن ابیطالب(ع) طی این سال ها به عنوان لشکری خط شکن در جبهه ها معروف شده بود و زمانی که رزمندگان در عملیات ...
آقا مهدی شرع پسند معلم اخلاقی برای همگان بود
حاج علی کرمی از فرماندهان ارشد لشکر10 سید الشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید مهدی شرع پسند روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به بیان خاطراتی از این سردار شهید پرداخت و افزود: دی ماه سال 1359 بود و حدودً سه ماه از حمله ناجوانمردانه صدام به ایران می گذشت که دومین گروه اعزامی از سپاه کرج به فرماندهی شهید مهدی شرع پسند به استعداد 40 الی 50 نفر به غرب کشور یعنی جبهه های گیلانغرب ...
از زمین های جنگ تا زمین های کشاورزی
مشابه دارند، شاید بتوان گفت اکثر اهالی شهر با این نام شناخته می شوند. در این بین کامل سرخه، فرزند شهید عبود صرخه، متاهل و متولد سال 1346است. وی در حال حاضر دارای مدرک کارشناسی حقوق و مدیریت کلاس های قرآن را برای جوانان شهر فتح المبین و مسئولیت برگزاری مراسمات مذهبی و انقلابی شهر را بر عهده دارد. از فتح المبین تا دفاع از حرم، روایت مجاهده ای بی پایان وی در سال 59 در زمان حمله عراق ...
آیت الله کاشانی می گفت فدائیان را مثل فرزندانم دوست دارم
...! جمعیت استقبال کننده به قدری زیاد بود که بعضی از افراد تا غروب هم نتوانستند خود را به منزل آیت الله کاشانی برسانند! استقبال عجیبی بود. بعدها هم چند جلسه با مرحوم پدرم و مرحوم حاج محمدصادق که مدتی در امامزاده قاسم شمیران بود، به منزل آیت الله کاشانی رفتم. کم کم که سنم اقتضا کرد در قضیه ملی شدن صنعت نفت در جمع فدائیان اسلام شرکت می کردم و بی آنکه با آیت الله کاشانی ارتباط نزدیکی داشته باشم ...
خاطرات روحانی شهید به روایت پدر
برای گرفتن پرونده به دبیرستان رفتم، مدیر گفت: پدرجان! ساواک در به در دنبالش است. مواظب باشید به دست ساواک نیفتد. بعد از دو ماه تلاش، بالاخره در هنرستان قدیر قم ثبت نام کرد. درس حوزه را روزانه می خواند و درس هنرستان را شبانه. *تمام فکرش پیروزی انقلاب و سربلندی امام بود مهدی در قم به فعالیت های انقلابی اش ادامه می داد. یک بار خبردار شدم، همراه با چند نفر از دوستانش که نوار ...
یک دستم کلاش بود؛ یک دستم دوربین
می توانند عمل کنند؛ و کشور ما را خدا و رهبری امام و مقام معظم رهبری نگاه داشت. جنگ که شروع شد، رفتم پیش دکتر چمران - خانم نواب صفوی! شما زمان جنگ کجا بودید؟ جنگ که شروع شد من رفتم پیش دکتر چمران و گفتم می خواهم به عنوان یک سرباز در خط مقدم به برادرها و اسلام هر کمکی که از دستم بربیاید را انجام بدهم. ایشان هم با آشنایی که با من و شخصیت من داشت، یک کلاشینکف و کیف و خمپاره شصت ...
عزیزالله فرخی:بی سیم ها می گفتند: بروید به سمت ماه!
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : آقای فرخی چه سالی به جبهه اعزام شدید؟ اولین بار سال 1360 بود. دانش آموز سال چهارم دبیرستان بودم و به واسطه همراهی با دایی ام که آن زمان، از سربازان منقضی سال 1356 و فراخوان شده بود، توفیق داشتم در جبهه حضور پیدا کنم. البته حضورم به عنوان رزمنده نبود. تقریباً اکثر جبهه های جنوب را رفتیم و برای اولین بار بوی باروت به مشامم رسید و شلیک توپ ها ...
خطر براندازی گفتمانی نظام اسلامی/ کم آورندگان خط مبارزه
برای چسباندن احکام نورانی و متقن اسلام به دستاوردهای اعتباری علوم تجربی در سال های نه چندان دور گذشته دیده می شد و مخصوصاً در تفکرات ملی مذهبی ها به اوج خود رسیده بود اگرچه واکنشی منفعلانه بود به موج رشد علمی و تکنولوژیکی که از سوی غرب می آمد و احساس ضرورت برای دفاع از دین به هر نحو ممکن، ولی شاید اگر آگاهانه تر و عالمانه تر با آن برخورد می شد اکنون به صورت روال در بین کسانی که رفت و آمد و دید و ...
شهیدی که پس 11 سال پیکر مطهرش پیدا شد
برادرم به جبهه اعزام می شدیم هرگز یادم نمی رود پدرم با همان یک چشمش که اشک از آن جاری بود ما را بدرقه می کرد .گریه های پدرم وقتی که برادرم را به خاطر پخش اعلامیه های امام خمینی در دزفول بازداشت کرده بودند وماه ها از برادرم اطلاعی نداشتیم دیده بودم . بودن کنار برادرم مانند رویا بود ، برادرم دبیر دینی و معارف اسلامی بود و نزدیک 30 نفر از دانش آموزانش با ما بودند،سال اول دبیرستان من نیز شاگردش بودم ویک ...