سایر منابع:
سایر خبرها
روایت زندگی دختر آخرین کدخدای کرج / ماجرای خواستگار عاشق تا رضایت از زندگی در زنان قدیم
را می گذارد، وقتی از دایی ام مطلب را شنیدم و نظرم را خواست، بدون اینکه بتوانم کلامی بگویم تنها از خجالت سرخ شدم و سرم را پایین انداختم، خیلی زود نیز بر سر سفره عقد نشستیم و زندگی زناشویی مان شروع شد، همسرم آن زمان دانشجوی افسری بود، مردی جدی، مسئولیت پذیر و مهربانی اش مانند پدرم بود، پیوند زناشویی من با مرد زندگیم 60سال پیش اتفاق افتاد و40سال با خیر و خوشی زندگی کردیم،دو دختر و دو پسر به همراه ...
گزارش یک جشن طلاق/جات هم اصلا خالی نیست
مغازه دار متوجه شدم که زن و مرد جوانی چند روز پیش برای سفارش کارت عروسی به مغازه رفته بودند و کارت های جشن طلاق خود را سفارش داده بودند و قراراست تا روز دوشنبه به مغازه بیایند و کارت هایشان را تحویل بگیرند. روز دوشنبه به مغازه می روم سر ساعت 5 بعداز ظهربا نیم ساعت تاخیر وارد مغازه می شوند. کارتشان سفید و مشکی است. روی آن نوشته “در شادی مجدد ما شریک شوید.” وقتی می فهمند خبرنگار هستم ابتدا نمی خواهند ...
من هستم، اما بی هویت
افزایش این کودکان دارد. مریم -س، زن 54 ساله ایرانی که زادگاهش تهران است و اکنون ساکن حصه است، 40 سال پیش با یک مرد افغانی ازدواج کرده و حاصل این ازدواج سه دختر و دو پسر است که شناسنامه ندارند. شوهرم همسایه دیوار به دیوار ما بود. مادرم بدون آگاهی مرا به او شوهر داد و نمی دانست که فرزندانم بی شناسنامه می مانند و حتی نمی توانند با فردی ایرانی ازدواج کنند. چادرش را می کشد روی صورتش و بغضش را قورت می دهد ...
یک جزوه قرآن پزشک زن مسیحی را مسلمان کرد
وقت فراموش نمی کنم، برخورد همه اقوام و فامیل شوهرم با من بسیار خوب بود، احساس غریبی نمی کردم و فقط تنها مشکلم بلد نبودن زبان فارسی بود. وی اظهار داشت: پس از چند روز استراحت خوش وبش میهمانی و پاگشا رفتن به خانه فامیل های شوهرم به خاطر کمبود پزشک در نهاوند جنگ زده هردو به نهاوند اعزام شدیم در آن روزها من تنها پزشک زن در نهاوند بودم حضور یک پزشک زن خارجی در یک شهرستان آن روزها آن قدر ...
روایت تکان دهنده "مرگ" در بیمارستان لقمان
نگاه کن ... نفس عمیق بکش ... پزشک اورژانس ماسک اکسیژن را به دهان زن وصل می کند. ساعت یک مادرم توی خونه تموم کرد. این از کانادا اومد. به خاطر مادرمون. گفت اگه طوریم شد، به بچه ها و شوهرم چیزی نگین. خیلی به مادرم وابسته بود. سال 65 هم که پدرم فوت کرد، اون بار هم رگش رو زد. رفته بود توی حموم رگ دو تا دستش رو با تیغ زده بود. لباساش سیاه بود، چیزی معلوم نبود. یک وقت دیدیم یه چیزی روی زمین ...
همسر شهید: یک لحظه هم فکر شهادتش را نمی کردم/همسرم تأکید داشت با مسائل کوچک از هم رنجیده نشویم
اعزام و شهادت وی پرداخت. پ از طرز صحبت هایش هاشم را شناختم نسیم سلطانی همسر شهید دهقان از نحوه خواستگاری اش می گوید: من تازه از امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان فارغ شده بودم که حرف خواستگاری پیش آمد هاشم متولد 67 بود و با ما نسبت خانوادگی داشت. او پسر دایی پدرم و پسر عمه مادرم بود که در مراسمات خانوادگی همدیگر را می دیدیم و این امر باعث خواستاری هاشم از من شد ...
سرنوشت شوم قاتلان امام حسین(ع) - 4
سال 61 ه.ق، در سرزمین کربلا، یکی از فرزندان حضرت مسلم بن عقیل (ع) بنام عبدالله [عبیدالله] و مادرش رقیه دختر علی بن ابیطالب علیه السلام به جنگ و مبارزه با دشمن آمد که عمروبن صبیح تیری به طرف او پرتاب کرد. عبدالله دستش را بر پیشانی خود سپر کرد، اما آن تیر دست او را آنچنان بر پیشانی جوان بیست و چند ساله دوخت که عبدالله دیگر نتوانست دستش را حرکت دهد، آنگاه ملعون دیگری، نیزه ای به قلب مبارکش زد و او ...
زندگی یک شازده قجری در تهران امروز
گفتن و آوازه اش توی محل پیچید. به نظر عمه خانم هم دست کمی از مهدی خان نداشته، زن قدَری بوده، هر وقت هم پای قلیون می نشسته برای بچه ها از خاطرات خاندان می گفته و همین است که حالا مرتضی زندگی خاندان را به استناد حرف های او نقل می کند. حالا قرار است او خاطره ای را نقل کند که گره از ماجرای ماندگاری فامیلی اعتضادالسلطنه باز می کند: جنگ جهانی دوم تازه تموم شده بود و سال قطحی بود، سالی که مردم ...
این روستا، دارد جان می دهد (+عکس)
نیکوکاران می گوید کمی پنیر بیاورید تا روی دندان آیدا بگذاریم. باور کردنی نیست؛ در هیچ خانه ای پنیر پیدا نمی شود: باور کن چند روز است خودم و بچه ها خاک قند می خوریم. چند روز هم بود سیب زمینی پخته می خوردیم. یک هفته است می گوید تخم مرغ می خواهم، نداریم بخرم. محمد شایان پسر هفت ساله شهین همراه اوست. پسری که سر تا پایش خاکی است. لباس هایش هم کثیف و مندرس. پسر بچه با چشم های زیبایش زل زده به من ...
مرد معتاد26ساله،پیرمردی را که با همسرسابقش ازدواج کرده بود،کشت
سپری می شد و من 6 سال از بهترین دوران جوانی ام را در آن آلونک اعتیاد و فساد گذراندم. در حالی که از آن خانه تاریک و سیاه خسته شده بودم، تصمیم به ترک خانه ربابه گرفتم اما با دسیسه او مواجه شدم. ربابه زمانی که من حال خوبی نداشتم و در خماری شدید به سر می بردم دست نوشته ای مبنی بر ا ین که از من مبلغ سه میلیون و پانصد هزار تومان پول طلبکار است گرفته بود. پدرم در دادگاه به خاطر نجات من آن مبلغ ...
اولین سالگرد شهادت "سید محمد حسین میردوستی" گرامی باد + تصاویر
متصل بود و از نظر اعتقادی خاص بود. مادر شوهرم تنها فرزند این مرد مومن و اهل خدا بود. وقتی محمد حسین به دنیا آمد از من درخواست کرد اگر اجازه بدهی نام پدرم را روی پسرت بگذارم. من هم با کمال میل و با اشتیاق قبول کردم. آرروی شهادت در آخرین روز زندگی محمد حسین جوان و پویا بود و آرزوهای زیادی در سر داشت. برای خانه ای که به تازگی از مسکن مهر گرفته بود برنامه هایی جهت زیبایی نمای ...
عراقی ها در تهران
؛ مراسمی که البته با مقدمات و موخرات و جاذبه های خاص خودش برگزار می شود. وارد موکب اول که می شوم، همه جا تاریک است، مردمی را می بینم که ظرف سوپ به دست یکی یکی بیرون می آیند. خانم مسجدی، مسئول این موکب همراه با چند زن و کودک دیگر دارند سوپ ها را با حوصله توی ظرف های یکبار مصرف می ریزند و به دست مردم می دهند. نور موکب را هم با چراغ قوه موبایل تأمین کرده اند. پسر 12ساله خانم مسجدی خیلی تروفرز جلویمان ...
تجاوز در حالت مستی به خواهر ناتنی
روز نو : 17 ساله است و پس از فرار در ترمینال بود که دستگیر شد و به مشاوره پلیس معرفی شد. دختر نوجوان که فقط گریه می کرد گفت:اصلا حاضر نیستم به خانه مان برگردم حتی اگر بمیرم. وی افزود:از وقتی خودم را شناختم پدرو مادر مهربانی داشتم و یک برادر که 3 سال از من بزرگتر بود و خیلی باهم جور بودیم او در درس هایم کمک می کرد و من هم در نظافت اتاقش و شستن لباس هایش کمکش می کردم ...
با فوتبال شروع شد و به انسانیت ختم شد؛ رستگاری در فاولا های برزیل نمرده است
که به سمت فاولا می رفت. هر چه پیش می رفتیم کوچه ها تنگ تر می شدند و خانه ها زمخت تر. به یک سربالایی رسیدیم. رستوران هایی در آنجا بود و چند نوجوان در آن در حال تماشای تلویزیون بودند و چند نوجوان در حال هنرنمایی با توپ بودند. زنان روی پله ها نشسته بودند و با همسایه ها صحبت می کردند. آن کوچه تنگ پر از جمعیت بود. هرچه پیش می رفتیم این جمله دوستم که گفته بود شما نمی دانید چه چیز در انتظارتان هست در ...
گوشه ای از سفرنامه ادیسون، درراه رسیدن به اداره برق شهر رشت!
ساحلی نرسیده،چرا اینجا به این تاریکی و این کوچه ها چنین سیاه و مانند جهنم است؟ چیزی نگفتم و به علامت تعجب فارادی را نگاه کردم! سوال جالبی پرسیدی توماس،کوچه های آفریقا و حتی جنوب رواندا را هم به این غمگینی ندیدیم. جواب دادم: نه، انگار اینجا برق دارند چون اگه خوب نگاه کنید سوسوهایی از کوچه ها پیدا میشه، ببین خونه ها و مغازه ها هم انگار برق دارند. بچه ها ...
اقدام باور نکردنی زن جوان بعد از مشکوک شدن به رفتارهای همسرش
پسر نوجوان را بارها مجبور به ارتباط شوم کرده بود / او به صراحت به جرمش اعتراف کرد یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در رختخواب بودم که به سراغم آمدند +عکس اشک های زنی که ترامپ او را به شکلی شرم آوری آزارو اذیت کرده است (تصاویر) صداهایی از درون قبر زن جوان شنیده می شد / پزشکی قانونی اجازه نبش قبر را صادر کرد عکس دوست دخترم را به بهانه ای به خانه ام دعوت کردم / کاری با او کردم تا مجبور شود با من ازدواج کند! ...
بازخوانی گفت وگو با هیچکاک سینمای ایران
، آواز می خواندند و آوازهایشان خیلی قشنگ بود. زمانی که تبریز را ترک کردی چند سالت بود؟ 20 سال. وقتی آمدی تهران چکار کردی؟ وقتی پدرم از تبریز رفت من یک سال تنها در تبریز زندگی کردم. در این مدت مجبور شدم کار کنم. بعد از ظهرها به دفتری که توسط چند کمپانی تأسیس شده بود و وظیفه آن اداره پل پیروزی بود، می رفتم. بعد از ظهرها در آنجا تایپ می کردم و چون یک مقدار ...
شادترین قبرستان جهان+تصاویر
آمدی از بین تمامی نقاط این کشور چرا باید اینجا توقف می کردی؟ در کنار خانه ام، با من برخورد کردی و مرا به کام مرگ فرستادی و خانواده ی مرا غرق در غم و اندوه نمودی اهالی درباره این رسم جدی اند ... بله، کاملا هم جدی اند ! بعد از " استن لون پاتراس " که در زمان فعالیت کاری خودش، بیش از 800 شعر روی قبرهای مختلف حکاکی کرد، حالا ...
رسم عجیب در قرقیزستان؛عروس را بردار و فرار کن!+تصاویر
...> ایموناکونو سیدبک 34 ساله، سر به پایین و دستبند به دست در دادگاه نشسته است. سیدبک دختری بنام قاسم بی اروس را ربود. با اینکه دختر دو روز بعد توسط خانواده اش به خانه اش برگردانده شد اما روز بعد خودش را در حیاط پشتی خانه اش حلق آویز کرد. سیدبک به خاطر آدم ربایی و تجاوز به شش سال زندان محکوم شد. مادر قاسم بی اروس (راست، زانو زده)، خواهرش (وسط) و نامزدش (چپ) در کنار قبر او سوگواری می کنند. اروس بعد از ربوده شدن خودکشی کرد. نقاشی دیواری که زوجی را در لباس سنتی قرقیزی نشان می دهد. ...
شاید صلوات های پدر و شرط مادرم مانع شهادتم شد/ نشانه های جالب زن شمالی برای شناسایی جنازه شوهرش
...: با این وجود من هم بیکار نبودم و با دیگر بانوان کارهای پشت جبهه از جمله دوخت لباس، بسته بندی خوراکی و ... را برای رزمندگان انجام می دادیم. پسر سردار: پدرم هنوز هم آرزوی شهادت دارد در ادامه علی فرزند سردار فلاح زاده گفت: پدرم هیچ گاه خدماتش در دوران دفاع را برایمان نگفت و دانسته هایمان به روایت گری های همرزمان و دوستانشان محدود می شود. وی افزود: در سال های کودکی ما ...
صداهایی از درون قبر زن جوان شنیده می شد / پزشکی قانونی اجازه نبش قبر را صادر کرد +عکس
، جسدش دوباره دفن شد. این اخبار را از دست ندهید: جدایی پاکدل و بهنوش طباطبایی ؛ شایعه یا واقعیت دختر 19 ساله پسر نوجوان را بارها مجبور به ارتباط شوم کرده بود / او به صراحت به جرمش اعتراف کرد یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در رختخواب بودم که به سراغم آمدند ...
مونالیزای افغان به صورت معجزه آسایی پیدا شد+عکس
.... جام جم 110 این اخبار را از دست ندهید: جدایی پاکدل و بهنوش طباطبایی ؛ شایعه یا واقعیت دختر 19 ساله پسر نوجوان را بارها مجبور به ارتباط شوم کرده بود / او به صراحت به جرمش اعتراف کرد یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در رختخواب بودم که ...
وقتی سوار ماشین دوستم شدم نقشه کثیفی کشیدم / او را به محل خلوتی کشاندم
باره همچنان ادامه دارد. همشهری 110 این اخبار را از دست ندهید: جدایی پاکدل و بهنوش طباطبایی ؛ شایعه یا واقعیت دختر 19 ساله پسر نوجوان را بارها مجبور به ارتباط شوم کرده بود / او به صراحت به جرمش اعتراف کرد یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در ...
از ارومیه تا حلب 2 شهید در یک قاب+عکس
پرداخته و از همسر و برادر شهیدش می گوید. از همسر شهیدتان بگویید. گویا یک شهید واسطه ازدواج شما شده است؟ حجت متولد اول خرداد سال 1364 بود. بعد از دو دختر متولد شد و اولین پسر خانواده شان بود. نام مستعارش محسن بود. مادر ایشان هر کدام از فرزندانشان را به یکی از ائمه متوسل کرده و سپرده بود. مادرشوهرم تعریف می کرد که هنگام تولد محسن روزه دار بوده و او را از همان ابتدا به حضرت فاطمه زهرا ...
افتخار نماینده صلیب سرخ به کودک انقلابی ایران
درباره شبی می گوید که عملیات والفجر 6 انجام شد و بعد از چند ساعت مقاومت در تنگه چزابه در نهایت شجاعت و اقتدار مجبور به تسلیم در برابر نیروهای دشمن می شود. طهماسبی گفت: در شب عملیات به صورت ناگهانی برادرم گم شده و هیچ خبری از او نمی شود، پدرم هم در آن زمان روی کشتی در بوشهر کار می کرد که متوجه شدیم کشتی شان را موشک زده است و خبری هم از ایشان نمی شود، من هم که در عملیات شرکت کرده بودم اسیر شدم و همزمان ...
دوست دخترم را به بهانه ای به خانه ام دعوت کردم / کاری با او کردم تا مجبور شود با من ازدواج کند!
یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در رختخواب بودم که به سراغم آمدند +عکس اشک های زنی که ترامپ او را به شکلی شرم آوری آزارو اذیت کرده است (تصاویر) صداهایی از درون قبر زن جوان شنیده می شد / پزشکی قانونی اجازه نبش قبر را صادر کرد عکس دوست دخترم را به بهانه ای به خانه ام دعوت کردم / کاری با او کردم تا مجبور شود با من ازدواج کند! ...
حجت الاسلام مومنی: بدون اتصال به امام زمان(عج) نیل به رستگاری میسور نیست+گزارش تصویری
جمعه ای در مغازه اش نشسته است،( روز جمعه معمولا کسب و کار نمی کرد) غسل جمعه را می کند و منتظر است ببیند صدای "الا یا اهل العالم" بلند می شود. دید چند نفر با شمایل خاص وارد مغازه شدند. این چند نفر رو به عطار کردند و از او طلب سدر و کافور کردند. عطار گفت من کاسبی نمی کنم اما به احترام شما که فکر می کنم در این شهر غریب هستید به شما می فروشم. پولی که آنها دادند پول رایج آن شهر نبود. عطار گفت: نه ظاهر ...
همسرم با یکی از بستگانش ارتباط پنهانی داشت / زمانی که سامان به کارهایش اقرار کرد دنیا برایم تیره و تار شد
. آنها همچنین دریافتند این زن به دلیل اختلاف خانوادگی، جدا ازهمسرش و در خانه پدرش زندگی می کند. بدین ترتیب زن جوان احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: مقتول به من توجه خاصی داشت و برایم هدیه و طلا می خرید. تا اینکه شوهرم متوجه شد و شکایت کرد. هرچند پیگیر شکایتش نشد اما مدام سامان را تهدید می کرد و دست بردار هم نبود. تا اینکه با قهر به خانه پدرم رفتم تا تکلیفم روشن شود. پس از کشف این سرنخ ...
پدرها و مادرها و تربیت فرزندان
...> پنجم: پسر رفته ای آن جا درس بخوانی یا دنبال این حرف ها باشی اگر می خواهی دنبال این حرف ها باشی داشتن یا نداشتن دکترا فرقی به حالت نمی کند از راه حق خبری نیست برگرد بیا خانه شاید این جا یک زن گرفتی و مشغول به کار شدی و دیگر دنبال این حرف ها نرفتی بچه جان دنبال مسیر حق باش ... هفتم: no matter what i love you ...
مرد کثیف بارها مرا با زور و تهدید آزارو اذیت کرد / پیامک ها ارتباط شوم راتأیید کردند
... جدایی پاکدل و بهنوش طباطبایی ؛ شایعه یا واقعیت دختر 19 ساله پسر نوجوان را بارها مجبور به ارتباط شوم کرده بود / او به صراحت به جرمش اعتراف کرد یک سال آزار و اذیت مکرر دختر نوجوان توسط معلم خصوصی درس انگلیسی + عکس یکی از عابران شاهد کار زشت ما با پسر نوجوان بود / در رختخواب بودم که به سراغم آمدند +عکس اشک های زنی که ترامپ او را به شکلی شرم آوری آزارو ...