سایر خبرها
شهادت امام رئوف(ع) در شعر آئینی
مبادا که بی قرار شوی کبوترم تو بیا تا به گنبدت ببرم به روضه هم نرسیده کمی نماز بخوان که خوب نیست تو را با دل بدت ببرم به چشم تیره و تارت نگاه جایز نیست به چشم سرمه بکش تا به سرمدت ببرم شبیه تر به خود مصطفی همین آقاست تو کفش کن که تو را من به احمدت ببرم شب شهادت مولا، رضا شده معبود تو عبد شو دل من تا به ...
آخر هفته با فیلم های سیما
خبرگزاری مهر: فیلم های سینمایی، تلویزیونی و انیمیشن ولایت عشق ، شب توطئه بزرگ ، مرد مورچه ای ، عسل ، مسافر شب ، به خانه خوش آمدی هایابوس ، پیتر بل 1 و 2 ، فیلم فوری ، خانواده ، حقه ، روز هفتم ، غریبه ها ، بی نظمی ، خانم دابت فایر ، تو این خونه چه خبره؟ ، پسر شماره 7 ، دور دنیا در 80 روز ، دادخواهی ، آقای مهربان ، چشم به راه ، عصر یخبندان 3 ، کلاس سوم ب ، مظنون به قتل ، یک ببر ، دشمنان ملت ، پنجه ...
زائران پیاده امام رضا از احساسها و اولین نگاهشان به گنبد و بارگاه آقا می گویند
درمسیر بینالود به مشهد می گفتم آقا من کوچکتر از آنم که در لیست سربازان امام زمانم باشم ، اما شما آقا لطفی کن که اگر لیاقت سربازی امام عصر را ندارم ، آقا مرا محب خود بداند و جزء سیاهی لشکرش باشم . باز گریه امانش نمی دهدو این شعر را زمزمه می کند : آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیزم به جز وصل تو خشنودم نکرد پرسیدم دراولین نگاه به گنبد و بارگاه آقا چه طلب کردی ؟ با چهره ای برآشفته ...
دو بیتی ویژه شهادت امام رضا (ع)
به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به مناسبت سالروز شهادت امام رضا علیه السلام دوبیتی هایی که به عشق امام الرئوف نگاشته شده را به رشته تحریر در آوردیم. بر آستان تو روی نیاز آوردم نیاز خویش بر چاره ساز آوردم بی نثار حریمت به دست کوته خود دل شکسته ز راهی دراز آوردم احمد اسد الهی تا با حرم سبز تو خو می گیرم ...
حلقه بر در این خانه بیشتر زنم
را می خوردند. یک پیاله آب پر کردم که بدهم دست این دو جوان، همان زمان یک کبوتر از بالای سر ما پرواز کرد و دو دانه گندم افتاد در این پیاله، من از دیدن این صحنه منقلب شدم و گفتم امام رضا(ع) جواب تان را داد. جوان ها با نیت آب را خوردند و تشکر کردند و رفتند. حدود دو سال بعد من شیفت داشتم، وقتی خواستم وارد آسایشگاه شوم، به من گفتند یک نفر با شما کار دارد، سه بار آمده اینجا سراغت را گرفته، نبودی. رفتم ...
معرفی شهید نقدی در کتاب شجاع نبرد
از نقدی دل خور نبودم. بعد از چند روز به بهداری پاوه منتقل شدم. مسئول بهداری پاوه دکتر طباطبایی و دوستان خیلی نزدیک من بود. سیدی نورانی و دوست داشتنی بود. بچه ها که از عملیات برگشتند یک نفرشان که تیر به کلاه آهنی اش اصابت کرده بود را آوردند بهداری. آسیب جدی ندیده بود و خون ریزی نداشت اما سرش به شدت درد می کرد، به حدی که نمی توانست چشم هایش را باز کند. یا حرف های سروان نقدی افتادم که چه قدر تأکید می کرد حتماً و در همه حال کلاه آهنی سرتان باشد . ...
بازشناسی تأثیر جریان های سیاسی – کلامی بر میراث حدیثی امام رضا (ع)
مدعی آن چگونه اثبات می شود؟ امام فرمود: به وسیله نص و دلیل . عرض کرد: منظور از دلیل بر امامت چیست؟ فرمود: علم او و استجابت دعایش. عرض کرد: چگونه از چیزهایی که بعداً واقع می شود، خبر می دهید؟ فرمود: از راه علم معهودی است که از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده است. عرض کرد: چگونه به آنچه در دل های مردم است، آگاهی می یابید؟ فرمود: آیا نشنیدی که پیامبر می فرمود: از زیرکی مؤمن بپرهیزید ...
عاشقانه های شهید مدافع حرم
. بعد از مراسم صیغه محرمیت، باهم همگام شدیم و وقتی نگاه کردم دیدم در امام زاده باراجین هستم. کمی بعد دست من را گرفت و باهم به مزار اطراف امام زاده رفتیم. از انتخاب این مکان آن هم تنها ساعتی بعد از محرمیت تعجب کردم اما حمید حرفی زد که برای همیشه در ذهنم جا گرفت. حمید وسط قبرستان ایستاد و گفت: فرزانه جان، می دانم متعجب هستی، اما امروز خوش ترین لحظات زندگی ما است، اما تو را به این ...
رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد
نداشت و حتی یک نقطه ی تاریک نبود. بر اساس اعتقادات ما، همسر بزرگوار حضرت هم به فرزند خود شیری نداده بود که آن شیر متاثر از غذای مشتبه باشد. برای این که یک شخص معصوم صلوات الله علیهم اجمعین مدیریت این خانواده را در دست داشت و امکان نداشت که مادر جعفر بدون اذن پدر جعفر صلوات الله علیه جایی برود و یک لقمه ی مشتبه بخورد، یا نعوذبالله در خارج از منزل چشم او به یک مرد اجنبی افتاده و از ریبه او را نگاه ...
عسلویه؛ از قلعه های سنگی تا سازه های فلزی
...> سوار اتوبوس که شدیم در طول مسیر رفتن به سمت پالایشگاه فاز 19 پارس جنوبی، درختان سر به زیر افکنده نخل هایی که نماد غرور و غیرت مردم این سرزمین به چشم می خورد. زمانی که به فاز 19 پارس جنوبی رسیدیم. سازه های عظیم فلزی پالایشگاه توجه ام را جلب کرد و کنجکاو بودم تا اطلاعاتی درباره این سازه ها به دست آورم، به دنبال منبع موثقی می گشتم که آقای اژدری کارمند واحد بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE ...
امام رضا(ع) از تولد تا شهادت
به گزارش بلاغ ، می خواهم تا آنجا که دوست دارم، پربگیرم، اما تا بارگاه دوست راه طولانی است. چشم از پنجره برنمی دارم. دشت از پی دشت، کوه از پی کوه، دسته دسته گل سرخ، یک عالم سبز و یک دریا اشتیاق که دستی از غیب به جانم ریخته است، همیشه همین طور است. خودم را که به مولا می سپارم، دیگر این من نیستم که می روم، برای لحظه ای، خواب مرا می رباید... دست در دست نور و آرمیدن در کنار ضریح! چه دل انگیزند این ...
ماجرای تکاندهنده فروش نوزاد زن صیغه ای
قبول کردم اما نمی دانستم خواستگاری که پدرم پیدا کند از خودش بهتر نخواهد بود او هم معتاد بود و در حالیکه یک بار بچه مرده به دنیا آورده بودم یک روز صبح زود وقتی از خواب بیدار شدم دیدم شوهرم در انباری کوچک داخل حیاط روی زمین افتاده است و زمانی که بالای سرش رفتم فهمیدم به خاطر تزریق مواد مخدر مرده است. بعد از مرگ شوهرم اوضاع زندگی ام خیلی بدتر شد و متاسفانه دل به فریبکاری های یکی از دوستان شوهرم که مواد ...
تعزیه ، چشم انتظار تشکل صنفی
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ محرم و صفر که میرسد گویی دنیا تغییر میکند . بغض فروخفته روزگار باردیگر میشکند و زمین و زمان باز عزادار مصائب اهلبیت عصمت و طهارت (ع) میشود. مهر دلدادگی به خاندان رسول الله (ص) به خصوص حضرت سیدالشهدا (ع) باز بر کوچه و خیابانهای شهر نقش می بندد و جنب و جوشی عاشورایی شهر را به تکاپو وا ...
سروده هایی در وصف شکوه هشتم دین
- ای شما مشکل گشا آموختم از شما - من - ای شما شرح شریف لا اله از شما - من - ای شما روح خدا آموختم از شما - دور ای امام مهربان افتاده ام من خطا دور از شما - ها - من خطا آموختم هم مگر لطف شمایم دست گیرد ای امام من و گرنه هر سزا را - ناسزا آموختم محمد سهرابی من با تو زندگی نکنم پیر می شوم بی تو من از ...
بسته پیامک ویژه شهادت امام رضا (ع)
به گزارش خبرنگار دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ تحریریه دریچه فناوری باشگاه خبرنگاران جوان به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام رئوف، حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)، جملات و بسته پیامک متنوع و زیبایی را برای شما کاربران گرامی در قالب یک بسته جمع آوری کرده است که در ادامه آنها را مشاهده خواهید کرد. دلم برای تو پر می کشد امام غریب غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب ...
غروب خورشید خراسان
گرفتند دادند به تاراج خزان برگ وبرم را بشتاب بدیدار من ای گل که به بویت تسکین دهم آلام دل در به درم را روزم سپری شد به غم،اما گذراندم با یاد تو ای خوب،شبم را سحرم را استاد محمدجوادغفورزاده(شفق) ***** در خاک می پیچد تنش را مرد غربت دارد در این حالت تماشا مرد غربت باید تماشا کرد و خون از چشم بارید دریا به دریا ...
نامه سرگشاده یک دانشجوی جهادگر خطاب به استاندار سیستان و بلوچستان
های دیکته شده دیگران را دور بریزی و دست بر زانوان خود بگیری و قیام کنی برای خدا یک نفر یا دو نفر ... یعنی کاری کنی که دشمن همه توان خود را به میدان بیاورد تا متوقف کند تو را کانال دوعیجی و اعتراف کند دیگر توان توقف جبهه اسلام را ندارد. کار جهادی اصغرش می شود جنگ سخت و اکبرش می شود جنگ نرم. یعنی جهاد با نفس و چه جهادی اکبرتر از اینکه توی جوان و نوجوان برای خدمت به خلق خدا جانت و وجودت و اوقات ...
نقدی بر نمایش راهبان معبد وانگ به کارگردانی احمد سلیمانی
همواره با تأکید بر ریاضت های نفسانی و مبارزه با خواست های درونی و لذت های جسمانی از جمله دوری از لذت بردن از زن است، آغاز سلسله ای از رویدادهای جالب توجه و خنده آور را کلید می زند. حضور زن در بین راهبان جوان که در ظاهر برای پاکی و آلایش درون و روح خود در آن مکان به سر می برند، با تغییرات و گرایش پیوسته شان به سمت زن، که تا آخر داستان همگی دور از چشم استاد به وقوع می پیوندد، کنش اصلی و پرسش محوری ...
کرامتی درخیمه گاه امام حسین (ع) که " شَده " را مبهوت کرد
به صورت طاقه بود که احساس می کردم پارچه بدرد نخور و خاک آلودی باشد اما به هر زحمتی که شد از زیر لوازمات سنگین بیرون کشیده و به خارج از آن مکان منتقل کردم که در عین ناباوری پارچه ی سبز رنگی بود که پس از شکرگزاری و متراژ با چشم خود دیدم که پارچه دقیقا 33 متر است یعنی همان میزانی که درخواست داده بودم . وی خاطر نشان کرد: خیلی مات و مبهوت شده بودم اما پیدا کردن پارچه ها خیلی به نظرم جدی نیامد ...
روایات رویداد شهادت امام رضا علیه السلام
مَدفُونٌ اِلی جَنبِ هارُون بِطُوس مَن زارَهٌ کَمَن زارَ رَسُول الله؛ پسرم علی را با سم مظلومانه به قتل می رسانند و او در جنب قبر هارون در طوس مدفون می شود، کسی که او را زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت نموده است. همچنین دسته ای از روایات از خود امام رضا علیه السلام نقل شده که در آنها از شهادت خود به دست مامون و از دفنش در طوس کنار قبر هارون خبر داده است، از جمله: اباصلت هروی ...
دلنوشته خواندنی خادم الحسین(ع)
به گزارش کوگانا به نقل از راه دانا: طلب زیر دلنوشته یک دانشجوی شیرازی محصل در دانشگاه های خوزستان است که از بهترین لحظات زندگی اش در سفر زیارتی اربعین پرده برداشته است. بسم ا... با تمام توانم سعی در باز کردن پنجره داشتم... اما انگار قرار نبود باز شود... درمانده همان جا نشستم و اشک ریختم اما هنوز ناامید نشده بودم،از جایم بلند شدم و همچنان برای باز کردن پنجره ...
واقعیت آمیخته چیست؛ از خواندن این مطلب پشیمان خواهید شد
این روزها داغ ترین دعوتنامه در دنیای فناوری به مقصد یک پارک کسب وکار معمولی در فلوریدای جنوبی است که از بیرون هیچ تفاوتی با بیشمار ساختمان های اداری دیگر که این چشم انداز برون شهری را لکه دار کرده اند، ندارد. اما در درون، داستانی یک سره متفاوت انتظار شما را می کشد. در حقیقت، یک واقعیت کاملا متفاوت. ربات های انسان نما در راهروها قدم می زنند، و هیولاهای خزنده ی سبزرنگ در اتاق استراحت لم داده اند ...
گلچین متن روضه های امام رضا (ع)
، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز. یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای ...
عکس نوشته هایی برای زائران امام رئوف+تصاویر
من طاقت بیاورد. پرده چهارم : انگار قرار نبود من در مسابقه شرکت کنم. ناامیدانه گوشی را در جیبم گذاشتم. داخل صحن شدم و گوشه ای نشستم. دیگر مطمئن بودم نمی توانم در مسابقه شرکت کنم. هوا روشن شده بود. باید خودم را به محل کارم می رساندم. در همین فکرها بودم که ناگهان چشمم به خادمانی افتاد که همه با لباس های شکیل سرتاسر مشکی، جاروهای سبز دسته بلندشان را به دست گرفتند و با نوای رضا جانم... وارد ...
آقا اجازه هست ازاینجا زیارتت؟ - شعر
گنبد وگلدسته ات از دور بیرون می زند ای بنازم آن امامی را که بعد از قرن ها هرگنهکار از درش مغفور بیرون می زند کام شیرین ،چشم شیرین ،قامتت شیرین ترین با حضورت چشم های شور بیرون می زند چونکه محشور است هر کس با امامش روز حشر شیعه از قبر خودش مغرور بیرون می زند عشق تو گاهی جنان گاهی جنون می آورد کفر اگر ...
تدابیر امام رضا (ع) که مأمون را به زانو درآورد
سرداران مشهور عباسیان محسوب می شد که از سوی آنها، به حکومت نواحی مختلف سرزمین های اسلامی منصوب شده بود. کاخ او در خراسان، مکانی بود که هارون، در زمان سرکوبی علویان خراسان، در آن منزل کرده بود. اما توقف وی در کاخ، زیاد به درازا نکشید و هارون، بر اثر بیماری، مُرد. طبق وصیت وی، جسدش در سرداب کاخ دفن شد. سال ها بعد، زمانی که مأمون تصمیم گرفت از مرو به بغداد برود، باز هم کاخ ابن قحطبه، میزبان خلیفه عباسی ...
اشعار شهادت امام رضا(ع)
...> تو کفش کن که تو را من به احمدت ببرم شب شهادت مولا، رضا شده معبود تو عبد شو دل من تا به معبدت ببرم مریم توفیقی امشب کران درد دلم بی کران شده باران ابرهای غمم بی امان شده باز این دل از غریبیتان حرف می زند از غربتی که همدم آن یک جوان شده هم پای ناله های پر از سوز آخرت درّ گران ز چشم جوانت روان شده ...
متن تسلیت شهادت امام رضا (ع)
به گزارش حوزه مناسبتی گروه وب گردی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ شما کاربران عزیز با کپی کردن این متن ها می توانید در پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی شهادت امام رضا (ع) را به دوستان و آشنایان خود تسلیت بگویید. عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است به چشم هم زدنی این دو ماه هم رفت و بهار گریه هم امشب رو به پایان است به ...
مجموعه اشعار آئینی ویژه شهادت امام رضا علیه السلام
غریب آمده ای گردید بدل حجره به ماتمکده ای تا جان بدهی به خاک مانند حسین فرش کف حجره را کناری زده ای مهدی مقیمی با کار و دل و پای فلج رو کردیم از بهر گشایش و فرج رو کردیم اینجا همه با دست تهی، چشم پُر اشک بر روضۀ ثامن الحجج رو کردیم سیدهاشم وفایی زِ درد بال و پری زد ولی پرش اُفتاد ...
شعر/ ما را کرامت حسنی رو به قبله کرد
جودِ حسن با گدای بد حالا که حرف دل به حسن جان رسیده است بگذار تا قلم بکشم بر فضای بد... * از این به بعد، جزر و مَدَم خوب می شود حال ردیف های بدَم خوب می شود *** *** در خلوتِ شبانه ام آن آفتابِ خوب داده سلام های بَدم را جوابِ خوب حتماً عوض شدیم که در روضه آمدیم تصویرِ زشت را که ...